22 Foreign Words in Daily English: Are they from your language?

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from  SpeakEnglishWithVanessa.com.  

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Do you recognize these words? Let's talk about it.  

آیا این کلمات را می شناسید؟ بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

This morning, I was sitting on my patio,  enjoying my chai latte and yogurt with granola  

امروز صبح، در پاسیو خود نشسته بودم و از چای لاته و ماست همراه با گرانولا برای صبحانه لذت می بردم

for breakfast, I'm a connoisseur of chai lattes  and this one was perfect. I was so gung-ho to do  

، من یک خبره چای لاته هستم و این یکی عالی بود. من آنقدر برای

the daily Sudoku that I knocked over my chai latte  and spilled it all over my pajamas. What a klutz.  

انجام سودوکوی روزانه علاقه مند بودم که چای لاته ام را زدم و آن را روی لباس خوابم ریختم. چه کلوتز

If you understood all this lingo kudos to you,  if you didn't, no worries. Today, I'm going to  

اگر متوجه شدید این همه زبان را به شما تبریک می گویم، اگر متوجه نشدید، جای نگرانی نیست. امروز می‌خواهم

help explain 22 foreign words in English. If you  speak one of these languages. Well, you're in luck  

به توضیح 22 کلمه خارجی در انگلیسی کمک کنم. اگر به یکی از این زبان‌ها صحبت می‌کنید. خوب، شما خوش شانس هستید

because English takes a lot of words from other  languages and uses them in daily conversation.  

زیرا انگلیسی کلمات زیادی را از زبان های دیگر می گیرد و در مکالمه روزانه از آنها استفاده می کند.

These words are loaned or borrowed or directly  taken from other languages. So if there is a word  

این کلمات قرض گرفته شده یا قرض گرفته شده یا مستقیماً از زبان های دیگر گرفته شده اند. بنابراین، اگر کلمه‌ای

from your native language that is used in English,  well, great. You already know how to use this word  

از زبان مادری شما وجود دارد که در انگلیسی استفاده می‌شود ، عالی است. شما قبلاً می‌دانید که چگونه از این کلمه استفاده کنید

and you could use it in English. Sometimes the meaning of words is  

و می‌توانید از آن در انگلیسی استفاده کنید. گاهی اوقات معنای کلمات

slightly different in English. And always the  pronunciation is more English like, but overall,  

در انگلیسی کمی متفاوت است. و همیشه تلفظ بیشتر انگلیسی است، اما در کل،

if one of these words comes from your native  language, you're going to know how to use it.  

اگر یکی از این کلمات از زبان مادری شما آمده باشد، می‌دانید چگونه از آن استفاده کنید.

And if none of these words comes from your native  language, I challenge you to let me know in the  

و اگر هیچ‌کدام از این کلمات از زبان مادری شما نیامده است، از شما دعوت می‌کنم که در

comments a word from your native language that we  use in English. All right, let's get started. The  

کامنت‌ها کلمه‌ای از زبان مادری‌تان را که در انگلیسی استفاده می‌کنیم به من بگویید. خیلی خب، بیایید شروع کنیم.

first three words from other languages that we use  in daily conversation in English are from Spanish.  

سه کلمه اول از زبان‌های دیگر که در مکالمه روزانه در انگلیسی استفاده می‌کنیم از اسپانیایی است.

Our first one is the word patio. Notice that the  pronunciation of this word is the T changes to a D  

اولین مورد ما کلمه پاسیو است. توجه داشته باشید که تلفظ این کلمه عبارت است از تغییر T به

sound pad, patio. This is very common in American  English when there is a T surrounded by vowels,  

صفحه صوتی D، پاسیو. این در انگلیسی آمریکایی بسیار رایج است، زمانی که یک T وجود دارد که با حروف صدادار احاطه شده است،

that T changes to a D, patio. A patio is an  outdoor area that's usually with some cement or  

که T به D، پاسیو تغییر می‌کند. پاسیو یک فضای بیرونی است که معمولاً با مقداری سیمان یا

stones. There might be a table there for eating  and it's connected in some way with a walkway  

سنگ است. ممکن است میزی برای غذا خوردن وجود داشته باشد و به نوعی با یک پیاده‌رو

or maybe directly connected to your house. So we can use this word like this.  

یا شاید مستقیماً به خانه شما متصل باشد. بنابراین ما می توانیم از این کلمه به این صورت استفاده کنیم.

I like to eat my breakfast on the patio,  or we were sitting on the patio enjoying  

من دوست دارم صبحانه ام را در پاسیو بخورم، یا در پاسیو نشسته بودیم و از

the beautiful weather. Patio. Sometimes when  you're on the patio, you hear, bzzz, it's a  

هوای زیبا لذت می بردیم. پاسیو. گاهی اوقات وقتی در پاسیو هستید، صدای بی‌زز را می‌شنوید،

terrible sound, right? This is a mosquito. Notice  the pronunciation mosquito. Again, that final T  

صدای وحشتناکی است، درست است؟ این یک پشه است. به تلفظ mosquito توجه کنید. دوباره، آن T نهایی

is changing to a D sound. Mosquito. Mosquito is  that really annoying buzzing insect that bites you  

به صدای D تغییر می کند. پشه. پشه آن حشره وزوز واقعا آزاردهنده ای است که شما را نیش می

and then, well, technically probably not bites  you, but it attacks you and then you itch. Oh,  

زند و سپس از نظر فنی احتمالاً شما را نیش نمی زند، اما به شما حمله می کند و سپس خارش می کنید. اوه

it's really annoying. Well, we use this word often  in daily conversation because they're everywhere  

،   واقعاً آزاردهنده است. خوب، ما اغلب از این کلمه در مکالمات روزانه استفاده می‌کنیم، زیرا آنها

in the warm weather. So you could say, "I love to  go camping, but the mosquitoes always eat me up."  

در هوای گرم همه جا هستند. بنابراین می‌توانید بگویید: "من دوست دارم به کمپینگ بروم، اما پشه‌ها همیشه مرا می‌خورند."

Or you might say, "Don't forget the bug spray  because the mosquitoes are really bad today."  

یا ممکن است بگویید: "اسپری حشرات را فراموش نکنید، زیرا پشه ها امروز واقعاً بد هستند."

I hope mosquitoes are not bad where you live.  The third Spanish word that we use in daily  

امیدوارم پشه ها در جایی که شما زندگی می کنید بد نباشند. سومین کلمه اسپانیایی که ما در

conversation in English is savvy. Notice that this word has two V's,  

مکالمه روزانه به زبان انگلیسی استفاده می کنیم، زرنگی است. توجه داشته باشید که این کلمه دارای دو V است،

this is very unusual in English. But  it's taken from Spanish, so there we go.  

این در انگلیسی بسیار غیرعادی است. اما  از اسپانیایی گرفته شده است، بنابراین ما به اینجا می رویم.

Savvy. Savvy means that you have some practical  knowledge or maybe you have an ability to make  

باهوش زرنگی به این معناست که شما مقداری دانش عملی دارید یا شاید توانایی

good judgments or good choices. Let's take a  look at these sentences. I lack mechanical savvy,  

قضاوت‌های خوب یا انتخاب‌های خوب را دارید. بیایید نگاهی به این جملات بیندازیم. من دانش مکانیکی ندارم،

so if I have trouble with my car, I ask my dad  for help. Here we're talking about that practical  

بنابراین اگر با ماشینم مشکل دارم، از پدرم کمک می خواهم . در اینجا ما در مورد دانش عملی درباره اتومبیل صحبت می کنیم

knowledge about cars. I lack this knowledge.  I don't have practical knowledge about cars.  

. من فاقد این دانش هستم. من اطلاعات عملی در مورد ماشین ندارم.

I lack mechanical savvy, or I'm not savvy about  cars, so I ask my dad for help. Or you could say,  

من دانش مکانیکی ندارم، یا در مورد خودروها دانا نیستم ، بنابراین از پدرم کمک می خواهم. یا می‌توانید بگویید،

"People who are financially savvy, make good  accountants." People who are financially savvy,  

"افرادی که از نظر مالی باهوش هستند، حسابداران خوبی می‌شوند ." افرادی که از لحاظ مالی باهوش هستند،

they have this practical knowledge and they  can make good judgments about finances,  

آنها این دانش عملی را دارند و می‌توانند درباره امور مالی،   در مورد پول قضاوت خوبی داشته باشند

about money. They are financially savvy.  All right, let's go to our next language. 

. آنها از نظر مالی تسلط دارند. خوب، بیایید به زبان بعدی خود برویم.

Italian. The next three words come from Italian,  but we use them in daily conversation in English.  

ایتالیایی. سه کلمه بعدی از ایتالیایی آمده است، اما ما از آنها در مکالمه روزانه به زبان انگلیسی استفاده می کنیم.

The first word is paparazzi. Paparazzi. These are  the people who pursue celebrities or famous people  

اولین کلمه پاپاراتزی است. پاپاراتزی اینها افرادی هستند که افراد مشهور یا افراد مشهور را تعقیب می‌کنند

and take pictures of them while they're walking  their children to school, or while they're at  

و از آن‌ها عکس می‌گیرند در حالی که بچه‌هایشان را به مدرسه می‌برند، یا وقتی

the grocery store. I think this would be  very annoying if you were a celebrity,  

در خواربارفروشی هستند. فکر می‌کنم اگر شما یک سلبریتی بودید خیلی آزاردهنده بود،

maybe it's what you sign up for, I don't know,  but these people are the paparazzi, so we can  

شاید این چیزی است که برای آن ثبت نام کرده‌اید، نمی‌دانم، اما این افراد پاپاراتزی هستند، بنابراین می‌توانیم

use it in this way. The celebrity went out in a  disguise so that the paparazzi wouldn't find her.  

از آن در این راه استفاده کنیم. سلبریتی با لباس مبدل بیرون رفت تا پاپاراتزی ها او را پیدا نکنند.

She had to go out in a disguise, like a mask  or big hat, or somehow change her appearance,  

او باید با لباس مبدل بیرون می رفت، مانند ماسک یا کلاه بزرگ، یا به نوعی ظاهرش را تغییر می داد،

or you could say, "I'm so glad that I'm not  famous and the paparazzi don't follow me."  

یا می توانید بگویید، "خیلی خوشحالم که معروف نیستم و پاپاراتزی ها مرا دنبال نمی کنند."

I'm so glad that the paparazzi don't follow me. For me, even though there are almost 3 million of  

من خیلی خوشحالم که پاپاراتزی ها من را دنبال نمی کنند. برای من، با وجود اینکه تقریباً 3 میلیون نفر از

you on YouTube who are subscribed to this channel,  never once has a stranger said, "Oh, you're  

شما در YouTube مشترک این کانال هستید، هرگز یک غریبه نگفته است: "اوه، تو

Vanessa, hi." That has never happened before. I  think everyone is spread out around the world,  

ونسا هستی، سلام." که قبلا هرگز اتفاق نیفتاده است. فکر می‌کنم همه در سراسر جهان پراکنده شده‌اند،

so I don't have a problem with paparazzi. This  is very nice. But if you follow my channel  

بنابراین من با پاپاراتزی‌ها مشکلی ندارم. این خیلی خوبه اما اگر کانال من را دنبال

and you happen to see me, please, don't be worried  to say hello. Yes, you can say hello to me.  

کردید و اتفاقاً مرا دیدید، لطفاً نگران سلام کردن نباشید. بله، می توانید به من سلام کنید.

I'm just a normal person. So if you see me by  accident somewhere, feel free to say hello.  

من فقط یک آدم معمولی هستم. بنابراین اگر به طور تصادفی من را در جایی دیدید، با خیال راحت به من سلام کنید.

But so far, this has never happened to me.  Our next Italian word in English is cartoon.  

اما تا به حال این اتفاق برای من نیفتاده است. کلمه ایتالیایی بعدی ما در انگلیسی کارتون است.

Cartoon. And this is either a drawing or a motion  animated set of drawings. A famous technique  

کارتون. و این یا یک طراحی یا یک مجموعه انیمیشن متحرک از طراحی است. یک تکنیک معروف

would be Walt Disney. Walt Disney is famous  for his cartoon drawings or his cartoon style. 

، والت دیزنی است. والت دیزنی به خاطر طراحی های کارتونی یا سبک کارتونی اش مشهور است.

Or you might say, "Sometimes the news is  just too serious, so I turn on cartoons  

یا ممکن است بگویید، "گاهی اوقات اخبار خیلی جدی است، بنابراین به جای آن کارتون ها را روشن می کنم

instead." We use this to talk about the category  of TV show that is animated. Something like this,  

." ما از این برای صحبت در مورد دسته نمایش‌های تلویزیونی که انیمیشن هستند استفاده می‌کنیم. چیزی شبیه به این،

like a classic one is Bugs Bunny. Bugs Bunny is a  cartoon and when I was a kid, on Saturday morning,  

مانند یک کلاسیک Bugs Bunny است. Bugs Bunny یک کارتون است و وقتی بچه بودم، شنبه صبح،

I would watch some Bugs Bunny cartoons. Our  final Italian word today that is used in English  

چند کارتون Bugs Bunny را تماشا می‌کردم. آخرین کلمه ایتالیایی امروز ما که در انگلیسی استفاده می

is latte. Latte. Notice how this word, if you  are Italian, you've noticed this word is sounding  

شود لاته است. لاته. توجه کنید که چگونه این کلمه، اگر ایتالیایی هستید، متوجه شده‌اید که این کلمه

English, it's not sounding very Italian anymore,  but when you go to a coffee shop and you say,  

انگلیسی به نظر می‌رسد، دیگر خیلی ایتالیایی به نظر نمی‌رسد، اما وقتی به یک کافی‌شاپ می‌روید و می‌گویید،

"I'd like to order a latte," they will know  exactly what you mean, because this is an espresso  

"می‌خواهم یک لاته سفارش بدهم." آنها دقیقاً منظور شما را می دانند، زیرا این نوشیدنی اسپرسو

drink with some steamed milk. Or if you don't like  coffee like me, you might get a chai latte and  

با مقداری شیر بخارپز است. یا اگر مثل من قهوه دوست ندارید، ممکن است چای لاته بخورید و

this is steamed milk with a tea mixture, a spiced  tea mixture. There's no espresso, but it's that  

این شیر بخارپز با مخلوط چای، مخلوط چای ادویه‌دار است. اسپرسو وجود ندارد، اما

idea of steamed milk plus some caffeine stimulant. So we can use it in these sentences. My husband  

ایده شیر بخار پز به اضافه مقداری محرک کافئین است. بنابراین می توانیم از آن در این جملات استفاده کنیم. شوهرم

usually drinks his coffee black. This means no  milk, no sugar, but sometimes he makes a latte  

معمولاً قهوه‌اش را سیاه می‌نوشد. این یعنی بدون شیر، بدون شکر، اما گاهی اوقات او یک لاته درست می‌کند

or I was feeling a really sleepy, so I stopped  into the cafe and got a latte. Our next three  

یا من واقعاً خوابم می‌آمد، بنابراین داخل کافه ایستادم و یک لاته گرفتم. سه

foreign words that are used in English are from  Turkish. The Turkish language. Our first word is  

کلمه خارجی بعدی ما که در انگلیسی استفاده می شود از ترکی است. زبان ترکی. اولین کلمه ما

yogurt. This food has now become pretty common all  around the world. And it is a milk based food that  

ماست است. این غذا اکنون در سراسر جهان بسیار رایج شده است. و این یک غذای شیر است که

is mixed with some bacteria and it makes it thick  and really tasty in my opinion. So you could say,  

با مقداری باکتری مخلوط می شود و به نظر من آن را غلیظ و واقعاً خوشمزه می کند. بنابراین می‌توانید بگویید:

"In the morning, I like to add some berries and  nuts to my yogurt to have a healthy breakfast,"  

«صبح، دوست دارم مقداری توت و آجیل به ماست اضافه کنم تا یک صبحانه سالم

or "I learned how to make yogurt at home."  This is true. I tried to make yogurt, but  

بخورم» یا «من یاد گرفتم چگونه در خانه ماست درست کنم». درست است. من سعی کردم ماست درست کنم، اما

Turkish students, I need your help. It's always  too liquidy and not so thick and it took so much  

دانشجویان ترک، به کمک شما نیاز دارم. همیشه خیلی مایع است و آنقدر غلیظ نیست

effort and so much time and so much milk that I  could buy good quality yogurt at the grocery store  

و آنقدر تلاش و زمان و شیر زیادی می‌طلبد که می‌توانم ماست با کیفیت خوب را از خواربارفروشی

for much cheaper. And it's so much easier,  

با قیمت بسیار ارزان‌تری بخرم. و خیلی راحت تر است،

but I would love to make good quality  yogurt at home. I just need a little help.  

اما من دوست دارم ماست با کیفیت خوب در خانه درست کنم. من فقط به یک کمک کوچک نیاز دارم.

Our next Turkish word in English is kiosk. Kiosk.  We use this word when we're talking about a small  

کلمه ترکی بعدی ما در انگلیسی کیوسک است. کیوسک. وقتی درباره

booth or stand where you can buy something. These  are often in a shopping mall or in an airport,  

غرفه یا غرفه کوچکی صحبت می‌کنیم که می‌توانید در آن چیزی بخرید، از این کلمه استفاده می‌کنیم. این‌ها اغلب در یک مرکز خرید یا فرودگاه هستند،

this type of big shopping type of situation. So  we could use these sentences. I went to the kiosk  

این نوع موقعیت‌های خرید بزرگ. بنابراین می‌توانیم از این جملات استفاده کنیم.

to buy a ticket for the train. This might be just  a machine, or it could be a booth where someone is  

برای خرید بلیط قطار به کیوسک رفتم. این ممکن است فقط یک ماشین باشد، یا می‌تواند غرفه‌ای باشد که شخصی در آن

working, but it's this idea of a small area where  you are purchasing something. Or you could say, "I  

کار می‌کند، اما این ایده مربوط به یک منطقه کوچک است که در آن چیزی می‌خرید. یا می‌توانید بگویید: «من

used the kiosk to check-in early for my flight."  In this situation at the airport, it's almost  

از کیوسک برای اعلام زودهنگام پروازم استفاده کردم». در این وضعیت در فرودگاه، تقریباً

always a machine. You just put your passport in  and it prints out your ticket for you, you don't  

همیشه یک ماشین است. شما فقط پاسپورت خود را وارد می‌کنید و بلیط شما را برای شما چاپ می‌کند،

have to wait in line. It's the fast way to check  in for a flight and this is an automated kiosk. 

لازم نیست در صف منتظر بمانید. این راه سریع برای چک کردن پرواز است و این یک کیوسک خودکار است.

So if you go to the airport and there's a sign  that says, "Use the kiosk for fast check-in,"  

بنابراین، اگر به فرودگاه بروید و تابلویی وجود داشته باشد که روی آن نوشته شده است: «از کیوسک برای ورود سریع استفاده کنید»،

now you know what that is. And even if you  are not Turkish, you know what this word is.  

اکنون می‌دانید که چیست. و حتی اگر ترک نیستید، می دانید این کلمه چیست.

I think I might have said that there were  three Turkish words. Actually, there is just  

فکر می کنم شاید گفته باشم که سه کلمه ترکی وجود دارد. در واقع، فقط

two in this lesson, so let's go on to our next  language. The next three words come from French.  

دو درس در این درس وجود دارد، بنابراین اجازه دهید به زبان بعدی خود ادامه دهیم . سه کلمه بعدی از زبان فرانسه آمده است.

The first word is genre. Genre. This pronunciation  is very English, but that's how we say it, genre,  

اولین کلمه ژانر است. ژانر. دسته. این تلفظ بسیار انگلیسی است، اما به این صورت است، ژانر،

and it means the style of literature or movie  or film or music. There might be a horror film,  

و به معنای سبک ادبیات یا فیلم یا فیلم یا موسیقی است. ممکن است یک فیلم ترسناک

there might be a mystery film or a romantic  film. These are the different categories or  

،   ممکن است یک فیلم معمایی یا یک فیلم عاشقانه وجود داشته باشد . اینها دسته‌های مختلف

the different genres of film. So for me, my  favorite genre of literature is historical  

یا  ژانرهای مختلف فیلم هستند. بنابراین، برای من، ژانر ادبی مورد علاقه‌ام،

fiction. This is the category, or in my opinion,  the romantic film genre is usually pretty cheesy.  

داستان‌های تاریخی است. این مقوله است، یا به نظر من، ژانر فیلم رمانتیک معمولاً بسیار جذاب است.

This means stereotypical, maybe not so interesting  in my opinion, but everyone has their own opinion. 

این به معنای کلیشه ای است، شاید به نظر من چندان جالب نباشد، اما هر کسی نظر خود را دارد.

Our next French word that we use in English is a  big one. Entrepreneur. I get a lot of questions  

کلمه فرانسوی بعدی ما که در انگلیسی استفاده می کنیم کلمه بزرگی است. کارآفرین. من سؤالات زیادی

asking, "Vanessa, how can I pronounce this word?"  And even though I broke down this word in another  

می‌پرسم: «ونسا، چگونه می‌توانم این کلمه را تلفظ کنم؟» و حتی اگر این کلمه را در

English lesson that I made called 106 Difficult  Words in English, you can watch it up here.  

درس انگلیسی دیگری که ساختم به نام 106 کلمه دشوار به زبان انگلیسی شکستم، می‌توانید آن را در اینجا تماشا کنید.

I will give you a little sneak preview. Let's  break down this word. Entrepreneur, entrepreneur,  

من یک پیش نمایش کوچک به شما می دهم. بیایید این کلمه را بشکنیم. کارآفرین، کارآفرین،

entrepreneur, entrepreneur. And this means  someone who has their own business, who works  

کارآفرین، کارآفرین. و این یعنی کسی که کسب و کار خودش را دارد، که

for themselves. So for me, I don't like having  a boss, so I decided to become an entrepreneur.  

برای خودش کار می‌کند. بنابراین برای من، دوست ندارم که یک رئیس داشته باشم، بنابراین تصمیم گرفتم کارآفرین شوم.

Or you might say, "With the internet, it's  easy to become an entrepreneur. You could  

یا ممکن است بگویید، "با اینترنت، کارآفرین شدن آسان است. شما می

do a craft, you could paint something and sell it  online. Boom, you are an entrepreneur. You have  

توانید یک کاردستی انجام دهید، می توانید چیزی را نقاشی کنید و آن را به صورت آنلاین بفروشید. بوم، شما یک کارآفرین هستید. شما

your own business." Our next French word that we  use in English is connoisseur. Notice the English  

کسب و کار خود را دارید." کلمه فرانسوی بعدی ما که در انگلیسی استفاده می‌کنیم خبره است. به

pronunciation here, connoisseur, connoisseur. And it means someone who can judge  

تلفظ انگلیسی   در اینجا، connoisseur, connoisseur توجه کنید. و این به معنای کسی است که می تواند درباره

something based on an expert taste. They are  an expert and they know a lot about a field.  

چیزی بر اساس سلیقه متخصص قضاوت کند. آنها یک متخصص هستند و در مورد یک رشته اطلاعات زیادی دارند.

So a common way to use this is to talk  about a wine connoisseur. So we might say,  

بنابراین یک راه رایج برای استفاده از این، صحبت درباره یک خبره شراب است. بنابراین ممکن است بگوییم،

"The wine connoisseur ordered the  most expensive wine on the menu."  

"کارشناس شراب گران‌ترین شراب را در منو سفارش داد."

Okay, they want the highest quality because they  can tell the difference. For me, if I drink a $15  

بسیار خوب، آنها بالاترین کیفیت را می خواهند زیرا می توانند تفاوت را تشخیص دهند. برای من، اگر یک بطری شراب 15 دلاری

bottle of wine compared to a $200 bottle of wine,  I probably don't know the difference because I  

در مقایسه با یک بطری شراب 200 دلاری بنوشم، احتمالاً تفاوت آن را نمی دانم زیرا

am not a wine connoisseur. But if you are a wine  connoisseur, you probably can tell the difference.  

شراب شناس نیستم. اما اگر یک خبره شراب هستید، احتمالاً می توانید تفاوت را تشخیص دهید.

But instead of being a wine connoisseur, we might  say, "I am a connoisseur for fresh water." This  

اما به جای اینکه یک خبره شراب باشیم، ممکن است بگوییم: "من خبره آب شیرین هستم."

seems very strange, but it's true. Let me tell  you a little story. Whenever I go on vacation  

این بسیار عجیب به نظر می رسد، اما حقیقت دارد. بگذارید یک داستان کوچک برایتان تعریف کنم. هر وقت به تعطیلات می روم

the one thing that I usually miss the most  about home is really fresh, clear tasting water. 

چیزی که معمولاً بیشتر از همه دلتنگ خانه می شوم ، آب واقعاً تازه و با مزه است.

It's totally safe to drink tap water in the  U.S., tap water just comes from the sink.  

نوشیدن آب لوله کشی در ایالات متحده کاملا بی خطر است ، آب لوله کشی فقط از سینک می آید.

Usually, totally fine to drink that,  but I really have a refined taste  

معمولاً نوشیدن آن کاملاً خوب است، اما من واقعاً طعم تصفیه شده ای

for fresh water. And when we lived in our old  apartment, I would walk to the grocery store  

برای آب شیرین دارم. و وقتی در آپارتمان قدیمی‌مان زندگی می‌کردیم،

three or four times a week with big glass  jars and I would refill those jars with  

هفته‌ای سه یا چهار بار با شیشه‌های بزرگ به خواربارفروشی می‌رفتم و دوباره آن شیشه‌ها را با

some fresh filtered water. The water was from a  tap at the grocery store. They sold this really  

مقداری آب تصفیه‌شده تازه پر می‌کردم. آب از شیر خواربار فروشی بود. آنها این را واقعاً

cheaply and it was fresh and I could fill up my  containers and take them home. And this is what we  

ارزان فروختند و تازه بود و من می‌توانم ظرف‌هایم را پر کنم و به خانه ببرم. و این همان چیزی است که ما

drank for several years until we had children and  then we bought a filter for under our sink that's  

چندین سال می نوشیدیم تا زمانی که بچه دار شدیم و سپس فیلتری برای زیر سینک خود خریدیم که

reverse osmosis, it's really fancy. And this is  something that is important to me. I love to drink  

اسمز معکوس بود، واقعاً شیک است. و این چیزی است که برای من مهم است. من عاشق نوشیدن

fresh, clean, filtered water, and I can really  taste the difference. If I don't have this type  

آب تازه، تمیز و فیلتر شده هستم و واقعاً می توانم تفاوت را بچشم. اگر به

of water for one week, I can really taste  the difference in my body and in my mouth. 

مدت یک هفته این نوع آب را نداشته باشم، واقعاً می‌توانم تفاوت را در بدن و دهانم حس کنم.

So we might say, "I am a fresh water connoisseur."  All right, our next two foreign words used in  

بنابراین ممکن است بگوییم: "من یک خبره آب شیرین هستم." بسیار خوب، دو کلمه خارجی بعدی ما که در

English are from Chinese. And the first one is  ketchup. Ketchup. You might know ketchup, this is  

انگلیسی استفاده می‌شوند، از چینی هستند. و اولین مورد کچاپ است. سس گوجه. شاید سس کچاپ را بشناسید،

a sauce with tomatoes and the stereotype is that  we dip some French fries in ketchup, but this word  

این سس با گوجه فرنگی است و تصور کلیشه ای این است که ما مقداری سیب زمینی سرخ کرده را در سس گوجه فرنگی فرو می کنیم، اما این

originated in Chinese, I actually listened to a  interesting podcast about the origin of ketchup.  

کلمه در زبان چینی آمده است، من در واقع به یک پادکست جالب درباره منشا سس گوجه گوش دادم.

Seems very strange to be a podcast topic. But if  you're interested, I highly recommend Googling  

موضوع پادکست بودن بسیار عجیب به نظر می رسد. اما اگر علاقه دارید، من به شدت توصیه می‌کنم

the origin of ketchup. In fact, the first ketchup  had no tomatoes. Ooh, very interesting. All right,  

که منشا کچاپ را در گوگل جستجو کنید. در واقع، اولین سس کچاپ گوجه فرنگی نداشت. اوه خیلی جالبه بسیار خوب،

so we can use this word like this. I watched in  horror as my friend covered her expensive steak  

پس ما می توانیم از این کلمه اینگونه استفاده کنیم. من با وحشت تماشا کردم که دوستم استیک گران قیمتش را با

in ketchup. Oh no. Or you could say, "I  like to dip my french fries in ketchup  

سس کچاپ پوشانده است. وای نه. یا می توانید بگویید: "من دوست دارم سیب زمینی سرخ شده را در سس کچاپ

and mustard." Very common thing. Our next Chinese  word that's used in daily conversation in English  

و خردل آغشته کنم." چیز خیلی رایج کلمه چینی بعدی ما که در مکالمه روزانه به زبان انگلیسی استفاده می‌شود، کلمه‌ای

is one that you actually heard at the beginning  of this lesson and that is a fun one, gung-ho. 

است که در ابتدای این درس شنیده‌اید و کلمه جالبی است، گونگ هو.

Gung-ho. In English, this means that you  are really enthusiastic and excited about  

گونگ هو. در انگلیسی، این بدان معناست که شما واقعاً مشتاق و هیجان‌زده هستید

something. So we could say, "My very organized  friend was gung-ho about organizing my closet."  

. بنابراین می‌توانیم بگوییم: « دوست بسیار سازمان‌دهی شده‌ام در مورد سازماندهی کمد لباس‌هایم گانگ هو بود».

So organizing my closet is not something that  is important to me, but my friend loves to  

بنابراین سازماندهی کمد من چیزی نیست که  برای من مهم باشد، اما دوستم دوست دارد

be organized. So when she saw my closet, she  said, "Oh, I really want to organize this. Oh,  

مرتب باشد. بنابراین وقتی کمد من را دید ، گفت: "اوه، من واقعاً می خواهم این را مرتب کنم. اوه،

please, can I organize your closet? This looks so  great. What a good project." She is gung-ho about  

لطفاً، می توانم کمد شما را مرتب کنم؟ این خیلی عالی به نظر می رسد . چه پروژه خوبی است." او در حال

organizing my closet. But we can also use this in  a negative sense. This is true for me. I was not  

سازماندهی کمد من است. اما می‌توانیم از این به معنای منفی نیز استفاده کنیم. این برای من صادق است. من در

gung-ho about preparing my taxes and filing all  of the documents at the beginning of this year. I  

مورد تهیه مالیات و ثبت همه اسناد در ابتدای سال جاری نمی‌خواستم.

was not gung-ho. I was not enthusiastic. I was not  eager or excited. I was not gung-ho. Our next two  

من گونگ هو نبودم. من مشتاق نبودم. من مشتاق یا هیجان‌زده نبودم. من گونگ هو نبودم. دو

foreign words that are used in English are from  Japanese. The first one is Sudoku. Maybe you have  

کلمه خارجی بعدی ما که در انگلیسی استفاده می شود از ژاپنی هستند. اولین مورد سودوکو است. شاید

done one of these types of puzzles before. They're  logic number type puzzles. And we might say that,  

قبلاً یکی از این نوع پازل ها را انجام داده باشید. آنها پازل‌هایی از نوع اعداد منطقی هستند. و ممکن است بگوییم،

"On a long flight, it's nice to do Sudoku." You can bring a little booklet. Maybe you  

"در یک پرواز طولانی، انجام سودوکو خوب است." می توانید یک دفترچه کوچک بیاورید. شاید

could even do it on your phone and  you can keep your mind active in this  

حتی بتوانید این کار را در تلفن خود انجام دهید و با انجام سودوکو، ذهن خود را به این

simple but effective way, by doing Sudoku. Some  people even say that doing Sudoku puzzles are a  

روش ساده اما موثر حفظ کنید. حتی برخی افراد می گویند که انجام پازل سودوکو

good way to keep your brain active and healthy. So  as we get older, it's good to do little tasks like  

راه خوبی برای فعال و سالم نگه داشتن مغز است. بنابراین با بزرگتر شدن، خوب است کارهای کوچکی از این قبیل انجام

this in order to keep our mind active. The next  Japanese word that we use in English is tycoon.  

دهیم تا ذهن خود را فعال نگه داریم. کلمه ژاپنی بعدی که در انگلیسی استفاده می کنیم، سرمایه دار است.

Notice this is not typhoon. Typhoon is a type of  storm, but a tycoon is a wealthy, powerful person.  

توجه کنید این طوفان نیست. تایفون نوعی طوفان است، اما سرمایه‌دار سرمایه‌دار فردی ثروتمند و قدرتمند است.

So you might say that Elon Musk has become a  tycoon in the space industry. This was something  

بنابراین ممکن است بگویید که ایلان ماسک به یک سرمایه دار در صنعت فضایی تبدیل شده است. این چیزی بود

that 50 years ago might have been shocking that  an individual could become a tycoon in space,  

که 50 سال پیش ممکن بود تکان‌دهنده باشد که  فردی می‌توانست در فضا،   در صنعت فضا به یک سرمایه‌دار سرمایه‌دار تبدیل شود

in the space industry, but that's what's happened.  He is a tycoon, a wealthy, powerful person in  

، اما این اتفاق افتاد. او یک سرمایه دار، ثروتمند و قدرتمند در

that industry. Or you could say, "That the oil  tycoon used his money to help other people." 

آن صنعت است. یا می توانید بگویید: "این سرمایه دار نفتی از پول خود برای کمک به افراد دیگر استفاده کرد."

Maybe he started a charity or he donated some  money, but this is someone who's wealthy and  

شاید او یک موسسه خیریه راه اندازی کرده یا مقداری پول اهدا کرده است، اما این فردی است که

powerful in the oil industry. The oil tycoon. The  next two foreign words that are commonly used in  

در صنعت نفت ثروتمند و قدرتمند است. سرمایه دار نفت. دو کلمه خارجی بعدی که معمولاً در

English are from Hindi or Urdu. The first one is  loot. Loot. This is some kind of goods or item,  

انگلیسی استفاده می‌شوند از هندی یا اردو هستند. اولین مورد غارت است. غارت کردن. این نوعی کالا یا اقلام است،

usually it's personal property that's taken by an  enemy. We can use this in a more serious sense or  

معمولاً دارایی شخصی است که توسط دشمن گرفته می‌شود. می‌توانیم از این به معنای جدی‌تری استفاده کنیم یا

we can use this in a lighthearted way. But in the  serious sense, we could say that the soldiers took  

می‌توانیم از آن به روشی ساده‌تر استفاده کنیم. اما به معنای جدی، می‌توان گفت که سربازان

some loot when they invaded the city. So they took  some private property when they invaded the city.  

هنگام حمله به شهر مقداری غارت بردند. بنابراین وقتی به شهر حمله کردند، مقداری دارایی خصوصی گرفتند.

But in a lighthearted way, we might say that, "On  Halloween, I looted my son's Halloween candy."  

اما به روشی ساده، ممکن است بگوییم: "در هالووین، من شیرینی پسرم را غارت کردم."

So in this case, I am invading my son's Halloween  candy and I'm stealing some maybe when he's  

بنابراین، در این مورد، من به آب نبات هالووین پسرم حمله می‌کنم و ممکن است زمانی که پسرم

sleeping or something like that. But we use this  to talk about taking someone else's thing. But in  

خواب است یا چیزی شبیه به آن مقداری را می‌دزدم. اما ما از این برای صحبت در مورد گرفتن چیز دیگری استفاده می‌کنیم. اما در

this situation, it's a joke, it's lighthearted. I took my son's Halloween loot. That's a noun,  

این وضعیت، این یک شوخی است، این یک دلچسب است. غارت هالووین پسرم را بردم. این یک اسم است،

or as a verb, I looted my son's Halloween  candy. The next word is pajamas. Pajamas  

یا به عنوان یک فعل، من شیرینی هالووین پسرم را غارت کردم . کلمه بعدی پیژامه است. پیژامه

are clothes that are comfortable and you wear  them at night or lounging around the house.  

لباس‌هایی هستند که راحت هستند و شما آن‌ها را در شب یا در اطراف خانه می‌پوشید.

So you might say, "Since the pandemic began, we  all have been wearing pajamas much more often."  

بنابراین ممکن است بگویید، "از زمان شروع همه گیری، همه ما بیشتر لباس خواب می پوشیم."

Or you can say, "I was so tired that I forgot  to put on my pajamas before falling asleep." In  

یا می توانید بگویید: "من آنقدر خسته بودم که یادم رفت قبل از خواب لباس خوابم را بپوشم." در

English, we sometimes reduce the word pajamas to  PJ's. So for me, that's what I say. I say, "I'm  

انگلیسی، ما گاهی اوقات کلمه پیژامه را به PJ کاهش می دهیم . بنابراین برای من، این چیزی است که من می گویم. من می‌گویم، "

going to put on my PJ's." And sometimes for little  kids, we say jammies, this is only in reference to  

می‌خواهم PJ‌هایم را بپوشم." و گاهی اوقات برای بچه‌های کوچک، ما می‌گوییم جامی، این فقط مربوط به

clothes that little babies wear to bed, or maybe  little kids wear to bed. We might say, "It's  

لباس‌هایی است که بچه‌های کوچک در رختخواب می‌پوشند، یا شاید بچه‌های کوچک در رختخواب می‌پوشند. ممکن است بگوییم: «

time to take off your jammies and put on your  normal clothes." For me, this isn't a word that  

وقت آن رسیده است که جامی‌های خود را دربیاورید و لباس‌های معمولی خود را بپوشید». برای من، این کلمه ای نیست که

I use, but I know a lot of parents use the word  jammies. So it is pretty common in the U.S. 

از آن استفاده کنم، اما می دانم که بسیاری از والدین از کلمه Jammies استفاده می کنند. بنابراین در ایالات متحده بسیار رایج است

The next two foreign words that are  commonly used in English are from  

. دو کلمه خارجی بعدی که معمولاً در انگلیسی استفاده می شود از

Yiddish. Yiddish. And the first one is glitch.  Glitch. The word glitch is a sudden, but temporary  

ییدیش هستند. ییدیش. و اولین مورد اشکال است. قطعی. کلمه glitch یک مشکل یا نقص ناگهانی، اما موقتی

problem or malfunction in some type of machine.  So we might say, "My computer had a glitch and it  

در برخی از انواع ماشین‌ها است. بنابراین ممکن است بگوییم، "کامپیوتر من یک مشکل داشت و

suddenly shut down." Well, maybe the next time you  turn on your computer, it's going to work fine.  

ناگهان خاموش شد." خب، شاید دفعه بعد که رایانه‌تان را روشن می‌کنید، خوب کار کند.

And you're going to wonder what happened. Oh,  no, is that going to happen again? But it was  

و شما تعجب خواهید کرد که چه اتفاقی افتاده است. اوه، نه، آیا این اتفاق دوباره می افتد؟ اما این

just a temporary malfunction in your computer.  Or we could say, "Because of the website glitch,  

فقط یک نقص موقتی در رایانه شما بود. یا می‌توانیم بگوییم، "به دلیل نقص وب‌سایت،

I was able to receive a special discount." In  fact, this was true for me. There was some strange  

توانستم تخفیف ویژه دریافت کنم." در واقع، این برای من صادق بود. زمانی که من و شوهرم

website glitch when I was booking our wedding  location when my husband and I got married.  

ازدواج کردیم، مکان عروسی‌مان را رزرو می‌کردم، مشکل عجیبی در وب‌سایت وجود داشت .

They were changing their website to  a new format and when I called them,  

آنها داشتند وب‌سایتشان را به قالب جدیدی تغییر می‌دادند و وقتی با آنها تماس گرفتم،

they said one price and then when I looked on the  website, it said another price that was double. 

یک قیمت گفتند و سپس وقتی وب‌سایت را نگاه کردم، قیمت دیگری گفت که دو برابر بود.

But when I asked them, which is the correct price,  they said, "Well, if we told you the cheaper  

اما وقتی از آنها پرسیدم که قیمت صحیح کدام است، آنها گفتند: "خب، اگر به شما بگوییم که قیمت ارزان تر است

price, then that's the price." So even though the  website showed a higher price, because there was  

، پس این قیمت است." بنابراین، اگرچه وب‌سایت قیمت بالاتری را نشان می‌داد، چون

this glitch, as they were updating their website,  we got to have that wedding location for half the  

این مشکل وجود داشت، زیرا آنها در حال به‌روزرسانی وب‌سایت خود بودند، ما باید آن مکان عروسی را با نیمی از

price. So this was a glitch that worked out in our  favor. The next Yiddish word is klutz. I used this  

قیمت داشته باشیم. بنابراین این یک نقص بود که به نفع ما تمام شد. کلمه بعدی ییدیش کلوتز است. من

word earlier in my story at the beginning of  this lesson. A klutz is a clumsy person who is  

قبلاً در داستانم در ابتدای این درس از این کلمه استفاده کردم. کلوتز فردی دست و پا چلفتی است که همیشه در حال زمین

tripping all the time. So we might say, "My friend  is such a klutz. She falls up the stairs." This  

خوردن است. بنابراین می‌توانیم بگوییم، "دوست من خیلی کلوتز است. او از پله‌ها می‌افتد." این

takes a special type of skill to fall up the  stairs instead of falling down the stairs.  

به نوع خاصی از مهارت نیاز دارد تا به جای افتادن از پله ها از پله ها بالا بیفتید.

Or we could say, "The waiter was such a klutz  and dropped all of the drinks on my lap."  

یا می‌توانیم بگوییم، "پیشخدمت خیلی کلتز بود و همه نوشیدنی‌ها را روی پاهایم ریخت."

Not a good situation. So the waiter was clumsy and  tripped and spilled all of the drinks on my lap. 

وضعیت خوبی نیست بنابراین پیشخدمت دست و پا چلفتی بود و زمین خورد و تمام نوشیدنی ها را روی پاهایم ریخت.

This is never a positive thing, it's always  used in a negative way. The next foreign word  

این هرگز یک چیز مثبت نیست، همیشه به روشی منفی استفاده می‌شود. کلمه خارجی بعدی

that we use in English comes from Portuguese. And  it's the word lingo. Lingo. Lingo is a specific  

که در انگلیسی استفاده می کنیم از پرتغالی آمده است. و این کلمه lingo است. لینگو. لینگو نوع خاصی

type of vocabulary that different fields use.  So for example, in the English learning field,  

از واژگان است که زمینه‌های مختلف از آن استفاده می‌کنند. بنابراین، برای مثال، در زمینه یادگیری انگلیسی،

we often use words like the past perfect tense  or phrasal verbs. And if you're learning English,  

ما اغلب از کلماتی مانند زمان گذشته کامل یا افعال عبارتی استفاده می‌کنیم. و اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید،

maybe you're familiar with that type of lingo.  But if you an American on the street, "Tell  

شاید با آن نوع زبان انگلیسی آشنا باشید. اما اگر شما یک آمریکایی در خیابان هستید، «به

me about the past perfect tense," or, "Oh, you  used a nice phrasal verb." They'll probably say,  

من درباره زمان گذشته کامل بگویید» یا «اوه، از یک فعل عبارتی خوب استفاده کردی». احتمالاً خواهند گفت،

"What?" Because they're not familiar with that  type of lingo in the field of learning English as  

"چی؟" زیرا آنها با آن نوع زبان در زمینه یادگیری زبان انگلیسی به عنوان

a second language. So maybe your field at work has  a similar type of lingo. If you're an engineer who  

زبان دوم آشنا نیستند. بنابراین ممکن است رشته شما در محل کار دارای یک نوع زبان مشابه باشد. اگر شما یک مهندس هستید

works on, for example, on engines, car engines,  well, you have specific types of vocabulary that  

که مثلاً روی موتورها، موتورهای ماشین کار می‌کند، خوب، انواع خاصی از واژگان

you use in that field and other people are  not really going to understand it easily. 

دارید که در آن زمینه استفاده می‌کنید و افراد دیگر واقعاً آن را به راحتی درک نمی‌کنند.

So we might say, "Once I learned some mechanical  lingo, I was able to describe my car problem to  

بنابراین می‌توانیم بگوییم: «وقتی مقداری زبان مکانیکی یاد گرفتم ، توانستم مشکل ماشینم را برای مکانیک توضیح دهم

the mechanic." This is the specific vocabulary  about cars. And if you would like to increase  

.» این واژگان خاص درباره اتومبیل است. و اگر می‌خواهید

your mechanical lingo about cars, I made this  video up here about 100 car vocabulary words.  

زبان مکانیکی خود را در مورد اتومبیل‌ها افزایش دهید، من این ویدیو را در مورد 100 کلمه واژگان اتومبیل در اینجا تهیه کردم.

These are words that are used in everyday  English. They're not super technical,  

اینها کلماتی هستند که در انگلیسی روزمره استفاده می شوند . آن‌ها فوق‌العاده فنی نیستند،

but if you need to describe a problem about your  car, or you just want to learn more vocabulary,  

اما اگر می‌خواهید مشکلی را در مورد اتومبیل خود توضیح دهید ، یا فقط می‌خواهید واژگان بیشتری یاد بگیرید،

I highly recommend checking it out. Another way  we can use the word lingo is to give some advice.  

اکیداً توصیه می‌کنم آن را بررسی کنید. راه دیگری که می‌توانیم از کلمه lingo استفاده کنیم، توصیه‌هایی است.

We might say it's best to avoid lingo  when talking to people outside your field.  

ممکن است بگوییم بهترین کار این است که هنگام صحبت با افراد خارج از حوزه کاری خود از زبان انگلیسی اجتناب کنید.

So if you are a professional skier, for  example, or you're just really into skiing,  

بنابراین، برای مثال، اگر یک اسکی باز حرفه ای هستید، یا واقعاً به اسکی علاقه دارید

there's probably some specific lingo about the  skis, the poles, the movements, the different  

، احتمالاً زبان خاصی در مورد اسکی ها، میله ها، حرکات، اصطلاحات مختلف

terms related to skiing. And for me, I have never  been skiing on snow, so I know nothing about this. 

مربوط به اسکی وجود دارد. و برای من، هرگز روی برف اسکی نکرده‌ام، بنابراین چیزی در این مورد نمی‌دانم.

If you told me about skiing in a very  technical way, my eyes would glaze over  

اگر به روشی بسیار فنی به من می‌گفتید، چشمانم خیره می‌شد

and I would probably be lost very quickly in  that conversation because I'm not familiar  

و احتمالاً خیلی سریع در آن مکالمه گم می‌شدم زیرا

with the lingo in that sphere or in that field.  Our final two words from a foreign language that  

با زبان در آن حوزه یا در آن زمینه آشنا نیستم. دو کلمه آخر ما از یک زبان خارجی که

are used in English come from Greek. This ancient  language, Greek. The first word is anonymous.  

در انگلیسی استفاده می شود از یونانی آمده است. این زبان باستانی، یونانی. کلمه اول ناشناس است.

This is a nice long word, but you can pronounce  it nice and clearly with me, anonymous, anonymous.  

این کلمه طولانی خوبی است، اما می‌توانید آن را به خوبی و واضح با من تلفظ کنید، ناشناس، ناشناس.

And this means that we don't know who did it. It's  unknown. So you might say, "The poem is famous,  

و این بدان معناست که ما نمی دانیم چه کسی این کار را انجام داده است. ناشناخته است. بنابراین ممکن است بگویید، "شعر معروف است،

but the author is anonymous." We don't know  who said it or who wrote it. Or you could say,  

اما نویسنده ناشناس است." ما نمی‌دانیم چه کسی آن را گفته یا چه کسی آن را نوشته است. یا می توانید بگویید،

"An anonymous person left a nice note on my car."  An anonymous person, so it's an unknown person.  

"یک شخص ناشناس یادداشت خوبی روی ماشین من گذاشت." یک فرد ناشناس، پس یک فرد ناشناس است.

I don't know who it is, but they wrote a note  and put it on my car. An anonymous person. 

نمی‌دانم کیست، اما یادداشتی نوشتند و روی ماشینم گذاشتند. یک فرد ناشناس

The final word in this lesson and our second  word that is taken from the Greek language and  

کلمه پایانی در این درس و کلمه دوم ما که از زبان یونانی گرفته شده و

used often in English is kudos. Kudos. Kudos is a  praise or achievement for doing well. So we might  

اغلب در انگلیسی استفاده می شود، تمجید است. آفرین. تجلیل یک ستایش یا موفقیت برای انجام خوب است. بنابراین ممکن است

say, "My boss gave me kudos for my presentation."  He's not physically giving me something, but he  

بگوییم: "رئیس من به خاطر ارائه ام از من تجلیل کرد." او از نظر فیزیکی چیزی به من نمی‌دهد، اما

says, "Great work. I'm so glad that you organized  this. It was very clear. That was really helpful."  

می‌گوید: "کار عالی است. خیلی خوشحالم که این کار را سازماندهی کردی. خیلی واضح بود. واقعا مفید بود."

He is praising you for your presentation.  He is giving you kudos. We sometimes use the  

او از شما برای ارائه شما تمجید می کند. او از شما تجلیل می کند. ما گاهی اوقات از

word kudos directly in exchange with the word  congratulations. So we might say, "Kudos to the  

کلمه ستایش مستقیماً در عوض کلمه تبریک استفاده می کنیم. بنابراین می‌توانیم بگوییم، "تشکر به

team that won the championship. Congratulations  to the team that won the championship," or,  

تیمی که قهرمانی را برد. تبریک به تیمی که قهرمانی را برد"، یا،

"Kudos to the team that won the championship."  So how did you do? Did you know these 22  

"تشکر به تیمی که قهرمانی را برد." خب چکار کردی؟ آیا این 22

common foreign words that are used in English? Please don't let this lingo intimidate you.  

کلمه خارجی رایج که در انگلیسی استفاده می شود را می دانستید؟ لطفا اجازه ندهید این زبان شما را بترساند.

With practice and a gung-ho attitude,  you will feel less like a klutz  

با تمرین و نگرش گونگ هو ،  کمتر شبیه یک

and more like a linguistically savvy genius,  worthy of all the kudos. I hope that this lesson  

کلوتز   و بیشتر شبیه یک نابغه زبان دانا خواهید بود، که شایسته همه تمجیدها است. امیدوارم این درس

was useful to you. If I missed your language, let  me know in the comments a word in English that is  

برای شما مفید بوده باشد. اگر زبان شما را از دست دادم، در نظرات یک کلمه به زبان انگلیسی که

from your language. I would love to learn more  and we can learn from each other. Well, thank  

از زبان شماست به من بگویید. من دوست دارم بیشتر یاد بگیرم و بتوانیم از یکدیگر بیاموزیم. خوب، از

you so much for learning English with me, and  I'll see you again next Friday for a new lesson  

شما بسیار سپاسگزارم که با من انگلیسی یاد گرفتید، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید

here on my YouTube channel. Bye. The next step is  to download my free ebook, Five Steps to Becoming  

در اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی، دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به

A Confident English Speaker. You'll learn what  you need to do to speak confidently and fluently.  

یک سخنران مطمئن انگلیسی است. یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for more free lessons. Thanks so much. Bye.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال YouTube من مشترک شوید . خیلی ممنون. خدا حافظ.