Writing - Transitions - THEREFORE, THUS, CONSEQUENTLY

Hi, again. Welcome back to www.engvid.com. I'm Adam. Today's lesson is -- actually, I

سلام دوباره به www.engvid.com بازگردید. من آدام هستم. درس امروز این است -- در واقع،

had a few requests for it. So I'm not going to mention names right now because there are

من چند درخواست برای آن داشتم. بنابراین فعلاً نامی را ذکر نمی‌کنم، زیرا تعداد آنها

too many to mention. But some people asked me about transitions, again, specifically, "therefore"

بسیار زیاد است. اما برخی از مردم از من در مورد انتقال پرسیدند، دوباره، به طور خاص، "بنابراین"

and "thus". But I figured I would do the whole package because they can all work together.

و "به این ترتیب". اما من فکر کردم که کل بسته را انجام خواهم داد زیرا همه آنها می توانند با هم کار کنند.

If you're writing essays, you can use more than one of these, more than two of these,

اگر در حال نوشتن مقاله هستید، می توانید از بیش از یکی از اینها، بیش از دو مورد از اینها استفاده کنید،

especially for longer essays. So first, we're going to look at the differences or similarities

به خصوص برای مقالات طولانی تر. بنابراین ابتدا، ما به تفاوت ها یا شباهت ها

-- as the case may be -- of these words and when and how they are used. Okay?

- حسب مورد - این کلمات و زمان و نحوه استفاده از آنها می پردازیم. باشه؟

So the words we're looking at today are "therefore", "thus", "consequently", "so", "then, "hence",

بنابراین کلماتی که ما امروز به آنها نگاه می کنیم عبارتند از "بنابراین"، "بنابراین"، "در نتیجه"، "پس"، "پس، "از این رو"،

and the expression "as a result". Okay? So again, all of these are transitions. I'll

و عبارت "در نتیجه". انتقال هستند. من

put it here.

آن را اینجا قرار می دهم.

So a little review. What is a transition? A transition is like a bridge that connects

بنابراین یک بررسی کوچک. گذار چیست؟ انتقال مانند پلی است که

two ideas. Okay? So what are we connecting here? What are the ideas that we want to connect?

دو ایده را به هم متصل می کند. خوب؟ پس ما اینجا چه چیزی را به هم وصل می کنیم؟ ایده هایی که می خواهیم به هم وصل کنیم چیست؟

We want to connect a logical conclusion. Okay? Or we want to connect a consequence. What

ما می‌خواهیم یک نتیجه منطقی را به هم وصل کنیم، خوب؟ یا می‌خواهیم یک پیامد را به هم وصل کنیم.

is a "consequence"? A consequence is, basically, a result. So for example, in life, we make

«نتیجه» چیست؟ یک نتیجه، اساساً یک نتیجه است. مثلاً، در زندگی، ما

choices, we make decisions, and then, we have to live with the consequences, whatever those

انتخاب می‌کنیم، تصمیم می‌گیریم و پس، ما باید با عواقب آن زندگی کنیم، هر

choices bring us. Okay? So there's a very, very slight difference in these three words,

انتخابی که برای ما به ارمغان بیاورد. خوب؟ پس یک تفاوت بسیار بسیار جزئی در این سه کلمه وجود دارد،

especially. These are the three that I want you to use most on essays if you're going

به خصوص.

to be writing essays. Okay? We use "therefore" -- again, it's more of a mathematical word,

ما از "بنابراین" استفاده می کنیم -- باز هم، این بیشتر یک کلمه ریاضی است

but we use it, obviously, to write, as well. When we have a premise, from there premise,

، اما واضح است که از آن برای نوشتن نیز استفاده می کنیم. وقتی یک پیش فرض داریم، از آنجا مقدمه e،

we generally reach a conclusion. Now, what is a "premise"? A "premise" is an idea that

ما به طور کلی به یک نتیجه می رسیم. حال ، «مقدمه» چیست؟ "مقدمه" ایده ای است که

we believe to be true. And because we believe it is true, from that truth we reach a conclusion.

ما معتقدیم درست است. و چون باور داریم که درست است، از آن حقیقت به یک نتیجه می رسیم.

Okay? I think everybody knows a very famous "premise + conclusion" sentence. "I think"

باشه؟ من فکر می کنم همه یک جمله بسیار معروف "مقدمه + نتیجه" را می دانند. "من فکر می کنم"

-- premise -- "I believe that I think, therefore I am." That's the conclusion I reach. Because

-- مقدمه -- "من معتقدم که فکر می کنم، پس هستم." این نتیجه ای است که من به آن می رسم. چون

I think, I am. Okay. Don't be confused. It's not "because". Premise and conclusion, but

فکر می کنم، هستم. باشه. گیج نشو "چون" نیست. مقدمه و نتیجه گیری، اما

I'm just trying to simplify it a little bit.

من فقط سعی می کنم آن را کمی ساده کنم.

"Thus" means "result". Now, it's a little bit different from "consequence". "Result"

«پس» به معنای «نتیجه» است. حالا با «نتیجه» کمی فرق دارد. «نتیجه»

means a result of the last argument. Okay? And "consequence" is -- again, it's a result,

به معنای نتیجه آخرین استدلال است. باشه؟ و "نتیجه" -- باز هم یک نتیجه است،

but a consequence. Something's going to happen as a result of the thing before. Now, it's

اما یک نتیجه. قرار است چیزی در نتیجه اتفاق قبلی بیفتد . اکنون

very, very important to remember, something had to be mentioned before you can use any

، بسیار بسیار مهم است که به یاد داشته باشید، قبل از اینکه بتوانید از هر یک از این کلمات استفاده کنید، باید چیزی ذکر می شد

of these words. Okay? All of these words and whatever sentence or clause or whatever comes

. باشه؟ همه این کلمات و هر جمله یا بند یا هر چیز دیگری که

after it is in relation to what came before. Okay? I said something before; this is my

بعد از آن آمده در رابطه با آنچه قبلا آمده است. باشه؟ قبلاً چیزی گفتم؛ این

conclusion now. Or this is the result of what happened or this is the consequence.

نتیجه گیری من در حال حاضر است. یا این نتیجه آن چیزی است که اتفاق افتاده یا این نتیجه آن است.

More informally, we can use "so" also to talk about a consequence or a result. We use "then".

به طور غیررسمی تر، می توانیم از "so" نیز برای صحبت در مورد یک پیامد یا نتیجه استفاده کنیم. ما از "پس" استفاده می کنیم.

So, "This happened. Then, I did this." Not "then" like time, like sequence. "Then" means

بنابراین، "این اتفاق افتاد. سپس، من این کار را انجام دادم." نه «پس» مثل زمان، مثل توالی. "سپس"

more like, "This happened, so I did this." "This happened. Then, I did that as a result

بیشتر به معنای "این اتفاق افتاد، بنابراین من این کار را کردم." "این اتفاق افتاد. سپس، من این کار را در

of the first thing."

نتیجه اولین کار انجام دادم."

Now, a lot of people ask me about this word, "hence". The first thing I will say is don't

در حال حاضر، بسیاری از مردم از من در مورد این کلمه، "از این رو" می پرسند. اولین چیزی که می گویم این است که

use it. One, it's a bit old-fashioned and a bit snobby. And two, most people don't use

از آن استفاده نکنید. یکی، کمی کهنه است و کمی فضولی. و دو، اکثر مردم

it correctly anyway. I personally don't like this word, but if you must use it, then, remember

به هر حال از آن به درستی استفاده نمی کنند. من شخصاً این کلمه را دوست ندارم، اما اگر باید از آن استفاده کنید، به یاد داشته باشید

it's also like a consequence. Use it instead of "thus" -- probably instead of "therefore".

که این کلمه نیز مانند یک پیامد است. از آن به جای «به این ترتیب» استفاده کنید - احتمالاً به جای «بنابراین».

And of course, very casual, "as a result". Okay? So before we look at this -- all of

و البته، بسیار معمولی، "در نتیجه". باشه؟ بنابراین قبل از اینکه به این موضوع نگاه کنیم - همه

these individually, let's look at some examples. "I am cold." Okay? This is the situation.

اینها را به صورت جداگانه بررسی کنیم، اجازه دهید به چند نمونه نگاه کنیم. "من سردم." باشه؟ این وضعیت است.

"I am cold. Therefore, I'll put on a coat." [Coughs] Excuse me. Actually, you know what?

"من سردم. بنابراین، من یک کت می پوشم." [سرفه] ببخشید. در واقع، می دانید چیست؟

Let me change this. Sorry. I'll put a period here. If I were going to use "therefore" with

اجازه دهید این را تغییر دهم. متاسف. اینجا یک دوره می گذارم . اگر قرار بود از «بنابراین» با

this, I would start a new sentence. All of these words can be used to start a sentence

این استفاده کنم، یک جمله جدید شروع می کردم. همه این کلمات را می توان برای شروع یک جمله

or mid-sentence. But some of them are better used to start. Some of them are better used

یا میان جمله استفاده کرد. اما برخی از آنها بهتر است برای شروع استفاده شوند. برخی از آنها بهتر است

in the middle. "I'm cold. Therefore, I'll put on a coat."

در وسط استفاده شوند. "من سردم. بنابراین، من یک کت می پوشم."

Now, if I'm grading your essay -- let's say you're writing IELTS or TOEFL, etc. -- and

حالا، اگر من به مقاله شما نمره می دهم - فرض کنید شما دارید آیلتس یا تافل و غیره می نویسید - و

you wrote "therefore, I'll put on a coat", I would actually take off points. Why? Because

شما نوشتید "بنابراین، من یک کت می پوشم"، در واقع امتیاز را حذف می کنم. چرا؟ چون

you're trying to impress me. For something this casual, don't use "therefore"; use "so".

تو سعی میکنی منو تحت تاثیر قرار بدی برای چیزی به این گاه، از "بنابراین" استفاده نکنید. از "چنین" استفاده کنید.

"I'm cold, so I'll put on a coat." This is the situation. This is what I'm going to do

- سردم شده، پس کت می پوشم. این وضعیت است. این کاری است که من

as a result of the situation. "I'm cold" -- and then, I would put period. "Then, I'll put

در نتیجه این وضعیت انجام خواهم داد. "من سردم" -- و سپس، پریود می گذارم. "پس

on a coat." I've made a decision. "I'll put on a coat as a result of being cold." Don't

من یک کت می پوشم." من تصمیم گرفته ام در اثر سردی کت می پوشم.

use "therefore". Don't use "thus". "Consequently" -- I won't take off points, but I won't give

از "بنابراین" استفاده نکنید. از "به این ترتیب" استفاده نکنید. "در نتیجه" -- من امتیاز را حذف نمی کنم، اما به

you points either, okay? "Hence" -- don't do it. And "as a result" -- again, a little

شما امتیاز هم نمی دهم، باشه؟ "از این رو" -- این کار را نکنید. و "در نتیجه" -- دوباره،

bit too formal for this context. But let's look at a slightly more sophisticated context,

کمی بیش از حد رسمی برای این زمینه. اما بیایید به یک زمینه کمی پیچیده تر نگاه کنیم،

a little bit better-written sentence and see what the difference is.

یک جمله کمی بهتر نوشته شده و ببینیم تفاوت چیست.

Okay. So let's look at this sentence now. It's a little bit more formal. We're talking

باشه. پس بیایید اکنون به این جمله نگاه کنیم. کمی رسمی تر است. ما در

about something a little bit more serious. We're going to look at the situation and the

مورد چیز کمی جدی تر صحبت می کنیم. ما به وضعیت و

result or the consequence, etc. "Sales shrank, and the competition was increasing its market

نتیجه یا پیامد و غیره نگاه خواهیم کرد. "فروش کاهش یافت و رقابت باعث افزایش سهم آن در بازار شد

share." Okay? You're talking -- maybe this is a business article, or you're talking about

." باشه؟ شما در حال صحبت کردن هستید -- شاید این یک مقاله تجاری است، یا در مورد

some sort of product, etc. So this is the situation. This is what is happening with

نوعی محصول صحبت می کنید و غیره. پس وضعیت این است. این چیزی است که در مورد

this product or this company. And they want to do something. So you can say, "Therefore"

این محصول یا این شرکت اتفاق می افتد. و آنها می خواهند کاری انجام دهند. بنابراین می توانید بگویید، "بنابراین"

-- you're starting the sentence, capital T, beginning of the sentence. "Therefore, the

-- شما در حال شروع جمله، T بزرگ، ابتدای جمله هستید. بنابراین، این

company decided to invest more in R and D". Research and development. "Consequently" -- so

شرکت تصمیم گرفت تا بیشتر در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کند. تحقیق و توسعه. "در نتیجه" - بنابراین

as a consequence of this situation -- "the company decided to invest." "Thus, the company

در نتیجه این وضعیت - " شرکت تصمیم به سرمایه گذاری گرفت." بنابراین، شرکت

decided to invest." So all of these show that this is came about as a result of this situation.

تصمیم به سرمایه گذاری گرفت. بنابراین همه اینها نشان می دهد که این امر در نتیجه این وضعیت به وجود آمده است.

Okay? That's one way.

باشه؟ این یک راه است.

You can also do it mid-sentence. Again, "Sales shrank, and the competition was increasing

شما همچنین می توانید آن را در وسط جمله انجام دهید. دوباره، "فروش کاهش یافت، و رقابت در حال افزایش

its market share. The company therefore decided to invest..." Now, you could put -- actually,

سهم آن در بازار بود. بنابراین شرکت تصمیم گرفت سرمایه گذاری کند..." حالا، شما می توانید - در واقع،

I'll do it in purple. You could put commas here. Okay? And many people do that. The only

من این کار را با رنگ بنفش انجام می دهم. شما می توانید کاما را در اینجا قرار دهید. باشه؟ و بسیاری از مردم این کار را انجام می دهند. تنها

difference between with commas and without commas is pace. "The company, therefore, decided

تفاوت بین کاما و بدون کاما سرعت است. «بنابراین شرکت تصمیم

to..." Without commas, "The company therefore decided to..." Okay? You want to emphasize

گرفت...» بدون کاما، «بنابراین شرکت تصمیم گرفت...» باشه؟ شما می خواهید بر

this or you want to emphasize the decision. Okay? It depends. "They drew this decision

این موضوع تأکید کنید یا می خواهید بر تصمیم خود تأکید کنید. باشه؟ بستگی دارد. آنها این تصمیم را

as a conclusion." Okay? "Therefore decided." "The company decided" -- you can even take

به عنوان یک نتیجه گرفتند. باشه؟ "بنابراین تصمیم گرفت." "شرکت تصمیم گرفت" -- شما حتی می توانید

this out. "The company decided to invest more." But you want to show the transition. You want

این را حذف کنید. شرکت تصمیم گرفت بیشتر سرمایه گذاری کند. اما شما می خواهید انتقال را نشان دهید. شما می خواهید

to show the direct link between the two sentences. So again, the commas, just for pace and what

ارتباط مستقیم بین دو جمله را نشان دهید. بنابراین دوباره، کاما، فقط برای سرعت و آنچه

you want to emphasize or not. "The company, consequently, decided to..." "The company

می خواهید بر آن تأکید کنید یا نه. "در نتیجه شرکت تصمیم گرفت..." "در نتیجه شرکت

consequently decided to invest." "The company thus decided to invest." Okay?

تصمیم به سرمایه گذاری گرفت." بنابراین شرکت تصمیم به سرمایه گذاری گرفت. باشه؟

"Thus" -- okay. I would not put commas. Don't put commas with "thus" because it slows it

"بنابراین" -- باشه. من کاما نمی گذارم. کاما را با "this" قرار ندهید زیرا سرعت آن

down a little bit too much. "The company thus decide today invest." Okay? This is a bit

را کمی کاهش می دهد. بنابراین شرکت تصمیم می گیرد امروز سرمایه گذاری کند. باشه؟ این کمی

more of a direct link, so you can't put the commas to de-emphasize. It's a direct emphasis.

بیشتر یک پیوند مستقیم است، بنابراین نمی‌توانید کاما را برای عدم تاکید قرار دهید. این یک تاکید مستقیم است.

That's one.

این یکی است.

Now, let's look at another way of doing this. "It was too expensive." Okay? Let's say we're

حال، بیایید به روش دیگری برای انجام این کار نگاه کنیم. "خیلی گران بود." باشه؟ فرض کنید

talking about same article. We're talking about research and development. They wanted

در مورد همان مقاله صحبت می کنیم. ما در مورد تحقیق و توسعه صحبت می کنیم. آنها می

to invest more. But then, they realized that it was too expensive. So here, if I'm using

خواستند بیشتر سرمایه گذاری کنند. اما بعد متوجه شدند که قیمت آن خیلی گران است. بنابراین در اینجا، اگر من از

"so" -- remember; in an essay, if you've used "therefore", "thus", and "consequently" already,

"so" استفاده می کنم - به یاد داشته باشید. در یک مقاله، اگر قبلاً از «بنابراین»، «بنابراین» و «در نتیجه» استفاده کرده‌اید،

you don't want to repeat many words. In this case, it's okay to use "so". Don't use "so"

نمی‌خواهید کلمات زیادی را تکرار کنید. در این مورد، استفاده از "so" اشکالی ندارد. از "خیلی" به

casually. But if you've used the other ones too many times, you want variety. So you can

طور معمول استفاده نکنید. اما اگر از موارد دیگر بیش از حد استفاده کرده اید، تنوع می خواهید. بنابراین می

start using "so" as well. "It was too expensive, so they decide today do something else." "It

توانید از "so" نیز استفاده کنید. خیلی گران بود، بنابراین امروز تصمیم گرفتند کار دیگری انجام دهند.

was too expensive." See here? Semicolon. I hope you can see that. "Consequently" is a

"خیلی گران بود." اینجا را ببین؟ نقطه ویرگول. امیدوارم بتوانید آن را ببینید. "در نتیجه" یک

perfect word to use after a semicolon. "Consequently, it was too expensive." It's like a stop, but

کلمه عالی برای استفاده پس از نقطه ویرگول است. "در نتیجه، خیلی گران بود." مثل توقف است، اما

it's not. But it's not a comma, either. "Consequently, they decided to do something else."

اینطور نیست. اما کاما هم نیست. در نتیجه تصمیم گرفتند کار دیگری انجام دهند.»

"It was too expensive, and thus..." So here, I'm using "thus" instead of the semicolon.

"خیلی گران بود، و بنابراین..." بنابراین در اینجا، من از "thus" به جای نقطه ویرگول استفاده می کنم.

You could use "thus" after the semicolon as well. You could use "and so". Notice that

می توانید پس از نقطه ویرگول نیز از "this" استفاده کنید . می توانید از "و بنابراین" استفاده کنید. توجه داشته باشید که

I'm not using "therefore". Okay? Because this is more of a consequence than it is a conclusion.

من از "بنابراین" استفاده نمی کنم. باشه؟ زیرا این بیشتر یک نتیجه است تا یک نتیجه.

I'm not taking this to be a truth and because of this truth, I'm reaching a conclusion.

من این را یک حقیقت نمی دانم و به دلیل این حقیقت، به نتیجه می رسم.

There's a consequence. So you see there's a slight -- very slight difference between

عواقبی داره بنابراین می بینید که بین

"therefore" and "thus" or "consequently". And if you can use the words correctly in

«بنابراین» و «بنابراین» یا «در نتیجه» یک تفاوت جزئی وجود دارد. و اگر بتوانید کلمات را به درستی در

an essay, extra points for you, especially if I'm marking it because I like that. Okay?

یک انشا استفاده کنید، امتیاز اضافی برای شما خواهد داشت، مخصوصاً اگر آن را علامت گذاری کنم زیرا آن را دوست دارم. باشه؟

Now, we're going to look at one more example, and then, we'll understand it a little bit better.

اکنون، یک مثال دیگر را بررسی می کنیم، و سپس، آن را کمی بهتر درک خواهیم کرد.

Okay. So let's look at the last example here -- actually, last couple of examples here.

باشه. بنابراین بیایید به آخرین مثال در اینجا نگاه کنیم - در واقع، دو نمونه آخر در اینجا.

I want you to also realize that you can use two of these transitions in one sentence or

من می خواهم شما همچنین متوجه شوید که می توانید از دو مورد از این انتقال ها در یک جمله یا

in one situation. "The job was too demanding, so many people quit. Consequently, the company

در یک موقعیت استفاده کنید. "این شغل خیلی سخت بود، بنابراین بسیاری از مردم کار را ترک کردند. در نتیجه، شرکت

hired new employees." So this "so" shows the connection between these two ideas within

کارکنان جدیدی استخدام کرد." پس این «پس» ارتباط بین این دو ایده را در

one sentence. And then, the next sentence shows the consequence of the last sentence, okay?

یک جمله نشان می دهد. و بعد، جمله بعدی پیامد جمله آخر را نشان می دهد، خوب؟

So don't be afraid to mix them up. You can have more than one idea. One situation resulted

بنابراین از مخلوط کردن آنها نترسید. شما می توانید بیش از یک ایده داشته باشید. یک موقعیت منجر

in another situation. Is this entire situation resulted in a whole other consequence, for

به وضعیت دیگری شد. آیا کل این وضعیت به یک پیامد کاملاً دیگر منجر می شود، برای

example, right?

مثال، درست است؟

And another thing I want to mention, "so" is used in many different ways. Be careful

و نکته دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم، "so" به روش های مختلف استفاده می شود. مراقب

that you're using the right form or the right function of "so". I could've written, "The

باشید که از فرم مناسب یا تابع درست "so" استفاده می کنید. می‌توانستم بنویسم، "این

job was so demanding that many people quit." Okay? That's a little bit of a different form

شغل آنقدر سخت بود که بسیاری از مردم آن را ترک کردند." باشه؟ این کمی شکل دیگری

of "so" because here, we're talking about modifying "demanding". And the "that" would

از "so" است، زیرا در اینجا، ما در مورد اصلاح "تقاضا" صحبت می کنیم. و «آن»

be the result part of it. Okay? I don't want to confuse you. I don't want to get into that.

نتیجه آن خواهد بود. باشه؟ من نمی خواهم شما را گیج کنم. من نمی خواهم وارد آن شوم.

Just understand "so" has many uses. Make sure you're using it correctly to join another

فقط درک کنید "پس" کاربردهای زیادی دارد. مطمئن شوید که از آن به درستی برای پیوستن

clause to another clause, and they have a logical consequence relationship. And then,

بند دیگری به بند دیگر استفاده می کنید، و آنها یک رابطه نتیجه منطقی دارند. و سپس

the next sentence begins with a clause relating again to the last sentence completely.

، جمله بعدی با یک بند شروع می شود که دوباره به جمله آخر مربوط می شود.

Now, one other thing. Some of you may be reading, and you may actually come across this, for

حالا یه چیز دیگه ممکن است برخی از شما در حال مطالعه باشید، و ممکن است واقعاً با این مورد مواجه شوید

example, in TOEFL or IELTS, "thus". "Thus" is sometimes mean "like this" or "like that".

، مثلاً در تافل یا آیلتس، "به این ترتیب". «چنین» گاهی به معنای «این گونه» یا «چنین» است.

Okay? "If the model is thus constructed" -- so if the model is constructed this way or like

باشه؟ "اگر مدل به این ترتیب ساخته شود" -- بنابراین اگر مدل به این صورت یا

this, the result will vary, and we won't know what the real answer is. So be careful. "Thus"

اینگونه ساخته شود، نتیجه متفاوت خواهد بود و ما نمی دانیم که پاسخ واقعی چیست. خیلی مراقب باش. «بنابراین

has a completely different meaning. Again, a little bit old-fashioned. People don't really

» معنای کاملاً متفاوتی دارد. باز هم کمی قدیمی. مردم واقعاً

use it very much anymore. But you may see it. Make sure you understand what it means.

دیگر زیاد از آن استفاده نمی کنند. اما ممکن است آن را ببینید. مطمئن شوید که معنی آن را متوجه شده اید.

And I didn't mention -- so far, I didn't mention "then". "It's too difficult." Person A says,

و من اشاره نکردم -- تا کنون، من به "پس" اشاره نکردم. "خیلی سخته." شخص A می گوید:

"It's too difficult." The person says, "Then practice more." This "then" means this is

"خیلی سخت است." آن شخص می گوید: «پس بیشتر تمرین کن». این «ثم» یعنی

the situation; this is what you should do, the result. I could say, "So practice more.

وضع همین است; این چیزی است که شما باید انجام دهید ، نتیجه. می توانم بگویم، "پس بیشتر تمرین کن.

Then practice more." I will not say, "As a result of it being difficult, you should practice

سپس بیشتر تمرین کن." من نمی گویم: "به دلیل سخت بودن، باید بیشتر تمرین کنید

more." Don't say that. Very, very casual. In very casual -- especially spoken -- situations,

." اینو نگو خیلی خیلی معمولی در موقعیت‌های خیلی معمولی - مخصوصاً گفتاری -

you might want to use "then". Again, I could put "hence" here. But I don't want to. I don't

، ممکن است بخواهید از "سپس" استفاده کنید. باز هم می توانم «از این رو» را اینجا قرار دهم. اما من نمی خواهم. من هم از

want you to, either. But if you insist on using "hence", you could put it here. It's

تو نمی خواهم. اما اگر اصرار دارید که از "بنابراین" استفاده کنید، می توانید آن را در اینجا قرار دهید. این

basically showing the relationship of situation, result. Okay?

اساساً رابطه موقعیت، نتیجه را نشان می دهد. باشه؟

If you're still not sure, go to www.engvid.com. I've put a quiz up there. You can practice

اگر هنوز مطمئن نیستید، به www.engvid.com بروید. من یک مسابقه آن بالا گذاشته ام.

some more with these. Leave questions and comments in the comment section. And also

با اینها می توانید کمی بیشتر تمرین کنید. سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات بنویسید. و همچنین

subscribe to my YouTube channel. And I'll see you again soon. Thanks.

در کانال یوتیوب من مشترک شوید. و به زودی دوباره می بینمت با تشکر.