Writing - Misplaced Modifiers

Hi. Welcome again to www.engvid.com. My name's Adam. Today's lesson is a little bit more

سلام. دوباره به www.engvid.com خوش آمدید. اسم من آدم است درس امروز کمی پیشرفته تر است

advanced. It's actually very useful for native English speakers as well, not only ESL learners.

. این در واقع برای افراد بومی انگلیسی زبان نیز بسیار مفید است، نه تنها زبان آموزان ESL.

Today we're talking about misplaced modifiers. Now, this is a very important grammar point,

امروز ما در مورد اصلاح کننده های نابجا صحبت می کنیم. اکنون، این یک نکته گرامری بسیار مهم است،

plus it's also very, very important for those of you who need to do English writing. Okay?

به علاوه برای کسانی از شما که نیاز به نوشتن انگلیسی دارند نیز بسیار بسیار مهم است. باشه؟

This is a very common mistake that people will see in all kinds of writing. It could

این یک اشتباه بسیار رایج است که مردم در انواع نوشته ها مشاهده می کنند.

be very, very embarrassing sometimes because... You'll understand in a minute why. But I'll

گاهی اوقات ممکن است بسیار خجالت آور باشد زیرا ... در عرض یک دقیقه متوجه خواهید شد که چرا. اما من

show you the different types and we'll figure out a way to fix it as much as we can.

انواع مختلف آن را به شما نشان خواهم داد و راهی برای رفع آن تا جایی که بتوانیم پیدا خواهیم کرد.

So, first of all, what is a "modifier"? A modifier is anything in a sentence, it could

بنابراین، اول از همه، "تغییر کننده" چیست؟ یک تعدیل کننده هر چیزی در یک جمله است، می

be an adjective or an adverb, a clause, a phrase, anything that modifies something else

تواند یک صفت یا یک قید، یک بند، یک عبارت، هر چیزی که چیز دیگری را

in the sentence. What does "modify" mean? Means to change, change the meaning of, change

در جمله تغییر دهد. "تغییر" به چه معناست؟ به معنای تغییر، تغییر معنی،

the idea of. Okay? So, for example: if you say: "A car", you have an idea of a car. You

تغییر ایده. باشه؟ بنابراین، برای مثال: اگر بگویید: "یک ماشین"، تصوری از یک ماشین دارید. شما

say: "A red car", you have a different idea of the car probably. So "red" modifies "car".

می گویید: "یک ماشین قرمز"، احتمالاً تصور دیگری از ماشین دارید. بنابراین "قرمز" "ماشین" را تغییر می دهد.

Okay, so what we're looking at is misplaced modifiers. We have misplaced modifiers, dangling

بسیار خوب، بنابراین آنچه که ما به آن نگاه می کنیم، اصلاح کننده های نابجا هستند. ما اصلاح‌کننده‌های نابجا،

modifiers, squinting modifiers. Don't worry about the technical words. Worry about what

اصلاح‌کننده‌های آویزان، اصلاح‌کننده‌های چشمک‌زن داریم. نگران کلمات فنی نباشید. نگران باشید که

is actually happening here. So I'm going to start with these examples, and we'll look

واقعاً اینجا چه اتفاقی می افتد. بنابراین من قصد دارم با این مثال ها شروع کنم و

at a few others in a minute. So look at these two sentences:

در یک دقیقه به چند نمونه دیگر نگاه خواهیم کرد. پس به این دو جمله نگاه کنید:

"I call only my mother when I'm sick." "I only call my mother when I'm sick."

"وقتی مریض هستم فقط به مادرم زنگ می زنم." من فقط زمانی که مریض هستم به مادرم زنگ می زنم.

Now, this word: "only" is the modifier we're looking at. It is very, very often misplaced;

حال، این کلمه: "فقط" اصلاح کننده ای است که ما به آن نگاه می کنیم. خیلی خیلی خیلی وقت ها بی جا است.

people don't realize that this word doesn't necessarily go where it should go half the

مردم متوجه نمی شوند که این کلمه لزوماً نصف زمان به جایی که باید برود نمی رود

time. It's amazing how many people misplace it. So what does this sentence mean: "I call

. این شگفت انگیز است که چگونه بسیاری از مردم آن را اشتباه می گذارند. پس این جمله به چه معناست: "

only my mother when I'm sick"? It means: when I'm sick, I don't call my friends, I don't

وقتی مریض هستم فقط به مادرم زنگ می زنم"؟ یعنی: وقتی مریض می شوم، به دوستانم زنگ نمی زنم،

call my girlfriend or boyfriend, I don't call my aunt or uncle; only my mother. I'm sick:

به دوست دختر یا دوست پسرم زنگ نمی زنم، به عمه یا عمه ام زنگ نمی زنم. فقط مادرم مریضم

"Mom, come make me some soup, please." You have to be polite, of course.

: مامان بیا برام سوپ درست کن لطفا. البته باید مودب باشی

"I only call my mother when I'm sick." It means: when I'm healthy, I don't call her.

من فقط زمانی که مریض هستم به مادرم زنگ می زنم. یعنی: وقتی سالم هستم به او زنگ نمی زنم.

I never speak to her, only when I'm sick do I call her. She gets very angry at me, she

من هرگز با او صحبت نمی کنم، فقط زمانی که بیمار هستم به او زنگ می زنم. او خیلی از دست من عصبانی می شود،

thinks I'm using her. But according to this sentence, I am, because I only call her when

فکر می کند من از او استفاده می کنم. اما طبق این جمله من هستم، چون فقط وقتی

I'm sick. So you understand what this word does to the sentence. Okay? Very, very important

مریض هستم به او زنگ می زنم. بنابراین متوجه می شوید که این کلمه با جمله چه می کند . باشه؟ بسیار بسیار مهم است

where you place it to know which word it's going to modify.

که آن را در کجا قرار می دهید تا بدانید کدام کلمه را می خواهید تغییر دهید.

The secret about modifiers: place them close to the word you're trying to modify. But that

راز اصلاح کننده ها: آنها را نزدیک کلمه ای که می خواهید تغییر دهید قرار دهید. اما این

also doesn't always work. "People who whistle quickly become annoying."

نیز همیشه کار نمی کند. افرادی که سوت می زنند به سرعت آزاردهنده می شوند.

Now, you're thinking: "This sentence looks okay." The problem is: what does it mean?

اکنون، شما فکر می کنید: "این جمله خوب به نظر می رسد." مشکل این است: یعنی چه؟

Is it: "People who whistle quickly, become annoying"? Or: "People who whistle, quickly

آیا این است: "کسانی که سریع سوت می زنند، مزاحم می شوند"؟ یا: «کسانی که سوت می زنند،

become annoying"? Which one do you mean? All people who whistle or just people who whistle

سریع مزاحم می شوند»؟ منظور شما کدام یک است؟ همه افرادی که سوت می زنند یا فقط افرادی که سریع سوت می زنند

quickly? I don't think I should whistle, I'll probably blow the mic, but very fast whistling.

؟ فکر نمی کنم سوت بزنم، احتمالا میکروفون را می زنم ، اما خیلی سریع سوت می زنم.

Right? So, this is called a squinting modifier; you're not sure which word the modifier is

درست؟ بنابراین، این یک اصلاح کننده squinting نامیده می شود. شما مطمئن نیستید که اصلاح کننده با کدام کلمه می

going with. How can I fix this? You can probably cut it into two sentences. "I get quickly

رود. چجوری میتونم درستش کنم؟ احتمالاً می توانید آن را به دو جمله تقسیم کنید. "من به سرعت

annoyed by people who whistle." Or: "People who whistle become annoying quickly." Or just

از افرادی که سوت می زنند اذیت می شوم." یا: « کسانی که سوت می زنند سریع آزاردهنده می شوند». یا فقط

change the location or again, just split it into two different sentences, that's another

مکان را تغییر دهید یا دوباره، آن را به دو جمله مختلف تقسیم کنید، این یک

solution. Here's another one, this is called more...

راه حل دیگر است. اینم یکی دیگه، اسمش بیشتره...

This is more of a dangling modifier: "I went to see a movie last night with my

این بیشتر یه تعدیل آویزونه: " دیشب با دوستم رفتم یه فیلم ببینم

friend, which was really boring." Okay, maybe you understand the sentence. I

که واقعا کسل کننده بود." باشه شاید جمله رو فهمیدی من

don't. What was boring, the movie or the going out with the friend? This is called a dangling

این کار را نمی کنم. چه چیزی خسته کننده بود، فیلم یا بیرون رفتن با دوست؟ این یک اصلاح کننده آویزان نامیده می شود

modifier because I don't actually know what it is modifying. I'm not sure what this "which"

زیرا من در واقع نمی دانم چه چیزی را تغییر می دهد. من مطمئن نیستم که این "کدام"

is, the situation or the movie. So again, to fix it, just bring it closer to the actual

چیست، موقعیت یا فیلم. بنابراین، دوباره، برای رفع آن، فقط آن را به موضوع واقعی نزدیک

thing. I'm going to assume you're talking about the movie. "I went to see a movie last

کنید. من فکر می کنم شما در مورد فیلم صحبت می کنید. دیشب با دوستم برای دیدن فیلمی رفتم

night which was really boring, with my friend." No, that's not a very good way to fix it either.

که واقعا کسل کننده بود. نه، این نیز راه خوبی برای رفع آن نیست.

"I went to see a movie which was really boring last night with my friend." That's much better,

دیشب با دوستم برای دیدن فیلمی رفتم که واقعا خسته کننده بود. این خیلی بهتر است

it's right next to the thing you're modifying. So you want to put this right here, so it

، درست در کنار چیزی است که شما در حال اصلاح آن هستید. بنابراین شما می خواهید این را درست در اینجا قرار دهید، بنابراین

modifies the movie itself. Okay? So here're three different examples of misplaced modifiers.

خود فیلم را اصلاح می کند. باشه؟ بنابراین در اینجا سه نمونه مختلف از اصلاح کننده های نابجا آورده شده است.

Let's look at a few more. Okay, let's look at a few more examples, and

بیایید به چند مورد دیگر نگاه کنیم. خوب، اجازه دهید به چند مثال دیگر نگاه کنیم و

eventually, we'll get to some funny ones that you'll understand why it could be embarrassing.

در نهایت، به موارد خنده‌داری می‌رسیم که متوجه خواهید شد چرا ممکن است خجالت‌آور باشد.

First, let's look at these two: "The doctor had to cancel the appointment,

ابتدا به این دو نگاه می کنیم: " دکتر مجبور شد نوبت را لغو کند،

but the patient came anyway because he was sick."

اما به هر حال بیمار به دلیل بیماری آمد."

Okay, makes sense, no problem. It doesn't make sense in terms of the context because

خوب، منطقی است، مشکلی نیست. از نظر زمینه منطقی نیست چون

if the doctor cancelled the appointment, the patient shouldn't come. But...

اگر دکتر نوبت را لغو کرد ، بیمار نباید بیاید. اما...

"The doctor had to cancel the appointment because he was sick, but the patient came

«دکتر به خاطر مریض بودن مجبور شد نوبت را لغو کند، اما به

anyway." Also okay. Now, technically, both of these

هر حال بیمار آمد. همینطور باشه حالا از نظر فنی هر دوی این

sentences are okay. The question is: which do you mean? So this is the modifier. Okay?

جملات مشکلی ندارد. سوال این است: منظورتان کدام است؟ بنابراین این اصلاح کننده است. باشه؟

"Because he was sick". First of all, who was sick, the doctor or the patient? We can assume

"چون مریض بود". اول از همه، چه کسی بیمار بود، پزشک یا بیمار؟ می‌توانیم فرض کنیم

the patient was sick, but we also want to know why the doctor cancelled the appointment.

که بیمار بیمار بوده است، اما همچنین می‌خواهیم بدانیم چرا پزشک قرار ملاقات را لغو کرده است.

Okay? So be very, very careful where you place your modifier to make sure that you get across

باشه؟ بنابراین بسیار بسیار مراقب باشید که اصلاح کننده خود را در کجا قرار می دهید تا مطمئن شوید که

the meaning that you want to get across. Okay? I'm going to assume that this is the correct

به معنایی که می خواهید منتقل کنید، رسیده اید. باشه؟ می‌خواهم فرض کنم که این جمله درست است

sentence because I want to know why he cancelled an appointment when he has a patient coming.

، زیرا می‌خواهم بدانم چرا وقتی یک بیمار می‌آید، یک قرار را لغو کرد.

Okay? So... Next:

باشه؟ پس... بعدی:

"Covered in dirt" - this should be a capital, sorry it doesn't look like a capital - "Covered

«در خاک پوشیده شده» - این باید یک سرمایه باشد، ببخشید که شبیه سرمایه نیست - «پوشیده شده

in dirt, I didn't want to eat the apple." Now you're thinking: "Okay, great. No problem.

در خاک، من نمی خواستم سیب را بخورم». حالا شما فکر می کنید: "باشه، عالی است. اشکالی ندارد.

A dirty apple, you don't want to eat it." The only problem is that you're starting your

یک سیب کثیف، شما نمی خواهید آن را بخورید." تنها مشکل این است که جمله خود را

sentence with a participle. When you start a sentence with a participle, the subject

با یک جزء شروع می کنید. وقتی جمله ای را با فاعل شروع می کنید، موضوع

of the participle must be the same as the subject of the next clause. Right? So technically,

فاعل باید با فاعل بند بعدی یکی باشد. درست؟ بنابراین از نظر فنی،

you are covered in dirt, not the apple. "Covered in dirt, I didn't want to eat the apple.",

شما در خاک پوشیده شده اید، نه سیب. "پوشیده در خاک، من نمی خواستم سیب را بخورم."،

"Oh, I'm so dirty, I don't want to eat this apple." Does that make sense? No, not really.

"اوه، من خیلی کثیف هستم، من نمی خواهم این سیب را بخورم." فرقی میکنه؟ نه، نه واقعا.

You can eat an apple even if you're dirty. Right? Maybe it'll clean you up a little bit

حتی اگر کثیف هم باشید می توانید یک سیب بخورید. درست؟ شاید تو را کمی از

inside. How can I fix this? You can say: "I didn't want to eat the apple that was dirty.",

درون پاک کند. چجوری میتونم درستش کنم؟ می توانید بگویید: "من نمی خواستم سیبی را که کثیف بود بخورم."،

"I didn't want to eat the apple which was dirty." Depending on the situation. Right?

"من نمی خواستم سیبی را که کثیف بود بخورم ." بسته به شرایط. درست؟

Or: "Covered in dirt, the apple didn't seem so appetizing anymore." Just make sure you

یا: «سیب پوشیده از خاک، دیگر چندان اشتها آور به نظر نمی رسید». فقط مطمئن شوید که

match your subjects. Okay. "She saw dark rain clouds on the way to the

موضوعات خود را مطابقت دهید. باشه. "او ابرهای تیره باران را در راه

park." So you think: "Oh, yeah, she's going to the

پارک دید." بنابراین شما فکر می کنید: "اوه، بله، او به

park and there're clouds." She's going to get a... Maybe a little bit bummed out. The

پارک می رود و ابرها وجود دارد." او می خواهد ... شاید کمی بی حال است.

only problem is she's not on the way to the park, the clouds are on the way to the park

تنها مشکل این است که او در راه پارک نیست، ابرها در راه پارک هستند

because that's the way you placed them. The clouds are going to the park. "Oh wow, have

زیرا این راهی است که شما آنها را قرار داده اید. ابرها به سمت پارک می روند. "اوه وای،

a good time at the park, clouds." Doesn't really work. Right? So you would say: "On

اوقات خوبی را در پارک داشته باشید، ابرها." واقعا کار نمی کند درست؟ بنابراین شما می گویید: "

the way to the park, she saw dark rain clouds." So I understand that it's she who is on the

در راه پارک، او ابرهای تیره بارانی را دید." بنابراین می فهمم که این اوست که در

way to the park. Now, remember: all you have to do is put the modifier next to the thing

راه پارک است. اکنون، به یاد داشته باشید: تنها کاری که باید انجام دهید این است که اصلاح کننده را در کنار

you're trying to modify. She was on the way to the park, not the rain clouds.

چیزی که می خواهید تغییر دهید قرار دهید. او در راه پارک بود، نه ابرهای بارانی.

I have to admit: I borrowed this last example. I made it up, but I borrowed the idea from

باید اعتراف کنم: این نمونه آخر را وام گرفتم. من آن را ساختم، اما این ایده را از

Groucho Marx. He said: "Once in the... Once, I shot an elephant in my pajamas. How it got

گروچو مارکس قرض گرفتم. او گفت: "یک بار در ... یک بار به فیل با لباس خواب شلیک کردم. من نمی دانم که چگونه

into my pajamas, I have no idea." So that's a funny joke if you understand what he's talking

به لباس خواب من وارد شد." بنابراین اگر متوجه شوید که او در مورد چه چیزی صحبت می کند، این یک شوخی خنده دار است

about. So let's look at this one: "Jeremy ran away from the bear in his underwear."

. پس بیایید به این یکی نگاه کنیم: "جرمی با لباس زیر از خرس فرار کرد."

You're thinking: "Yeah, bear, I don't care. I'm wearing underwear, I'm still running."

تو فکر میکنی: "آره خرس، برام مهم نیست، من لباس زیر میپوشم، هنوز دارم میدوم."

Like you're camping, whatever, you come out of your tent in your underwear, there is a

مثل اینکه داری کمپینگ میکنی، هر چی، با لباس زیرت از چادر بیرون

bear, you're running. But no, what you said here or what I wrote here anyway is that the

میای، خرس هست، می دوی. اما نه، چیزی که شما اینجا گفتید یا من اینجا نوشتم به هر حال این است که

bear is wearing the underwear, and Jeremy's running because the bear is wearing the underwear.

خرس لباس زیر پوشیده است و جرمی می دود زیرا خرس لباس زیر را پوشیده است.

Maybe he thinks the bear has some strange intentions or something like that. So: "Jeremy

شاید او فکر می کند که خرس نیت عجیبی یا چیزی شبیه به آن دارد. بنابراین: "جرمی

ran away from the bear while in his underwear." would make a bit more sense. But then: "While

در حالی که لباس زیرش را پوشیده بود از خرس فرار کرد." کمی منطقی تر خواهد بود اما بعد: "

in... While still in his underwear, Jeremy ran away from the bear." That would be the

جرمی در حالی که در ... در حالی که هنوز لباس زیرش را پوشیده بود، از خرس فرار کرد." این

best solution. Okay? So, again, lots of ways to use modifiers,

بهترین راه حل خواهد بود. باشه؟ بنابراین، دوباره، راه‌های زیادی برای استفاده از اصلاح‌کننده‌ها،

lots of different types of modifiers. Make sure you're putting them as close as possible

بسیاری از انواع مختلف اصلاح‌کننده‌ها. مطمئن شوید که آنها را تا حد امکان

to the thing you're modifying. This way, you avoid misunderstandings and you avoid very

به چیزی که در حال اصلاح آن هستید نزدیک می کنید. به این ترتیب از سوء تفاهم جلوگیری می کنید و از

embarrassing sentences that could be. Okay? Again, this needs practice, it needs a little

جملات بسیار شرم آور که می تواند باشد جلوگیری می کنید. باشه؟ باز هم، این نیاز به تمرین دارد، نیاز

bit of looking very carefully at what you've written. Go to www.engvid.com. There's a quiz

به کمی دقت در آنچه نوشته اید دارد. به www.engvid.com بروید. یک مسابقه در

there, you can practice this a little bit more. Please check out my channel on YouTube

آنجا وجود دارد، شما می توانید این را کمی بیشتر تمرین کنید. لطفا از کانال من در یوتیوب دیدن کنید

and subscribe to it. And I'll see you again very soon. Bye.

و در آن عضو شوید. و خیلی زود دوباره میبینمت خدا حافظ.