Common English Phrases to Keep Your Conversation Going!

Do you feel frustrated when you get stuck

آیا وقتی در مکالمات انگلیسی گیر می کنید احساس ناامیدی می کنید

in English conversations?

؟

You want to keep your conversation going but

شما می خواهید مکالمه خود را ادامه دهید، اما

you don't know what to say or maybe you freeze

نمی دانید چه بگویید یا شاید به

because you don't understand them.

دلیل اینکه آنها را درک نمی کنید، منجمد می شوید.

You completely forget your words.

کلا حرفاتو فراموش میکنی

You don't know what to say.

نمیدونی چی بگی

Or they don't understand you.

یا شما را درک نمی کنند.

I'm Emma, creator of mmmEnglish,

من اِما هستم، خالق mmmEnglish،

where I help millions of English learners around the world

جایی که به میلیون‌ها زبان‌آموز انگلیسی در سراسر جهان کمک می‌کنم

develop confidence and fluency in English.

اعتماد به نفس و تسلط به زبان انگلیسی داشته باشند.

Today I have thirty awesome phrases to help you get

امروز سی عبارت فوق‌العاده دارم که به شما کمک می‌کند

unstuck during English conversations

در مکالمات انگلیسی گیر نکنید

so you know what to say

تا بدانید چه بگویید

and you can keep your conversation going.

و بتوانید مکالمه خود را ادامه دهید.

I've also made you a free PDF workbook with

من همچنین برای شما یک کتاب کار PDF رایگان با

all of these useful common English expressions

تمام این عبارات رایج انگلیسی مفید

plus a quiz to help you make sure that you can use them

به همراه یک مسابقه آماده کرده ام تا به شما کمک کند مطمئن شوید که می توانید

accurately when you speak.

هنگام صحبت کردن از آنها به درستی استفاده کنید.

The link to download it is in the description below.

لینک دانلود در توضیحات زیر می باشد.

You'll need to add your name and your email address

شما باید نام و آدرس ایمیل خود را اضافه کنید

so that I can send it to you.

تا بتوانم آن را برای شما ارسال کنم.

You can also join my weekly newsletter

شما همچنین می توانید به خبرنامه هفتگی من بپیوندید

so you never miss a lesson or a free PDF.

تا هرگز درس یا PDF رایگان را از دست ندهید.

Every confident English speaker,

هر انگلیسی زبان مطمئن،

whether they're native or non-native,

چه بومی یا غیر بومی باشد، از

uses the phrases and these strategies

عبارات و این استراتژی هایی

that I'm going to share today to help them communicate.

که من امروز به اشتراک می گذارم برای کمک به برقراری ارتباط استفاده می کند.

Native speakers use these phrases all the time

بومی زبانان همیشه از این عبارات استفاده می کنند

because it's a really natural part of communicating.

زیرا این یک بخش واقعا طبیعی از برقراری ارتباط است.

We don't always know what to say and it doesn't

ما همیشه نمی دانیم چه بگوییم و

always come out perfectly.

همیشه هم به خوبی از آب در نمی آید.

Sometimes native speakers don't explain themselves clearly

گاهی اوقات افراد بومی خود را به وضوح توضیح نمی دهند

and we have to use the expressions and phrases

و ما مجبوریم از عبارات و عبارات موجود

in this video to react and to keep our conversations going.

در این ویدیو برای واکنش و ادامه مکالمات خود استفاده کنیم.

But the difference is that native speakers or proficient speakers

اما تفاوت این است که افراد بومی یا سخنرانان ماهر به

are more likely to be confident English speakers.

احتمال زیاد انگلیسی زبانان با اعتماد به نفس بیشتری هستند.

They just know how to quickly get themselves out of trouble

آنها فقط می دانند که چگونه در صورت نیاز، در صورت گیر افتادن در طول مکالمه، به سرعت خود را از دردسر خلاص کنند

if they need to, if they get stuck during a conversation.

.

They know how to fix it without panicking too much.

آنها می دانند که چگونه آن را بدون وحشت بیش از حد برطرف کنند.

And this is the main difference

و این تفاوت اصلی

between you and them.

شما و آنهاست.

You just need to know what to say in those situations

شما فقط باید بدانید در آن مواقع چه بگویید

to get yourself unstuck.

تا خود را گیر نکنید.

And there are plenty of phrases and expressions

و عبارات و عبارات زیادی

to help you in those situations.

برای کمک به شما در آن مواقع وجود دارد.

Imagine that you've just run into someone that you know,

تصور کنید که به تازگی با کسی که می شناسید،

perhaps a colleague or a professor at your university

شاید همکار یا استاد دانشگاه خود برخورد کرده اید

and you've just started chatting in English.

و به تازگی به زبان انگلیسی چت کرده اید.

Things are going well but suddenly,

همه چیز خوب پیش می رود اما ناگهان

you don't understand what they're saying.

متوجه نمی شوید چه می گویند.

They've used a couple of words that you don't recognise

آنها از چند کلمه استفاده کرده اند که شما آنها را نمی شناسید

or perhaps it could be because their accent's

یا شاید به این دلیل باشد که لهجه آنها لهجه

not one that you're familiar with.

ای نیست که شما با آن آشنا هستید.

So in these situations, you could say:

بنابراین در این مواقع می توانید بگویید:

I'm sorry, I didn't catch that.

متاسفم، متوجه نشدم.

Could you repeat that?

می تونی دوباره اون رو تکرار کنی؟

Maybe you just didn't quite understand

شاید شما دقیقاً متوجه نشدید که

what they said because they were speaking so fast.

آنها چه گفتند زیرا آنها خیلی سریع صحبت می کردند.

In this case, you can ask:

در این صورت می‌توانید بپرسید: آیا

Could you say that again

می‌توانید آن را دوباره

a little more slowly?

کمی آهسته‌تر بگویید؟

Sorry, I'm not following you.

متاسفم، من شما را دنبال نمی کنم.

We use this when we don't understand what someone means.

وقتی منظور کسی را نمی فهمیم از این استفاده می کنیم.

When the meaning is a little bit unclear,

وقتی معنی کمی نامشخص است،

if you're a little bit confused, then you can use it.

اگر کمی گیج هستید، می توانید از آن استفاده کنید.

I don't think I understood clearly.

فکر نمی کنم واضح متوجه شده باشم.

Could you say that again?

میشه دوباره بگی؟

Okay so studying and memorising these

بسیار خوب پس مطالعه و حفظ این

phrases is step one.

عبارات مرحله اول است.

But to make them your own, to make them part of your

اما برای اینکه آنها را از آن خود کنید، برای اینکه آنها را بخشی از

own active vocabulary,

واژگان فعال خود کنید،

you need to practise putting them into use,

باید استفاده از آنها را تمرین کنید و از

using them in different situations

آنها در موقعیت های مختلف

with different people in different contexts.

با افراد مختلف در زمینه های مختلف استفاده کنید.

You know that I'm a huge supporter of Hey Lady!

شما می دانید که من یک حامی بزرگ هی لیدی هستم!

an online speaking community for women learning English.

یک انجمن صحبت آنلاین برای زنانی که انگلیسی را یاد می گیرند.

Inside Hey Lady!, you can join daily conversations and

در داخل هی لیدی!، می‌توانید به مکالمات روزانه و

regular workshops to develop your conversation skills.

کارگاه‌های معمولی بپیوندید تا مهارت‌های مکالمه خود را توسعه دهید.

And any eligible mmmEnglish student is able to join with

و هر دانشجوی واجد شرایط mmm انگلیسی می‌تواند با

a fifty per cent discount off your first month.

پنجاه درصد تخفیف در ماه اول خود بپیوندد.

Click the link down in the description to join Hey Lady!

برای پیوستن به هی لیدی روی لینک پایین در توضیحات کلیک کنید!

and use the code MMM50H.

و از کد MMM50H استفاده کنید.

Okay here's a new situation.

خوب اینجا یک وضعیت جدید است.

You're talking with someone but suddenly

شما در حال صحبت با کسی هستید اما ناگهان

you forget your own words.

کلمات خود را فراموش می کنید.

It's like every English word in your head just

مثل این است که هر کلمه انگلیسی در ذهن شما به طور

disappears all of a sudden.

ناگهانی ناپدید می شود.

Or you forget what you're talking about

یا

after you've already started talking.

بعد از اینکه شروع به صحبت کردید فراموش می کنید در مورد چه چیزی صحبت می کنید.

This is the worst because the other person that you're

این بدترین حالت است زیرا شخصی که با او

talking to is looking at you, waiting for you to continue.

صحبت می کنید به شما نگاه می کند و منتظر ادامه دادن شماست.

Their full focus is on you and you've lost your words.

تمرکز کامل آنها روی شماست و شما کلام خود را گم کرده اید.

This happens to everyone, native speakers too.

این برای همه اتفاق می افتد، بومی زبان ها نیز.

So what can you say when you forget your words?

پس وقتی کلمات خود را فراموش می کنید چه می توانید بگویید؟

What's that word?

آن کلمه چیست؟

It's on the tip of my tongue.

روی نوک زبانم است.

We use this idiom to describe that very familiar

ما از این اصطلاح برای توصیف آن احساس بسیار آشنا استفاده می کنیم،

feeling when the word is so close,

وقتی کلمه بسیار نزدیک است،

it's so close in your mind, it's right here

در ذهن شما بسیار نزدیک است، درست اینجاست

but you just can't get it.

اما شما نمی توانید آن را درک کنید.

So frustrating!

خیلی ناامید کننده!

I'm sorry, I had a mental blank.

متاسفم، من یک جای خالی ذهنی داشتم.

I can't remember the word in English.

کلمه انگلیسی را به خاطر نمی آورم.

At this point, the person that you're talking to will

در این مرحله، شخصی که با او صحبت می کنید

probably help you to remember or remind you of

احتمالاً به شما کمک می کند تا

the word that you're looking for.

کلمه ای را که به دنبالش هستید به خاطر بسپارید یا به شما یادآوری کند.

You could even say:

حتی می توان گفت:

I forgot the English word.

کلمه انگلیسی را فراموش کردم.

Do you know what I mean?

منظور منو میفهمی؟

Even if you can't find the word,

حتی اگر نمی توانید کلمه را پیدا کنید، اجازه

don't let it stop you.

ندهید که شما را متوقف کند.

Say something like:

چیزی مثل این بگویید:

Never mind.

مهم نیست.

And change the topic.

و موضوع را تغییر دهید.

Tell me about the new project you're working on.

در مورد پروژه جدیدی که روی آن کار می کنید بگویید.

Never mind, it might come back in a minute.

مهم نیست، ممکن است یک دقیقه دیگر برگردد.

This will help you to change the topic and keep moving

این به شما کمک می کند تا موضوع را تغییر دهید و

forward in your conversation.

در مکالمه خود به جلو حرکت کنید.

You don't need to get stuck.

شما نیازی به گیر کردن ندارید.

Sometimes it's not just a word that you've forgotten but you

گاهی اوقات این فقط یک کلمه نیست که شما فراموش کرده اید، بلکه

completely forget what you were talking about altogether.

کاملاً فراموش می کنید که در مورد آن چه صحبت می کردید.

When this happens to me, I just say:

وقتی این اتفاق برای من می افتد، فقط می گویم:

Hang on, let me start over.

صبر کن، بگذار از نو شروع کنم.

Let me try that again.

بگذار بار دیگر بکوشم.

Oh, I completely lost my train of thought.

اوه، من کاملاً رشته فکرم را گم کردم.

Hopefully it'll come back to me in a moment.

امیدوارم در یک لحظه به من برگردد.

You have the choice to feel embarrassed and get

شما این انتخاب را دارید که احساس شرمندگی کنید و

frustrated with yourself or you have the choice to

از خودتان ناامید شوید یا اینکه

just hit that reset button.

فقط دکمه تنظیم مجدد را فشار دهید.

You just need to signal what happened to the person

شما فقط باید به فردی که با او صحبت می کنید پیام دهید که چه اتفاقی افتاده است

that you're talking to so they know what's happening but then

تا او بداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است اما پس از آن

the conversation can keep going.

مکالمه می تواند ادامه پیدا کند.

Listen to what I say but also how I say it.

به آنچه می گویم گوش دهید، بلکه به نحوه بیانم نیز گوش دهید.

Notice that I'm not taking myself too seriously.

توجه داشته باشید که من خودم را خیلی جدی نمی گیرم.

I'm using facial expression just as much as the words

من از حالت چهره به اندازه کلماتی استفاده می کنم

that I'm choosing to help communicate what's happening.

که برای کمک به برقراری ارتباط با آنچه در حال رخ دادن است انتخاب می کنم.

And this is a really important point.

و این یک نکته واقعا مهم است.

Honesty is really important in conversation.

صداقت در گفتگو بسیار مهم است.

If someone is listening to you speak

اگر کسی به صحبت های شما گوش می دهد

and then for some reason, you get stuck.

و سپس به دلایلی گیر می کنید.

All of those expressions that we just went through

همه آن عباراتی که ما به تازگی مرور کردیم به

will help you to explain what happened

شما کمک می کند تا آنچه را که اتفاق افتاده توضیح دهید

and it'll give some clues

و سرنخ هایی را

to the person listening so that they can help you out.

به فردی که گوش می دهد می دهد تا بتواند به شما کمک کند.

And let's be honest, it's going to happen to you

و بیایید صادق باشیم، این اتفاق

a lot on your journey to English fluency and

در سفر به سمت تسلط به زبان انگلیسی برای شما زیاد خواهد افتاد و

once you're fluent, it's still going to happen.

زمانی که مسلط شدید، هنوز هم اتفاق خواهد افتاد.

Fluency does not mean perfect.

تسلط به معنای کامل بودن نیست.

It just means that you have all of the phrases

این فقط به این معنی است که شما تمام عبارات

and the expressions that you need to have successful

و عباراتی را که برای داشتن

conversations in English even when you mess up.

مکالمات موفق به زبان انگلیسی نیاز دارید، حتی زمانی که به هم ریخته اید، دارید.

There are plenty of times when you just

خیلی مواقع هست که

don't know what to say.

نمیدونی چی بگی

Maybe because you're not properly prepared.

شاید به این دلیل که شما به درستی آماده نیستید.

Maybe you've never talked about this topic before

شاید قبلاً هرگز در مورد این موضوع صحبت نکرده باشید،

so you have no idea what to say or how to contribute.

بنابراین نمی دانید چه چیزی بگویید یا چگونه مشارکت کنید.

Or you might need a little bit of extra time

یا ممکن است به کمی زمان اضافی

to think about your answer.

برای فکر کردن در مورد پاسخ خود نیاز داشته باشید.

It's not something that you know instantly.

این چیزی نیست که فورا بدانی.

And there are tons of things

و هزاران چیز وجود دارد

that we say in English when this happens.

که وقتی این اتفاق می افتد به انگلیسی می گوییم.

To be honest, I'm not really familiar with the political

صادقانه بگویم، من واقعاً با وضعیت سیاسی ونزوئلا آشنا نیستم

situation in Venezuela.

.

If you need a little more time to think about your answer,

اگر برای فکر کردن در مورد پاسخ خود به زمان بیشتری نیاز دارید،

then try:

سعی کنید:

That's an interesting question.

این سؤال جالبی است.

Let me think for a moment.

بذار یه لحظه فکر کنم

That's tricky, I've never been asked that before.

این مشکل است، قبلاً هرگز چنین چیزی از من سؤال نشده بود.

I'm not sure.

مطمئن نیستم.

Give me a second to think about it.

یک لحظه به من فرصت دهید تا در مورد آن فکر کنم.

Just give me a second to think how to

فقط یک لحظه به من فرصت دهید تا فکر کنم چگونه

explain it in English.

آن را به زبان انگلیسی توضیح دهم.

All of these phrases will give you some extra time,

همه این عبارات به شما زمان اضافی می‌دهند،

just a few seconds so that you can

فقط چند ثانیه تا بتوانید

take a deep breath,

نفس عمیقی بکشید،

get your thoughts in order and think about

افکارتان را مرتب کنید و به

what you're going to say next.

چیزی که قرار است بعدا بگویید فکر کنید.

If you're in a group conversation,

اگر در یک مکالمه گروهی هستید،

you can even direct that question towards someone else.

حتی می توانید آن سوال را به سمت دیگری هدایت کنید.

I need some time to think about my answer.

من به زمان نیاز دارم تا در مورد پاسخم فکر کنم.

Does anyone else want to jump in?

آیا کسی دیگر می خواهد بپرد؟

Another really common situation, especially at work,

یکی دیگر از موقعیت‌های بسیار رایج، به‌ویژه در محل کار،

is when someone asks you to share your opinion or

زمانی است که شخصی از شما می‌خواهد نظر یا

your ideas about something

ایده‌های خود را در مورد چیزی به اشتراک بگذارید،

but they catch you off guard.

اما آنها شما را غافلگیر می‌کنند.

You don't have anything to share with them, yet.

هنوز چیزی برای به اشتراک گذاشتن با آنها ندارید.

If you don't know what to say in these moments,

اگر نمی دانید در این لحظات چه بگویید،

you might freeze.

ممکن است یخ بزنید.

You might start searching for words and it feels like

ممکن است شروع به جستجوی کلمات کنید و به نظر برسد که

every word

هر کلمه از

has escaped your head and you've got nothing to share.

ذهن شما فرار کرده است و چیزی برای به اشتراک گذاشتن ندارید.

So in this situation,

بنابراین در این شرایط

you can try to return the question back towards them.

می توانید سعی کنید سوال را به آنها برگردانید.

I've never thought about that before.

قبلاً هرگز به آن فکر نکرده بودم.

What about you?

تو چطور؟

Oh gosh, I've never been asked that before.

اوه خدایا، تا به حال از من چنین سوالی نشده بود.

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Or even more casually.

یا حتی معمولی تر.

What's your take?

برداشت شما چیست؟

This does two things.

این دو کار را انجام می دهد.

The other person will start talking

طرف مقابل شروع به صحبت می کند،

so you'll have some extra time to think about your answer

بنابراین شما زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد پاسخ خود خواهید داشت،

but if you don't really have an opinion or an idea

اما اگر واقعاً نظر یا ایده ای

to share about this topic,

برای به اشتراک گذاشتن در مورد این موضوع ندارید،

you'll probably get some ideas from what that

احتمالاً از چیزی که آن شخص دیگر دارید ایده هایی دریافت خواهید کرد.

other person is saying.

داره میگه.

They might inspire you to think of something

آنها ممکن است به شما انگیزه دهند که به چیزی

to share or to say.

برای به اشتراک گذاشتن یا گفتن فکر کنید.

Or maybe you agree or disagree with something that they said

یا ممکن است با چیزی که آنها گفته اند موافق یا مخالف باشید،

but it's a way for you to keep the conversation going.

اما این راهی برای شما برای ادامه گفتگو است.

What if someone asks you something that you're not

اگر کسی از شما چیزی بپرسد که

entirely comfortable with?

کاملاً با آن راحت نیستید چه؟

This can happen in a lot of different situations

این می تواند در بسیاری از موقعیت های مختلف اتفاق بیفتد

and it's okay to not answer a question or

و اگر نمی خواهید به سؤالی پاسخ ندهید یا در

not talk about a topic if you don't want to.

مورد موضوعی صحبت نکنید، اشکالی ندارد.

So I've got a few phrases to explain that you'd

بنابراین من چند عبارت برای توضیح دارم که

prefer not to answer and you want to change the topic.

ترجیح می دهید پاسخ ندهید و می خواهید موضوع را تغییر دهید.

I'd rather not answer that, if that's okay,

ترجیح می دهم به دلایل شخصی به آن پاسخ ندهم، اگر اشکالی ندارد

for personal reasons.

.

Is it okay if we talk about something else?

اگر در مورد چیز دیگری صحبت کنیم اشکالی ندارد؟

What are you doing this weekend?

آخر این هفته چه کار می کنی؟

You might find yourself in a situation where you're talking

ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید که در حال صحبت کردن هستید

but you notice the face of the other person changing.

اما متوجه تغییر چهره طرف مقابل می شوید. به

They don't seem to be understanding you.

نظر نمی رسد آنها شما را درک کنند.

That's okay!

اشکالی ندارد!

It might be your fault.

ممکنه تقصیر تو باشه

Maybe you weren't being clear.

شاید واضح نبودی

But it could also be them.

اما ممکن است آنها نیز باشند.

Maybe they got distracted or they weren't paying attention.

شاید حواسشان پرت شد یا توجه نداشتند.

So if you feel like this is happening, you could say:

بنابراین اگر احساس می‌کنید که این اتفاق می‌افتد، می‌توانید بگویید:

Am I making sense?

آیا منطقی هستم؟

Are you following?

دنبال می کنی؟

Remember we used the word following

به یاد داشته باشید که

earlier in this lesson.

قبلاً در این درس از کلمه زیر استفاده کردیم.

We said: I'm not following you.

گفتیم: دنبالت نمی روم.

So it's a good one to use in the context of a conversation.

بنابراین استفاده از آن در زمینه یک مکالمه خوب است.

Are you following me?

دنبال من هستی؟

Both of these questions are used to check and to

هر دوی این سؤالات برای بررسی و اجازه

allow the person you're talking to

دادن به شخصی که با او صحبت می کنید

to ask a question if they need it.

در صورت نیاز سؤال بپرسد استفاده می شود.

If you feel really confident that they are

اگر واقعاً مطمئن هستید که آنها

not following, you could say something like:

دنبال نمی‌کنند، می‌توانید چیزی شبیه این بگویید: فکر

I don't think I'm being very clear.

نمی‌کنم خیلی واضح بگویم.

Let me try that again.

بگذار بار دیگر بکوشم.

Sometimes, despite all of our best efforts,

گاهی اوقات، علیرغم تمام تلاش های ما،

miscommunication happens.

اشتباه در ارتباط رخ می دهد.

They haven't understood you.

آنها شما را درک نکرده اند

But it's totally normal, we just need to be prepared

اما این کاملاً طبیعی است، فقط باید آماده باشیم تا

to handle those situations when they come up.

زمانی که این موقعیت‌ها پیش می‌آیند، آن‌ها را مدیریت کنیم.

So you can say:

بنابراین می توانید بگویید:

Sorry, I think there was a misunderstanding.

متاسفم، فکر می کنم سوء تفاهم رخ داده است.

What I meant to say was...

چیزی که می خواستم بگویم این بود که...

This allows you to rephrase your ideas in a different way

این به شما امکان می دهد تا ایده های خود را به روشی متفاوت بیان کنید

to help the other person to understand.

تا به درک طرف مقابل کمک کنید.

You could also say:

شما همچنین می توانید بگویید:

I don't think I explained myself clearly.

فکر نمی کنم خودم را واضح توضیح داده باشم.

Or:

یا:

I think you misunderstood.

فکر کنم اشتباه متوجه شدید.

But the important point here is that

اما نکته مهم در اینجا این است که وقتی این حرف را می زنید،

you're putting the blame

تقصیر را به گردن کسی می اندازید

on the person that you're talking to when you say that.

که با او صحبت می کنید.

It's quite rude to tell someone else that

این کاملاً بی ادبانه است که به شخص دیگری بگویید که

they have misunderstood you.

شما را اشتباه درک کرده است.

It just tells them it's their fault, not yours.

فقط به آنها می گوید که تقصیر آنهاست نه شما.

So you want to be really confident that

بنابراین شما می خواهید واقعاً مطمئن باشید که

they are the one who misunderstood if you use it.

اگر از آن استفاده کنید، آنها کسانی هستند که اشتباه متوجه شده اند.

Notice how in the first sentence,

توجه کنید که چگونه در جمله اول از

we use the passive voice.

صدای غیرفعال استفاده می کنیم.

There was a misunderstanding.

سوء تفاهم پیش آمد.

I'm not specifically saying who was responsible

من به طور خاص نمی گویم چه کسی مسئول

for the problem and that's usually the best way to go.

این مشکل بوده است و این معمولا بهترین راه است.

You either assume that it was you and apologise and

شما یا فرض می کنید که شما بودید و عذرخواهی می کنید و

quickly fix it or generalise

سریع آن را برطرف می کنید یا تعمیم می دهید که

there was a problem here.

اینجا مشکلی وجود داشته است. بسیار

Okay so now you have

خوب، اکنون

thirty useful expressions to help you when you're

سی عبارت مفید برای کمک به شما در زمانی که

stuck in English

در زبان انگلیسی گیر کرده اید

and you need help keeping your conversation going.

و برای ادامه مکالمه خود به کمک نیاز دارید، دارید.

If you enjoyed this lesson, make sure you give it a like,

اگر از این درس لذت بردید، حتماً آن را لایک کنید، در

leave me a comment down below, I love to hear from you.

زیر برای من کامنت بگذارید، من دوست دارم از شما بشنوم.

I suggest that you take all of these phrases

پیشنهاد می کنم تمام این عبارات را بردارید

and practise using them in real conversations.

و استفاده از آنها را در مکالمات واقعی تمرین کنید.

If you're eligible to join the Hey Lady! community,

اگر واجد شرایط پیوستن به هی لیدی هستید! انجمن، از

use the link in the description below

پیوند در توضیحات زیر

and the discount code that will get you fifty per cent

و کد تخفیف استفاده کنید که پنجاه درصد تخفیف در

off your first month of membership.

ماه اول عضویت شما را به همراه خواهد داشت.

Want to keep practising?

آیا می خواهید به تمرین ادامه دهید؟

You know where to find me.

تو می دانی که کجا پیدایم کنی. می

See you in there!

بینمت اونجا!