Learn English Vocabulary: Shopping at the Supermarket

Hi. Welcome to www.engvid.com. I'm Adam. In today's video, we're going to go to the supermarket,

سلام. به www.engvid.com خوش آمدید. من آدام هستم. در ویدیوی امروز، ما به سوپرمارکت می رویم،

and I'm going to walk you and talk you through all the vocabulary and all the expressions

و من شما را راه می اندازم و تمام واژگان و تمام عباراتی را که

you're going to need to use in the supermarket. We're going to begin with paying and the basic

باید در سوپرمارکت استفاده کنید، با شما صحبت می کنم. ما با پرداخت و

things you need to know about a supermarket. Then we're going to look at the different

چیزهای اساسی که باید در مورد سوپرمارکت بدانید شروع می کنیم. سپس می‌خواهیم

departments inside a supermarket, and then I'll give you some good expressions if you

بخش‌های مختلف داخل یک سوپرمارکت را بررسی کنیم، و سپس اگر

want to ask questions, if you want to find things in the supermarket, and who to ask,

می‌خواهید سؤال بپرسید، اگر می‌خواهید چیزهایی در سوپرمارکت پیدا کنید، و از چه کسی بپرسید،

how to ask, etc. So, let's begin with the basics, okay? When you go into a supermarket,

چگونه بپرسید، عبارات خوبی به شما می‌دهم. و غیره. بنابراین، اجازه دهید با اصول اولیه شروع کنیم، خوب؟ وقتی به سوپرمارکت می روید،

you get all your groceries. I forgot to mention that part. I'll put it here. Groceries. Now,

تمام مواد غذایی خود را دریافت می کنید. یادم رفت به اون قسمت اشاره کنم اینجا می گذارم. مواد غذایی. در حال حاضر،

a lot of people think groceries is only food. Groceries includes anything that you buy in

بسیاری از مردم فکر می کنند مواد غذایی فقط غذا است. مواد غذایی شامل هر چیزی است که در بازار خریداری می کنید

the market. It could be cleaning supplies, it could be food, it could be cooking supplies,

. این می تواند لوازم نظافت باشد، می تواند غذا باشد، می تواند لوازم پخت و پز و

etc. Lots of different things you can buy in the supermarket. All of these together,

غیره باشد. چیزهای مختلفی که می توانید در سوپرمارکت بخرید. همه اینها با هم،

all of the things you put in your shopping cart are groceries and you take them home.

همه چیزهایی که در سبد خریدتان می گذارید، مواد غذایی هستند و آنها را به خانه می برید.

So, you have all your groceries, you go up to the cashier to pay, okay? The cashier will

بنابراین، شما همه مواد غذایی خود را دارید، برای پرداخت به صندوقدار می روید، باشه؟ صندوقدار

punch everything in on the cash register, and in some places, especially like in Canada

همه چیز را به صندوق می اندازد و در بعضی جاها مخصوصاً مانند کانادا

we still use this, and in England, instead of cash register, they say the till. Now,

ما هنوز از این استفاده می کنیم و در انگلیس به جای صندوق پول می گویند تا. اکنون،

in some places, the till is just the actual cash drawer inside the machine. For some places,

در برخی مکان‌ها، تایل فقط کشوی پول نقد درون دستگاه است. برای بعضی جاها،

it's the entire cash register, okay? The cash till. So, this area where you're paying and

کل صندوق است، خوب؟ پول نقد تا بنابراین، به این منطقه که در آن پرداخت می‌کنید و

you're putting all your things through, this is called the checkout. A little bit different

همه چیزهایتان را می‌گذارید، به این منطقه پرداخت می‌گویند. کمی

from a hotel. In a hotel, you check out as a verb. In a supermarket, you go to the checkout

با هتل متفاوت است. در یک هتل، شما به عنوان یک فعل خروج می کنید. در یک سوپرمارکت، به قسمت صندوق‌فروشی می‌روید

area. That's the place where you pay and get all your things bagged. There are generally

. آنجا جایی است که شما پول می دهید و همه چیزهای خود را در چمدان می گیرید. به طور کلی

three types. The regular one where you can just line up and get all your groceries, or

سه نوع وجود دارد. معمولی که در آن می‌توانید فقط در صف بنشینید و همه مواد غذایی خود را دریافت کنید، یا اینکه

the self-checkout. Self-checkout, there's machines that you basically put everything

خودتان تسویه حساب کنید. بررسی خود، ماشین‌هایی هستند که شما اساساً همه چیز را

through yourself. So, every item, every product that you buy has a little barcode. So, it's

از طریق خودتان انجام می‌دهید. بنابراین، هر کالا، هر محصولی که می‌خرید دارای یک بارکد کوچک است. بنابراین،

like these guys with the... Like a little... All those black lines with the numbers underneath

مثل این است که این بچه ها با ... مثل یک کوچک ... تمام آن خطوط سیاه با اعداد زیر

them, that's called a barcode. So, they have a scanner, so you scan the barcode, the machine

آنها، که بارکد نامیده می شود. بنابراین، آنها یک اسکنر دارند، بنابراین شما بارکد را اسکن می‌کنید، دستگاه

reads it, and starts putting down the prices of everything to add up later. If you go to

آن را می‌خواند و شروع به پایین‌آوردن قیمت همه چیز می‌کند تا بعداً اضافه شود. اگر به

the express checkout, that's usually if you only have 10 items or fewer. Some places,

تسویه حساب سریع می روید، معمولاً فقط 10 کالا یا کمتر دارید. بعضی جاها،

12 items, some places, 8 items. But again, you have a limit of how many actual products

12 مورد، بعضی جاها، 8 مورد. اما باز هم، شما محدودیتی برای تعداد محصولات واقعی که

you can use. Now, if you go to the express checkout with a full basket or a full shopping

می توانید استفاده کنید دارید. حالا اگر با یک سبد پر یا یک

cart full of products, they will either tell you to leave, or the people behind you will

سبد خرید پر از محصولات به تسویه حساب سریع بروید، یا به شما می گویند بروید یا پشت سرتان

get very, very angry with you, because they want to go quickly. That's why they only bought

خیلی خیلی از دست شما عصبانی می شوند، زیرا می خواهند سریع بروند. . به همین دلیل فقط

a few things, and they go to the express checkout. If you have many things, go to the regular

چند چیز خریدند و به صندوق اکسپرس می روند. اگر چیزهای زیادی دارید، به

checkout or the self-checkout.

تسویه حساب معمولی یا خودپرداز بروید.

Next. So, how are you going to carry all your products around, all your groceries? You can

بعد. بنابراین، چگونه می‌خواهید همه محصولات، همه مواد غذایی خود را حمل کنید؟ می توانید از

use a shopping cart, like a big basket on wheels. In England, they still call it a trolley,

یک سبد خرید مانند یک سبد بزرگ روی چرخ استفاده کنید. در انگلیس هنوز به آن می گویند ترولی

or they call it a trolley, I shouldn't say still. And... Or you can just get a basket

یا به آن ترولی می گویند، نباید بگویم هنوز. و ... یا فقط می توانید یک سبد تهیه کنید

and just carry things yourself. Generally, some people bring their own little case on

و فقط وسایل خود را حمل کنید. به طور کلی، برخی از افراد جعبه کوچک خود را روی چرخ می آورند

wheels, but you have to be careful that they can see what's inside of it, so be careful

، اما شما باید مراقب باشید که آنها بتوانند داخل آن را ببینند، بنابراین مراقب

about that, so they might think you're trying to steal stuff.

آن باشید، بنابراین ممکن است فکر کنند که شما قصد سرقت چیزها را دارید.

Now, when you walk into a supermarket, make sure you look for the flyer. It's usually

اکنون، وقتی وارد یک سوپرمارکت می‌شوید، مطمئن شوید که به دنبال بروشور هستید. معمولاً

near the entrance, and it has all the specials, everything that's on sale, or everything that's

نزدیک در ورودی است، و همه چیزهای ویژه، هر چیزی که در فروش است، یا هر چیزی که

like, two-for-one, etc. And you can also find coupons. Now, a coupon is basically a little

شبیه آن است، دو به یک، و غیره را دارد و همچنین می توانید کوپن ها را پیدا کنید. اکنون، یک کوپن اساساً یک

percentage or a little money amount that you can take off a product. So, certain products

درصد یا مقدار کمی پول است که می توانید یک محصول را بردارید. بنابراین، برخی از محصولات

will have, like, a 25-cent coupon. You bring the coupon to the checkout, and the cashier

مانند یک کوپن 25 سنتی خواهند بود. شما کوپن را به صندوق می آورید و صندوقدار

will take it out... Will take it off their price. Sometimes you'll go to a supermarket,

آن را بیرون می آورد ... آن را از قیمت خود خارج می کند. گاهی اوقات شما به یک سوپرمارکت می روید،

and you'll go to the checkout, and a person bought a whole bunch of stuff, and then from

و به صندوق می روید، و یک نفر یک دسته کلی چیز می خرید، و سپس از

the wallet, he or she takes out, like, a stack of coupons. And then the cashier has to start

کیف پول، یک دسته کوپن را بیرون می آورد. و سپس صندوقدار باید شروع به

counting them, and it's really a pain, so go to a different checkout if that happens

شمارش آنها کند، و این واقعاً دردناک است، بنابراین اگر این اتفاق برای شما افتاد، به صندوق دیگری بروید

to you.

.

Now, so now you know how to go and buy stuff. Now, let's go actually shopping. Okay, so

اکنون، بنابراین اکنون می دانید که چگونه بروید و چیزهایی بخرید. حالا بیایید به خرید بریم. خوب،

now we're going to go shopping, and I'm going to walk you through a supermarket and tell

حالا می‌رویم برای خرید، و من می‌خواهم شما را از یک سوپرمارکت راهنمایی کنم و

you all the lovely things you can buy there. So, first of all, you'll notice that there

همه چیزهای دوست‌داشتنی را که می‌توانید در آنجا بخرید، به شما بگویم. بنابراین، اول از همه، متوجه خواهید شد که

are a lot of different departments in a supermarket. Now, for some of you, this might seem a little

بخش های مختلف زیادی در یک سوپرمارکت وجود دارد. اکنون، برای برخی از شما، این ممکن است کمی عجیب به نظر برسد

bit strange, because maybe in the country you come from, you can't buy everything in

، زیرا ممکن است در کشوری که از آن آمده‌اید، نتوانید همه چیز را

one place. But if you come to Canada or the U.S., and I'm guessing in England as well,

یک جا بخرید. اما اگر به کانادا یا ایالات متحده بیایید، و من حدس می‌زنم در انگلستان نیز،

our supermarkets are... Supermarkets are huge. They're very, very, very big, and they have

سوپرمارکت‌های ما... سوپرمارکت‌ها بزرگ هستند. آنها خیلی خیلی بزرگ هستند و

everything. Okay? You can even buy tools in some of them, like screwdrivers and hammers,

همه چیز دارند. باشه؟ حتی می توانید در برخی از آنها مانند پیچ ​​گوشتی و چکش ابزار بخرید

and in some of them, you can even buy clothes. These are called, like, "megamarkets". "Super"

و در برخی از آنها حتی لباس بخرید. به اینها "مگامارکت" گفته می شود. "سوپر"

is big; "mega" is bigger. But even in a supermarket, you can buy all of these things. So, let's

بزرگ است. "مگا" بزرگتر است. اما حتی در سوپرمارکت هم می توانید همه این چیزها را بخرید. بنابراین، اجازه دهید

walk through the different departments of the supermarket.

از طریق بخش های مختلف سوپرمارکت قدم بزنیم.

You can buy meat at a supermarket, and the person who will prepare the meat and will

شما می توانید گوشت را از یک سوپرمارکت بخرید و به شخصی که گوشت را تهیه می کند و

serve you the meat that you ask for is called the "butcher". Now, again, a lot of people

گوشتی را که درخواست می کنید به شما سرو می کند "قصاب" می گویند. اکنون، دوباره، بسیاری از مردم

still go to an actual butcher shop. There are many stores that sell only meat. That's

هنوز به یک قصابی واقعی می روند. فروشگاه های زیادی وجود دارند که فقط گوشت می فروشند. آن

the butcher shop; you can go there, or you can go to the butcher inside the supermarket.

قصابی است. می توانید به آنجا بروید یا می توانید به قصابی داخل سوپرمارکت بروید.

Same with fish; you can go to a fish shop, or you can go to the supermarket and buy fish

ماهی هم همینطور؛ می توانید به یک مغازه ماهی فروشی بروید یا می توانید به سوپرمارکت بروید و

there, and the person selling it or preparing the fish for you is called a "fishmonger".

در آنجا ماهی بخرید و به شخصی که آن را می فروشد یا ماهی را برای شما تهیه می کند "ماهی فروش" می گویند.

Okay? Some people don't like this word "monger", but that's what a person who sells you fish

باشه؟ برخی از مردم این کلمه "موجود" را دوست ندارند، اما به کسی که به شما ماهی می فروشد

is called; a "fishmonger".

گفته می شود. یک "ماهی فروش".

Then there's the "produce" section. Now, a lot of people don't realize that this is not

سپس بخش "تولید" وجود دارد. در حال حاضر، بسیاری از مردم متوجه نمی شوند که این

pronounced "produce". "Produce" is a verb; "produce", with the stress on the first syllable,

"تولید" تلفظ نمی شود. «تولید» یک فعل است. «تولید» با تأکید بر هجای اول،

is fruits and vegetables. Okay? So that's the "produce" department.

میوه و سبزیجات است. باشه؟ بنابراین این بخش "تولید" است.

Then... Let me stick to food; I'll come back a bit. The "bakery", that's where you buy

سپس... بگذار به غذا بچسبم; کمی برمی گردم. «نان‌پزی»، همان جایی است که

your bread, and bagels, and cookies, and whatever other baked goods you liked. And, of course,

نان و شیرینی و کلوچه و هر نوع شیرینی دیگری را که دوست دارید می‌خرید. و البته

the person there is the "baker". Then you have your "dairy" section; milks, cheeses,

شخص آنجا «نان‌پز» است. سپس بخش "لبنیات" خود را دارید. شیر، پنیر،

all the things that come from milk. And then you have your "deli". "Deli" is short for

همه چیزهایی که از شیر به دست می آید. و سپس شما "اغذیه فروشی" خود را دارید. "Deli" مخفف

"delicatessen". I'm not actually sure if I'm spelling this correctly, but... A "delicatessen".

"Delicatessen" است. من در واقع مطمئن نیستم که این را درست می نویسم یا نه، اما ... یک "لذیذه".

We just generally say "deli".

ما فقط به طور کلی می گوییم "deli".

This place will serve you processed cheese; for example, sliced cheese and cold cuts.

این مکان به شما پنیر فرآوری شده ارائه می دهد. به عنوان مثال، برش های پنیر و برش های سرد.

Cold cuts. These are processed meats that are then cut... Like, they're packaged and

سرماخوردگی. اینها گوشت های فرآوری شده ای هستند که بعد بریده می شوند... مثلاً بسته بندی می شوند و

then sliced. So, salami, or prosciutto, or pastrami, or bologna, or ham; these are all

سپس برش می شوند. بنابراین، سالامی، یا پروسوتو، یا پاسترامی، یا بولونیا، یا ژامبون; همه اینها

cold cuts, and you can buy these at the "deli". And you can buy olives and other side dishes

کلد هستند، و می توانید آنها را از "اغذیه فروشی" خریداری کنید. و می توانید زیتون و سایر مخلفات

and appetizers, etc. Okay?

و پیش غذاها و غیره بخرید. باشه؟

Then there's the "gardening" section. If you want to buy plants, if you want to buy soil

سپس بخش "باغبانی" وجود دارد. اگر می خواهید گیاه بخرید، اگر می خواهید خاک بخرید

to grow your own plants at home, or you can... Just a flower shop. Some supermarkets just

تا گیاهان خود را در خانه پرورش دهید، یا می توانید ... فقط یک گل فروشی. برخی از سوپرمارکت ها فقط

have a flower shop; you buy flowers and other household plants in there.

یک فروشگاه گل دارند. شما در آنجا گل و سایر گیاهان خانگی می خرید.

And then there's the "household supplies". Okay? "Household supplies" like cleaning supplies,

و سپس "لوازم خانگی" وجود دارد. باشه؟ "لوازم خانگی" مانند وسایل نظافت،

and mops, and brooms, and brushes, etc. And then there's "housewares". "Housewares" are

و جاروها، و برس ها، و غیره. و سپس "لوازم خانه". «وسایل خانه»

like dishes, and glasses, and cups, and forks, and spoons, and all the things that you need

مانند ظرف و لیوان و فنجان و چنگال و قاشق و همه چیزهایی است که باید

to use in the house. Okay? Okay, so that's the different departments.

در خانه استفاده کنید. باشه؟ خوب، پس این بخش های مختلف است.

Next, now we're going to walk through the supermarket, and the supermarket is divided

بعد، اکنون می خواهیم از سوپرمارکت عبور کنیم و سوپرمارکت

into aisles. Not "aile", not "aisley". "Aisle", that's how we pronounce this word. Many different

به راهروهایی تقسیم شده است. نه «آیل»، نه «آیسلی». «راهرو»، این کلمه را اینگونه تلفظ می کنیم. بسیاری از

aisles; each aisle has its own specific grouping of words. Okay? And in the aisle, you will

راهروهای مختلف؛ هر راهرو گروه بندی خاص خود را از کلمات دارد. باشه؟ و در راهرو،

see long rows of "shelves". Basically, shelves where all the products are placed on and organized.

ردیف های طولانی "قفسه" را خواهید دید. اساساً قفسه هایی که همه محصولات در آن قرار می گیرند و سازماندهی می شوند.

And now, another way to say "shelf" is "rack", but a rack can also be vertical and things

و اکنون، یک راه دیگر برای گفتن "قفسه" "قفسه" است، اما یک قفسه همچنین می تواند عمودی باشد و چیزهایی

are hanging on it, and you can just take things off the... Off the hooks. And usually, at

روی آن آویزان باشند، و شما فقط می توانید چیزها را از روی قلاب بردارید. و معمولاً، در

the ends of each aisle... So, you have your aisles, but at the ends of each aisle, there

انتهای هر راهرو... بنابراین، شما راهروهای خود را دارید، اما در انتهای هر راهرو،

are certain displays for specialty products or products that are on sale. Okay? So, all

نمایشگرهای خاصی برای محصولات یا محصولات تخصصی وجود دارد که در فروش هستند. باشه؟ بنابراین،

of these displays are good to look at because they're usually good deals.

دیدن همه این نمایشگرها خوب است زیرا معمولاً معاملات خوبی هستند.

Then, each... Like I said, each aisle has its own particular focus of the things that

سپس، هر... همانطور که گفتم، هر راهرو تمرکز خاص خود را روی چیزهایی دارد که

they include in there. So, some aisles will have all the canned goods, like canned vegetables,

در آنجا گنجانده شده است. بنابراین، برخی از راهروها دارای تمام کالاهای کنسرو شده هستند، مانند سبزیجات کنسرو شده،

canned fruits, etc. Some aisles will have the spices. Some aisles will have the baking

میوه های کنسرو شده، و غیره. برخی از راهروها دارای ادویه هستند. برخی از راهروها دارای

supplies, like flour and all kinds of sweeteners, etc. Coffee, tea, cereals, jams, etc. Now,

لوازم پخت هستند، مانند آرد و انواع شیرین کننده ها، و غیره. قهوه، چای، غلات، مربا و غیره. حالا

let me just go back a little bit here and just fix this a little bit. I made a mistake

اجازه دهید کمی به اینجا برگردم و فقط کمی این مشکل را برطرف کنم. من اینجا اشتباه کردم

here. One "t", two "s". Okay? And an "e" at the end. Not a word you spell every day. Everybody

یک «ت»، دو «ث». باشه؟ و یک "e" در پایان. یک کلمه نیست که هر روز هجی کنید. همه

just says "deli". Say "deli" too; it's much easier. So, there you go. There are all the

فقط می گویند "اغذیه فروشی". «اغذیه فروشی» را هم بگویید. خیلی راحت تره بنابراین، شما بروید. همه

sections and all the departments, and now you know how to walk through the supermarket.

بخش ها و همه بخش ها وجود دارد، و اکنون می دانید که چگونه در سوپرمارکت قدم بزنید.

But what happens if you can't find something you want? How do you ask? Well, let's look

اما اگر نتوانید چیزی را که می خواهید پیدا کنید چه اتفاقی می افتد؟ چطوری میپرسی؟ خوب، بیایید در

at that next.

Okay, so now you're in the supermarket, you've got most of your things. Most of the products

ادامه به آن نگاه کنیم.

خوب، حالا شما در سوپرمارکت هستید، بیشتر وسایلتان را دارید. بیشتر محصولاتی که

you want are on the shelves; you just grab them yourselves. If you can't find something,

می خواهید در قفسه ها هستند. شما فقط خودتان آنها را بگیرید اگر چیزی را پیدا نکردید،

you can always ask a person who works there, a staff member, to help you find it. Okay?

همیشه می توانید از فردی که در آنجا کار می کند، یکی از کارکنان، بخواهید که در یافتن آن به شما کمک کند. باشه؟

Now, how are you going to ask them? It depends what you want to get, right? So, first, "Can

حالا چطوری میخوای ازشون بپرسی؟ بستگی دارد چه چیزی را می خواهید بدست آورید، درست است؟ بنابراین، اول، "می توانید به

you tell me where the macaroni is?" "Can you tell me where the pasta is?" So, you can very

من بگویید ماکارونی کجاست؟" "میشه بگی پاستا کجاست؟" بنابراین، شما می توانید به طور بسیار

specifically say the thing itself. Or, "Where can I find the pasta?" Same idea. Both of

خاص خود چیز را بگویید. یا "از کجا می توانم پاستا را پیدا کنم؟" همین ایده هر دوی

these questions essentially mean the same thing.

این سؤالات اساساً معنای یکسانی دارند.

Now, if you couldn't find something at all, and you think maybe they don't even have it,

حالا، اگر اصلاً نتوانستید چیزی پیدا کنید و فکر می‌کنید شاید آن‌ها اصلاً آن را ندارند،

you can just ask, "Do you sell this particular type of pasta?" Okay? Or whatever the product

می‌توانید فقط بپرسید: "آیا این نوع خاص از ماکارونی را می‌فروشید؟" باشه؟ یا هر محصولی که به

you're looking for. Or, "You found the pasta..." Again, I'm just going to stick to one item

دنبال آن هستید. یا، "شما پاستا را پیدا کردید..." باز هم، من فقط به عنوان نمونه به یک مورد می پردازم

as an example. "You found the one pasta, but you want a different brand name of the same

. "شما یک پاستا را پیدا کردید، اما یک نام تجاری متفاوت از همان

thing." So, do you carry? So, do you sell, yes or no? Basically, like, I have it, I don't

چیز می خواهید." بنابراین، آیا شما حمل می کنید؟ بنابراین، آیا شما می فروشید، بله یا خیر؟ اساساً، من آن را دارم، من

have it for the product. But they do have the product, but you want a different brand,

آن را برای محصول ندارم. اما آنها محصول را دارند، اما شما یک مارک متفاوت می‌خواهید،

you can ask them, "Do you carry this brand of whatever the item is?" And the person will

می‌توانید از آنها بپرسید: "آیا هر کالایی که باشد این مارک را حمل می‌کنید؟" و فرد خواهد

say yes or no. If yes, he or she will show you where that is. Okay?

گفت بله یا خیر. اگر بله، او به شما نشان خواهد داد که کجاست. باشه؟

Now, so that's basically to find things on the shelves, and maybe even the produce section.

در حال حاضر، بنابراین اساسا برای پیدا کردن چیزها در قفسه ها، و شاید حتی بخش تولید است.

Now you get to the butcher, the fishmonger, in the bakery, and you want to get a particular

حالا به قصابی، ماهی‌فروش، در نانوایی می‌رسید و می‌خواهید

amount of something, or the deli. "Can I get however much you want?" Now, in the States,

مقدار خاصی از چیزی یا اغذیه‌فروشی‌ها را تهیه کنید. "آیا می توانم هر چقدر که شما می خواهید دریافت کنم؟" اکنون در ایالات متحده از

you will use ounces and pounds. In Canada, you will use grams or kilograms. Okay? "Can

اونس و پوند استفاده خواهید کرد. در کانادا از گرم یا کیلوگرم استفاده خواهید کرد. باشه؟ "آیا می توانم

I get 10 ounces of pastrami?" "Can I get 5 pounds of olives?" "Can I get 400 grams

10 اونس پاسترامی بگیرم؟" "آیا می توانم 5 پوند زیتون بگیرم؟" "آیا می توانم 400 گرم

of cheese slices?" Whatever it is you want. Now, if you're going to go kilograms, that's

برش پنیر بگیرم؟" هر چه هست که بخواهی حالا اگر قرار است کیلویی برود،

fine. If you want to go half a kilogram, say half a kilo. You could say half a kilogram,

خوب است. اگر می خواهی نیم کیلو بروی بگو نیم کیلو. می توان گفت نیم کیلوگرم،

but most people just say half a kilo. So, "Can I get a certain amount of whatever it

اما بیشتر مردم فقط نیم کیلو می گویند. بنابراین، "آیا می توانم مقدار مشخصی از هر آنچه را که

is that you want to get?" Okay? And they will give it to you.

می خواهید بدست آورید، دریافت کنم؟" باشه؟ و آن را به شما خواهند داد.

Now, if you want them to wrap it up nicely for you, "Can you wrap it for me?" Again,

حالا اگر می‌خواهید آن را به خوبی برایتان بپیچند، "می‌توانید آن را برای من بپیچید؟" مجدداً،

at the end of each of these questions, you can always add "please" if you feel like it.

در پایان هر یک از این سؤالات، اگر دوست دارید همیشه می توانید «لطفا» را اضافه کنید.

It's a... It's nice to say. "Can you wrap it for me, please?" And if you're getting cold

این یک ... خوب است که بگویم. "میشه برای من بپیچید، لطفا؟" و اگر

cuts or cheese, like sliced cheese, sliced cold cuts, you can ask for different thickness

کلد یا پنیر دریافت می کنید، مانند پنیر برش خورده، برش های سرد، می توانید ضخامت های متفاوتی

of the slice. "Can you make the slices thinner or thicker?" Depending on your individual

از برش را درخواست کنید. "آیا می توانید برش ها را نازک تر یا ضخیم تر کنید؟" بسته به سلیقه فردی شما

taste. Okay? And then these... The people there will be more than happy to help you.

. باشه؟ و سپس اینها... مردم آنجا خوشحال خواهند شد که به شما کمک کنند.

So, these people all work behind a counter, all the people here. So, just go to the counter

بنابراین، این افراد همه پشت یک پیشخوان کار می کنند، همه مردم اینجا. بنابراین، فقط به پیشخوان مراجعه کنید

person and ask them for whatever it is you need. In some places, you will have to take

و هر آنچه را که نیاز دارید از او بخواهید. بعضی جاها باید

a number and wait in line... Sorry. In some places, you will have to take a number and

شماره بگیری و تو صف بمونی... ببخشید. بعضی جاها مجبور میشی شماره بگیری و

maybe wait in line, wait for your number to be called because it's very busy. Just be

شاید تو صف منتظر بمونی تا با شماره ات تماس بگیری چون خیلی شلوغه. فقط

patient, your turn will come, you get what you need, you move on. Okay?

صبور باش، نوبت تو می رسد، آنچه را که نیاز داری بدست می آوری، ادامه می دهی. باشه؟

And that's it. That's shopping at a supermarket. It's always fun to do. Personally, I have

و بس. یعنی خرید از سوپرمارکت انجام آن همیشه سرگرم کننده است. من شخصاً

traveled to many countries, I've been to a lot of places, and I personally find that

به کشورهای زیادی سفر کرده ام، جاهای زیادی را رفته ام، و شخصاً متوجه شده ام که

if you really want to get an insight into a place's culture, go to the supermarket.

اگر واقعاً می خواهید بینشی از فرهنگ یک مکان کسب کنید، به سوپرمارکت بروید.

You'll be amazed at how the setup is, how people act there, how the staff works, the

شما از نحوه تنظیم، نحوه عملکرد مردم در آنجا، نحوه کار کارکنان،

things you can actually buy. They give you a lot of insight into the culture of a place.

چیزهایی که واقعاً می توانید بخرید شگفت زده خواهید شد. آنها بینش زیادی در مورد فرهنگ یک مکان به شما می دهند.

It's actually very interesting, but that's besides the point.

در واقع بسیار جالب است، اما این علاوه بر نکته است.

If you have any questions about this, please go to www.engvid.com and ask me below the

اگر در این مورد سوالی دارید، لطفا به www.engvid.com بروید و در زیر ویدیو از من بپرسید

video. There's also a quiz to make sure you understand all the different vocabulary and

. همچنین یک مسابقه برای اطمینان از درک همه واژگان و عبارات مختلف وجود دارد

expressions. And if you like the video, give me a like. Don't forget to subscribe to my

. و اگر ویدیو را دوست داشتید به من هم لایک کنید. فراموش نکنید که در

YouTube channel, and come back for more good lessons on vocab and other nice things. Okay?

کانال یوتیوب من مشترک شوید و برای درس های خوب بیشتر در مورد لغات و چیزهای خوب دیگر بازگردید. باشه؟

See you soon. Bye-bye.

به زودی میبینمت. خداحافظ.