Speak Like a Native Shopper: English Vocabulary for Shopping, Sales...and SCAMS!

Hi, everybody.

Welcome to www.engvid.com.

سلام به همه

به www.engvid.com خوش آمدید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

Today, I want to talk to you about shopping.

امروز می خواهم در مورد خرید با شما صحبت کنم.

But more specifically, I want to talk about sales, because everybody loves a sale.

اما به طور خاص تر، من می خواهم در مورد فروش صحبت کنم، زیرا همه فروش را دوست دارند.

Everybody wants to get the cheapest product they can and find something really special

همه می‌خواهند ارزان‌ترین محصولی را که می‌توانند دریافت کنند و چیزی واقعاً خاص پیدا کنند

and tell all their friends how much money they saved.

و به همه دوستان خود بگویند که چقدر پول پس انداز کرده‌اند.

So, I'm going to tell you about some of the

بنابراین، من قصد دارم در مورد برخی از

biggest sales, again, mostly in North America,

بزرگترین فروش‌ها، دوباره، بیشتر در آمریکای شمالی، به شما بگویم،

but some of them are actually international,

اما برخی از آنها در واقع بین‌المللی هستند،

and then I'm going to give you a whole bunch

و سپس یک دسته کلی

of good words and expressions that will help

از کلمات و عبارات خوب را به شما ارائه خواهم کرد. به شما کمک می کند تا

you become a better shopper when it comes

در هنگام

to sales.

فروش، خریدار بهتری شوید.

Okay?

باشه؟

So, we're going to start with some of the

بنابراین، ما قصد داریم با برخی از

biggest shopping days in, again, North America,

بزرگترین روزهای خرید در آمریکای شمالی،

but not only.

اما نه تنها، شروع کنیم.

As you're going to see, it's becoming much more international.

همانطور که می بینید، بسیار بین المللی تر می شود.

So, we're going to start with Black Friday.

بنابراین، ما می خواهیم با جمعه سیاه شروع کنیم.

Now, Black Friday is very much an American

در حال حاضر، جمعه سیاه بسیار یک

shopping day, although in the last few years,

روز خرید آمریکایی است، اگرچه در چند سال اخیر،

I've seen stores all over the world advertising Black Friday sales.

فروشگاه هایی را در سراسر جهان دیده ام که فروش های جمعه سیاه را تبلیغ می کنند.

In the States, this happens on the Friday after

در ایالات متحده، این اتفاق در جمعه بعد از شکرگزاری رخ می دهد

Thanksgiving, so it's between Thanksgiving

، بنابراین بین روز شکرگزاری

and Christmas.

و کریسمس است.

Right?

درسته؟

This is when people start buying gifts, like Christmas gifts and end-of-year gifts.

این زمانی است که مردم شروع به خرید هدایا می کنند، مانند هدایای کریسمس و هدایای پایان سال.

So, this is the biggest shopping day in the US.

بنابراین، این بزرگترین روز خرید در ایالات متحده است.

Now, it is so popular that it's a little bit crazy.

در حال حاضر، آنقدر محبوب است که کمی دیوانه کننده است. در

There's actually a good word to describe this shopping experience.

واقع یک کلمه خوب برای توصیف این تجربه خرید وجود دارد.

It's mayhem.

این ضرب و شتم است.

Mayhem means complete chaos, complete uncontrolled

ضرب وشتم به معنای هرج و مرج کامل، جنون کامل کنترل نشده

craziness going on in the stores all over

در فروشگاه های سراسر

the US.

ایالات متحده است.

In this mayhem, people are...

در این آشفتگی، مردم...

They line up, first of all, hours before stores

آنها، اول از همه، ساعت‌ها قبل از

open because they want to get in there and

باز شدن فروشگاه‌ها صف می‌کشند، زیرا می‌خواهند وارد آنجا شوند و

get the best deals before other people get them.

قبل از اینکه دیگران آن‌ها را دریافت کنند، بهترین معاملات را دریافت کنند.

And once the store is open, everybody rushes inside and everybody goes...

و هنگامی که فروشگاه باز می شود، همه با عجله داخل می شوند و همه می روند...

Tries to grab all the products they want, and it's very common to hear about people

سعی می کند همه محصولاتی را که می خواهند به دست آورد، و شنیدن در مورد

fighting each other over, like, a TV, for example.

دعوای مردم با یکدیگر، مثلاً برای تلویزیون، بسیار رایج است.

It's complete craziness, complete chaos.

این دیوانگی کامل است، هرج و مرج کامل.

It's mayhem.

این ضرب و شتم است.

Okay?

باشه؟

But where does the name come from?

اما این نام از کجا آمده است؟

There's a few different theories, but some people, and the one that seems to make the

چند تئوری مختلف وجود دارد، اما برخی افراد، و به نظر می رسد که

most sense, because this is the biggest shopping

منطقی ترین است، زیرا این بزرگترین روز خرید است

day, this is when stores start moving from

، این زمانی است که فروشگاه ها شروع به حرکت از

the red, means losing money, into the black, making a profit.

قرمز می کنند، یعنی از دست دادن پول، به سیاهی، کسب سود. .

That's one explanation.

این یک توضیح است.

There are a few other ones, but that sounds like a good one to me.

چند مورد دیگر وجود دارد، اما به نظر من خوب است.

Anyways, following this Friday, there is something called Cyber Monday.

به هر حال، به دنبال این جمعه، چیزی به نام دوشنبه سایبری وجود دارد.

This is the Monday right after the Black Friday sales.

این دوشنبه درست پس از فروش جمعه سیاه است.

This is the biggest online shopping day, when all the retail...

این بزرگترین روز خرید آنلاین است، زمانی که تمام خرده فروشی ها...

Online retailers - this is a good word, also

خرده فروشان آنلاین - این کلمه خوبی است، همچنین

- retailers are the people selling in stores

- خرده فروشان افرادی هستند که در فروشگاه ها

or online.

یا آنلاین می فروشند.

All the online retailers put their products and services on sale as well.

همه خرده فروشان آنلاین نیز محصولات و خدمات خود را در معرض فروش قرار می دهند.

So, also a very busy shopping day, but not in stores, on the computer.

بنابراین، همچنین یک روز خرید بسیار شلوغ است، اما نه در فروشگاه ها، روی رایانه.

Then there's Boxing Day.

سپس روز باکسینگ است.

This is one day after Christmas.

این یک روز پس از کریسمس است.

Now, in most...

الان در اکثر ...

In most of these countries, all the stores are closed the day after.

در اکثر این کشورها همه فروشگاه ها فردای آن روز تعطیل هستند.

So, Christmas is really a two-day holiday.

بنابراین، کریسمس واقعا یک تعطیلات دو روزه است.

The third day, the second day after Christmas,

روز سوم، روز دوم پس از کریسمس،

all the stores are open and there are huge

همه فروشگاه‌ها باز هستند و

sales with big discounts, and everybody goes

فروش‌های هنگفت با تخفیف‌های بزرگ وجود دارد، و همه به

shopping, basically to try to save all the

خرید می‌روند، اساساً سعی می‌کنند تمام

money that they spent on Christmas gifts.

پولی را که برای هدایای کریسمس خرج کرده‌اند پس‌انداز کنند.

So, it doesn't actually really make sense, but lots of good deals on Boxing Day.

بنابراین، واقعاً منطقی نیست، اما تعداد زیادی از معاملات خوب در Boxing Day.

Boxing Day comes from a British tradition

Boxing Day برگرفته از یک سنت بریتانیایی است

that after Christmas, the wealthy people used

که بعد از کریسمس، افراد ثروتمند

to make little boxed gifts for the servants and all that stuff.

برای خدمتکاران هدایای جعبه‌ای کوچک و این چیزها درست می‌کردند.

That's where the name generally comes from.

این نام به طور کلی از آنجا می آید.

Recently, in the last few years, there's the biggest sale of them all.

اخیرا، در چند سال اخیر، بیشترین فروش از همه آنها وجود دارد.

It's an online sale.

این یک فروش آنلاین است.

It's called Singles Day because it happens

آن را روز مجردها می نامند زیرا

on November 11th, so 1-1-1-1, a lot of single

در 11 نوامبر اتفاق می افتد، بنابراین 1-1-1-1، افراد مجرد زیادی

people out there.

آنجا هستند.

This is by AliExpress, this is a Chinese company, and they're...

این توسط AliExpress است، این یک شرکت چینی است، و آنها...

It's basically the Chinese version of Amazon.

این اساساً نسخه چینی آمازون است.

They sell basically everything online on this

آنها اساساً همه چیز را به صورت آنلاین در این

platform, and they make billions of dollars,

پلتفرم می فروشند و میلیاردها دلار درآمد دارند

and everybody's on the computer all day, scrolling up and down and shopping.

و همه در تمام طول روز در رایانه هستند و بالا و پایین می روند و خرید می کنند.

And I have to admit, I've shopped on Singles Day as well.

و باید اعتراف کنم، من در روز مجردها نیز خرید کرده ام.

Really, really good deals, but it takes a little while for the product to arrive.

واقعاً معاملات بسیار خوبی است، اما کمی طول می کشد تا محصول برسد.

So, those are the biggest sales.

بنابراین، این بزرگترین فروش است.

Now, we're going to look at a whole bunch of vocabulary to help you navigate through

اکنون، ما قصد داریم به مجموعه کاملی از واژگان نگاه کنیم تا به شما کمک کنیم تا در میان

all this mayhem.

این همه شکست حرکت کنید.

So, first of all, there are different types of sales.

بنابراین، اول از همه، انواع مختلفی از فروش وجود دارد.

There's clearance sale.

فروش ترخیص وجود دارد

Now, clearance sale, you have to realize that

اکنون، فروش ترخیص کالا، باید متوجه شوید که

a store or a retailer is not trying to give

یک فروشگاه یا یک خرده فروش سعی نمی کند به

you a discount.

شما تخفیف بدهد.

What the retailer is trying to do is get rid of all the excess stock.

کاری که خرده فروش در تلاش است انجام دهد این است که از شر تمام موجودی اضافی خلاص شود.

So, they have all their stock that they weren't

بنابراین، آنها تمام سهام خود را دارند که

able to sell in the time they were supposed

نتوانستند در زمانی که قرار بود بفروشند

to.

New stock will soon be coming in with new products, so they need to make space.

.

سهام جدید به زودی با محصولات جدید وارد خواهد شد، بنابراین آنها باید فضا ایجاد کنند.

So, how do they make space in the stores?

بنابراین، چگونه آنها فضا را در فروشگاه ها ایجاد می کنند؟

They have to get rid of old inventory.

آنها باید از موجودی قدیمی خلاص شوند.

What's the best way to get rid of it?

بهترین راه برای خلاص شدن از شر آن چیست؟

Make it really cheap.

آن را واقعا ارزان کنید.

People buy it and take it home, and they have space.

مردم آن را می خرند و به خانه می برند و جا هم دارند.

So, clearance sales.

بنابراین، فروش ترخیص کالا.

During clearance sales, the markdowns are quite large.

در طول فروش ترخیص کالا، نشانه گذاری ها بسیار زیاد است.

To mark down, like if you have separate

علامت گذاری کردن، مانند اگر کلمات جداگانه دارید

words, to mark down means to reduce the price.

، علامت گذاری به معنای کاهش قیمت است.

So, you know, on products, if you go shopping, there's either...

بنابراین، می دانید، روی محصولات، اگر به خرید می روید، یکی وجود دارد...

There's a little piece of paper with a string

یک تکه کاغذ کوچک با رشته ای

attached to the product, or there's a sticker.

به محصول وصل شده است، یا یک برچسب وجود دارد.

So, that's called the price tag.

بنابراین، به آن برچسب قیمت می گویند.

"On the tag" is the price of the product.

"روی برچسب" قیمت محصول است.

So, to mark down means to go to each sticker

بنابراین، علامت گذاری به معنای رفتن به هر برچسب

or tag and cross out the old price and put

یا برچسب و خط زدن قیمت قدیمی و قرار دادن

the new, lower price.

قیمت جدید و پایین تر است.

That's to mark down.

این برای علامت گذاری است.

"The markdown", as one word, means the same as "discount".

"Markdown" در یک کلمه به معنای همان "تخفیف" است.

So, there's a 20% markdown, 100% mark...

بنابراین، یک علامت 20٪ ، 100٪ علامت وجود دارد...

Well, not 100%, that's free.

خوب، نه 100٪، این رایگان است.

75% markdown.

75 درصد امتیاز.

"Going out of business sale", this is when a

«خارج شدن از فروش تجاری»، زمانی است که یک

store is ready to close, or a store closing

فروشگاه آماده تعطیلی است، یا فروش تعطیلی فروشگاه

sale means the same thing.

به همین معنی است.

A store is about to close, and they want to get rid of all their stock.

یک فروشگاه در شرف تعطیلی است و آنها می خواهند از شر تمام موجودی خود خلاص شوند.

They don't want to throw it away and lose money.

آنها نمی خواهند آن را دور بریزند و پول را از دست بدهند.

Now, you have to be careful about these because

اکنون، باید مراقب این موارد باشید، زیرا

businesses often put up a "going out of business"

کسب‌وکارها اغلب یک فروش «خارج از تجارت» را انجام می‌دهند

sale, and they leave that sign on there for five years, and it's just a scam.

، و آن علامت را به مدت پنج سال در آنجا می‌گذارند، و این فقط یک کلاهبرداری است.

Anyway, speaking of scams, we're going to get to that.

به هر حال، صحبت از کلاهبرداری، ما به آن خواهیم رسید.

You have to be careful about sales.

باید مراقب فروش بود.

Always make sure to find out if the product you're buying is a "final sale".

همیشه مطمئن شوید که آیا محصولی که می‌خرید «فروش نهایی» است یا خیر.

Anything that is called or considered a "final sale" means that...

هر چیزی که به آن "فروش نهایی" گفته می شود یا در نظر گرفته می شود به این معنی است که ...

Well, basically it means "final", but more

خب، در اصل به معنای "نهایی" است، اما

importantly, there are no refunds and no exchanges.

مهمتر از آن، هیچ بازپرداخت و تعویضی وجود ندارد.

Once you take it out of the store, it's yours.

وقتی آن را از فروشگاه خارج کردید، مال شماست.

If you get home...

اگر به خانه رسیدی...

Like, let's say you bought a shirt.

لایک، فرض کنیم یک پیراهن خریدی. به

You get home, it doesn't fit properly - too bad, it's yours.

خانه می‌رسی، درست جا نمی‌شود - حیف شد، مال توست.

If you bought a gift for someone and they don't like it - too bad, it's yours.

اگر برای کسی هدیه ای خریدید و او آن را دوست نداشت - حیف که مال شماست.

You cannot take it back to the store.

شما نمی توانید آن را به فروشگاه برگردانید.

So, be careful if something is marked "final sale".

بنابراین، اگر چیزی با علامت "فروش نهایی" مشخص شده است، مراقب باشید.

There's no...

وجود ندارد ... بعدا

You can't change your mind later.

نمی توانید نظر خود را تغییر دهید.

Now, another thing you have to be careful

حالا، چیز دیگری که باید

about sales, there's something called a "bait

در مورد فروش دقت کنید، چیزی به نام "طعمه

and switch".

و سوئیچ" وجود دارد.

A "bait and switch" basically...

یک "طعمه و سوئیچ" اساسا...

Okay, let's start with "bait".

بسیار خوب، اجازه دهید با "طعمه" شروع کنیم.

When you go fishing, you put a little worm on the hook and you throw the hook in the

وقتی به ماهیگیری می روید، یک کرم کوچک روی قلاب می گذارید و قلاب را در آب می اندازید

water to try to catch the fish.

تا ماهی را بگیرید.

The worm is "bait".

کرم "طعمه" است.

It is something that attracts the fish.

این چیزی است که ماهی را جذب می کند.

So, in a store, they will set out a bait.

بنابراین، در یک فروشگاه، آنها طعمه ای می گذارند.

They will say our...

آنها می گویند ما...

Let's say our top product is 75% off.

بیایید بگوییم بهترین محصول ما 75٪ تخفیف دارد.

So, you think, wow, great deal.

بنابراین، شما فکر می کنید، وای، بسیار عالی است.

You walk into the store and then a very...

وارد فروشگاه می شوید و سپس

A very good salesperson will come up to you

یک فروشنده بسیار خوب به سراغ شما می آید

and they'll say, oh yeah, yeah, that's a very

و آنها می گویند، اوه بله، آره، این یک

good deal, but a better deal is really over here, and then they start talking to you,

معامله بسیار خوب است، اما یک معامله بهتر واقعاً به پایان رسیده است ، و سپس آنها شروع به صحبت کردن با شما کنند،

so then they switch.

پس آنها عوض می شوند.

They attracted you into the store and then

آنها شما را به فروشگاه جذب کردند و سپس

they try to switch, change your mind to buying

سعی می کنند نظر شما را به خرید

something else that will help them make more money.

چیز دیگری تغییر دهند که به آنها کمک کند پول بیشتری کسب کنند.

So, you have to be careful about that.

بنابراین، شما باید مراقب آن باشید.

Especially during sales, because they're...

به خصوص در حین فروش، زیرا آنها...

They're putting something out there to attract

چیزی را برای جذب

you, and then they're going to try to sell

شما در اختیار شما قرار می دهند و سپس سعی می کنند

you something else.

چیز دیگری را به شما بفروشند.

And you also have to be careful about gimmicks.

و همچنین باید مراقب حقه ها باشید.

Gimmicks are similar to "bait".

حیله ها شبیه به "طعمه" هستند.

A gimmick is basically something that seems

یک حیله اساسا چیزی است که جذاب به نظر می رسد

attractive, but really is not anything special.

، اما واقعا چیز خاصی نیست.

So, a lot of...

A lot of stores will say if you spend, let's say, $100, we'll give you a gift...

بنابراین، بسیاری از ...

بسیاری از فروشگاه ها می گویند اگر شما هزینه کنید، فرض کنید 100 دلار، ما به شما هدیه می دهیم ...

A gift box.

یک جعبه هدیه.

So, okay, you say, well, that sounds nice.

خوب، شما می گویید، خوب، خوب به نظر می رسد.

You go, you spend $100.

شما بروید، 100 دلار خرج می کنید.

You take the gift box home, and inside, there's, like, $2 worth of gifts.

جعبه کادو را به خانه می برید، و در داخل، هدایایی به ارزش 2 دلار وجود دارد.

Right?

So, you didn't really get anything.

درسته؟

بنابراین، شما واقعا چیزی دریافت نکردید.

But you got into the store and you spent $100.

اما شما وارد فروشگاه شدید و 100 دلار خرج کردید.

So, they make money, you spent money, basically.

بنابراین، آنها پول در می آورند، شما پول خرج کرده اید، اساسا.

You didn't get much for the... for the gift.

شما برای هدیه چیز زیادی دریافت نکردید .

"Bogo".

"بوگو".

Buy one, get one.

یکی بخر، یکی بگیر

Buy one, get one.

یکی بخر، یکی بگیر

So, usually "bogo", buy one, get one free.

بنابراین، معمولاً "بوگو"، یکی بخرید، یکی را رایگان دریافت کنید.

Or buy one, get one half price.

یا یکی بخر، نصف قیمت بگیر.

The whole idea is to get you to buy at least two of whatever product.

کل ایده این است که شما را وادار به خرید حداقل دو محصول از هر محصولی کنید.

That's a type of gimmick, because sometimes

این یک نوع حقه است، زیرا گاهی اوقات

what they'll do is they'll raise all the prices,

کاری که آنها انجام می دهند این است که همه قیمت ها را افزایش می دهند،

so even if you're buying one and buying one for half price, you're more or less paying

بنابراین حتی اگر یکی را بخرید و یکی را به نصف قیمت بخرید، کم و بیش

the regular price.

قیمت معمولی را پرداخت می کنید.

So, be careful about that.

بنابراین، مراقب آن باشید.

And also be...

و همچنین باشید...

Make sure it's not always buy one, get one free.

مطمئن شوید که همیشه یکی را نخرید، یکی را رایگان دریافت کنید.

Buy one, get one half off, so essentially you're paying, like, you get a quarter off

یکی بخرید، نصف تخفیف بگیرید، بنابراین اساساً شما پرداخت می کنید، مثلاً برای هر کدام یک چهارم تخفیف دریافت می کنید

each one.

It's not that great of a deal.

.

آنقدرها هم خوب نیست.

Now, when you're going shopping, when people

حالا، وقتی شما به خرید می روید ، وقتی مردم

go shopping during sales, they're bargain

در حین فروش به خرید می روند ، در حال شکار مقرون به صرفه هستند

hunting.

.

They are looking for the biggest bargain, the best deal they can find.

آنها به دنبال بزرگترین معامله، بهترین معامله ای هستند که می توانند پیدا کنند.

But you also have to be careful when you're going bargain hunting.

اما شما همچنین باید مراقب باشید زمانی که به شکار مقرون به صرفه می روید.

If something seems too good to be true, it means it's a little bit unbelievable.

اگر چیزی بیش از حد خوب به نظر می رسد که درست باشد، به این معنی است که کمی غیر قابل باور است.

It's such a good price that you think you're a little bit suspicious.

اینقدر قیمتش خوبه که فکر میکنی کمی مشکوک هستی.

My personal motto, if it's too good to be true, it isn't.

شعار شخصی من، اگر آنقدر خوب است که درست نباشد، اینطور نیست.

Right?

If something seems like too good of a deal, be suspicious.

درسته؟

اگر چیزی خیلی خوب به نظر می رسد ، مشکوک باشید.

There might be something wrong with it.

ممکن است مشکلی در آن وجود داشته باشد.

Sometimes you will find a find, or you will find a steal.

گاهی اوقات یک پیدا می کنید یا یک دزدی پیدا می کنید.

"A find", notice that "a", I'm using "find" as a noun, and I'm using "steal" as a noun.

"یک پیدا"، توجه کنید که "الف"، من از "یافتن" به عنوان اسم استفاده می کنم، و از "دزدیدن" به عنوان اسم استفاده می کنم.

A find or a steal means you got a really, really good deal.

پیدا کردن یا دزدی به این معنی است که شما یک معامله واقعاً بسیار خوب دارید.

You were a little bit...

شما کمی بودید...

Like, your bargain hunting led you to a very successful purchase.

مثل اینکه، شکار مقرون به صرفه شما، شما را به خرید بسیار موفقی رساند.

Most people might have missed it or they came too late.

بیشتر مردم ممکن است آن را از دست داده باشند یا خیلی دیر آمده باشند.

You got the best possible deal.

شما بهترین معامله ممکن را داشتید.

It's a find or a steal.

پیدا کردن یا دزدی است.

Now, another thing that you might often see

حالا، چیز دیگری که ممکن است اغلب

during sales is there may be clearance items,

در حین فروش مشاهده کنید این است که ممکن است اقلام ترخیصی وجود داشته باشد،

things that are...

چیزهایی که... خیلی

That have been marked down a lot, and then on

علامت گذاری شده اند ، و سپس در

the sale day, they will say take an additional

روز فروش، می گویند

10% off the lowest...

10٪ اضافی از کمترین تخفیف بگیرید. ...

I forgot.

فراموش کردم.

The lowest ticketed price.

پایین ترین قیمت بلیط.

So, you will see a product, it will have a

بنابراین، شما یک محصول را خواهید دید،

price tag, as I mentioned before, like a sticker

همانطور که قبلاً اشاره کردم، برچسب قیمتی خواهد داشت، مانند یک برچسب

or a little piece of paper.

یا یک تکه کاغذ.

It will have the original price, $50.

قیمت اصلی آن 50 دلار خواهد بود.

Then it was marked down to $40.

سپس به 40 دلار کاهش یافت.

So now the sale price is $40, you can have it for $40 plus an additional 10% off, so

بنابراین اکنون قیمت فروش 40 دلار است، شما می توانید آن را با 40 دلار به اضافه 10 درصد تخفیف دیگر داشته باشید، بنابراین

another $4 off, so $36.

4 دلار دیگر، یعنی 36 دلار.

Always look for the lowest price on the sticker

همیشه به دنبال پایین ترین قیمت روی استیکر باشید

and take whatever percentage off that price.

و هر درصدی از آن قیمت را کاهش دهید.

And then you also have to be careful about door crashers.

و پس از آن شما همچنین باید مراقب تصادف کننده های درب باشید.

A door crasher is a type of gimmick.

درب شکن نوعی حیله است.

The store will say...

فروشگاه خواهد گفت...

Okay, so the first 100 customers in the store get 25% off everything in the store.

بسیار خوب، بنابراین 100 مشتری اول فروشگاه 25٪ تخفیف برای همه چیز در فروشگاه دریافت می کنند.

So of course, everybody wants that 25% off, so before the store opens, there's like a

بنابراین مطمئناً، همه آن 25٪ تخفیف را می خواهند، بنابراین قبل از باز شدن فروشگاه، مانند یک

lineup of 100 people.

صف 100 نفری وجود دارد.

Everybody wants to be the first.

همه می خواهند اولین باشند.

So, the door crasher means they're lining up and they want to get in so quickly that

بنابراین، درب شکن به این معنی است که آنها در صف ایستاده اند و می خواهند آنقدر سریع وارد شوند که

they break the doors to get into the store.

درها را بشکنند تا وارد فروشگاه شوند.

That's fine, except if you're not one of the

خوب است، مگر اینکه شما جزء

first 100 and you come in there like two minutes

100 نفر اول نباشید و با دو دقیقه

too late, you don't get the discount, but they get you in the store and sell you the

دیر وارد شوید، تخفیف نخواهید گرفت، اما آنها شما را در فروشگاه می آورند و

products they want.

محصولاتی را که می خواهند به شما می فروشند.

So, for them, it's a good deal to give 100 people a discount because that will attract

بنابراین، برای آنها، تخفیف دادن به 100 نفر یک معامله خوب است، زیرا این کار باعث جذب

another 100 people who will not get the discount, so they make more money anyway.

100 نفر دیگر می شود که این تخفیف را دریافت نخواهند کرد ، بنابراین به هر حال آنها پول بیشتری به دست می آورند.

And also, when you're negotiating, if somebody

و همچنین، هنگامی که در حال مذاکره هستید، اگر کسی

says "final offer", take it or leave it, that

گفت "پیشنهاد نهایی"، آن را بگیرید یا ترک کنید، به این

means they're not negotiating anymore.

معنی است که دیگر در حال مذاکره نیست.

That's the lowest price that you can pay.

این کمترین قیمتی است که می توانید بپردازید.

Then, you have to decide, do you want to buy

سپس، شما باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید

it at that price or not, and then walk away.

آن را به آن قیمت بخرید یا نه، و سپس راه بروید.

So, in negotiations, last price, take it or leave it, final offer.

بنابراین، در مذاکرات، آخرین قیمت، آن را بگیرید یا بگذارید، پیشنهاد نهایی.

Okay?

باشه؟

So, there you go, just some vocabulary to

بنابراین، شما بروید، فقط مقداری واژگان برای

help you go shopping, help you find a steal,

کمک به خرید کردن، کمک به شما برای پیدا کردن یک دزدی،

get that find.

یافتن آن پیدا کردن.

Do you...

آیا شما...

Do you have a very successful bargain-hunting shopping trip?

آیا شما یک سفر خرید بسیار موفق برای شکار معامله دارید؟

Okay.

Anyways, if you have any questions about any

باشه

به هر حال، اگر در مورد هر یک

of this, please go to www.engvid.com, you

از اینها سؤالی دارید، لطفاً به www.engvid.com بروید،

can ask me in the comments section.

می توانید در قسمت نظرات از من بپرسید.

There's also a quiz to test your knowledge of these expressions and these vocabulary

همچنین یک مسابقه برای آزمایش دانش شما از این عبارات و این

entries.

ورودی های واژگان وجود دارد.

And if you like the video, give me a like.

و اگر ویدیو را دوست داشتید به من هم لایک کنید.

Don't forget to subscribe to my channel and

فراموش نکنید که در کانال من عضو شوید و

ring the bell if you want to get notifications

اگر می خواهید

of future videos.

از ویدیوهای آینده اعلان دریافت کنید، زنگ را به صدا درآورید.

And come back soon for more helpful lessons on English.

و به زودی برای درس های مفیدتر در مورد انگلیسی بازگردید. به

See you soon.

زودی می بینمت.

Bye-bye.

خداحافظ