Speak With Me: English Speaking Practice

Hi, I'm Vanessa from  SpeakEnglishWithVanessa.com. Oh, I  

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com. اوه،

don't feel so great. Could you  help me? Let's talk about it. 

من خیلی احساس خوبی ندارم. میتونی کمکم کنی؟ بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Let's imagine this situation. You are visiting the  US, you're walking down the street and you see me,  

بیایید این وضعیت را تصور کنیم. شما در حال بازدید از ایالات متحده هستید، در خیابان راه می روید و من را می بینید،

but when you see me, I look like this. I don't  look so great. Do you know what to say to me?  

اما وقتی من را می بینید، من اینطور به نظر می رسم. من خیلی عالی به نظر نمیرسم میدونی به من چی بگی؟

Could you help me in this situation? Well,  never fear. Today I'm going to help you  

آیا می توانید در این شرایط به من کمک کنید؟ خب، هرگز نترس. امروز قصد دارم به شما کمک کنم

learn how to speak about feeling sick and also  help other people when they're feeling sick. 

یاد بگیرید که چگونه در مورد احساس بیماری صحبت کنید و همچنین به افراد دیگر در هنگام احساس بیماری کمک کنید.

We're going to talk about some common questions to  ask when someone is sick and some common questions  

ما در مورد برخی از سؤالات متداول که باید هنگام بیماری بپرسیم و سؤالات متداولی

someone might ask you when you're sick. Some  common vocabulary that you can use and also we'll  

که ممکن است کسی از شما در هنگام بیماری بپرسد صحبت خواهیم کرد. برخی از واژگان رایجی که می‌توانید استفاده کنید و همچنین

have a sample conversation between my husband  Dan and I. You'll see how to talk about this  

ما یک گفتگوی نمونه بین شوهرم دان و من خواهیم داشت. خواهید دید که چگونه در مورد این موضوع صحبت کنید

and then it will be your turn. You'll have the  chance to speak with me and talk about feeling  

و سپس نوبت شما خواهد بود. شما این شانس را خواهید داشت که با من صحبت کنید و در مورد احساس بیماری صحبت کنید

sick. I hope this will boost your confidence and  give you the tools that you need so that when you  

. امیدوارم این اعتماد به نفس شما را افزایش دهد و ابزارهای مورد نیاز را در اختیار شما قرار دهد تا زمانی که

use this in real life, you will feel ready to go. All right, let's get started. To help you never  

از آن در زندگی واقعی استفاده می‌کنید، احساس آمادگی کنید. خیلی خب، بیایید شروع کنیم. برای اینکه

forget what you are about to learn  in this lesson, I have created a free  

هرگز   چیزی را که قرار است در این درس یاد بگیرید  فراموش نکنید ، یک کاربرگ  PDF رایگان ایجاد کرده‌ام

PDF worksheet that you can download all of today's  questions, vocabularies and sample sentences plus,  

که می‌توانید تمام سؤالات امروز، واژگان و جملات نمونه را دانلود کنید،

you can answer Vanessa's challenge question at the  bottom of the worksheet. This free PDF is a gift  

می‌توانید به سؤال چالشی ونسا در پایین کاربرگ پاسخ دهید. این PDF رایگان هدیه

to you to help you review and remember everything  that you've learned. You can click on the link in  

به شما است تا به شما کمک کند همه چیزهایی را که آموخته‌اید مرور کرده و به خاطر بسپارید .

the description to download this free PDF today. All right. Let's get started with some common  

برای بارگیری این PDF رایگان امروز می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید. خیلی خوب. بیایید با چند

questions about health and when you're  feeling sick. Do you feel okay or are  

سؤال رایج درباره سلامتی و زمانی که احساس بیماری می‌کنید شروع کنیم . آیا احساس خوبی دارید یا

you feeling okay? You don't look so good, do you  feel okay? I saw you fall, are you feeling okay?  

احساس خوبی دارید؟ شما چندان خوب به نظر نمی رسید، آیا احساس خوبی دارید؟ دیدم افتادی، حالت خوبه؟

These are great introduction questions when you  suspect that someone is not feeling their best. 

اینها سؤالات مقدماتی عالی هستند وقتی که گمان می‌کنید کسی بهترین احساس را ندارد.

Where does it hurt? I use this question a lot  with my sons when they fall or get hurt and I  

کجاش درد میکنه؟ وقتی پسرانم می‌افتند یا آسیب

see their crying. After helping them emotionally  for a moment, I often ask them, where does it  

می‌بینند و گریه‌شان را می‌بینم، از این سؤال زیاد استفاده می‌کنم. بعد از اینکه برای لحظه‌ای به آنها کمک عاطفی کردم، اغلب از آنها می‌پرسم که این به کجا

hurt? Is it your arm, your leg, your stomach, your  head? Where does it hurt? Do you want to sit down?  

آسیب می‌زند؟ آیا بازو، پایتان، شکم، سرتان است؟ کجاش درد میکنه؟ میخوای بشینی؟

Do you want to lie down? If you saw me walking  around the streets not looking so great, this  

میخوای دراز بکشی؟ اگر دیدید که در خیابان‌ها قدم می‌زنم که آنقدرها هم عالی به نظر نمی‌رسم،

would be a great question to ask me. Hey, Vanessa,  I'm glad to meet you, but you don't look so great.  

این سؤال عالی است که از من بپرسید. هی، ونسا، خوشحالم که با تو آشنا شدم، اما تو چندان عالی به نظر نمی‌رسی.

Are you feeling okay? Do you want to sit down?  Here's a bench. Oh, I would feel so taken care of. 

آیا شما احساس خوبی دارید؟ میخوای بشینی؟ اینجا یک نیمکت است. اوه، من احساس می کنم که خیلی مورد توجه قرار گرفته است.

Have you taken anything for it? If I told you that  I had a headache, you could ask me this question.  

آیا چیزی برای آن برداشته اید؟ اگر به شما گفتم که سردرد دارم، می توانید این سوال را از من بپرسید.

Have you taken anything for it? It means have  you taken any medicine yet. Can you stand?  

آیا چیزی برای آن برداشته اید؟ این بدان معناست که آیا هنوز دارویی مصرف کرده‌اید. می توانی بایستی؟

Can you wiggle your fingers? Can you  walk? This is sometimes an assessment  

آیا می توانید انگشتان خود را تکان دهید؟ میتونی راه بری؟ این گاهی اوقات ارزیابی  است

that a doctor or maybe a parent would use. When I was a kid, my parents said this to me  

که پزشک یا شاید والدین از آن استفاده می‌کنند. وقتی بچه بودم، والدینم این را به من

and I say it to my children as well. It's a good  way to see if they're capable of doing something,  

می‌گفتند و من به فرزندانم هم می‌گویم. این یک راه خوب برای دیدن اینکه آیا آنها قادر به انجام کاری هستند یا نه،   است،

but I think it also helps your child feel like,  oh, I can wiggle my finger, I'm okay. It's not too  

اما فکر می‌کنم این به فرزند شما کمک می‌کند که احساس کند، آه، من می‌توانم انگشتم را تکان دهم، حالم خوب است. خیلی

serious. Can I bring you anything? This is lovely,  you're offering to help. Can I bring you anything?  

جدی نیست. آیا می توانم چیزی برای شما بیاورم؟ این دوست‌داشتنی است، شما به شما کمک می‌کنید. آیا می توانم چیزی برای شما بیاورم؟

Maybe some hot tea. Maybe a hot pad to put  on your back because it hurts. Maybe a chair  

شاید یه چای داغ شاید یک پد داغ روی کمرتان بگذارید زیرا درد دارد. شاید یک صندلی

so you can sit down. Can I bring you anything? Our final question is one that the sick person  

تا بتوانید بنشینید. آیا می توانم چیزی برای شما بیاورم؟ سوال آخر ما سوالی است که فرد بیمار

can ask. Do I feel hot to you? Maybe if you're  feeling a fever coming on or you're just not  

می تواند بپرسد. آیا من به شما احساس گرما می کنم؟ شاید اگر احساس می‌کنید که تب دارد می‌آید یا آنقدرها

feeling that great and if you don't have access to  a thermometer nearby, you might ask someone, do I  

احساس نمی‌کنید و اگر به یک دماسنج در نزدیکی دسترسی ندارید، ممکن است از کسی بپرسید که آیا من

feel hot to you? They'll probably put their hand  on your forehead either like this or like this and  

با شما احساس گرما می‌کنم؟ آنها احتمالاً دستشان را روی پیشانی‌تان می‌گذارند یا این‌طور یا این‌طور  و

assess roughly if you feel hot which means you  probably have a fever and you're not feeling well. 

تقریباً ارزیابی می‌کنند که آیا شما احساس گرما می‌کنید یا نه، یعنی احتمالاً تب دارید و حال خوبی ندارید.

All right, let's talk about some  common phrases that you might use  

بسیار خوب، بیایید در مورد برخی از عبارات رایج که ممکن است

when you're sick. I feel dizzy. Oh, those flashing  lights are making me feel dizzy. I feel woozy. I  

هنگام بیماری از آنها استفاده کنید صحبت کنیم. احساس سرگیجه دارم اوه، آن چراغ‌های چشمک زن باعث سرگیجه من می‌شوند. احساس خفگی میکنم

had the stomach flu last week and this week I'm  still feeling woozy. It's just similar to dizzy,  

هفته گذشته آنفولانزای معده داشتم و این هفته هنوز احساس خفگی دارم. این فقط شبیه سرگیجه است،

but it also means that maybe your stomach doesn't  feel well too. I feel nauseous. This means  

اما به این معناست که شاید معده شما هم احساس خوبی نداشته باشد. احساس تهوع دارم این به این معنی است

you feel like you're going to throw up. I took  some medicine without eating any food and ugh,  

که  احساس می‌کنید در حال افت شدید هستید. من بدون خوردن غذا مقداری دارو مصرف کردم و آه،

now I feel nauseous. Notice the pronunciation  here. The S in the middle sounds like ssh,  

اکنون احساس تهوع دارم. به تلفظ اینجا توجه کنید. S در وسط به نظر می رسد مانند ssh،

nauseous. Nauseous, I hope you don't feel  nauseous. I feel achy. It's kind of continuous  

حالت تهوع آور. حالت تهوع، امیدوارم حالت تهوع نداشته باشید. احساس درد می کنم این یک نوع

dull pain, especially if you've been sick  or you have a fever and you're in bed,  

درد کسل کننده مداوم است، به خصوص اگر بیمار بوده اید یا تب دارید و در رختخواب هستید،

you probably are going to feel just achy all over. I feel clammy. Usually we use this for our hands  

احتمالاً همه جا احساس درد خواهید کرد. احساس لختی دارم معمولاً

when they're wet or sweaty, but it's kind  of cold. I feel clammy. It doesn't feel  

وقتی دست‌هایمان خیس است یا عرق می‌کند از آن استفاده می‌کنیم، اما به نوعی سرد است. احساس لختی دارم حس

great. I feel fatigued or lethargic and this  means you feel really tired. It kind of feels  

عالی نیست. من احساس خستگی یا بی حالی می کنم و این به این معنی است که شما واقعاً احساس خستگی می کنید. به نوعی احساس می‌شود

like you're swimming through the air. I just  can't do anything quickly, I feel lethargic. 

که در هوا شنا می‌کنید. من فقط نمی توانم کاری را به سرعت انجام دهم، احساس بی حالی می کنم.

Some general expressions about how you feel.  You might say, I feel a bit under the weather.  

برخی از عبارات کلی در مورد احساس شما. ممکن است بگویید، من کمی زیر آب و هوا احساس می کنم.

That means you're not feeling well. I feel a  little bit under the weather or just I feel  

یعنی حالتون خوب نیست من کمی زیر آب و هوا احساس می کنم یا فقط

under the weather today. I think I'm going  to cancel our get together. I feel under the  

امروز زیر آب و هوا هستم. فکر می‌کنم می‌خواهم با هم بودنمان را لغو کنم. احساس می کنم زیر

weather. I don't feel so hot. This means I don't  feel well. Ironically, maybe you have fever and  

هوا هستم. من آنقدر گرم نیستم این به این معنی است که من احساس خوبی ندارم . از قضا، شاید تب دارید و

you actually are hot, but overall, it just means  I don't feel well. I don't feel so hot today. 

واقعاً گرم هستید، اما در کل، این فقط به این معنی است که احساس خوبی ندارم. امروز خیلی احساس گرما نمیکنم

Or you might say, I think I'm coming down with  something. To come down with something means that  

یا ممکن است بگویید، من فکر می‌کنم دارم با یک چیزی روبرو هستم. پایین آمدن با چیزی به این معنی است که

you're getting sick. You're getting a virus or  you're just getting some kind of sickness. I think  

داری بیمار می‌شوی. شما در حال ابتلا به ویروس هستید یا فقط به نوعی بیماری مبتلا می شوید. فکر

I'm coming down with something. It's probably  better for me not to go to the party today.  

می‌کنم   دارم با چیزی روبرو هستم. احتمالاً بهتر است امروز به مهمانی نروم.

If someone else is sick, you can always tell them  get well soon or I hope you feel better soon.  

اگر شخص دیگری مریض است، همیشه می‌توانید به او بگویید زود خوب شود یا امیدوارم به زودی بهتر شوید.

Both of these phrases are very kind and  it can help to express that you care.  

هر دوی این عبارات بسیار مهربان هستند و می‌توانند به شما کمک کنند که به آن اهمیت می‌دهید.

Get well soon or I hope you feel better soon. All right, now we're going to go through some  

زود خوب بشی وگرنه امیدوارم زودتر خوب بشی بسیار خوب، اکنون می خواهیم از

vocabulary of some common problems or some common  sicknesses that you might experience. I have a  

واژگان برخی از مشکلات رایج یا برخی بیماری های رایجی که ممکن است تجربه کنید، مرور کنیم. من

headache, can you please turn that loud music  off? If you have a fever, you should probably stay  

سردرد دارم، لطفاً می‌توانید آن موسیقی بلند را خاموش کنید؟ اگر تب دارید، احتمالاً باید در

home. I fell and hit my head and now I have some  blurred vision. I should probably call the doctor.  

خانه بمانید. افتادم و ضربه ای به سرم زدم و اکنون تاری دید دارم. احتمالا باید با دکتر تماس بگیرم

A bee stung me on my finger and now I have  swelling all over my finger. I think I need  

زنبوری مرا روی انگشتم نیش زد و اکنون تمام انگشتم ورم کرده است. فکر

to take something, I might be allergic. I always  have a stuffy nose or I always have congestion  

می‌کنم باید چیزی مصرف کنم، ممکن است آلرژی داشته باشم. من همیشه در فصل بهار دچار گرفتگی بینی هستم یا همیشه گرفتگی بینی دارم

in the springtime. Right now when all of the  flowers are blooming, I always have a stuffy nose. 

. در حال حاضر وقتی همه گلها در حال شکوفه دادن هستند، من همیشه دچار گرفتگی بینی هستم.

I was sick last month and now I feel  better, but I still have a little cough.  

ماه گذشته مریض بودم و اکنون احساس بهتری دارم، اما هنوز کمی سرفه دارم.

I still have a little cough. I don't know what  it's like in your country, but here in the US,  

من هنوز کمی سرفه دارم. من نمی‌دانم در کشور شما چگونه است، اما اینجا در ایالات متحده،

if you have a little cough and you know that you  don't have COVID, but if you cough in public,  

اگر کمی سرفه داشته باشید و بدانید که کووید ندارید، اما اگر در ملاء عام سرفه کنید،

everyone says, oh, and they feel a little bit  nervous that maybe you're coughing because of  

همه می‌گویند: اوه، و احساس می‌کنند. کمی عصبی از اینکه شاید به دلیل

COVID. In reality, there are many reasons why  someone might cough, but it's still in our  

کووید سرفه می‌کنید. در واقعیت، دلایل زیادی وجود دارد که چرا ممکن است فردی سرفه کند، اما هنوز در

minds and we're still a little worried about it. I have a sore throat and it hurts to talk today.  

ذهن ماست و هنوز کمی نگران آن هستیم. من گلو درد دارم و امروز صحبت کردنم درد دارد.

I have a muscle cramp in my leg and it hurts  to walk. A muscle cramp. Notice that the c  

من در پایم گرفتگی عضلانی دارم و راه رفتن برایم درد دارد. یک گرفتگی عضلانی توجه کنید که c

in the word muscle is silent. Do not say  mus-cle. Instead, it's just muscle. My  

در کلمه ماهیچه بی صدا است. نگویید عضله. در عوض، فقط ماهیچه است.

muscles are sore or I have a cramp in my muscle. I have a family history of nut allergies. I have  

عضلاتم درد دارند یا در ماهیچه‌ام گرفتگی دارم. من سابقه خانوادگی آلرژی به آجیل دارم. من

a family history of... This is a common phrase  you might use at the doctor when the doctor wants  

سابقه خانوادگی دارم... این عبارت رایجی است که ممکن است وقتی پزشک

to know what your parents or your brothers and  sisters or your grandparents had problems with.  

بخواهد بداند والدین یا برادران و خواهران یا پدربزرگ و مادربزرگتان با چه مشکلاتی روبرو بوده اند، می توانید از آن استفاده کنید.

They need to know that to better assess you so you  might use this phrase. I have a family history of  

آنها باید این را بدانند تا شما را بهتر ارزیابی کنند، بنابراین ممکن است از این عبارت استفاده کنید. من سابقه خانوادگی

diabetes. I have a family history of something.  Another way to phrase this is diabetes  

دیابت دارم. من سابقه خانوادگی چیزی دارم. راه دیگری برای بیان این موضوع دیابت  است که

runs in my family. We're not talking about  running. We're just talking about something  

در خانواده من وجود دارد. ما در مورد دویدن صحبت نمی کنیم . ما فقط در مورد چیزی صحبت می کنیم

that's gone from generation to generation and a  lot of people in your family have this problem.  

که نسل به نسل رفته است و بسیاری از افراد خانواده شما این مشکل را دارند.

We might say allergies run in my  family. Diabetes runs in my family. 

ممکن است بگوییم آلرژی در خانواده من وجود دارد . دیابت در خانواده من وجود دارد.

Next, let's talk about some common vocabulary  for things that might happen to you or someone  

در مرحله بعد، اجازه دهید درباره برخی از واژگان رایج برای چیزهایی که ممکن است برای شما یا شخصی

you know. I jammed my finger playing basketball or  I sprained my wrist playing volleyball. I twisted  

که می‌شناسید اتفاق بیفتد صحبت کنیم. هنگام بازی بسکتبال انگشتم را گرفتم یا هنگام بازی والیبال مچ دستم پیچ خورد.

my ankle and now it's swollen. I broke my arm  when I fell out of the tree. I tweaked my back  

مچ پایم را پیچاندم و حالا ورم کرده است. وقتی از درخت افتادم دستم شکست.

trying to pick up that heavy box. I cut my finger  by accident with a sharp knife in the kitchen.  

سعی کردم آن جعبه سنگین را بردارم پشتم را تغییر دادم. انگشتم را به طور تصادفی با یک چاقوی تیز در آشپزخانه بریدم.

My son tripped and skinned his knee. This  means it's not so serious, it's not a deep  

پسرم زمین خورد و پوست زانویش را کند. این به این معنی است که خیلی جدی نیست، بریدگی عمیق نیست

cut. It just means that a layer of skin has  come off. This happens often to children,  

. این فقط به این معنی است که یک لایه از پوست جدا شده است. این اغلب برای کودکان،

especially on their knees or the bottoms,  the palms of their hands. You might skin  

مخصوصاً در زانوها یا پایین ، کف دست‌هایشان اتفاق می‌افتد. ممکن است

your knees or skin the palms of your hands. Oh, I pulled a muscle trying to pick up that heavy  

پوست زانوهای خود را بپوشانید یا کف دستان خود را بپوشانید. اوه، عضله ای را کشیدم که سعی کردم آن جعبه سنگین را

box. Now I need to sit down and put some ice on  it. I pulled a muscle. If you are a parent, this  

بردارم. حالا باید بنشینم و کمی یخ روی آن بگذارم. یک عضله کشیدم. اگر والدین هستید،

probably happens to you a lot. I always stub my  toe on my kids' toys. Maybe that means we need to  

احتمالاً این اتفاق برای شما زیاد می‌افتد. من همیشه انگشت پام را روی اسباب‌بازی‌های بچه‌ام می‌کوبم. شاید این بدان معناست که ما باید

clean them up more often. If you have ever stubbed  your toe, you know it doesn't feel any good. 

آنها را بیشتر تمیز کنیم. اگر تا به حال انگشت پاي خود را خميده ايد، مي دانيد که حس خوبي ندارد.

When you have any of these problems, you might  go to the doctor and the doctor might tell you  

وقتی هر یک از این مشکلات را دارید، ممکن است به پزشک بروید و پزشک به شما

to do something. The doctor might tell you to take  some medicine. I have a headache and now I'm going  

بگوید کاری انجام دهید. ممکن است پزشک به شما بگوید که مقداری دارو مصرف کنید. من سردرد دارم و اکنون

to take some medicine. We often sometimes say,  take my medicine so you can either say, I need to  

می‌خواهم مقداری دارو مصرف کنم. ما گاهی اوقات می گوییم، داروهایم را بخور تا بتوانی بگوییم، باید داروهایم را

take my medicine, it's three o'clock or you might  take some medicine if you want to be more general. 

مصرف کنم، ساعت سه است یا اگر می خواهید عمومی تر باشید، ممکن است دارو مصرف کنید.

I need to take a Tylenol. I need to take an  ibuprofen. These are the kinds of medicines  

من باید تایلنول بخورم. من باید ایبوپروفن مصرف کنم. اینها انواع داروهایی هستند

that you might take if you have a headache, if  you have some pain in a specific place and it's  

که اگر سردرد دارید، اگر در یک مکان خاص درد دارید و

not a major injury, you might take an  ibuprofen or you might take a Tylenol. 

آسیب بزرگی نیست، ممکن است از ایبوپروفن یا تایلنول استفاده کنید.

I feel hot. I think I need to take my temperature.  I need to take my temperature. The doctor said,  

من احساس گرما می کنم. فکر می کنم باید دمای بدنم را اندازه بگیرم. باید دمایم را اندازه بگیرم دکتر گفت

I need to take it easy for a couple days. This  means rest and relax. We also use this phrase  

،   باید چند روزی راحت باشم. این به معنای استراحت و استراحت است. ما همچنین از این عبارت

for someone when they're not sick, just to say  goodbye. You might say, bye, see you later,  

برای افرادی استفاده می‌کنیم که بیمار نیستند، فقط برای خداحافظی. ممکن است بگویید، خداحافظ، بعداً می‌بینمت

take it easy. This doesn't mean that they  should lay on the couch because they're sick.  

،   راحت باش. این بدان معنا نیست که آنها باید روی مبل دراز بکشند زیرا مریض هستند.

It just means have a good time, have a relaxing  weekend. Take it easy, a very common phrase to say  

این فقط به این معنی است که اوقات خوبی داشته باشید، آخر هفته آرامی داشته باشید. راحت باشید، یک عبارت بسیار رایج برای

goodbye and we can also use this when someone's  sick. Hey, you should really take it easy and  

خداحافظی و همچنین می‌توانیم از آن در هنگام بیماری استفاده کنیم. سلام، شما واقعاً باید راحت باشید و

don't do too much work this weekend. Just stay  on the couch and try to recover. Take it easy. 

این آخر هفته زیاد کار نکنید. فقط روی کاناپه بمانید و سعی کنید بهبود پیدا کنید. سخت نگیر.

When I had the flu, the doctor told me I need to  get a lot of fluids so that I would feel better.  

وقتی آنفولانزا گرفتم، دکتر به من گفت که باید مقدار زیادی مایعات مصرف کنم تا احساس بهتری داشته باشم.

This could be water, it might be soup, it might be  tea. Some kind of fluids or liquid in our bodies. 

این می تواند آب باشد، ممکن است سوپ باشد، ممکن است چای باشد. نوعی مایع یا مایع در بدن ما وجود دارد.

The doctor told me I need to get a box of  Kleenex so that I don't sneeze everywhere  

دکتر به من گفت باید یک جعبه کلینکس بگیرم تا همه جا عطسه نکنم

and get other people sick. In the US, we often use  the brand name Kleenex instead of saying tissue,  

و دیگران را مریض نکنم. در ایالات متحده، ما اغلب از نام تجاری Kleenex به جای گفتن بافت استفاده می‌کنیم،

but it's the same thing. You can also say,  can you me a tissue? I need to blow my nose.  

اما این همان چیزی است. شما همچنین می توانید بگویید، آیا می توانید یک دستمال کاغذی به من بدهید؟ باید دماغم را باد کنم

A lot of people say, can you get me  a Kleenex? I need to blow my nose. 

بسیاری از مردم می گویند، آیا می توانید یک کلینکس برای من تهیه کنید ؟ باید دماغم را باد کنم

Ah, I cut my finger. I need to get a Band-Aid.  A Band-Aid, this is another brand name that we  

آه، انگشتم را بریدم. من باید یک چسب زخم بگیرم. یک چسب نواری، این نام تجاری دیگری است که ما

use for a generic item so you could say a bandage,  but in the US a bandage feels very serious. You  

از آن برای یک کالای عمومی استفاده می‌کنیم، بنابراین می‌توانید بگویید بانداژ، اما در ایالات متحده بانداژ بسیار جدی است.

have a big cut, only really a doctor would give  you a bandage. If you have just a small cut,  

شما یک بریدگی بزرگ دارید، فقط یک پزشک به شما پانسمان می‌دهد. اگر فقط یک برش کوچک

you can use a Band-Aid. If you have children,  sometimes a Band-Aid solves many problems. If  

دارید،   می‌توانید از چسب نواری استفاده کنید. اگر بچه دارید، گاهی اوقات یک چسب زخم بسیاری از مشکلات را حل می کند.

there's just a little cut, but they feel like  it's so serious, a Band-Aid can always help. 

اگر    فقط کمی بریدگی وجود داشته باشد، اما آنها احساس کنند  خیلی جدی است، یک چسب زخم همیشه می تواند کمک کند.

If you have a bigger cut, you might need  to get stitches. Ugh, I really hope I don't  

اگر برش بزرگتری دارید، ممکن است نیاز به بخیه زدن داشته باشید. اوه، من واقعا امیدوارم که

need to get stitches on my finger, I hate  needles. Have you ever had to get stitches? 

نیازی به بخیه زدن روی انگشتم نداشته باشم، از سوزن متنفرم. آیا تا به حال مجبور شده اید بخیه بزنید؟

When I was in high school, I broke my wrist  and I needed to get a cast. A cast is very hard  

وقتی دبیرستان بودم، مچ دستم شکست و باید گچ می گرفتم. گچ گرفتن بسیار سخت است

and it helps your broken bone. For me, it was my  wrist, to feel better within a couple weeks and to  

و به استخوان شکسته شما کمک می کند. برای من ، مچ دستم بود که ظرف چند هفته احساس بهتری داشته باشم و

be able to heal. You might need to get a cast. When you're simply not feeling well,  

بتوانم التیام پیدا کنم. ممکن است نیاز به گچ گرفتن داشته باشید. وقتی احساس خوبی ندارید،

you need to make an appointment or make a doctor's  appointment and the doctor can give you a more  

باید یک وقت ملاقات یا وقت پزشک بگیرید و پزشک

professional assessment better than your  friends and family and doctor Google.  

بهتر از دوستان، خانواده و دکتر Google می‌تواند ارزیابی حرفه‌ای‌تری به شما ارائه دهد.

It's a good idea to make an appointment. Another way to say this is I'm feeling  

این ایده خوبی است که یک قرار ملاقات بگذارید. راه دیگر برای گفتن این است که من

a bit under the weather, I think I need to see  the doctor. I think I need to go to the doctor.  

کمی تحت شرایط جوی احساس می کنم، فکر می کنم باید به دکتر مراجعه کنم. فکر کنم باید برم دکتر

These are all ways to say, I need  to get a professional's opinion. 

همه این‌ها راه‌هایی است که می‌توان گفت، باید نظر یک متخصص را جلب کنم.

How are you feeling? We just covered a lot of  questions in vocabulary that I hope you can  

چه احساسی دارید؟ ما به تازگی به سؤالات زیادی در واژگان پرداختیم که امیدوارم

use in your day daily life. Now it's time  to see a sample conversation. My husband,  

بتوانید   در زندگی روزمره خود از آنها استفاده کنید. اکنون وقت آن است که یک نمونه مکالمه را ببینید. شوهرم،

Dan and I are talking about some time that I  did not feel well and he's trying to help me.  

دن و من در مورد زمانی صحبت می کنیم که احساس خوبی نداشتم و او سعی می کند به من کمک کند.

Listen for all of the key phrases that you  just learned because after this conversation,  

به تمام عبارات کلیدی که به تازگی یاد گرفتید گوش کنید زیرا بعد از این مکالمه،

it's going to be your turn to speak with  me and use those phrases too. All right,  

نوبت شماست که با من صحبت کنید و از آن عبارات نیز استفاده کنید. بسیار خوب،

let's watch. Vanessa: 

بیایید تماشا کنیم. ونسا:

Morning. Dan: 

صبح. دن:

Morning. Are you feeling okay? Vanessa: 

صبح. آیا شما احساس خوبی دارید؟ ونسا:

I don't feel so hot. I woke up this morning  feeling woozy and now I feel achy and lethargic. 

من آنقدر گرم نیستم. امروز صبح از خواب بیدار شدم با احساس گیجی و اکنون احساس درد و بی حالی دارم.

Dan: Oh no. Do you want to lie down?  

دن: اوه نه. میخوای دراز بکشی؟

Have you taken anything for it? Vanessa: 

آیا چیزی برای آن برداشته اید؟ ونسا:

No, I haven't, not yet, but I think  I'm going to call the doctor today.  

نه، هنوز نه، اما فکر می‌کنم امروز می‌خواهم با دکتر تماس بگیرم.

Do I feel hot? Dan: 

آیا احساس گرما می کنم؟ دن:

Yeah, you do. Why don't you lie down on the  couch and relax. Can I bring you anything? 

بله، شما این کار را می کنید. چرا روی مبل دراز نمی کشی و استراحت نمی کنی. آیا می توانم چیزی برای شما بیاورم؟

Vanessa: I need to get some more fluids so  

ونسا: من باید مایعات بیشتری بخورم

some hot tea would be great. Dan: 

تا   چای داغ عالی باشد. دن:

Well, you took care of me when I  cut my hand and needed stitches.  

خب، وقتی دستم را بریدم و به بخیه نیاز داشتم، از من مراقبت کردی.

Now it's my turn to take care of you. Take  it easy and I'll make an appointment for you. 

حالا نوبت من است که از تو مراقبت کنم. راحت باشید و من برای شما قرار ملاقات خواهم گذاشت.

Vanessa: Thanks hun. 

ونسا: ممنون هان.

Okay, are you ready? I'm going to be asking  you a question and pausing and I want you  

باشه، آماده ای؟ من از شما سؤالی می‌پرسم و مکث می‌کنم و از شما

to use what you've learned today and respond to  me. Pretend like we're having a conversation. If  

می‌خواهم از آنچه امروز آموخته‌اید استفاده کنید و به من پاسخ دهید. وانمود کنید که در حال گفتگو هستیم.

you need to pause this video so that you can think  about it or answer for longer, great. You can do  

اگر لازم است این ویدیو را موقتاً متوقف کنید تا بتوانید در مورد آن فکر کنید یا مدت بیشتری پاسخ دهید، عالی است. تو می توانی آن را انجام

that. That's the benefit of a video and you can  always go back and review this section again and  

دهی. این مزیت یک ویدیو است و همیشه می‌توانید به عقب برگردید و این بخش را بارها و

again. Are you ready? Let's do it. It's your turn. Hey, you don't look so well. Are you feeling okay?  

بارها مرور کنید. اماده ای؟ بیایید آن را انجام دهیم. نوبت شماست هی، تو خیلی خوب به نظر نمیای آیا شما احساس خوبی دارید؟

Have you taken anything for it?  

آیا چیزی برای آن برداشته اید؟

Well, you should take it easy and get  some rest. Can I get you anything?  

خوب، باید راحت باشید و کمی استراحت کنید. میتونم چیزی برات بگیرم؟

All right, I hope this helps. Get well soon. 

بسیار خوب، امیدوارم این کمک کند. زود خوب شو

Well, how did you do? How are you feeling? I hope  that that sample conversation was a good way to  

خوب، چطور شد؟ چه احساسی دارید؟ امیدوارم آن مکالمه نمونه راه خوبی برای

test your skills and also to do better and  better each time that you do it. Please go back  

آزمایش مهارت‌های شما باشد و همچنین هر بار که آن را انجام می‌دهید بهتر و  بهتر عمل کنید. لطفاً برگردید

and review this section again and again. Now  I have a question for you. Let me know in the  

و این بخش را بارها و بارها مرور کنید. اکنون من یک سؤال از شما دارم. در نظرات به من اطلاع دهید

comments, when was the last time that you were  sick and how were you feeling? Can you describe  

، آخرین باری که مریض شدید کی بود و چه احساسی داشتید؟ آیا می توانید

some of your symptoms? Maybe you felt woozy or  clammy or you had a fever. Let me know in the  

برخی از علائم خود را توضیح دهید؟ شاید احساس خفگی یا خفگی داشتید یا تب داشتید. در نظرات به من اطلاع دهید

comments and don't forget to download the free PDF  worksheet. This is a big one with all of today's  

و فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید . این یک سوال بزرگ با تمام

questions and vocabulary. All of these great  phrases that you can use to describe when  

سوالات و واژگان امروزی است. همه این عبارات عالی که می‌توانید برای توصیف وقتی

you don't feel well and also you can use them to  help other people when they don't feel well. Make  

که احساس خوبی ندارید و همچنین می‌توانید از آنها برای کمک به دیگران در زمانی که احساس خوبی ندارند استفاده کنید.

sure you download the free PDF worksheet. There  is a link in the description so that you can never  

مطمئن شوید که کاربرگ PDF رایگان را دانلود کرده‌اید. پیوندی در توضیحات وجود دارد تا هرگز

forget these phrases and you can answer Vanessa's  challenge question at the bottom of the worksheet. 

نتوانید این عبارات را فراموش کنید و بتوانید به سؤال چالشی ونسا در پایین کاربرگ پاسخ دهید.

Well, thank you so much for learning English with  me and I'll see you again next Friday for a new  

خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

lesson here on my YouTube channel. Bye. The next step is to download the free  

درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی دانلود

PDF worksheet for this lesson. With this  free PDF, you will master today's lesson  

کاربرگ PDF رایگان این درس است. با این PDF رایگان، بر درس امروز تسلط

and never forget what you have learned.  You can be a confident English speaker.  

خواهید داشت و هرگز آموخته‌های خود را فراموش نمی‌کنید. شما می توانید یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس باشید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for a free English lesson every Friday. Bye.

فراموش نکنید که هر جمعه برای یک درس انگلیسی رایگان در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.