Learn English Vocabulary - Weather and natural disasters

Hi. Welcome again to www.engvid.com. I'm Adam. Today's lesson comes from a few requests from

سلام. دوباره به www.engvid.com خوش آمدید. من آدام هستم. درس امروز برگرفته از چند درخواست از

the www.engvid.com comments section. Some people wanted to know about natural disasters.

بخش نظرات www.engvid.com است. برخی از مردم می خواستند درباره بلایای طبیعی بدانند.

So what I have here is a bit of a combination of climate vocabulary and natural events.

بنابراین آنچه من در اینجا دارم ترکیبی از واژگان آب و هوا و رویدادهای طبیعی است.

I don't call them "disasters" because, realistically, they're only disasters to humans; to nature,

من آنها را "فاجعه" نمی نامم، زیرا، به طور واقع بینانه، آنها فقط فاجعه برای انسان هستند. برای طبیعت،

they are just events. Okay?

آنها فقط یک رویداد هستند. باشه؟

Before we begin, I want to make sure we understand the difference between "climate" and "weather".

قبل از شروع، می خواهم مطمئن شوم که تفاوت بین "اقلیم" و "آب و هوا" را درک کرده ایم.

"Weather" is the occurrence of nature every day. Today is sunny, tomorrow is raining,

«آب و هوا» اتفاق هر روز طبیعت است. امروز آفتابی است، فردا باران است،

today is a little bit chilly, tomorrow is going to be nice and warm. Every day's situation

امروز کمی سرد است، فردا خوب و گرم است. وضعیت هر روز

is the weather. "Climate" is the pattern over usually we talk about a year. So if a country

آب و هوا است. "اقلیم" الگویی است که معمولاً در مورد یک سال صحبت می کنیم. پس اگر کشوری

or a place has four seasons: spring, summer, fall, winter - each season has its own climate;

یا مکانی چهار فصل دارد: بهار، تابستان، پاییز، زمستان - هر فصل آب و هوای خاص خود را دارد.

rainy, hot, humid, whatever the case may be. So we're going to look at climate and natural

بارانی، گرم، مرطوب، هر چه که باشد. بنابراین ما قصد داریم به آب و هوا و

events that usually go together. Now, this last year or the past 2 or 3 years have seen

رویدادهای طبیعی که معمولاً با هم هستند نگاه کنیم. در حال حاضر، در سال گذشته یا در 2 یا 3 سال گذشته، اتفاقات

some very crazy weather-or sorry-climate events. So I'm going to give you some words to be

آب و هوایی بسیار دیوانه کننده یا متأسفانه آب و هوا دیده شده است. بنابراین من قصد دارم چند کلمه به شما بگویم

able to discuss these amongst yourselves.

تا بتوانید اینها را بین خودتان بحث کنید.

First, we're going to start with: "flood" and "drought". Okay? The "h", the "gh" not

ابتدا با «سیل» و «خشکسالی» شروع می کنیم. باشه؟ "h"، "gh" تلفظ نمی شود

pronounced. "Drought", "flood", like going up. So "flood" is when there's too much water.

. «خشکسالی»، «سیل»، مانند بالا رفتن. بنابراین "سیل" زمانی است که آب زیاد باشد.

Very heavy rain, sometimes it's because snow melts too quickly in hills or mountains. All

باران بسیار شدید، گاهی اوقات به این دلیل است که برف در تپه ها یا کوه ها خیلی سریع آب می شود.

the water comes into a low place or a flat place, the earth doesn't absorb it quickly

تمام آب به یک مکان کم یا یک مکان صاف می آید ، زمین آن را به سرعت جذب نمی

enough or the sewage can't take all of it, the pipes, etcetera so all the water rises

کند یا فاضلاب نمی تواند همه آن را بگیرد ، لوله ها و غیره بنابراین تمام آب

up above the ground, goes into your houses, into the subway stations, everywhere. That's

از سطح زمین بالا می رود و به داخل شما می رود. خانه ها، به ایستگاه های مترو، همه جا. این

a flood, a flood. "Drought" is the complete opposite. A "drought" is what happens when

یک سیل است، یک سیل. «خشکسالی» کاملاً برعکس است. «خشکسالی» زمانی اتفاق می‌افتد که

a region or a place doesn't get water, doesn't get any rain for a very long period of time.

یک منطقه یا مکانی برای مدت بسیار طولانی آب نمی‌بارد، باران نمی‌بارد.

Everything dries out, all the crops, all the wheat, and rice, and everything dies. Sometimes

همه چیز خشک می شود، همه محصولات، همه گندم و برنج، و همه چیز می میرد. گاهی اوقات

this leads to a famine. Okay? A "famine" is when there's a lot of people starving. Okay?

این منجر به قحطی می شود. باشه؟ «قحطی» زمانی است که افراد زیادی از گرسنگی می‌میرند. باشه؟

So this is a natural disaster because human beings and animals are starving because everything

بنابراین این یک فاجعه طبیعی است زیرا انسان ها و حیوانات از گرسنگی می میرند زیرا همه چیز

died in the drought, there's nothing to eat.

در خشکسالی مرده است، چیزی برای خوردن وجود ندارد.

Okay, next we have: "earthquake". "Quake" basically means shake. An "earthquake" is

خوب، بعد داریم: "زلزله". «زلزله» در اصل به معنای تکان دادن است. «زلزله»

when the earth shakes. Okay? Now, what often happens is when there's an earthquake in the

زمانی است که زمین می لرزد. باشه؟ در حال حاضر، آنچه اغلب اتفاق می افتد این است که وقتی یک زلزله در

sea or near the sea, there's often a "tsunami". Now, this is actually a Japanese word. Actually,

دریا یا نزدیک دریا رخ می دهد، اغلب یک "سونامی" وجود دارد. حالا این در واقع یک کلمه ژاپنی است. در واقع،

it's two Japanese words, but they are used so commonly that we just take them as an English

این دو کلمه ژاپنی هستند، اما آنها به قدری رایج استفاده می شوند که اکنون آنها را به عنوان یک کلمه انگلیسی در نظر می گیریم

word now. "Tsunami" means harbour wave. Not so important for you guys right now, but it's

. «سونامی» به معنای موج بندر است. در حال حاضر برای شما خیلی مهم نیست، اما

basically a big wave or a big series of waves that after the earthquake, all the water in

اساساً یک موج بزرگ یا یک سری موج بزرگ است که بعد از زلزله، تمام

the seas or the oceans starts moving around, sometimes it moves on to the land and just

آب دریاها یا اقیانوس ها شروع به حرکت می کند، گاهی اوقات به سمت خشکی می رود و

destroys everything. I think everybody probably remembers the tsunami from 2006 or so in Indonesia,

همه چیز را نابود می کند. . من فکر می کنم همه احتمالاً سونامی سال 2006 را در اندونزی،

in that area, very destructive, in Japan a couple of years ago - huge tsunamis.

در آن منطقه، بسیار مخرب، چند سال پیش در ژاپن به یاد دارند - سونامی های بزرگ.

Next, this is what we're experiencing lately with climate change, global warming, whatever

بعد، این همان چیزی است که ما اخیراً با تغییرات آب و هوا، گرم شدن کره زمین، هر آنچه که

you want to call it: "heat waves" and "cold fronts". Now, if you watch the news, the weather

می خواهید نامش را بگذارید، تجربه می کنیم: "امواج گرما" و "جبهه های سرد". حالا اگر اخبار، مثلاً کانال هواشناسی را تماشا کنید

channel, for example, sometimes you'll see something like this, you'll see lines with

، گاهی اوقات چیزی شبیه به این را می بینید، خطوطی را می بینید که

semicircles moving. Other times, you'll see red lines with triangles moving. The blue

نیم دایره هایی در حال حرکت هستند. در مواقع دیگر، خطوط قرمز با مثلث در حال حرکت را خواهید دید. خطوط آبی

lines, these are cold fronts, means a very cold mass of air, the cold amount of air is

، اینها جبهه های سرد هستند، به معنی توده بسیار سرد هوا، مقدار سرد هوا در

moving. The red one, same thing but heat, a lot of heat. Heat waves are very dangerous

حال حرکت است. قرمز، همان چیزی است اما گرما، گرمای زیادی. امواج گرما بسیار خطرناک هستند

because they come very suddenly, it gets very, very hot. A lot of people suffer from it,

زیرا بسیار ناگهانی می آیند، بسیار بسیار گرم می شود. بسیاری از مردم از آن رنج می برند

a lot of people die from it. Same with a cold front, suddenly the temperature really, really

، بسیاری از مردم از آن می میرند. همینطور با یک جبهه سرد، ناگهان دما واقعاً، واقعاً

drops, minus 20, minus 30, minus 40. And again, very, very dangerous; you don't want to be

کاهش می یابد، منفی 20، منهای 30، منهای 40. و دوباره ، بسیار بسیار خطرناک.

outside when that happens.

وقتی این اتفاق می افتد نمی خواهید بیرون باشید.

Next, we'll talk a little bit about snow. Now, the Inuit, that's the natives of Canada

در ادامه، کمی در مورد برف صحبت خواهیم کرد. حالا، اینوئیت‌ها، آن‌ها بومیان کانادا

in the far north, they have I think maybe 50 different words for "snow". I'm only going

در شمال دور هستند، فکر می‌کنم شاید 50 کلمه مختلف برای «برف» دارند. من فقط

to give you a couple other than "snow". A "blizzard" is a very heavy snowstorm. Okay?

یک جفت به جز "برف" به شما می دهم. "کولاک" یک طوفان برفی بسیار شدید است. باشه؟

Lots of, lots, and lots, and lots, and lots of snow. Very white. If you live in a hot

برف بسیار، بسیار، و بسیار، و بسیار، و مقدار زیادی برف. خیلی سفید اگر در یک کشور گرم زندگی می کنید

country, you don't know what this is, but it's actually very beautiful but very dangerous,

، نمی دانید این چیست، اما در واقع بسیار زیبا است، اما بسیار خطرناک است،

not fun to drive in, not fun to walk in. Just fun... Nice to look at, that's it. A "squall"

رانندگی در آن سرگرم کننده نیست، قدم زدن در آن سرگرم کننده نیست. فقط سرگرم کننده است... دیدنش خوب است، همین . یک "کولاک

is like a blizzard except that it's very sudden, very short, and very intense. So sometimes

" مانند کولاک است با این تفاوت که بسیار ناگهانی، بسیار کوتاه و بسیار شدید است. بنابراین گاهی

a squall will come in. You have like sunshine, pretty day. It's cold, but, you know, it's

اوقات غوغایی می آید. شما مانند آفتاب، روز زیبایی دارید. هوا سرد است، اما، می دانید،

winter, but sunny. Then suddenly, you can't see anything, everything is white. Just snow,

زمستان است، اما آفتابی است. سپس ناگهان، شما نمی توانید چیزی را ببینید، همه چیز سفید است. فقط برف،

snow, snow, like you can't see past two feet in front of you. And then, 10 minutes later,

برف، برف، مثل اینکه نمی توانی دو فوتی جلوی خودت را ببینی . و بعد، 10 دقیقه بعد،

half an hour later, it's gone and it's sunny again. We call this a "snow squall".

نیم ساعت بعد، تمام شد و دوباره آفتابی شد. ما به این می گوییم "دود برف".

Okay. I know all of you know this word: "storm", but do you know the different types of storms

باشه. من می دانم که همه شما این کلمه را می دانید: "طوفان"، اما آیا انواع طوفان

that you can experience? You can have an "icestorm". An "icestorm" is when it seems to be raining,

هایی که می توانید تجربه کنید را می شناسید؟ شما می توانید یک "طوفان یخ" داشته باشید. "طوفان یخ" زمانی است که به نظر می رسد باران می بارد،

except that it's not rain drops, it's little, little tiny ice particles. They fall on a

با این تفاوت که قطرات باران نیست، ذرات کوچک و کوچک یخ هستند. روی درخت می افتند

tree and become ice. They fall everywhere and become ice. So in Toronto, that's where

و یخ می شوند. همه جا می افتند و یخ می شوند. بنابراین در تورنتو، جایی که

we are today, in Toronto this winter, we had an icestorm. Overnight, all the ice fell.

ما امروز هستیم، در تورنتو در این زمستان، طوفان یخ داشتیم. در طول شب، تمام یخ ها سقوط کردند.

In the morning, trees started falling down. Why? Because all the branches were covered

صبح درختان شروع به سقوط کردند. چرا؟ چون همه شاخه ها در یخ پوشیده شده بود

in ice and became so heavy that it-boom-crashed on top of cars, on top of people, on top of

و آنقدر سنگین شده بود که روی ماشین ها، بالای مردم، بالای

everything. Power was out for a long time. Not much fun.

همه چیز تصادف کرد. برق برای مدت طولانی قطع شده بود. زیاد سرگرم کننده نیست.

In desert places, like in the Sahara Desert, you have a "sandstorm" where suddenly a big

در مکان‌های بیابانی، مانند صحرای صحرا، شما یک «طوفان شن» دارید که ناگهان

wind carries all this sand, and you can't see anything, and it gets in your eyes, and

باد بزرگی این همه شن و ماسه را با خود می‌برد و شما چیزی را نمی‌بینید و در چشمان شما فرو می‌رود و

not much fun. "Thunderstorm", lots of thunder. "Lightningstorm", lots of lightning. "Hail",

لذت چندانی ندارد. "رعد و برق"، رعد و برق بسیار. "طوفان رعد و برق"، بسیاری از رعد و برق. «تگرگ»،

"hail" are little pieces of ice about this big, and they drop, and they hit you on the

«تگرگ» تکه‌های کوچک یخ در این بزرگی هستند و می‌افتند و به

head and they're a little painful. "Rainstorm", "duststorm", all kinds of storms. Always one

سرت می‌زنند و کمی دردناک هستند. «باران»، «طوفان غبار»، انواع طوفان ها. همیشه یک

word. "Icestorm", one word. "Sandstorm", one word. Not two separate words.

کلمه "طوفان یخ"، یک کلمه. "طوفان شن"، یک کلمه. نه دو کلمه جدا

Now, students often ask me: "What is the difference between a hurricane, a typhoon, and a cyclone?"

اکنون، دانش آموزان اغلب از من می پرسند: "تفاوت بین طوفان، طوفان و طوفان چیست؟"

Sometimes tornado and monsoon. "Hurricane", "typhoon", and "cyclone", same idea, it's

گاهی اوقات گردباد و بادهای موسمی. "طوفان"، "طوفان" و "طوفان"، همان ایده،

a big circling storm that comes over land and destroys everything. A "hurricane" happens

یک طوفان چرخشی بزرگ است که بر روی خشکی می آید و همه چیز را ویران می کند. یک "طوفان"

in the Atlantic Ocean and sometimes in the Northeast Pacific. Mostly it's in the Atlantic

در اقیانوس اطلس و گاهی در شمال شرقی اقیانوس آرام رخ می دهد. بیشتر در اقیانوس اطلس است

and that's why it hits the States and Mexico all the time. "Typhoon" is in the Northwest

و به همین دلیل است که همیشه به ایالات و مکزیک ضربه می زند. "طوفان" در شمال غربی

Pacific Ocean, hits Japan, Philippines, all those countries there. A "cyclone" happens

اقیانوس آرام است، ژاپن، فیلیپین و همه کشورهای آنجا را درنوردیده است. یک "گردباد"

in the South Pacific and Indian Oceans, hitting India and countries in that area. A "tornado",

در اقیانوس آرام جنوبی و اقیانوس هند اتفاق می افتد و به هند و کشورهای آن منطقه برخورد می کند. یک "گردباد"،

a "tornado" is like a tiny little hurricane except it's very localized, very small area,

یک "گردباد" مانند یک طوفان کوچک است با این تفاوت که بسیار محلی است، منطقه بسیار کوچکی است که

happens on land. These all happen... These all begin in the ocean. This happens on land

در خشکی اتفاق می افتد. همه اینها اتفاق می افتد... همه اینها از اقیانوس شروع می شود. این در خشکی اتفاق می‌افتد،

like a little wind spins really, really fast and just destroys everything on its way. Mostly

مانند باد کوچکی که واقعاً خیلی سریع می‌چرخد و همه چیز را در راه خود نابود می‌کند. بیشتر

it happens in the U.S. in the middle of the United States. And a "monsoon", a "monsoon"

در ایالات متحده در وسط ایالات متحده اتفاق می افتد. و «مونسون»، «مونسون

is like a very, very heavy wind and rainstorm. Usually hits India and Southeast Asia, those

» مانند باد و باران بسیار بسیار شدید است. معمولاً به هند و آسیای جنوب شرقی، آن

areas there.

مناطق وجود دارد.

Then, sometimes... These are natural events, they're not necessarily connected to climate,

سپس، گاهی اوقات... اینها رویدادهای طبیعی هستند، آنها لزوماً به آب و هوا مرتبط نیستند،

but the climate does help. A "mudslide", sometimes you see like there's too much rain or too

اما آب و هوا کمک می کند. یک "لغزش گل"، گاهی اوقات می بینید که باران زیاد است یا

much deforestation, too many trees have been cut down from a mountain. These trees, the

جنگل زدایی بیش از حد وجود دارد، درختان زیادی از یک کوه قطع شده اند. این درختان،

roots of these trees hold the earth together. Not enough trees or too much water and half

ریشه های این درختان، زمین را به هم چسبیده اند. درختان کافی یا آب زیاد وجود ندارد و نیمی

the mountain-vloop-just slides off the mountain. It's mud, you know mud like sand and water

از کوه - vloop - فقط از کوه می لغزد. این گل است، می‌دانید که گل مانند ماسه و آب

becomes mud just slides off and buries everything underneath it. An "avalanche" is like a mudslide

تبدیل به گل می‌شود، فقط می‌لغزد و همه چیز را زیر آن دفن می‌کند. "بهمن" مانند رانش گل است

except that it's snow. In the mountains, you have lots of snow, lots of snow. Then eventually

با این تفاوت که برف است. در کوهستان، شما برف زیادی دارید، برف زیادی دارید. سپس در نهایت

gets too thick and heavy, and just starts falling down and burying everything underneath

بیش از حد ضخیم و سنگین می شود و شروع به افتادن می کند و همه چیز را زیر آن دفن می

it. And then you have a "volcanic eruption". A "volcano" is like a... Sort of like a little

کند. و سپس شما یک "فوران آتشفشانی" دارید. یک "آتشفشان" مانند یک

mountain, but very hot inside with magma or lava is another way to say it. Then just-poof-blows.

کوه است، اما در داخل بسیار داغ با ماگما یا گدازه راه دیگری برای بیان آن است. سپس فقط پوف ضربه می زند.

In Iceland a few years ago, a volcano exploded, all the ash covered the air-woop, sorry-all

چند سال پیش در ایسلند، آتشفشانی منفجر شد، همه خاکستر هوا را پوشانده بود، متاسفم، همه خاکسترها را پوشانده بود

the ash and you couldn't see anything, and flights couldn't take off from Northern Europe.

و چیزی نمی دیدی، و پروازها نمی توانستند از شمال اروپا بلند شوند.

Very bad situation.

وضعیت خیلی بد

So this is what happens. This is the Earth we live on, we deal with it, but we also like

بنابراین این چیزی است که اتفاق می افتد. این زمینی است که ما در آن زندگی می کنیم، ما با آن سر و کار داریم، اما همچنین دوست

to talk about it now and again, and now, hopefully, you have some vocabulary to use in that discussion.

داریم در مورد آن بارها و بارها صحبت کنیم، و اکنون، امیدوارم که شما واژگانی برای استفاده در آن بحث داشته باشید.

Of course, you can test yourself at www.engvid.com, there's a quiz, come by and try it out. And

البته، می توانید خود را در www.engvid.com تست کنید، یک مسابقه وجود دارد، بیایید و آن را امتحان کنید. و

we'll see you again soon.

به زودی دوباره شما را خواهیم دید.