3 Things Successful English Learners Do Differently

How come some English learners engage themselves in conversations rather easily?

چگونه ممکن است برخی از زبان آموزان انگلیسی به راحتی خود را در مکالمات شرکت کنند؟

They get the job of their dreams in English, they make friends,

آنها شغل رویاهای خود را به زبان انگلیسی بدست می آورند، دوست پیدا می کنند

and ultimately, they feel very confident and comfortable in English.

و در نهایت در انگلیسی احساس اعتماد به نفس و راحتی می کنند.

While other learners, no matter how much time they spent learning,

در حالی که سایر یادگیرندگان، مهم نیست که چقدر زمان صرف یادگیری کرده‌اند،

they try out the newest strategies, they still feel like they're stuck

جدیدترین استراتژی‌ها را امتحان می‌کنند، همچنان احساس می‌کنند که

in an endless loop of frustration.

در یک حلقه بی‌پایان ناامیدی گیر کرده‌اند.

What is the difference between learner one and learner two?

تفاوت بین یادگیرنده یک و یادگیرنده دو چیست؟

The resources are the same, the language is the same.

منابع یکی است، زبان همان است.

So how come one person's experience is so significantly different than another's?

پس چگونه می شود که تجربه یک نفر به طور قابل توجهی با تجربه دیگری متفاوت است؟

In this video, I'm going to talk about what makes a successful learner.

در این ویدیو قصد دارم در مورد اینکه چه چیزی یک یادگیرنده موفق می کند صحبت کنم.

Over the last 15 years, I've worked with thousands and thousands of

در طی 15 سال گذشته، من با هزاران و هزاران

students in person and online from all different backgrounds, and I've

دانش آموز به صورت حضوری و آنلاین از همه زمینه های مختلف کار کرده ام و

noticed three consistent traits that my most successful students have.

متوجه سه ویژگی ثابتی شده ام که موفق ترین دانش آموزان من دارند.

Those are not traits that they were born with – they were acquired.

اینها ویژگی هایی نیستند که با آن متولد شده اند - آنها اکتسابی بوده اند.

So, if you are interested in creating a much better and more fruitful experience

بنابراین، اگر شما علاقه مند به ایجاد یک تجربه بسیار بهتر و پربارتر

for yourself learning English, make sure you watch this video until the end.

برای خود در یادگیری زبان انگلیسی هستید، حتما این ویدیو را تا انتها تماشا کنید.

The first trait is thinking about their future self rather

اولین ویژگی این است که به آینده خود فکر می کنند

than their present self.

تا خود فعلی.

Let me explain.

You already know that for you to be able to acquire a new skill or learn

بگذار توضیح بدهم.

شما از قبل می دانید که برای اینکه بتوانید مهارت جدیدی را به دست آورید یا

something new, you have to spend time learning it and practicing it.

چیزی جدید یاد بگیرید، باید زمانی را صرف یادگیری و تمرین آن کنید.

Now, this requires consistency, determination, persistence.

اکنون، این مستلزم ثبات، عزم، پشتکار است.

And it's not easy, because we're human beings.

و این آسان نیست، زیرا ما انسان هستیم.

And when we try to do something that doesn't give us immediate reward,

و وقتی سعی می کنیم کاری انجام دهیم که پاداش فوری به ما نمی دهد،

like learning English, I mean, after speaking English for 30 minutes

مانند یادگیری زبان انگلیسی، منظورم این است که بعد از 30 دقیقه صحبت کردن به زبان انگلیسی

or speaking with someone else for 30 minutes, you're not gonna feel

یا صحبت با شخص دیگری به مدت 30 دقیقه،

immediate difference or improvement.

تفاوت یا پیشرفت فوری احساس نخواهید کرد.

You will have to do it over time, consistently for you to start feeling

شما باید این کار را در طول زمان انجام دهید تا به طور مداوم

the compound effect of your practice.

اثر مرکب تمرین خود را احساس کنید.

So this is why when you try to build that habit, or when you try

بنابراین به همین دلیل است که وقتی سعی می کنید آن عادت را ایجاد کنید، یا زمانی که سعی می کنید

to practice daily, what happens is that you start feeling uncomfortable.

روزانه تمرین کنید، چیزی که اتفاق می افتد این است که احساس ناراحتی می کنید.

And then there are all these feelings and thoughts of, "I don't feel like

و سپس تمام این احساسات و افکار وجود دارد، "من آن را دوست ندارم

it", "I don't wanna do this", "What's the point?", or "Maybe tomorrow".

"، "من نمی خواهم این کار را انجام دهم"، "چه فایده ای دارد؟"، یا "شاید فردا".

And that is your present self speaking to you.

و این خود فعلی شماست که با شما صحبت می کند.

Because at this point it just doesn't feel like something you wanna do.

زیرا در این مرحله احساس نمی‌کنید چیزی که می‌خواهید انجام دهید.

And usually, we listen to these voices.

و معمولاً ما به این صداها گوش می دهیم.

So we do a little bit, but we're not fully committed.

بنابراین ما کمی انجام می دهیم، اما به طور کامل متعهد نیستیم.

Or we do it for a little bit and then we stop, because the habit of not doing it

یا اندکی این کار را انجام می دهیم و بعد متوقف می شویم، زیرا عادت به انجام ندادن آن

is stronger than the habit of doing it.

قوی تر از عادت به انجام آن است.

However, when you think about your future self, when you imagine yourself

با این حال، زمانی که به آینده خود فکر می کنید، زمانی که خود را فردی با

a confident, successful speaker of English, that person feels good

اعتماد به نفس و موفق به زبان انگلیسی تصور می کنید، آن شخص

about speaking English, that person practices English or uses English daily.

از صحبت کردن به انگلیسی احساس خوبی دارد، آن شخص انگلیسی را تمرین می کند یا روزانه از انگلیسی استفاده می کند.

To be able to get there, you have to start somewhere.

برای اینکه بتوانید به آنجا برسید، باید از جایی شروع کنید.

I once saw this quote by Mel Robbins.

من یک بار این نقل قول از مل رابینز را دیدم.

Mel Robbins is an author and a speaker, and she wrote, "What can you do today

مل رابینز نویسنده و سخنران است و نوشته است: "امروز چه کاری می توانید انجام دهید

that your future self will thank you for?"

که آینده تان از شما تشکر کند؟"

And I always come back to this quote.

و من همیشه به این نقل قول باز می گردم.

Because it is so true.

چون خیلی درسته

Right now I don't feel like doing something.

در حال حاضر حوصله انجام کاری را ندارم.

But I know that if I do that thing that I know I need to do, my future

اما می‌دانم که اگر کاری را انجام دهم که می‌دانم باید انجام دهم،

self will thank me for it because I will turn that in my reality.

خود آینده‌ام به خاطر آن از من تشکر خواهد کرد زیرا آن را در واقعیت خود تغییر خواهم داد.

Do the things today that your future self does.

امروز کارهایی را انجام دهید که خود آینده شما انجام می دهد.

If that means speaking English every day, do that.

اگر این به معنای صحبت کردن هر روز انگلیسی است، این کار را انجام دهید.

If that means practicing and learning every day, you start doing it today.

اگر این به معنای تمرین و یادگیری هر روز است، از امروز شروع به انجام آن کنید.

Focus on your future self and not on your present self, and I guarantee

بر خود آینده خود تمرکز کنید نه بر خود فعلی خود، و من تضمین می کنم

that it will make your English learning experience so much better.

که تجربه یادگیری زبان انگلیسی شما را بسیار بهتر خواهد کرد.

The second trait of highly successful English learners is: not looking

دومین ویژگی زبان آموزان بسیار موفق انگلیسی این است:

at failure as proof for their incapability of achieving real fluency.

به شکست به عنوان دلیلی بر ناتوانی خود در دستیابی به تسلط واقعی نگاه نمی کنند.

Now, let me explain.

حالا بذار توضیح بدم

When I talk about failure, I often talk about making mistakes, and getting stuck

وقتی در مورد شکست صحبت می کنم، اغلب از اشتباه کردن، و اغلب گیر افتادن

often, and not progressing quickly enough.

و عدم پیشرفت سریع صحبت می کنم.

And a lot of times people use that as evidence, as proof for their worst

و بسیاری از اوقات مردم از آن به عنوان مدرک، به عنوان دلیلی برای بدترین

thoughts about themselves, right?

افکار خود در مورد خود استفاده می کنند، درست است؟

So if someone has a thought that their English is not good enough or

بنابراین، اگر کسی فکر کند که انگلیسی‌اش به اندازه کافی خوب نیست یا

that they will never be fluent, every time they get stuck or every time

هرگز مسلط نخواهد بود، هر بار که گیر می‌کند یا هر بار که

they make a mistake, they will use that as an opportunity to say, "See?

اشتباه می‌کند، از آن به عنوان فرصتی استفاده می‌کند تا بگوید: "می‌بینی؟

This is not working, I'm still not there.

این نیست؟ کار می کنم، من هنوز آنجا نیستم.

This is really hard."

این واقعاً سخت است."

Versus successful learners, that use failure as an

در مقابل یادگیرندگان موفق، که از شکست به عنوان

opportunity to grow and learn.

فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده می کنند.

And also they just see it as a natural part of the process.

و همچنین آنها آن را به عنوان بخشی طبیعی از فرآیند می بینند.

Because it is!

چون هست!

Learning a second language requires you to make mistakes and get stuck, and sometimes

یادگیری زبان دوم مستلزم این است که اشتباه کنید و گیر کنید و گاهی

embarrass yourself, and sometimes say the wrong thing, and sometimes feel

خود را خجالت زده کنید و گاهی حرف اشتباهی بزنید و گاهی احساس

uncomfortable and very vulnerable.

ناراحتی کنید و بسیار آسیب پذیر باشید.

Because you are exposing yourself in a language that you weren't

زیرا شما خود را به زبانی نشان می دهید که

born into, and that is okay.

در آن به دنیا نیامده اید و این اشکالی ندارد.

But if you use that, that natural element of learning a language, as proof for

اما اگر از آن عنصر طبیعی یادگیری زبان به عنوان دلیلی بر

your incompetence, then how will you ever feel good about this journey and how

بی کفایتی خود استفاده کنید، پس چگونه احساس خوبی نسبت به این سفر خواهید داشت و چگونه می

will you ever be able to break through?

توانید از آن عبور کنید؟

My students who were able to transform their English, they never

دانش آموزان من که توانستند زبان انگلیسی خود را تغییر دهند، هرگز

get hung up on those mistakes.

به این اشتباهات معطل نمی شوند.

They never feel like, "This is it.

آنها هرگز احساس نمی کنند، "این است.

This is how it's going to be from now until eternity."

از الان تا ابد اینگونه خواهد بود."

No, they understand it's just a stage in their development.

نه، آنها می‌دانند که این فقط مرحله‌ای از رشد آنهاست.

So don't get me wrong, both successful English learners and frustrated English

بنابراین اشتباه نکنید، هم زبان آموزان موفق انگلیسی و هم

learners, they both experience failure.

زبان آموزان ناامید، هر دو شکست را تجربه می کنند.

It's just how they go about it that matters.

این مهم است که آنها چگونه به این کار می پردازند.

It's what you make of it.

این چیزی است که شما از آن می سازید.

It's how you interpret it.

این طوری است که شما آن را تفسیر می کنید.

That is mindset.

این طرز فکر است.

And if you decide to obsess over it and to get frustrated and to beat yourself

و اگر تصمیم گرفتید روی آن وسواس داشته باشید و ناامید شوید و

up for all the things that don't work, instead of just saying, "Okay, let's try

به جای اینکه فقط بگویید "باشه،

better next time", then it will completely keep you stuck in the loop of frustration.

دفعه بعد بهتر تلاش کنیم" خود را به خاطر همه چیزهایی که نتیجه نمی دهند مورد ضرب و شتم قرار دهید. حلقه ناامیدی

So if you want to turn yourself into a successful learner, one of the biggest

بنابراین اگر می خواهید خود را به یک یادگیرنده موفق تبدیل کنید، یکی از بزرگترین

things that you need to change is how you perceive mistakes and how you perceive all

چیزهایی که باید تغییر دهید این است که چگونه اشتباهات را درک می کنید و چگونه همه

the things that you consider as failure.

چیزهایی را که به عنوان شکست در نظر می گیرید، درک می کنید.

The third and last trait, and maybe the most unexpected one, is that successful

سومین و آخرین ویژگی، و شاید غیرمنتظره ترین ویژگی، این است که

learners find joy in the process.

یادگیرندگان موفق از این فرآیند لذت می برند.

So many people believe that learning is hard, that learning is tedious,

بسیاری از مردم بر این باورند که یادگیری سخت است، یادگیری خسته کننده است،

that it's not supposed to be fun, that you have to just sit down

قرار نیست سرگرم کننده باشد، که باید بنشینید

and do the work and stick to it.

و کار را انجام دهید و به آن پایبند باشید.

And as soon as you're done, that's it, you know, you can go, you can feel good now.

و به محض اینکه کارتان تمام شد، همین است، می دانید، می توانید بروید، اکنون می توانید احساس خوبی داشته باشید.

But no.

اما نه.

This is something that we have learned maybe in school, maybe from past

این چیزی است که شاید در مدرسه یاد گرفته‌ایم، شاید از

traumatic experiences that we've had as kids learning with certain

تجربیات آسیب‌زای گذشته‌ای که در دوران کودکی با معلمان خاصی یاد گرفته‌ایم و

teachers, getting certain feedback.

بازخورد خاصی دریافت کرده‌ایم.

But the truth is, that it's not supposed to be hard, that it's not

اما حقیقت این است که قرار نیست سخت باشد، نباید

supposed to be boring, and that it's not supposed to be painful.

خسته کننده باشد و قرار نیست دردناک باشد.

Research shows that the brain retains information a lot better when it's

تحقیقات نشان می دهد که مغز اطلاعات را زمانی که

associated with a certain emotion.

با یک احساس خاص مرتبط باشد، بسیار بهتر حفظ می کند.

And of course, if it's a positive emotion, it's more likely that you're going

و البته، اگر این یک احساس مثبت باشد، به احتمال زیاد

to learn something more effectively.

چیزی را به طور موثرتری یاد خواهید گرفت.

So if your emotion, when you're learning English, is frustration

بنابراین، اگر احساس شما، هنگام یادگیری زبان انگلیسی، ناامیدی

and impatience, then you're probably not gonna learn effectively.

و بی حوصلگی باشد، احتمالاً نمی توانید به طور مؤثر یاد بگیرید.

Your brain is just not gonna remember the things that you're trying to learn.

مغز شما چیزهایی را که می خواهید یاد بگیرید را به خاطر نمی آورد.

It will, but probably not in the most optimal way.

این کار را انجام خواهد داد، اما احتمالاً نه به بهینه ترین روش.

So why not change the experience of learning?

پس چرا تجربه یادگیری را تغییر نمی دهیم؟

Because learning English has to be fun.

زیرا یادگیری زبان انگلیسی باید سرگرم کننده باشد.

It's not something that you have to do, and that you keep pushing it to the end

این کاری نیست که شما مجبور به انجام آن باشید، و

of the day because you don't wanna do it.

به دلیل اینکه نمی خواهید آن را انجام دهید، آن را تا پایان روز ادامه دهید.

It is something that you want to look forward to.

این چیزی است که شما می خواهید مشتاقانه منتظر آن باشید.

It is something that is designed to provoke curiosity and joy and development,

این چیزی است که برای برانگیختن کنجکاوی و شادی و پیشرفت،

personally and professionally.

شخصی و حرفه ای طراحی شده است.

This is how you learn effectively.

این روشی است که به طور موثر یاد می گیرید.

This is how English becomes not something that you have to do, but a

اینگونه است که انگلیسی به چیزی تبدیل نمی شود که باید انجام دهید، بلکه

tool to become a better person, really.

ابزاری برای تبدیل شدن به یک فرد بهتر است.

Because it opens doors and it offers you a world of knowledge.

زیرا درها را باز می کند و دنیایی از دانش را به شما عرضه می کند.

And if you look at it that way, and if you deliberately do things that

و اگر اینطور به قضیه نگاه کنید، و اگر عمداً کارهایی انجام دهید که

make you happy, then you are a lot more likely to stay consistent, to

شما را خوشحال می کند، احتمال اینکه ثابت قدم بمانید،

do the work, and to learn better.

کار را انجام دهید و بهتر یاد بگیرید، بسیار بیشتر است.

In my programs, we put so much emphasis on learning with joy.

در برنامه های من، ما تاکید زیادی بر یادگیری با لذت داریم.

We have fun exercises and assignments.

تمرینات و تکالیف سرگرم کننده ای داریم.

And the way the content is taught is supposed to get people curious and

و نحوه آموزش مطالب قرار است افراد را کنجکاو و

excited, and not bored and tired and sleepy and disappointed and confused.

هیجان زده کند و نه بی حوصله و خسته و خواب آلود و ناامید و سردرگم.

Because when you feel all those negative emotions, of course you're

زیرا وقتی تمام آن احساسات منفی را احساس می کنید، مطمئناً

not gonna wanna do it the next day.

نمی خواهید روز بعد آن را انجام دهید.

So, if right now you feel like your English practice is boring

بنابراین، اگر در حال حاضر احساس می کنید که تمرین انگلیسی شما حتی خسته کننده

or painful even, then change it.

یا دردناک است، آن را تغییر دهید.

Do something different.

کاری متفاوت انجام دهید

Try out different things, explore, challenge yourself,

چیزهای مختلف را امتحان کنید، کاوش کنید، خودتان را به چالش بکشید،

but do something different.

اما کاری متفاوت انجام دهید.

Because it doesn't need to feel hard, it needs to feel fun and exciting.

زیرا نیازی به احساس سختی ندارد، بلکه نیاز به احساس سرگرمی و هیجان دارد.

Now, don't get me wrong.

حالا اشتباه نکن

Successful English learners still struggle, and they fail.

زبان آموزان موفق انگلیسی هنوز با مشکل مواجه می شوند و شکست می خورند.

And they feel frustrated, and sometimes they feel like they're stuck in a plateau.

و احساس ناامیدی می کنند و گاهی احساس می کنند در فلات گیر کرده اند.

All of that is relevant for successful English learners.

همه اینها برای زبان آموزان موفق انگلیسی مرتبط است.

So it's not that they're more talented or anything like that.

بنابراین اینطور نیست که آنها استعداد بیشتری دارند یا چیزی شبیه به آن.

It's just that they have a different mindset that allows them to go through

فقط ذهنیت متفاوتی دارند که به آنها اجازه می دهد

this journey with success and to thrive.

این سفر را با موفقیت پشت سر بگذارند و پیشرفت کنند.

And if you've been feeling like your English is not enough, like you're

و اگر احساس می‌کردید که انگلیسی‌تان کافی نیست، مثل اینکه از

not enjoying the learning process, like you deserve better and more,

فرآیند یادگیری لذت نمی‌برید، لایق بهتر و بیشتر هستید،

then consider changing your mindset, and owning those three traits

پس در نظر داشته باشید که طرز فکرتان را تغییر دهید و خودتان این سه ویژگی را داشته باشید

yourself, because it is possible.

، زیرا ممکن است.

Now I wanna hear what you think.

حالا می‌خواهم نظر شما را بشنوم. به

What do you think sets successful English learners apart from

نظر شما چه چیزی زبان آموزان موفق انگلیسی را از

frustrated English learners?

زبان آموزان ناامید متمایز می کند؟

What would you add to that list?

چه چیزی را به آن لیست اضافه می کنید؟

Let me know in the comments and let's start a conversation.

در نظرات به من اطلاع دهید و بیایید گفتگو را شروع کنیم.

Thank you so much for watching this.

خیلی ممنون که این را تماشا کردید.

Again, if you enjoy this video, consider subscribing and sharing it.

باز هم، اگر از این ویدیو لذت می برید، اشتراک و اشتراک گذاری آن را در نظر بگیرید.

And definitely come check out my website at hadarshemesh.com.

و حتما بیایید وب سایت من به آدرس hadarshemesh.com را بررسی کنید.

You can also follow me on social media where I share daily lessons and tips.

همچنین می توانید من را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید که در آن درس ها و نکات روزانه را به اشتراک می گذارم.

Thank you so much for being here.

از اینکه اینجایی نهایت تشکر رو دارم.

And remember, it's all up to you.

و به یاد داشته باشید، همه چیز به شما بستگی دارد.

If you want to succeed in English, it's not too late.

اگر می خواهید در زبان انگلیسی موفق شوید، هنوز دیر نیست.

You can start today.

می توانید از امروز شروع کنید.

Have a beautiful, beautiful rest of the day.

بقیه روز زیبا و زیبایی داشته باشید.

And I'll see you next week in the next video.

و هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.