What to do when you LOSE YOUR FLUENCY

Can you lose fluency in a language?

آیا می توانید تسلط خود را در یک زبان از دست بدهید؟

The question of all questions.

سوال همه سوالات

Is it even possible?

اصلا امکانش هست؟

What happens when you lose fluency?

وقتی تسلط خود را از دست می دهید چه اتفاقی می افتد؟

Does it really get you back to square one and you have to start over?

آیا واقعاً شما را به حالت اول برمی گرداند و باید از نو شروع کنید؟

Is it even possible?

اصلا امکانش هست؟

What do you need to do to get back on track if you do lose your fluency?

اگر تسلط خود را از دست دادید، برای بازگشت به مسیر چه باید کرد؟

How does it feel like?

چه حسی دارد؟

What makes you lose fluency?

چه چیزی باعث می شود تسلط خود را از دست بدهید؟

All of these questions are questions that you might have asked yourself if

همه این سوالات سوالاتی هستند که اگر

you don't live in an English-speaking country and use English daily.

در یک کشور انگلیسی زبان زندگی نمی کنید و روزانه از انگلیسی استفاده می کنید، ممکن است از خود بپرسید.

What we're gonna do today is discuss just that: What it means to lose fluency?

کاری که ما امروز انجام می دهیم این است که درباره این موضوع بحث کنیم : از دست دادن تسلط به چه معناست؟

If it's even possible?

اگر حتی ممکن است؟

And if it is, what you need to do to gain your fluency back.

و اگر چنین است، برای به دست آوردن تسلط خود چه کاری باید انجام دهید.

But before that, if you are new to my channel, then first of

اما قبل از آن، اگر تازه وارد کانال من شده اید، اول از

all, thank you so much for being here with me, you and me, today.

همه از اینکه امروز در کنار من و من هستید، بسیار سپاسگزارم.

My name is Hadar.

اسم من هادر است.

I'm a non-native speaker of English, and I'm here to help you speak English

من یک فرد غیر بومی انگلیسی هستم و اینجا هستم تا به شما کمک کنم انگلیسی را

with clarity, confidence, and freedom.

با وضوح، اطمینان و آزادی صحبت کنید.

And if you wanna find out more about what I can offer you, I have

و اگر می‌خواهید درباره چیزهایی که می‌توانم به شما ارائه دهم بیشتر بدانید،

a lot of free resources and content.

منابع و محتوای رایگان زیادی دارم. می

You can come on over to my website at hadarshemesh.com or follow me on your

توانید به وب سایت من در hadarshemesh.com بیایید یا من را در

favorite social media platform: TikTok, Instagram, LinkedIn, or Facebook.

پلت فرم رسانه های اجتماعی مورد علاقه خود دنبال کنید: TikTok، Instagram، LinkedIn یا Facebook.

I'm everywhere.

من همه جا هستم.

So now let's talk about fluency.

خب حالا بیایید در مورد تسلط صحبت کنیم.

But before we talk about what to do if you lose your fluency or if you can

اما قبل از اینکه در مورد اینکه اگر تسلط خود را از دست بدهید یا

even lose fluency – it's not something that you lose, like, "I lost my

حتی ممکن است تسلط خود را از دست بدهید چه کاری باید انجام دهید - این چیزی نیست که از دست بدهید، مانند "من

glasses, or my keys", or "My fluency...

عینکم یا کلیدم را گم کردم" یا "تسلط من...

oh my God, I lost my fluency".

اوه من... خدایا من تسلطم را از دست دادم».

No, it doesn't work that way.

نه اینطوری کار نمیکنه

I wanna talk about how to measure fluency.

من می خواهم در مورد چگونگی اندازه گیری تسلط صحبت کنم.

Right?

Because if we lose something, we need to know what it feels like to have it.

درست؟

زیرا اگر چیزی را از دست دادیم، باید بدانیم داشتن آن چه حسی دارد.

Or if we're at a certain level, we need to know what it feels like or what it looks

یا اگر در سطح خاصی هستیم، باید بدانیم که

like or sounds like to be at that level.

بودن در آن سطح چه حسی دارد یا به نظر می رسد یا به نظر می رسد.

So if you regress, then you know what it feels like to not be there.

بنابراین اگر پسرفت کنید، می دانید که نبودن چه حسی دارد.

And this is a really tricky question.

و این یک سوال واقعا مشکل است.

Because yes, I know there are proficiency tests.

چون بله، می دانم که تست های مهارتی وجود دارد.

And there are all these levels: A1, A2, B1, B2, C1.

و همه این سطوح وجود دارد : A1، A2، B1، B2، C1.

And I'm gonna make a separate episode about that cuz I have

و من می خواهم یک قسمت جداگانه در مورد آن بسازم زیرا

something to say about all of that.

در مورد همه آن چیزی برای گفتن دارم.

But...

اما...

yes, we have levels, but fluency is something that

بله، ما سطوح داریم، اما تسلط چیزی است که

sometimes feels very elusive.

گاهی اوقات بسیار گریزان به نظر می رسد.

Sometimes you feel like you're really fluent, and some other times you

گاهی اوقات احساس می کنید واقعاً مسلط هستید، و گاهی اوقات

may feel like a total beginner, like you have no idea what's happening

ممکن است احساس کنید کاملاً مبتدی هستید، مثل اینکه نمی دانید چه اتفاقی

to your English, even though yesterday you feel super expressive.

برای انگلیسی شما می افتد، حتی اگر دیروز احساس می کنید فوق العاده رسا هستید.

So it can be really, really tricky.

بنابراین می تواند واقعاً بسیار دشوار باشد.

And fluency is something that is not really measurable.

و روان چیزی است که واقعا قابل اندازه گیری نیست.

It's like confidence, it's like love.

مثل اعتماد به نفس است، مثل عشق است. آیا

Can you really measure those things?

واقعاً می توانید آن چیزها را اندازه گیری کنید؟

It's an experience, it's an emotion.

این یک تجربه است، این یک احساس است.

And yes, I'm sure that there are some AI experts that might tell me, "Oh

و بله، مطمئنم که برخی از کارشناسان هوش مصنوعی وجود دارند که ممکن است به من بگویند، "اوه

yeah, we can measure the number of words you use per minute and how many

بله، ما می توانیم تعداد کلماتی که در دقیقه استفاده می کنید و تعداد

fillers you have and how clear you are.

پرکننده های شما و میزان واضح بودن شما را اندازه گیری کنیم.

And that, my friend, is fluency".

و این، دوست من ، روان است».

But none of us have access to such tools.

اما هیچ یک از ما به چنین ابزارهایی دسترسی نداریم.

And honestly, when we're being tested, we actually perform a lot

و صادقانه بگویم، وقتی در حال آزمایش هستیم، در واقع عملکرد بسیار

worse than what's possible for us.

بدتری نسبت به آنچه برای ما ممکن است داریم.

So let's put that on the side and go back to your real experience speaking English.

پس بیایید آن را کنار بگذاریم و به تجربه واقعی خود در صحبت کردن انگلیسی بازگردیم.

So I want you to ask yourself, what does fluency feel like for you?

بنابراین می‌خواهم از خود بپرسید که تسلط برای شما چه احساسی دارد؟

What does it mean?

چه مفهومی داره؟

How do you identify it?

چگونه آن را شناسایی می کنید؟

How do you quantify it or measure it?

چگونه آن را کمیت یا اندازه گیری می کنید؟

For some it might be speaking without getting stuck.

برای برخی ممکن است بدون گیر کردن صحبت کند.

For others, it might be being able to speak about different

برای دیگران، ممکن است بتواند در مورد

topics without feeling hesitant or without second-guessing yourself.

موضوعات مختلف بدون احساس تردید یا بدون حدس زدن خود صحبت کند.

For others, it might even just be being able to speak because

برای دیگران، حتی ممکن است فقط بتواند صحبت کند، زیرا

usually they might avoid speaking.

معمولاً ممکن است از صحبت کردن اجتناب کنند.

For some, it might be speaking in public in front of a lot of people.

برای برخی، ممکن است صحبت کردن در جمع در مقابل افراد زیادی باشد.

Then I would feel fluent.

آن وقت احساس مسلط می کنم.

So, your individual experience and assumption is what matters.

بنابراین، تجربه و فرض فردی شما چیزی است که اهمیت دارد.

Now, please make sure that you're not creating an unattainable goal regarding

اکنون، لطفاً مطمئن شوید که یک هدف دست نیافتنی در مورد

fluency - to sound and speak like a native because it's not gonna serve you.

تسلط ایجاد نمی‌کنید - صدا کردن و صحبت کردن مانند یک بومی، زیرا به شما کمکی نخواهد کرد.

And to be able to sound and speak like a native takes a

و اینکه بتوانید مانند یک بومی صدا کنید و صحبت کنید،

lot of work and a lot of time.

کار و زمان زیادی می طلبد.

And a lot of times, you know, we would be totally fine and happy with just

و بسیاری از اوقات، می دانید، ما کاملاً خوب و خوشحال می شویم که

being able to express ourselves fully.

بتوانیم خودمان را به طور کامل بیان کنیم.

So to me, fluency is to speak and not even notice if I'm speaking in

بنابراین برای من، تسلط این است که صحبت کنم و حتی متوجه نباشم که به

my first language or in English.

زبان اولم صحبت می کنم یا به انگلیسی.

For me, fluency is speaking and not thinking about the fact that

برای من، تسلط، صحبت کردن است و فکر نکردن به این واقعیت است که

I'm speaking, not having opinions about how I speak, to just speak.

من صحبت می کنم، نداشتن نظر در مورد نحوه صحبتم، فقط صحبت کردن است.

For me, fluency is to be able to listen cuz I'm present and I'm attentive

برای من، تسلط این است که بتوانم گوش بدهم، زیرا در آنجا حضور دارم و حواسم

to the other person listening.

به کسی است که گوش می دهد.

To me, fluency is to be able to make people laugh.

برای من، تسلط این است که بتوانید مردم را بخندانید.

To me, fluency is to be able to be quick and respond and to follow the impulse that

برای من، تسلط این است که بتوانم سریع باشم و پاسخ دهم و از انگیزه ای که

I have to speak without pushing it down.

باید صحبت کنم بدون اینکه آن را پایین بیاورم، پیروی کنم.

That is fluency to me.

این برای من روانی است.

Now, I can't tell you if scientifically you can lose fluency.

حالا من نمی توانم به شما بگویم که آیا از نظر علمی می توانید تسلط خود را از دست بدهید یا خیر.

I can only tell you from my own personal experience what it has been like.

من فقط می توانم از تجربه شخصی خودم به شما بگویم که چگونه بوده است.

So, I don't know if you know my story, but when I was 21, I

بنابراین، نمی‌دانم داستان من را می‌دانید یا نه، اما وقتی 21 ساله بودم،

moved to New York (20, actually).

به نیویورک نقل مکان کردم (در واقع 20).

And I've lived there for a few years.

و من چند سالی در آنجا زندگی کرده ام.

Then I moved back to where I now live, which is Israel.

سپس به جایی که اکنون زندگی می کنم، یعنی اسرائیل، برگشتم.

I was also born in Israel and lived there all my life.

من هم در اسرائیل به دنیا آمدم و تمام عمرم را در آنجا زندگی کردم.

And when I moved back, I did not use English for a few years.

و وقتی به عقب برگشتم، چند سالی از انگلیسی استفاده نکردم.

And only a few years into my life in Israel, I decided to teach

و تنها چند سال از زندگی ام در اسرائیل گذشت، تصمیم گرفتم

English and teach pronunciation.

انگلیسی تدریس کنم و تلفظ را آموزش دهم.

And even though I was using English fully, and I was actually performing and

و با وجود اینکه من به طور کامل از انگلیسی استفاده می‌کردم و در واقع زمانی که در نیویورک بودم

acting in English in different dialects back when I was in New York, when I

به زبان انگلیسی به لهجه‌های مختلف اجرا و بازی می‌کردم، زمانی که

started teaching, I did not dare to speak in English cuz I felt so rusty.

تدریس را شروع کردم، جرأت نداشتم به انگلیسی صحبت کنم، زیرا احساس می‌کردم خیلی زنگ‌زده بودم.

And so incapable and so incompetent that I didn't want people to find

و آنقدر ناتوان و ناتوان که نمی خواستم مردم

out that my English actually sucks.

بفهمند که انگلیسی من واقعاً بد است.

So back then, yes, I felt that I really regressed and my fluency got a lot worse.

بنابراین در آن زمان، بله، احساس کردم که واقعاً پسرفت کردم و تسلطم خیلی بدتر شد.

And then I started teaching, and then I moved to teaching English

و سپس شروع به تدریس کردم و سپس

when I wanted to take myself seriously and challenge myself.

زمانی که می خواستم خودم را جدی بگیرم و خودم را به چالش بکشم، به سمت تدریس زبان انگلیسی رفتم.

And I felt like I'm getting back on track.

و احساس کردم دارم به مسیر برگشتم.

Now, after a few months of just teaching in English, I felt like I'm picking up

اکنون، پس از چند ماه که فقط به زبان انگلیسی تدریس می‌کنم، احساس می‌کنم که دارم

my speaking power and that my fluency is getting better, and I'm becoming less

قدرت تکلم خود را افزایش می‌دهم و تسلطم در حال بهتر شدن است، و کمتر

and less judgemental of how I sound.

و کمتر در مورد نحوه صدایم قضاوت می‌کنم.

So, I see fluency as others may see building up your muscles

بنابراین، من روانی را همانطور که دیگران ممکن است ببینند که عضلات شما را تقویت می کنند

or being fit and working out.

یا تناسب اندام و ورزش کردن را می بینند.

Let's say you're a gymnast and you worked out all your childhood.

فرض کنید شما یک ژیمناستیک هستید و تمام دوران کودکی خود را تمرین کرده اید.

And you can do all those crazy things up in the air, and your

و شما می توانید تمام آن کارهای دیوانه کننده را در هوا انجام دهید، و

body is so fit, and you are strong.

بدن شما بسیار مناسب است، و شما قوی هستید.

And then for several years you don't do anything.

و بعد برای چندین سال هیچ کاری انجام نمی دهید.

So, is your body going to have the same strength, the same fitness level that

بنابراین، آیا بدن شما همان قدرت، همان سطح تناسب اندام را که

you had when you were working out daily?

در زمان تمرین روزانه داشتید، خواهد داشت؟

Probably not.

احتمالا نه.

Will you be able to go back to where you were?

آیا می توانید به جایی که بودید برگردید؟ به

Most likely, yes.

احتمال زیاد، بله.

Is it going to take you the same amount of time?

آیا قرار است همین مقدار زمان را از شما بگیرد؟

Probably not, because the body remembers, and that's the good news.

احتمالاً نه، زیرا بدن به یاد می آورد و این خبر خوب است.

Because if you felt fluent in the past and more expressive, and let's say

زیرا اگر در گذشته احساس روانی داشتید و بیان بیشتری داشتید و فرض کنید

you took a long break and now you feel like your fluency has regressed and you

یک استراحت طولانی کرده اید و اکنون احساس می کنید که تسلط شما پسرفت کرده است و

feel like, "Ugh, I have to start over".

احساس می کنید "اوه، باید از نو شروع کنم".

The good news is that it doesn't take much to get back on track

خبر خوب این است که برای بازگشت به مسیر

and to get back to this feeling of fluency, but it does require work.

و بازگشت به این احساس روانی کار زیادی لازم نیست، اما نیاز به کار دارد.

So, I'll give you another example.

بنابراین، من یک مثال دیگر برای شما می زنم.

When I had my first child, my first girl – now she's nine, oh my God,

وقتی اولین فرزندم را به دنیا آوردم، اولین دخترم - حالا او نه سال دارد، خدای من،

that was nine years ago – up until the day I gave birth, I was teaching

نه سال پیش بود - تا روزی که زایمان کردم،

English several hours every day.

هر روز چندین ساعت انگلیسی تدریس می کردم.

So I was speaking English all day.

بنابراین من تمام روز انگلیسی صحبت می کردم.

I was speaking more English than I spoke Hebrew.

من بیشتر انگلیسی صحبت می کردم تا عبری.

And then for three months or two months, I did not speak English at all when

و بعد از آن برای سه ماه یا دو ماه، زمانی که می

I was like adjusting to being a mom.

خواستم خود را با مادر شدن وفق دهم، اصلاً انگلیسی صحبت نکردم.

And then I started taking lessons again, and I truly felt that I had gravel in

و سپس دوباره شروع به درس خواندن کردم و وقتی که انگلیسی صحبت می کردم واقعاً احساس کردم که در دهانم سنگریزه است

my mouth when I was speaking English.

.

So even after two months for someone who has been speaking, you know, hours

بنابراین، حتی بعد از دو ماه برای کسی که

and hours every single day teaching pronunciation, I felt it was a little

هر روز ساعت ها و ساعت ها در حال تدریس تلفظ بوده است، احساس کردم که

hard for me to get back on track.

بازگشت به مسیر برایم کمی سخت است.

But it only took me a week to lose that feeling and feel, Okay, I got this.

اما فقط یک هفته طول کشید تا این احساس و احساس را از دست بدهم، بسیار خوب، این را دریافت کردم.

According to a research published in the Journal of Cognitive Science in 2014,

بر اساس تحقیقی که در مجله علوم شناختی در سال 2014 منتشر شد،

loss of fluency can include more pauses, more filler words like, 'um', 'eh',

از دست دادن تسلط می‌تواند شامل مکث‌های بیشتر، کلمات پرکننده‌تر مانند، «اوم»، «اوه»،

'so', 'hmm', and decline of speech rate, and even more correction of mistakes.

«پس»، «هوم» و کاهش سرعت گفتار باشد. حتی بیشتر تصحیح اشتباهات

But it also says that it's not permanent, but only temporary because it's harder

اما همچنین می گوید که دائمی نیست، بلکه موقتی است زیرا

for the brain to retrieve the language.

بازیابی زبان برای مغز سخت تر است.

So, the language is there, it's just that the brain focuses on other more

بنابراین، زبان وجود دارد، فقط این است که مغز روی

important things that are relevant for your day-to-day communication,

چیزهای مهم دیگری تمرکز می کند که برای ارتباط روزمره شما مرتبط هستند،

relevant for your survival.

مربوط به بقای شما.

So to not lose your fluency, ultimately you do have to speak English almost daily,

بنابراین برای اینکه تسلط خود را از دست ندهید، در نهایت باید تقریباً هر روز انگلیسی صحبت کنید،

like you would work out daily to stay fit.

همانطور که روزانه ورزش می کنید تا تناسب اندام داشته باشید.

And that is why I always say that if you want to be more fluent, you

و به همین دلیل است که من همیشه می گویم اگر می خواهید مسلط تر باشید،

have to build the habit of using it and practicing it every day.

باید عادت استفاده از آن و تمرین هر روز آن را در خود ایجاد کنید.

So the good news is that even if you feel like you've lost your fluency and

بنابراین خبر خوب این است که حتی اگر احساس می‌کنید که تسلط خود را از دست داده‌اید و

a few years ago you were a lot more fluent, it's not too late and it's not

چند سال پیش خیلی تسلط داشتید، هنوز دیر نشده است و

gonna take you a lot to get back on track and to get back into fluency.

برای بازگشت به مسیر و بازگشت به مسیرتان زمان زیادی نمی‌برد. به روان بودن

But you do need to take action.

اما شما باید اقدام کنید.

Now, if you want more advice on how to improve your fluency, I have

حالا، اگر راهنمایی بیشتری در مورد بهبود تسلط خود می خواهید، من

selected a bunch of videos for you and I put them in the description

یکسری ویدیو را برای شما انتخاب کرده ام و آنها را در توضیح

on how to improve your fluency, and the best strategies to improve.

نحوه بهبود تسلط و بهترین راهکارها برای بهبود آن قرار داده ام.

And let me tell you this, it's not just about speaking even

و اجازه دهید این را به شما بگویم، این فقط در مورد صحبت کردن نیست،

though it's a big part of it.

اگرچه بخش بزرگی از آن است.

It's also about how you manage your mind and how you manage making mistakes, and

همچنین به نحوه مدیریت ذهن و نحوه مدیریت اشتباهات و

how you manage negative thoughts about your loss of fluency while speaking.

نحوه مدیریت افکار منفی در مورد از دست دادن تسلط خود در هنگام صحبت کردن مربوط می شود.

All of that is a crucial part of your personal development inside of English.

همه اینها بخش مهمی از پیشرفت شخصی شما در زبان انگلیسی است.

Now I want to hear your story.

حالا من می خواهم داستان شما را بشنوم. آیا

Have you ever felt like you're losing your fluency?

تا به حال احساس کرده اید که تسلط خود را از دست داده اید؟

If so, what was the thing that has led to that and what have you done to change it?

اگر بله، چه چیزی منجر به آن شده است و برای تغییر آن چه کرده اید؟

Let us know in the comments below and let's start a conversation.

در نظرات زیر به ما اطلاع دهید و بیایید گفتگو را شروع کنیم.

Thank you so much for being here.

از اینکه اینجایی نهایت تشکر رو دارم.

If you want more information about how you can learn from me, I have a ton

اگر می خواهید اطلاعات بیشتری در مورد اینکه چگونه می توانید از من یاد بگیرید، من در وب سایت خود به آدرس hadarshemesh.com تعداد

of content, free content and freebies on my website at hadarshemesh.com.

زیادی محتوا، محتوای رایگان و موارد رایگان دارم .

And I publish content daily on different content platforms: TikTok,

و من روزانه محتوا را در پلتفرم های محتوای مختلف منتشر می کنم: TikTok،

Instagram, Facebook, or LinkedIn.

Instagram، Facebook، یا LinkedIn.

So come follow me there.

پس بیا دنبالم اونجا

Have a beautiful, beautiful rest of the day, and I'll see you

بقیه روز زیبا و زیبایی داشته باشید و

next week in the next video.

هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.