3 strategies that will help you stop translating and start thinking in English

Do you feel like you're translating in your head when speaking in

آیا هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی احساس می کنید در ذهن خود دارید ترجمه می کنید

English, and that makes you get stuck or feel like you're really

و این باعث می شود که گیر بیفتید یا احساس کنید واقعا

slow or just makes you feel insecure?

کند هستید یا فقط باعث می شود احساس ناامنی کنید؟

In this video, I'm going to share with you three strategies that will help you

در این ویدیو قصد دارم سه راهکار را با شما به اشتراک بگذارم که به شما کمک می کند به

to think in English and as a result, speak English more confidently and fluently.

زبان انگلیسی فکر کنید و در نتیجه انگلیسی را با اطمینان و روان صحبت کنید.

Stay tuned.

گوش به زنگ باشید.

But before we talk about how to stop translating in your head and how to think

اما قبل از اینکه در مورد اینکه چگونه ترجمه را در ذهن خود متوقف کنید و چگونه

in English, I want to debunk some myths.

به انگلیسی فکر کنید صحبت کنیم، می خواهم برخی از افسانه ها را از بین ببرم. اینطور

It's not like you only think in one language and then you either think in

نیست که شما فقط به یک زبان فکر کنید و سپس یا به

English and then speak it, or think in Spanish, let's say, and then translate it

انگلیسی فکر کنید و سپس آن را صحبت کنید، یا مثلاً به زبان اسپانیایی فکر کنید، و سپس آن را ترجمه کنید

and then you speak it (which is sometimes how people feel the brain works) – no.

و سپس آن را صحبت کنید (که گاهی اوقات مردم احساس می کنند مغز کار می کند) - نه

In many cases, it's a lot more fluid.

در بسیاری از موارد، مایع بسیار بیشتری است.

Sometimes a thought is not defined by words and you define it as you speak.

گاهی اوقات یک فکر با کلمات تعریف نمی شود و شما آن را همانطور که صحبت می کنید تعریف می کنید.

Sometimes you think both in your first language and in English

گاهی اوقات هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی هم به زبان اول و هم به انگلیسی فکر می کنید

when speaking in English.

.

And sometimes, especially if you don't have a lot of experience, you

و گاهی اوقات، به خصوص اگر تجربه زیادی ندارید،

may form a sentence first in your first language, and then you might

ممکن است ابتدا یک جمله را به زبان اول خود بسازید، و سپس ممکن است

want to translate it as you speak.

بخواهید آن را در حین صحبت کردن، ترجمه کنید.

Sometimes people translate it first to be on the safe side in

گاهی اوقات مردم ابتدا آن را ترجمه می کنند تا در ذهنشان امن باشد

their head, and then they speak.

و بعد صحبت می کنند.

So, there isn't a linear process that is always the same when it

بنابراین، یک فرآیند خطی وجود ندارد که همیشه در

comes to speaking in English.

صحبت کردن به زبان انگلیسی یکسان باشد.

But either way, the exercises that I'm going to share with you today are going

اما در هر صورت، تمرین‌هایی که امروز با شما به اشتراک می‌گذارم به

to help you with a smooth transition from a thought to spoken English.

شما کمک می‌کنند تا از یک فکر به انگلیسی گفتاری عبور کنید.

Now, if you're new to my channel, let me introduce myself.

حالا اگه تازه وارد کانالم هستی بزار خودمو معرفی کنم.

My name is Hadar, I'm a non native speaker of English, and I am here

نام من Hadar است، من یک فرد غیر بومی انگلیسی هستم، و من اینجا هستم

to help you speak English with clarity, confidence, and freedom.

تا به شما کمک کنم انگلیسی را با وضوح، اطمینان و آزادی صحبت کنید.

On my website, hadarshemesh.com, you can find a ton of free resources and

در وب‌سایت من، hadarshemesh.com، می‌توانید منابع و درس‌های رایگان زیادی پیدا کنید

lessons to help you speak English with clarity and practice effectively.

که به شما کمک می‌کند انگلیسی را با وضوح صحبت کنید و به طور مؤثر تمرین کنید.

You can also check out my Instagram and TikTok and all

همچنین می توانید اینستاگرام و TikTok و

other social media channels.

سایر کانال های رسانه های اجتماعی من را بررسی کنید.

All right, so let's get started.

بسیار خوب، پس بیایید شروع کنیم.

The first strategy to think in English and to stop translating in

اولین استراتژی برای فکر کردن به زبان انگلیسی و توقف ترجمه در

your head is to journal in English.

ذهنتان، نوشتن مجله به زبان انگلیسی است.

Now, journaling every day, let's say for 10 minutes, is an exercise that

در حال حاضر، یادداشت روزانه، فرض کنید به مدت 10 دقیقه، تمرینی است که

is really, really recommended for your wellbeing, for being able to

واقعاً برای سلامتی شما توصیه می شود، برای اینکه بتوانید

process your thoughts, especially if you do it first thing in the morning.

افکار خود را پردازش کنید، به خصوص اگر آن را اول صبح انجام دهید.

And it helps you with understanding how you feel about things.

و به شما کمک می کند تا درک کنید که در مورد چیزها چه احساسی دارید.

It helps you manage your thoughts, and it helps you with overcoming overwhelm

این به شما کمک می کند تا افکار خود را مدیریت کنید و به شما کمک می کند تا

and being more mindful during the day.

در طول روز غلبه کنید و مراقب باشید.

If you do it in English, it's also a great opportunity to translate

اگر این کار را به زبان انگلیسی انجام دهید، همچنین فرصتی عالی برای ترجمه

thoughts into written words.

افکار به کلمات نوشته شده است.

So it's not yet speaking, but it's still getting you closer to the

بنابراین هنوز صحبت نکرده است، اما همچنان شما را به

process of forming a thought and turning it into English words.

روند شکل‌دهی یک فکر و تبدیل آن به کلمات انگلیسی نزدیک‌تر می‌کند.

So spending 10 minutes, and really 10 minutes is not a lot, 10 minutes

بنابراین صرف 10 دقیقه، و واقعاً 10 دقیقه زیاد نیست، 10 دقیقه

a day journaling in English is something that is going to be

در روز نوشتن روزانه به زبان انگلیسی چیزی است که

extremely valuable for your wellbeing.

برای سلامتی شما بسیار ارزشمند خواهد بود.

It's going to help you build a stronger mindset, and it's definitely going to

این به شما کمک می‌کند تا ذهنیت قوی‌تری بسازید ، و قطعاً به

help you with improving the way you think in English, and it would prevent you

شما در بهبود طرز فکرتان به زبان انگلیسی کمک می‌کند، و شما را

from translating constantly in your head

از ترجمه مدام در ذهنتان باز می‌دارد.

When I was in acting school in New York City when I was 21, we

21، به ما

were assigned to read the book The Artist's Way by Julia Cameron.

محول شد که کتاب راه هنرمند نوشته جولیا کامرون را بخوانیم.

And there she talks about the importance of morning pages.

و در آنجا درباره اهمیت صفحات صبحگاهی صحبت می کند.

And she says to improve your creativity, you have to write down every day three

و او می گوید برای بهبود خلاقیت خود، باید هر روز سه

pages, first thing in the morning.

صفحه را یادداشت کنید، اول صبح.

And that would help you with your creativity, processing your thoughts, and

و این به شما در خلاقیت، پردازش افکارتان و

all the other things that I've listed.

همه چیزهای دیگری که فهرست کرده ام کمک می کند.

Now, I could choose to do it in my first language, in Hebrew, or I

حالا، می‌توانستم این کار را به زبان اولم، به زبان عبری، یا

could choose to do it in English, and I chose to do it in English.

به زبان انگلیسی انجام دهم، و این کار را به زبان انگلیسی انجام دادم.

And I think it had a huge impact on my fluency and how quickly I was

و فکر می‌کنم تأثیر زیادی بر تسلط من داشت و اینکه چقدر سریع

able to form a thought in English.

توانستم به زبان انگلیسی فکر کنم.

Because I did it and I wrote hundreds and hundreds of notebooks

چون این کار را کردم و صدها و صدها دفتر

in those two years of school.

در آن دو سال مدرسه نوشتم.

And I still have those notebooks with all my writings.

و من هنوز آن دفترها را با تمام نوشته هایم دارم.

And I think that really helped me.

و من فکر می کنم که واقعا به من کمک کرد.

So, I'm actually speaking from my own personal experience

بنابراین، من در واقع از تجربه شخصی خودم

about this specific strategy.

در مورد این استراتژی خاص صحبت می کنم.

So, try it out, and if you do, let me know in the comments how it goes.

بنابراین، آن را امتحان کنید، و اگر انجام دادید، در نظرات به من بگویید که چگونه پیش می رود.

The second strategy is to deliberately think in English, as simple as that.

راهبرد دوم این است که عمداً به زبان انگلیسی فکر کنید، به همین سادگی.

If you want to get better at something, you have to do more of that something.

اگر می‌خواهید در کاری بهتر شوید، باید بیشتر از آن چیزی انجام دهید.

I always say that when it comes to speaking, when it comes to practicing

من همیشه این را می گویم در مورد صحبت کردن، زمانی که صحبت از تمرین

pronunciation, when it comes to using a certain word, and when

تلفظ می شود، زمانی که صحبت از استفاده از یک کلمه خاص و زمانی که صحبت

it comes to thinking in English.

از تفکر به زبان انگلیسی می شود.

So, we have so many moments during the day that are kind of like empty

بنابراین، ما در طول روز لحظات زیادی داریم که به نوعی شبیه لحظات خالی هستند

moments, where you're waiting for something or you are just bored.

، جایی که شما منتظر چیزی هستید یا فقط حوصله دارید.

And usually what we do is we grab our phone and we scroll through

و معمولاً کاری که ما انجام می دهیم این است که تلفن خود را می گیریم و در

social media or we turn on the TV.

رسانه های اجتماعی حرکت می کنیم یا تلویزیون را روشن می کنیم.

So I invite you to take five minutes, three minutes, one minute of, instead

بنابراین من از شما دعوت می‌کنم که به

of doing something on autopilot that you usually do when you get bored, to sit

جای انجام کاری که معمولاً وقتی حوصله‌تان سر می‌رود، با خلبان خودکار، پنج دقیقه، سه دقیقه، یک دقیقه وقت بگذارید تا

down and deliberately think in English.

بنشینید و عمداً به انگلیسی فکر کنید.

You can observe your surroundings.

می توانید محیط اطراف خود را مشاهده کنید.

You can think about what you need to do next.

شما می توانید در مورد آنچه که در مرحله بعد باید انجام دهید فکر کنید.

You can simulate a difficult conversation that you might need to have with someone.

شما می توانید یک مکالمه دشوار را که ممکن است لازم باشد با یک نفر شبیه سازی کنید. می‌توانید

You can list all the things that you want to do later today or tomorrow morning,

تمام کارهایی را که می‌خواهید بعداً امروز یا فردا صبح انجام دهید فهرست کنید،

but I encourage you to do it in English.

اما من شما را تشویق می‌کنم آن را به زبان انگلیسی انجام دهید.

Now, don't be afraid of moments where you get stuck.

حالا از لحظاتی که در آن گیر می کنید نترسید.

Let's say, you're trying to think about something and a word comes up in your

فرض کنید، شما سعی می کنید در مورد چیزی فکر کنید و کلمه ای در زبان اول شما ظاهر می شود

first language or you have just an image of what you want to do or a feeling.

یا فقط تصویری از کاری که می خواهید انجام دهید یا احساسی دارید.

Try to think of it in words as if you were to structure a sentence.

سعی کنید آن را در کلمات به گونه ای در نظر بگیرید که گویی می خواهید یک جمله را ساختار دهید.

And if you get stuck, just skip the part that is hard and

و اگر گیر کردید، فقط از قسمتی که سخت است بگذرید و

continue thinking in English.

به انگلیسی فکر کنید.

Now, it's hard to monitor it or to give yourself feedback on how well you were

اکنون، نظارت بر آن یا ارائه بازخورد در مورد اینکه چقدر

able to think in English, but the more you do it, you actually create a reality of

توانسته‌اید به زبان انگلیسی فکر کنید، سخت است، اما هر چه بیشتر این کار را انجام دهید، در واقع واقعیتی را ایجاد می‌کنید که

you thinking in English, and of course, your brain practices thinking in English.

به زبان انگلیسی فکر می‌کنید، و البته، مغزتان تفکر به زبان انگلیسی را تمرین می‌کند. انگلیسی.

So that's strategy number two.

بنابراین این استراتژی شماره دو است.

Strategy number three is what I call stream of consciousness speaking.

استراتژی شماره سه چیزی است که من آن را جریان هشیاری صحبت می کنم.

There is a writing genre or style called stream of consciousness, where

یک ژانر یا سبک نوشتاری به نام جریان آگاهی وجود دارد که در آن

you read the author's way of thinking so one thought leads to another.

شما طرز تفکر نویسنده را می خوانید تا یک فکر به فکر دیگری منتهی شود.

And sometimes it is all connected and sometimes it's not connected.

و گاهی همه وصل است و گاهی وصل نمی شود. به

It's called stream of consciousness, which is how we actually think, right?

آن جریان هشیاری می گویند، که ما در واقع چگونه فکر می کنیم، درست است؟

There is a thought that leads to another thought, and sometimes

یک فکر وجود دارد که به فکر دیگری منتهی می شود و گاهی اوقات

they're not logically connected.

آنها از نظر منطقی به هم مرتبط نیستند.

I want you to do the same thing, because this is how we actually think.

من از شما می خواهم که همین کار را انجام دهید، زیرا ما واقعاً اینگونه فکر می کنیم. از

I want you to do the same thing while speaking.

شما می خواهم هنگام صحبت کردن، همین کار را انجام دهید.

So that's actually another layer of thinking in English.

بنابراین این در واقع لایه دیگری از تفکر در انگلیسی است.

So basically you're just saying everything that comes to mind.

بنابراین اساساً شما فقط هر چیزی را که به ذهنتان می رسد می گویید.

For example, you might be stuck in traffic, sitting in your

به عنوان مثال، ممکن است در ترافیک گیر کرده باشید ، در ماشین خود نشسته اید و به

car, looking around: "Oh, this woman looks like she's having a

اطراف نگاه می کنید: "اوه، این زن به نظر می رسد که

difficult conversation on the phone.

با تلفن یک مکالمه سختی دارد.

How many cars?

چند ماشین؟

Oh, that's a nice pink.

اوه، این صورتی خوب است.

Oh, I need to buy my daughter a present."

اوه، من باید برای دخترم یک هدیه بخر."

Right?

So you start thinking and speaking at the same time.

درست؟

بنابراین همزمان شروع به فکر کردن و صحبت کردن می کنید.

Ideally, you should do it when you're on your own, not when you

در حالت ایده آل، شما باید این کار را زمانی انجام دهید که تنها هستید، نه زمانی که

have a lot of people around you.

افراد زیادی در اطراف خود دارید.

Don't try to make sense of it, just speak whatever comes to mind.

سعی نکنید آن را معنی کنید، فقط هر چیزی که به ذهنتان می رسد بگویید.

It helps you with the immediacy of thinking and speaking, and again,

این به شما کمک می کند که بی واسطه فکر کنید و صحبت کنید، و دوباره به

shows you that it's possible.

شما نشان می دهد که ممکن است.

So it would build your confidence speaking, even if you don't know

بنابراین صحبت کردن، اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد ، حتی اگر

exactly what you want to say.

دقیقاً ندانید چه می خواهید بگویید.

Okay?

باشه؟

So that's another very powerful strategy.

بنابراین این یک استراتژی بسیار قدرتمند دیگر است.

It might be a little more challenging, but I believe in you,

ممکن است کمی چالش برانگیزتر باشد، اما من به شما ایمان دارم،

you can do it, and just try it out.

شما می توانید آن را انجام دهید و فقط آن را امتحان کنید.

And remember, sometimes just the act of trying is all you need to build

و به یاد داشته باشید، گاهی اوقات فقط تلاش کردن تنها چیزی است که برای ایجاد

confidence and to show yourself that it's possible, even if the results are

اعتماد به نفس و نشان دادن اینکه ممکن است، حتی اگر نتایج

not exactly what you had hoped it to be.

دقیقاً آن چیزی نباشد که انتظارش را داشتید، نیاز دارید.

So give it a try, try these different strategies, and let me know afterwards

بنابراین آن را امتحان کنید، این استراتژی های مختلف را امتحان کنید و بعد از آن

in the comments how it goes.

در نظرات به من بگویید که چگونه پیش می رود.

I hope you enjoyed it.

امیدوارم ازش لذت برده باشی.

If you did, consider liking, sharing, and subscribing to my YouTube channel.

اگر این کار را کردید، لایک کنید، به اشتراک بگذارید، و در کانال YouTube من مشترک شوید.

And don't forget to check out hadarshemesh.com for more lessons

و فراموش نکنید که برای درس های بیشتر

and more resources for you.

و منابع بیشتر برای شما به سایت hadarshemesh.com مراجعه کنید.

Have a beautiful, beautiful rest of the day.

بقیه روز زیبا و زیبایی داشته باشید.

And I will see you next week in the next video.

و هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.