REAL ENGLISH: Talking about measurements: cm, m, km, ', ", lb, kg, g, oz, ml, cc

Hi. Welcome to engVid. I'm Adam. In today's video, we're going to look at measurements

سلام. به engVid خوش آمدید. من آدام هستم. در ویدیوی امروز به اندازه گیری ها

and we're going to look at measurements in everyday uses. So, these are measurements

و اندازه گیری ها در کاربردهای روزمره می پردازیم. بنابراین، اینها اندازه‌گیری‌هایی هستند

that you will hear and have to say pretty regularly when we're talking about people

که وقتی در مورد افراد

or food or drinks or places, distances, etc. So, I'm going to start with people, and basically

یا غذاها، نوشیدنی‌ها یا مکان‌ها، مسافت‌ها و غیره

when we talk about measurements, we're going to talk about a person's height and a person's

صحبت می‌کنیم، می‌شنوید و باید مرتباً بگویید. اندازه گیری ها، ما در مورد قد و وزن یک فرد صحبت

weight. Okay? So, let's talk about height. So, I'm going to use the measure 6'2". So,

خواهیم کرد. باشه؟ بنابراین، بیایید در مورد ارتفاع صحبت کنیم. بنابراین، من از اندازه 6'2 استفاده می کنم. بنابراین،

for example, I am 6 feet 2 inches tall. So, if somebody asks me, "How tall are you?" most

برای مثال، قد من 6 فوت و 2 اینچ است. بنابراین، اگر کسی از من بپرسد: "قدت چقدر است؟"

commonly I will say, "I'm 6'2". 6'2". Everybody understand? 6 is feet, and this is the symbol

معمولاً می گویم: "من 'm 6'2". 6'2". همه می فهمند؟ 6 پا است و این

for feet. 2 is inches, and that's the symbol for inches. Okay? One apostrophe or double

نماد پا است. 2 اینچ است و این نماد اینچ است. باشه؟ یک آپستروف یا دو

quote. So, "How tall are you?" "I'm 6'2". But if I want to expand, I can say, "I'm 6'2".

نقل قول. بنابراین، "قد شما چقدر است؟" "من 6/2 هستم". اما اگر بخواهم گسترش پیدا کنم، می توانم بگویم "من 6'2 هستم".

I can put the actual unit of measure, we're talking about feet. One foot is 12 inches,

من می توانم واحد اندازه گیری واقعی را قرار دهم، ما در مورد پا صحبت می کنیم. یک پا 12 اینچ

or about 30.4-something centimeters. Okay? So, I'm 6'2". And if you want to... If you're

یا حدود 30.4 سانتی متر است. باشه؟ بنابراین، من 6'2 هستم. و اگر می خواهید... اگر

not sure how to pronounce "inches", "in-ches", "in-ches", that's how it's pronounced. Doesn't...

مطمئن نیستید که چگونه "inches"، "in-ches"، "in-ches" را تلفظ کنید، اینطوری تلفظ می شود.

Not necessarily the way it looks. Okay?

نه لزوماً آنطور که به نظر می رسد. خوب؟

Now, this is where English becomes a little bit crazy. Now, technically you want to make

حالا، اینجاست که انگلیسی کمی دیوانه می شود. حالا، از نظر فنی می خواهید

it plural because there's six of them, right? So, you're thinking, "Why do I say foot?"

آن را جمع کنید، زیرا شش تا از آنها وجود دارد، درست است؟ بنابراین، شما فکر می کنید، " چرا می‌گویم پا؟»

I don't know. That's just the way we say it. I'm 6'2", but if I'm going to use the word

نمی‌دانم. این روشی است که می‌گوییم. من 6/2 هستم، اما اگر قرار است از کلمه

"tall", if I'm going to use the full expression, then I'm going to use the correct expression.

«قد بلند» استفاده کنم، اگر قرار است از آن استفاده کنم. عبارت کامل، سپس من می خواهم از عبارت صحیح استفاده کنم.

I'm 6'2" tall. So, how tall are you? I'm 6'2". How tall are you? I'm 6'2". How tall are you?

قد من 6/2 اینچ است. پس قد شما چقدر است؟ من 6/2 اینچ هستم. قد شما چند سانتی متر است؟ من 6'2 هستم". قد شما چقدر است؟

I'm 6'2" tall. Okay? It depends how you're saying... How you say it depends which word

قد من 6'2 است. باشه؟ بستگی داره چطوری بگی... اینکه چطوری بگی بستگی

you're going to say. Foot twice, feet once with the "tall". Okay?

داره کدوم کلمه رو بگی. پا دو بار، پا یک بار با "بلند". باشه؟

Now, sometimes you might hear... It's a little bit rude, it's not very nice to say, but for

حالا ممکنه گاهی بشنوی... یه ذره بی ادبی، گفتنش خیلی قشنگ نیست، ولی برای

a short person... How tall is that guy? He's 5'0". 5'0", nothing basically means zero,

یه آدم کوتاه قد... قدش چقدره؟ او 5'0 ". 5'0" است، هیچ چیز اساساً به معنای صفر است،

so 5 feet, period. If somebody is 6 feet tall, 6 feet tall. How tall are you? 6. But again,

بنابراین 5 فوت، نقطه. اگر کسی ۶ فوت قد دارد، ۶ فوت قد دارد. قد شما چند سانتی متر است؟ 6. اما دوباره،

you wouldn't say 6, you'd say 6 feet. If there's no inches, then you just say 6 feet, 6 feet

شما نمی گویید 6، می گویید 6 فوت. اگر اینچ وجود نداشته باشد، شما فقط می گویید 6 فوت، 6 فوت

tall. It doesn't matter foot, feet, whatever. With no inches, that's how it is. If somebody's

قد. مهم نیست پا، پا، هر چیزی. بدون اینچ، این طور است. اگر کسی

really short, 5'0" means... The "nothing" basically means short. Okay? Or just say 5

واقعا کوتاه است، 5'0 به این معنی است... "هیچ" اساساً به معنای کوتاه است. خوب؟ یا فقط بگویید 5

feet. Okay.

فوت. خوب.

A meter, 88. So, for those of you who don't know imperial measures... So, again, in Canada

یک متر، 88. بنابراین، برای کسانی از شما که اقدامات امپراتوری را نمی دانند. .. پس باز هم در کانادا

we are... We are influenced by both American English and British English. So, Canadian

ما هستیم... ما هم تحت تاثیر انگلیسی آمریکایی و هم انگلیسی بریتانیایی هستیم، بنابراین،

English is a bit of a blend. So, if somebody asks me how tall I am, I'll answer in the

انگلیسی کانادایی کمی ترکیبی است، بنابراین، اگر کسی از من بپرسد قد من چقدر است، پاسخ می دهم. به

American way. If they ask me the distance, I'll answer in metric, in kilometers, not

روش آمریکایی. اگر از من مسافت را بپرسند، به صورت متریک، کیلومتر، نه

miles. Okay? But... So, feet and inches, but if you need to know the metric, I'm a meter,

مایل پاسخ می دهم. باشه؟ اما... بنابراین، فوت و اینچ، اما اگر نیاز به دانستن متریک دارید، meter،

88. Now, you can spell "meter" this way or this way. This is more the British spelling,

88. حالا شما می توانید "meter" را به این صورت یا به این صورت

this is the American spelling. The pronunciation is "me-ter", or if you have "s", five meters.

بنویسید.

Okay? "Me-ters". So, I'm a meter, 88, or 188 centimeters. Okay, so that's for height. Feet

خوب؟ "Me-ters". بنابراین، من یک متر، 88 یا 188 سانتی متر هستم. خوب، پس این برای قد است. پا

and inches, meters and centimeters. Okay?

و اینچ، متر و سانتی متر. خوب؟

If you want to talk about somebody's weight, again, in Canada most people will tell you

اگر می خواهید در مورد وزن کسی صحبت کنید، دوباره در کانادا بیشتر مردم

their weight in pounds, but in other countries they'll tell you their weight in kilograms.

وزن خود را به پوند به شما می گویند، اما در کشورهای دیگر آنها وزن خود را بر حسب کیلوگرم به شما می گویند.

So, first thing to know, so how much do you weigh? I'm 195 pounds. Now, I have heard people

بنابراین، اولین چیزی که باید بدانید، پس چقدر وزن دارید؟ من 195 پوند هستم. حالا من شنیده ام که مردم

say "libs" or "leibs". We do not say this word. The actual word is "libra", but we don't

می گویند "libs" یا "leibs". ما این کلمه را نمی گوییم . کلمه واقعی "ترازو" است، اما ما

actually use this word ever to talk about weight or any sort of measurement. We say

در واقع هرگز از این کلمه برای صحبت در مورد وزن یا هر نوع اندازه گیری استفاده نمی کنیم. ما می گوییم

"pounds". Okay? The original Latin was "libra pondo" or something like that, and that's

"پوند". باشه؟ لاتین اصلی "libra pondo" یا چیزی شبیه به

where the "pounds" comes from. So, 195 pounds. "Pow-ns", "pow-ns", "pounds". Okay? That's

آن بود و "پوند" از اینجا می آید. بنابراین، 195 پوند. "Pow-ns"، "pow-ns"، "pounds". باشه؟ تلفظش همینه

the pronunciation.

And if you want to convert it to metric, I'm 88 kilograms. Okay? Now, there are two ways

و اگر می خواهید آن را به متریک تبدیل کنید، من 88 کیلوگرم هستم. باشه؟ در حال حاضر، دو راه

to say this as well. Some people will say "kilos". Okay? And some people will say the

برای گفتن این نیز وجود دارد. بعضی ها می گویند "کیلو". باشه؟ و برخی از مردم

full word, "kilograms". The pronunciation is a little bit different. If you're saying

کلمه کامل "کیلوگرم" را خواهند گفت. تلفظ کمی متفاوت است. اگر می گویید

"kilos", then it's "ki-los". And if you're saying "kilograms", then it's "ki-lo"... Actually,

"کیلو"، پس "کی-لوس" است. و اگر می گویید "کیلوگرم"، پس "کی-لو" است... در واقع،

we don't actually have the "w". "Ki-lo-grams", "kilograms". "Kilos", "kilograms". Okay.

ما در واقع "w" نداریم. «کیلو گرم»، «کیلوگرم». "کیلو"، "کیلوگرم". باشه.

And British people sometimes still use "stone". One stone is 14 pounds, in case you ever hear

و مردم بریتانیا گاهی اوقات هنوز از "سنگ" استفاده می کنند. یک سنگ 14 پوند است، در صورتی که

"stone". I think only in England they use this, as far as I know. In Canada, if you

"سنگ" را بشنوید. من فکر می کنم تا آنجا که من می دانم فقط در انگلیس از این استفاده می کنند. در کانادا، اگر

tell somebody your weight in stone, they have no idea what you're talking about, so keep

وزن خود را به کسی بگویید، او نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کنید، پس

that in mind.

این را در نظر داشته باشید.

So, we're talking about people. Now, let's move on to a completely different area. "Food"

بنابراین، ما در مورد مردم صحبت می کنیم. حالا بیایید به یک منطقه کاملاً متفاوت برویم. "خوردنی

and "beverage". "Food" and "beverages". Food you eat, beverage you drink. Okay? Now, here

و آشامیدنی". "غذا" و "نوشیدنی". غذایی که می خورید، نوشیدنی که می نوشید. باشه؟ اکنون، در اینجا

we have all kinds of things we can work with. We can work with ounces, so "oz", that's the

ما انواع چیزهایی را داریم که می توانیم با آنها کار کنیم. ما می توانیم با اونس کار کنیم، بنابراین "oz"، این

unit of measure shortened. It's "ounce", that's what it looks like open, pronounced "ow" and

واحد اندازه گیری کوتاه شده است. "اونس" است، این همان چیزی است که به نظر می رسد باز است، "او" و "ence" تلفظ می شود

"ence". "Ounce". Okay? One ounce equals 28 grams. So, we can use ounces for small units

. "اونس". باشه؟ یک اونس برابر با 28 گرم است. بنابراین، ما می توانیم از اونس برای واحدهای کوچک

of weight measure. We can also use ounces for volume measure, for liquids. One ounce

اندازه گیری وزن استفاده کنیم. ما همچنین می توانیم از اونس برای اندازه گیری حجم، برای مایعات استفاده کنیم. یک

is 29.5 milliliters. "Mi-li-ters". Some people will say "mil" or "mils", 29 mils. That's...

اونس 29.5 میلی لیتر است. "Mi-li-ters". برخی از مردم می گویند "میل" یا "میل"، 29 میل. این...

Again, that's a shortcut. If you hear it, you understand it's milliliters. We don't

باز هم، این یک میانبر است. اگر آن را بشنوید، متوجه می شوید که میلی لیتر است.

say "kigs", however. We say "mils", we don't say "kigs". Okay? And we also say "cubic centimeters".

با این حال، ما نمی گوییم "کیگ". می گوییم «میلز»، نمی گوییم «کیگ». باشه؟ و همچنین می گوییم "سانتی متر مکعب".

Again, not in Canada. I've heard it more used in Europe when they talk about liquid measures.

باز هم نه در کانادا. من شنیده ام که در اروپا بیشتر از آن در مورد اقدامات مایع صحبت می کنند.

"Cubic centimeters", "cubic centimeter". And one ounce is also 29.5 cubic centimeters or 29.5 mil. Okay?

"سانتی متر مکعب"، "سانتی متر مکعب". و یک اونس نیز 29.5 سانتی متر مکعب یا 29.5 میل است. باشه؟

Now, then we get to pounds. And again, we're talking about small amounts. If you're talking

حالا به پوند می رسیم. و دوباره، ما در مورد مقادیر کم صحبت می کنیم. اگر در

about larger amounts, you just give the large amount or the kilograms. Here, you're going

مورد مقادیر بیشتر صحبت می کنید، فقط مقدار زیاد یا کیلوگرم را می دهید. در اینجا، شما قصد دارید

to give one pound is 16 ounces. So, again, when you're reading a recipe, for example...

به یک پوند 16 اونس بدهید. بنابراین، دوباره، زمانی که شما مثلاً در حال خواندن یک دستور غذا هستید ...

Excuse me. And they say use a 16-ounce can of crushed tomatoes. A 16-ounce can is a one

ببخشید. و می گویند از یک قوطی 16 اونسی گوجه فرنگی خرد شده استفاده کنید. یک قوطی 16 اونسی یک قوطی یک

pound can, or 454 grams if you want to use the metric measure for this. Now, if you go

پوندی یا 454 گرمی است اگر بخواهید از معیار متریک برای این کار استفاده کنید. حالا اگر

to a pub and you want to order a beer, you will order a pint, let's say, or a half pint.

به میخانه بروید و بخواهید یک آبجو سفارش دهید، مثلاً یک پیمانه یا نیم پینت سفارش می دهید.

Now, here's where it gets a little bit confusing. British and Canadian pints are 20 ounces or

حالا اینجاست که کمی گیج کننده می شود. پینت بریتانیا و کانادا 20 اونس یا

568 milliliters. And if you want to... If you go to the States and you order a pint,

568 میلی لیتر است. و اگر بخواهید... اگر به ایالات متحده بروید و یک پینت سفارش دهید،

you're going to get a 16-ounce beer, and that's 473 milliliters. So, it's important to understand

یک آبجو 16 اونسی می گیرید، و این 473 میلی لیتر است. بنابراین، درک

the different things.

چیزهای مختلف مهم است.

Now, not a big deal. If you go to the States and you order a pint and it's smaller than

حالا، چیز مهمی نیست. اگر به ایالات متحده می‌روید و یک پینت سفارش می‌دهید و کوچک‌تر از آن

you're used to, whatever, just order another pint. But if you go to the States, if you're

چیزی است که به آن عادت کرده‌اید، به هر حال، فقط یک پینت دیگر سفارش دهید . اما اگر به ایالات متحده می روید،

used to American pints, and you go to Canada or you go to the UK and you get a pint that's

اگر به پینت آمریکایی عادت دارید، و به کانادا یا بریتانیا می روید و یک پیمانه

bigger, so make sure you don't get drunk. That's the key. Okay? And if you're following

بزرگتر می گیرید، پس مطمئن شوید که مست نمی شوید. این کلید است. باشه؟ و اگر

recipes, if it's metric, just convert. Okay? It's very easy to go online

دستور العمل ها را دنبال می کنید، اگر متریک است، فقط تبدیل کنید. باشه؟ آنلاین شدن

and find conversion charts. So, don't worry if you find a good recipe for a dish you really

و یافتن نمودارهای تبدیل بسیار آسان است. بنابراین، اگر دستور غذای خوبی پیدا کردید که واقعاً

like and all the measurements are in American measurements, like imperial measurements,

دوست دارید و همه اندازه‌گیری‌ها در اندازه‌های آمریکایی است ، مانند اندازه‌گیری‌های امپراتوری،

or if they're in metric. Just go online, find yourself a conversion chart, and make the

یا اگر آنها در متریک هستند، نگران نباشید. فقط آنلاین شوید، نمودار تبدیل را برای خود پیدا کنید و

changes necessary so you can follow the recipe. Okay? Let's look at some other points where

تغییرات لازم را انجام دهید تا بتوانید دستور العمل را دنبال کنید. باشه؟ بیایید به برخی از نقاط دیگر که در

we use measurements.

آن از اندازه گیری ها استفاده می کنیم نگاه کنیم.

Okay, so now we're going to look at different measures. We're going to look at distances,

خوب، پس اکنون ما به بررسی اقدامات مختلف خواهیم پرداخت. ما به فواصل،

lengths, and some sizes, and we're going to look at talking about gas and talking about

طول ها و برخی از اندازه ها نگاه خواهیم کرد و در مورد گاز و صحبت در مورد

temperatures. So, let's start with distance. First of all, in the States, if you drive

دما صحبت خواهیم کرد. بنابراین، بیایید با فاصله شروع کنیم. اول از همه، در ایالات متحده، اگر

down to the States, your speedometer on your car will be a little bit confusing. If you

به سمت ایالات متحده رانندگی کنید، سرعت سنج شما روی ماشین شما کمی گیج کننده خواهد بود.

rented a car in Canada, for example, and you drove down to the States, keep in mind they

به عنوان مثال، اگر در کانادا یک ماشین کرایه کرده اید و به ایالات متحده رفته اید، به خاطر داشته باشید که

use miles. In Canada, we use kilometres. One mile is 1.6 kilometres. So, 100... I don't

مایل ها استفاده می کنند. در کانادا از کیلومتر استفاده می کنیم. یک مایل 1.6 کیلومتر است. پس 100...

remember the exact thing, but if you're going on a highway and your speed limit is 100 kilometres

دقیقاً یادم نیست، اما اگر در بزرگراه می روید و سرعت مجاز شما 100 کیلومتر

per hour, in the States that's about 60 or 65, something like that. I don't really remember,

در ساعت است، در ایالات متحده حدود 60 یا 65 است، چیزی شبیه به آن. واقعاً یادم نیست،

but anyway. Kilometres. K-i-l-o-m-e-t-e-r-s. Notice that it's not metres, okay? And it's

اما به هر حال. کیلومتر. ک-ای-ل-و-م-ه-ت-ه-ر-س. توجه کنید که متر نیست، باشه؟ و اینطور

not like... Like, kilograms is about the same. Kilo, kilo. Kilometres, kilograms. So, the

نیست... مثل کیلوگرم تقریباً یکسان است. کیلو، کیلو کیلومتر، کیلوگرم بنابراین،

"la" is a little bit different, and the "metres" is not "me-ters", it's "metres". Kilometres.

«لا» کمی متفاوت است و «متر » «متر» نیست، بلکه «متر» است. کیلومتر.

Okay? One mile, 1.6 kilometres. Now, again, Americans use yards. One yard is 0.914 metres.

باشه؟ یک مایل، 1.6 کیلومتر. اکنون دوباره آمریکایی ها از یارد استفاده می کنند. یک یارد 0.914 متر است.

Now, another thing to notice. "Kilometres" has an "s", "metres" doesn't. Why? I really

حالا نکته دیگری که باید به آن توجه کرد. "کیلومتر " یک "s" دارد، "متر" ندارد. چرا؟ من واقعاً

don't know, but that's the way it is. "Metres", we don't put the "s". "Kilometres", we do.

نمی دانم، اما این طور است. "متر"، ما "s" را قرار نمی دهیم. "کیلومتر"، ما انجام می دهیم.

"Kilograms", we do. "Centimetres", we don't. Okay? So, point... Now, another thing to notice,

"کیلوگرم"، ما انجام می دهیم. "سانتی متر"، ما نداریم. باشه؟ پس نکته... حالا نکته دیگری که قابل توجه است،

I say "point", 9-1-4. Okay? You can say 0.914 if you want, but this is pronounced "point".

می گویم "نقطه"، 9-1-4. باشه؟ اگر بخواهید می توانید 0.914 را بگویید ، اما این "نقطه" تلفظ می شود.

Not decimal, not period, nothing else like that.

نه اعشاری، نه نقطه، نه چیز دیگری مانند آن.

Now, again, we talked about height, so they're using feet and inches, so one foot is 30.48

اکنون، دوباره، ما در مورد ارتفاع صحبت کردیم، بنابراین آنها از پا و اینچ استفاده می کنند، بنابراین یک پا 30.48

centimetres, one inch is 2.54 centimetres if you want to be precise. Generally speaking,

سانتی متر است، اگر بخواهید دقیق باشید یک اینچ 2.54 سانتی متر است. به طور کلی،

we don't get too deep into these numbers. What we do is we round things off, but I'll

ما خیلی به این اعداد وارد نمی شویم. کاری که ما انجام می دهیم این است که همه چیز را جمع می کنیم، اما من

talk about that in a minute. We go to the nearest whole number, so we just cut this

در یک دقیقه در مورد آن صحبت خواهم کرد. ما به نزدیکترین عدد کامل می رویم، بنابراین فقط این را قطع می

out and just say 30. Technically, 2.54, so we just cut this out and say 2.5. We'll go

کنیم و فقط می گوییم 30. از نظر فنی، 2.54، بنابراین فقط این را قطع می کنیم و می گوییم 2.5. ما

to the nearest thousandth, you can say 0.5 if you want as well, 30.5 centimetres, so

به نزدیکترین هزارم می رویم، اگر بخواهید می توانید 0.5 را نیز بگویید ، 30.5 سانتی متر، بنابراین

inches.

اینچ.

Now, the thing about measures, when we talk about size, okay, a lot of people like to

حال، موضوع اندازه‌گیری، وقتی در مورد اندازه صحبت می‌کنیم، خوب، بسیاری از مردم دوست دارند

use analogies, and an analogy is basically a comparison to something else, something

از قیاس استفاده کنند، و یک قیاس اساساً مقایسه با چیز دیگری است،

more familiar. So, especially in America or Canada, we use sports things, sports facilities.

چیزی آشناتر. بنابراین، به خصوص در آمریکا یا کانادا، ما از وسایل ورزشی، امکانات ورزشی استفاده می کنیم.

You'll quite often hear Americans describe something as very big or very long by how

شما اغلب می شنوید که آمریکایی ها چیزی را بسیار بزرگ یا طولانی با

many football fields it is. So, let's say somebody wants to talk about the new aircraft

تعداد زمین های فوتبال توصیف می کنند. بنابراین، فرض کنید کسی می خواهد در مورد ناو

carrier the Navy has just built. It's huge, it's very big, it's three football fields.

هواپیمابر جدیدی که نیروی دریایی به تازگی ساخته است صحبت کند. بزرگ است، خیلی بزرگ است، سه زمین فوتبال است.

It's the length of three football fields, okay. And we would say it like this, the length

طول سه زمین فوتبال است، خوب. و ما آن را اینگونه می گوییم،

of three football fields. Each football field is 120 yards, if you want to get the idea.

طول سه زمین فوتبال. اگر می خواهید ایده بگیرید، هر زمین فوتبال 120 یارد است.

A lot of people, if you want to use metric, use Olympic pool. So, the city or the new

بسیاری از مردم، اگر می خواهید از متریک استفاده کنید، از استخر المپیک استفاده کنید. بنابراین، شهر یا شهر جدید

town or the farm, the person's farm is the length of five Olympic pools. One Olympic

یا مزرعه، مزرعه فرد به طول پنج استخر المپیک است. یک

pool is 50 meters, it is 250 meters long, okay. In Canada, you'll sometimes hear people,

استخر المپیک 50 متر است، طول آن 250 متر است، خوب. در کانادا، گاهی اوقات صدای مردم را می شنوید،

because we love hockey in Canada, you'll sometimes hear people compare it to a hockey rink. A

چون ما در کانادا عاشق هاکی هستیم، گاهی می شنوید که مردم آن را با پیست هاکی مقایسه می کنند. یک

hockey rink is 200 feet long, okay, that's what they play on.

پیست هاکی 200 فوت طول دارد، بسیار خوب، آنها روی آن بازی می کنند.

Now, sometimes people will talk about things in terms of a marathon, okay. If you're talking

در حال حاضر، گاهی اوقات مردم در مورد مسائل مربوط به یک ماراتن صحبت می کنند، بسیار خوب. اگر می گویید

about how far it is, oh, it's a marathon, you can't walk it, it's too far. A marathon

چقدر دور است، آه، این یک ماراتن است، نمی توانید آن را پیاده روی کنید، خیلی دور است.

is 42 kilometers or 26 miles. A lot of people do half marathons, so they do, whatever, 21

ماراتن 42 کیلومتر یا 26 مایل است. بسیاری از مردم نیمه ماراتن را انجام می دهند، بنابراین، هر چه باشد، 21

and 13, right? So, we, again, we use analogies because we can picture a football field. If

و 13 انجام می دهند، درست است؟ بنابراین، ما دوباره از قیاس استفاده می کنیم زیرا می توانیم یک زمین فوتبال را به تصویر بکشیم. اگر

you tell me something is 500 yards long, I can't really imagine 500 yards. If you tell

به من بگویید طول چیزی 500 یارد است، من واقعا نمی توانم 500 یارد را تصور کنم. اگر به من بگویید

me it's more than four football fields, okay, wow, that's very long, I can imagine that.

بیش از چهار زمین فوتبال است، خوب، وای، خیلی طولانی است، می توانم آن را تصور کنم.

You'll also often hear the quarter mile, especially in racing. If you saw movies like Fast and

شما همچنین اغلب یک چهارم مایل را می شنوید، به خصوص در مسابقه. اگر فیلم هایی مانند Fast and Furious را دیدید

Furious, they always have a race or a quarter mile. In horse racing, they race a quarter

، همیشه یک مسابقه یا یک چهارم مایل دارند. در مسابقات اسب دوانی، یک چهارم مایل مسابقه می دهند

mile. So, a quarter mile is 402 meters, but these are expressions you'll hear often.

. بنابراین، یک چهارم مایل 402 متر است، اما اینها عباراتی هستند که اغلب می شنوید.

Now, again, if you don't go to the States, you think I don't need to know these expressions,

حالا، دوباره، اگر به ایالات متحده نروید، فکر می‌کنید من نیازی به دانستن این عبارات ندارم،

but if you watch Hollywood movies and they're using American English, they're going to use

اما اگر فیلم‌های هالیوودی را تماشا می‌کنید و آنها از انگلیسی آمریکایی

a lot of these expressions, a lot of these measures. If you don't have the subtitles,

استفاده می‌کنند، از این عبارات استفاده می‌کنند. عبارات، بسیاری از این اقدامات. اگر زیرنویس

it's a good idea to have at least a close idea of what the conversion is, okay?

ندارید، ایده خوبی است که حداقل یک ایده دقیق از تبدیل چیست، خوب است؟

Now, where it gets very confusing is when you're using tools. It depends what kind of

اکنون، جایی که بسیار گیج کننده می شود، زمانی است که از ابزار استفاده می کنید. بستگی دارد از چه نوع

tools you're using. You can use imperial, which is basically American, or technically

ابزاری استفاده می کنید. شما می توانید از امپریال استفاده کنید که اساساً آمریکایی است یا از نظر تکنیکی

imperial measures are British, but we now think about them as American, or metric. So,

اقدامات امپریالیستی بریتانیایی است، اما ما اکنون آنها را آمریکایی یا متریک می دانیم. بنابراین،

if you're going... If you're going to fix a car and the car was built with metric specs,

اگر قصد دارید... اگر قصد دارید ماشینی را تعمیر کنید و ماشین با مشخصات متریک ساخته شده باشد،

we call these specs short for specifications, okay? So, the builder used metric specs, so

ما این مشخصات را مختصر مشخصات می نامیم، خوب؟ بنابراین، سازنده از مشخصات متریک استفاده کرده است، بنابراین

all the tools are going to be metric. So, if you need, like, a wrench with a socket

تمام ابزارها متریک خواهند بود. بنابراین ، اگر به یک آچار با سوکت

and you need a 10mm socket, and all you have is imperial tools, and it's like 3/16ths of

نیاز دارید و به یک سوکت 10 میلی‌متری نیاز دارید، و تمام چیزی که دارید ابزارهای امپریالیستی است، و تقریباً

an inch, it might not fit exactly. So, you might be a little bit... It might be a bit

3/16 اینچ است، ممکن است دقیقاً مناسب نباشد. بنابراین، ممکن است کمی ...

difficult for you to use the different tools. Most mechanics who fix cars have two sets

استفاده از ابزارهای مختلف برای شما کمی دشوار باشد. بیشتر مکانیک‌هایی که ماشین‌ها را تعمیر می‌کنند، دو

of tools, an imperial set and a metric set. That way they can work on any car that they

مجموعه ابزار دارند، یک مجموعه امپراتوری و یک مجموعه متریک. به این ترتیب آنها می توانند روی هر ماشینی که

need to, okay?

نیاز دارند کار کنند، خوب؟

Speaking of cars, if you go fill up gas, again, in Canada we use litres and we have a price

وقتی صحبت از ماشین شد، اگر بروید بنزین بزنید، باز هم در کانادا از لیتر استفاده می کنیم و برای

per litre. I think today the price per litre is $1.10 and 10 cents per litre. If you go

هر لیتر قیمت داریم. من فکر می کنم امروز قیمت هر لیتر 1.10 دلار و 10 سنت در هر لیتر است. اگر

down to the States, you're paying for gas by the gallon. Now, a gallon is, again, it's

به ایالات متحده بروید، هزینه بنزین را با گالن پرداخت می کنید. در حال حاضر، یک گالن است، دوباره، این

a measure that has different numbers in the UK and different numbers in the States. In

یک اندازه گیری است که دارای اعداد مختلف در بریتانیا و اعداد متفاوت در ایالات متحده است.

the States, one gallon is 3.8 litres. I rounded it up a little bit. Or in the UK, it's four

در ایالات متحده، یک گالن 3.8 لیتر است. کمی گرد کردم. یا در انگلستان، چهار

and a half litres. So, rounded off, we say "is rounded off" or "to round off" is the

و نیم لیتر است. بنابراین، گرد شده، می گوییم "گرد است" یا "گرد کردن"

verb. So, for example, the 3.8 is actually 3.786 or something like that, but I'm thinking

فعل است. بنابراین، برای مثال، 3.8 در واقع 3.786 یا چیزی شبیه به آن است، اما من به اعداد زیادی فکر می کنم

too many numbers. I don't want to deal with all these numbers. So, what I want to do is

. من نمی خواهم با این همه اعداد سر و کار داشته باشم. بنابراین، کاری که می‌خواهم انجام دهم این است

I want to round off to the nearest tenth, okay? The first point. So, tenth, hundredth,

که می‌خواهم به نزدیک‌ترین دهم دهم، خوب؟ نکته اول. بنابراین، دهم، صدم،

very difficult to pronounce. So, I make this into an eight, okay? Because an eight, I go

تلفظ بسیار دشوار است. بنابراین، من این را به هشت تبدیل می کنم، خوب؟ چون یک هشت،

up one. If it was under five, I would go down to the next number. But then I'm thinking

یک بالا می روم. اگه زیر پنج بود میرفتم پایین شماره بعدی. اما بعد به 3.8 فکر می کنم

3.8, why deal with all these numbers? Why make it difficult for myself? I'll just round

، چرا باید با این همه اعداد برخورد کرد؟ چرا برای خودم سخت می کنم؟ من فقط

it out to four. So, round off to four litres. So, if I'm measuring, so US gallon, if I want

آن را به چهار کامل می کنم. بنابراین، آن را به چهار لیتر تبدیل کنید. بنابراین، اگر من اندازه می‌گیرم، پس گالن آمریکا، اگر بخواهم

to compare to Canadian. So, one gallon is four litres, that's how much I'm thinking

با کانادایی مقایسه کنم. بنابراین، یک گالن چهار لیتر است، این چقدر است که فکر

how much it will cost me in Canadian. And then I understand that, you know, American

می کنم در کانادا چقدر هزینه دارد. و سپس می فهمم که، می دانید،

gas is cheaper than Canadian gas because it's... You pay per gallon.

گاز آمریکا ارزان تر از گاز کانادا است زیرا ... شما به ازای هر گالن می پردازید.

So, then let's talk about temperature. So, that was gas. Let's talk about temperature.

بنابراین، اجازه دهید در مورد دما صحبت کنیم. بنابراین، آن گاز بود. بیایید در مورد دما صحبت کنیم.

And we have Fahrenheit and Celsius. Now, it's very confusing to try to understand how the

و ما فارنهایت و سانتیگراد داریم. اکنون، تلاش برای درک نحوه عملکرد تبدیل بسیار گیج کننده

conversion works, but the main numbers you need to know. 32 degrees Fahrenheit, again,

است، اما اعداد اصلی را باید بدانید. 32 درجه فارنهایت، دوباره،

this is used in the US, is zero degrees Celsius. Celsius is used pretty much everywhere else.

این در ایالات متحده استفاده می شود، صفر درجه سانتیگراد است. درجه سانتیگراد تقریباً در همه جاهای دیگر استفاده می شود.

32 and zero, that's the freezing point, okay? So, that's freezing. And then you need to

32 و صفر، این نقطه انجماد است، خوب؟ بنابراین، انجماد است. و سپس باید

know 212 degrees Fahrenheit equals 100 degrees Celsius, that's the boiling point. The only

بدانید 212 درجه فارنهایت برابر با 100 درجه سانتیگراد است، این نقطه جوش است. تنها

time they are the same is -40 degrees Fahrenheit and -40 degrees Celsius, that's when they're

زمانی که آنها یکسان هستند -40 درجه فارنهایت و -40 درجه سانتیگراد است، در آن زمان آنها یکسان

even. Now, there are formulas, you can try to figure out how to convert, but don't. You

هستند. اکنون، فرمول هایی وجود دارد، می توانید سعی کنید نحوه تبدیل را پیدا کنید، اما این کار را نکنید.

have a... You have a phone, you have Google on your phone, get a conversion chart and

شما یک گوشی دارید، گوگل را روی گوشی خود دارید، نمودار تبدیل را دریافت کنید و

just ask Google to do it for you, because the math is too complicated for Fahrenheit

فقط از گوگل بخواهید این کار را برای شما انجام دهد، زیرا ریاضیات برای فارنهایت و سانتیگراد خیلی پیچیده است

and Celsius, okay?

، خوب؟

But if you really want to know the difference between American and British measurements,

اما اگر واقعاً می‌خواهید تفاوت بین اندازه‌گیری‌های آمریکایی و انگلیسی را بدانید،

Jill, my co-teacher here at engVid, has done a very good video comparing the two countries'

جیل، معلم همکار من در اینجا در engVid، ویدیوی بسیار خوبی را در مقایسه اندازه‌گیری‌های دو کشور انجام داده است

measurements. You should go watch that. Also, if you want to make sure you understand all

. باید بری تماشاش کنی همچنین، اگر می‌خواهید مطمئن شوید که

of these units of measurement and all of the ways to use them, go to www.engvid.com. There's

همه این واحدهای اندازه‌گیری و همه راه‌های استفاده از آنها را می‌دانید، به www.engvid.com بروید.

a quiz there that you can take to test your understanding of this. If you have any questions,

یک مسابقه امتحانی وجود دارد که می توانید برای آزمایش درک خود از این موضوع شرکت کنید. اگر سوالی دارید،

please ask in the comments section at engVid. If you like this video, please give me a thumbs

لطفاً در بخش نظرات در engVid بپرسید. اگر از این ویدیو خوشتان آمد لطفا به من سر بزنید، لایک

up, give me a like, and subscribe to my YouTube channel. And come back again for more helpful

کنید و کانال یوتیوب من را سابسکرایب کنید . و دوباره برای

lessons to help you with your English. See you again very soon. Bye.

درس های مفیدتر بازگردید تا به شما در مورد زبان انگلیسی کمک کند. خیلی زود دوباره می بینمت خدا حافظ.