ENGLISH FLUENCY SECRETS YOU MUST KNOW | 5 SECRETS YOU MUST REMEMBER TO SPEAK ENGLISH FLUENTLY

Hey today.

هی امروز

I'm going to teach you five secrets.

من پنج راز را به شما یاد می دهم.

That's right.

Five secrets.

درست است.

پنج راز

You must know in order to speak English fluently like a native English.

برای اینکه بتوانید مانند یک انگلیسی بومی به زبان انگلیسی روان صحبت کنید، باید بدانید.

Are you ready?

اماده ای؟

Well then I'm teacher.

خب پس من معلمم

Tiffani let's jump right in.

تیفانی بیا بریم داخل. خیلی

All right.

خب.

Secret number one, the first secret to English fluency is understanding that

راز شماره یک، اولین راز تسلط به زبان انگلیسی این است که بدانید

English fluency is not in your mouth.

تسلط به زبان انگلیسی در دهان شما نیست.

That's right.

English fluency actually starts in your head.

درست است.

تسلط به زبان انگلیسی در واقع از ذهن شما شروع می شود.

Now as an English learner, you probably have studied English for a long time.

اکنون به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، احتمالاً برای مدت طولانی انگلیسی خوانده اید.

Which means you've also experienced frustration.

این بدان معناست که شما نیز ناامیدی را تجربه کرده اید.

Why am I not able to speak like a native English speaker?

چرا من نمی توانم مانند یک انگلیسی زبان مادری صحبت کنم؟

You've learned tons of vocabulary, words, tons of expressions and so

شما هزاران واژگان، کلمات، هزاران عبارات و

much more yet, you're still not able to speak it's because of this secret.

خیلی چیزهای دیگر را یاد گرفته اید، هنوز هم نمی توانید به خاطر این راز صحبت کنید.

You see, it's not the number of words, you know, or the number

می بینید، این تعداد کلمات نیست، می دانید، یا تعداد

of grammar rules, you know?

قواعد دستور زبان، می دانید؟

No, instead it's how you organize your thoughts.

نه، در عوض این نحوه سازماندهی افکارتان است.

English fluency starts in your head.

تسلط به زبان انگلیسی از ذهن شما شروع می شود.

Let me explain it to you a little bit more.

بگذارید کمی بیشتر برای شما توضیح دهم.

The first thing is to speak English like a native.

اولین چیز این است که مانند یک بومی انگلیسی صحبت کنید.

You need to think.

باید فکر کنی

Like a native, it makes sense.

مانند یک بومی، منطقی است.

Right?

درست؟

You see, as a native English speaker, I remember when I was in

ببینید، به عنوان یک انگلیسی زبان مادری، به یاد می‌آورم زمانی که در

high school college, even when I was in grade school, my English

دبیرستان بودم، حتی زمانی که در مقطع ابتدایی بودم،

teachers taught me how to think.

معلمان انگلیسی‌ام به من یاد دادند که چگونه فکر کنم.

They taught me how to organize my ideas properly.

آنها به من یاد دادند که چگونه ایده هایم را به درستی سازماندهی کنم.

That's why I am able to speak English fluently.

به همین دلیل است که می توانم انگلیسی را روان صحبت کنم.

So you as an English learner, need to understand how to

بنابراین شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، باید بدانید که چگونه

think like a native English.

مانند یک انگلیسی بومی فکر کنید.

It starts in your mind first, you also need to learn how to

ابتدا در ذهن شما شروع می شود، همچنین باید یاد بگیرید که چگونه

organize your thoughts and ideas in your head before you speak.

افکار و ایده های خود را قبل از صحبت کردن در ذهن خود سازماندهی کنید.

This is something that is key.

این چیزی است که کلیدی است.

You all know that I talk about the five W's come on.

همه شما می دانید که من در مورد پنج W صحبت می کنم.

You know them say them.

میدونی که میگن

What, when, where and why?

چی، کی، کجا و چرا؟

Exactly the reason I teach you the five Ws so many times in my lessons is because

دقیقاً دلیل اینکه من چندین بار در درس هایم پنج W را به شما آموزش می دهم این است که

using the five W's, you will be able to organize your thoughts before you speak.

با استفاده از پنج W، می توانید قبل از صحبت کردن، افکار خود را سازماندهی کنید.

This is how native English speakers learn, how to think, and

اینگونه است که انگلیسی زبانان بومی یاد می گیرند، چگونه فکر می کنند، و

then speak fluently in English.

سپس به زبان انگلیسی روان صحبت می کنند.

So you must organize your thoughts.

بنابراین باید افکار خود را سازماندهی کنید.

The third thing is native English speakers.

مورد سوم زبان مادری انگلیسی است.

Are taught this in school.

این را در مدرسه آموزش می دهند

I mentioned earlier, I learned this in middle school, elementary school,

قبلاً اشاره کردم، این را در دوره راهنمایی، دبستان،

middle school, high school and college.

راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه یاد گرفتم.

We are taught how to properly think and organize our ideas.

به ما آموزش داده می شود که چگونه به درستی فکر کنیم و ایده های خود را سازماندهی کنیم.

So I want you to stop being frustrated with yourself because

بنابراین من از شما می خواهم که دیگر از خودتان ناامید

it's not that you are not smart.

نشوید، زیرا به این معنی نیست که شما باهوش نیستید.

It's just simply no one has ever told you this first secret English

فقط به سادگی هیچ کس به شما

fluency is not in your mouth.

نگفته است که اولین تسلط مخفیانه انگلیسی در دهان شما نیست.

It's in your brain and your mind secret number one, let's move on to secret.

این راز شماره یک در مغز و ذهن شماست ، بیایید به سراغ راز برویم.

Number two, this is again, very important for you to understand

شماره دو، این برای شما

in order to speak English.

برای صحبت کردن به زبان انگلیسی بسیار مهم است.

Secret number two is book English will not.

راز شماره دو کتاب انگلیسی نیست.

It won't help you speak real English book.

این به شما کمک نمی کند که کتاب انگلیسی واقعی صحبت کنید.

English is actually different from spoken English.

انگلیسی در واقع با انگلیسی گفتاری متفاوت است.

Now, maybe you're like teacher Tiffani.

حالا شاید شما مثل معلم تیفانی هستید.

Oh my goodness.

اوه خدای من.

If I can't speak fluently after studying a book, what can I do?

اگر بعد از مطالعه کتاب نتوانم روان صحبت کنم ، چه کار می توانم انجام دهم؟

Don't worry.

نگران نباشید.

Let me explain what happened to me.

بگذارید توضیح دهم چه اتفاقی برای من افتاده است.

When I was studying Korean.

وقتی کره ای می خواندم.

When I was in Korea, I was learning.

زمانی که در کره بودم، در حال یادگیری بودم.

I had tons of books and I was studying hard, but when I would speak to my

من هزاران کتاب داشتم و به سختی درس می‌خواندم، اما وقتی با

Korean friends, they said, TIFF, for some reason, you sound awkward.

دوستان کره‌ای‌ام صحبت می‌کردم، می‌گفتند، TIFF، به دلایلی، شما ناجور به نظر می‌رسید.

You don't sound like a native Korean speaker.

شما شبیه یک کره ای زبان مادری نیستید.

Your sentences are not really not.

جملات شما واقعا نیست.

I was studying tons of Korean books, but I wasn't learning how to

من در حال مطالعه هزاران کتاب کره ای بودم، اما یاد نمی گرفتم که چگونه

speak like a native Korean speaker.

مانند یک کره ای زبان مادری صحبت کنم.

I realized these books, those books at that time were not helping me.

متوجه شدم این کتاب ها، آن کتاب ها در آن زمان به من کمک نمی کرد.

Let me explain how this applies to you as an English learner.

اجازه دهید توضیح دهم که چگونه این برای شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی صدق می کند.

Here's the thing, one reason, many English learners, like you

نکته اینجاست، یکی از دلایلی که بسیاری از زبان آموزان انگلیسی مانند شما

don't become fluent is that.

مسلط نیستند این است.

Only focus on English books like me.

فقط مثل من روی کتاب های انگلیسی تمرکز کنید.

I was only focusing on Korean books, not paying attention to real conversations.

من فقط روی کتاب های کره ای تمرکز می کردم و به مکالمات واقعی توجه نمی کردم.

I had my books ready, had them open, and I was memorizing Korean vocabulary words,

کتاب‌هایم را آماده کرده بودم، آنها را باز کرده بودم، و لغات کره‌ای را حفظ می‌کردم،

memorizing expressions, memorizing grammar rules, but I still sounded awkward.

عبارات را حفظ می‌کردم، قواعد گرامر را حفظ می‌کردم، اما هنوز هم به نظرم بد می‌آمد.

And you again, probably experienced the same frustration.

و شما دوباره احتمالاً همان ناامیدی را تجربه کرده اید.

Only focusing on English books, will make you sound awkward.

تنها تمرکز بر روی کتاب های انگلیسی، باعث می شود که شما ناخوشایند به نظر برسید.

Like I sounded when you try to speak English, learning English

همانطور که وقتی سعی می کنید انگلیسی صحبت کنید به نظرم رسید ، یادگیری زبان انگلیسی

from real situations will actually make you sound more natural.

از موقعیت های واقعی در واقع باعث می شود که شما طبیعی تر به نظر برسید.

Remember I said I was studying tons of Korean books, but when I realized

به یاد داشته باشید که گفتم دارم هزاران کتاب کره ای مطالعه می کنم، اما وقتی متوجه

that I sounded awkward and I wasn't speaking Korean fluently, I stopped.

شدم که صدایم ناجور است و به زبان کره ای روان صحبت نمی کنم، متوقف شدم.

I put the books down and I started paying attention.

کتاب ها را گذاشتم و شروع کردم به توجه کردن.

When my friends, my Korean friends were speaking with each other.

وقتی دوستان من، دوستان کره ای من با یکدیگر صحبت می کردند.

I paid attention, oh, wait a minute.

دقت کردم، اوه، یک لحظه صبر کن.

They used that expression.

از این تعبیر استفاده کردند.

Wait a minute.

یک دقیقه صبر کن.

They used that word order.

آنها از این ترتیب کلمات استفاده کردند.

Let me mimic them.

بگذار از آنها تقلید کنم.

Let me imitate them.

بذار ازشون تقلید کنم

And then all of a sudden, my Korean friend said, Hey, TIFF, you sound more natural.

و ناگهان دوست کره ای من گفت: هی، TIFF، تو طبیعی تر به نظر میرسی.

Your Korean fluency is improving all because I started paying

تسلط شما به زبان کره ای در حال بهبود است زیرا من شروع به

attention to real situations.

توجه به موقعیت های واقعی کردم.

That's the second secret book English won't help you speak real English.

این دومین کتاب مخفی است که انگلیسی به شما کمک نمی کند انگلیسی واقعی صحبت کنید.

If you only focus on the books, you'll never speak English.

اگر فقط روی کتاب ها تمرکز کنید، هرگز انگلیسی صحبت نمی کنید.

So you must pay attention to real situations.

بنابراین باید به موقعیت های واقعی توجه کنید.

Listen to native English speakers as they speak to each other.

هنگام صحبت کردن با یکدیگر به زبان مادری انگلیسی گوش دهید.

That is secret.

این راز است.

Number two.

شماره دو.

Now what about secret number three for English fluency.

حالا راز شماره سه برای تسلط به زبان انگلیسی چطور؟

This is extremely important.

این بسیار مهم است.

Secret.

Number three is English conversations have a special flow.

راز.

شماره سه مکالمات انگلیسی جریان خاصی دارد.

And English conversation is like a tennis match.

و مکالمه انگلیسی مانند یک مسابقه تنیس است.

I love this secret because I enjoy showing it visually think about a tennis match.

من این راز را دوست دارم زیرا از نشان دادن آن به صورت بصری در مورد یک مسابقه تنیس فکر می کنم.

You have a.

شما یک.

And the tennis racket and the person you're playing with your

و راکت تنیس و شخصی که با حریف خود بازی می کنید

opponent also has a tennis racket.

نیز یک راکت تنیس دارد.

You throw the ball up and hit the ball to the opponent.

شما توپ را به بالا پرتاب می کنید و توپ را به طرف حریف می زنید.

The opponent receives it and then hits it back to you.

حریف آن را دریافت می کند و سپس به شما ضربه می زند.

And there's this back and forth, back and forth.

و این عقب و جلو، عقب و جلو وجود دارد.

Come on, back and forth.

بیا جلو و عقب.

That happens in the tennis match.

این اتفاق در مسابقه تنیس رخ می دهد.

That's how a tennis match continues.

به این ترتیب یک مسابقه تنیس ادامه می یابد.

Moving back and forth.

حرکت به جلو و عقب.

English conversations are exactly the same.

مکالمات انگلیسی دقیقاً مشابه هستند.

There is this back and forth that occurs and I want to explain these

این رفت و برگشت وجود دارد و من می خواهم این

points to you really quickly in order going back and forth, which means if

نکات را خیلی سریع به ترتیب رفت و برگشت برای شما توضیح دهم، یعنی اگر

you receive a question and you answer it, you must send the question back.

سؤالی دریافت کردید و به آن پاسخ دادید باید سؤال را پس بگیرید.

Many times English learners some of my students in the past, I would ask

بسیاری از اوقات، برخی از دانش‌آموزان من در گذشته، از

them a question and they've answered.

آنها سؤالی می‌پرسیدم و آنها پاسخ می‌دادند.

And then.

و سپس.

They weren't sending it back to me.

آنها آن را برای من پس نمی فرستادند.

This is how a conversation is supposed to flow.

قرار است یک مکالمه اینگونه جریان داشته باشد.

First.

If you understand the proper flow of a conversation, you will be

اولین.

اگر جریان صحیح یک مکالمه را درک کنید، می

able to go back and forth smoothly.

توانید به آرامی به جلو و عقب بروید.

Remember, we're talking about speaking English.

به یاد داشته باشید، ما در مورد صحبت کردن به زبان انگلیسی صحبت می کنیم.

It's not always about the words and expressions.

همیشه به کلمات و عبارات مربوط نمی شود.

If you understand these secrets, you'll be able to speak English fluently,

اگر این رازها را درک کنید، می‌توانید انگلیسی را روان صحبت کنید، در

going back and forth next, following the right conversation flow will

ادامه به این سو و آن سو بروید، دنبال کردن جریان صحیح مکالمه

help you connect with your listener.

به شما کمک می‌کند با شنونده خود ارتباط برقرار کنید.

You know, one thing that I know you've experienced as an English learner

می دانید، یک چیزی که می دانم شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی تجربه کرده اید

is when a native English speaker.

، زمانی است که یک زبان مادری انگلیسی صحبت می کنید.

If you've ever encountered, one comes up to you and asks you a question.

اگر تا به حال برخورد کرده اید، یکی به سراغ شما می آید و از شما سوالی می پرسد.

You get a little nervous.

یه کم عصبی میشی

So instead of sending a question back, you simply answer and you get

بنابراین به جای ارسال یک سوال، به سادگی پاسخ می دهید و ساکت می شوید

quiet and you feel awkward, right?

و احساس ناخوشایندی می کنید، درست است؟

So you're not able to connect to the listener.

بنابراین شما نمی توانید به شنونده متصل شوید.

So that individual feels like, oh, you don't speak English fluently, simply

به طوری که آن فرد احساس می کند، اوه، شما انگلیسی را روان صحبت نمی کنید، فقط به

because you don't understand the third.

این دلیل که سومی را نمی فهمید.

The flow back and forth, back and forth of an English conversation.

جریان رفت و برگشت، رفت و برگشت یک مکالمه انگلیسی.

Understanding and following the flow will also help you sound

درک و دنبال کردن جریان همچنین به شما کمک می کند که

more like a native English.

بیشتر شبیه یک انگلیسی بومی به نظر برسید.

This secret is so important.

این راز بسیار مهم است.

Now with this secret, again, you have to practice in order to master the secret

حالا با این راز، دوباره باید تمرین کنید تا به راز

in order to speak English fluently.

مسلط شوید تا به زبان انگلیسی روان صحبت کنید.

Based on this secret, you have to practice the proper flow

بر اساس این راز، شما باید جریان مناسب مکالمه انگلیسی را تمرین کنید

of an English conversation.

.

And that actually brings us to today's sponsor.

و این در واقع ما را به حامی مالی امروزی می رساند.

I want to thank Cambly so much for sponsoring this video.

من می خواهم از کمبلی برای حمایت مالی از این ویدیو بسیار تشکر کنم.

You all know how much I love Cambly.

همه شما می دانید که من چقدر کمبلی را دوست دارم.

Cambly is an amazing company and their focus is on helping you, the

کمبلی یک شرکت شگفت انگیز است و تمرکز آنها بر کمک به شما است،

English learner learn how to speak English, fluently, learning how to

زبان آموز انگلیسی یاد بگیرد که چگونه انگلیسی صحبت کند، روان صحبت کند، یاد بگیرد چگونه

go back and forth, back and forth.

به عقب و جلو، عقب و جلو برود.

So they have tutors.

بنابراین آنها معلم خصوصی دارند.

They have tutors that are available 24 7.

آنها معلمانی دارند که در دسترس هستند

These tutors will help you practice going back and forth.

.

Now, these are one on one private English lessons.

اکنون، اینها یک به یک درس خصوصی انگلیسی هستند.

Again, why I love Cambly so much.

بازم میگم چرا کمبلی رو خیلی دوست دارم.

Their tutors are from America, Canada, Australia, and the UK.

معلمان آنها از آمریکا، کانادا، استرالیا و بریتانیا هستند.

So you can get practice with English teachers that are.

بنابراین می توانید با معلمان انگلیسی تمرین کنید.

English speakers.

انگلیسی زبانان.

You have to practice the third secret, the conversation flow back and forth.

شما باید راز سوم را تمرین کنید ، مکالمه به جلو و عقب جریان دارد.

Now, again, Cambly is sponsoring this video because they want to

اکنون، دوباره، کمبلی از این ویدیو حمایت مالی می‌کند، زیرا می‌خواهند

help you master these secrets.

به شما در تسلط بر این اسرار کمک کنند.

And what they're doing is right.

و کاری که آنها انجام می دهند درست است.

They're giving a free 10 minute lesson.

آنها یک درس 10 دقیقه ای رایگان می دهند.

That's right.

درست است.

The link is right in the description because they care about you.

پیوند درست در توضیحات است زیرا آنها به شما اهمیت می دهند.

They said, Tiffani, we want to help your students.

گفتند تیفانی می خواهیم به شاگردانت کمک کنیم.

And I said, thank you very much.

و من گفتم: خیلی ممنون.

So I want you to get this free 10 minute lesson by hitting

بنابراین می‌خواهم این درس 10 دقیقه‌ای رایگان را با

the link in the description.

زدن لینک موجود در توضیحات دریافت کنید.

Practice.

تمرین.

Secret.

Number three, the conversation flow with your.

راز.

شماره سه، جریان گفتگو با شما.

And if you are ready to really take your English to the next

و اگر واقعاً آماده هستید که انگلیسی خود را به

level, you can get the 40% off discount of any 12 month plan, 40%.

سطح بالاتری برسانید، می توانید 40٪ تخفیف برای هر طرح 12 ماهه، 40٪ دریافت کنید.

That's an extreme discount because they want to help you speak English fluently.

این یک تخفیف شدید است زیرا آنها می‌خواهند به شما کمک کنند انگلیسی را روان صحبت کنید.

So again, Cambly, thank you so much for sponsoring this.

بنابراین، دوباره، کمبلی، از شما برای حمایت مالی بسیار سپاسگزارم.

You as the English learner, remember you have to master English fluency.

شما به عنوان زبان آموز انگلیسی، به یاد داشته باشید که باید به تسلط به زبان انگلیسی تسلط داشته باشید.

And the third secret is practicing, going back and forth, back and

و راز سوم تمرین، رفت و برگشت، رفت و

forth the flow of a conversation.

برگشت جریان گفتگو است.

And you can do that with the amazing tutors any time of the day.

و شما می توانید این کار را با معلمان شگفت انگیز در هر زمانی از روز انجام دهید.

So, Kimberly, thank you so much for sponsoring this video.

بنابراین، کیمبرلی، از شما برای حمایت مالی از این ویدیو بسیار سپاسگزارم.

Let's move on to secret.

بیایید به سراغ راز برویم.

Number four, secret number four is also extremely important.

شماره چهار، راز شماره چهار نیز بسیار مهم است.

Secret.

Number four is the number three.

راز.

شماره چهار عدد سه است.

It's powerful.

این قدرتمند است.

Use it.

از آن استفاده کنید.

You see using three points, three reasons or three details.

می بینید که از سه نقطه، سه دلیل یا سه جزئیات استفاده می کنید.

This is key to speaking English fluently.

این کلید برای صحبت روان انگلیسی است.

That's right in English.

در انگلیسی درست است.

Now I told you all that.

حالا همه اینها را به شما گفتم.

When I was in school, my English teachers, they taught us based on these secrets.

زمانی که من در مدرسه بودم، معلمان انگلیسی من، بر اساس این رازها به ما آموزش می دادند.

I mentioned the five.

من به پنج مورد اشاره کردم.

W's learning how to organize your thoughts, but for this one right

ما یاد می‌گیریم که چگونه افکار خود را سازماندهی کنیم ، اما برای این مورد

here, I want to emphasize again.

در اینجا، می‌خواهم دوباره تاکید کنم.

Three, what happened?

سه، چی شد؟

Look back really quickly.

واقعا سریع به عقب نگاه کن

What did we say?

چی گفتیم؟

We said right here, three points, three reasons or three details.

همین جا گفتیم سه نکته، سه دلیل یا سه جزئیات.

Here's the thing.

موضوع اینجاست.

Whenever you are talking to someone, whenever you're having a conversation

هر زمان که با کسی صحبت می کنید، هر زمان که در حال گفتگو هستید

back and forth, when you give your idea or your thought you need to support.

، زمانی که ایده یا فکر خود را مطرح می کنید باید از آن حمایت کنید.

That's why the number three is so powerful.

به همین دلیل است که عدد سه بسیار قدرتمند است.

Three details, three reasons, three opinions, three points,

سه جزئیات، سه دلیل، سه نظر، سه نکته،

things that will support your idea.

چیزهایی که ایده شما را پشتیبانی می کند.

You must remember the power of the number three.

باید قدرت عدد سه را به خاطر بسپارید.

Here's another point I want to make this number three is the most important.

در اینجا نکته دیگری است که می خواهم بگویم این عدد سه مهم ترین است.

One of the most important keys to speaking English, like a native English speaker.

یکی از کلیدهای مهم برای صحبت کردن به زبان انگلیسی، مانند یک انگلیسی زبان مادری.

I want you to pay attention when someone asks another native English speaker.

می‌خواهم وقتی کسی از انگلیسی‌زبان بومی دیگری سؤال می‌کند، توجه کنید.

That individual naturally goes into three supporting details.

آن فرد به طور طبیعی وارد سه جزئیات حمایتی می شود.

Why?

چرا؟

Because our teachers taught us that way.

چون معلمان ما اینطور به ما یاد دادند.

When I was in college, one of my favorite teachers, Ms.

زمانی که من در کالج بودم، یکی از معلمان مورد علاقه من، خانم

Candalaria, she was my English teacher and she told us the

کاندالاریا، او معلم انگلیسی من بود و

importance of the number three.

اهمیت عدد سه را به ما گفت.

She said, whatever your idea is, support it with three supporting

او گفت، ایده شما هر چه هست ، با سه

ideas, details, examples.

ایده، جزئیات، و مثال، از آن حمایت کنید.

This is why we are able to speak English.

به همین دلیل است که می توانیم انگلیسی صحبت کنیم.

Giving three points, three reasons or three details will provide the

ذکر سه نکته، سه دلیل یا سه جزئیات،

information you need to speak fluently.

اطلاعاتی را که برای صحبت روان نیاز دارید، در اختیار شما قرار می دهد.

Someone listening to you will feel wow.

کسی که به شما گوش می دهد احساس می کند وای.

Your English is amazing because you're following this secret.

زبان انگلیسی شما شگفت انگیز است زیرا این راز را دنبال می کنید.

The power of the number.

قدرت عدد.

And native English speakers.

و زبان مادری انگلیسی.

I mentioned we are taught the power and importance of the

اشاره کردم که قدرت و اهمیت

number three in school, too.

عدد سه در مدرسه نیز به ما آموزش داده می شود.

You have to learn what we learn in order to speak English fluently.

شما باید آنچه را که ما می آموزیم یاد بگیرید تا به زبان انگلیسی روان صحبت کنید.

So again, you can practice with the two different Cambly you can practice in

بنابراین، دوباره می‌توانید با دو کمبلی متفاوتی که می‌توانید

your room, practice using the number three and supporting your ideas.

در اتاقتان تمرین کنید، تمرین کنید، با استفاده از عدد سه تمرین کنید و از ایده‌های خود حمایت کنید.

Now, what about secret number five, another important secret.

حالا، راز شماره پنج، یک راز مهم دیگر چیست.

I want you to understand.

میخواهم بفهمی

This one right here.

این یکی همینجا

Confidence comes before fluency confidence actually leads to

اعتماد به نفس قبل از اینکه اعتماد به نفس روانی در واقع منجر به

speaking English fluently.

صحبت روان انگلیسی شود، می آید.

This is something very interesting.

این یک چیز بسیار جالب است.

You see, I know that you want to speak English fluently and you get nervous

ببینید، من می دانم که شما می خواهید انگلیسی را روان صحبت کنید و

when you're not able to express yourself.

وقتی نمی توانید خود را بیان کنید عصبی می شوید.

Right.

But the thing is you speak your own language fluently because

درست.

اما مسئله این است که شما به زبان خود روان صحبت می کنید زیرا

you're confident in yourself.

به خودتان اطمینان دارید.

When you gain confidence, when, what you're learning from your English

وقتی اعتماد به نفس پیدا می کنید، چه زمانی، آنچه را که از درس های انگلیسی خود

lessons or from this lesson right here, when you put it into practice and

یا از این درس در اینجا یاد می گیرید، وقتی آن را عملی

you see, oh my goodness, what teacher Tiffani taught me is really true.

می کنید و می بینید، خدای من، آنچه معلم تیفانی به من آموخت واقعاً درست است.

And it's working suddenly.

و به طور ناگهانی کار می کند.

You get confident, your shoulders kind of go back a little bit.

اعتماد به نفس پیدا می کنید، شانه هایتان کمی به عقب برمی گردد.

Your head goes up and your confidence will lead to fluency.

سر شما بالا می رود و اعتماد به نفس شما به روانی منجر می شود.

It happened to one of my students.

برای یکی از شاگردانم اتفاق افتاد.

He was not as confident when he first started studying with me, but

وقتی برای اولین بار با من درس خواندن را شروع کرد، اعتماد به نفس نداشت، اما

then I told him, Hey, you can do it.

بعد به او گفتم، هی، تو می توانی این کار را انجام دهی.

And he started to believe in himself and his fluency improved.

و شروع کرد به خودش ایمان آورد و تسلطش بهتر شد.

So you must remember these things.

پس باید این موارد را به خاطر بسپارید.

You need to develop confidence in your own abilities.

شما باید به توانایی های خود اعتماد کنید.

If you want to achieve English fluency, stop saying, sorry.

اگر می‌خواهید به زبان انگلیسی تسلط داشته باشید، از گفتن «متاسفم» خودداری کنید.

You're amazing.

تو شگفت انگیزی

You're already speaking another languages.

شما در حال حاضر به زبان های دیگری صحبت می کنید.

Maybe it's your second, third, fourth, or even fifth language.

شاید این زبان دوم، سوم ، چهارم یا حتی پنجم شما باشد.

You are awesome.

شما عالی هستند.

Remember that have confidence in yourself because that

به یاد داشته باشید که به خودتان اعتماد داشته باشید زیرا این

confidence will lead to fluency.

اعتماد به روانی منجر می شود.

The more confident you are.

هر چه بیشتر اعتماد به نفس داشته باشید.

The more natural, your English will sound.

هرچه طبیعی تر باشد، انگلیسی شما به نظر می رسد.

And I'm going to tell you a story about my experience during, during story time.

و من قصد دارم داستانی را در مورد تجربه خود در طول زمان داستان برای شما تعریف کنم.

So don't go anywhere.

پس جایی نرو

I'll say that story.

من آن داستان را می گویم.

Okay.

All right.

باشه.

خیلی خوب.

And then in order to gain more confidence in your abilities, you

و سپس برای به دست آوردن اعتماد بیشتر به توانایی های خود،

must step out of your comfort.

باید از راحتی خود خارج شوید.

If you're used to studying one way and you don't want to record

اگر به مطالعه یک طرفه عادت دارید و نمی خواهید

a video, you don't want to have conversations because you get nervous.

ویدیو ضبط کنید، نمی خواهید گفتگو کنید زیرا عصبی می شوید.

You have to get out of your comfort zone in order to build your confidence

شما باید از منطقه راحتی خود خارج شوید تا اعتماد به نفس خود را ایجاد کنید

because confidence comes before fluency my job, my goal, as your teacher, as the

زیرا اعتماد به نفس مقدم بر تسلط بر شغل من است، هدف من به عنوان معلم شما، به عنوان

one leading you along this path is to help you gain confidence in yourself.

کسی که شما را در این مسیر هدایت می کند کمک به شما برای کسب اعتماد به نفس است.

These are the five secrets you need to understand.

این پنج راز است که باید درک کنید.

You must know in order to speak English fluently.

برای اینکه انگلیسی را روان صحبت کنید باید بلد باشید.

Now, I really hope you enjoyed today's lesson.

اکنون، واقعاً امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

I hope you follow these secrets.

امیدوارم این رازها را رعایت کنید.

And again, watch this video over again, to follow the secrets.

و دوباره این ویدیو را دوباره تماشا کنید تا رازها را دنبال کنید.

And again, You will finally speak English fluently again.

و دوباره، شما بالاخره دوباره انگلیسی را روان صحبت خواهید کرد.

Hope you enjoyed it.

امیدوارم که لذت برده باشید.

Remember you can do it.

به یاد داشته باشید که می توانید آن را انجام دهید.

I believe in you.

من به تو ایمان دارم.

Don't forget to get your tutor by clicking the link in the description.

فراموش نکنید که با کلیک بر روی لینک در توضیحات، معلم خود را دریافت کنید.

Start practicing again.

دوباره تمرین را شروع کنید.

The flow of a conversation.

جریان یک گفتگو.

Love you all.

همه شما را دوست دارم.

And I can't wait to see you again in the next lesson, but as

و من بی صبرانه منتظر دیدن شما در درس بعدی هستم، اما مثل

always remember to speak English.

همیشه به یاد داشته باشید که انگلیسی صحبت کنید.

You still there?

هنوز اونجایی؟

Ah, you know what time it is?

آه، می دانید ساعت چند است؟

Come on.

It's story time.

بیا دیگه.

زمان داستان است

I said it's story time.

گفتم وقت داستان است.

All right.

Now I told you, I promised you.

خیلی خوب.

حالا بهت گفتم قول دادم

I tell you a story about my experience now, I told you all the last secret

من اکنون داستانی در مورد تجربه ام به شما می گویم، به شما گفتم آخرین راز

was confidence comes before fluency.

این است که اعتماد به نفس مقدم بر تسلط است.

Right?

درست؟

I told you that when I was studying Korean, I was studying so many books, but

به شما گفتم که وقتی کره ای می خواندم، کتاب های زیادی مطالعه می کردم،

I still sounded awkward, but eventually I understood the secret and I started

اما هنوز هم به نظرم بد می آمد، اما در نهایت راز را فهمیدم و شروع

paying attention in real situations.

به توجه در موقعیت های واقعی کردم.

So when I lived in Korea for that 10 year period, I was speaking Korean fluently.

بنابراین زمانی که من برای آن دوره 10 ساله در کره زندگی کردم، کره ای را روان صحبت می کردم.

My Korean had really improved.

کره ای من واقعا پیشرفت کرده بود.

But now I'm in America, right?

اما حالا من در آمریکا هستم، درست است؟

So I came back to America about.

بنابراین من به آمریکا بازگشتم.

Uh, it's been a while.

اوه، مدتی است.

And after being home for a year, one of my closest friends,

و بعد از یک سال خانه نشینی، یکی از نزدیکترین دوستانم،

she was going to get married.

قرار بود ازدواج کند.

So I had to fly back to Korea.

بنابراین مجبور شدم به کره برگردم.

So there was this one year period where I have not been around any Koreans.

بنابراین این دوره یک ساله بود که من در اطراف هیچ کره ای نبودم.

I was not speaking Korean on a regular basis anymore.

من دیگر به طور منظم کره ای صحبت نمی کردم.

So even though I was fluent when I was in South Korea, when I came

بنابراین، با وجود اینکه زمانی که در کره جنوبی بودم مسلط بودم، زمانی که

back to America for that full year, I was speaking in English.

برای آن سال کامل به آمریکا بازگشتم، به زبان انگلیسی صحبت می کردم.

So you, as you naturally think yes, I was probably a little bit

بنابراین شما، همانطور که به طور طبیعی فکر می کنید بله، من احتمالا کمی

nervous and you would be correct.

عصبی بودم و شما درست می گویید.

So I remember getting on the flight to fly back to Korea,

بنابراین به یاد می‌آورم که با

excited about my friend's wedding.

هیجان در مورد عروسی دوستم، سوار پرواز شدم تا به کره برگردم.

I was really excited and on my way to Korea, I realized, Hey,

من واقعا هیجان زده بودم و در مسیرم به کره، متوجه شدم، هی

there are certain people that I need to see, not just that friend.

، افراد خاصی هستند که باید ببینم، نه فقط آن دوست.

So when I arrived in Korea, I texted some of my other friends

بنابراین وقتی به کره رسیدم، به برخی از دوستان دیگرم پیامک دادم

saying, Hey, I'll be in Korea.

و گفت: هی، من در کره خواهم بود.

Let's meet up.

قرار بگذاریم.

Let's hang out.

Or.

بیا پاتوق کنیم

یا.

And one of the individuals I texted was one of my favorite on

و یکی از افرادی که به من پیام دادم یکی از مورد علاقه های من

the only is like older sister.

بود مثل خواهر بزرگتر.

She actually helped me with my thesis when I was writing my thesis in Korean.

زمانی که پایان نامه ام را به زبان کره ای می نوشتم، او در واقع به من در پایان نامه ام کمک کرد.

So I really, really love her.

بنابراین من واقعاً او را دوست دارم.

I really care about her and I really wanted to see her.

من واقعاً به او اهمیت می دهم و واقعاً دوست داشتم او را ببینم.

So I messaged her and said, Hey, I'll be in Korea.

بنابراین به او پیام دادم و گفتم، هی، من در کره خواهم بود.

Let's meet up for lunch.

برای ناهار همدیگر را ببینیم.

Now we're texting.

الان داریم پیام میدیم

You all know, sometimes it's easier to write in English than speak.

همه شما می دانید، گاهی اوقات نوشتن به زبان انگلیسی آسان تر از صحبت کردن است.

Right?

So up until that point, everything was fine.

درست؟

بنابراین تا آن زمان همه چیز خوب بود.

I could type, if I forgot a word, I could look it up really quickly.

می‌توانستم تایپ کنم، اگر کلمه‌ای را فراموش می‌کردم، می‌توانستم خیلی سریع آن را جستجو کنم.

And I was fine texting her in Korean.

و من خوب به او پیامک کره ای می دادم.

So we met up and we went to a restaurant in Korea and the

بنابراین با هم آشنا شدیم و به رستورانی در کره رفتیم و

restaurant had really good food.

رستوران واقعاً غذاهای خوبی داشت.

So we said, Hey, and again, all in Korean, but again, the introductions and saying

بنابراین ما گفتیم، سلام، و دوباره، همه به زبان کره ای، اما باز هم، مقدمه و

the greetings are very simple, right.

گفتن سلام بسیار ساده است، درست است.

Even in English.

Hey, how are you?

حتی به زبان انگلیسی.

هی چطوری؟

So we sat down to.

پس نشستیم به

And we ordered our food.

و غذامونو سفارش دادیم

And so we started to have a conversation the back and forth.

و بنابراین ما شروع به گفتگو کردیم.

Now, again, I hadn't spoken Korean in about a year, just simple

حالا، دوباره، من حدود یک سال بود که کره ای صحبت نکرده بودم ، فقط

things, you know, via text and sometimes on the phone periodically.

چیزهای ساده، می دانید، از طریق پیامک و گاهی اوقات تلفنی.

So my friend was telling me about things that were going on in her

بنابراین دوستم درباره چیزهایی که در زندگی اش می گذشت به

life, and my understanding was fine.

من می گفت و درک من خوب بود.

Listening skills were good, but again, I had to go back and forth.

مهارت های گوش دادن خوب بود، اما باز هم مجبور شدم به عقب و جلو بروم.

I had to respond.

مجبور شدم جواب بدهم

But remember I said, I'm very close to her.

اما یادت باشه گفتم من خیلی بهش نزدیکم.

I really care about her and I'm very comfortable around her.

من واقعاً به او اهمیت می دهم و در کنار او بسیار راحت هستم.

So I feel confident whenever I speak to her in Korean, I'm never shy or nervous.

بنابراین هر زمان که با او به زبان کره ای صحبت می کنم احساس اعتماد به نفس می کنم، هرگز خجالتی و عصبی نیستم.

So the conversation was flowing very well.

بنابراین گفتگو بسیار خوب جریان داشت.

I wasn't even noticing it because again, I was so comfortable around her.

حواسم بهش نبود چون بازم خیلی راحت کنارش بودم.

I didn't feel insecure at all about my Korean speaking ability.

در مورد توانایی صحبت کردنم به کره ای اصلا احساس ناامنی نمی کردم.

So we're talking and she stopped and she said, TIFF again, all in Korean.

بنابراین ما داریم صحبت می کنیم و او ایستاد و گفت، دوباره TIFF، همه به زبان کره ای.

You're Korean is still good, but you've been gone for a year and I

کره ای هستی هنوز خوبه ولی یک سالی هست که نیستی و من

paused and I said, oh, I guess it is.

مکث کردم و گفتم اوه فک کنم همینطوره.

But then I realized it's because of you.

اما بعد فهمیدم که به خاطر توست.

I said, I'm comfortable around you.

گفتم کنارت راحتم

I feel confident around you.

من در اطراف شما احساس اعتماد به نفس می کنم.

So everything I learned, all the Korean words and expressions came

بنابراین همه چیزهایی که یاد گرفتم، تمام کلمات و عبارات کره ای

back to my mind and I was able to speak Korean fluently because I.

به ذهنم برگشتند و توانستم کره ای را روان صحبت کنم زیرا

Confident around her.

در اطراف او اعتماد داشتم.

She smiled and said, oh, that's good.

او لبخندی زد و گفت: اوه، این خوب است.

And we continued on with our conversation, but I never forgot that situation.

و ما به گفتگوی خود ادامه دادیم، اما هرگز آن وضعیت را فراموش نکردم.

I never forgot what happened because again, I had been gone for a full

هیچ وقت فراموش نکردم که چه اتفاقی افتاد، زیرا دوباره، یک سال کامل رفته بودم

year, but because I felt confident around her, I was comfortable with

، اما چون در کنار او احساس اعتماد به نفس داشتم، با او راحت بودم

her, the Korean naturally flowed.

، کره ای به طور طبیعی جریان داشت.

So I'm telling you this story because I want to encourage you.

بنابراین من این داستان را برای شما تعریف می کنم زیرا می خواهم شما را تشویق کنم.

Confidence comes before fluency.

اعتماد به نفس مقدم بر تسلط است.

When you are comfortable around someone, you'll be able to speak English fluently.

وقتی در کنار کسی راحت باشید، می‌توانید انگلیسی را روان صحبت کنید.

It'll come out more naturally.

طبیعی تر بیرون میاد

I've seen it happen over and over with my personal students, students

من بارها و بارها این اتفاق را با دانش‌آموزان شخصی‌ام دیده‌ام، دانش‌آموزان

in the past, even students now they just naturally start speaking English

در گذشته، حتی دانش‌آموزان اکنون به‌طور طبیعی شروع به صحبت انگلیسی

because they're comfortable with me and their confidence improves.

می‌کنند، زیرا با من راحت هستند و اعتماد به نفسشان بهبود می‌یابد.

So I want you to think whenever you're speaking in English, if you start

بنابراین می‌خواهم هر زمان که به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید، فکر کنید، اگر

feeling a little bit insecure, a little bit nervous, stop I say, wait.

کمی احساس ناامنی، کمی عصبی کردید، بس کنید، می‌گویم، صبر کنید.

I can do this.

من میتوانم این کار را انجام دهم.

I can do this.

من میتوانم این کار را انجام دهم.

I'm intelligent.

من باهوشم

I'm amazing.

من شگفت انگیز هستم.

I'm learning another language and watch your confidence improve.

من در حال یادگیری زبان دیگری هستم و شاهد بهبود اعتماد به نفس شما هستم.

And the English will start to flow just a bit.

و انگلیسی ها فقط کمی شروع به جریان خواهند کرد.

Because remember confidence comes before fluency.

زیرا به یاد داشته باشید که اعتماد به نفس مقدم بر تسلط است.

I really hope this story encourages you.

من واقعا امیدوارم این داستان شما را تشویق کند.

I've been where you are.

من جایی بوده ام که تو هستی

And I know the importance of being confident in yourself.

و من اهمیت اعتماد به نفس خود را می دانم.

All right.

خیلی خوب.

I will see you next time.

دفعه بعد میبینمت

Have a wonderful day, have a wonderful week.

روز فوق العاده ای داشته باشید، هفته ای عالی داشته باشید.

And as always remember to speak English.

و مثل همیشه به یاد داشته باشید که انگلیسی صحبت کنید.