Advanced Vocabulary | 8 English Idioms about PROGRESS

Hey, it's Annemarie with Speak Confident English.

سلام، آنه ماری است با انگلیسی مطمئن صحبت کنید.

Right now as I'm recording this video,

در حال حاضر که دارم این ویدیو را ضبط می کنم،

my students in the July 2019 Fluency School course are finishing up their very

دانش آموزان من در دوره ژوئیه 2019 Fluency School در حال اتمام

last week of Fluency School.

آخرین هفته مدرسه Fluency خود هستند.

It's been incredible to see the amount of progress that they've made over the

دیدن میزان پیشرفتی که آنها در

last several weeks in their English fluency and confidence.

چند هفته گذشته در تسلط و اعتماد به نفس انگلیسی خود داشته اند، باور نکردنی است.

So I thought that this is the perfect time to do a lesson on English idioms and

بنابراین فکر کردم که این زمان مناسبی است تا در مورد اصطلاحات انگلیسی و

some bonus collocations that we use to talk about making progress in English.

چند ترکیب جایزه که برای صحبت در مورد پیشرفت در زبان انگلیسی صحبت می کنیم، درس بخوانم.

So whether you are making progress in your English confidence and fluency or if

بنابراین، چه در حال پیشرفت در اعتماد به نفس و تسلط به زبان انگلیسی خود باشید یا

you're working on a project at work and you need to update your boss on the

اگر در حال کار بر روی پروژه ای در محل کار هستید و باید رئیس خود را در مورد

progress that you've made or if you simply want to talk about something you're

پیشرفتی که به دست آورده اید به روز کنید یا اگر می خواهید در مورد چیزی صحبت کنید.

working on with your friends and again,

با دوستان خود کار می کنید و دوباره،

you want to let them know where you are in the process and you want to show that

می خواهید به آنها اطلاع دهید که در این روند در کجا هستید و می خواهید نشان

you're moving forward in a positive way.

دهید که به روشی مثبت رو به جلو حرکت می کنید.

Here are 8 English idioms that you can use to talk about making progress.

در اینجا 8 اصطلاح انگلیسی وجود دارد که می توانید از آنها برای صحبت در مورد پیشرفت استفاده کنید.

I'll share with you exactly what these idioms mean and I'll give you examples so

من دقیقاً معنی این اصطلاحات را با شما به اشتراک می‌گذارم و مثال‌هایی برای شما می‌آورم

that you know how to use them in your daily English conversations.

تا بدانید چگونه از آنها در مکالمات روزانه انگلیسی خود استفاده کنید.

Then at the end,

سپس در انتها،

I'm also going to include four collocations in English that we use with the word

چهار collocation را نیز در انگلیسی قرار می دهم که با کلمه progress استفاده می کنیم

progress. Now if you're not sure,

. حال اگر مطمئن نیستید،

collocations are groups of words that native speakers naturally use together.

collocations گروه هایی از کلمات هستند که گویشوران بومی به طور طبیعی با هم استفاده می کنند.

The more collocations you know in English,

هرچه ترکیب‌های بیشتری به زبان انگلیسی بدانید

the more natural you're going to sound and the better you'll understand native

، طبیعی‌تر به نظر می‌رسد و زبان مادری را بهتر درک خواهید کرد

speakers.

.

And the good news is I actually have several lessons on collocations that you

و خبر خوب این است که من در واقع چندین درس در مورد collocations دارم که می

can watch right after this lesson.

توانید بلافاصله بعد از این درس تماشا کنید.

All right, let's dive right in with idiom number one and get the ball rolling.

بسیار خوب، بیایید درست با اصطلاح شماره یک شیرجه بزنیم و توپ را در حال چرخش قرار دهیم.

To get the ball rolling means to start something or to make it happen.

توپ رول کردن به معنای شروع کاری یا به وقوع پیوستن آن است.

So it's the perfect idiom to get started with this lesson.

بنابراین این اصطلاح عالی برای شروع با این درس است.

Another way that I could use it is I recently signed up to run a marathon this

راه دیگری که می‌توانم از آن استفاده کنم این است که اخیراً برای دوی ماراتن امسال ثبت‌نام کرده‌ام

year, so it's time to get the ball rolling and get started with my training.

، بنابراین وقت آن است که توپ را در دست بگیرم و تمریناتم را شروع کنم.

So what about you? Is there anything that you're waiting to get started,

درمورد شما چطور؟ آیا چیزی وجود دارد که منتظر شروع

something that you want to make happen? If so,

آن هستید، چیزی که می خواهید انجام دهید؟ اگر چنین است،

try using to get the ball rolling in your own example.

سعی کنید از مثال خودتان برای گرفتن توپ در حال چرخش استفاده کنید.

Idiom number two is the perfect follow-up:

اصطلاح شماره دو ادامه کاملی است

to take a step in the right direction.

: گام برداشتن در مسیر درست.

When you take a step in the right direction,

وقتی در مسیر درست قدم بردارید، به

it means that you're taking positive action.

این معنی است که اقدام مثبتی انجام می دهید.

You're doing the right thing to help you achieve something that you want or make

شما کار درستی انجام می‌دهید تا به شما کمک کند به چیزی که می‌خواهید برسید یا

an improvement.

پیشرفت کنید.

So here's an example that you could use at work if your company has recently

بنابراین در اینجا مثالی آورده شده است که اگر شرکت شما

implemented some changes or even better,

اخیراً برخی تغییرات یا حتی بهتر

some modifications.

از آن برخی اصلاحات را اعمال کرده است، می توانید در محل کار از آن استفاده کنید.

That's a word that I recently shared in my lesson on 10 smart words that you can

این کلمه ای است که اخیراً در درس خود در مورد 10 کلمه هوشمندانه که می

use at work. So if you haven't watched that yet,

توانید در محل کار استفاده کنید به اشتراک گذاشتم. بنابراین اگر هنوز آن را تماشا نکرده‌اید،

definitely do so after this lesson. But let's go back to the example.

حتماً بعد از این درس این کار را انجام دهید. اما اجازه دهید به مثال برگردیم.

If your company has recently made some modifications,

اگر شرکت شما اخیراً تغییراتی را اعمال کرده است

you might say something like,

، ممکن است چیزی شبیه به این بگویید،

these modifications are a step in the right direction toward making our

این تغییرات گامی در جهت درست به سوی

employees and our customers happier. Now,

خوشحال کردن کارکنان و مشتریانمان است. حالا،

once you've made those first steps,

هنگامی که اولین قدم

you've gotten the ball rolling and you've taken your first step.

ها را برداشتید، توپ را در دست گرفته اید و اولین قدم خود را برداشته اید.

When you start to see those first signs of progress,

وقتی شروع به دیدن اولین نشانه های پیشرفت کردید،

here are a few idioms that you can use. Number one,

در اینجا چند اصطلاح وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید. شماره یک،

to gain ground.

برای به دست آوردن زمین.

To gain ground simply means to go forward or to make progress.

به دست آوردن زمین صرفاً به معنای جلو رفتن یا پیشرفت است.

For example, after several months of implementing our new marketing strategies,

به عنوان مثال، پس از چندین ماه از اجرای استراتژی‌های بازاریابی جدید،

we've gained ground over our competitors. In other words,

ما نسبت به رقبای خود برتری پیدا کرده‌ایم . به عبارت دیگر،

we've made progress or advancement over our competitors.

ما نسبت به رقبای خود پیشرفت یا پیشرفت کرده ایم.

A similar idiom,

یک اصطلاح مشابه،

idiom number four is to work your way up and this one is specifically used when

اصطلاح شماره چهار است که راه شما را بالا می برد و این اصطلاح به طور خاص زمانی استفاده می شود که

we're talking about making progress within a structure. For example,

ما در مورد پیشرفت در یک ساختار صحبت می کنیم. به عنوان مثال،

a company structure, a process or a procedure. For example,

یک ساختار شرکت، یک فرآیند یا یک روش. به عنوان مثال،

maybe you've been with a company for 10 or 15 years.

شاید شما 10 یا 15 سال در یک شرکت بوده اید.

When you first started, you might have started at the bottom,

زمانی که برای اولین بار شروع به کار کردید، ممکن است از پایین شروع کرده باشید،

maybe you were at an entry level position,

شاید در یک موقعیت سطح ابتدایی بودید،

but over time you've worked your way up through the company.

اما با گذشت زمان راه خود را در شرکت ادامه داده اید.

You've been promoted time and time again and maybe now you're a senior level

شما بارها و بارها ارتقا یافته اید و شاید اکنون یک مدیر ارشد هستید

manager. So you could say over the last 15 years,

. بنابراین می توان گفت در 15 سال گذشته،

I've worked my way up through the company.

من راهم را از طریق شرکت پیش برده ام.

Now when you're working to make progress towards something, for example,

اکنون وقتی برای پیشرفت به سمت چیزی، به عنوان مثال،

a specific project at work,

یک پروژه خاص در محل کار، کار می‌کنید،

there might be times when you need to work extra hard.

ممکن است زمان‌هایی پیش بیاید که لازم باشد سخت‌تر کار کنید.

You need to give extra time, energy and commitment. And when that happens,

شما باید زمان، انرژی و تعهد بیشتری بدهید. و هنگامی که این اتفاق می افتد،

we have the perfect idiom to kick into high gear.

ما اصطلاح عالی برای استفاده از دنده بالا را داریم.

What this means is to start working faster and more intensely.

این بدان معناست که شروع به کار سریعتر و شدیدتر کنید.

So here's a great example.

بنابراین در اینجا یک مثال عالی است.

I've just got an email from our partner and they're moving up the deadline.

من به تازگی یک ایمیل از شریکمان دریافت کرده ام و آنها در حال افزایش مهلت هستند.

That means the whole team needs to kick into high gear so that we can get this

این به این معنی است که کل تیم باید به سرعت بالا برود تا بتوانیم این

project done on time.

پروژه را به موقع انجام دهیم.

Idiom number six is something your boss will always love to hear that you're

اصطلاح شماره شش چیزی است که رئیس شما همیشه دوست دارد بشنود که در حال حرکت

smooth sailing. When something is smooth sailing,

راحت هستید. وقتی چیزی روان است، به

it means it's going easily, it's going well.

این معنی است که به راحتی پیش می رود ، خوب پیش می رود.

There are no challenges or obstacles and that is always good news.

هیچ چالش یا مانعی وجود ندارد و این همیشه خبر خوبی است.

So if you're updating your boss on how a project is going,

بنابراین، اگر در حال به‌روزرسانی رئیس خود در مورد چگونگی انجام یک پروژه

you might say something like everything is smooth sailing.

هستید، ممکن است بگویید که همه چیز در حال انجام است.

All the team members are working hard and I think we're even going to finish the

همه اعضای تیم سخت کار می کنند و فکر می کنم حتی

project early. Again,

پروژه را زودتر تمام می کنیم. باز هم،

that's a fantastic one to use when things are going really well.

این یک ابزار فوق العاده برای استفاده در زمانی است که همه چیز واقعاً خوب پیش می رود.

Now similar to smooth sailing is one of my favorite idioms about making

در حال حاضر شبیه به بادبانی صاف یکی از اصطلاحات مورد علاقه من در مورد

progress: to get into the groove.

پیشرفت است: وارد شدن به شیار.

To get into the groove means you are able to perform well.

وارد شدن به شیار به این معنی است که می توانید عملکرد خوبی داشته باشید.

Everything you're doing is easy for you because you've learned it well.

هر کاری که انجام می دهید برای شما آسان است زیرا آن را به خوبی یاد گرفته اید.

You've done it for a long time and you feel very comfortable with it.

شما این کار را برای مدت طولانی انجام داده اید و با آن احساس راحتی می کنید.

If you've recently started a new job, you could say something like,

اگر اخیراً کار جدیدی را شروع کرده‌اید ، می‌توانید چیزی شبیه به این بگویید،

it took me a few weeks to get into the groove,

چند هفته طول کشید تا وارد مسیر شوم،

but now I feel really comfortable with my responsibilities and I'm ready to take

اما اکنون با مسئولیت‌هایم واقعاً احساس راحتی می‌کنم و آماده هستم که مسئولیت‌های جدیدی را بر عهده بگیرم

on some new ones.

.

And then idiom number eight is the best news of all to have or to make a

و سپس اصطلاح شماره هشت بهترین خبر برای داشتن یا

breakthrough.

دستیابی به موفقیت است.

And this one is perfect for my fluency school students to have or to make a

و این یکی برای دانش‌آموزان مدرسه تسلط من مناسب است تا

breakthrough means to make a sudden advancement,

پیشرفت، دستاورد یا کشف ناگهانی داشته باشند

achievement or discovery. For example,

یا پیشرفت کنند. به عنوان مثال،

some of my students might say, I've been studying English for years,

ممکن است برخی از دانش‌آموزانم بگویند، من سال‌هاست که انگلیسی می‌خوانم،

but this summer I finally made a breakthrough and I'm feeling much more

اما تابستان امسال بالاخره پیشرفت کردم و احساس

confident and fluent in my English skills. What about you?

می‌کنم در مهارت‌های انگلیسی‌ام بسیار مطمئن‌تر و مسلط‌تر هستم . تو چطور؟

Have you recently had a breakthrough in your English? If you have,

آیا اخیراً پیشرفتی در زبان انگلیسی خود داشته اید؟ اگر دارید،

I'd love to hear about it. Give me an example sentence.

من دوست دارم در مورد آن بشنوم. یک جمله مثال بزن

Tell me about your breakthrough and be sure to use this idiom,

در مورد پیشرفت خود به من بگویید و حتما از این اصطلاح استفاده کنید،

but now I want to finish this video with four common collocations that use the

اما اکنون می خواهم این ویدیو را با چهار ترکیب رایج که از

word progress in English.

کلمه پیشرفت در انگلیسی استفاده می کنند، به پایان برسانم.

All of these are perfect for daily conversations with friends or when you're

همه اینها برای گفتگوهای روزانه با دوستان یا زمانی که

talking about progress that you've made at work.

در مورد پیشرفتی که در محل کار داشته اید صحبت می کنید عالی هستند.

Collocation number one is in progress.

مجموعه شماره یک در حال انجام است.

If something is in progress, it's simply means that it's happening,

اگر چیزی در حال انجام است، به سادگی به این معنی است که در حال رخ دادن است،

it's underway. For example,

در حال انجام است. به عنوان مثال

the safety investigation is in progress and they should be completed soon.

، بررسی ایمنی در حال انجام است و باید به زودی تکمیل شود.

Or if I'm talking about the Fluency School course right now,

یا اگر الان در مورد دوره Fluency School صحبت می کنم،

the Fluency School course is in progress,

دوره Fluency School در حال انجام است،

but they will finish at the end of the week. Now,

اما آنها در پایان هفته تمام می شوند. اکنون،

when something is in progress and you're working hard to move forward,

زمانی که چیزی در حال انجام است و شما سخت کار می‌کنید تا به سمت جلو حرکت

here are two collocations that are perfect to use progress toward something.

کنید، در اینجا دو ترکیبی وجود دارد که برای استفاده از پیشرفت به سمت چیزی عالی هستند.

This one is used when we're talking about the progress or the forward steps that

این یکی زمانی استفاده می شود که ما در مورد پیشرفت یا گام های رو به جلو صحبت می کنیم که

you're taking toward a goal, an outcome or a destination,

شما به سمت یک هدف، یک نتیجه یا یک مقصد برمی دارید،

and we often use this with the present continuous tense.

و ما اغلب از آن با زمان حال استمراری استفاده می کنیم.

Here are a couple of examples.

در اینجا چند نمونه آورده شده است.

Our team is making great progress toward our 2019 marketing goals.

تیم ما در جهت اهداف بازاریابی 2019 ما پیشرفت زیادی دارد.

Or if you've been working hard on your English, you might say something like,

یا اگر روی زبان انگلیسی خود سخت کار کرده اید، ممکن است چیزی شبیه این بگویید،

I've been making some great progress toward my English fluency goals.

من در جهت اهداف تسلط به زبان انگلیسی خود پیشرفت زیادی داشته ام.

Now a similar collocation is progress with something and this one we often use

اکنون یک هم‌آمیزی مشابه، پیشرفت با چیزی است و این یکی را که اغلب

when we're talking about to be in the process in the middle of doing something,

وقتی صحبت می‌کنیم در وسط انجام کاری در حال انجام شدن

and again, we usually use it with the present continuous.

هستیم، استفاده می‌کنیم، و دوباره، معمولاً آن را با حال استمراری استفاده می‌کنیم.

Here are a couple of examples.

در اینجا چند نمونه آورده شده است.

I'm making great progress with my marathon training.

من با تمرینات ماراتن پیشرفت زیادی دارم.

What that means is I'm in the process of my training schedule and things are

این بدان معناست که من در برنامه تمرینی خود هستم و همه

going really well. I'm making great progress with, similarly,

چیز واقعا خوب پیش می رود. من در حال پیشرفت بزرگی هستم، به طور مشابه،

you could use this with talking about your English as well.

شما می توانید از آن برای صحبت در مورد انگلیسی خود نیز استفاده کنید.

Maybe you have an end goal,

شاید شما یک هدف نهایی داشته باشید،

maybe in 2019 your goal is to be more confident and if you're in the middle of

شاید در سال 2019 هدف شما این باشد که اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و اگر در میانه

that process and you're taking steps forward, you could say,

این روند هستید و گام هایی رو به جلو بردارید، می توانید بگویید،

I'm making great progress with my English confidence goals and finally our last

من با اعتماد به نفس انگلیسی خود پیشرفت زیادی دارم. اهداف و در نهایت آخرین همکاری ما

collocation is perfect.

کامل است.

When you've reached that destination or the goal that you've had to progress to

زمانی که به آن مقصد یا هدفی که برای پیشرفت به چیزی در آن بوده اید رسیدید

something. For example,

. به عنوان مثال،

if your team has submitted a proposal to a potential new partner,

اگر تیم شما پیشنهادی را به یک شریک جدید بالقوه ارائه کرده است،

you could say something like, I have great news.

می توانید چیزی مانند، من یک خبر عالی دارم.

I've just found out that our proposal has progressed to the final stage of the

من تازه متوجه شدم که پروپوزال ما به مرحله نهایی

selection process.

فرآیند انتخاب پیش رفته است.

There are just three competitors left with all four of those collocations.

فقط سه رقیب با هر چهار این collocations باقی مانده است.

Hopefully you notice that each one used a different preposition.

امیدوارم متوجه شده باشید که هر کدام از حرف اضافه متفاوتی استفاده کرده اند.

We have to be really careful with which preposition we use because it can change

ما باید واقعا مراقب باشیم که با چه حرف اضافه ای استفاده می کنیم زیرا می

the meaning just a little bit.

تواند معنی را کمی تغییر دهد.

And with that you have eight common idioms plus four collocations that we can

و با آن، شما هشت اصطلاح رایج به اضافه چهار ترکیب دارید که می‌توانیم

use to talk about making progress in English in a positive way. So again,

از آنها برای صحبت در مورد پیشرفت در زبان انگلیسی به روشی مثبت استفاده کنیم. بنابراین مجدداً،

whether you need to talk about the progress you're making on a project at work,

چه نیاز به صحبت در مورد پیشرفتی که در یک پروژه در محل کار

maybe you need to update your boss or your team members,

دارید داشته باشید، شاید لازم باشد رئیس یا اعضای تیم خود را به روز کنید،

or you simply want to talk about your achievement,

یا فقط می خواهید در مورد دستاورد خود صحبت کنید،

your progress towards a personal goal. You've got several new ways to do it.

پیشرفت خود به سمت یک هدف شخصی. شما چندین راه جدید برای انجام آن دارید.

Now it's time for you to practice.

حالا وقت آن است که شما تمرین کنید.

I want you to choose one idiom from this list. Choose your favorite one.

من از شما می خواهم که از این لیست یک اصطلاح را انتخاب کنید . مورد علاقه خود را انتخاب کنید.

Then use it in an example sentence of your own and share it with me just below

سپس آن را در یک جمله مثال از خودتان استفاده کنید و درست زیر این ویدیو با من به اشتراک بگذارید

this video. As always,

. مثل همیشه،

I've got several other videos for you for advanced vocabulary that you can use

من چندین ویدیو دیگر برای شما برای واژگان پیشرفته دارم که می توانید

in your daily conversations, whether you're talking to friends, neighbors,

در مکالمات روزانه خود، چه با دوستان، همسایه ها یا همکاران صحبت کنید، استفاده کنید

or coworkers. And of course, if you liked this video, I would love to know,

. و البته، اگر این ویدیو را دوست داشتید، دوست دارم بدانم،

be sure to give it a thumbs up on youtube and subscribe to this channel so you

حتماً آن را در یوتیوب به اشتراک بگذارید و در این کانال مشترک شوید تا

never miss a future confident English lesson.

هرگز یک درس انگلیسی مطمئن در آینده را از دست ندهید .

Thank you so much for joining me and I'll see you next time.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و دفعه بعد شما را می بینم.