Phrasal Verbs with BACK: "back up", "back off", "back out"...

Hi again. Welcome back to www.engvid.com. I'm Adam. Today's lesson is, again, everybody's

سلام دوباره به www.engvid.com بازگردید. من آدام هستم. درس امروز، دوباره،

favourite: phrasal verbs. Today we're going to look at phrasal verbs using the verb "back".

مورد علاقه همه است: افعال عبارتی. امروز قصد داریم افعال عبارتی را با استفاده از فعل "back" بررسی کنیم.

And again, as always a review: phrasal verb is a combination of a verb plus a preposition.

و باز هم مثل همیشه یک بررسی: فعل عبارتی ترکیبی از یک فعل به اضافه یک حرف اضافه است.

So today we're looking at "back up", "back away", "back down", "back off", "back in",

بنابراین امروز ما به "بازگشت به عقب"، "بازگشت به عقب"، "بازگشت به عقب"، "بازگشت به عقب"، "بازگشت به داخل"،

"back into", and "back out". You will hear these in everyday speech, just like most phrasal

"بازگشت به داخل" و "بازگشت به بیرون" نگاه می کنیم. اینها را در گفتار روزمره خواهید شنید، درست مانند اکثر افعال عبارتی

verbs are very commonly used. And unfortunately, you just have to remember them and use them.

که بسیار رایج هستند. و متاسفانه، شما فقط باید آنها را به خاطر بسپارید و از آنها استفاده کنید.

So let's start with "back up". Most of you, I think, know "back up" from using a computer.

پس بیایید با "پشتیبان گیری" شروع کنیم. من فکر می‌کنم اکثر شما «پشتیبان‌گیری» را از استفاده از رایانه می‌دانید.

If you have lots of files on your computer, maybe you download some things, maybe you

اگر فایل‌های زیادی روی رایانه‌تان دارید، ممکن است برخی چیزها را دانلود کنید، شاید

have some projects on your desktop - you don't want to lose these, so you want to back them

پروژه‌هایی را روی دسکتاپ خود داشته باشید - نمی‌خواهید این فایل‌ها را از دست بدهید، بنابراین می‌خواهید از

up on a hard disk, or a CD, or a USB stick, whatever the case. So "to back up" means to

آنها روی یک هارد دیسک یا یک سی دی نسخه پشتیبان تهیه کنید. یا یک USB، در هر صورت. بنابراین "پشتیبان گیری" به معنای

make a copy of your files. Okay? "Back up" can also mean exactly what the words mean:

تهیه یک کپی از فایل های خود است. باشه؟ "پشتیبان گیری" همچنین می تواند دقیقاً به معنای این کلمات باشد:

back up, to go backwards. Okay? You can back up your car, it means just go back a bit,

پشتیبان گیری، به عقب رفتن. باشه؟ شما می توانید از ماشین خود پشتیبان بگیرید، یعنی فقط کمی به عقب برگردید،

back yourself up a little bit. Now, "back up", a very common use is support.

کمی از خودتان پشتیبان بگیرید. در حال حاضر، "پشتیبان گیری"، یک استفاده بسیار رایج پشتیبانی است.

If your friend is going to do something dangerous, like mountain climbing,

اگر دوست شما قرار است کاری خطرناک انجام دهد ، مانند کوه نوردی،

maybe you want to go to the top of the mountain to back him up. You're going to hold the rope,

شاید بخواهید به بالای کوه بروید تا از او حمایت کنید. طناب را می گیری،

you're going to give him support. Okay? You're going to make sure he doesn't hurt himself.

از او حمایت می کنی. باشه؟ شما مطمئن خواهید شد که او به خودش آسیبی نمی رساند.

It could also mean "reinforce". Excuse me.

همچنین می تواند به معنای "تقویت" باشد. ببخشید.

So, for example, if police are chasing a criminal

بنابراین، برای مثال، اگر پلیس در حال تعقیب یک جنایتکار باشد

and the criminal has some friends with guns, the police will call headquarters and ask

و جنایتکار دوستانی با اسلحه داشته باشد ، پلیس با ستاد تماس می گیرد و از

them to send some backup. So, in that case, we're going to use it as one word. So "backup"

آنها می خواهد که یک نسخه پشتیبان ارسال کنند. بنابراین، در آن صورت، ما از آن به عنوان یک کلمه استفاده می کنیم. پس «پشتیبان»

means reinforcements; extra police to come and back up the first police officers to support

به معنای تقویت کننده هاست; پلیس اضافی بیاید و از اولین افسران پلیس حمایت

them to make sure everybody's okay.

کند تا مطمئن شوند که حال همه خوب است.

"Back away". So, "back away" is similar... A little similar to "back up", except we just

"برگرد". پس «بازگشت» شبیه است... اندکی شبیه «پشت‌آپ»، با این تفاوت که فقط

say: "Back away." So let's say somebody fainted on the ground, and I am trying to give CPR.

می‌گوییم: «بازگشت». بنابراین فرض کنید یک نفر روی زمین بیهوش شد، و من سعی می کنم CPR را انجام دهم.

And I'm trying to help this person, and suddenly, a crowd comes. So I say to everybody: "Okay.

و من سعی می کنم به این شخص کمک کنم که ناگهان جمعیتی می آید. بنابراین به همه می گویم: "باشه.

Back away, back away." It means: get away, move. Okay? Very simple. Very straightforward.

برگرد، برگرد." یعنی: دور شدن، حرکت کردن. باشه؟ بسیار ساده. خیلی سرراست

"Back away".

"برگرد".

"Back down", now, you come to me and you start an argument. You think that A is correct.

«برگشت»، حالا، به سراغ من می آیی و بحث می کنی . شما فکر می کنید که A صحیح است.

I think that B is correct, and we argue, argue, argue until finally one of us backs down.

من فکر می کنم که B درست است، و ما بحث می کنیم، بحث می کنیم، بحث می کنیم تا در نهایت یکی از ما عقب نشینی کند.

Now, "to back down" means to retreat or to go back from a confrontation. A little bit

حال «عقب نشینی» به معنای عقب نشینی یا عقب نشینی از رویارویی است. کمی

like "give up", but not give up. Means I become weaker, you become stronger, and you're going

شبیه "تسلیم شدن" است، اما تسلیم نشوید. یعنی من ضعیف‌تر می‌شوم، شما قوی‌تر می‌شوید و

to win the argument. So, "to back down" means a little bit to give up on a fight. Okay.

در بحث پیروز می‌شوید. بنابراین، «عقب نشینی» به معنای اندکی تسلیم شدن در مبارزه است. باشه.

Okay, we'll leave that one there.

باشه، اون یکی رو اونجا میذاریم

"Back off". Now, "back off" is similar to "back away", except if I tell people to "back

"بکش کنار". حالا « عقب نشینی » شبیه « عقب نشینی » است، مگر اینکه به مردم بگویم « عقب نشینی کن

away", it means to get back and make some space, but if I say to "back off", it means

»، یعنی برگرد و کمی جا باز کنی ، اما اگر بگویم « عقب نشینی کن»، یعنی

you're threatening me. I feel you're trying to hurt me or you're trying to do something

تو من رو تهدید می کنن. احساس می کنم می خواهی به من صدمه بزنی یا می خواهی بدی به من بکنی

bad to me, and I get angry and I say: "Back off. Don't make me angry, because we'll start

و عصبانی می شوم و می گویم: " برگرد، عصبانیم نکن، چون

a fight, or something will happen, and we don't want that, so back off." Be very careful

دعوا راه می اندازیم یا چیز دیگری. اتفاق خواهد افتاد و ما آن را نمی‌خواهیم، ​​پس عقب نشینی کنید.»

about the pronunciation: "back off" sounds like a little something else off, but it's

در مورد تلفظ بسیار مراقب باشید: "بازگشت" به نظر می رسد یک چیز دیگر خاموش است، اما اینطور

not. It just means go away; don't bother me, don't fight with me.

نیست. این فقط به معنای رفتن است. اذیتم نکن با من دعوا نکن

"Back in". Now, very limited uses for this one, but let's say you're driving a car and

"بازگشت به داخل". اکنون، کاربردهای بسیار محدودی برای این مورد وجود دارد، اما فرض کنید شما در حال رانندگی با ماشین هستید

there's a parking spot there, so you want to back into it, like you want to do a parallel

و یک جای پارک در آنجا وجود دارد، بنابراین می‌خواهید دوباره به داخل آن بازگردید، مانند اینکه می‌خواهید یک پارک موازی انجام دهید

park. Or you want to go into the garage, but you don't want to go forward, so you back

. یا می خواهید به گاراژ بروید، اما نمی خواهید جلو بروید،

the car into the garage. Okay?

بنابراین ماشین را به گاراژ برگردانید. باشه؟

"Back into", also, means the same as "back in". Like you can back into a spot or into

«بازگشت به داخل» نیز به معنای همان « بازگشت» است. مثل اینکه می‌توانید به یک نقطه یا

a space, but also we use "back into", it means as you're moving back, you hit something.

یک فضا برگردید، اما ما از «بازگشت به داخل» نیز استفاده می‌کنیم، به این معنی که همانطور که در حال حرکت به عقب هستید، به چیزی ضربه می‌زنید.

So you backed into the wall. Okay? You backed into the trash can, etc.

پس تو پشت به دیوار شدی باشه؟ شما به سطل زباله پشتیبان دادید و غیره.

"Back out" is one of the most commonly used phrasal verbs with "back". "To back out" means

"Back out" یکی از رایج ترین افعال عبارتی با "back" است. "عقب نشینی" به معنای

to change your mind at the last second. You made a promise, and then you backed out. You

تغییر نظر در آخرین ثانیه است. قول دادی و بعد ازش عقب نشینی کردی

made an agreement, and then you backed out. It means you've changed your mind, and you've

شما توافق کردید و سپس عقب نشینی کردید. این بدان معناست که شما نظر خود را تغییر داده اید و

decided not to continue with this agreement. So, for example, you had a contract with a

تصمیم گرفته اید که به این توافقنامه ادامه ندهید. بنابراین، برای مثال، شما با یک

company, you're going to work for a company. Another company comes and says: "I'll give

شرکت قرارداد داشتید، قرار است در یک شرکت کار کنید. یک شرکت دیگر می آید و می گوید:

you a better offer", so you back out of that contract, you say: "Sorry, no thank you",

"پیشنهاد بهتری به شما می دهم" پس از آن قرارداد عقب نشینی می کنید ، می گویید: "ببخشید، نه متشکرم"

and you go to the other one. Okay?

و به سراغ یکی دیگر می روید. باشه؟

So, some phrasal verbs with "back". There'll be... There are plenty of these phrasal verbs.

بنابراین، برخی از افعال عبارتی با "پشت". وجود خواهد داشت... تعداد زیادی از این افعال عبارتی وجود دارد.

There's a quiz on www.engvid.com that you can go and practice these, make sure you understand them correctly.

یک مسابقه در www.engvid.com وجود دارد که می توانید بروید و اینها را تمرین کنید، مطمئن شوید که آنها را درست متوجه شده اید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel,

فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید

and come back again soon. Bye-bye.

و به زودی دوباره برگردید. خداحافظ.