How to stop translating in your head: 5-steps to get stuck LESS and speak FASTER in English

Hey, what's up, it's Hadar and this is the Accent's Way. And today we're going to talk about how to stop

هی، چه خبر، این هادار است و این راه لهجه است. و امروز می خواهیم در مورد اینکه چگونه

translating in your head when you're speaking English. So, you know this thing when you start a conversation and then a thought comes up,

وقتی انگلیسی صحبت می کنید، ترجمه را در ذهن خود متوقف کنید، صحبت خواهیم کرد. بنابراین، وقتی مکالمه ای را شروع می کنید و سپس فکری به ذهنتان خطور می کند، این را می دانید،

but it comes up in your native tongue. So you need to start translating it in your head before you start speaking

اما به زبان مادری شما مطرح می شود. بنابراین باید قبل از شروع به صحبت کردن، ترجمه آن را در ذهن خود شروع کنید،

So you think about the words in your native tongue, And then you start

بنابراین به کلمات زبان مادری خود فکر می کنید، و سپس شروع به

translating it looking for the words.

ترجمه آن می کنید و به دنبال کلمات می گردید.

I mean you have all these things that you need to do thinking about how you structure the sentence. I mean, this is so time-consuming.

منظورم این است که شما همه این موارد را دارید که باید با فکر کردن در مورد ساختار جمله انجام دهید. منظورم این است که این خیلی وقت گیر است.

This is really time-consuming:

این واقعا وقت گیر است:

translating and then retrieving. Anyway,

ترجمه و سپس بازیابی. به هر حال،

even without translating it takes time to retrieve the words and think about how to structure the sentence and to add to that the

حتی بدون ترجمه، بازیابی کلمات و فکر کردن در مورد چگونگی ساختار جمله و اضافه کردن ترجمه به آن زمان می برد

translation. I mean, no wonder you get stuck.

. منظورم این است که تعجبی ندارد که شما گیر کرده اید.

So, as you start speaking and as you start practicing your pronunciation and your speaking

بنابراین، همانطور که شروع به صحبت می کنید و شروع به تمرین تلفظ و صحبت کردن خود می کنید،

you also need to train yourself to start thinking in English. So, you're basically

همچنین باید خود را آموزش دهید تا به انگلیسی فکر کنید. بنابراین، شما اساساً

limiting the mind's capacity to experience complex and

ظرفیت ذهن را برای تجربه افکار پیچیده و

and

varied thoughts, which is okay, but what you're doing is you're

متنوع محدود می‌کنید، که اشکالی ندارد، اما کاری که انجام می‌دهید این است که

starting to get into the habit of just thinking in English because when that happens you do not have to

عادت دارید فقط به زبان انگلیسی فکر کنید، زیرا وقتی این اتفاق می‌افتد، این کار را نمی‌کنید.

translate your words in your head when speaking.

هنگام صحبت کردن باید کلمات خود را در ذهن خود ترجمه کنید.

So, I'm going to share with you 5 things that you can start doing as of today to help you stop translating

بنابراین، من قصد دارم 5 کاری را با شما به اشتراک بگذارم که می توانید از امروز انجام دهید تا به شما کمک کند ترجمه

the words in your head. The first thing is to train yourself to think in English

کلمات را در ذهن خود متوقف کنید. اولین چیز این است که خود را آموزش دهید تا به زبان انگلیسی فکر کنید

what I want you to do is to set a timer every single day for five minutes for five minutes

آنچه من می خواهم انجام دهید این است که هر روز یک تایمر به مدت پنج دقیقه به مدت پنج دقیقه تنظیم کنید،

let's start with five minutes, like any meditation practice. And

بیایید مانند هر تمرین مدیتیشن با پنج دقیقه شروع کنیم. و

what I want you to do is to sit down and to think in English. I know it seems funny and

کاری که از شما می خواهم این است که بنشینید و به انگلیسی فکر کنید. می دانم که خنده دار و

probably very boring

احتمالاً بسیار خسته کننده به نظر می رسد،

but

اما

every time you go back to your native tongue every, every time a thought comes in, you need to go back and think it in

هر بار که هر بار به زبان مادری خود باز می گردید، هر بار که فکری به ذهنتان خطور می کند، باید برگردید و به

English. So, you can start by observing whatever is around you, you know,

زبان انگلیسی فکر کنید. بنابراین، می‌توانید با مشاهده هر چیزی که در اطرافتان است شروع کنید، می‌دانید،

like thinking about that you can start by thinking about what you need to do a little later on, what happened to you today

مانند فکر کردن به این موضوع، می‌توانید با فکر کردن به کارهایی که باید انجام دهید کمی بعد شروع کنید، امروز چه اتفاقی برای شما افتاده است،

but everything that is going on in your head is in English.

اما هر چیزی که در ذهن شما می‌گذرد به انگلیسی.

If you're missing a word then try to think about it differently try to think about something else try to retrieve the word.

اگر کلمه ای را گم کرده اید، سعی کنید به طور متفاوتی در مورد آن فکر کنید، سعی کنید در مورد چیز دیگری فکر کنید و سعی کنید کلمه را بازیابی کنید.

Take your time.

راحت باش.

So, enjoy the fact that you have five minutes and if all you need to do is to

بنابراین، از این واقعیت لذت ببرید که پنج دقیقه فرصت دارید و اگر تنها کاری که باید انجام دهید این است که

retrieve words and to think about the right words then do it, but do it every single day. Be intentional about it.

کلمات را بازیابی کنید و به کلمات مناسب فکر کنید، این کار را انجام دهید، اما این کار را هر روز انجام دهید. در مورد آن عمدی داشته باشید.

Make sure you don't skip a day and you don't have any distractions, right?

مطمئن شوید که یک روز را از دست نمی دهید و هیچ مزاحمتی ندارید، درست است؟

And you're only thinking in English.

و شما فقط به انگلیسی فکر می کنید.

I mean, yeah, speaking is the most important thing

منظورم این است که بله، صحبت کردن مهمترین چیز است،

but right now we're focusing on one very specific thing

اما در حال حاضر ما بر روی یک چیز بسیار خاص تمرکز می کنیم

which is the act of translating the words in your head or translating the ideas and the thoughts,

که عبارت است از ترجمه کلمات در ذهن شما یا ترجمه ایده ها و افکار،

okay.

So, start by training yourself to think in English.

بسیار خوب.

بنابراین، با آموزش تفکر به زبان انگلیسی شروع کنید.

You can expand on that and then do it on the bus or when when you're waiting for someone or even when you're on

می‌توانید آن را گسترش دهید و سپس در اتوبوس یا زمانی که منتظر کسی هستید یا حتی وقتی در

Instagram and you're seeing something so try to think about it in English, like what would you say?

اینستاگرام هستید و چیزی را می‌بینید، آن را انجام دهید، بنابراین سعی کنید به انگلیسی درباره آن فکر کنید، مثلاً چه می‌گویید؟

What is your reaction to this person's picture, right?

واکنش شما به عکس این شخص چیست، درست است؟

So, so, think about it, think about how you would talk about it in English,

بنابراین، در مورد آن فکر کنید، به این فکر کنید که چگونه در مورد آن به زبان انگلیسی صحبت می کنید،

but you've got to train yourself to think in English. The next thing you can do is simulate conversations in your head.

اما باید خود را آموزش دهید که به زبان انگلیسی فکر کنید. کار بعدی که می توانید انجام دهید این است که مکالمات را در ذهن خود شبیه سازی کنید.

So, come up with a certain situation.

بنابراین، با یک موقعیت خاص بیایید.

It could be a real situation that just happened to you or that you're anticipating or you can make up a situation,

این می تواند یک موقعیت واقعی باشد که به تازگی برای شما اتفاق افتاده است یا آن را پیش بینی می کنید یا می توانید موقعیتی را ایجاد کنید، بسیار

okay, and

خوب، و

create a conflict of some sort in your head and have that conversation in your head in English between two people,

نوعی درگیری در ذهن خود ایجاد کنید و آن مکالمه را در ذهن خود به زبان انگلیسی بین دو نفر انجام دهید.

between you and your mom, or you and your friend, or you and your teacher,

بین شما و مادرتان، یا شما و دوستتان، یا شما و معلمتان،

or your teacher and another student or

یا معلمتان و دانش آموز دیگری یا

whatever you want, like enjoy it, have fun, but create those conversations in your head.

هر چیزی که می خواهید، مثلاً از آن لذت ببرید، لذت ببرید، اما این گفتگوها را در ذهن خود ایجاد کنید.

It's okay that you're not yet speaking,

اشکالی ندارد که شما هنوز صحبت نمی کنید،

you're just training yourself to think and think and think about different things in English.

فقط به خودتان آموزش می دهید که به زبان انگلیسی فکر کنید و به چیزهای مختلف فکر کنید.

And because it's only in your head, then you're probably less judgmental and have more freedom to

و چون این فقط در ذهن شماست، پس احتمالا کمتر قضاوت کننده هستید و آزادی بیشتری برای

express

بیان

yourself because when we speak it's a little different then we become more self conscious about how we sound or

خود دارید، زیرا وقتی صحبت می کنیم کمی متفاوت است، در این صورت نسبت به صدای خود آگاه تر می شویم یا در

about the fact that we get stuck and in our head we get stuck a little less.

مورد این واقعیت که گیر کرده ایم. سر ما کمی کمتر گیر می کنیم.

So, enjoy it, right, enjoy it and feel like hey, I'm two fluent in my head.

بنابراین، از آن لذت ببرید، درست است، از آن لذت ببرید و احساس کنید هی، من دوتا در ذهنم مسلط هستم.

Now, the next thing you can do that is very very helpful is to speak up your stream of thoughts,

حالا، کار بعدی که می توانید انجام دهید و بسیار مفید است این است که جریان افکار خود را بیان کنید، بسیار

okay. So it's not no longer just thinking it but thinking and speaking at the same time.

خوب. بنابراین دیگر فقط فکر کردن نیست، بلکه فکر کردن و صحبت کردن هم زمان نیست.

So, for example, you're driving your car and you're like "oh

بنابراین، برای مثال، شما در حال رانندگی با ماشین خود هستید و مانند "اوه،

there is a red light right now." You're actually speaking it not just thinking

الان چراغ قرمز است." شما در واقع این را بیان می کنید نه فقط فکر می کنید

"there is a red light right now I should pull over

"الان یک چراغ قرمز وجود دارد که باید

look at this traffic. I'm never gonna get home in time. I'm so hungry,

به این ترافیک نگاه کنم. من هرگز به موقع به خانه نمی رسم. من خیلی گرسنه هستم،

I only ate an apple in a tomato today.

فقط یک سیب در گوجه فرنگی خوردم. امروز

Look at this person

به این شخص نگاه کن که

singing to himself.

برای خودش آواز می خواند.

What is up with him?" This is me driving, right?

چه خبر است؟" این من رانندگی می کنم، درست است؟

Okay, so you get the point. So, you're driving and you're thinking and speaking at the same time. slowly.

خوب پس متوجه موضوع شدید بنابراین، شما در حال رانندگی هستید و همزمان فکر می کنید و صحبت می کنید. به آرامی

It can be like random thoughts. You don't need to make any sense

می تواند مانند افکار تصادفی باشد. شما نیازی به هیچ منطقی ندارید،

but right now you're starting to connect your thoughts,

اما در حال حاضر شروع به اتصال افکار خود می کنید،

right.

درست است.

You're starting to connect thinking and speaking at the same time without the pressure of doing it in conversation,

شما در حال شروع به ارتباط فکر کردن و صحبت کردن به طور همزمان بدون فشار انجام دادن آن در مکالمه هستید،

without the pressure of speaking about something very specific or, or

بدون فشار صحبت کردن در مورد چیزی بسیار خاص یا، یا

building an argument or

ایجاد یک بحث یا

saying something more complex,

گفتن چیز پیچیده تر،

okay Just your train of thought that is delivered through your mouth out

خوب فقط رشته فکر شما که از طریق دهان شما

to the car or the room or but but make sure that you're alone.

به ماشین یا اتاق منتقل می شود یا اما مطمئن شوید که تنها هستید.

Okay, the next thing is less of a practice but more of the mindset change. If you know anything about me

بسیار خوب، چیز بعدی کمتر تمرین است، اما بیشتر تغییر ذهنیت است. اگر چیزی در مورد من می دانید، می

you know that I always like to talk about how you need to change the way you think about English and how you

دانید که من همیشه دوست دارم در مورد اینکه چگونه باید طرز فکر خود را در مورد انگلیسی تغییر دهید و اینکه چگونه

see yourself as a non-native speaker in order to improve your

خود را به عنوان یک زبان مادری غیر بومی می بینید، صحبت کنم تا

confidence and your

اعتماد به نفس و

fluency and how free you feel when you communicate in English.

تسلط شما را افزایش دهید و چقدر آزاد هستید. وقتی به زبان انگلیسی ارتباط برقرار می کنید احساس کنید.

So, the one thing you need to understand when you switch from

بنابراین، تنها چیزی که هنگام تغییر از

translating in your head and in general when you speak English is

ترجمه در ذهن خود و به طور کلی وقتی انگلیسی صحبت می کنید باید درک کنید این است

that you need to accept the gap. You need to accept the gap between how you express yourself in your native tongue

که باید شکاف را بپذیرید. شما باید شکاف بین نحوه بیان خود در زبان مادری خود

and how you express yourself in English, especially when you think in English and then speak right away, right.

و نحوه بیان خود را به زبان انگلیسی بپذیرید، به خصوص زمانی که به انگلیسی فکر می کنید و بلافاصله صحبت می کنید، درست است.

It's going to be limited. It's not going to be as rich and

قرار است محدود شود. این به اندازه

expressive as it in your native tongue and THAT IS OKAY. That's the only way to learn.

زبان مادری شما غنی و گویا نخواهد بود و این اشکالی ندارد. این تنها راه یادگیری است.

That's the only way to start expending your abilities. That's the only way to

این تنها راه برای شروع به خرج دادن توانایی های خود است. این تنها راه برای

to make more words available,

در دسترس قرار دادن کلمات بیشتر است، بسیار

okay, for you and

خوب، برای شما

and it's just how it is. So, when you resist it when you feel like oh, no, that's not good

و همینطور است. بنابراین، وقتی در مقابل آن مقاومت می کنید وقتی احساس می کنید که اوه، نه، این خوب نیست،

I'm supposed to be better by now or I'm supposed to be as fluent as this person or that person

من باید تا الان بهتر شده باشم یا به اندازه این شخص یا آن شخص مسلط باشم،

I mean that doesn't help you and it definitely doesn't advance you, right? It's only holding you back.

منظورم این است که به شما کمکی نمی کند و قطعاً شما را پیش نمی برد، درست است؟ این فقط شما را عقب نگه می دارد.

So, once you let go of that and you accept that it's not going to be the same then you are

بنابراین، هنگامی که آن را رها کردید و پذیرفتید که اینطور نخواهد بود، آنگاه

ready to really learn and to apply all the things that you want to apply. Now,

آماده هستید که واقعاً یاد بگیرید و همه چیزهایی را که می خواهید اعمال کنید، به کار ببرید. حالا،

the fifth thing is a challenge but a fun challenge because once you start doing it

نکته پنجم یک چالش است اما یک چالش سرگرم‌کننده، زیرا وقتی شروع به انجام آن می‌کنید،

I mean it's not going to be simple at first, but once you start doing it

منظورم این است که در ابتدا ساده نیست، اما وقتی شروع به انجام آن کنید،

you will see the amazing impact it has on the immediacy of the words and your

تأثیر شگفت‌انگیز آن را روی بی‌واسطگی کلمات و کلمات خواهید دید.

communication in English without translating and that is

ارتباط شما به زبان انگلیسی بدون ترجمه و این

improvisation,

بداهه است،

when you improvise in English. What does that mean?

زمانی که به زبان انگلیسی بداهه می گویید. معنی آن چیست؟

So, when I was in school when I was in acting school, we had improv classes. Now

بنابراین، زمانی که من در مدرسه بودم، زمانی که در مدرسه بازیگری بودم، کلاس های بهبود داشتیم. حالا

I dreaded those classes because you have to come up with an idea and do it right away

من از آن کلاس‌ها می‌ترسیدم، زیرا باید ایده‌ای به ذهنم برسد و فوراً آن را انجام بدهی

Anyway, even in my native tongue, it would feel strange and awkward for me. I'm not I'm not spontaneous

. من خودجوش نیستم،

I need to plan things out. I need to be ready

باید برای همه چیز برنامه ریزی کنم. من باید آماده باشم باید

I need to be perfect and then I can do it and then I'm super proud and happy and but if I'm not prepared or

کامل باشم و سپس می توانم این کار را انجام دهم و سپس فوق العاده مغرور و خوشحال هستم و اما اگر آماده نباشم یا

I'm I'm caught off guard or I'm doing something that is not my strength

غافلگیر شده باشم یا کاری انجام می دهم که قدرت من نیست

I feel terrible, like I don't feel safe

من احساس وحشتناکی می کنم، مثل اینکه احساس امنیت نمی کنم،

but I took these classes as an opportunity to step out of my comfort zone and

اما از این کلاس ها به عنوان فرصتی استفاده کردم تا از منطقه راحتی خود خارج شوم و

improve the skill.

مهارت را بهبود بخشم.

But I noticed that it was a lot harder for me to improvise in English than it was for me to improvise in

اما متوجه شدم که بداهه نوازی به زبان انگلیسی برای من بسیار سخت تر از بداهه نوازی به

my native tongue, in Hebrew. And I really struggled with that and I tried to explain it to my friends who were

زبان مادری ام، به زبان عبری است. و من واقعاً با آن مشکل داشتم و سعی کردم آن را برای دوستانم که

native speakers and it was kind of hard for me to tell them that the words are not or not in my gut,

بومی زبان بودند توضیح دهم و برایم سخت بود که به آنها بگویم که کلمات در دل من نیستند یا نیستند،

they're not in my head all the time. So, it was hard for me to think that but

آنها در ذهن من نیستند. زمان. بنابراین، فکر کردن به آن برای من سخت بود، اما در

I did get better at it. It did become easier and this is where I realized. Hey, I'm not only

آن بهتر شدم. ساده تر شد و اینجا بود که فهمیدم. سلام، من نه تنها

better at improvising in English, but everything becomes quicker,

در بداهه نوازی به زبان انگلیسی بهتر هستم، بلکه همه چیز سریعتر می شود،

okay, everything is a lot easier. So, it helped me not only in my improv classes, but also in speaking.

خوب، همه چیز بسیار آسان تر است. بنابراین، نه تنها در کلاس های بهبودی، بلکه در صحبت کردن نیز به من کمک کرد.

So what can you do?

پس چه کاری می توانید انجام دهید؟

First of all,

اول از همه،

if you have English improv classes around you then go ahead and get out of your comfort zone and

اگر کلاس های بهبود زبان انگلیسی در اطراف خود دارید، ادامه دهید و از منطقه راحتی خود خارج شوید و

enroll in one of those courses and just just or go to one class and see how it feels, okay.

در یکی از آن دوره ها ثبت نام کنید و فقط یا به یک کلاس بروید و ببینید چه احساسی دارد، خوب. به شما می‌گویم که

It's going to feel scary,

احساس ترسناکی می‌کند،

I'm telling you, but it but once you're done, you'll also feel very very accomplished and you'll be like, hey

اما وقتی کارتان تمام شد، احساس می‌کنید که بسیار عالی هستید و اینطور خواهید بود، هی

I did it, and it's something to tell your friends. So, a few things you can do on your own. You can

من این کار را کردم، و این چیزی است که باید به دوستانتان بگویید. بنابراین، چند کار که می توانید به تنهایی انجام دهید. می توانید

look at a dialogue or a book and

به یک دیالوگ یا کتاب نگاه کنید و

start reading the beginning of the sentence and instead of finishing it you can just finish it on your own, right. So,

شروع به خواندن ابتدای جمله کنید و به جای اینکه آن را تمام کنید، می توانید آن را به تنهایی تمام کنید، درست است. بنابراین،

continue it in any direction that you want. It can be completely

آن را در هر جهتی که می خواهید ادامه دهید. می تواند کاملا

non-realistic, it can be something concrete. It can be whatever you want,

غیر واقعی باشد، می تواند چیزی ملموس باشد. میتونه هر چی بخوای باشه،

right, but you finish it and you have to think fast and you can't take any pauses,

درسته، اما تو تمومش میکنی و باید سریع فکر کنی و نمیتونی مکث کنی،

okay. So, this is a really cool exercise and I've done it with a few of my students.

باشه. بنابراین، این یک تمرین بسیار جالب است و من آن را با چند نفر از دانش آموزانم انجام داده ام.

So, you start a sentence and then you just finish it the way you want to finish it and and again do it alone.

بنابراین، شما یک جمله را شروع می کنید و سپس آن را همانطور که می خواهید تمام کنید و دوباره آن را به تنهایی انجام می دهید.

So, even if it's stupid, no one sees it, okay. Another thing you can do is play the ABC-game.

بنابراین، حتی اگر احمقانه باشد، هیچ کس آن را نمی بیند، باشه. کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که بازی ABC را انجام دهید.

So, you look at the alphabet and then you look at the letter A and you need to say a sentence with the letter A,

بنابراین، شما به الفبا نگاه می کنید و سپس به حرف A نگاه می کنید و باید یک جمله با حرف A بگویید و

and then the next sentence should start with the letter B, and then the letter C,

سپس جمله بعدی باید با حرف B شروع شود و سپس حرف C و

so on and so forth. And you need to, you can think about it in advance and it needs to be related,

غیره و غیره. . و شما نیاز دارید، می توانید از قبل در مورد آن فکر کنید و باید مرتبط باشد،

okay. The second sentence that starts with the letter B needs to be a continuation of the first sentence of sentence A.

خوب. جمله دوم که با حرف B شروع می شود باید ادامه جمله اول جمله A باشد.

Okay, that's it. These are the five things that you can start doing as of today that will help you stop

باشه، همین. این پنج کاری است که می‌توانید از امروز انجام دهید و به شما کمک می‌کند

translating in your head

every time you speak in English. Okay, that's it. Thank you so much for watching.

هر بار که به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید، در ذهن خود ترجمه نکنید. باشه همین. از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم.

Let us know in the comments below what are the things that you are doing that help you stop translating?

در نظرات زیر به ما اطلاع دهید که چه کارهایی انجام می دهید که به شما کمک می کند ترجمه را متوقف کنید؟

in your head every time you speak in English. If you liked this video consider subscribing and share it with your friends. Thank you

هر بار که به زبان انگلیسی صحبت می کنید در ذهن شما اگر این ویدیو را دوست داشتید، عضو شوید و آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

so much for watching and I'll see you next week in the next video.

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و هفته آینده شما را در ویدیوی بعدی می بینم.