How to stay MOTIVATED when learning ENGLISH | 5 ground rules

Hey, welcome. It's Hadar and today we're gonna talk about the ground rules

سلام خوش آمدید این Hadar است و امروز در مورد قوانین اساسی صحبت خواهیم کرد

that will help you stay motivated when you're

که به شما کمک می کند در هنگام یادگیری انگلیسی انگیزه خود را حفظ کنید

learning English, especially if you're

، به خصوص اگر

learning English on your own.

به تنهایی انگلیسی یاد می گیرید.

So you all know this - when you're embarking on a new

بنابراین همه شما این را می‌دانید - وقتی در حال شروع یک سفر جدید هستید،

journey, when you're starting something new, whether it's starting to learn a new

زمانی که چیز جدیدی را شروع می‌کنید، چه شروع به یادگیری یک

language, or starting to work out, or go on a new diet, then we start strong. We're

زبان جدید، چه شروع به ورزش کردن، یا رفتن به یک رژیم غذایی جدید، آنگاه ما قوی شروع می‌کنیم. . ما

very motivated. Things are working well for us until they don't anymore, until we

خیلی انگیزه داریم همه چیز برای ما خوب کار می کند تا زمانی که دیگر کار نمی کند، تا زمانی که ما

get discouraged, until the body starts resisting the change and until we start

ناامید شویم، تا زمانی که بدن شروع به مقاومت در برابر تغییر کند و تا زمانی که

saying to ourselves, "I don't see results so maybe I'm not really good at it.

به خودمان بگوییم، "من نتیجه ای نمی بینم، بنابراین شاید واقعاً در آن خوب نباشم.

Maybe I just can't do it. I'm not good at learning languages. Working out, it's just

شاید من نتوانم این کار را انجام دهم. من در یادگیری زبان خوب نیستم. ورزش کردن، این

not for me." So here's the thing - it's very natural for us to stay in our comfort

برای من نیست." بنابراین موضوع اینجاست - برای ما بسیار طبیعی است که در منطقه راحتی خود بمانیم

zone. It's human nature to resist change. It's scary.

. این طبیعت انسان است که در برابر تغییر مقاومت کند. این ترسناکه.

We don't know what's out there, right? It doesn't feel right to fail and to make

ما نمی دانیم آنجا چه خبر است، درست است؟ شکست خوردن و اشتباه کردن درست نیست

mistakes, but here's the thing: that's the only way to reach your goals, to see

، اما نکته اینجاست: این تنها راه برای رسیدن به اهدافتان، دیدن

results and to achieve the things that you want to achieve, especially with

نتایج و دستیابی به چیزهایی است که می خواهید به آن برسید، به خصوص با

language learning. So the way I see it is that if you're learning on your own, you

یادگیری زبان. بنابراین روشی که من می بینم این است که اگر به تنهایی یاد می گیرید،

have to do a few things deliberately, or you have to keep a few ground rules

باید چند کار را عمدا انجام دهید، یا باید چند قانون اساسی را رعایت کنید

that will help you stay motivated and do it for the long run. So here are my five

که به شما کمک می کند انگیزه خود را حفظ کنید و آن را برای طولانی مدت انجام دهید. بنابراین در اینجا پنج

ground rules to staying motivated when learning a new language, especially

قانون اساسی من برای با انگیزه ماندن در هنگام یادگیری یک زبان جدید، به ویژه

English.

انگلیسی، آورده شده است.

Number one: You have to remember your 'why'. Learning English is not the goal.

شماره یک: شما باید "چرا" خود را به خاطر بسپارید. یادگیری زبان انگلیسی هدف نیست.

Learning English is the means to reach your true goals. What are your true goals?

یادگیری زبان انگلیسی ابزاری برای رسیدن به اهداف واقعی شماست. اهداف واقعی شما چیست؟

Now, I really want you to dig deep and to think what are the things that you wish

اکنون، من واقعاً از شما می‌خواهم که عمیقاً کاوش کنید و فکر کنید چه چیزهایی را

for yourself that you know that you need English for. Is it changing your job or a

برای خود آرزو می‌کنید و می‌دانید که برای آنها به زبان انگلیسی نیاز دارید. آیا این تغییر شغل شما یا

position in the company? Would you like to manage teams or teach

موقعیتی در شرکت است؟ آیا دوست دارید تیم ها را مدیریت کنید یا به افراد آموزش دهید

people? Do you want to speak in public more? Right? What are the things and there

؟ آیا می خواهید بیشتر در جمع صحبت کنید ؟ درست؟ چه چیزهایی هستند و

are no dreams that are too big. Okay? So think big right now. I want you to think

هیچ رویاهایی وجود ندارد که خیلی بزرگ باشند. باشه؟ پس همین الان بزرگ فکر کن می‌خواهم

big and really visualize yourself and what would you do if English was not an

بزرگ فکر کنید و واقعاً خودتان را تجسم کنید و اگر انگلیسی

obstacle, if you had perfect English, and I want you to remind yourself of that

مانعی نداشت، اگر انگلیسی کاملی داشتید، چه می‌کردید، و می‌خواهم

every single time before you start learning. Visualize yourself in that

هر بار قبل از شروع یادگیری این را به خود یادآوری کنید. قبل از شروع، خود را در آن

position, in that country, doing that thing, speaking to the people you want to

موقعیت، در آن کشور، انجام آن کار، صحبت با افرادی که می خواهید

speak with, before you're starting. So you have to be very specific and focused

با آنها صحبت کنید، تجسم کنید. بنابراین شما باید

about what you really wish for yourself because when you visualize it and you

در مورد آنچه واقعاً برای خود آرزو می کنید بسیار دقیق و متمرکز باشید زیرا وقتی آن را تجسم می کنید و می

see it, it stimulates you and that feeling, that excitement that you feel

بینید، شما و آن احساس را تحریک می کند، آن هیجانی که احساس می کنید

will get you passionate about the next 10 minutes, 15 minutes, hour and a half

شما را نسبت به 10 دقیقه، 15 دقیقه آینده اشتیاق می بخشد. ، یک ساعت و نیم

that you are learning, that you're studying because the actual work is

که در حال یادگیری هستید، که دارید مطالعه می کنید زیرا کار واقعی

boring. What you're going to achieve is the interesting part. So you have to

خسته کننده است. چیزی که قرار است به آن برسید قسمت جالب آن است. بنابراین باید

always remind yourself what is your 'why'. Why are you learning English? When I go

همیشه به خود یادآوری کنید که «چرا» چیست. چرا انگلیسی را یاد میگیری؟ وقتی آنلاین می شوم

online and research for English learning materials I find the materials so

و برای مطالب یادگیری انگلیسی تحقیق می کنم، مطالب را

incredibly boring. I mean, I see these dialogues and they're like, no one speaks

بسیار خسته کننده می یابم. یعنی من این دیالوگ ها را می بینم و اینطور است که هیچکس

like that. It feels like it's meant for kids and the situations and the quizzes

اینطور صحبت نمی کند. به نظر می رسد برای بچه ها در نظر گرفته شده است و موقعیت ها و آزمون ها

have all these silly sentences. No, I'm not saying you can't use silly sentences,

همه این جملات احمقانه را دارند. نه، نمی‌گویم که نمی‌توان از جملات احمقانه استفاده کرد،

but when you do it over and over again it doesn't really trigger anything

اما وقتی این کار را بارها و بارها انجام می‌دهی، واقعاً هیچ چیز

intellectual in your brain and then you get bored and when you get bored you get

فکری در مغز شما ایجاد نمی‌کند و سپس خسته می‌شوی و وقتی خسته می‌شوی

discouraged and frustrated and then you think it's your fault. So do

دلسرد و ناامید می‌شوی. و بعد فکر میکنی تقصیر توست پس

the things that interest you. So I'm recommending for you to become a bit

کارهایی را که برایتان جالب است انجام دهید. بنابراین من به شما توصیه می کنم کمی

more creative and engaged in creating the materials that you're using to learn.

خلاق تر شوید و در ایجاد مطالبی که برای یادگیری استفاده می کنید مشغول شوید.

Learning English does not have to be learning from online resources for

یادگیری زبان انگلیسی لازم نیست از منابع آنلاین برای

English learners and the Internet is packed with materials in English -

زبان آموزان انگلیسی باشد و اینترنت مملو از مطالب به زبان انگلیسی است -

podcasts, articles, books, YouTube videos, Facebook groups that encourage

پادکست ها، مقالات، کتاب ها، ویدیوهای یوتیوب، گروه های فیس بوک که گفتگو را تشویق می کنند

conversation. So instead of settling for the simple solution and being a little

. بنابراین به جای اینکه به راه حل ساده بسنده کنید و

lazy about it, you know just downloading quizzes or tasks that are online, create

در مورد آن کمی تنبل باشید، فقط می دانید که آزمون ها یا کارهای آنلاین را دانلود کنید،

your own practice exercises. So for example, it could be 'read an article and

تمرین های تمرینی خود را ایجاد کنید. برای مثال، می‌تواند «یک مقاله را بخوانید و

mark all the interesting or important words and then create a different text

همه کلمات جالب یا مهم را علامت‌گذاری کنید و سپس

using these words' or 'listen to a podcast and echo it, repeat it, shadow it' or 'take

با استفاده از این کلمات یک متن متفاوت بسازید» یا «به پادکست گوش دهید و آن را تکرار کنید، آن را تکرار کنید، آن را سایه بزنید» یا «

a TED talk and try to understand the concept of the talk and then teach it to

یک TED بگیرید» صحبت کنید و سعی کنید مفهوم سخنرانی را درک کنید و سپس آن را به

someone or speak about it'. Record yourself as if you're teaching someone.

کسی آموزش دهید یا در مورد آن صحبت کنید. خودتان را طوری ثبت کنید که انگار به کسی آموزش می دهید.

Okay, there are tons of ideas of what you could do. Pick a monologue from a movie

بسیار خوب، ایده های زیادی وجود دارد که می توانید انجام دهید. یک مونولوگ از فیلمی

that you really like and memorize it and pretend that you are the actor and do it

که واقعاً دوست دارید انتخاب کنید و آن را حفظ کنید و وانمود کنید که شما بازیگر هستید و آن را

full-out in front of a mirror. So do things that interest you and inspire you

کامل جلوی آینه انجام دهید. بنابراین کارهایی را انجام دهید که به شما علاقه مند است و به شما الهام می بخشد

and, of course, create situations where you can actually talk to people and

و البته موقعیت هایی را ایجاد کنید که واقعاً بتوانید با مردم صحبت کنید و

practice your speaking skills because, remember, that that's the most important

مهارت های صحبت کردن خود را تمرین کنید، زیرا به یاد داشته باشید که این مهمترین

thing and talking to people is always, I mean not always, sometimes they can get

چیز است و صحبت کردن با مردم همیشه است، منظورم نه همیشه، گاهی اوقات آنها ممکن است

boring but talking to interesting people, people that you like in English is the

خسته کننده شوند اما صحبت کردن با افراد جالب، افرادی که به زبان انگلیسی دوستشان دارید

best way for you to advance and to practice your speaking skills. The third

بهترین راه برای پیشرفت و تمرین مهارت های گفتاری شماست. سومین

thing is stay focused and keep the flow. The way we're wired is that when we

چیز این است که متمرکز بمانید و جریان را حفظ کنید. نحوه اتصال ما به این صورت است که وقتی

start doing things, it doesn't matter what it is whether it's doing your job,

شروع به انجام کارها می کنیم، مهم نیست که کار شما را انجام می دهید،

writing something, or practicing your English, it takes time until we get to

چیزی می نویسید یا تمرین انگلیسی خود را انجام می دهید ، تا رسیدن به منطقه زمان می برد

the zone. That zone of flow where everything is just, like, coming out of us.

. آن منطقه از جریان که در آن همه چیز فقط از ما بیرون می آید.

That we lose track of time and things are going really well

اینکه زمان را از دست می‌دهیم و همه چیز واقعاً خوب پیش می‌رود

and we feel that we're actually doing something, that we're advancing. Now, you

و احساس می‌کنیم که واقعاً داریم کاری انجام می‌دهیم، که در حال پیشرفت هستیم. اکنون،

can lose that state of flow and focus like this [snap]. Can you guess how long it

می توانید آن حالت جریان و تمرکز را مانند این [فوق العاده] از دست بدهید. آیا می توانید حدس بزنید چقدر طول می

takes you to regain your focus after one small distraction? So let's say you're in

کشد تا بعد از یک حواس پرتی کوچک دوباره تمرکز خود را به دست آورید؟ بنابراین فرض کنید در

the state of flow, you're doing things really well and then you get distracted.

حالت جریان هستید، کارها را واقعاً خوب انجام می دهید و سپس حواس شما پرت می شود.

Do you know how long it takes to get back on track or to get back to the same

آیا می دانید چقدر طول می کشد تا دوباره به مسیر اصلی برگردید یا به همان

focus? Yes, according to a recent research conducted

تمرکز برگردید؟ بله، طبق تحقیقات اخیری که

at the University of California, for most people it takes about 23 minutes and 15

در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است، برای اکثر مردم حدود 23 دقیقه و 15

seconds to get back to exactly where you were after one distraction. Oh someone

ثانیه طول می کشد تا پس از یک بار حواس پرتی، دقیقاً به جایی که بودید برگردند. اوه یکی به

texted me. Okay let's continue practicing or phone call, "Hey! What's up? No, I'm

من پیام داد خوب بیایید تمرین را ادامه دهیم یا با تلفن تماس بگیریم، "هی! چه خبر؟ نه، من در

practicing my English right now. I'm studying English. I can't talk. So, oh

حال حاضر انگلیسی خود را تمرین می کنم. من انگلیسی می خوانم. نمی توانم صحبت کنم. پس، اوه

really? Sally? So cool! Okay, I'll talk to you later." Okay,

واقعا؟ سالی؟ خیلی باحال! باشه، من بعداً با شما صحبت خواهم کرد." خوب

where was I? Twenty-three minutes and 15 seconds later, maybe

من کجا بودم؟ بیست و سه دقیقه و 15 ثانیه بعد، شاید

you'll get back to your flow. Now we do this all the time. We get distracted

به جریان خود بازگردید. حالا ما همیشه این کار را انجام می دهیم. ما همیشه حواس‌مان پرت می‌شود

all the time, especially with those freaking phones. I know that because when

، مخصوصاً با آن تلفن‌های عجیب. من می دانم که چون وقتی

I write content or when I make videos or when I have to write a complex price

محتوا می نویسم یا وقتی ویدیو می سازم یا وقتی باید یک پیشنهاد قیمت پیچیده بنویسم

proposal then, whenever it gets difficult challenging when I need to think a

، هر وقت که باید

little harder, you know what I do? I look at my phone. I check my Facebook group. I

کمی سخت تر فکر کنم چالش برانگیز شد، می دانید چه کار می کنم؟ به گوشیم نگاه میکنم گروه فیسبوکم را چک می کنم. من

look for WhatsApp notifications, and then I go back to it, and like you know -

به دنبال اعلان‌های واتس‌اپ می‌گردم، و سپس به آن بازمی‌گردم، و همانطور که می‌دانید -

where was I? And you know what I did? I started

کجا بودم؟ و میدونی چیکار کردم؟ شروع کردم به

putting post-it notes on my computer saying 'If you open Facebook you'll have

گذاشتن یادداشت‌هایی روی کامپیوترم که می‌گفتند "اگر فیس‌بوک را باز کنید،

less time to sleep.' 'If you open Facebook that means less time with your girls'

زمان کمتری برای خواب خواهید داشت." "اگر فیس بوک را باز کنید، به معنای زمان کمتری با دخترانتان است"

because it takes me longer to do it. Now, since you have a period of time where

زیرا انجام این کار از من زمان بیشتری می برد. حالا، از آنجایی که شما یک دوره زمانی دارید که

you can learn so it's not like you deprive yourself of doing other things

می توانید یاد بگیرید، بنابراین اینطور نیست که خودتان را از انجام کارهای دیگر محروم کنید،

but what you do is you don't get into that flow and when you don't get into

بلکه کاری که انجام می دهید این است که وارد آن جریان نمی شوید و وقتی وارد

that flow, then you don't see the change. You don't feel empowered. You don't feel

آن جریان نمی شوید، پس تغییر را نمی بینید شما احساس قدرت نمی کنید. شما احساس نمی کنید

like, 'Hey, something's clicking here. This is working for me. Hey, I feel great! I

، "هی، چیزی اینجا کلیک می کند. این برای من کار می کند. هی، احساس خوبی دارم!

sound great! I see results. I hear results.' Right, because when you're

صدایم عالیه من نتایج را می بینم. من نتایج را می شنوم. درست است، چون وقتی

don't get into that flow you don't you don't see all that. You don't get all

وارد آن جریان نمی‌شوید، همه آن‌ها را نمی‌بینید. شما همه اینها را دریافت نمی‌کنید

that and then when you constantly don't see results day-in day-out, then you get

و زمانی که دائماً نتایج روزانه را نمی‌بینید،

discouraged. Then, you're not gonna stay motivated because we only stay motivated

ناامید می‌شوید. سپس، شما با انگیزه نخواهید ماند زیرا ما فقط زمانی با انگیزه می مانیم که

when we see and feel the change. When you learn English there are a few things

تغییر را ببینیم و احساس کنیم. زمانی که انگلیسی را یاد می گیرید، چند نکته وجود دارد

that you need to learn. There is grammar and accent, which there you have

که باید یاد بگیرید. دستور زبان و لهجه وجود دارد که در آنجا

intonation and pronunciation, and all of these things. You know where they are for

لحن و تلفظ دارید و همه اینها. شما می دانید که آنها برای شما کجا هستند

you and when you sit down getting ready to learn something then you're like okay

و وقتی می نشینید و آماده می شوید تا چیزی یاد بگیرید، امروز خوب هستید،

today I'm gonna work on my vocabulary. Now, vocabulary is a huge thing. There is

من می خواهم روی دایره لغاتم کار کنم. در حال حاضر، واژگان چیز بزرگی است.

like so many layers to learning vocabulary. What are you trying to do?

لایه های زیادی برای یادگیری واژگان وجود دارد. میخوای چیکار کنی؟ سعی

What kind of vocabulary are you trying to learn? Are you trying to learn

دارید چه نوع واژگانی را یاد بگیرید؟ آیا در حال تلاش برای یادگیری

vocabulary meaning to learn new words or maybe you're trying to use them in

معنای واژگان برای یادگیری لغات جدید هستید یا شاید در حال تلاش برای استفاده از آنها در

context. Maybe you want to work on the pronunciation of the words that you

زمینه هستید. شاید بخواهید روی تلفظ کلماتی که

usually don't use. Right? You've got to be very specific about what you're

معمولاً استفاده نمی کنید کار کنید. درست؟ شما باید در مورد آنچه تمرین می کنید بسیار دقیق باشید

practicing. So when you're telling to yourself, 'Okay, today my task is to learn

. بنابراین وقتی به خود می گویید ، "خوب، امروز وظیفه من این است که یاد بگیرم

to improve my vocabulary.' Nice, right? And then you're like learning

دایره لغاتم را بهبود ببخشم." خوبه، درسته؟ و سپس شما مانند یادگیری

three words and at the end of the day are like, 'I learned three words and there are

سه کلمه هستید و در پایان روز مانند "من سه کلمه را یاد گرفتم و

like a billion words in English. This is a very lame. It's like I'm

در زبان انگلیسی حدود یک میلیارد کلمه وجود دارد." این خیلی لنگ است. انگار

terrible. I'm so behind. I will never be able to do it'. Because learning

وحشتناکم من خیلی عقبم من هرگز قادر به انجام آن نخواهم بود. زیرا یادگیری

vocabulary is overwhelming and it feels unattainable but when you're saying to

واژگان بسیار طاقت فرسا است و به نظر دست نیافتنی می رسد، اما زمانی که به

yourself, 'Be specific. Learn food vocabulary.' Or 'Let's learn transition

خود می گویید «مشخص باش. واژگان غذا را یاد بگیرید .' یا «بیایید واژه‌های انتقالی را یاد بگیریم

words' or maybe 'food vocabulary that is related to ordering in restaurants

» یا شاید «واژه‌های غذایی که مربوط به سفارش در رستوران‌ها است،

because I always get stuck in restaurants.' Okay? So this is what you're

زیرا من همیشه در رستوران‌ها گیر می‌کنم». باشه؟ بنابراین این چیزی است که شما

trying to achieve. You have X which is like, it's very clear, right, what you're

در تلاش برای رسیدن به آن هستید. شما X دارید که بسیار واضح است، درست است، آنچه را که می‌خواهید به

trying to get and then you can actually do it, but 'enhance

دست آورید و سپس واقعاً می‌توانید آن را انجام دهید، اما «افزایش

vocabulary' is huge and you won't feel like you can check it off your list

واژگان» بسیار بزرگ است و احساس نمی‌کنید که بتوانید آن را از فهرست خود حذف کنید.

because there's always something to learn but when you say to yourself, 'Okay,

همیشه چیزی برای یادگیری وجود دارد، اما وقتی به خود می گویید، "باشه،

but my goal was to learn just these five six words' I can do it within a week.

اما هدف من این بود که فقط این پنج کلمه را یاد بگیرم " می توانم آن را در عرض یک هفته انجام دهم.

Eight? And to learn that means not to know it, but to actually start using it

هشت؟ و یادگیری آن به معنای ندانستن آن است، اما در واقع شروع به استفاده

freely. Okay, then you can say, 'Check, I did it.' You feel accomplished. You feel the

آزادانه از آن است. خوب، پس می توانید بگویید، "بررسی، من انجامش دادم." شما احساس می کنید انجام شده است. شما

progress. You stay motivated. The last ground rule is make it sustainable. Okay?

پیشرفت را احساس می کنید. شما با انگیزه بمانید آخرین قانون اساسی این است که آن را پایدار کنید. باشه؟

So even if you're really passionate at first,

بنابراین حتی اگر در ابتدا واقعاً پرشور هستید ،

don't start big. Start small but keep it small. Sustain it. Be persistent. The idea

بزرگ شروع نکنید. از کوچک شروع کنید اما آن را کوچک نگه دارید . آن را حفظ کنید. پیگیر باش ایده این

is to do it for the long run. Right? And if you started by saying, 'I'm gonna

است که آن را برای طولانی مدت انجام دهید. درست؟ و اگر با گفتن "من

practice for two hours every single day', great but not great, because let me tell

هر روز دو ساعت تمرین خواهم کرد" شروع کردید، عالی است اما عالی نیست، زیرا اجازه دهید به

you this it's not going to last. It will last for a few weeks, maybe a few months,

شما بگویم که این کار دوام نخواهد داشت. چند هفته، شاید چند ماه طول می‌کشد،

but then you'll get into this mode of all-or-nothing, because you got used to

اما بعد وارد این حالت همه یا هیچ می‌شوید، زیرا عادت کرده‌اید

practicing two hours every day and now you don't have those two hours. You have

هر روز دو ساعت تمرین کنید و حالا آن دو ساعت را ندارید. شما

a new baby, or a new job, or you get bored with it now, it's not interesting to you

یک بچه جدید دارید، یا یک کار جدید، یا الان از آن خسته شده اید، دیگر برای شما جالب نیست

anymore, and then another day goes by and you

، و بعد یک روز دیگر می گذرد و شما

don't do it. Another day and then you fall off the wagon and it's really hard

آن را انجام نمی دهید. یک روز دیگر و بعد از آن از واگن سقوط می کنید و

to get back on. Okay? Remember that. So instead of practicing a lot at the

بازگشت به آن واقعاً سخت است. باشه؟ به یاد بیاور. بنابراین به جای تمرین زیاد در

beginning, stop yourself. An hour? It's great. It's amazing to practice your

ابتدا، خود را متوقف کنید. یک ساعت؟ عالیه. تمرین

English but 30 minutes is also amazing if you manage to achieve what you set

زبان انگلیسی شگفت‌انگیز است، اما 30 دقیقه نیز شگفت‌انگیز است اگر بتوانید آنچه را که

out for yourself to do and you know what 15 minutes is better than nothing because

برای خود تعیین کرده‌اید به دست آورید و بدانید که چه 15 دقیقه بهتر از هیچ است، زیرا

it's not all or nothing. So make it sustainable, be persistent and make sure

همه یا هیچ نیست. بنابراین آن را پایدار کنید، پایدار باشید و مطمئن شوید که

you're here to do it for the long run. Now, the last thing I recommend for you

برای درازمدت اینجا هستید. اکنون، آخرین کاری که به شما توصیه می کنم

to do is - no this is not a ground rule but let's call it friendly advice - I want

این است که - نه این یک قانون اساسی نیست، اما بگذارید آن را توصیه دوستانه بنامیم - من از شما می خواهم که در پایان هر تمرین

you to create a fun and empowering ritual at the end of each practice so

یک آیین سرگرم کننده و نیروبخش ایجاد کنید، بنابراین

every day at the end of your practice I want you to have the sentence that you

هر روز در پایان تمرین تمرین شما می خواهم جمله ای را که

say to yourself. Something like, 'I did well that I sucked. I did well. I'm

به خودتان می گویید داشته باشید. چیزی شبیه این، « خوب کردم که مکیدم. به خوبی انجام دادم. من در

improving. Tomorrow I'm going to be even better. I'm gonna kick butt.' Or, you can do

حال بهبود هستم. فردا بهتر می شوم. من می خواهم لگد به لب به لب. یا، می توانید

the English learning dance - 'I did it. I did it. I'm speaking. I'm speaking. Who's

رقص یادگیری انگلیسی را انجام دهید - «من آن را انجام دادم. من انجام دادم. دارم حرف میزنم. دارم حرف میزنم. چه کسی

speaking? I'm speaking. Who's awesome? I'm awesome. I

صحبت می کند؟ دارم حرف میزنم. چه کسی عالی است؟ من عالی هستم من

learned English.' Whatever works for you but the most important thing is

انگلیسی یاد گرفتم. هر چیزی که برای شما مفید است، اما مهمترین چیز این است که

acknowledge your work, acknowledge your improvement, and to say to yourself that

کار خود را تأیید کنید، پیشرفت خود را تصدیق کنید و به خودتان بگویید که

you are a freaking rock star. To remember that because you're speaking another

یک ستاره راک عجیب هستید. به خاطر داشته باشید که چون به زبان دیگری صحبت می کنید

language and you cannot take it for granted. Okay? That's it. So now I'm

و نمی توانید آن را بدیهی بدانید. باشه؟ خودشه. بنابراین اکنون

curious I want you to scroll down and let me know in the comments below what

کنجکاو هستم که می‌خواهم به پایین پیمایش کنید و در نظرات زیر به من بگویید

is your 'why'? Why do you want to become fluent in English? Why would you like to

"چرا" چیست؟ چرا می خواهید به زبان انگلیسی مسلط شوید؟ چرا دوست دارید به آن

achieve? What are your your secret goals? And remember there are no dreams that

برسید؟ اهداف مخفی شما چیست؟ و به یاد داشته باشید هیچ رویایی وجود ندارد که

are too big. So let us know. And also what motivates you? Let's add it up and

خیلی بزرگ باشد. پس به ما اطلاع دهید. و همچنین چه چیزی به شما انگیزه می دهد؟ بیایید آن را جمع کنیم و انگیزه

let's keep each other motivated. Okay, that's it! Thank you so

یکدیگر را حفظ کنیم . باشه همین!

much for watching. If you like this video, do not forget to like it or to subscribe

از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم. اگر این ویدیو را دوست دارید، فراموش نکنید که آن را لایک یا سابسکرایب کنید

or to share it with your friends. Share the love. Spread the love. I love you.

یا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. عشق را به اشتراک بگذارید گسترش عشق. دوستت دارم.

Thank you so much and I will see you next week in the next video.

خیلی ممنون و هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.