14 Important Advanced Vocabulary Phrases

Vanessa: Are you ready to level  

ونسا: آیا آمادگی دارید دایره

up your vocabulary so that you can express  yourself completely? Well, good news. Today,  

لغات خود را ارتقا دهید تا بتوانید خود را به طور کامل بیان کنید؟ خوب خبر خوب امروز،

you are going to learn some key expressions that  will help you to express yourself in daily life,  

قرار است چند عبارات کلیدی را بیاموزید که  به شما کمک می کند تا خود را در زندگی روزمره بیان کنید،

and I guarantee you will hear these expressions  in movies and TV shows, so when you watch them,  

و من تضمین می کنم که این عبارات را در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی خواهید شنید، بنابراین وقتی آنها را تماشا می کنید،

you'll be able to understand them more easily.  Hi, I'm Vanessa from speakenglishwithvanessa.com.  

می توانید آنها را بیشتر درک کنید. به آسانی. سلام، من ونسا هستم از speakenglishwithvanessa.com.

A few weeks ago, you might have watched this  video where my husband Dan and I talked about  

چند هفته پیش، ممکن است این ویدیو را تماشا کرده باشید که در آن من و شوهرم دن درباره

education in the US. In that conversation, we  used some important vocabulary expressions that  

تحصیل در ایالات متحده صحبت می‌کردیم. در آن مکالمه، از عبارات واژگانی مهمی استفاده کردیم که

I would like you to be able to use comfortably  and naturally when you speak. So today we're  

دوست دارم هنگام صحبت کردن، بتوانید راحت و طبیعی از آنها استفاده کنید. بنابراین امروز می‌خواهیم

going to go over those expressions and I hope that  you'll be able to add them to your vocabulary and  

آن عبارات را بررسی کنیم و امیدوارم بتوانید آنها را به دایره لغات خود اضافه کنید و

never forget them. But a great way to never  forget these expressions is to download the  

هرگز آنها را فراموش نکنید. اما یک راه عالی برای اینکه هرگز این عبارات را فراموش نکنید، دانلود

free PDF worksheet for today's lesson. It includes all of today's expressions,  

کاربرگ PDF رایگان برای درس امروز است. این شامل تمام عبارات امروزی،

definitions, sample sentences, and at the  bottom of the worksheet you can answer  

تعاریف، جملات نمونه است و در پایین صفحه کار می‌توانید به

Vanessa's challenge question so that you never  forget what you've learned. You can click on  

سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید تا هرگز آموخته‌های خود را فراموش نکنید. امروز می‌توانید روی

the link in the description to download that  free PDF worksheet today. All right, let's  

پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید تا آن کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید. بسیار خوب، بیایید

get started with the first expression so that you  can improve your vocabulary and express yourself  

با اولین عبارت شروع کنیم تا بتوانید دایره لغات خود را بهبود بخشید و خودتان را به

completely. The first expression is out of pocket. In the conversation we said that parents have to  

طور کامل بیان کنید. اولین عبارت از جیب خارج است. در گفتگو گفتیم که والدین باید

pay for preschool out of pocket. This means  that they have to pay for it themselves. It  

از جیب خود هزینه پیش دبستانی را بپردازند. این بدان معناست که آنها باید خودشان هزینه آن را بپردازند.

is not provided by the government. There is no  subsidy. It's something that parents have to pay  

توسط دولت ارائه نشده است. یارانه ای وجود ندارد . این چیزی است که والدین باید

for themselves. Or you could say that in the  US usually a company will pay a percentage of  

برای خودشان بپردازند. یا می توانید بگویید که در ایالات متحده معمولاً یک شرکت درصدی از

your health insurance and you have to pay the  other percentage out of pocket. That means you  

بیمه درمانی شما را پرداخت می کند و شما باید درصد دیگر را از جیب خود بپردازید. این بدان معناست که شما

are responsible for paying for it. All right,  what we're going to do in today's lesson is  

مسئول پرداخت آن هستید. بسیار خوب، کاری که در درس امروز انجام می دهیم این است

we're going to watch the original clip from the  conversation that uses this key expression out  

کلیپ اصلی از مکالمه را که از این عبارت کلیدی استفاده می کند، تماشا می کنیم

of pocket. So right now we're going to watch that  clip and then we'll go on to the next expression. 

. بنابراین در حال حاضر ما آن کلیپ را تماشا می کنیم و سپس به عبارت بعدی می رویم.

Dan: In a lot of cases,  

دن: در بسیاری از موارد،

this is not provided by the state. Vanessa: 

این مورد توسط ایالت ارائه نمی‌شود. ونسا:

Yeah, this is something that parents  have to pay for out of pocket. 

بله، این چیزی است که والدین باید از جیب خود بپردازند.

Dan: Mm-hmm. In a lot of cases,  

دن: مممم. در بسیاری از موارد،

this is not provided by the state. Vanessa: 

این مورد توسط ایالت ارائه نمی‌شود. ونسا:

Yeah, this is something that parents  have to pay for out of pocket. 

بله، این چیزی است که والدین باید از جیب خود بپردازند.

Dan: Mm-hmm. 

دن: مممم.

Vanessa: Important expression  

ونسا: عبارت مهم

number two is to pull out of a hat. We're talking  about a figurative hat here In the conversation  

شماره دو بیرون کشیدن کلاه است. ما در اینجا درباره یک کلاه مجازی صحبت می‌کنیم. در گفتگو

we said that charter schools pull kids' names  out of a hat to decide who gets to go to that  

گفتیم که مدارس عادی نام بچه‌ها را از کلاه بیرون می‌کشند تا تصمیم بگیرند چه کسی به آن

school. They don't judge the students by their  grades or by their merit. Anything else? Nope.  

مدرسه برود. آنها دانش آموزان را بر اساس نمرات یا شایستگی هایشان قضاوت نمی کنند. چیز دیگری مد نظر دارید؟ جواب منفی.

They just randomly and spontaneously choose a  child due to their name being pulled out of the  

آن‌ها به‌دلیل بیرون کشیدن نام فرزند از

hat. You could also say that for Christmas, my  family pulls names out of a hat to decide who  

کلاه، به‌طور تصادفی و خودبه‌خود فرزندی را انتخاب می‌کنند. همچنین می‌توانید بگویید که برای کریسمس، خانواده‌ام اسم‌ها را از کلاه بیرون می‌کشند تا تصمیم بگیرند

to buy a gift for. This way we don't need to buy  a gift for 10 people. We just pull a name out of  

برای چه کسی هدیه بخرند. به این ترتیب ما نیازی به خرید هدیه برای 10 نفر نداریم. ما فقط نامی را از روی کلاه بیرون می آوریم

a hat and that's the person we buy a nice gift  for. All right, let's watch the clip. You just  

و این شخصی است که برای او یک هدیه خوب می خریم . باشه بیا کلیپ رو ببینیم شما فقط

sign up and they pull a kid's name out of a hat.  Totally random and if you get it, you get it. 

ثبت نام می کنید و آنها نام یک بچه را از کلاه بیرون می آورند. کاملا تصادفی و اگر آن را دریافت کنید، آن را دریافت می کنید.

And if you don't, you don't. You just sign  up and they pull a kid's name out of a hat.  

و اگر این کار را نکنید، نمی کنید. شما فقط ثبت‌نام می‌کنید و آن‌ها نام یک بچه را از کلاه بیرون می‌کشند.

Totally random and if you get it, you  get it. And if you don't, you don't. 

کاملاً تصادفی و اگر آن را دریافت کنید، آن را دریافت خواهید کرد. و اگر این کار را نکنید، نمی کنید.

Important expression number three is vastly. In  the conversation we said, just because you pay  

عبارت مهم شماره سه بسیار است. در مکالمه‌ای که گفتیم، فقط به این دلیل که

for a school doesn't mean that it's vastly  better than a free school. You need to make  

برای مدرسه هزینه می‌کنید، به این معنی نیست که بسیار بهتر از یک مدرسه رایگان است. قبل از پرداخت هزینه، باید

sure that the academics are actually what you  want them to be before you pay for it. Maybe  

مطمئن شوید که دانشگاهیان واقعاً همان چیزی هستند که می‌خواهید باشند. شاید

you should do this for a public school as well.  Make sure that it's the kind of education you  

باید این کار را برای یک مدرسه دولتی نیز انجام دهید. مطمئن شوید که این نوع آموزشی است که

want your child to be getting. You can also say,  I vastly underestimated how challenging this hike  

می‌خواهید فرزندتان دریافت کند. همچنین می‌توانید بگویید، من بسیار دست کم گرفتم که این پیاده‌روی چقدر چالش برانگیز

would be. This is a common expression that we put  together vastly underestimated. That means, well,  

خواهد بود. این یک عبارت رایج است که ما آن را بسیار دست کم گرفته ایم. یعنی خب،

I thought this hike would be pretty simple. I just  wore sandals. I just packed a little water bottle,  

فکر می‌کردم این پیاده‌روی بسیار ساده است. من فقط صندل پوشیدم. من فقط یک بطری آب کوچک،

a little snack, but I vastly underestimated how  challenging it would be. This hike is really hard. 

یک میان وعده کوچک بسته‌بندی کردم، اما به شدت چالش‌انگیز بودن آن را دست کم گرفتم. این پیاده روی واقعا سخت است.

All right, let's watch the original clip. And  there's varying degrees of quality. Just because  

باشه بیا کلیپ اصلی رو ببینیم و درجات مختلفی از کیفیت وجود دارد. فقط به این دلیل که

you're paying for it doesn't mean that it's going  to be vastly better quality and there's varying  

برای آن پول می‌پردازید، به این معنی نیست که کیفیت بسیار بهتری خواهد داشت و

degrees of quality. Just because you're paying  for it doesn't mean that it's going to be vastly  

درجات مختلفی از کیفیت وجود دارد. فقط به این دلیل که برای آن پول می‌پردازید، به این معنی نیست که

better quality. Important expression number  four is as of. If I just said as of to you,  

کیفیت بسیار بهتری خواهد داشت. عبارت مهم شماره چهار است. اگر من فقط به شما بگویم،

you would probably say, "What?" But it  makes a lot more sense in a sentence. In  

احتمالاً خواهید گفت: "چی؟" اما در یک جمله بسیار معنادارتر است. در

the conversation I asked the question, what  percentage of Americans are homeschooling as  

گفتگوی من این سؤال را پرسیدم، چند درصد از آمریکایی ها در سال 2021 در خانه آموزش می بینند

of 2021? This means at or starting on a certain  date. So around 2021, how many students in the  

؟ این به این معنی است که در تاریخ خاصی شروع می‌شود یا از آن شروع می‌شود . بنابراین، در حدود سال 2021، فکر می‌کنید چند دانش‌آموز در

US do you think are homeschooled? Well, you'll  have to watch the original video to find out. 

ایالات متحده در خانه آموزش می‌بینند؟ خوب، باید ویدیوی اصلی را تماشا کنید تا متوجه شوید.

Another way you can use this is if you are a  parent, you might say, "As of 8:00 AM I have  

راه دیگری که می‌توانید از آن استفاده کنید این است که اگر یک والدین هستید، می‌توانید بگویید: "از ساعت 8 صبح من

already done so much." Sometimes in the morning  I look at the clock and say, "It's only 8:00 AM,"  

قبلاً کارهای زیادی انجام داده‌ام." گاهی اوقات صبح به ساعت نگاه می‌کنم و می‌گویم: «فقط 8 صبح است»،

or, "It's only 10:00 AM." You feel like you have  done so much in the morning. As of 8:00 AM I've  

یا «فقط 10 صبح است». احساس می‌کنید صبح‌ها کارهای زیادی انجام داده‌اید. از ساعت 8 صبح،

already done so much. All right, let's watch  the clip. What percent of American children  

قبلاً کارهای زیادی انجام داده‌ام. بسیار خب، بیایید کلیپ را تماشا کنیم. چند درصد از کودکان آمریکایی

are homeschooling as of 2021? What percent of  American children are homeschooling as of 2021? 

تا سال 2021 در خانه آموزش می‌بینند؟ چند درصد از کودکان آمریکایی تا سال 2021 در خانه آموزش می بینند؟

Important expression number five is  good-hearted. In the conversation,  

عبارت مهم شماره پنج، خوش قلب است. در این گفتگو،

Dan said, "I know there are a lot of good-hearted  people in the education system, but the education  

دان گفت: «می‌دانم که افراد خوش‌قلب زیادی در سیستم آموزشی وجود دارند، اما

system is still broken." Well, he wanted to say  that there are a lot of nice kind teachers who  

سیستم آموزشی هنوز خراب است.» خوب، او می خواست بگوید که معلمان مهربان زیادی وجود دارند که

have good intentions in the system, but they're  just trying their best in a broken system,  

نیت خوبی در سیستم دارند، اما حداقل به گفته دن، فقط در یک سیستم شکسته تمام تلاش خود را می کنند

at least according to Dan. We often use this  expression in a comparative sort of way. The  

. ما اغلب از این عبارت به روشی مقایسه ای استفاده می کنیم.

system is broken, but there are good-hearted  people in that system still. Or you could say,  

سیستم خراب است، اما هنوز افراد خوش قلب در آن سیستم هستند. یا می‌توانید بگویید،

"I don't agree with everything he says, but  I know he's a good-hearted person." Okay,  

"من با همه چیزهایی که او می‌گوید موافق نیستم، اما می‌دانم که او فردی خوش قلب است." بسیار خوب،

you're trying to compare and kind of give  someone something positive to say. All right,  

شما سعی می‌کنید مقایسه کنید و به نوعی به کسی چیزی مثبت بدهید تا بگوید. بسیار خوب،

let's watch the original clip. Dan: 

بیایید کلیپ اصلی را تماشا کنیم. دن:

Not to say that there's not a lot of good-hearted  people in the system. I just think that the system  

is, well, it might sound a little cliche, but  it's broken. Not to say that there's not a lot  

نه اینکه بگوییم افراد خوش‌قلب زیادی در سیستم وجود ندارند. من فقط فکر می کنم که سیستم

است، خوب، ممکن است کمی کلیشه ای به نظر برسد، اما خراب است. نه اینکه بگوییم

of good-hearted people in the system. I just think  that the system is, well, it might sound a little  

افراد خوش قلب زیادی در سیستم وجود ندارند. فقط فکر می‌کنم که سیستم، خوب، ممکن است کمی کلیشه به نظر برسد

cliche, but it's broken. Vanessa: 

، اما خراب است. ونسا:

Yeah. Important expression number six is  a phrasal verb, to look down on. We're  

آره. عبارت مهم شماره شش یک فعل عبارتی است که باید به آن نگاه کرد. ما از

using this figuratively. You can kind of get the  sense of superiority. So you could say from the  

این به صورت مجازی استفاده می‌کنیم. شما می توانید به نوعی احساس برتری کنید. بنابراین می‌توانید از مکالمه بگویید

conversation, just like we did, you are looked  down on if you choose a different educational  

، درست مانند ما، اگر سیستم آموزشی متفاوتی را انتخاب کنید، مورد تحقیر قرار می‌گیرید

system. If you don't follow the mainstream  option, other people look down on you and say,  

. اگر از گزینه اصلی پیروی نکنید ، دیگران به شما نگاه می کنند و می گویند:

"Why would you choose that? This is obviously  the best choice," but here in the US this is  

«چرا آن را انتخاب می کنید؟ بدیهی است که این بهترین انتخاب است»، اما اینجا در ایالات متحده اینطور

not the case. You are not looked down on if  you choose something different. Unfortunately,  

نیست. اگر چیز متفاوتی را انتخاب کنید مورد تحقیر قرار نمی گیرید. متأسفانه،

this is something that happens a lot in schools.  You might say the other students look down on him  

این چیزی است که در مدارس زیاد اتفاق می افتد. ممکن است بگویید دانش‌آموزان دیگر به او نگاه تحقیر آمیزی می‌کنند،

because he doesn't wear the right brand name of  clothes. Unfortunately, students can also be quite  

زیرا او نام برند مناسبی از لباس‌ها را نمی‌پوشد. متأسفانه، دانش‌آموزان نیز می‌توانند

mean to each other and if someone doesn't wear  nice clothes, a certain brand name of clothes,  

نسبت به یکدیگر بسیار بد رفتار کنند و اگر کسی لباس‌های زیبا، نام تجاری خاصی از لباس‌ها را نپوشد،

they might look down on him. Sometimes that just  happens. All right, let's watch the original  

ممکن است او را با تحقیر نگاه کنند. گاهی اوقات این اتفاق می افتد. بسیار خب، بیایید کلیپ اصلی را تماشا کنیم

clip. Everyone uses the same education system  and deviating from that norm is really unusual  

. همه از یک سیستم آموزشی استفاده می‌کنند و انحراف از آن هنجار

in that culture. Dan: 

در آن فرهنگ واقعاً غیرعادی است. دن:

Yeah, or even looked down on. Vanessa: 

آره، یا حتی از بالا به او نگاه کرد. ونسا:

Everyone uses the same education system and  deviating from that norm is really unusual  

همه از یک سیستم آموزشی استفاده می‌کنند و انحراف از آن هنجار واقعاً غیرعادی

in that culture. Dan: 

در آن فرهنگ است. دن:

Yeah, or even looked down on. Vanessa: 

آره، یا حتی از بالا به او نگاه کرد. ونسا:

Important expression number seven is actually  a reduction, shoulda, the full expression is  

عبارت مهم شماره هفت در واقع یک کاهش است، باید، عبارت کامل

should have, but when we're speaking we just  reduce the word have to sound like uh and it's  

باید باشد، اما وقتی صحبت می‌کنیم، فقط کلمه باید را کاهش می‌دهیم تا به نظر آه و

shoulda. In the conversation, Dan said, "I shoulda  thought of that." Sometimes also the second of is  

باید  باشد. در مکالمه، دن گفت: "باید به آن فکر می کردم." گاهی اوقات نیز دومی

reduced. I shoulda have thought of that. Oh,  I shoulda thought of that. And this means that  

کاهش می یابد. من باید به آن فکر می کردم. اوه، باید به آن فکر می کردم. و این به این معنی است که

something didn't happen or you didn't think of  something but you wish you had. Let me give you  

چیزی اتفاق نیفتاده است یا به  چیزی فکر نکرده‌اید، اما آرزو می‌کنید که آرزو داشته باشید. اجازه بدهید

another example. I knew there was a chance of rain  today. I shoulda brought my umbrella. This means,  

مثال دیگری بزنم. می دانستم که امروز احتمال باران وجود دارد . باید چترم را آوردم این به این معنی است که،

well you didn't bring your umbrella but you wish  you had. I shoulda brought my umbrella. All right,  

خب، شما چترتان را نیاورده اید، اما آرزو دارید که داشته باشید. باید چترم را آوردم بسیار خوب،

let's watch the original clip and listen for that  pronunciation. I shoulda thought of that. That's  

بیایید کلیپ اصلی را تماشا کنیم و به تلفظ آن گوش دهیم . من باید به این فکر می کردم به همین

why you think it's so high. Dan: 

دلیل است که فکر می‌کنید آنقدر بالاست. دن:

Dang it. I shoulda thought about that. Vanessa: 

هوس کن. من باید در مورد آن فکر می کردم ونسا:

Okay, that's why you think it's so high. Dan: 

خوب، به همین دلیل است که فکر می‌کنی آنقدر بالاست. دن:

Dang it. I shoulda thought about that. Vanessa: 

هوس کن. من باید در مورد آن فکر می کردم ونسا:

Okay, important expression number eight is on the  rise. We said in the conversation that graduating  

خوب، عبارت مهم شماره هشت در حال افزایش است. ما در گفتگو گفتیم که فارغ التحصیلی

from high school is on the rise. Can you guess  what this means? It's increasing. More and  

از دبیرستان در حال افزایش است. آیا می توانید حدس بزنید این به چه معناست؟ در حال افزایش است.

more people are graduating from school. Other  things are also increasing in our world today,  

افراد بیشتری از مدرسه فارغ التحصیل می شوند. چیزهای دیگری نیز در دنیای امروز ما در حال افزایش است،

you might say the cost of housing in the  US is on the rise in general. All right,  

ممکن است بگویید هزینه مسکن در ایالات متحده به طور کلی در حال افزایش است. بسیار خوب،

let's watch the original clip. All of the charts  that I saw were all going up. So finishing high  

بیایید کلیپ اصلی را تماشا کنیم. همه نمودارهایی که من دیدم همگی در حال بالا رفتن بودند. بنابراین اتمام

school and college are definitely on the rise.  All of the charts that I saw were all going up. So  

دبیرستان و کالج قطعا در حال افزایش است. همه نمودارهایی که دیدم همگی در حال صعود بودند. بنابراین

finishing high school and college are definitely  on the rise. Important expression number nine is  

اتمام دبیرستان و دانشگاه قطعاً در حال افزایش است. عبارت مهم شماره نه

a little bit tricky it's um by um. And in that  blank we can add a bunch of different expressions.  

کمی دشوار است. و در آن جای خالی می‌توانیم مجموعه‌ای از عبارات مختلف اضافه کنیم.

So I'd like to give you a couple examples. Let's  take a look at what we said in the conversation. 

بنابراین من می خواهم به شما چند مثال بزنم. بیایید نگاهی به آنچه در گفتگو گفتیم بیندازیم.

In the conversation we asked, is college  important in the US? And we answered, well,  

در گفتگویی که پرسیدیم، آیا کالج در ایالات متحده مهم است؟ و ما پاسخ دادیم، خب،

it's probably family by family. And that means  there's not one answer for everyone, it's just  

احتمالاً خانواده به خانواده است. و این بدان معناست که برای همه یک پاسخ وجود ندارد، فقط

on an individual basis. So one family might have  a different value about college than another  

به صورت فردی است. بنابراین ممکن است یک خانواده ارزش متفاوتی در مورد دانشگاه نسبت به

family. It's probably just family by family.  Let me give you another example. At the bank,  

خانواده دیگر داشته باشد. احتمالاً فقط خانواده به خانواده است. اجازه بدهید مثال دیگری بزنم. در بانک،

loans are given out on a case by case basis. That  means they don't just give loans to everyone, even  

وام‌ها به صورت موردی اعطا می‌شوند. این بدان معناست که آنها فقط به همه وام نمی‌دهند، حتی به

not everyone who fits into a certain category.  It's just an individual basis, a case by case  

همه کسانی که در یک دسته خاص قرار می‌گیرند. این فقط یک مبنای فردی است، مورد به مورد

basis. This fixed expression case by case basis is  something that you'll hear a lot in movies and TV  

. این عبارت ثابت مورد به مورد چیزی است که در فیلم‌ها و نمایش‌های تلویزیونی زیاد خواهید شنید

shows and you can add it to your own vocabulary  too. All right, let's watch the original clip so  

و می‌توانید آن را به واژگان خود نیز اضافه کنید. بسیار خوب، بیایید کلیپ اصلی را تماشا کنیم

that you can see how um by um was used. Dan: 

تا بتوانید نحوه استفاده از um by um را ببینید. دن:

In my social circle, it was super important  and I think this is probably family by family. 

Vanessa: I would say it's almost expected. 

Dan: In my social circle, it was super important  

در حلقه اجتماعی من، خیلی مهم بود و فکر می‌کنم این احتمالاً خانواده به خانواده است.

ونسا: می توانم بگویم تقریباً انتظار می رود.

دن: در حلقه اجتماعی من، خیلی مهم بود

and I think this is probably family by family. Vanessa: 

و فکر می‌کنم این احتمالاً خانواده به خانواده است. ونسا:

I would say it's almost expected. Important  expression number 10 is for what you get out  

می‌توانم بگویم تقریباً انتظار می‌رود. عبارت مهم شماره 10 برای چیزی است که

of it. This is kind of a long expression, so we'll  break it down a little bit. In the conversation we  

از آن به دست می آورید. این یک نوع عبارت طولانی است، بنابراین ما آن را کمی تجزیه می کنیم. در مکالمه ما

were talking about how college or university in  the US is really expensive. So we said college is  

درباره اینکه کالج یا دانشگاه در ایالات متحده واقعاً گران است صحبت می‌کردیم. بنابراین ما گفتیم کالج

way too expensive for what you get out of it.  It here is the college education. So it's the  

نسبت به آنچه که از آن بدست می آورید بسیار گران است. اینجا تحصیلات دانشگاهی است. بنابراین،

knowledge that you get, the degree that you  get. It's really expensive and it should be,  

دانشی است که کسب می‌کنید، مدرکی که کسب می‌کنید. این واقعاً گران است و

in our opinion, less expensive for what you  get out of it. You're not guaranteed a job,  

به نظر ما باید برای چیزی که از آن به دست می آورید هزینه کمتری داشته باشد. شغلی برای شما تضمین نشده است،

you're not guaranteed anything and maybe that  education didn't really prepare you for a  

هیچ تضمینی برای شما وجود ندارد و شاید آن تحصیلات واقعاً شما را برای یک

specific job or for the real world. So here  we're using it in this negative way. College  

شغل خاص یا برای دنیای واقعی آماده نکرده باشد. بنابراین در اینجا ما از آن به این روش منفی استفاده می‌کنیم. دانشگاه

is too expensive for what you get out of it,  but you can use this in a positive way too. 

برای چیزی که از آن به دست می آورید بسیار گران است، اما می توانید از آن به روشی مثبت نیز استفاده کنید.

If you ask my Fearless Fluency Club students,  this is my paid course, if you ask those students,  

اگر از دانش‌آموزان باشگاه تسلط بی‌باک من بپرسید، این دوره پولی من است، اگر از آن دانشجویان بپرسید،  آیا

is the course worth it for what you get out of it?  I hope that they will say, "Absolutely," like one  

این دوره ارزش آن را دارد که از آن به دست آورید؟ من امیدوارم که آنها بگویند، "مطمئنا"، همانطور که یکی

of my students Gely said, "This is the best course  I've ever had." So for her she thinks that it is  

از شاگردانم جلی گفت، "این بهترین دوره ای است که تا به حال داشته ام." بنابراین برای او فکر می‌کند که

worth it for what you get out of it. The price is  equal or maybe even less compared to the results  

ارزش آن را دارد برای چیزی که از آن به دست می‌آورید. قیمت در مقایسه با نتایج

and the reward at the end. It is absolutely worth  it. Maybe it will be for you too. If you would  

و پاداش در پایان برابر یا حتی کمتر است. کاملاً ارزشش را دارد . شاید برای شما هم باشد. اگر می‌خواهید

like to become my Fearless Fluency Club student,  you can click on the link in the description to  

دانشجوی باشگاه تسلط بی‌باک من شوید، می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید تا

start speaking confidently in English today. All  right, let's take a look at the original clip. 

امروز با اطمینان به انگلیسی صحبت کنید. بسیار خوب، بیایید نگاهی به کلیپ اصلی بیندازیم.

Dan: It's just way too expensive  

دن: خیلی گران است

for what you get out of it and it doesn't really  prepare you and all this stuff. It's just way  

برای چیزی که از آن بدست می آورید و واقعاً شما و همه این چیزها را آماده نمی کند. این بسیار

too expensive for what you get out of it and it  doesn't really prepare you and all this stuff. 

گران است برای چیزی که از آن بدست می آورید و واقعاً شما و همه این چیزها را آماده نمی کند.

Vanessa: Important expression number 11,  

ونسا: عبارت مهم شماره 11،

to mean something. The word mean can mean a lot,  but here in the conversation, this is how we used  

به معنای چیزی است. کلمه mean می تواند معنی زیادی داشته باشد، اما در اینجا در مکالمه، ما از

it. A four year degree still means something.  That means it holds value. Even though, like I  

آن استفاده کردیم. مدرک چهار ساله هنوز هم معنی دارد. یعنی ارزش دارد. اگرچه، همانطور که

just said, college in the US is way too expensive.  Well the truth is a four year degree still means  

قبلاً گفتم، کالج در ایالات متحده بسیار گران است. خوب، حقیقت این است که مدرک چهار ساله هنوز به معنای

something. It still has some kind of value. If you  are a child in the classroom, you might receive  

چیزی است. هنوز هم نوعی ارزش دارد. اگر کودکی در کلاس هستید، ممکن است

your homework back with a sticker on the top and  you could say that sticker means something. You  

تکالیف خود را با برچسبی در بالا دریافت کنید و می‌توانید بگویید که برچسب به معنای چیزی است.

don't even need to explicitly say it means that I  did a good job. We often just use this expression  

حتی نیازی نیست که به صراحت بگویید به این معنی است که من کارم را خوب انجام دادم. ما اغلب فقط از این عبارت

with the word something. It means something and  it's implied that there's some kind of positive  

با کلمه چیزی استفاده می کنیم. این به معنای چیزی است و به طور ضمنی به این معناست که نوعی ارزش مثبت وجود دارد

value. A four year degree means something,  that sticker on my paper means something. And  

. مدرک چهار ساله به معنای چیزی است، آن برچسب روی کاغذ من به معنای چیزی است. و

what we're implying is that it means something  positive, something that we want to have happen.  

چیزی که ما به آن اشاره می کنیم این است که به معنای چیزی مثبت است، چیزی که می خواهیم اتفاق بیفتد.

All right, let's take a look at the original clip  so that you can use to mean something yourself. 

بسیار خوب، بیایید به کلیپ اصلی نگاهی بیندازیم تا بتوانید از آن برای خودتان استفاده کنید.

Dan: They'll just kind of assume that that  

دن: آنها فقط به نوعی فرض می‌کنند که این

means a lot. So I do think it does mean something.  Unfortunately, I don't think it has to be. They'll  

معنی زیادی دارد. بنابراین من فکر می کنم که این یک معنی دارد. متأسفانه، من فکر نمی کنم که باید باشد. آنها

just kind of assume that that means a lot. So I  do think it does mean something. Unfortunately,  

فقط به نوعی تصور می کنند که این به معنای زیادی است. بنابراین من فکر می‌کنم که معنایی دارد. متأسفانه،

I don't think it has to be. Vanessa: 

فکر نمی‌کنم اینطور باشد. ونسا:

Important expression number 12 is assertive,  assertive. In the conversation I said if you're  

عبارت مهم شماره 12 قاطعانه است، قاطعانه. در گفتگو گفتم اگر

an assertive person, you can get a good job. This  means that your confidence, sometimes kind of a  

فردی قاطع باشید، می‌توانید شغل خوبی پیدا کنید. این به این معنی است که اعتماد به نفس شما، گاهی اوقات به نوعی

forceful personality where you are taking new  opportunities, you're volunteering for things,  

شخصیت قدرتمندی است که در آن فرصت‌های جدید را استفاده می‌کنید ، برای چیزهایی داوطلب می‌شوید،

you're not just sitting in the background waiting  for things to happen. You are an assertive person.  

شما فقط در پس‌زمینه نشسته‌اید و منتظر اتفاقات نیستید. شما فردی قاطع هستید.

You're looking for that job, you're applying  for the jobs, you're messaging back after  

شما به دنبال آن شغل هستید، برای مشاغل درخواست می دهید، پس از

the job interview. You are an assertive person.  Maybe you're not naturally an assertive person,  

مصاحبه شغلی پیام می دهید. شما فردی قاطع هستید. شاید شما به طور طبیعی فرد قاطعی نباشید،

but you could say this, "I haven't always been  an assertive person, but it's been a skill that  

اما می‌توانید این را بگویید: "من همیشه فردی قاطعانه نبوده‌ام، اما این مهارتی است که

I've grown over time." And that's true. It doesn't  always come naturally to people to be assertive,  

در طول زمان رشد کرده‌ام." و این درست است. همیشه قاطعیت برای مردم طبیعی نیست،

but you can grow this skill step-by-step. All  right, let's take a look at the original clip.  

اما می‌توانید این مهارت را گام به گام رشد دهید. بسیار خوب، بیایید نگاهی به کلیپ اصلی بیندازیم.

If you are an assertive person who has done  a lot of alternative experiences, now this  

اگر شما فردی قاطع هستید که تجربیات جایگزین زیادی را انجام داده‌اید، فکر می‌کنم اکنون این

takes a specific personality type I think. If you are an assertive person who has done  

تیپ شخصیتی خاصی دارد. اگر فردی قاطع هستید که

a lot of alternative experiences, now this takes  a specific personality type I think. Important  

تجربیات جایگزین زیادی انجام داده‌اید، فکر می‌کنم این یک تیپ شخصیتی خاص است.

expression number 13 goes with that previous word  assertive and it is of your own volition. This  

عبارت مهم شماره 13 با کلمه قبلی قاطعانه همراه است و به میل خود شما است. این

great word volition kind of sounds like voluntary  or volunteer. It's something that you're not  

اراده عالی کلمه، به نظر داوطلبانه یا داوطلبانه است. این کاری است که شما

required to do, it's something that you choose to  do. And usually this is seen as a positive thing.  

مجبور نیستید انجام دهید، این کاری است که خودتان انتخاب می کنید . و معمولا این به عنوان یک چیز مثبت دیده می شود.

So in the conversation I said that Laura, the  person who has been working for my business as  

بنابراین در مکالمه گفتم که لورا، فردی که برای کسب و کار من به‌عنوان

a copywriter, she took copywriting classes of her  own volition. No manager or boss required her to  

کپی‌رایتر کار می‌کرد، به میل خود در کلاس‌های کپی‌رایتینگ شرکت کرد . هیچ مدیر یا رئیسی او را مجبور به

do this. She said, "You know what? I want to learn  a new skill. I want to grow this skill. So I'm  

انجام این کار نکرد. او گفت: "می‌دانی چیست؟ من می‌خواهم یک مهارت جدید بیاموزم. می‌خواهم این مهارت را رشد دهم. بنابراین به

going to take some classes of my own volition."  Notice that this word always matches the subject. 

میل خودم در کلاس‌های آموزشی شرکت خواهم کرد." توجه داشته باشید که این کلمه همیشه با موضوع مطابقت دارد.

I am going to take classes of my own volition.  He's going to take classes of his own volition.  

من به خواست خودم در کلاس ها شرکت می کنم. او به میل خودش در کلاس ها شرکت می کند.

This is something that bosses and managers  are always looking for. The boss might say,  

این چیزی است که روسا و مدیران همیشه به دنبال آن هستند. رئیس ممکن است بگوید،

"I gave him the promotion because he's always  fixing problems of his own volition." This means  

"من به او ترفیع دادم زیرا او همیشه به میل خودش مشکلات را برطرف می کند." این بدان معنی است که

he's assertive. He's the one who's trying to fix  the problem. He's not waiting for someone else  

او قاطع است. او کسی است که سعی می کند مشکل را برطرف کند . او منتظر نیست که شخص دیگری از

to ask him to do it. He's doing it of his own  volition. All right, let's take a look at how  

او بخواهد این کار را انجام دهد. او با میل خودش این کار را انجام می دهد . بسیار خوب، بیایید نگاهی به نحوه

this was used in the original conversation. She  had taken some classes of her own volition and  

استفاده از این در مکالمه اصلی بیندازیم. او به میل خودش چند کلاس را گذرانده بود و

really done it. And that's why I hired her.  And she's been amazing. She had taken some  

واقعاً این کار را انجام داد. و به همین دلیل او را استخدام کردم. و او شگفت انگیز بوده است. او به

classes of her own volition and really done it and  that's why I hired her. And she's been amazing. 

میل خودش چند کلاس گذرانده بود و واقعاً این کار را انجام داده بود و به همین دلیل او را استخدام کردم. و او شگفت انگیز بوده است.

Our final important expression is kind of a  grammatical expression, and it is would have.  

آخرین عبارت مهم ما به نوعی یک عبارت دستوری است، و باید داشته باشد.

It's often pronounced woulda. In the conversation  I said, "I would have loved to do that." We were  

غالباً willa تلفظ می شود. در مکالمه گفتم، "خیلی دوست داشتم این کار را انجام دهم." ما

talking about taking a gap year. This is taking  a little break after high school before you go on  

در مورد گرفتن یک سال فاصله صحبت می‌کردیم. این یعنی قبل از رفتن

to college or university. It's not a common thing  in the US but for me, I said, "I would have loved  

به کالج یا دانشگاه، کمی استراحت بعد از دبیرستان. این یک چیز رایج در ایالات متحده نیست، اما برای من، گفتم: "دوست داشتم

to do that." This would have fit my personality  really well and I think it would have helped me.  

این کار را انجام دهم." این واقعاً با شخصیت من سازگار بود و فکر می‌کنم به من کمک می‌کرد.

But just a little note, this is grammatically  incorrect. I said in the conversation,  

اما فقط یک نکته کوچک، از نظر گرامری نادرست است. من در مکالمه گفتم،

"I would have loved to do that," or, "I woulda,"  reducing have to a. I would've loved to do that.  

«دوست داشتم این کار را انجام دهم» یا «من می‌خواهم»، باید را کاهش دهم. من دوست داشتم این کار را انجام دهم.

But the word do is kind of incorrect. Instead,  we should say, "I would have loved to have done  

اما کلمه do به نوعی نادرست است. در عوض، باید بگوییم، "خیلی دوست داشتم

that." But the truth of the matter is that in  spoken English we often use the more simple  

این کار را انجام می دادم." اما حقیقت موضوع این است که در انگلیسی گفتاری ما اغلب از زمان فعل ساده تر استفاده می کنیم

verb tense. So it's more common, even though  it's technically incorrect, it's more common  

. بنابراین رایج‌تر است، حتی اگر از نظر فنی نادرست است، رایج‌تر است

to just say, "I would've loved to do that." So you can kind of forget using the more  

که فقط بگوییم: "دوست داشتم این کار را انجام دهم." بنابراین می‌توانید استفاده از

complicated verb tense in this phrase. Good news.  All right, let's watch the original clips that  

زمان فعل پیچیده‌تر را در این عبارت فراموش کنید. خبر خوب. بسیار خوب، بیایید کلیپ‌های اصلی را تماشا کنیم که

you can see how this was used. Europeans who  were doing that gap year, and I felt really  

می‌توانید نحوه استفاده از آن را ببینید. اروپایی‌هایی که آن سال فاصله را انجام می‌دادند، و من واقعاً

jealous like, oh, I would've loved to do that,  but it's just not an American culture. Europeans  

حسادت می‌کردم، اوه، دوست داشتم این کار را انجام دهم، اما این یک فرهنگ آمریکایی نیست. اروپایی‌هایی

who were doing that gap year, and I felt really  jealous like, oh, I would've loved to do that,  

که آن سال فاصله را انجام می‌دادند، و من واقعاً حسادت می‌کردم، اوه، دوست داشتم این کار را انجام دهم،

but it's just not an American culture.  Well, congratulations on the leveling up  

اما این یک فرهنگ آمریکایی نیست. خوب، تبریک می‌گویم که دایره

your vocabulary so that you can express yourself  more fully. Don't forget to download the free PDF  

لغات خود را ارتقا دادید تا بتوانید خود را کامل‌تر بیان کنید. فراموش نکنید که کاربرگ PDF   رایگان

worksheet for today's lesson with all of these  expressions, definitions, sample sentences. And  

برای درس امروز را با تمام این عبارات، تعاریف، جملات نمونه دانلود کنید. و

there is a quiz at the bottom of this worksheet.  So when you download that free PDF worksheet,  

یک مسابقه در پایین این کاربرگ وجود دارد. بنابراین، وقتی کاربرگ PDF رایگان را دانلود می‌کنید،

you can take the quiz and test yourself to see  if you can really use these expressions yourself. 

می‌توانید در آزمون شرکت کنید و خودتان را آزمایش کنید تا ببینید واقعاً می‌توانید از این عبارات استفاده کنید یا خیر.

You can click on the link in the description to  download that free PDF worksheet today. And now  

برای بارگیری کاربرگ PDF رایگان امروز می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید. و حالا

I have a question for you. Are you a naturally  assertive person or is it a skill that you have  

من یک سوال از شما دارم. آیا شما به طور طبیعی فردی قاطع هستید یا این مهارتی است که باید

to work on? Let me know in the comments and  I can't wait to learn more about you. Well,  

روی آن کار کنید؟ در نظرات به من اطلاع دهید و بی صبرانه منتظرم تا درباره شما بیشتر بدانم. خوب،   از اینکه

thank you so much for learning English with me and  I'll see you again next Friday for a new lesson  

انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید

here on my YouTube channel. Bye. But wait, do you  want more? I recommend watching this video next,  

اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. اما صبر کنید، آیا بیشتر می خواهید؟ توصیه می‌کنم در ادامه این ویدیو را تماشا کنید،

which is the original conversation that we just  saw a couple clips from. And you will also see  

که مکالمه اصلی است که ما چند کلیپ از آن را دیدیم. و همچنین خواهید دید که

why Dan did not go to school until he was 13 years  old. I'll see you in that video to find out why.

چرا دن تا 13 سالگی به مدرسه نرفت . من شما را در آن ویدیو می بینم تا دلیل آن را بفهمم.