Kamala Harris’s Victory Speech - American Intonation & Rhythm Analysis

Hey everyone, it's Hadar.

سلام به همه، این هادر است.

And this is an impromptu speech analysis, which means it wasn't planned.

و این یک تحلیل گفتار بداهه است ، به این معنی که برنامه ریزی نشده بود.

Because I wanted to celebrate this historic moment where it's the first

زیرا می‌خواستم این لحظه تاریخی را جشن بگیرم، جایی که اولین

time in the history of the United States, where a woman was elected to be the

بار در تاریخ ایالات متحده است که یک زن به عنوان

vice president of the United States.

معاون رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب می‌شود.

And that is huge and very inspiring.

و این بزرگ و بسیار الهام بخش است.

So, I watched the speech that she gave and I wanted to take a small part of

بنابراین، من سخنرانی او را تماشا کردم و خواستم بخش کوچکی از

it and analyze it with you together.

آن را بردارم و با شما آن را تحلیل کنم.

Because what better way there is to celebrate a person's words than

زیرا چه راه بهتری برای تجلیل از سخنان یک شخص از

to repeat them again and again?

تکرار آنها وجود دارد؟

So I'm going to play it and then we'll repeat it together, and

بنابراین من آن را بازی می کنم و سپس با هم آن را تکرار می کنیم و به

I'll tell you what to focus on.

شما می گویم که روی چه چیزی تمرکز کنید.

Okay?

باشه؟ بیا

Let's listen.

گوش بدهیم.

"But while I may be the first woman in this office..."

«اما در حالی که من ممکن است اولین زن در این دفتر باشم...»

But while I may be the first woman in this office.

اما در حالی که ممکن است اولین زن در این دفتر باشم.

But while I may be the first woman in this office.

اما در حالی که من ممکن است اولین زن در این دفتر باشم.

'First' - notice how she lifted "first woman in this office", right?

"اول" - توجه کنید که چگونه "اولین زن در این دفتر" را بلند کرد، درست است؟

So, everything's kind of flat to stress the word "first".

بنابراین، برای تاکید بر کلمه "اول" همه چیز به نوعی مسطح است.

Why?

چرا؟

You'll see, in a second.

در یک ثانیه خواهید دید

And what does she do?

و او چه می کند؟

How does she stress that word?

او چگونه بر این کلمه تأکید می کند؟

She goes up in pitch.

او به زمین می رود.

She is all the way down here, "but while I may be the first woman in this

او تا اینجا پایین است، "اما با اینکه من ممکن است اولین زن در این

office" - goes back to the same tone.

دفتر باشم" - به همان لحن باز می گردد.

"But while I may be the first woman in this office, I will not be the last".

"اما در حالی که من ممکن است اولین زن در این دفتر باشم، آخرین نفر نخواهم بود."

Boom.

رونق.

"I will not be the last".

"من آخرین نفر نخواهم بود".

"not", "last" - these are the key words here.

"نه"، "آخرین" - اینها کلمات کلیدی در اینجا هستند.

"I will not be the last".

"من آخرین نفر نخواهم بود".

"I will not be the last".

"من آخرین نفر نخواهم بود".

So even though the pitch doesn't change much here, she uses length to emphasize

بنابراین، حتی اگر زمین در اینجا تغییر چندانی نمی‌کند، او از طول برای تاکید بر

those words and to move the idea forward, which is what happens in the speech.

آن کلمات و پیشبرد ایده استفاده می‌کند، چیزی که در سخنرانی اتفاق می‌افتد.

She keeps moving the idea forward using the key words: "first", "not last", right?

او با استفاده از کلمات کلیدی: "اول"، "نه آخرین"، ایده را به جلو می برد، درست است؟

If we only take those key words, we can make sense of

اگر فقط آن کلمات کلیدی را در نظر بگیریم ، می‌توانیم

what it is that she's saying.

آنچه را که او می‌گوید، درک کنیم.

"I will not be the last".

"من آخرین نفر نخواهم بود".

"Because every little girl..."

"زیرا هر دختر کوچک ..." "

"Because" - very reduced; "because", cause that's not important, so we

زیرا" - بسیار کاهش یافته است. "زیرا"، زیرا این مهم نیست، بنابراین ما

practically don't hear any vowels here.

عملاً هیچ مصوتی در اینجا نمی شنویم.

"Because every little girl".

"چون هر دختر کوچک".

Now, see how she skipped the word "little".

حال، ببینید که او چگونه از کلمه "کم" صرف نظر کرد.

Not that it's not important, it's not as important as "girl", right?

نه اینکه مهم نیست، به اندازه "دختر" مهم نیست، درست است؟

Even though it's like a word with mostly consonants, she still stressed

با اینکه مثل کلمه ای است که اکثراً صامت دارد، باز هم بر

it, she still dragged it: "every little girl", "girl", "girl".

آن تأکید می کرد، همچنان آن را می کشید: «هر دختر کوچک»، «دختر»، «دختر». به

Notice the transition between the 'g' and the 'ir' and the 'l'.

انتقال بین "g" و "ir" و "l" توجه کنید.

"girl".

"دختر".

"Because every little girl".

"چون هر دختر کوچک".

"...watching tonight..."

"...تماشای امشب..."

"Watching tonight".

"تماشای امشب".

"Watching tonight".

"تماشای امشب".

Now, she starts emphasizing almost every single word.

اکنون، او شروع به تأکید تقریباً بر تک تک کلمات می کند.

And that's what we do in speeches when we want to get to the main point.

و این همان کاری است که ما در سخنرانی ها انجام می دهیم که می خواهیم به اصل مطلب برسیم.

You start slowing down, taking more pauses, and almost stressing every

شما شروع به کاهش سرعت می کنید، مکث های بیشتری می کنید و تقریباً روی تک

single word, except for the function words - the words that don't matter.

تک کلمات تأکید می کنید، به جز کلمات کاربردی - کلماتی که اهمیتی ندارند.

"Watching tonight", notice what you did here with 'tonight', where

"تماشای امشب"، توجه کنید که در اینجا با "امشب" چه کردید، جایی که

the T is aspirated - 'tonight'.

T آسپیره شده است - "امشب".

And the final T is kinda like swallowed or nasalized almost.

و T نهایی تقریباً مانند بلعیده یا بینی است.

"Watching tonight", 'tonight', they don't sound the same.

«امشب تماشا»، «امشب»، صداهای مشابهی ندارند.

"...sees that this is a country of possibilities."

"... می بیند که اینجا کشور احتمالات است."

'sees' - high E, 'sees'.

"می بیند" - E بالا، "می بیند".

Again, she takes her time: "...that this is a country of possibilities"

او دوباره وقت خود را می گیرد: "... که این کشور احتمالات است"

- punching the stressed words.

- مشت زدن به کلمات تاکید شده.

"that this", so 'that' is short, "that this is a".

«که این»، پس «آن» کوتاه است، «این یک است».

'i-zuh', 'i-zuh' - reduced.

'i-zuh'، 'i-zuh' - کاهش یافته است.

"country 'uhv' possibilities", right?

"امکانات "uhv" کشور، درست است؟

So, 'this', 'country', 'possibilities'.

بنابراین، "این"، "کشور"، "امکانات".

All the rest of the words, they don't really matter.

بقیه کلمات، آنها واقعاً مهم نیستند.

They're there, they don't really matter, they're reduced.

آنها آنجا هستند، آنها واقعاً مهم نیستند، آنها کاهش یافته اند.

"that this is a country of possibilities".

"این کشور از امکانات است".

'paa' - A as in 'father', 'possibilities'.

"paa" - A مانند "پدر"، "احتمالات".

"And to the children..."

«و به بچه ها...» «

"And to the children".

و به بچه ها».

So again, "every little girl", "and to the children" - so

بنابراین دوباره، "هر دختر کوچک"، "و به کودکان" - بنابراین

'children' is stressed here.

"کودکان" در اینجا استرس دارد.

So she starts with the individual, the 'girl', and then she goes broader - 'to

بنابراین او با فرد شروع می کند، "دختر"، و سپس به طور گسترده تر می رود - "به

children', so 'children' is stressed now.

کودکان"، بنابراین "کودکان" اکنون تحت استرس هستند.

t’th’, t’th’, t’th’; and t’th’, and t’th’, and t’th’.

t’th’، t’th’، t’th’; و t’th’، و t’th’، و t’th’.

"And to the children".

«و به بچه ها».

So here the pitch is a little higher than 'girl', "every little girl", because

بنابراین اینجا زمین کمی بالاتر از "دختر"، "هر دختر کوچک" است، زیرا

she's starting to build her argument.

او شروع به ساختن استدلال خود می کند.

And now she goes even one step further: "and to the children", right?

و حالا او حتی یک قدم جلوتر می رود : "و به بچه ها"، درست است؟

'chil', so the 'ch' is a little longer than usual; and the 'i', which is a short

'chil'، بنابراین 'ch' کمی طولانی تر از حد معمول است. و «i» که مصوت کوتاهی است

vowel, is a little longer than usual; and the L is longer: "into the children".

کمی بلندتر از حد معمول است. و L طولانی تر است: "به کودکان".

It's kind of like she's bathing in those words to make sure that people hear them.

مثل این است که او با آن کلمات حمام می کند تا مطمئن شود که مردم آنها را می شنوند.

"to the children".

"به بچه ها".

"...of our country".

"... کشور ما".

"Of our country".

"از کشور ما".

Now, it goes back to that formal, official tone: "of our country".

حالا به آن لحن رسمی و رسمی برمی گردد : «مملکت ما».

Again, every word is stressed here except for 'of' - "of our country".

باز هم در اینجا به هر کلمه تاکید می شود به جز "از" - "از کشور ما".

"...regardless of your gender".

"... صرف نظر از جنسیت شما".

"Regardless of your gender".

"بدون توجه به جنسیت".

"regardless" - 'luhs' 'luhs' - schwa - "regardless of your gender".

"بدون توجه" - 'luhs' 'luhs' - schwa - "بدون توجه به جنسیت شما".

"of your gender".

"از جنس شما".

'uhv your - it's kind of stressed - gender'.

"اوهو - این یک نوع استرس - جنسیت است".

She didn't say "of your a gender" [with 'gender' unstressed],

او نگفت "از جنسیت" [با "جنسیت" بدون تاکید]،

she wanted to emphasize this word as well - "of your gender".

او می خواست بر این کلمه هم تاکید کند - "از جنس شما".

"our country has sent you a clear message".

"کشور ما پیام روشنی برای شما ارسال کرده است."

"Our country has sent you a clear message".

"کشور ما پیام روشنی برای شما ارسال کرده است."

'sent you', 'sent you' - also notice the T here, like with...

"تو را فرستاد"، "تو را فرستاد" - همچنین به T در اینجا توجه کنید، مانند "

'tonight' - try to remember what was the word - 'tonight'.

امشب" - سعی کنید کلمه "امشب" را به خاطر بسپارید.

'sen[t] you', 'sen[t] you' - held, held inside the nose in a way.

'sen[t] you', 'sen[t] you' - نگه داشته شده، به نوعی در داخل بینی نگه داشته شده است.

"...has sent you a CLEAR MESSAGE" - stressed stressed.

"... برای شما یک پیام واضح ارسال کرده است " - تاکید کرد.

"Dream with ambition."

"رویا با جاه طلبی."

"Dream with ambition": 'with' is reduced, it's less important cause

«رویا همراه با جاه‌طلبی»: «با» کاهش می‌یابد، اهمیت کمتری دارد زیرا

we have 'dream' and 'ambition' - these are the keywords here.

«رویا» و «جاه‌طلبی» داریم - اینها کلمات کلیدی در اینجا هستند.

"Dream with ambition".

"رویا با جاه طلبی".

Now let's see where that goes.

حالا بیایید ببینیم به کجا می رسد.

"lead with conviction".

"با قاطعیت رهبری کنید".

"Lead with conviction".

"با قاطعیت رهبری کنید".

So she keeps the rhythm here.

بنابراین او ریتم را در اینجا حفظ می کند.

It really kind of like moves the message forward where the rhythm is

این واقعاً به نوعی پیام را به جلو می برد که در آن ریتم

the same, right, like short sentences.

یکسان است، درست، مانند جملات کوتاه.

"Lead with conviction".

"با قاطعیت رهبری کنید".

'conviction' - 'k'n' - schwa.

"محکومیت" - "k'n" - شوا.

k’n-vik-sh’n.

k’n-vik-sh’n.

"...and see yourselves in a way that others may not."

«...و خود را به گونه ای ببینید که دیگران نتوانند».

"And see yourselves in a way that others may not".

«و خود را به گونه‌ای ببینید که دیگران نبینند».

She has like that tone changes a little bit here.

لحن او در اینجا کمی تغییر می کند.

"And see yourself in a way that others may not" -

"و خود را به گونه ای ببین که دیگران نتوانند" -

still something is coming up, she's not done.

هنوز چیزی در راه است، او تمام نشده است.

"...simply because they've never seen it before".

"... صرفاً به این دلیل که قبلاً آن را ندیده اند".

Closing.

بسته شدن

"Simply because they've never seen it before": that's it, she's closing here.

«به سادگی چون قبلاً هرگز آن را ندیده‌اند »: همین است، او اینجا را می‌بندد.

Right?

درست؟

And think of what a profound sentence that is, right?

و به این فکر کنید که چه جمله عمیقی است، درست است؟

Like, people will always have something to say just because that's how they know

مثلاً، مردم همیشه چیزی برای گفتن خواهند داشت، فقط به این دلیل که آنها چیزها را اینگونه می دانند

things to be, but it shouldn't change how you operate, how you dream,

، اما این نباید نحوه عملکرد شما، رویاپردازی و

the vision that you have for yourself, because their opinions don't matter.

دیدگاهی که برای خود دارید را تغییر دهد، زیرا نظرات آنها اهمیتی ندارد.

Sounds familiar?

آشنا به نظر می رسد؟

"And see yourself in a way that others may not".

«و خودت را طوری ببین که دیگران نبینند».

So, you can't define yourself, according to what people think about you or what

بنابراین، شما نمی توانید خود را بر اساس آنچه مردم در مورد شما فکر می کنند یا آنچه

people think about what you should do and how you should behave,

مردم در مورد آنچه باید انجام دهید و چگونه باید رفتار کنید، تعریف کنید،

simply because they haven't seen it before.

صرفاً به این دلیل که قبلاً آن را ندیده اند.

"but know that we will applaud you every step of the way."

"اما بدانید که ما در هر قدم شما را تشویق خواهیم کرد."

And that is it, that is the main point: "and know that we will applaud you

و این همان است، نکته اصلی این است: "و بدانید که ما در هر قدم شما را تشویق خواهیم کرد

every step of the way", "every step of the way", "every step of the way"

"، "در هر مرحله از راه"، "هر قدم از راه"

- that's such a good phrase to know.

- این جمله خوبی است که بدانید.

Okay.

باشه.

Now let's listen to the whole thing once again, I'm going to play it and you just

حالا بیایید یک بار دیگر به کل آن گوش کنیم، من آن را می نوازم و شما فقط

follow her words, follow her intonation, follow her rhythm, and follow her courage.

کلمات او را دنبال کنید، لحن او را دنبال کنید، ریتم او را دنبال کنید و شجاعت او را دنبال کنید. بیا

Let's listen.

گوش بدهیم.

"But while I may be the first woman in this office, I will not be the last.

"اما در حالی که من ممکن است اولین زن در این دفتر باشم، آخرین نفر نخواهم بود.

Because every little girl watching tonight sees

زیرا هر دختر کوچکی که امشب تماشا می کند، می بیند

that this is a country of possibilities.

که اینجا کشوری از امکانات است.

And to the children of our country, regardless of your gender, our country

و برای فرزندان کشورمان، صرف نظر از جنسیت شما، کشور ما".

has sent you a clear message: Dream with ambition, lead with conviction,

پیام روشنی برای شما فرستاده است: با جاه طلبی رویاپردازی کنید، با اعتقاد رهبری کنید

and see yourselves in a way that others may not, simply because they've never

و خود را به گونه ای ببینید که دیگران ممکن است آن را نبینند، فقط به این دلیل که

seen it before, but know that we will applaud you every step of the way."

قبلاً آن را ندیده اند، اما بدانید که ما در هر مرحله از راه شما را تشویق خواهیم کرد."

So much hope.

خیلی امید

And I don't even live in the United States!

و من حتی در ایالات متحده زندگی نمی کنم!

Okay, let me know in the comments what you think and how you feel,

بسیار خوب، در نظرات به من بگویید که چه فکری می کنید و چه احساسی دارید

and I hope you enjoyed it.

و امیدوارم از آن لذت برده باشید.

And I will see you in the next video.

و در ویدیوی بعدی شما را خواهم دید.

Bye.

خدا حافظ.