Professional & Business English: Negotiating Vocabulary

45,996 views ・ 2024-05-20

Adam’s English Lessons


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi. Welcome to www.engvid.com. I'm Adam. In today's video, we're going to look at the
0
0
5840
سلام. به www.engvid.com خوش آمدید. من آدام هستم. در ویدیوی امروز به بررسی
00:05
process of negotiating. Now, what does "negotiating" mean? It means having a discussion with someone
1
5840
6160
روند مذاکره خواهیم پرداخت. حال، «مذاکره» یعنی چه؟ یعنی با کسی بحث کنید
00:12
and finding a place where you can both agree on something and both sides are happy. Now,
2
12680
5720
و جایی پیدا کنید که هر دو در مورد چیزی به توافق برسید و هر دو طرف خوشحال باشند. در حال حاضر،
00:18
especially we're talking about business situations or if you're buying something. And again,
3
18480
5180
به خصوص ما در مورد موقعیت های تجاری صحبت می کنیم یا اگر چیزی می خرید. و باز هم،
00:23
we're not talking about little things. Like, we're not going to the market and haggling
4
23840
4520
ما در مورد چیزهای کوچک صحبت نمی کنیم. مثلاً ما به بازار نمی رویم و
00:28
over the price of a piece of fish, for example. "To haggle" or "to bargain", I think most
5
28360
7220
مثلاً سر قیمت یک تکه ماهی چانه می زنیم. «چانه زدن» یا «چانه زدن»، فکر می‌کنم بیشتر
00:35
people know this word, "to bargain", is to, you know, go back and forth. I'll give you
6
35580
3600
مردم این کلمه را می‌دانند، «چانه‌زنی»، می‌دانید، این است که به عقب و جلو بروید. من اینقدر به شما می دهم
00:39
this much, no, I'll take this much, this much, this much, and you meet somewhere in the middle,
7
39180
3640
، نه، من اینقدر، اینقدر، اینقدر می گیرم، و شما جایی در وسط ملاقات می کنید،
00:42
right? We're talking about bigger things. Now, if you're buying a car, a used car, then
8
42860
4980
درست است؟ ما در مورد چیزهای بزرگتر صحبت می کنیم. حالا، اگر در حال خرید یک ماشین، یک ماشین کارکرده هستید،
00:47
yes, you can negotiate a good price or you can negotiate some conditions and terms. But
9
47840
5900
بله، می توانید با قیمت مناسب مذاکره کنید یا می توانید در مورد برخی شرایط و شرایط مذاکره کنید. اما
00:53
again, this is mostly for when you negotiate over a contract for work, or to buy a lot
10
53740
5580
باز هم، این بیشتر برای زمانی است که شما بر سر یک قرارداد کاری مذاکره می کنید، یا برای خرید
00:59
of products from a company, or to do some deal, etc. So, a lot of these words and expressions
11
59320
6280
محصولات زیادی از یک شرکت، یا انجام معامله و غیره. بنابراین، بسیاری از این کلمات و عبارات را خواهید
01:05
you're going to hear quite often in this context, and you're going to use a lot of these words
12
65600
5080
شنید. اغلب در این زمینه، و شما نیز از این کلمات استفاده خواهید کرد
01:10
as well. So, let's start with middle ground. That is ultimately the whole point or the
13
70680
7000
. بنابراین، اجازه دهید از حد وسط شروع کنیم. این در نهایت تمام نکته یا
01:17
aim of negotiating. You have one person starting with their price and their conditions. Here,
14
77680
5080
هدف مذاکره است. شما یک نفر دارید که از قیمت و شرایط آنها شروع می کند. در اینجا،
01:22
you have one person starting with their price and conditions, here, and you have to find
15
82760
4100
شما یک نفر دارید که با قیمت و شرایط خود شروع می کند، اینجا، و باید
01:26
that middle ground, that point between the two of you where you're both happy and you're
16
86860
5820
آن حد وسط را پیدا کنید، آن نقطه بین شما دو نفر که هر دو راضی هستید و
01:32
both satisfied, okay? Now, it could be price, if you're talking about the cost of something,
17
92680
6160
هر دو راضی هستید، باشه؟ حالا، اگر در مورد هزینه چیزی صحبت می کنید، ممکن است قیمت باشد،
01:38
or it could just be terms and conditions. That's ampersand, but terms and conditions.
18
98880
9020
یا فقط شرایط و ضوابط باشد. این علامت است، اما شرایط و ضوابط.
01:48
Because it's not only about money, usually. Sometimes it's terms, sometimes it could be
19
108140
3900
چون معمولاً فقط پول نیست. گاهی اوقات این شرایط است، گاهی اوقات ممکن است در
01:52
about time, about numbers, other than money, etc., okay? So, you're looking for the middle
20
112040
5840
مورد زمان، در مورد اعداد، غیر از پول و غیره باشد، خوب است؟ بنابراین، شما به دنبال حد وسط هستید
01:57
ground.
21
117880
280
.
01:58
Another way to say "middle ground" is "compromise". "To compromise" or "to reach a compromise",
22
118560
6800
راه دیگری برای گفتن «میانه»، «سازش» است. "سازش" یا "دستیابی به سازش"،
02:05
okay? So, you can make it a verb or you can make it a noun. "Reach a compromise" means
23
125360
5960
خوب؟ بنابراین، شما می توانید آن را یک فعل یا می توانید آن را یک اسم بسازید. "دستیابی به مصالحه" به معنای
02:11
find something that works for both people. Everybody has to basically give and take a
24
131320
5960
یافتن چیزی است که برای هر دو نفر مفید باشد. همه باید اساساً کمی بدهند و
02:17
little bit, right? So, give and take as a verb, no hyphens. But again, we can use this
25
137280
6220
کمی بگیرند، درست است؟ بنابراین، دادن و گرفتن به عنوان یک فعل، بدون خط تیره. اما باز هم می‌توانیم از این
02:23
expression as a noun, so it involves a bit of give and take by both parties. If you're
26
143500
6660
عبارت به عنوان اسم استفاده کنیم، بنابراین شامل کمی دادن و گرفتن توسط هر دو طرف است. اگر از
02:30
using it as a noun, make sure you have two hyphens between each of the words, okay? Give
27
150160
6240
آن به عنوان اسم استفاده می کنید، مطمئن شوید که بین هر یک از کلمات دو خط فاصله وجود دارد، خوب؟ بده
02:36
and take. I'll give you a little bit, but I'll take a little bit from you, and that
28
156400
3460
و بستان. من کمی به شما می دهم، اما کمی از شما می گیرم، و به این
02:39
way we get to the middle ground, to the compromise.
29
159860
2760
ترتیب به حد وسط می رسیم، به سازش.
02:43
"Always be receptive to alternatives" means you're not going to... Generally, you have
30
163760
5160
"همیشه پذیرای گزینه ها باشید" یعنی قرار نیست... به طور کلی، باید
02:48
to understand you're not always going to get what you want, okay? You're going to have
31
168920
3680
درک کنید که همیشه به آنچه می خواهید نخواهید رسید، خوب؟
02:52
to sometimes accept alternatives, means other options, other choices, and you have to be
32
172600
4920
گاهی اوقات مجبور خواهید بود که گزینه‌های جایگزین را بپذیرید، یعنی گزینه‌های دیگر، انتخاب‌های دیگر، و باید
02:57
receptive to this, you have to be open to it. "Receptive", "receive", right? So, that's
33
177520
6800
پذیرای این باشید، باید برای آن باز باشید. "پذیرا"، "دریافت"، درست است؟ بنابراین، این
03:04
the adjective of "receive". Okay. And you have to show flexibility, you have to show
34
184320
5160
صفت "دریافت" است. باشه. و باید انعطاف‌پذیری نشان دهید، باید به
03:09
the person you're negotiating with that you're able to make... Basically, to accept alternatives,
35
189480
6700
فردی که با او مذاکره می‌کنید نشان دهید که قادر به ساختن آن هستید... اساساً، برای پذیرش گزینه‌ها،
03:16
to have... Engage in a little bit of give and take. If you're not flexible, if you're
36
196340
4700
داشتن... درگیر کمی دادن و گرفتن باشید. اگر انعطاف‌پذیر نیستید، اگر
03:21
inflexible, right, then nobody's going to negotiate with you because there's not much
37
201040
5480
انعطاف‌ناپذیر هستید، درست است، پس هیچ‌کس با شما مذاکره نمی‌کند، زیرا
03:26
point. If you're not willing to give anything up, why should the other person give anything
38
206520
4620
فایده‌ای ندارد. اگر شما حاضر نیستید چیزی را رها کنید، چرا طرف مقابل باید چیزی را رها کند
03:31
up? So, be flexible. At the end of the day, when you're negotiating, the aim is to find
39
211140
7560
؟ بنابراین، انعطاف پذیر باشید. در پایان روز، زمانی که در حال مذاکره هستید، هدف یافتن
03:38
a proper solution or a proper middle ground that has mutual benefits to both parties.
40
218700
7100
راه حل مناسب یا راه حل مناسبی است که برای هر دو طرف منافع متقابل داشته باشد.
03:46
So, I don't need to say "both parties", "mutual benefits". "Mutual" means "to both", okay?
41
226020
6480
بنابراین، نیازی به گفتن «هر دو طرف»، «منافع متقابل» ندارم. "متقابل" به معنای "به هر دو" است، خوب؟
03:52
That's what the idea of "mutual" means. So, the negotiations should find mutual benefits.
42
232620
6640
مفهوم "متقابل" به این معناست. بنابراین، مذاکرات باید منافع متقابل داشته باشد.
04:01
Now, "reciprocate". "Re-ci-pro-cate". Okay? "Reciprocate". Basically, what this means
43
241240
11060
حال، "متقابل". "Re-ci-pro-cate". باشه؟ "متقابل". اساساً این به این معنی است
04:12
is that if someone does something, you should also do something back, right? So, you return
44
252300
5580
که اگر کسی کاری انجام می دهد، شما نیز باید کاری را انجام دهید، درست است؟ بنابراین، شما عمل را برمی گردانید
04:17
the action. If somebody does something to help your side, you need to do something to
45
257880
4800
. اگر کسی کاری برای کمک به طرف شما انجام می دهد، شما باید کاری برای
04:22
help their side. And groups or people, like if you're thinking about politics, if you
46
262680
4600
کمک به طرف او انجام دهید. و گروه‌ها یا افراد، مثلاً اگر به سیاست فکر می‌کنید، اگر
04:27
think about certain parts of the world, you have two parties that are always fighting
47
267280
4020
به بخش‌های خاصی از جهان فکر می‌کنید، دو حزب دارید که همیشه با
04:31
each other, neither side is willing to reciprocate any sort of actions. Okay? They're not willing
48
271300
6900
یکدیگر می‌جنگند، هیچ‌یک از طرفین حاضر به پاسخگویی به هر نوع اقدامی نیستند. باشه؟ آنها حاضر
04:38
to give and take, so you have a lot of problems. And "all negotiations" inherently means the
49
278200
7280
به دادن و گرفتن نیستند، بنابراین شما مشکلات زیادی دارید. و "تمام مذاکرات" ذاتاً به معنای
04:45
whole point of negotiations is to have trade-offs. Trade-offs. I give you something, you give
50
285480
5800
کل مذاکرات این است که داد و ستد داشته باشد. مبادلات. من به شما چیزی می دهم، شما
04:51
me something back. So, we are trading, basically, agreements. We are trading... Basically, we're
51
291280
6800
چیزی به من پس می دهید. بنابراین، ما اساساً در حال معامله قراردادها هستیم. ما داریم معامله می کنیم... اصولاً
04:58
giving up something, we're taking something back. That's called a "trade-off". So, you'll
52
298080
3540
یک چیزی را رها می کنیم، یک چیزی را پس می گیریم. به این می گویند "معادل". بنابراین،
05:01
notice a lot of these words basically work in the same way, but again, you want to have
53
301620
4540
متوجه خواهید شد که بسیاری از این کلمات اساساً به یک شکل عمل می کنند، اما باز هم، شما می خواهید
05:06
a little bit of variety. "Trade-off" verb, "trade-off" with a hyphen, noun.
54
306160
6300
کمی تنوع داشته باشید. فعل "معامله"، "تعوض" با خط فاصله، اسم.
05:12
Now, when it comes to making an offer, okay? So, let's say I'm selling my car. I want to
55
312940
5960
حالا وقتی نوبت به ارائه پیشنهاد می رسد، خوب است؟ بنابراین، فرض کنید من ماشینم را می فروشم. من می خواهم
05:18
buy a new car. So, I advertise my car in the newspaper or wherever, and somebody comes
56
318900
6700
یک ماشین جدید بخرم. بنابراین، من ماشینم را در روزنامه یا هر کجا تبلیغ می‌کنم، یکی می‌آید
05:25
and looks at my car, and then he can offer me a highball offer or a lowball offer. Now,
57
325600
7040
و ماشینم را نگاه می‌کند و بعد می‌تواند به من یک پیشنهاد هایبالی یا پیشنهادی کم‌بالا بدهد. اکنون
05:32
we can also use these as verbs. Don't highball me, don't lowball me. The more common one
58
332660
6780
می توانیم از اینها به عنوان فعل نیز استفاده کنیم. من را بالا نگیرید، مرا لوبال نکنید. رایج‌تر
05:39
as a verb is "lowball". You're lowballing me. It means you're offering me too little.
59
339440
5020
به عنوان فعل "lowball" است. تو داری منو لوس میکنی یعنی خیلی کم به من پیشنهاد می کنی.
05:44
So little that there's nothing to negotiate, there's no point. You're so little that to
60
344460
5340
آنقدر کم که چیزی برای مذاکره وجود ندارد، هیچ فایده ای ندارد. شما آنقدر کوچک هستید که برای
05:49
get to the middle ground, you need to start here. So, if you're starting below that, you're
61
349800
4600
رسیدن به حد وسط، باید از اینجا شروع کنید. بنابراین، اگر شما از این پایین تر شروع می کنید،
05:54
lowballing me. On the other hand, I shouldn't highball the buyer. For example, if my car
62
354400
7400
من را پایین می آورید. از طرف دیگر، من نباید خریدار را بالا بگیرم. به عنوان مثال، اگر ماشین من،
06:01
is worth, let's say, 7,000, I shouldn't ask for 12,000 and hope to move down to, like,
63
361800
6360
فرض کنید، 7000 ارزش داشته باشد، من نباید 12000 بخواهم و امیدوار باشم که به
06:08
eight or nine. If I want seven, I'll start with eight, he'll start with six, we'll go
64
368400
5080
8 یا 9 بروم. اگر من هفت بخواهم با هشت شروع می کنم، او با شش شروع می کند، ما
06:13
back and forth and we'll arrive at seven, everybody's happy. Okay?
65
373480
3600
رفت و آمد می کنیم و به هفت می رسیم، همه خوشحال هستند. باشه؟ در
06:18
Now, especially in business, right? Like, let's say you want to conduct business with
66
378520
4160
حال حاضر، به خصوص در تجارت، درست است؟ مثلاً فرض کنید می خواهید با
06:22
a company. You have a company, you want to work with another company, and so you go to
67
382680
4720
یک شرکت تجارت کنید. شما یک شرکت دارید، می خواهید با یک شرکت دیگر کار کنید، بنابراین به آنها مراجعه می کنید
06:27
them and you make a proposal. Okay? I will give you this much airtime on my TV channel,
68
387400
6920
و پیشنهاد می دهید. باشه؟ من در کانال تلویزیونم به شما این مقدار وقت می دهم
06:34
and you pay me this much, or other conditions, whatever they may be. I will let you have
69
394580
5440
و شما این مبلغ را به من بدهید یا شرایط دیگر، هر چه که باشد. من به شما اجازه می‌دهم که
06:40
five people on, I will let you be on in prime time, all kinds of things you can talk about
70
400020
5200
پنج نفر در آن حضور داشته باشید، به شما اجازه می‌دهم در ساعات پربیننده حضور داشته باشید.
06:45
besides price. So, I go with the initial proposal, the first proposal, and then the other person
71
405220
9900
بنابراین، من با پیشنهاد اولیه، اولین پروپوزال می روم و سپس شخص مقابل به
06:55
will give me a counter proposal. "Counter" basically means, like, in opposition, but
72
415120
5900
من پیشنهاد متقابل می دهد. «مقابله» اساساً به معنای مخالفت است، اما
07:01
when you're negotiating, there's no against, there's no opposition. It's not a fight, it's
73
421020
5240
وقتی در حال مذاکره هستید، مخالفی وجود ندارد، مخالفی وجود ندارد. این دعوا نیست،
07:06
not a conflict. It's a discussion aimed to reach a conclusion, right? So, a counter proposal.
74
426260
6200
درگیری نیست. این یک بحث برای رسیدن به یک نتیجه است، درست است؟ بنابراین، یک پیشنهاد متقابل.
07:13
Here's this, okay, how about this? Okay, how about this? And then counter proposal, counter
75
433380
4020
اینم، باشه، این چطوره؟ باشه، این چطوره؟ و سپس ضد پیشنهاد، ضد
07:17
proposal, counter, counter, counter, until we reach the middle ground.
76
437400
4740
پیشنهاد، ضد، ضد، ضد، تا به حد وسط برسیم.
07:22
Now, sometimes you can enter negotiations, and by the way, we often enter into or just
77
442640
7060
حالا گاهی می‌توان وارد مذاکره شد و اتفاقاً ما اغلب وارد مذاکره می‌شویم یا فقط
07:29
enter negotiations, and we, you know, we talk, we talk, and everybody offers something, and
78
449700
6460
وارد مذاکره می‌شویم و می‌دانی، حرف می‌زنیم، حرف می‌زنیم و هرکس چیزی پیشنهاد می‌دهد و
07:36
we try to reach a compromise, but finally, we reach a deadlock. A deadlock means I've
79
456940
5920
سعی می‌کنیم به یک مصالحه برسیم، اما بالاخره به بن بست می رسیم بن بست یعنی من
07:42
come as far as I'm willing to go, the other person's come as far as he or she is willing
80
462860
5940
تا جایی که می خواهم بروم آمده ام، طرف مقابل تا جایی که او مایل است آمده است،
07:48
to go, and we're not close enough, and neither person is willing to move anymore. That's
81
468800
5380
و ما به اندازه کافی به هم نزدیک نیستیم و هیچ یک از آنها دیگر حاضر به حرکت نیستند. به این می
07:54
called a deadlock. So, basically, negotiations are over, we go away, we rethink, maybe we
82
474180
5960
گویند بن بست. بنابراین، اساساً، مذاکرات تمام شده است، ما می رویم، دوباره فکر می کنیم، شاید
08:00
come back with a new proposal, maybe we don't, that's the end of the story.
83
480140
3760
با یک پیشنهاد جدید برگردیم، شاید هم نه، این پایان ماجرا است.
08:04
Sometimes, a person or the company or whatever will include something in their demands that
84
484840
8080
گاهی اوقات، یک شخص یا شرکت یا هر چیز دیگری در خواسته های خود چیزی را شامل می شود که
08:12
is a deal breaker, okay? So, for example, I want to sell my car, but I need to sell it
85
492920
6000
معامله شکن است، خوب است؟ مثلاً من می خواهم ماشینم را بفروشم اما باید
08:18
by the end of this week. Somebody comes and looks at my car, says, "Yeah, I like it, I'll
86
498920
4160
تا آخر این هفته بفروشم. یکی میاد ماشینم رو نگاه میکنه میگه آره خوشم میاد
08:23
give you your price, but I want to pay you next month." So, for me, that's a deal breaker.
87
503080
6500
قیمتتو میدم ولی میخوام ماه دیگه پولتو بدم. بنابراین، برای من، این یک معامله شکن است.
08:29
I can't wait a month, I need the money today, so I already ordered my new car. So, that
88
509780
5840
من نمی توانم یک ماه صبر کنم، امروز به پول نیاز دارم، بنابراین ماشین جدیدم را قبلا سفارش داده ام. بنابراین، آن
08:35
condition is a deal breaker. Deal, broken. There's no deal between us because I can't
89
515620
5900
شرط یک معامله شکن است. معامله، شکسته. هیچ معامله ای بین ما وجود ندارد زیرا من نمی توانم
08:41
meet your conditions, okay?
90
521520
1780
شرایط شما را برآورده کنم، باشه؟
08:44
Now, we also have a few expressions and idioms. "To stand one's ground", so you're standing,
91
524060
6120
اکنون، ما نیز چند عبارت و اصطلاح داریم. «به زمین ایستادن»، پس تو ایستاده ای،
08:50
this is your ground, nothing is going to move you. You can't be pushed, you can't pull,
92
530180
4920
این زمین توست، چیزی تو را تکان نمی دهد. شما را نمی توان هل داد، نمی توانید بکشید،
08:55
you're standing. You're very stubborn or you're sticking to your demands and you're not going
93
535500
4680
ایستاده اید. شما خیلی سرسخت هستید یا به خواسته های خود پایبند هستید و
09:00
to make any more compromises. You've gotten to as far as you're going to be flexible,
94
540180
4800
دیگر مصالحه نمی کنید. شما تا جایی که می خواهید انعطاف پذیر باشید، رسیده اید
09:05
and that's it. Somebody's trying to push you, but you stand your ground, you won't move,
95
545380
4920
و بس. یک نفر سعی می کند شما را هل دهد، اما شما روی پای خود ایستاده اید، تکان نخواهید خورد،
09:10
you won't budge is another good word. "Budge" means move.
96
550440
4480
تکان نخواهید خورد، یک کلمه خوب دیگر است. «تحرک» به معنای حرکت است.
09:16
Now, whenever you come to a negotiation, you have to bring something to the table. Basically,
97
556380
5860
حالا، هر زمان که به مذاکره رسیدید، باید چیزی را روی میز بیاورید. اساساً به این
09:22
it means these are all the things that you can offer the other person or the other team.
98
562400
4260
معنی است که اینها همه چیزهایی هستند که می توانید به شخص یا تیم دیگر ارائه دهید.
09:27
If you bring nothing to the table, you have nothing to make a trade with, you have nothing
99
567040
4740
اگر چیزی روی میز نیاوردید، چیزی برای معامله ندارید، چیزی
09:31
to negotiate with, you're in a weak position, okay? You often hear this expression in politics,
100
571780
5840
برای مذاکره ندارید، در موقعیت ضعیفی هستید، خوب؟ شما اغلب این عبارت را در سیاست می شنوید،
09:38
and they're discussing, like, countries are discussing what punishment they can put on
101
578200
4820
و آنها دارند بحث می کنند، مثلاً کشورها در حال بحث هستند که چه مجازاتی می توانند برای
09:43
a country, like sanctions or war or whatever, and they say everything is on the table. It means we
102
583020
6060
یک کشور اعمال کنند، مانند تحریم یا جنگ یا هر چیز دیگری، و می گویند همه چیز روی میز است. یعنی ما
09:49
have all the options. We can do anything we want, we need to start negotiating, okay?
103
589080
5280
همه گزینه ها را داریم. ما می توانیم هر کاری که بخواهیم انجام دهیم، باید مذاکره را شروع کنیم، باشه؟
09:55
Now, generally speaking, when you're negotiating, don't beat around the bush. It means don't start
104
595220
6940
اکنون، به طور کلی، زمانی که در حال مذاکره هستید، در اطراف بوش ضرب و شتم نکنید. این بدان معناست که
10:02
talking about other things until you finally get to your point. Get to your point. Nobody wants
105
602160
5240
تا زمانی که در نهایت به هدف خود نرسیدید، شروع به صحبت در مورد چیزهای دیگر نکنید. به حرف خودت برس هیچ کس نمی خواهد
10:07
people to beat around the bush because it's a waste of time. So, beating around the bush
106
607400
4740
مردم دور بوته بزنند زیرا وقت تلف کردن است. بنابراین، زدن دور بوته
10:12
basically means not being direct, okay? Trying to talk other things until you make the other
107
612140
5360
اساساً به معنای مستقیم نبودن است، خوب؟ سعی کنید چیزهای دیگری صحبت کنید تا زمانی که
10:17
person tired, and they give you all the extra things you need. Sometimes it works, sometimes
108
617500
5100
طرف مقابل را خسته نکنید و آنها همه چیزهای اضافی را که نیاز دارید به شما بدهند. گاهی اوقات کار می کند، گاهی اوقات
10:22
it doesn't. Now, if you go to a negotiation and one side holds all the aces, it means they're in
109
622600
8640
نه. حالا اگر به مذاکره رفتید و یک طرف تمام آس ها را در اختیار داشت، به این معنی است که آنها در
10:31
the stronger position. If you think about poker, the game of poker, if you have aces, you have
110
631240
5560
موقعیت قوی تری قرار دارند. اگر به پوکر فکر می کنید، بازی پوکر، اگر آس دارید،
10:36
four aces in your hand, you have probably the best chance of winning. So, you're willing to
111
636800
5240
چهار آس در دست دارید، احتمالاً بهترین شانس برای برنده شدن را دارید. بنابراین، شما حاضرید
10:42
trade an ace, but that other person has to give you, like, two kings back, or a lot more, for
112
642040
5000
یک آس را معامله کنید، اما آن شخص باید به شما، مثلاً دو پادشاه، یا خیلی بیشتر،
10:47
example, in poker. If you're holding all the aces, you have more to offer, you have more strength
113
647040
5500
مثلاً در پوکر، به شما بدهد. اگر تمام آس ها را نگه دارید، چیزهای بیشتری برای ارائه دارید، قدرت بیشتری
10:52
in the negotiation. Having said that, when you come to a negotiation, you should always keep
114
652540
5740
در مذاکره دارید. با این اوصاف، وقتی به مذاکره می آیید، همیشه باید
10:58
something up your sleeve. Always be ready to pull that last ace out and make more demands,
115
658280
6180
چیزی را در آستین خود نگه دارید. همیشه آماده باشید تا آخرین آس را بیرون بکشید و خواسته های بیشتری داشته باشید
11:04
and that other team will have to give it to you. So, keep something up your sleeve,
116
664460
4280
و تیم دیگر باید آن را به شما بدهد. بنابراین، چیزی را در آستین خود نگه دارید،
11:08
have some strength ready to use in case of emergency. Don't offer it right away, save it
117
668900
7360
مقداری قدرت برای استفاده در مواقع ضروری داشته باشید. فوراً آن را پیشنهاد ندهید، آن را ذخیره کنید
11:16
until you're almost at the point where you're getting to the middle ground, and then show them
118
676260
6100
تا زمانی که تقریباً به نقطه ای می رسید که به حد وسط می رسید، و سپس
11:22
your strength, and then get a little bit more at the end. Now, after negotiations are done,
119
682360
5600
قدرت خود را به آنها نشان دهید و سپس در پایان کمی بیشتر به دست آورید. حالا، بعد از اینکه مذاکرات انجام شد،
11:28
and you think, okay, you know, not a bad deal, but I have to think about it, so you say to that
120
688020
4760
و شما فکر می کنید، خوب، می دانید، معامله بدی نیست، اما من باید در مورد آن فکر کنم، بنابراین شما به آن
11:32
person, "I'll get back to you." "I'll get back to you" means let me think about it a little bit,
121
692780
4880
شخص می گویید: "به شما برمی گردم." «به تو برمی‌گردم» یعنی بگذار کمی فکر کنم
11:37
and I will give you an answer later, tomorrow, next week, whenever. Now, some people don't like
122
697720
7300
و بعداً فردا، هفته آینده هر زمان که باشد به شما پاسخ خواهم داد. حالا بعضی ها دوست ندارند
11:45
to negotiate. I don't like to negotiate, I don't like the process, I think it's a waste of time.
123
705020
5860
مذاکره کنند. من دوست ندارم مذاکره کنم، روند را دوست ندارم، فکر می کنم وقت تلف کردن است.
11:51
If I go to somebody and I want to buy a car, and they say, okay, it's $10,000, I say, okay,
124
711260
5400
اگر من بروم پیش کسی و بخواهم ماشین بخرم و او بگوید خوب، 10000 دلار است، من می گویم خوب،
11:57
let's not waste our time, what's your best offer? What's your best price? What's the best
125
717320
5240
وقتمان را تلف نکنیم، بهترین پیشنهاد شما چیست؟ بهترین قیمت شما چیست؟ بهترین کاری که
12:02
you can do? It means tell me your bottom price, if I like it, I'll give it to you, if I don't,
126
722560
4800
می توانید انجام دهید چیست؟ یعنی قیمت پایینت رو بگو، اگه خوشم اومد بهت میدم، اگه نذاشتم
12:07
I walk away, let's not waste time, okay? So, what's the best? The best means the best offer,
127
727440
5780
دور میشم، وقت تلف نکنیم، باشه؟ بنابراین، بهترین چیست؟ بهترین یعنی بهترین پیشنهاد،
12:13
the best price, the best conditions, whatever it is you're negotiating about, okay? Of course,
128
733340
5960
بهترین قیمت، بهترین شرایط، هر چیزی که در مورد آن مذاکره می کنید، باشه؟ البته،
12:19
there are other expressions and words, but these are the general ones that you'll need to know to
129
739380
4620
عبارات و کلمات دیگری نیز وجود دارد، اما اینها عبارات کلی هستند که برای
12:24
get yourself started in the negotiation process, okay? If you have any questions about this,
130
744000
6340
شروع فرآیند مذاکره باید بدانید، خوب؟ اگر در این مورد سوالی دارید،
12:30
please go to www.engvid.com and you can ask me in the comment section. There's also a quiz to
131
750800
4880
لطفا به www.engvid.com بروید و می توانید در قسمت نظرات از من بپرسید. همچنین یک مسابقه برای
12:35
make sure you know how to use these words, and I hope you like this video. If you liked it,
132
755680
4860
اطمینان از نحوه استفاده از این کلمات وجود دارد و امیدوارم از این ویدیو خوشتان بیاید. اگر آن را دوست داشتید،
12:40
please subscribe to my YouTube channel, and come back soon for more great lessons. See you then. Bye.
133
760700
6160
لطفاً در کانال یوتیوب من مشترک شوید و به زودی برای درس های عالی بیشتر بازگردید. بعدا می بینمت. خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7