Afraid to make mistakes in English? WATCH THIS

- Hey guys, it's Hadar

- سلام بچه ها، این هادار است

and this is the Accent's Way.

و این راه لهجه است.

Today, I want to talk to you about

امروز می خواهم در مورد قدرت ارتباط با شما صحبت کنم

the power of communication.

.

And why it is so important to speak up

و چرا اینقدر مهم است که صحبت کنید

and express your opinion and thoughts,

و عقاید و افکار خود را بیان کنید،

even if you're making mistakes.

حتی اگر اشتباه می کنید.

Even if you're not perfect.

حتی اگر شما کامل نباشید. ما

As non-native speakers,

به عنوان غیر بومی

we are always afraid to speak and make mistakes.

همیشه از صحبت کردن و اشتباه کردن می ترسیم.

We are afraid that whatever we're gonna say

ما از این می ترسیم که هرچه می خواهیم بگوییم

is not gonna be right,

درست نباشد،

it's not gonna be perfect,

عالی نباشد،

it's not gonna sound great,

عالی به نظر نرسد

and people are going to judge us.

و مردم ما را قضاوت کنند.

These are the things

that go through our minds every time we speak.

اینها چیزهایی است

که هر بار که صحبت می کنیم در ذهن ما می گذرد.

Sometimes it's on the back-burner

گاهی اوقات آن را در پشت سوزان

and the need to communicate is stronger

و نیاز به برقراری ارتباط قوی تر

than the need to get it always right.

از نیاز به آن همیشه درست است.

But sometimes, the need to be perfect,

اما گاهی اوقات نیاز به کامل بودن،

the fear of making mistakes is stronger

ترس از اشتباه کردن قوی‌تر می‌شود

and then it prevents you from communicating.

و سپس مانع از برقراری ارتباط می‌شود. می‌خواهم

I want to read to you a line

خطی

from a letter I received from one of my followers.

از نامه‌ای که از یکی از فالوورهایم دریافت کرده‌ام را برای شما بخوانم.

"My problem is that I'm very shy

"مشکل من این است که بسیار خجالتی هستم

and if I cannot do something perfect,

و اگر نتوانم کاری عالی انجام دهم،

it feels like a failure."

احساس شکست می کنم."

So Rika, this is my answer to you

پس ریکا، این پاسخ من به شما

and to all of you who suffer

و همه شما که

from the 'being-perfect illness'.

از "بیماری کامل بودن" رنج می برید.

So, the first thing is perfection is overrated.

بنابراین، اولین چیز این است که کمال بیش از حد ارزیابی می شود.

Sometimes, people don't even notice your mistakes.

گاهی اوقات مردم حتی متوجه اشتباهات شما نمی شوند.

Sometimes, native speakers make mistakes as well

گاهی اوقات، سخنرانان بومی اشتباه می کنند،

because that's just how they speak.

زیرا آنها دقیقاً چگونه صحبت می کنند.

Well, you know what, that's just how we,

خوب، می دانید چیست، ما،

non-natives speakers, speak.

غیر بومی زبان ها، اینگونه صحبت می کنیم.

With slight grammar mistakes here and there

با اشتباهات گرامری جزئی اینجا و آنجا

and that's okay.

و این اشکالی ندارد.

Or even bigger grammar mistakes.

یا حتی اشتباهات گرامری بزرگتر.

The most important thing is to speak,

مهمترین چیز صحبت کردن است،

is to communicate.

برقراری ارتباط است.

Now, I want you to visualize this.

حالا، من از شما می خواهم این را تجسم کنید.

Think of this idea of perfection,

به این ایده کمال فکر کنید،

of perfection as your worst enemy,

کمال را به عنوان بدترین دشمن خود،

as your biggest competitor,

به عنوان بزرگترین رقیب خود،

as your nemesis, who is standing there around

به عنوان دشمن خود، که در گوشه گوشه ای ایستاده است و

the corner just waiting, waiting for you to fail.

منتظر شکست شماست.

Because every time you feed that monster,

زیرا هر بار که به آن هیولا غذا می دهید،

every time you decide not to speak,

هر بار که تصمیم می گیرید صحبت نکنید،

not to express your thoughts

افکار خود را بیان نکنید

because it's not fully articulated.

زیرا به طور کامل بیان نشده است.

Because every time you say no

زیرا هر بار که

to an interview, or a job offer,

به مصاحبه، یا پیشنهاد شغلی

or an invitation, because it requires English,

یا دعوت نامه نه می گویید، زیرا به زبان انگلیسی نیاز دارد،

and you are just not sure if your English is good enough

و مطمئن نیستید که آیا انگلیسی شما به اندازه کافی خوب است

or you're just afraid to speak,

یا فقط از صحبت کردن می ترسید،

then you're biggest enemy is winning,

پس بزرگ ترین هستید. دشمن برنده است

and you are losing.

و شما بازنده هستید.

This is failure.

این شکست است.

Not trying to say something and making a mistake.

تلاش نکردن برای گفتن چیزی و اشتباه کردن.

Not saying something and getting stuck.

چیزی نگفتن و گیر افتادن.

That's not failing, that's just practicing,

این شکست نیست، این فقط تمرین است،

that's just living.

فقط زندگی کردن است.

Even native speakers make mistakes, okay.

حتی افراد بومی نیز اشتباه می کنند، بسیار خوب.

And then it's okay,

و پس از آن اشکالی ندارد،

because that's your native tongue.

زیرا این زبان مادری شماست.

Stop being so judgemental, let go,

دست از قضاوت کردن بردارید، رها کنید،

lose this idea of perfection,

این ایده کمال را از دست بدهید، از

stop feeding the monster

غذا دادن به هیولا دست بکشید،

because then you are the only person who

زیرا در این صورت شما تنها کسی هستید که

is going to pay the price.

بهای آن را می پردازید. فرض

Let's say you're in a meeting

کنید در یک جلسه هستید

and you're sitting there

و آنجا نشسته اید

and you have something to say

و چیزی برای گفتن دارید

but you don't say it

اما آن را نمی گویید

because there is a word in it

زیرا کلمه ای در آن وجود دارد

that has an R and you're not sure how to say it.

که R دارد و مطمئن نیستید که چگونه آن را بگویید.

Or you know how to start

یا می دانید چگونه شروع کنید

but you are not sure how to finish

اما مطمئن نیستید که چگونه باید تمام کنید

and you keep quiet.

و سکوت می کنید.

What's gonna happen?

چه اتفاقی خواهد افتاد؟

Who's losing from this situation?

چه کسی از این وضعیت ضرر می کند؟

You are.

شما هستید.

Who's winning?

چه کسی برنده است؟

Everyone else.

Their shining, their expressing their thoughts,

باقی افراد.

درخشش آنها، بیان افکارشان،

their advancing.

پیشروی آنها.

If you don't speak up, if you don't speak out your thoughts,

اگر حرف نزنید، اگر افکارتان،

your opinions, your heart,

عقایدتان، قلبتان را به زبان نیاورید،

then you'll stay behind.

آن وقت عقب خواهید ماند.

Now look, I'm a non-native speaker

حالا ببینید، من یک غیر بومی هستم

and I know what it's like.

و می دانم که چگونه است.

I judge myself all the time.

من همیشه خودم را قضاوت می کنم.

I always listen to myself from the outside

من همیشه از بیرون به خودم گوش می دهم

and I'm like, Mm, you made a mistake here,

و می گویم، مام، تو اینجا اشتباه کردی،

Mm, that wasn't good enough.

مام، این به اندازه کافی خوب نبود.

But had I let this affect me and control me,

اما اگر اجازه می دادم این روی من تأثیر بگذارد و من را کنترل کند،

I would've never made so many videos teaching you.

هرگز این همه ویدیو برای آموزش شما نمی ساختم.

I would've never had a YouTube channel.

من هرگز یک کانال یوتیوب نداشتم.

I would've never succeeded as a speech coach,

من هرگز به عنوان یک مربی سخنرانی،

as an English coach

به عنوان یک مربی انگلیسی موفق نمی شدم

because I don't care about that.

زیرا به این موضوع اهمیت نمی دهم.

I don't care about the mistakes I make.

من به اشتباهاتی که مرتکب می شوم اهمیتی نمی دهم.

I mean, sometimes I get a comment

منظورم اینه که بعضی وقتا نظر میگیرم و

and I get offended a little bit,

یه ذره توهین میشم

and I was like, I get all defensive,

و اینطوری بودم که حالت دفاعی میگیرم

but that lasts, I don't know, two seconds,

ولی این دو ثانیه طول میکشه نمیدونم

and then I'm like F that, I don't care.

مهم نیست

Like, the large majority of my students

به عنوان مثال، اکثریت بزرگ دانش آموزان

and my followers appreciate what I have to say

و پیروان من از آنچه من برای گفتن دارم قدردانی می کنند

and they respect me

و به من احترام می گذارند

and that's what matters.

و این چیزی است که اهمیت دارد.

And it's the same thing for you.

و برای شما هم همینطوره

People are more interested in what you have to say

مردم بیشتر به آنچه می گویید علاقه مند هستند

than in the mistakes that you're making.

تا اشتباهاتی که مرتکب می شوید.

And if you come across a person who makes fun of you,

و اگر به فردی برخورد کردید که شما را مسخره می کند، در حال

who is judging you, who keeps pointing out

قضاوت شماست، و مدام

at all your mistakes,

به تمام اشتباهات شما اشاره می کند،

then maybe that person shouldn't be around you.

شاید آن شخص نباید در اطراف شما باشد.

Maybe they're not a good friend.

شاید آنها دوست خوبی نیستند.

So think about it.

پس در مورد آن فکر کنید.

Choose the people who you surround yourself with.

افرادی را انتخاب کنید که اطراف خود را با آنها احاطه کرده اید.

You only want people who support you,

شما فقط افرادی را می خواهید که از شما حمایت کنند، به

who empower you and who encourage you.

شما قدرت دهند و شما را تشویق کنند.

So, Rika and all of you friends,

پس ریکا و همه شما دوستان

let's take action.

بیایید اقدام کنیم.

This week I want you to observe yourself

این هفته از شما می‌خواهم که خودتان را رصد کنید

and every time you find

و هر بار

a situation where you're about to speak

موقعیتی پیدا کردید که می‌خواهید صحبت کنید،

but you hold yourself back,

اما جلوی خود را می‌گیرید،

or when you're about to say,

یا وقتی می‌خواهید بگویید،

no, I'm not gonna do that

نه، من این کار را انجام نمی‌دهم،

because you're afraid of speaking,

زیرا شما از صحبت کردن می ترسم،

then I want you to say, yes.

پس از شما می خواهم که بگویید، بله.

Yes, to communication,

بله، به ارتباطات،

no, to perfection.

نه، به کمال.

No, to being afraid.

نه، به ترس

No, to hiding.

نه، برای پنهان شدن

And when that happens, I want you to share it with us.

و وقتی این اتفاق افتاد، از شما می خواهم آن را با ما به اشتراک بگذارید.

So I want you to post on Instagram what happened,

بنابراین می‌خواهم در اینستاگرام پست کنید که چه اتفاقی افتاد،

what you did, how you overcame the fear

چه کردید، چگونه بر ترس غلبه کردید

and I want you to hashtag it, #CommunicationOverPerfection.

و می‌خواهم آن را هشتگ کنید، #Communication Over Perfection.

And tag me as well at accentswaybyhadar.

و همچنین مرا در accentswaybyhadar تگ کنید.

'Cause I want to make sure I see it

چون می‌خواهم مطمئن شوم که آن را می‌بینم

and I'll feature it in my Instagram stories.

و در استوری‌های اینستاگرامم قرار خواهم داد.

Okay, that's it.

باشه همین.

I hope this was helpful.

امیدوارم این مفید بوده باشد.

Please share it with your friends

لطفاً آن را با دوستان

and your family who are also non-native speakers

و خانواده خود به اشتراک بگذارید که آنها نیز زبان مادری ندارند

and might prefer perfection over communication.

و ممکن است کمال را بر ارتباط ترجیح دهند.

So we need to change it up.

بنابراین ما باید آن را تغییر دهیم.

Communication over perfection.

ارتباط بر کمال

Thank you so much for watching,

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم،

don't forget to subscribe to my YouTube channel,

فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید

and I will see you next week

و هفته آینده شما را

in the next video.

در ویدیوی بعدی خواهم دید.

Bye.

خدا حافظ.