BOOST YOUR ENGLISH through Story: The Uninvited Guest - Improve your English Listening (Podcast)

4,400 views ・ 2024-12-16

To Fluency


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
in this English lesson you're going to listen  to a story called The Uninvited Guest and this  
0
80
6680
در این درس انگلیسی، می‌خواهید به داستانی به نام مهمان ناخوانده گوش دهید و این
00:06
is to practice your English listing skills  if you are watching on YouTube then turn on  
1
6760
5680
برای تمرین مهارت‌های فهرست‌بندی انگلیسی شماست، اگر در YouTube تماشا می‌کنید، سپس زیرنویس‌ها را روشن کنید
00:12
the captions so that you can listen and read  at the same time and at the end of the story  
2
12440
5400
تا بتوانید همزمان گوش کنید و بخوانید. در پایان داستان
00:17
we're going to explore some key terms that will  help improve your English my name is Jack from T  
3
17840
6200
ما قصد داریم برخی از اصطلاحات کلیدی را بررسی کنیم که  به بهبود انگلیسی شما کمک می‌کند.
00:24
fluency I'm really excited to read this story  to you because I I think it's a great way for  
4
24040
7080
چون من فکر می‌کنم این یک راه عالی برای
00:31
you to improve your English be sure to check the  description for the key terms from this story and  
5
31120
7760
شما برای بهبود زبان انگلیسی است، حتماً توضیحات مربوط به عبارات کلیدی این داستان را بررسی کنید و
00:38
listen to the end because the story hopefully  is going to be very interesting to you and also  
6
38880
7240
تا آخر گوش کنید زیرا امیدوارم  داستان برای شما بسیار جالب باشد و همچنین
00:46
we're going to explore those key terms so that  you can learn new words and phrases so sit back  
7
46120
6400
ما می‌خواهیم آن عبارات کلیدی را کاوش کنید تا بتوانید کلمات و عبارات جدیدی یاد بگیرید، پس بنشینید
00:52
or continue doing whatever you're doing relax and  listen to The Uninvited Guest Laura had spent all  
8
52520
9840
یا به انجام هر کاری که انجام می‌دهید ادامه دهید و به «مهمان ناخوانده» گوش دهید که لورا تمام
01:02
day preparing for the dinner party she cleaned the  apartment arranged flowers on the table and cooked  
9
62360
6440
روز را صرف آماده‌سازی برای مهمانی شامی که او آپارتمان را تمیز کرد، گل‌ها را روی میز چید و غذایی درست کرد که
01:08
a meal she hoped everyone would enjoy tonight was  supposed to be a quiet relaxing evening with close  
10
68800
6720
امیدوار بود امشب همه از آن لذت ببرند، قرار بود یک عصر آرام آرام با دوستان نزدیک باشد،
01:15
friends a break from the usual busyness of the  week her husband James was in the kitchen putting  
11
75520
8840
استراحتی از مشغله‌های معمول هفته‌ای که همسرش جیمز در آشپزخانه بود.
01:24
the final touches on dessert together they made  a great team when hosting their friends always  
12
84360
8200
آخرین لمس‌ها روی دسر با هم، آنها تیمی عالی در هنگام میزبانی از دوستان خود ساختند.
01:32
appreciated the effort they put into creating a  welcoming Atmosphere by 7:30 the guests began to  
13
92560
6360
در ساعت 7:30 مهمان‌ها شروع به
01:38
arrive Sarah and Tom a couple they had known for  years were the first to step through the door then  
14
98920
7560
ورود کردند سارا و تام زوجی که سال‌ها می‌شناختند اولین کسانی بودند که از در رد شدند، سپس
01:46
came Emily L's best friend from University who  brought her new boyfriend Mark the group greeted  
15
106480
6920
بهترین دوست امیلی ال از دانشگاه آمد که دوست پسر جدیدش مارک را آورد و گروه به
01:53
each other warmly filling the apartment with  chatter and laughter Laura was just pouring the  
16
113400
6680
گرمی از یکدیگر استقبال کردند. آپارتمانی با پچ پچ و خنده لورا در حال ریختن
02:00
first round of drinks when the doorbell rang again  she frowned and looked at James are we expecting  
17
120080
8280
اولین دور نوشیدنی بود که دوباره زنگ در به صدا درآمد. اخم کرد و به آن نگاه کرد. جیمز منتظر
02:08
someone else she asked James shook his head no  maybe someone's at the wrong door curious Laura  
18
128360
8600
کس دیگری هستیم که او از او پرسید جیمز سرش را تکان داد نه شاید کسی در اشتباهی است که کنجکاو لورا
02:16
walked to the door and opened it her breath caught  as she saw the man standing there it was David  
19
136960
8800
به سمت در رفت و آن را باز کرد نفسش حبس شد وقتی مردی را دید که آنجا ایستاده بود، دیوید
02:25
someone from her past she hadn't seen in years  his face was familiar with the same confident  
20
145760
7760
کسی از گذشته اش بود که او را ندیده بود. بعد از سال‌ها چهره‌اش با همان
02:33
smile she remembered but seeing him now felt  completely unexpected David Laura said her voice  
21
153520
8760
لبخند مطمئنی که به یاد داشت آشنا بود، اما با دیدن او اکنون احساس کاملاً غیرمنتظره‌ای می‌کرد، دیوید لورا صدایش را گفت:
02:42
uncertain what are you doing here David smiled  his eyes warm but unreadable I was in the area  
22
162280
10280
نامشخص تو چیست؟ وقتی این کار را انجام دادم دیوید لبخند زد چشمانش گرم اما ناخوانا من در آن منطقه بودم
02:52
and thought I'd stopped by hope I'm not intruding  Laura hesitated feeling a not form in her stomach  
23
172560
9800
و فکر می‌کردم با این امید که مداخله نکنم متوقف شده‌ام لورا تردید داشت که در شکمش حالتی ندارد
03:02
before she could respond James appeared behind  her his voice curious who is it it's David Laura  
24
182360
9880
قبل از اینکه بتواند پاسخ دهد جیمز پشت سر او ظاهر شد صدایش که کنجکاو بود کیست. دیوید لورا
03:12
said stepping aside as James moved to the doorway  David extended his hand with a friendly grin James  
25
192240
9080
گفت که کنار رفت در حالی که جیمز به سمت در رفت. دیوید با لبخندی دوستانه دستش را دراز کرد جیمز
03:21
good to see you again David said his tone casual  James hesitated briefly before shaking his hand  
26
201320
8600
خوشحالم که دوباره شما را دیدم دیوید لحن خود را گفت گاه به گاه جیمز قبل از دست دادن کوتاهی تردید کرد
03:29
David this is unexpected David laughed lightly I  know sorry for the surprise I was hoping to catch  
27
209920
9000
دیوید این غیرمنتظره است دیوید آرام خندید من می‌دانم متاسفم برای تعجبی که امیدوار بودم
03:38
up with you both before Laura could gather her  thoughts Sarah and Tom appeared in the hallway  
28
218920
6520
قبل از اینکه لورا بتواند افکارش را جمع کند با شما صحبت کنم سارا و تام در راهرو ظاهر شدند
03:45
curious about the new arrival who's this Tom  asked smiling as he stepped forward an old friend  
29
225440
7400
کنجکاو در مورد تازه واردی که این است تام با خندان از دوستی قدیمی جلو می‌رفت
03:52
David replied smoothly David nice to meet you  introductions were made and soon enough David was  
30
232840
7240
دیوید به آرامی پاسخ داد دیوید از آشنایی با شما خوشحالم. مقدمه ها انجام شد و به زودی دیوید
04:00
in the living room with the others Laura exchanged  a glance with James who Shrugged slightly as if  
31
240080
6520
با دیگران در اتاق نشیمن قرار گرفت، لورا نگاهی به جیمز رد و بدل کرد که کمی شانه هایش را بالا انداخت که انگار  می خواست
04:06
to say what can we do as evening went on David's  charm and humor filled the room he shared stories  
32
246600
8560
بگوید تا عصر که گذشت، جذابیت و طنز دیوید اتاقی را که او داستان هایی از سفرهای اخیرش را به اشتراک می گذاشت، پر کرد.
04:15
from his recent travels making everyone laugh but  beneath the surface Laura felt tension James kept  
33
255160
9160
همه را بخنداند اما لورا زیر سطح احساس تنش کرد جیمز مدام
04:24
glancing at her and Emily seemed to study David  a little too closely there was his history here  
34
264320
6560
به او نگاه کرد و امیلی به نظر می‌رسید که دیوید را کمی از نزدیک مطالعه می‌کرد. تاریخچه او در اینجا
04:30
something only Laura and James fully understood  during dinner the conversation shifted to the Past  
35
270880
7160
چیزی که فقط لورا و جیمز به طور کامل درک کردند در طول شام گفتگو به گذشته تغییر کرد
04:38
David never want to miss an opportunity brought  up a trip he and Laura had taken years ago do you  
36
278040
6160
دیوید هرگز نمی‌خواهد فرصتی را از دست بدهد سفری را که او و لورا سال‌ها پیش انجام داده بودند، به
04:44
remember that Cafe by the river Laura he asked his  ton likee we spent hours there just talking Laura  
37
284200
7760
یاد می‌آورید که کافه‌ای در کنار رودخانه لورا از او خواسته بود. ما ساعت‌ها را آنجا صرف صحبت کردیم، لورا
04:51
felt her face flush she knew James was listening  carefully yes I remember she replied cautiously  
38
291960
7680
احساس کرد صورتش سرخ شده است، می‌دانست که جیمز با دقت گوش می‌دهد، بله، یادم می‌آید او با احتیاط پاسخ داد
05:00
trying to steal the conversation in another  Direction it was a long time ago James set his  
39
300200
6960
سعی می‌کرد دزدی کند. مکالمه در جهتی دیگر مدت‌ها پیش بود جیمز
05:07
thought down his tone calm but firm that's right  a very long time ago David's smile his gaze steady  
40
307160
10440
لحن خود را آرام اما قاطعانه تنظیم کرد. خیلی وقت پیش لبخند دیوید، نگاهش ثابت بود
05:17
funny how some memories stick with you though  isn't it the room grew quiet for a moment Emily  
41
317600
8000
خنده‌دار است که چگونه برخی از خاطرات به تو می‌مانند، اما آیا اتاق برایش ساکت شد. یک لحظه امیلی   که
05:25
sensing the shift in mood quickly changed the  subject asking about everyone's holiday plans  
42
325600
6400
تغییر خلق و خو را حس کرد، به سرعت سوژه را تغییر داد و در مورد برنامه های تعطیلات همه پرسید
05:32
the tension eased slightly but the atmosphere  wasn't the same as before later that evening as  
43
332000
7200
تنش کمی کاهش یافت، اما جو مثل قبل نبود بعد از آن غروب که
05:39
the party wound down Laura excused herself to the  kitchen to take a moment alone she leaned against  
44
339200
6560
مهمانی شکست خورد، لورا خود را به      به آشپزخانه بهانه کرد تا لحظه ای تنها بماند و به   پیشخوان تکیه داد و
05:45
the counter taking a deep breath the evening had  taken a turn she hadn't anticipated and she felt  
45
345760
6080
نفس عمیقی کشید.
05:51
like she' been walking on a tight rope all night  James soon joined her his expression concerned you  
46
351840
7600
او تمام شب را روی یک طناب محکم راه می‌رفت، جیمز به زودی به او ملحق شد، قیافه‌اش نگران تو
05:59
okay okay he asked quietly Laura nodded I didn't  know he'd show up I'm sorry it's not your fault  
47
359440
9280
بود   باشه باشه، آرام پرسید لورا سرش را تکان داد. نمی‌دانستم که ظاهر می‌شود، متاسفم که تقصیر تو نیست.
06:08
James said his voice steady it's just surprising  that's all before they kid say more David appeared  
48
368720
8200
جیمز صدایش را ثابت گفت، جای تعجب است، این همه قبل از اینکه بچه‌ها بگویند، دیوید
06:16
in the doorway leaning casually against the frame  everything all right in here Laura forced a smile  
49
376920
8200
در درگاه ظاهر شد و به طور معمولی به کادر تکیه داده بود. لبخند
06:25
yes we're just Tiding up David nodded his gaze  lingering for a moment before he spoke thanks  
50
385120
8080
بله ما تازه داریم خبر می‌دهیم دیوید با سر تکان داد و نگاهش را برای لحظه‌ای درنگ کرد قبل از اینکه صحبت کند متشکرم
06:33
for letting me join tonight it was great seeing  you both James gave a polite nod safe travels  
51
393200
6720
که به من اجازه دادی امشب بپیوندید خیلی خوب بود وقتی دیدم هر دوی شما جیمز سرش را مودبانه تکان داد سفر ایمن
06:39
back David looked at Laura one last time take care  Laura he said his tone softer now as David walked  
52
399920
8520
دیوید برای آخرین بار به لورا نگاه کرد مواظب خود باشید لورا لحنش را آرام تر گفت وقتی دیوید
06:48
out of the apartment and the door closed behind  him Laura let out her breath she didn't realize  
53
408440
6160
از آپارتمان بیرون رفت و در پشت سرش بسته شد. لورا نفسش را بیرون داد. او متوجه نشد که
06:54
she had been holding she and James returned to the  living room where they're remaining for friends  
54
414600
5200
او را نگه داشته است و جیمز به اتاق نشیمن که در آنجا اقامت دارند برای دوستان برگشتند و مشغول
06:59
were chatting and laughing as if nothing had  happened Laura caught Jam's eye from across the  
55
419800
5800
گپ زدن و خنده بودند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. لورا نگاه جم را از آن سوی
07:05
room he gave a small reassuring smile she returned  it feeling a sense of calm the evening hadn't gone  
56
425600
7680
اتاق گرفت و لبخند آرام بخش کوچکی زد و او پاسخ داد احساس آرامش می‌کرد که شب آنطور که برنامه‌ریزی شده بود پیش نرفته بود،
07:13
as planned but together they had handled it the  past might have walked through their door but it  
57
433280
6040
اما آنها با هم آن را مدیریت کردند، شاید گذشته از در آنها عبور کرده باشد، اما این
07:19
was a present and the people who mattered most  that stayed in this story We explain several  
58
439320
7600
یک هدیه بود افرادی که بیشترین اهمیت را داشتند که در این داستان ماندند، ما چندین
07:26
key phrases and words that help convey suspense  tension and emotional depth so what we're going  
59
446920
6800
عبارات و کلمات کلیدی را توضیح می‌دهیم که به انتقال تنش  تعلیق و عمق عاطفی کمک می‌کنند تا به چه چیزی می‌رویم
07:33
to do now is break down go through seven of them  to understand their meanings and how they can be  
60
453720
7600
اکنون باید هفت مورد از آنها را بشکنید تا معنی آنها و نحوه
07:41
used in different contexts and then once we do  this it's a good idea to go back and listen to  
61
461320
7360
استفاده از آنها در زمینه های مختلف را بفهمید و پس از انجام این کار، ایده خوبی است که به عقب برگردیم و   دوباره به داستان گوش دهیم،
07:48
the story again the first phrase is a not form in  her stomach a not form in her stomach so Laura FS  
62
468680
9760
اولین عبارت شکلی نیست. در معده‌اش در معده‌اش شکل نمی‌گیرد، بنابراین لورا FS
07:58
a not form in her stomach when she sees David at  the door meaning she experiences sudden anxiety or  
63
478440
8360
وقتی دیوید را پشت در می‌بیند، در معده‌اش شکل نمی‌گیرد، به این معنی که ناگهان اضطراب یا ناراحتی را تجربه می‌کند.
08:06
unease this phrase describes a physical reaction  to stress or nervousness for example I felt a knot  
64
486800
8000
این عبارت واکنش فیزیکی را توصیف می‌کند. برای استرس یا عصبی بودن به عنوان مثال من
08:14
in my stomach before the exam or she had a knot in  her stomach when she realized she'd made a mistake  
65
494800
7280
قبل از امتحان در شکمم گرهی احساس کردم یا وقتی متوجه شد اشتباه کرده است در شکمم گره پیدا کرده است
08:22
the second phrase is good to see you again good  to see you again David says this to James apply  
66
502080
7480
عبارت دوم خوب است که دوباره شما را ببینم خوب است دوباره شما را ببینم دیوید این را می گوید برای جیمز
08:29
a neutral way of greeting someone after some time  apart the phrase is commonly used in formal or  
67
509560
6800
روشی خنثی برای احوالپرسی کردن با کسی بعد از مدتی دوری به کار می‌رود این عبارت معمولاً در زمینه رسمی یا
08:36
informal context for example it's good to see  you again after all these years or good to see  
68
516360
6440
غیررسمی استفاده می‌شود، مثلاً خوب است که بعد از این همه سال دوباره شما را ببینم یا خوب است
08:42
you again how have you been the third phrase is  never won to miss an opportunity never won to miss  
69
522800
7880
دوباره ببینید   شما چگونه بوده اید سومین عبارت است هرگز برنده نشد که فرصت را از دست داد هرگز برنده نشد تا از دست داد
08:50
an opportunity David is described as never one  to miss an opportunity meaning he always takes  
70
530680
6040
فرصتی که دیوید به عنوان هرگز از دست ندادن یک فرصت توصیف می شود به این معنی که او همیشه
08:56
advantage of chances to say or do something  this phrase can be used both positively and  
71
536720
5560
از فرصت ها برای گفتن یا انجام کاری استفاده می کند. این عبارت می تواند استفاده شود هم مثبت و هم
09:02
negatively for example she's never want to miss an  opportunity to help others or he never misses an  
72
542280
8040
منفی برای مثال او هرگز نمی‌خواهد فرصتی را برای کمک به دیگران از دست بدهد یا هرگز
09:10
opportunity to show off his knowledge the fourth  phrase is stick with you stick with you David  
73
550320
7680
فرصتی را برای نشان دادن دانش خود از دست نمی‌دهد.
09:18
mentions that some memories stick with you meaning  they remain in your mind for a long time and this  
74
558000
6480
خاطرات با شما می‌مانند به این معنی که برای مدت طولانی در ذهن شما باقی می‌مانند و این
09:24
is often due to emotional impact for example the  kindness of strangers during my trip really stuck  
75
564480
8120
اغلب به دلیل تأثیرات عاطفی است، مثلاً مهربانی غریبه‌ها در طول سفر من واقعاً
09:32
with me or that lesson stuck with him in shapes  how he handled challenges the fifth phrase that  
76
572600
7320
به من چسبیده است یا این درسی که به او چسبیده است در اشکال نحوه برخورد او با چالش‌ها عبارت پنجم که
09:39
I imagine a lot of you don't know is walking on a  tight rope walking on a tight rope now you might  
77
579920
7760
تصور می‌کنم بسیاری از شما نمی‌دانید راه رفتن روی یک طناب تنگ و راه رفتن روی یک طناب تنگ است، اکنون ممکن است
09:47
have something similar in your own language  because in the story Laura feels like she's  
78
587680
5240
چیزی مشابه به زبان خودتان داشته باشید زیرا در داستان لورا احساس می‌کند
09:52
walking on a tight rope throughout the evening  meaning she's in a delicate situation where she  
79
592920
5880
در طول شب روی یک طناب محکم راه می‌رود، یعنی در موقعیت حساسی قرار دارد که باید
09:58
has to be very careful because David been there  this phrase is often used to describe situations  
80
598800
6200
بسیار مراقب باشد زیرا دیوید آنجا بوده است.
10:05
requiring balance and caution for example  managing the team while avoiding conflicts felt  
81
605000
7840
10:12
like walking on a tight rope or she was walking  on a tight rope trying not to upset anyone we've  
82
612840
7440
مثل راه رفتن روی یک طناب تنگ یا او داشت روی یک طناب تنگ راه می‌رفت و سعی می‌کرد کسی را ناراحت نکند.
10:20
got two more phrases to go and the next one is  lingering gaze lingering gaze so David's lingering  
83
620280
9120
عباراتی که باید بروند و عبارات بعدی، نگاه ماندگار است، بنابراین نگاه درنگ
10:29
and gaze adds to the tension meaning his look his  stare lasted longer than usual suggesting feelings  
84
629400
10480
و نگاه دیوید به تنش می‌افزاید، به این معنا که نگاه او بیشتر از حد معمول طول کشید که نشان‌دهنده احساسات
10:39
or intentions so this phrase is often used to  describe a look that implies deeper emotion for  
85
639880
7640
یا مقاصد باشد، بنابراین این عبارت اغلب برای توصیف نگاهی استفاده می‌شود که به عنوان مثال دلالت بر احساسات عمیق‌تری دارد.
10:47
example his lingering gaze told her everything  he didn't say or the lingering gaze between  
86
647520
8080
نگاه ماندگارش همه چیزهایی را که نگفته بود به او می گفت یا نگاه طولانی بین
10:55
them hinted at something unspoken and the last  phrase is let out of breath she didn't realize  
87
655600
7360
آنها به چیزی ناگفته اشاره می کرد. و آخرین عبارت این است که نفسش را بند می‌آورم، او متوجه نمی‌شد که
11:02
she'd been holding let out of breath she didn't  realize she'd been holding so we've got the past  
88
662960
6560
او متوجه نشد نفسش را حبس می‌کرد.
11:09
perfect here but Laura let out her breath she  didn't realize she'd been holding after David  
89
669520
5360
متوجه نمی‌شود که پس از ترک دیوید، او را نگه داشته است،
11:14
left meaning that she felt relieved after being  tense for so long and it's often used to describe  
90
674880
10240
به این معنی که پس از مدت‌ها تنش احساس آرامش می‌کند و اغلب برای توصیف
11:25
a moment of release from stress or anxiety for  for example when the test was over I let out a  
91
685120
7120
لحظه رهایی از استرس یا اضطراب برای به عنوان مثال، وقتی آزمایش تمام شد، نفسی بیرون دادم،
11:32
breath I didn't realize I'd been holding or she'd  finally let out a breath as a situation resolved  
92
692240
6680
متوجه نشدم که حبس کرده‌ام یا او بالاخره نفسش را بیرون داد که یک موقعیت حل شد.
11:38
so that's the story those are the seven phrases  again go back to listen to the story a few more  
93
698920
7320
داستان را چند
11:46
times or at least once so that you can really  understand and get the best listening practice  
94
706240
5360
بار دیگر   یا حداقل یک بار، برای اینکه بتوانید واقعاً درک کنید و بهترین تمرین گوش دادن را دریافت کنید
11:51
you can go to the description to get key English  learning resources courses my recommended tools  
95
711600
7640
می‌توانید برای دریافت دوره‌های منابع یادگیری کلیدی انگلیسی به توضیحات بروید، ابزارهای پیشنهادی من
11:59
Etc if you listen to this as a podcast then  go back to past episodes if you're on YouTube  
96
719840
6600
و غیره اگر به این گوش می‌دهید. به عنوان یک پادکست، اگر در YouTube هستید، به قسمت‌های گذشته برگردید
12:06
explore the different videos we have made over  the last 10 years and one last thing if you  
97
726440
6240
ویدیوهای مختلفی را که در 10 سال گذشته ساخته‌ایم کاوش کنید و اگر
12:12
could share this with a friend I would greatly  appreciate it it helps the podcast grow and it  
98
732680
6520
بتوانید آن را با یکی از دوستانتان به اشتراک بگذارید، بسیار سپاسگزارم که به رشد پادکست کمک می‌کند و به
12:19
reaches more people thanks again for listening  and we will speak to you soon bye for now
99
739200
7880
افراد بیشتری دسترسی پیدا می‌کند، باز هم از اینکه گوش دادید سپاسگزاریم و ما به زودی با شما صحبت خواهیم کرد
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7