Learn about Ice Hockey from a Canadian

Hi, everybody.

سلام به همه.

Welcome to www.engvid.com.

به www.engvid.com خوش آمدید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

In today's video, I'm going to talk to you about the beautiful game of hockey, ice hockey.

در ویدیوی امروز قصد دارم در مورد بازی زیبای هاکی، هاکی روی یخ با شما صحبت کنم.

Now, I know that some of you might not be very interested in sports or in this particular

حالا من می دانم که ممکن است برخی از شما علاقه زیادی به ورزش یا این

sport, but you should watch anyway because it's good listening practice, plus some of

ورزش خاص نداشته باشید، اما به هر حال باید تماشا کنید زیرا تمرین خوب گوش دادن است، به علاوه برخی از

the words that are used in sports are also used in everyday situations.

کلماتی که در ورزش استفاده می شود در موقعیت های روزمره نیز استفاده می شود.

In North American culture especially, we use a lot of sports analogies.

به ویژه در فرهنگ آمریکای شمالی، ما از تشبیهات ورزشی زیادی استفاده می کنیم.

We talk a lot about sports situations and apply them to everyday life, so it's good

ما در مورد موقعیت‌های ورزشی زیاد صحبت می‌کنیم و آن‌ها را در زندگی روزمره به کار می‌بریم، پس خوب است

to know.

بدانید.

And this is especially true for baseball and football, but those are different videos.

و این به ویژه برای بیسبال و فوتبال صادق است ، اما اینها ویدیوهای متفاوتی هستند.

Today, we're talking about hockey.

امروز در مورد هاکی صحبت می کنیم.

Now, for those of you who are thinking about coming to Canada, it's really important that

اکنون، برای کسانی از شما که به فکر آمدن به کانادا هستید، واقعاً مهم است که

you know at least a little bit about hockey because in Canada, hockey is almost a religion.

حداقل کمی در مورد هاکی بدانید زیرا در کانادا، هاکی تقریباً یک دین است.

People love hockey in this country, and if you're living in a city that has a hockey

مردم هاکی را در این کشور دوست دارند، و اگر در شهری زندگی می کنید که

team in Canada and the team is doing well, everybody will be talking about it.

تیم هاکی در کانادا دارد و تیم به خوبی کار می کند، همه درباره آن صحبت خواهند کرد.

And when you go to a bar, it will be on all the TVs, and when you go to a club, it'll

و وقتی به یک بار می روید، در همه تلویزیون ها پخش می شود، و وقتی به یک باشگاه می روید،

be on the TVs, and when you go to dinner parties, people will talk about hockey.

روی تلویزیون پخش می شود، و وقتی به مهمانی های شام می روید، مردم در مورد هاکی صحبت می کنند.

So, it's a good idea to know at least a little bit about it.

بنابراین، ایده خوبی است که حداقل کمی در مورد آن بدانید.

So, I'm going to give you very basics.

بنابراین، من قصد دارم به شما اصول اولیه را ارائه دهم.

I'm not going to get too deep into the details because you have to be a fan to follow it,

من قصد ندارم خیلی به جزئیات وارد شوم زیرا برای دنبال کردن آن باید طرفدار باشید،

but this will give you at least a basic understanding.

اما این حداقل به شما یک درک اساسی می دهد.

So, let's start with the rink.

بنابراین، اجازه دهید با پیست بازی شروع کنیم.

So, that's what we call the play surface.

بنابراین، این همان چیزی است که ما آن را سطح بازی می نامیم.

It's all ice, right?

این همه یخ است، درست است؟

Cleaned ice and controlled ice.

یخ تمیز و یخ کنترل شده بهش

It's called a rink, and the whole building is called a stadium, okay?

میگن پیست بازی و کل ساختمان رو استادیوم میگن، باشه؟

Or even arena.

یا حتی عرصه.

I guess it depends where you call...

حدس می‌زنم بستگی به جایی دارد که شما با آن تماس بگیرید...

Different cities will call it a little bit different, but stadium or arena is okay.

شهرهای مختلف آن را کمی متفاوت می‌خوانند، اما استادیوم یا ورزشگاه مشکلی ندارد.

The playing surface is a rink.

سطح بازی یک اسکله است.

Now, in...

اکنون، در...

What I'm...

چیزی که من هستم...

Mostly what I'm going to focus on is the NHL.

بیشتر چیزی که قرار است روی آن تمرکز کنم NHL است.

This is the National Hockey League.

این لیگ ملی هاکی است.

This is the best hockey league for hockey in the world.

این بهترین لیگ هاکی برای هاکی در جهان است.

There are other leagues.

لیگ های دیگری هم وجود دارد.

There are leagues in Europe, leagues in Scandinavia, in Russia.

لیگ هایی در اروپا، لیگ هایی در اسکاندیناوی و روسیه وجود دارد.

In fact, Russia...

در واقع روسیه...

The Russian league, the KHL, Continental Hockey League, is the second biggest league in the

لیگ روسیه، KHL، لیگ قاره ای هاکی ، دومین لیگ بزرگ جهان است

world.

.

But, generally speaking, the best hockey players in the world come play in the NHL because

اما، به طور کلی، بهترین بازیکنان هاکی در جهان می آیند در NHL بازی می کنند، زیرا

it's the top level of the sport.

این سطح برتر این ورزش است.

So, an NHL rink is about 200 feet long.

بنابراین، یک پیست NHL حدود 200 فوت طول دارد.

It's much narrower.

خیلی باریک تره

So, if you've ever watched hockey, like Olympic hockey or international hockey, the rink looks

بنابراین، اگر تا به حال هاکی تماشا کرده اید، مانند هاکی المپیک یا هاکی بین المللی، این پیست

much bigger than an NHL rink.

بسیار بزرگتر از پیست NHL به نظر می رسد.

And it is.

و هست.

NHL is smaller, which means you need a lot more skill.

NHL کوچکتر است، به این معنی که شما به مهارت بسیار بیشتری نیاز دارید.

It's a much faster game.

این یک بازی بسیار سریعتر است. صادقانه بگویم

It's a much more exciting game, to be honest.

این یک بازی بسیار هیجان انگیزتر است .

But...

اما...

So, this is what the rink looks like.

بنابراین، این چیزی است که اسکله به نظر می رسد.

You have the red line, which is the center ice line, and you have two blue lines, which

شما خط قرمز را دارید که خط یخ مرکزی است و دو خط آبی دارید که به آنها

are called the, basically, offside line, and you have a zone.

خط آفساید گفته می شود و شما یک منطقه دارید.

You have...

For example, depends on which side your team is playing on, defensive zone, neutral zone,

برای مثال، بستگی به این دارد که تیم شما در کدام سمت بازی می کند، منطقه دفاعی، منطقه بی طرف

and offensive zone.

و منطقه تهاجمی.

So, if your team is playing this way, this is their defensive zone, and this is their

بنابراین، اگر تیم شما به این شکل بازی می کند، این منطقه دفاعی آنها است و این

offensive zone.

منطقه حمله آنها است.

Okay.

باشه.

Now, what happens...

حالا چه اتفاقی می‌افتد...

At the beginning, all the players, they basically stand around the center line, and the referee

در ابتدا، همه بازیکنان، اصولاً دور خط وسط می‌ایستند و داور

drops the puck.

توپ را رها می‌کند.

Now, the puck is basically a round and flat disc.

در حال حاضر، پوک اساسا یک دیسک گرد و صاف است.

It's made of rubber.

از لاستیک ساخته شده است.

It's very, very, very hard because it's frozen.

خیلی خیلی خیلی سخته چون یخ زده.

So, it's like a rock, but because it's rubber, it slides easily on the ice.

بنابراین، مانند یک سنگ است، اما چون لاستیکی است، به راحتی روی یخ می لغزد.

But if a player gets hit with a puck in the face, it could be very, very dangerous.

اما اگر ضربه ای به صورت بازیکنی بخورد، می تواند بسیار بسیار خطرناک باشد.

So, hockey is a very dangerous sport, and players get injured a lot and often.

بنابراین، هاکی یک ورزش بسیار خطرناک است و بازیکنان اغلب و اغلب آسیب می بینند.

But we'll talk about that in a second.

اما ما در یک ثانیه در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

So, the game is made up of three periods.

بنابراین، بازی از سه دوره تشکیل شده است.

It's a one-hour game, usually takes about two and a half to three hours to actually

این یک بازی یک ساعته است، معمولاً حدود دو و نیم تا سه ساعت طول می کشد تا واقعاً

play.

بازی کنید.

Each period is about 20 minutes, is 20 minutes, and between the first and second period and

هر دوره حدود 20 دقیقه، 20 دقیقه است و بین دوره اول و دوم و

the second and third period are two intermissions of 15 minutes each.

دوره دوم و سوم دو نوبت هر کدام 15 دقیقه است.

If after all three periods are complete and the score is tied, like 1-1 or 0-0, then the

اگر بعد از اتمام هر سه وقت و نتیجه مساوی مانند 1-1 یا 0-0،

players will play a five-minute overtime.

بازیکنان یک وقت اضافه پنج دقیقه ای بازی خواهند کرد.

And this is a sudden death overtime.

و این یک مرگ ناگهانی اضافه کاری است.

Sudden death means as soon as a team scores, the game's over.

مرگ ناگهانی یعنی به محض گلزنی یک تیم، بازی تمام می شود.

They don't play the full five minutes if someone scores.

اگر کسی گل بزند پنج دقیقه کامل بازی نمی کنند.

If nobody scores after five minutes, then they will go to a shootout, and they will

اگر بعد از 5 دقیقه هیچ کس گل نزند، آنها به ضربات تیراندازی می روند و

just take turns shooting on each other until one team scores more goals.

فقط به نوبت به یکدیگر شلیک می کنند تا زمانی که یک تیم گل های بیشتری به ثمر برساند.

Okay?

باشه؟

So, that's basically the setup of the game.

بنابراین، اساساً این تنظیمات بازی است.

Now, the players include three forwards for each side.

در حال حاضر، بازیکنان شامل سه مهاجم برای هر طرف هستند.

Three forwards, they're called a "center", a "right wing", and a "left wing" depending

سه مهاجم، بسته به جایی که روی یخ بازی می کنند، به آنها «مرکز»، « بال راست» و «بال چپ» می گویند.

on where they play on the ice; two "defencemen", and one "goaltender", but usually we just

دو «دفاع» و یک «دروازه‌بان»، اما معمولاً فقط می‌گوییم

say "goalie".

«دروازه‌بان».

We don't say the full word, so "goalie".

ما کلمه کامل را نمی گوییم، بنابراین "دروازه بان".

So, six players on each side.

بنابراین، شش بازیکن در هر طرف.

So, as you can imagine, it's a very crowded rink, so you have to have a lot of skill and

بنابراین، همانطور که می توانید تصور کنید، این یک پیست بسیار شلوغ است ، بنابراین باید مهارت و

a lot of speed, and a lot of hitting, which I'll get to in a second as well.

سرعت زیاد و ضربات زیادی داشته باشید که من در یک ثانیه به آن خواهم رسید.

Also on the ice are three referees.

همچنین سه داور روی یخ حضور دارند. به

Two of them are called "linesmen" because they make sure that the players don't go offside.

دو نفر از آنها «خط‌نشین» می‌گویند، زیرا از آفساید نشدن بازیکنان اطمینان می‌دهند.

It means...

یعنی...

Offside means that the player went into the zone before the puck.

آفساید یعنی بازیکن قبل از پوک به منطقه رفت.

That's not allowed.

این مجاز نیست.

The puck must enter first, then the players can come.

ابتدا باید پیک وارد شود، سپس بازیکنان می توانند بیایند.

So, the linesmen make sure that happens.

بنابراین، خط کش ها مطمئن می شوند که این اتفاق می افتد.

The referee makes sure that everybody's playing by the rules.

داور مطمئن می شود که همه طبق قوانین بازی می کنند.

And of course, there's a coach.

و البته، یک مربی وجود دارد.

Now, the players will sit here.

حالا بازیکنان اینجا خواهند نشست.

There are two benches, one bench for each team, and this is where they make their shifts.

دو نیمکت وجود دارد، یک نیمکت برای هر تیم، و اینجاست که آنها جابجایی خود را انجام می دهند.

So, players come on, players come off, on and off, on and off.

بنابراین، بازیکنان می آیند، بازیکنان می آیند، روشن و خاموش می شوند، روشن و خاموش می شوند.

Now, because this is such an intensive game, they're just going, going, going all the time,

حالا چون این یک بازی فشرده است، آنها فقط می‌روند، می‌روند، همیشه می‌روند،

skating, they get very tired.

اسکیت می‌کنند، خیلی خسته می‌شوند.

So, a player will come on the ice, play for one minute, and then get off the ice and somebody

بنابراین، یک بازیکن روی یخ می آید، یک دقیقه بازی می کند و سپس از یخ خارج می شود و شخص

else will come.

دیگری می آید.

So, usually, each team will play four lines of forwards.

بنابراین، معمولاً هر تیم چهار خط مهاجم بازی می کند.

So, three forwards go on, they come off, another three go on, they come off, another three,

بنابراین، سه بازیکن جلو می روند، آنها می آیند، سه نفر دیگر ادامه می دهند، آنها می آیند، سه نفر دیگر،

so everybody can rest between shifts.

بنابراین همه می توانند بین شیفت ها استراحت کنند.

Very, very intensive game.

بازی بسیار بسیار فشرده

And of course, there's the coach sitting on the bench as well.

و البته مربی هم روی نیمکت نشسته است.

Now, the point of this game is to get goals.

حالا هدف این بازی گلزنی است.

You want to score goals on the opposing team's goalie.

شما می خواهید روی دروازه بان تیم مقابل گل بزنید.

So, you can get a goal or you can get an assist.

بنابراین، می توانید یک گل دریافت کنید یا می توانید یک پاس گل دریافت کنید.

An assist is when you pass the puck to the person who scores the goal.

پاس گل زمانی است که توپ را به کسی که گل می زند پاس می دهید.

Then you get an assist, and the players get individual points for their goals and assists.

سپس شما یک پاس گل دریافت می کنید و بازیکنان برای گل ها و پاس گل های خود امتیاز فردی می گیرند.

Then there is something called a "penalty".

سپس چیزی به نام "پنالتی" وجود دارد.

If you break a rule, if you break one of the rules of the game, then you will get a penalty.

اگر یک قانون را زیر پا بگذارید، اگر یکی از قوانین بازی را زیر پا بگذارید، جریمه می شوید.

A "penalty" means that you will get off the ice, and you will sit here in the penalty

"پنالتی" به این معنی است که شما از یخ خارج می شوید و

box for two minutes, or four minutes, or five minutes.

دو دقیقه یا چهار دقیقه یا پنج دقیقه اینجا در محوطه جریمه خواهید نشست.

If the penalty is really, really bad, if what you did was really bad, you will simply be

اگر پنالتی واقعا خیلی بد باشد، اگر کاری که انجام دادید واقعا بد بود، به سادگی

kicked out of the game, and you will go to the dressing room and wait for the game to

از بازی اخراج می شوید و به رختکن می روید و منتظر می مانید تا بازی

be finished.

تمام شود.

Now, what happens when there's a penalty?

حالا وقتی پنالتی می شود چه اتفاقی می افتد؟

So, one player from the team that broke the rules comes off the ice.

بنابراین، یک بازیکن از تیمی که قوانین را زیر پا گذاشته است، از روی یخ خارج می شود.

That means that one team has five skaters, and one team has four skaters.

یعنی یک تیم پنج اسکیت باز دارد و یک تیم چهار اسکیت باز دارد.

So, this is called a "power play".

بنابراین، این "بازی قدرت" نامیده می شود.

The team that wasn't penalized has a little bit extra power, they can do...

تیمی که پنالتی نشد یک مقدار قدرت اضافی دارد، می توانند انجام دهند...

They can have a bit more advantage in the game.

آنها می توانند یک مقدار برتری بیشتری در بازی داشته باشند.

Power play is an everyday word as well.

قدرت بازی یک کلمه روزمره نیز هست.

If somebody is trying a power play, they're trying to overcome their opponent.

اگر کسی یک بازی قدرتی را امتحان کند، در تلاش است بر حریف خود غلبه کند.

In business, we use this expression a lot.

در تجارت از این عبارت زیاد استفاده می کنیم.

So, it's a power play move, means the company is trying to take advantage of a weakness

بنابراین، این یک حرکت قدرتی است، به این معنی که شرکت سعی دارد از ضعف

in a competitor, or they're trying to overpower their competitor.

یک رقیب استفاده کند، یا آنها سعی دارند بر رقیب خود غلبه کنند.

The team that sent a player to the penalty box is now playing shorthanded, means they

تیمی که بازیکنی را به محوطه جریمه فرستاده است، الان کوتاه بازی می کند، یعنی

have one less pair of hands, right?

یک جفت دست کمتر دارند، درست است؟

And this word is also used in everyday situations.

و این کلمه در موقعیت های روزمره نیز به کار می رود.

In a company that's very busy, let's say one employee calls in sick, so for that day, the

در شرکتی که خیلی شلوغ است، فرض کنید یک کارمند مریض تماس می گیرد، بنابراین برای آن روز،

workers are shorthanded.

کارگران کوتاه نویس هستند.

Everybody has to work a little bit harder to make up for the missing person, for the

همه باید کمی سخت‌تر کار کنند تا فرد گمشده را جبران کنند،

missing pair of hands, so used in everyday situations as well.

جفت دست گمشده، بنابراین در موقعیت‌های روزمره نیز استفاده می‌شود.

So, the power play is supposed to give one team the advantage to get extra goals.

بنابراین، بازی پاور قرار است به یک تیم این امتیاز را بدهد که گل های اضافی به دست آورد.

And the point of the game is to get more goals than your opponent, and then you win the game.

و هدف بازی این است که گل های بیشتری نسبت به حریف خود دریافت کنید و سپس برنده بازی شوید.

Now, if you win enough games, then you get to go to the playoffs.

حالا، اگر به اندازه کافی در بازی ها پیروز شوید، می توانید به پلی آف بروید.

Now, in the NHL right now, there are 31 teams, 16 teams, so basically half, go on to the

در حال حاضر، در NHL در حال حاضر، 31 تیم، 16 تیم وجود دارد، بنابراین اساساً نیمی از آنها به مرحله

playoffs, and the point of the playoffs is to try, in each series, you try to win a best

پلی آف بروید، و هدف پلی آف این است که سعی کنید، در هر سری، سعی کنید بهترین

of seven series, which means you have to win four games out of seven in order to continue

از هفت سری را برنده شوید. یعنی باید از هفت بازی چهار بازی را برنده شوید تا

to the next series.

به سری بعدی ادامه دهید.

If you continue to the next series, and then the next series, and the next series, then

اگر به سری بعدی و سپس سری بعدی و سری بعدی ادامه دهید،

you get to the finals, and the winner of the final game of the season wins the Stanley

به فینال می رسید و برنده بازی آخر فصل برنده

Cup.

جام استنلی می شود.

This is the trophy that the hockey players get, and they raise it over their heads, and

این جامی است که هاکی‌بازان به دست می‌آورند و آن را بالای سرشان بلند می‌کنند و

they get their names on it, and it's every child...

نامشان را روی آن می‌گذارند، و این همه بچه‌ها هستند...

Every hockey player's dream to lift up the Stanley Cup, okay?

رویای هر بازیکن هاکی برای بالا بردن جام استنلی، باشه؟

It has a very long tradition.

سنت بسیار طولانی دارد. قدمت

This sport is over 100 years old.

این ورزش بیش از 100 سال است.

This cup was there from the beginning, so if you're a hockey player, a professional

این جام از ابتدا وجود داشت، بنابراین اگر شما یک بازیکن هاکی هستید، یک

hockey player, this is your ultimate goal, to get this cup and bring it back to your

بازیکن هاکی حرفه ای، این هدف نهایی شماست، گرفتن این جام و بازگرداندن آن به

city and make everybody proud.

شهر خود و باعث افتخار همه.

They also say that this Stanley Cup is the most difficult trophy to achieve in all of

آنها همچنین می گویند که این جام استنلی سخت ترین جام برای دستیابی در تمام

sports.

ورزش ها است.

Harder than baseball, harder than basketball, harder than football.

سخت تر از بیسبال، سخت تر از بسکتبال، سخت تر از فوتبال. برای

You have to win 16 games in the playoffs to win the Stanley Cup, and this is a very difficult

بردن جام استنلی باید در 16 بازی در پلی آف پیروز شوید و این کار بسیار سختی است

thing to do.

. در

Now, in terms of equipment, basically everything happens on ice, so the players are wearing

حال حاضر، از نظر تجهیزات، اساساً همه چیز روی یخ اتفاق می‌افتد، بنابراین بازیکنان

ice skates, they're using sticks, and they're playing around with a puck.

اسکیت روی یخ می‌پوشند، از چوب استفاده می‌کنند و در حال بازی با یک پوک هستند.

Now, if you watch a game, you'll see that these are all very big boys, right?

حالا اگر یک بازی را تماشا کنید، می بینید که اینها همه پسرهای بزرگ هستند، درست است؟

But they have a lot of padding, because if the puck hits you and you're not protected,

اما آنها بالشتک زیادی دارند، زیرا اگر پیک به شما اصابت کند و محافظت نشده باشید،

you don't have padding, it's very, very painful.

بالشتک ندارید، بسیار بسیار دردناک است.

This puck is like a rock.

این پوک مانند یک سنگ است.

Also, sometimes the sticks fly around, so if a stick hits you and you don't have padding,

همچنین، گاهی اوقات چوب‌ها به اطراف پرواز می‌کنند، بنابراین اگر چوبی به شما برخورد کند و بالشتک نداشته باشید،

it could be very painful.

ممکن است بسیار دردناک باشد.

Also, the skates, the blades, the metal blades of the skates are very, very sharp.

همچنین اسکیت ها، تیغه ها، تیغه های فلزی اسکیت ها بسیار بسیار تیز هستند.

It has happened, not once or twice, but quite a few times, that a player falls over and

نه یک یا دو بار، بلکه چند بار اتفاق افتاده است که بازیکنی به زمین می افتد و

the skate goes up in the air.

اسکیت به هوا می رود.

I remember there was one game where a skate cut a goalie in the neck, and he was, like,

یادم می آید یک بازی بود که اسکیت گردن دروازه بان را برید و انگار

bleeding everywhere, and he almost died, but he was okay.

همه جا خونریزی می کرد و نزدیک بود بمیرد، اما خوب بود.

But it's a very, very dangerous sport.

اما این یک ورزش بسیار بسیار خطرناک است.

Now, around the rink, these are the...

حالا، اطراف زمین بازی، اینها هستند...

Basically, the walls of the rink are called the boards, and there's big pieces of glass

اصولاً به دیوارهای پیست، تخته می گویند ، و تکه های شیشه بزرگی وجود دارد

so the puck doesn't fly into the stands and hit the fans.

تا توپ به داخل جایگاه ها پرواز نکند و به طرفداران برخورد نکند.

So, one of the things they do is they body check.

بنابراین، یکی از کارهایی که انجام می دهند این است که بدن را چک می کنند.

A body check means that you hit your opponent to try to get him off the puck, or to slow

چک بدن به این معنی است که شما حریف خود را می زنید تا او را از پا در بیاورید، یا سرعت

him down, or basically just to help your team get motivated.

او را کاهش دهید، یا اساساً فقط برای اینکه به تیم خود انگیزه دهید.

So, there's a lot of ways to get injured.

بنابراین، راه های زیادی برای مجروح شدن وجود دارد.

Now, even with all the injuries, and that's a hard sport, it's a long season, 82 games

الان حتی با وجود همه مصدومیت ها و این ورزش سختی است، فصل طولانی است، 82 بازی

in a season, these players, some of the top players make, like, 10 or 11 million dollars

در یک فصل، این بازیکنان، برخی از بازیکنان برتر، مثلاً 10 یا 11 میلیون دلار

per year to play this game, which is very little when you think about football players

در سال برای انجام این بازی درآمد دارند، که وقتی به بازیکنان فوتبال

and baseball players, and soccer players especially.

و بازیکنان بیسبال و مخصوصاً بازیکنان فوتبال فکر می کنید بسیار کم است.

Baseball players can make 20, 30, 40 million dollars a year.

بازیکنان بیسبال می توانند سالانه 20، 30، 40 میلیون دلار درآمد داشته باشند.

So, 11 million for the top player in hockey, not so much.

بنابراین، 11 میلیون برای بازیکن برتر هاکی، نه چندان.

Okay?

باشه؟

Now, if you enjoyed some of this stuff and you were a little bit more interested, the

حال، اگر از برخی از این موارد لذت بردید و کمی بیشتر علاقه مند بودید،

best way to learn is to watch a hockey game.

بهترین راه برای یادگیری تماشای بازی هاکی است.

And if you watch a hockey game, especially on Canadian television, there's always somebody

و اگر یک بازی هاکی را تماشا کنید، به خصوص در تلویزیون کانادا، همیشه یک نفر

called a color commentator.

به نام مفسر رنگی وجود دارد.

Color means, like, the actual color, because he adds color to the explanation.

رنگ به معنای رنگ واقعی است، زیرا او رنگ را به توضیح اضافه می کند.

The color commentators explain everything.

مفسران رنگ همه چیز را توضیح می دهند.

And I know that for a lot of people, it's very difficult to follow the puck on the TV

و من می دانم که برای بسیاری از مردم، دنبال کردن جنک روی صفحه تلویزیون بسیار دشوار است،

screen because it's so small.

زیرا آن بسیار کوچک است.

The more you watch, the easier it becomes to see the puck, understand the rules, see

هرچه بیشتر تماشا کنید، دیدن جن، درک قوانین، دیدن

what's going on, learn who are the best players, etc.

اتفاقات، یادگیری بهترین بازیکنان و غیره آسان تر می شود.

And if you're wondering who the best player is, like, the GOAT, the greatest of all time,

و اگر می دانید بهترین بازیکن کیست، مانند بز، بزرگ ترین تمام دوران،

he doesn't play anymore, he's retired, but it was Wayne Gretzky.

او دیگر بازی نمی کند، بازنشسته شده است، اما وین گرتزکی بود.

He was a Canadian hockey player.

او یک بازیکن هاکی کانادایی بود.

He was the best.

او بهترین بود.

He's still considered the best ever, but of course, he retired, now there's other very

او هنوز بهترین بازیکن تاریخ محسوب می شود، اما البته، او بازنشسته شد، حالا

good players playing this game.

بازیکنان بسیار خوبی دیگر نیز در این بازی حضور دارند.

Now, personally, this is my favorite sport to watch on TV.

حالا، شخصا، این ورزش مورد علاقه من برای تماشای تلویزیون است.

It's a great sport once you understand it.

این یک ورزش عالی است که آن را درک کنید.

I know a lot of people love soccer.

می دانم که خیلی ها فوتبال را دوست دارند.

Soccer personally puts me to sleep, because you can play for, like, two hours and nothing

فوتبال شخصا مرا می خواباند، زیرا می توانی دو ساعت بازی کنی و هیچ

happens.

اتفاقی نمی افتد.

No goals, no nothing, and everybody's on the ground crying because somebody flicked them,

نه هدفی، نه هیچ چیزی، و همه روی زمین گریه می کنند چون کسی آنها را تکان داد،

right?

درست است؟

So, I don't really understand that.

بنابراین، من واقعاً آن را درک نمی کنم.

But hockey, fast, tough, great game.

اما هاکی، سریع، سخت، بازی عالی.

I highly recommend it, especially if you're coming to Canada or some of the...

من آن را به شدت توصیه می کنم، به خصوص اگر به کانادا یا برخی از کشورهای دیگر می آیید

Obviously, in the States, they play a lot.

.

In some cities, nobody cares.

در برخی شهرها هیچ کس اهمیت نمی دهد.

In other cities, like if you go to New York or Boston, they're very proud of their hockey

در شهرهای دیگر، مانند اگر به نیویورک یا بوستون بروید، آنها به سنت هاکی خود بسیار افتخار می کنند

tradition, so you should know a little bit about hockey there as well.

، بنابراین باید در آنجا نیز کمی درباره هاکی بدانید.

And that's it.

و بس.

Like, again, I don't want to get too deep into it, just give you a general understanding

مثل اینکه، باز هم، من نمی‌خواهم خیلی عمیق به آن وارد شوم، فقط یک درک کلی

of the game.

از بازی به شما بدهم.

If you have any questions, please go to www.engvid.com and you can ask me there in the comments section.

اگر سوالی دارید، لطفا به www.engvid.com بروید و می توانید در قسمت نظرات از من بپرسید.

There's also going to be a little bit of a quiz to make sure you understand some of the

همچنین قرار است کمی آزمون برگزار شود تا مطمئن شوید برخی از

points I made here.

نکاتی را که در اینجا به آن اشاره کردم متوجه شده اید.

And that's it.

و بس.

I hope you liked the video.

امیدوارم از ویدیو خوشتون اومده باشه

If you did, please give me a like.

اگه داشتی لطفا بهم لایک کن

Don't forget to subscribe to my channel and ring the bell for notifications.

فراموش نکنید که در کانال من عضو شوید و زنگ اطلاع رسانی را بزنید.

And come back, I'll give you some more explanations of other important cultural aspects that go

و برگردید، من توضیحات بیشتری در مورد دیگر جنبه های فرهنگی مهم که

along with the English aspects you need to learn.

با جنبه های انگلیسی که باید یاد بگیرید به شما ارائه خواهم داد.

Okay?

باشه؟

Until then, bye-bye.

تا اون موقع خداحافظ