26 Advanced English Vocabulary A-Z

394,382 views ・ 2019-06-14

Speak English With Vanessa


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Vanessa: Hi.
0
149
1000
ونسا: سلام.
00:01
I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.
1
1149
2471
من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.
00:03
Dan: And I'm Dan.
2
3620
1040
دن: و من دن هستم.
00:04
Vanessa: Are you ready to improve your vocabulary A to Z?
3
4660
2970
ونسا: آیا آمادگی دارید دایره لغات خود را از A تا Z بهبود بخشید؟
00:07
Dan: I am.
4
7630
1650
دن: من هستم.
00:09
Vanessa: Let's do it.
5
9280
4679
ونسا: بیا انجامش بدیم.
00:13
In today's special vocabulary lesson, I'm here with my husband, Dan, and we're going
6
13959
4300
در درس واژگان ویژه امروز، من اینجا با همسرم، دان، هستم و
00:18
to be talking about one important vocabulary word for each letter of the alphabet, A to
7
18259
6561
قرار است در مورد یک کلمه مهم واژگانی برای هر حرف الفبا، از A تا
00:24
Z, 26 new words.
8
24820
2370
Z، 26 کلمه جدید صحبت کنیم.
00:27
All of these words have a theme.
9
27190
1370
همه این کلمات یک مضمون دارند.
00:28
Dan: Yes, you can use them to describe your English-learning journey.
10
28560
4200
دن: بله، می توانید از آنها برای توصیف سفر یادگیری انگلیسی خود استفاده کنید.
00:32
Vanessa: Yes, but you can also use them in other situations.
11
32760
3050
ونسا: بله، اما می توانید در موقعیت های دیگر نیز از آنها استفاده کنید .
00:35
So, for each of these words, I'm going to give an example that you can use to talk about
12
35810
4380
بنابراین، برای هر یک از این کلمات، من یک مثال می زنم که می توانید از آن برای صحبت در مورد
00:40
your English journey, and Dan's going to give an example about something else, another topic.
13
40190
5490
سفر انگلیسی خود استفاده کنید، و دن در مورد چیز دیگری، موضوع دیگری مثالی می زند.
00:45
Dan: Something personal.
14
45680
1000
دن: یه چیز شخصی.
00:46
Vanessa: Yeah, we don't know yet.
15
46680
1270
ونسا: بله، ما هنوز نمی دانیم.
00:47
Dan: But not too personal.
16
47950
1050
دن: اما نه خیلی شخصی.
00:49
Vanessa: We'll see.
17
49000
1000
ونسا: خواهیم دید.
00:50
Feel free to check out the description for a timestamp for each of these words, so that
18
50000
4630
به راحتی می توانید توضیحات مربوط به مهر زمانی هر یک از این کلمات را بررسی کنید تا
00:54
you can go back and study them later.
19
54630
2310
بتوانید بعداً به عقب برگردید و آنها را مطالعه کنید.
00:56
I hope that you'll be able to really remember them by reviewing them again and again.
20
56940
3930
امیدوارم که بتوانید با مرور دوباره و دوباره آنها را به خاطر بسپارید.
01:00
Are you ready to get started?
21
60870
1100
برای شروع آماده اید؟
01:01
Dan: Yes.
22
61970
1000
دن: بله.
01:02
Vanessa: Let's go.
23
62970
1010
ونسا: بیا بریم.
01:03
A, apprehension: A fearful expectation of something.
24
63980
5020
الف، دلهره: انتظار ترسناک از چیزی.
01:09
I feel some apprehension when I speak English with a native English speaker or in front
25
69000
5390
وقتی با یک فرد انگلیسی زبان مادری یا در مقابل
01:14
of other people in a crowd.
26
74390
2570
افراد دیگر در جمع صحبت می کنم، کمی احساس نگرانی می کنم.
01:16
What about you?
27
76960
1000
تو چطور؟
01:17
When do you feel apprehensive?
28
77960
1100
چه زمانی احساس نگرانی می کنید؟
01:19
Dan: Well, I used to feel apprehensive giving speeches, but now I've gotten over that a
29
79060
6260
دن: خوب، قبلاً برای سخنرانی احساس نگرانی می‌کردم، اما اکنون کمی بر آن غلبه کرده‌ام
01:25
little bit.
30
85320
1000
.
01:26
But when I was in college, I wrote on the calendar D-Day.
31
86320
3300
اما زمانی که در دانشگاه بودم، در تقویم روز D نوشتم.
01:29
This day is coming, and it's going to be terrible, and I was so scared.
32
89620
3130
این روز می آید، و وحشتناک خواهد بود، و من خیلی ترسیده بودم.
01:32
I was so apprehensive, but now, I've gotten over it.
33
92750
2970
خیلی دلهره داشتم، اما حالا از آن گذشته ام.
01:35
Vanessa: Yeah, I remember that speech.
34
95720
1530
ونسا: بله، آن سخنرانی را به خاطر دارم.
01:37
You actually did a great job.
35
97250
1420
واقعا کار بزرگی کردی
01:38
So, your nervousness really didn't lead to a bad conclusion.
36
98670
3380
بنابراین، عصبی بودن شما واقعاً به نتیجه بدی منجر نشد.
01:42
Dan: Maybe it even helped me.
37
102050
1260
دن: شاید حتی به من کمک کرد.
01:43
Vanessa: Yeah, you felt apprehensive.
38
103310
1099
ونسا: آره، تو احساس ترس کردی.
01:44
All right, let's go to the next one.
39
104409
3461
باشه بریم سراغ بعدی
01:47
B, bittersweet: A good feeling with a bit of sadness.
40
107870
4550
ب، تلخ و شیرین: یک حس خوب همراه با اندکی غم.
01:52
When I studied abroad in Texas, it was bittersweet to leave my host family because I had some
41
112420
5140
وقتی در تگزاس در خارج از کشور تحصیل کردم، ترک خانواده میزبانم تلخ بود، زیرا
01:57
really great memories with them, but I was also looking forward to see my family back
42
117560
4380
خاطرات بسیار خوبی با آنها داشتم، اما مشتاقانه منتظر بازگشت خانواده ام به
02:01
home.
43
121940
1080
خانه بودم.
02:03
What about you?
44
123020
1000
تو چطور؟
02:04
Are you going to feel bittersweet anytime soon?
45
124020
2139
آیا قرار است به این زودی احساس تلخی کنید ؟
02:06
Dan: Actually, we will feel bittersweet because we are leaving this house and moving to a
46
126159
5280
دان: در واقع، ما احساس تلخی خواهیم کرد، زیرا ما این خانه را ترک می کنیم و به خانه جدیدی نقل مکان می کنیم
02:11
new house.
47
131439
1000
.
02:12
So, it's bitter because we have a lot of good memories here and that's sad, but it's sweet
48
132439
5121
بنابراین، تلخ است زیرا ما در اینجا خاطرات خوب زیادی داریم و این غم انگیز است، اما شیرین است
02:17
because we're going to a new house.
49
137560
2039
زیرا ما به یک خانه جدید می رویم.
02:19
It's bittersweet.
50
139599
1000
تلخ است.
02:20
Vanessa: Yes.
51
140599
1541
ونسا: بله.
02:22
C, complacent: Comfortable with no desire to change or improve.
52
142140
5549
ج، راضی: راحت و بدون تمایل به تغییر یا بهبود.
02:27
I don't want to be complacent about my English level.
53
147689
2890
من نمی خواهم در مورد سطح انگلیسی خود راضی باشم .
02:30
I always want to be improving.
54
150579
2520
من همیشه می خواهم در حال پیشرفت باشم.
02:33
What about you?
55
153099
1000
تو چطور؟
02:34
What do you do when you feel complacent?
56
154099
1271
وقتی احساس رضایت می کنید چه می کنید؟
02:35
Dan: Well, I usually try something new, and this word, it actually sounds like it could
57
155370
4619
دن: خوب، من معمولا چیز جدیدی را امتحان می کنم، و این کلمه، در واقع به نظر می رسد که می
02:39
be positive, but really it's a negative thing.
58
159989
2661
تواند مثبت باشد، اما واقعاً یک چیز منفی است.
02:42
You're comfortable, and you should change.
59
162650
2600
شما راحت هستید و باید تغییر کنید.
02:45
When I feel complacent, I try something new like when I was not exercising in the past,
60
165250
6090
وقتی احساس رضایت می کنم، چیز جدیدی را امتحان می کنم مانند زمانی که در گذشته ورزش نمی
02:51
I decided to play hockey.
61
171340
1580
کردم، تصمیم گرفتم هاکی بازی کنم.
02:52
So, I joined a league, and I played hockey on a team, and I got lots of exercise.
62
172920
4359
بنابراین، من به یک لیگ ملحق شدم و در یک تیم هاکی بازی کردم و تمرینات زیادی انجام دادم.
02:57
Vanessa: Yeah, you didn't want it to be too complacent.
63
177279
2880
ونسا: آره، تو نمی خواستی خیلی از خود راضی باشد.
03:00
Dan: D, diligent: Being committed to a task.
64
180159
4560
دان: د، کوشا: متعهد بودن به یک کار.
03:04
I know that I need to be diligent if I want to remember all of these vocabulary words.
65
184719
4421
می دانم که اگر بخواهم همه این لغات واژگان را به خاطر بسپارم، باید کوشا باشم.
03:09
I should study them every day.
66
189140
2169
من باید هر روز آنها را مطالعه کنم.
03:11
Do you know anyone who's diligent?
67
191309
1371
آیا کسی را می شناسید که کوشا باشد؟
03:12
Vanessa: Yes, I do.
68
192680
2400
ونسا: بله، دارم.
03:15
Dan: Vanessa is very diligent.
69
195080
2559
دن: ونسا بسیار سخت کوش است.
03:17
Every single day, she works on the fearless fluency club, the YouTube channel.
70
197639
4530
او هر روز در باشگاه تسلط بی باک ، کانال یوتیوب کار می کند.
03:22
She's always learning new things in English.
71
202169
2141
او همیشه در حال یادگیری چیزهای جدید به زبان انگلیسی است.
03:24
She is diligent.
72
204310
1489
او کوشا است.
03:25
Vanessa: Thank you.
73
205799
1860
ونسا: ممنون.
03:27
E, expend: To use up money or energy.
74
207659
3550
E، خرج کردن: برای مصرف پول یا انرژی.
03:31
Sometimes, I expend all my energy worrying about making a mistake, and then I don't actually
75
211209
6140
گاهی تمام انرژی ام را صرف نگرانی در مورد اشتباه می کنم و بعد عملاً حرف نمی زنم
03:37
speak.
76
217349
1161
.
03:38
What about you?
77
218510
1000
تو چطور؟
03:39
How do you feel at the end of the day?
78
219510
2519
در پایان روز چه احساسی دارید؟
03:42
Dan: Well, lately, I certainly feel expended at the end of the day because we have a toddler,
79
222029
5811
دن: خوب، اخیراً، مطمئناً در پایان روز احساس خرج می‌کنم، زیرا ما یک کودک نوپا داریم،
03:47
so he's running around all day.
80
227840
1929
بنابراین او تمام روز در حال دویدن است.
03:49
We're chasing him all day, and when he goes to sleep at night, we feel expended.
81
229769
4820
ما تمام روز او را تعقیب می کنیم و وقتی شب به خواب می رود، احساس می کنیم هدر می دهیم.
03:54
We're done.
82
234589
1020
انجام شد.
03:55
We have to lie down.
83
235609
1000
باید دراز بکشیم.
03:56
Vanessa: We have expended all our energy taking care of him, and we just want to relax.
84
236609
5520
ونسا: ما تمام انرژی خود را صرف مراقبت از او کرده ایم و فقط می خواهیم آرامش داشته باشیم.
04:02
F, feasible: To be possible.
85
242129
3810
F، امکان پذیر: ممکن بودن.
04:05
Is it feasible to be a fluent English speaker?
86
245939
2571
آیا می توان به زبان انگلیسی مسلط بود؟
04:08
Yes, it is.
87
248510
1579
بله همینطور است.
04:10
Is it feasible for you to be an NHL player?
88
250089
3380
آیا برای شما امکان پذیر است که بازیکن NHL باشید؟
04:13
Dan: No, it is not.
89
253469
1670
دن: نه، اینطور نیست.
04:15
It is not feasible for me to play in the NHL because I haven't practiced enough to play
90
255139
5720
بازی در NHL برای من امکان پذیر نیست زیرا به اندازه کافی برای بازی
04:20
professional hockey.
91
260859
1471
هاکی حرفه ای تمرین نکرده ام.
04:22
I'm just an amateur.
92
262330
2000
من فقط یک آماتور هستم.
04:24
Vanessa: G, gist: The main idea.
93
264330
3670
ونسا: جی، اصل: ایده اصلی.
04:28
I'd like to understand everything in English TV shows and movies, but right now I'm struggling
94
268000
5409
من دوست دارم همه چیز را در برنامه‌های تلویزیونی و فیلم‌های انگلیسی بفهمم، اما در حال حاضر در تلاش
04:33
to understand the gist of what they're saying.
95
273409
3401
برای درک اصل حرف‌های آنها هستم.
04:36
It's really tough.
96
276810
1620
واقعا سخته
04:38
What about for you?
97
278430
1000
برای شما چطور؟
04:39
What happened before we filmed this lesson?
98
279430
2229
قبل از فیلمبرداری این درس چه اتفاقی افتاد؟
04:41
Dan: Well, Vanessa described this video to me, and she showed me a script, and she started
99
281659
5281
دن: خوب، ونسا این ویدیو را برای من تعریف کرد، و او یک فیلمنامه به من نشان داد، و او شروع
04:46
going over everything, and I said, "It's okay.
100
286940
2780
به بررسی همه چیز کرد، و من گفتم: "اشکالی ندارد.
04:49
I get the gist."
101
289720
1550
من اصل مطلب را متوجه شدم."
04:51
So, I know the main idea, I get it, and I can do it now.
102
291270
4239
بنابراین، من ایده اصلی را می دانم، آن را دریافت می کنم و اکنون می توانم آن را انجام دهم.
04:55
Vanessa: Yes, and you're doing great.
103
295509
1500
ونسا: بله، و شما عالی هستید.
04:57
Dan: Thank you.
104
297009
1081
دن: ممنون.
04:58
Vanessa: H, hiatus: A gap or break in an event.
105
298090
5170
ونسا: H، وقفه: شکاف یا شکست در یک رویداد.
05:03
I studied English in high school, and after that, I took a long hiatus for 30 years.
106
303260
6820
من در دبیرستان انگلیسی خواندم و بعد از آن، 30 سال وقفه طولانی گرفتم.
05:10
Dan: Wow.
107
310080
1000
دن: وای.
05:11
Vanessa: What about for you?
108
311080
1100
ونسا: برای تو چی؟
05:12
What's something that goes on hiatus?
109
312180
1660
چیزی که در وقفه می رود چیست؟
05:13
Dan: A lot of times TV shows will go on hiatus, so they'll shoot a season.
110
313840
5419
دن: خیلی وقت‌ها برنامه‌های تلویزیونی تعطیل می‌شوند، بنابراین یک فصل را فیلمبرداری می‌کنند.
05:19
There'll be season one, and you're waiting for season two, but they're on hiatus, so
111
319259
4201
فصل اول وجود خواهد داشت و شما منتظر فصل دوم هستید، اما آنها در تعطیلی هستند،
05:23
you have to wait.
112
323460
1000
بنابراین باید منتظر بمانید.
05:24
I remember the show, Rick and Morty.
113
324460
2630
من نمایش، ریک و مورتی را به یاد دارم.
05:27
There was season one that...
114
327090
1750
فصل اولی بود که...
05:28
This is not popular with her, but I like Rick and Morty.
115
328840
3320
این برای او محبوب نیست، اما من ریک و مورتی را دوست دارم.
05:32
There was season one, and then they went on hiatus, and Everybody was waiting for season
116
332160
4000
فصل یک بود، و سپس آنها به وقفه رفتند، و همه منتظر فصل
05:36
two, and it finally came out.
117
336160
1590
دو بودند، و بالاخره منتشر شد.
05:37
Vanessa: Maybe a couple months later.
118
337750
1120
ونسا: شاید چند ماه بعد.
05:38
Dan: Mm-hmm (affirmative), it was longer than...
119
338870
1410
دن: مممم (تأیید کننده)، بیشتر از...
05:40
I think it was like a year or two.
120
340280
1960
فکر کنم یکی دو سال بود.
05:42
Vanessa: Oh, okay.
121
342240
1380
ونسا: اوه، باشه.
05:43
That's a long hiatus.
122
343620
1840
این یک وقفه طولانی است.
05:45
I, insatiable: Can't be satisfied.
123
345460
2359
من سیری ناپذیر: نمی توانم راضی باشم.
05:47
I have an insatiable desire to learn English.
124
347819
3231
من میل سیری ناپذیری برای یادگیری زبان انگلیسی دارم.
05:51
My desire to learn English is insatiable.
125
351050
2100
تمایل من برای یادگیری زبان انگلیسی سیری ناپذیر است.
05:53
Dan: Yes, and meanwhile, I have an insatiable desire to eat Pizza.
126
353150
5000
دن: بله، و در عین حال، من میل سیری ناپذیری برای خوردن پیتزا دارم.
05:58
I love pizza, so bring me pizza, please.
127
358150
3769
من عاشق پیتزا هستم، لطفا برای من پیتزا بیاورید.
06:01
Vanessa: J, jaded: Cynical or worn out due to past experience.
128
361919
5421
ونسا: جی، خسته: بدبین یا فرسوده به دلیل تجربه گذشته.
06:07
I feel so jaded about English classes.
129
367340
3150
من از کلاس های انگلیسی خیلی خسته هستم.
06:10
I've joined so many of them, and nothing's worked for me.
130
370490
4420
من به بسیاری از آنها ملحق شده ام، و هیچ چیز برای من کار نکرده است.
06:14
What about you?
131
374910
1000
تو چطور؟
06:15
Do you feel jaded about anything?
132
375910
1000
آیا در مورد چیزی احساس خستگی می کنید؟
06:16
Dan: Yes, I often feel jaded about politics because every single year, you see somebody
133
376910
6259
دن: بله، من اغلب از سیاست خسته می‌شوم، زیرا هر سال، یک نفر را می‌بینید
06:23
running, and they say the same thing, and you just get tired of it.
134
383169
4031
که در حال دویدن است، و آنها همان حرف را می‌زنند، و شما فقط از آن خسته می‌شوید.
06:27
Nowadays, too, you have a social media, so you're reading people's posts, and this side's
135
387200
4870
این روزها هم شما یک رسانه اجتماعی دارید، بنابراین پست های مردم را می خوانید، این طرف
06:32
angry, and that side's angry.
136
392070
2010
عصبانی است و آن طرف عصبانی است.
06:34
Nothing gets solved.
137
394080
1000
هیچی حل نمیشه
06:35
I'm very jaded about it.
138
395080
1350
من از این موضوع خیلی دلگیرم
06:36
Vanessa: You're cynical because you've got this past experience built up, so you feel
139
396430
4100
ونسا: تو بدبین هستی چون این تجربه گذشته را به وجود آورده ای، بنابراین از
06:40
jaded about politics.
140
400530
2069
سیاست خسته می شوی.
06:42
Maybe you feel the same way too, or maybe you don't.
141
402599
3840
شاید شما هم همین احساس را داشته باشید، یا شاید هم نداشته باشید.
06:46
K, knack: Something that's easy for you.
142
406439
2730
K, Knack: چیزی که برای شما آسان است.
06:49
I thought I didn't have a knack for languages, but with Vanessa, it's easy.
143
409169
6111
فکر می کردم مهارتی در زبان ندارم، اما با ونسا، این کار آسان است.
06:55
What about you?
144
415280
1000
تو چطور؟
06:56
Do you have a knack for anything?
145
416280
1000
آیا در هر کاری مهارت دارید؟
06:57
Dan: Some people might say, "I have a knack for playing the piano."
146
417280
3550
دان: برخی ممکن است بگویند، "من در نواختن پیانو مهارت دارم."
07:00
I can hear a song, usually something easy, maybe a Beatles song, and then I can spend
147
420830
4730
من می توانم یک آهنگ را بشنوم، معمولاً یک آهنگ آسان، شاید یک آهنگ بیتلز، و سپس می توانم
07:05
a few hours and learn it on the piano.
148
425560
2040
چند ساعت وقت بگذارم و آن را با پیانو یاد بگیرم.
07:07
I'll just teach myself.
149
427600
1000
فقط به خودم یاد میدم
07:08
Vanessa: Yeah, sometimes it even takes a couple minutes.
150
428600
2170
ونسا: بله، گاهی اوقات حتی چند دقیقه طول می کشد .
07:10
Dan: Yeah, if it's Mary Had a Little Lamb.
151
430770
2570
دن: آره، اگه مری یه بره کوچولو داشته باشه.
07:13
So, I have a knack for playing the piano.
152
433340
2620
بنابراین، من در نواختن پیانو مهارت دارم.
07:15
Vanessa: L, lull: A short period of calm or a break.
153
435960
4820
ونسا: L، لول: یک دوره کوتاه آرامش یا استراحت.
07:20
I started watching English lessons on YouTube.
154
440780
2819
شروع کردم به تماشای درس های انگلیسی در یوتیوب.
07:23
But then when I went on vacation, there was a lull in my English learning.
155
443599
5060
اما بعد از آن که به تعطیلات رفتم، در یادگیری زبان انگلیسی من یک آرامش وجود داشت.
07:28
What about for you?
156
448659
1891
برای شما چطور؟
07:30
Was there ever a lull in your life?
157
450550
1619
آیا تا به حال آرامشی در زندگی شما وجود داشته است؟
07:32
Dan: Oh yeah, there have been lulls in my life.
158
452169
2631
دن: اوه بله، در زندگی من آرامش هایی وجود داشته است .
07:34
For example, every Christmas, there is a lull in my healthy eating.
159
454800
4290
به عنوان مثال، هر کریسمس، یک آرامش در تغذیه سالم من وجود دارد.
07:39
There is just too much good food around, and my mom, she puts out chocolate.
160
459090
3870
غذای خوب زیادی در اطراف وجود دارد و مادرم، او شکلات را بیرون می‌کشد.
07:42
So, I walk through the door, and I just grab a piece of chocolate when I enter the house,
161
462960
4139
بنابراین، از در می گذرم، و وقتی وارد خانه می شوم، فقط یک تکه شکلات برمی دارم،
07:47
so I'm not eating healthily during Christmas.
162
467099
2850
بنابراین در طول کریسمس غذای سالمی نمی خورم.
07:49
There's a lull in my healthy eating.
163
469949
2101
یک آرامش در تغذیه سالم من وجود دارد.
07:52
Vanessa: M, modest: Humble.
164
472050
3510
ونسا: M، متواضع: فروتن.
07:55
He says that his English isn't good, but he's just being modest.
165
475560
4180
او می گوید که انگلیسی اش خوب نیست، اما او فقط متواضع است.
07:59
It's actually pretty great.
166
479740
2199
در واقع خیلی عالی است.
08:01
Dan: Yeah, we actually knew a guy who was the opposite of modest.
167
481939
4200
دن: بله، ما در واقع مردی را می شناختیم که برعکس متواضع بود.
08:06
He would say things like, "When I was at the gym the other day, I looked at my muscles,
168
486139
4391
او جملاتی از این قبیل می گفت: "روز قبل که در باشگاه بودم، به ماهیچه هایم نگاه کردم
08:10
and I saw the sweat on my arm, and my arms looked really great."
169
490530
3539
و عرق روی بازویم را دیدم و بازوانم واقعا عالی به نظر می رسید."
08:14
Vanessa: That's not modest.
170
494069
1171
ونسا: این متواضع نیست.
08:15
Dan: Yeah, he wasn't very modest, but it was funny.
171
495240
2959
دن: آره، او خیلی متواضع نبود، اما خنده دار بود.
08:18
Vanessa: N, nuance: A subtle difference in meaning.
172
498199
4861
ونسا: N، تفاوت ظریف: تفاوت ظریف در معنا.
08:23
Sometimes phrasal verbs have slight nuances that are important to know.
173
503060
4180
گاهی اوقات افعال عبارتی دارای تفاوت های ظریف جزئی هستند که دانستن آنها مهم است.
08:27
For example, find out or figure out.
174
507240
3560
به عنوان مثال، کشف یا کشف کنید.
08:30
If you want to learn more about these two phrasal verbs, you can check out my video
175
510800
3020
اگر می‌خواهید درباره این دو فعل عبارتی بیشتر بدانید، می‌توانید ویدیوی من
08:33
about it up here.
176
513820
1000
در مورد آن را در اینجا ببینید.
08:34
What about for you?
177
514820
1400
برای شما چطور؟
08:36
Was there ever a time when you needed to learn some nuances?
178
516220
2340
آیا زمانی وجود داشته است که شما نیاز به یادگیری نکات ظریف داشته باشید؟
08:38
Dan: Yes.
179
518560
1030
دن: بله.
08:39
When you travel to a different country, you'll probably find some cultural nuances.
180
519590
5150
هنگامی که به کشور دیگری سفر می کنید، احتمالاً برخی از تفاوت های فرهنگی را خواهید یافت.
08:44
So, something in their culture is just a little bit different, and you don't notice it right
181
524740
4770
بنابراین، چیزی در فرهنگ آنها کمی متفاوت است و شما بلافاصله متوجه آن نمی شوید
08:49
away.
182
529510
1000
.
08:50
When we lived in South Korea, there were a lot of cultural nuances.
183
530510
4390
زمانی که ما در کره جنوبی زندگی می کردیم، تفاوت های فرهنگی زیادی وجود داشت.
08:54
They wouldn't speak as directly to you.
184
534900
3080
آنها به طور مستقیم با شما صحبت نمی کنند.
08:57
They would be a little more subtle.
185
537980
1860
آنها کمی ظریف تر خواهند بود.
08:59
They would say things indirectly, and you had to figure out exactly what it meant.
186
539840
5400
آنها چیزهایی را غیرمستقیم می گفتند و شما باید دقیقاً معنی آن را می فهمید.
09:05
Vanessa: Yeah, so it was important for us to be sensitive and aware of these cultural
187
545240
3700
ونسا: بله، بنابراین برای ما مهم بود که نسبت به این تفاوت‌های فرهنگی حساس و آگاه
09:08
nuances, so that we could get along with other people and understand each other.
188
548940
4280
باشیم تا بتوانیم با افراد دیگر کنار بیاییم و یکدیگر را درک کنیم.
09:13
O, obsolete: No longer used, rare.
189
553220
4500
O، منسوخ شده: دیگر استفاده نمی شود، کمیاب است.
09:17
Vanessa teaches me real conversational English, things that are not obsolete, things that
190
557720
5080
ونسا به من انگلیسی مکالمه واقعی را یاد می دهد، چیزهایی که منسوخ نشده اند، چیزهایی
09:22
are really used in real life.
191
562800
2380
که واقعاً در زندگی واقعی استفاده می شوند.
09:25
What's something that's obsolete in your life?
192
565180
1710
چه چیزی در زندگی شما منسوخ شده است؟
09:26
Dan: Well, I used to have an iPod, and I would listen to that thing every single day, but
193
566890
5240
دان: خوب، من قبلاً یک آی‌پاد داشتم و هر روز به آن چیزی گوش می‌دادم،
09:32
now it's obsolete.
194
572130
1870
اما الان دیگر منسوخ شده است.
09:34
Apple doesn't even make an iPod anymore.
195
574000
2080
اپل دیگر حتی آی پاد هم نمی سازد.
09:36
They make iPhones.
196
576080
1660
آنها آیفون می سازند.
09:37
So, just a dedicated music player is obsolete.
197
577740
4080
بنابراین، فقط یک پخش کننده موسیقی اختصاصی منسوخ شده است.
09:41
Vanessa: Sure.
198
581820
1240
ونسا: حتما.
09:43
I want to let you know that I got this idea to go through the alphabet with English vocabulary
199
583060
4660
می‌خواهم به شما اطلاع دهم که این ایده را برای مرور حروف الفبا با واژگان انگلیسی
09:47
from Jacob, from EnglishTVLive.com.
200
587720
3490
از Jacob، از EnglishTVLive.com دریافت کردم.
09:51
He has a podcast, and on different episodes, he's talking about five vocabulary words for
201
591210
5550
او یک پادکست دارد و در قسمت های مختلف، در مورد پنج کلمه واژگان برای
09:56
each letter of the alphabet.
202
596760
1170
هر حرف الفبا صحبت می کند.
09:57
So, it's much more intensive than what we're doing today, five words, and he interviewed
203
597930
4800
بنابراین، بسیار فشرده‌تر از کاری است که امروز انجام می‌دهیم، پنج کلمه، و او با
10:02
me for the letter, O.
204
602730
1790
من برای نامه مصاحبه کرد، O.
10:04
We talked about obsolete, oblivious, ominous, omit, opportunistic, these five words.
205
604520
8200
ما در مورد منسوخ، غافل، شوم، حذف، فرصت‌طلب، این پنج کلمه صحبت کردیم.
10:12
So, if you'd like to check out Jacob's podcast, and especially the episode that we made together
206
612720
4620
بنابراین، اگر می‌خواهید پادکست جیکوب و به‌ویژه قسمتی را که با هم
10:17
about the letter O, check out the link in the description so that you can learn more
207
617340
4240
درباره حرف O ساخته‌ایم، ببینید، لینک موجود در توضیحات را بررسی کنید تا بتوانید بیشتر
10:21
English.
208
621580
1000
انگلیسی بیاموزید.
10:22
P, pragmatic: Practical, useful.
209
622580
3510
ص، عملی: عملی، مفید.
10:26
I try to be pragmatic about what I study in English.
210
626090
3150
من سعی می کنم در مورد آنچه به زبان انگلیسی مطالعه می کنم عمل گرا باشم .
10:29
Is it useful?
211
629240
1330
آیا مفید است؟
10:30
Is it important?
212
630570
1580
آیا مهم است؟
10:32
What about you?
213
632150
1000
تو چطور؟
10:33
Are you generally a pragmatic spender when it comes to money?
214
633150
2660
آیا به طور کلی در مورد پول خرج می کنید؟
10:35
Dan: Yeah.
215
635810
1000
دن: آره
10:36
When it comes to money, I think I'm generally pragmatic, but I am less pragmatic than Vanessa.
216
636810
4570
وقتی صحبت از پول به میان می‌آید، فکر می‌کنم به طور کلی عمل‌گرا هستم، اما کمتر از ونسا عمل‌گرا هستم.
10:41
She only buys things she needs, but I'll look around, and I'll get the nicer things in life.
217
641380
5820
او فقط چیزهایی را که نیاز دارد می‌خرد، اما من به اطراف نگاه می‌کنم و چیزهای زیباتری را در زندگی به دست خواهم آورد.
10:47
I'll spend a little bit more money, but not too much.
218
647200
2780
من کمی بیشتر پول خرج خواهم کرد، اما نه خیلی زیاد.
10:49
Vanessa: Sure, I think you appreciate beauty in a way that maybe I don't always appreciate.
219
649980
5140
ونسا: مطمئناً، من فکر می‌کنم شما قدر زیبایی را به گونه‌ای می‌دانید که شاید من همیشه قدردان آن نباشم.
10:55
Dan: Sure.
220
655120
1000
دن: حتما.
10:56
Vanessa: So, I'm very pragmatic sure, and you're generally pretty pragmatic when it
221
656120
4950
ونسا: بنابراین، من مطمئن هستم که بسیار عمل گرا هستم، و شما به طور کلی
11:01
comes to spending.
222
661070
1600
در مورد هزینه کردن بسیار عمل گرا هستید.
11:02
Dan: I'm pretty pragmatic.
223
662670
1000
دن: من خیلی عملگرا هستم.
11:03
Vanessa: Q, quench: To satisfy a thirst or desire.
224
663670
3640
ونسا: Q، فرو نشاندن: برای رفع تشنگی یا میل.
11:07
My desire to learn English is unquenchable.
225
667310
3750
تمایل من برای یادگیری زبان انگلیسی خاموش نشدنی است.
11:11
I will never be complacent.
226
671060
1280
من هرگز راضی نخواهم بود.
11:12
Dan: Yes, and we typically use this word for your thirst, right?
227
672340
4450
دن: بله، و ما معمولاً از این کلمه برای تشنگی شما استفاده می کنیم، درست است؟
11:16
On a hot summer day, a cold beer will really quench your thirst.
228
676790
5320
در یک روز گرم تابستان، یک آبجو سرد واقعا تشنگی شما را برطرف می کند.
11:22
Vanessa: R, rash: Acting without much thought.
229
682110
4930
ونسا: آر، راش: بازیگری بدون فکر زیاد.
11:27
When my boss told me that I needed to give a presentation in English, I immediately quit
230
687040
4650
وقتی رئیسم به من گفت که باید یک سخنرانی به زبان انگلیسی ارائه کنم، بلافاصله
11:31
my job.
231
691690
1000
کارم را رها کردم.
11:32
Okay, I admit that was a little rash.
232
692690
2420
خوب، اعتراف می کنم که کمی عجولانه بود.
11:35
Dan: Just a little rash, yeah.
233
695110
2030
دن: فقط کمی عجله، آره.
11:37
Some people said that we made a rash decision when we got married at 22 years old, which
234
697140
5960
عده ای می گفتند ما در 22 سالگی ازدواج کردیم که
11:43
is a little bit young in this country, maybe a little bit.
235
703100
3350
در این مملکت کمی جوان است، شاید کمی.
11:46
Yeah, some people thought it was rash, but we knew we were right for each other, and
236
706450
4910
بله، برخی از مردم فکر می‌کردند که عجولانه است، اما ما می‌دانستیم که برای همدیگر مناسب هستیم، و
11:51
we'd been dating five years, so we knew it wasn't rash.
237
711360
3980
پنج سال با هم قرار داشتیم، بنابراین می‌دانستیم که عجولانه نیست.
11:55
Vanessa: S, sheer: Complete only.
238
715340
4950
ونسا: S، محض: فقط کامل.
12:00
It was sheer luck that I found Vanessa's YouTube channel because it has helped my life so much.
239
720290
5310
خیلی خوش شانس بودم که کانال یوتیوب ونسا را ​​پیدا کردم زیرا به زندگی من کمک زیادی کرده است.
12:05
I hope that's true for you.
240
725600
1330
امیدوارم این برای شما صادق باشد.
12:06
Dan: Hey, it was also sheer luck for me to meet Vanessa because I lived eight hours away
241
726930
5770
دن: هی، برای من هم خوش شانسی بود که با ونسا آشنا شدم چون هشت ساعت دورتر از ونسا زندگی می کردم
12:12
from Vanessa, but we went to the same college, and on the first day we just happened to sit
242
732700
5820
، اما ما به یک کالج رفتیم و روز اول اتفاقاً کنار هم نشستیم
12:18
next to each other.
243
738520
1250
.
12:19
It was sheer luck.
244
739770
1060
این شانس محض بود.
12:20
Vanessa: Yes, and if you'd like to know about how to use the word "happened to" that Dan
245
740830
4390
ونسا: بله، و اگر می‌خواهید در مورد نحوه استفاده از کلمه «اتفاقاً» که
12:25
just used, you can click on this card up here and learn more about it.
246
745220
4260
دن استفاده کرده است بدانید، می‌توانید روی این کارت اینجا کلیک کنید و درباره آن بیشتر بدانید.
12:29
T, tentative: Without confidence, hesitant.
247
749480
3450
T، آزمایشی: بدون اطمینان، مردد.
12:32
I feel tentative when I need to speak English, but Vanessa's lessons have helped me so much.
248
752930
5430
وقتی نیاز دارم انگلیسی صحبت کنم، احساس احتیاط می کنم، اما درس های ونسا خیلی به من کمک کرده است.
12:38
What about you?
249
758360
1220
تو چطور؟
12:39
Do you know anyone who is tentative in life?
250
759580
3530
آیا کسی را می شناسید که در زندگی آزمایشی باشد؟
12:43
Dan: I don't know about any one, but I know a cat who is very tentative.
251
763110
4610
دن: من در مورد هیچ‌کس نمی‌دانم، اما گربه‌ای را می‌شناسم که بسیار بداخلاق است.
12:47
We have a cat; her name is Luna, and she is small, and she is very tentative.
252
767720
4760
ما یک گربه داریم؛ اسمش لونا است و کوچک است و بسیار محتاط است.
12:52
So, if you walk up to her, you could have pet her five times that day.
253
772480
4770
بنابراین، اگر به سمت او بروید، می توانید آن روز پنج بار او را نوازش کنید.
12:57
Every time, she'll be like, "Huh, who's touching me?"
254
777250
2510
هر بار، او مانند "هه، چه کسی مرا لمس می کند؟"
12:59
She's very tentative.
255
779760
1590
او بسیار آزمایشی است.
13:01
Vanessa: Yes.
256
781350
1390
ونسا: بله.
13:02
U, urge: To encourage or persuade.
257
782740
3650
U، اصرار: تشویق یا متقاعد کردن.
13:06
I urge you to use English every day.
258
786390
2650
من از شما می خواهم که هر روز از انگلیسی استفاده کنید.
13:09
It will help you so much.
259
789040
1380
خیلی به شما کمک خواهد کرد.
13:10
Dan: Yes, when I was young, my parents urged me to go to bed early, but I didn't really
260
790420
6320
دن: بله، وقتی جوان بودم، والدینم از من اصرار کردند که زود بخوابم، اما من واقعاً
13:16
go to bed early.
261
796740
1000
زود به رختخواب نرفتم.
13:17
I watched some TV, or I was really into Legos.
262
797740
3670
من کمی تلویزیون تماشا کردم یا واقعاً به لگو علاقه داشتم.
13:21
I built more Legos, so my parents' urging didn't work that well.
263
801410
5480
من لگوهای بیشتری ساختم، بنابراین اصرار والدینم آنقدرها جواب نداد.
13:26
Vanessa: V, vital: Urgently necessary.
264
806890
3690
ونسا: V، حیاتی: فوری ضروری است.
13:30
It's vital to learn English with material that you enjoy.
265
810580
3450
یادگیری زبان انگلیسی با مطالبی که از آن لذت می برید بسیار مهم است.
13:34
If you learn with something that's boring, you're probably going to quit, and then you're
266
814030
3550
اگر با چیزی کسل کننده یاد بگیرید ، احتمالاً آن را ترک خواهید کرد و سپس
13:37
not going to reach your goal.
267
817580
1120
به هدف خود نخواهید رسید.
13:38
So, it's vital to find something that you enjoy.
268
818700
2690
بنابراین، یافتن چیزی که از آن لذت می برید حیاتی است .
13:41
Hopefully, like this lesson.
269
821390
1150
امیدوارم این درس را دوست داشته باشید.
13:42
Dan: Yes, and I've learned over the years that it's vital to get at least seven hours
270
822540
5540
دن: بله، و من در طول سال ها آموخته ام که داشتن حداقل هفت ساعت خواب حیاتی است
13:48
of sleep.
271
828080
1000
.
13:49
So, it turns out my parents were right in urging me to sleep, because you need sleep.
272
829080
5240
بنابراین، معلوم شد که پدر و مادرم حق داشتند که مرا بخوابند، زیرا شما به خواب نیاز دارید.
13:54
It's vital.
273
834320
1000
حیاتی است.
13:55
Vanessa: W, wane: To lessen or decrease.
274
835320
4130
ونسا: دبلیو، کم شدن: کاهش یا کاهش.
13:59
If your interest in English starts to wane, it's time to find some new material to rekindle
275
839450
5450
اگر علاقه شما به زبان انگلیسی شروع به کاهش کرد، وقت آن رسیده است که مطالب جدیدی را برای احیای مجدد علاقه خود پیدا کنید تا از
14:04
your interest, so that you don't become complacent.
276
844900
2300
خود راضی نباشید.
14:07
Dan: Yes, and sometimes, if you have a boring class, your attention may start to wane.
277
847200
5990
دن: بله، و گاهی اوقات، اگر کلاس خسته کننده ای داشته باشید ، ممکن است توجه شما کم شود.
14:13
I used to have a very boring history teacher in high school, and I just couldn't pay attention.
278
853190
5820
من قبلاً در دبیرستان یک معلم تاریخ بسیار خسته کننده داشتم و نمی توانستم به آن توجه کنم.
14:19
My attention was waning as the hour went by.
279
859010
3370
با گذشت ساعت توجهم کم شد.
14:22
Vanessa: X, extrovert: Someone who's outgoing.
280
862380
4730
ونسا: ایکس، برونگرا: کسی که برون‌گرا است.
14:27
I'm not an extrovert, so I need a lot of courage to talk with other people.
281
867110
4400
من برون گرا نیستم، بنابراین برای صحبت با دیگران به شجاعت زیادی نیاز دارم.
14:31
What about you?
282
871510
1000
تو چطور؟
14:32
Are you an extrovert?
283
872510
1000
آیا شما یک برونگرا هستید؟
14:33
Dan: Yeah, I think some people think I'm an extrovert, and I think that's generally true,
284
873510
4460
دن: آره، فکر می‌کنم بعضی‌ها فکر می‌کنند من یک فرد برون‌گرا هستم، و فکر می‌کنم این به طور کلی درست است،
14:37
but I actually value my alone time a lot.
285
877970
2960
اما در واقع برای زمان تنهایی‌ام ارزش زیادی قائل هستم.
14:40
Sometimes, Vanessa will say, "Hey, come to this party," and I'll be like, "Oh no, I don't
286
880930
5060
گاهی اوقات، ونسا می گوید: "هی، به این مهمانی بیا" و من می گویم: "اوه نه، من واقعاً نمی
14:45
really want to."
287
885990
1000
خواهم."
14:46
Vanessa: You need some alone, quiet time, which is understandable.
288
886990
3800
ونسا: شما به زمان تنهایی و آرامی نیاز دارید که قابل درک است.
14:50
If you want to learn more words to describe people, you can check out this video I made
289
890790
3800
اگر می‌خواهید کلمات بیشتری برای توصیف افراد بیاموزید، می‌توانید این ویدیو را که
14:54
up here.
290
894590
1000
در اینجا ساخته‌ام ببینید.
14:55
It's a personality test, so you can see which answer fits you and learn some wonderful descriptive
291
895590
5070
این یک تست شخصیتی است، بنابراین می‌توانید ببینید کدام پاسخ مناسب شماست و کلمات توصیفی فوق‌العاده‌ای
15:00
words like extrovert to describe the people in your life.
292
900660
3400
مانند برون‌گرا را برای توصیف افراد زندگی‌تان یاد بگیرید.
15:04
Y, yap: To talk noisily.
293
904060
3810
Y, yap: صحبت کردن با سروصدا.
15:07
I saw them yapping away in English, and I wanted to do the same, but I didn't have the
294
907870
5360
من دیدم که آنها به زبان انگلیسی در حال دور زدن هستند و می خواستم همین کار را بکنم، اما
15:13
courage to speak up.
295
913230
1510
شهامت صحبت کردن را نداشتم.
15:14
Dan: Yes, and somebody in your family might be a big yapper, but usually, I think of this
296
914740
5790
دن: بله، و یکی از اعضای خانواده شما ممکن است یک قایق بزرگ باشد، اما معمولاً، من به این موضوع در مورد یک سگ فکر می کنم
15:20
with a dog, right?
297
920530
1320
، درست است؟
15:21
The dog is yapping outside.
298
921850
2090
سگ بیرون هق هق می کند.
15:23
Stop that yapping.
299
923940
1010
دست از این هق هق زدن بردارید
15:24
Vanessa: This could be a negative word if you say that to someone, "Stop yapping it."
300
924950
4040
ونسا: اگر به کسی بگویید: "دست از هق هق کردنش بردارید" این می تواند یک کلمه منفی باشد.
15:28
If you say that to a human.
301
928990
1000
اگر این را به یک انسان بگویید.
15:29
Dan: Oh, I think it's a negative, yeah.
302
929990
1000
دن: اوه، من فکر می کنم منفی است، بله.
15:30
Vanessa: But if you say that with a joking tone, "Oh, they're just yapping away," then
303
930990
4560
ونسا: اما اگر با یک لحن شوخی بگویید : "اوه، آنها فقط هق هق می زنند"،
15:35
it could just be a little bit more of a joke.
304
935550
3760
این می تواند کمی بیشتر یک شوخی باشد.
15:39
Z, zealous: Excited, fanatic.
305
939310
3050
ز، غیرت: هیجان زده، متعصب.
15:42
Never doubt that I'm zealous about English.
306
942360
2650
هرگز شک نکنید که من به انگلیسی غیرت دارم.
15:45
Do you know anyone who is zealous?
307
945010
1390
آیا کسی را می شناسید که غیرت داشته باشد؟
15:46
Dan: Yeah, I know a few people who are a little overzealous about politics, so you're just
308
946400
6940
دان: بله، من چند نفر را می شناسم که کمی بیش از حد به سیاست علاقه دارند، بنابراین شما
15:53
going over to their house, and you just want to have a nice chat, but then they turn the
309
953340
4210
فقط به خانه آنها می روید، و فقط می خواهید یک چت خوب داشته باشید، اما بعد آنها
15:57
conversation to politics, and now they have to talk about it, and they want you to change
310
957550
4960
صحبت را به سیاست تبدیل کردند، و حالا آنها باید در مورد آن صحبت کنید، و آنها می خواهند که
16:02
your mind, and you're just like, "Dude, I want to have a beer with you."
311
962510
3810
شما نظر خود را تغییر دهید، و شما دقیقاً مانند "رفیق، من می خواهم با شما یک آبجو بخورم."
16:06
Vanessa: So maybe they're a little bit pushy.
312
966320
2100
ونسا: پس شاید آنها کمی زورگو هستند.
16:08
You can be overly zealous, or you can just be zealous.
313
968420
3610
شما می توانید بیش از حد غیرت داشته باشید، یا فقط می توانید غیرت داشته باشید.
16:12
Thanks so much for joining me, Dan, for this vocabulary video.
314
972030
2560
خیلی ممنون که به من پیوستی، دن، برای این ویدیوی واژگانی.
16:14
Dan: You're welcome.
315
974590
1020
دن: خوش اومدی.
16:15
It was fun.
316
975610
1000
سرگرم کننده بود.
16:16
Vanessa: I'm glad that it was fun.
317
976610
1000
ونسا: خوشحالم که جالب بود.
16:17
I hope it was fun for you all too, and now I have a question for you.
318
977610
2510
امیدوارم برای همه شما هم جالب بوده باشد و حالا یک سوال از شما دارم.
16:20
I want to know which one of these words was new for you, and if your friend asked you,
319
980120
5070
می خواهم بدانم کدام یک از این کلمات برای شما جدید بود و اگر دوستتان از شما پرسید:
16:25
"What can I do to improve my English?"
320
985190
2900
"برای بهبود زبان انگلیسی خود چه کاری می توانم انجام دهم؟"
16:28
What would you urge them to do?
321
988090
2160
از آنها ترغیب می کنید که چه کار کنند؟
16:30
Dan: Yes, do you have an insatiable desire to learn English?
322
990250
3410
دن: بله، آیا میل سیری ناپذیری برای یادگیری زبان انگلیسی دارید؟
16:33
Vanessa: If you were complacent before, I hope you are zealous about English now.
323
993660
4580
ونسا: اگر قبلاً از خود راضی بودی، امیدوارم الان به انگلیسی غیرت داشته باشی.
16:38
Dan: Yes.
324
998240
1000
دن: بله.
16:39
Vanessa: Thanks so much for learning English with us, and we'll see you again next Friday
325
999240
2840
ونسا: از اینکه انگلیسی را با ما یاد گرفتید بسیار متشکریم، و جمعه آینده دوباره شما را
16:42
for a new lesson here on my YouTube channel.
326
1002080
3000
برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینیم.
16:45
Dan: Bye.
327
1005080
1010
دن: خداحافظ.
16:46
Vanessa: Bye.
328
1006090
1020
ونسا: خداحافظ.
16:47
Are you ready to get started?
329
1007110
3040
برای شروع آماده اید؟
16:50
Yeah.
330
1010150
1000
آره
16:51
Dan: A. It's for apprehension.
331
1011150
1780
دن: الف. برای دلهره است.
16:52
Just make sure you don't get hypertension.
332
1012930
2880
فقط مطمئن شوید که فشار خون بالا ندارید.
16:55
Who's Dan?
333
1015810
1330
دن کیه؟
16:57
Don't be silly.
334
1017140
2010
احمق نباش
16:59
Vanessa: A fearful expectation of something, and now there's a giant truck driving by.
335
1019150
7530
ونسا: انتظار ترسناک از چیزی، و اکنون یک کامیون غول پیکر در حال رانندگی است.
17:06
Dan: I'm apprehensive about this truck.
336
1026680
3140
دن: من از این کامیون می ترسم.
17:09
Vanessa: Bittersweet, a good feeling with a bit of sadness.
337
1029820
5530
ونسا: تلخ و شیرین، یک حس خوب با کمی غم.
17:15
Dan: I'm making faces because they won't see it anyways.
338
1035350
3480
دن: من دارم قیافه می‌کنم چون به هر حال آن‌ها آن را نخواهند دید .
17:18
Vanessa: Do you know anyone who's diligent?
339
1038830
2800
ونسا: آیا کسی را می شناسید که کوشا باشد؟
17:21
Dan: I am not diligent.
340
1041630
2300
دن: من کوشا نیستم.
17:23
Vanessa: Do you think a man who wears a pineapple shirt is the most diligent man you've ever
341
1043930
3660
ونسا: فکر می کنی مردی که پیراهن آناناسی می پوشد سخت کوش ترین مردی است که تا
17:27
seen?
342
1047590
1020
به حال دیده ای؟
17:28
Dan: I'm diligently wearing pineapple shirts every day.
343
1048610
4240
دن: من با پشتکار هر روز پیراهن های آناناسی می پوشم .
17:32
I have expended my resources.
344
1052850
1330
منابعم را خرج کرده ام.
17:34
That's my example.
345
1054180
1520
این مثال من است.
17:35
Vanessa: Dan is a robot.
346
1055700
2530
ونسا: دن یک ربات است.
17:38
Dan: I am crashing.
347
1058230
2020
دن: دارم تصادف می کنم.
17:40
Vanessa: I'd like to understand...
348
1060250
2000
ونسا: می‌خواهم بفهمم...
17:42
Dan: [Makes silly noises] Vanessa: The next step is to download my free
349
1062250
5660
دن: [صدای احمقانه‌ای می‌سازد] ونسا: مرحله بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من است
17:47
ebook, 5 Steps To Becoming A Confident English Speaker.
350
1067910
4520
، 5 مرحله برای تبدیل شدن به یک سخنور مطمئن انگلیسی .
17:52
You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.
351
1072430
4070
شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .
17:56
Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.
352
1076500
3910
فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .
18:00
Thanks so much.
353
1080410
1000
خیلی ممنون.
18:01
Bye.
354
1081410
340
خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7