20 Ways to Ask 'How Are You' in English [Expand Your Vocabulary]

Hey, it's Annemarie with Speak Confident English.

سلام، آنه ماری است با انگلیسی مطمئن صحبت کنید.

This is exactly where you want to be every week to get the confidence you want

این دقیقاً همان جایی است که می خواهید هر هفته باشید تا اعتماد به نفسی را که

for your life and work in English. Let's talk about the question.

برای زندگی و کار خود به زبان انگلیسی می خواهید به دست آورید. بیایید در مورد سوال صحبت کنیم.

How are you imagine you're outside taking a walk in the neighborhood.

چطور تصور می کنید بیرون هستید و در محله قدم می زنید.

You see one of your neighbors outside watering her garden and she says, Hey,

یکی از همسایه هایت را بیرون می بینی که باغش را آبیاری می کند و او می گوید: هی،

how are you?

چطوری؟

Except those are not really the words that she'll probably use

به جز اینها واقعاً کلماتی نیستند که او احتمالاً در انگلیسی استفاده می کند

in English. We have a variety of ways that we ask that question,

. ما راه‌های مختلفی داریم که این سوال را می‌پرسیم،

'how are you' particularly in casual conversations with friends,

«حالت چطور است»، به‌ویژه در مکالمات معمولی با دوستان

neighbors, and coworkers we see every day.

، همسایه‌ها و همکارانی که هر روز می‌بینیم.

Although you probably learned to ask,

اگرچه احتمالاً یاد گرفته‌اید که بپرسید،

how are you in almost every grammar book or traditional classroom,

تقریباً در هر کتاب دستور زبان یا کلاس سنتی چگونه هستید

it's very rare that you'll actually hear those words

، بسیار نادر است که واقعاً از آن کلمات

used.

استفاده کنید.

And how you answer that question will depend on what is really asked both in

و اینکه چگونه به این سوال پاسخ دهید به آنچه واقعاً در

casual and professional conversations.

گفتگوهای معمولی و حرفه ای پرسیده می شود بستگی دارد.

In today's Confident English lesson,

در درس امروز انگلیسی Confident،

you'll learn 20 different ways that Americans are likely to ask that question.

20 روش مختلف را یاد خواهید گرفت که آمریکایی ها احتمالاً این سؤال را می پرسند.

How are you? We'll focus on casual conversations,

چطور هستید؟ ما با هر مثال بر روی مکالمات معمولی،

professional and what you'll likely hear or what you can say when you

حرفه ای و آنچه که احتمالاً می شنوید یا آنچه می توانید بگویید زمانی

haven't seen someone for a long time with each example,

که برای مدت طولانی کسی را ندیده اید ، تمرکز خواهیم کرد،

I'll tell you exactly what the question is.

من دقیقاً به شما خواهم گفت که سؤال چیست.

Really asking how you can best respond.

واقعاً می پرسند چگونه می توانید بهترین پاسخ را بدهید.

Plus the pronunciation that Americans are likely to use.

به علاوه تلفظی که احتمالا آمریکایی ها از آن استفاده می کنند.

So you recognize the question when you hear it, because the truth is,

بنابراین وقتی سؤال را می شنوید، متوجه می شوید، زیرا حقیقت این است که

Americans are not likely to use every word or say every

آمریکایی ها احتمالاً از هر کلمه یا هر

word clearly. Then at the end,

کلمه ای به وضوح استفاده نمی کنند. سپس در پایان،

I'll share with you how you can know when an American

من با شما در میان می‌گذارم که چگونه می‌توانید بدانید که یک آمریکایی

really wants a full answer to the question.

واقعاً چه زمانی می‌خواهد به سؤال پاسخ کامل بدهد.

How are you, when do they really want to know how you are doing?

حال شما چطور است، چه زمانی آنها واقعاً می خواهند بدانند که چگونه هستید؟

When do they want the full story?

چه زمانی داستان کامل را می خواهند؟

Let's get started with 12 ways we can ask, how are you for casual conversations.

بیایید با 12 راه شروع کنیم که می‌توانیم بپرسیم با مکالمات معمولی چطور هستید؟

When I say casual, what I mean is anyone that you know, well, for example,

وقتی می‌گویم معمولی، منظورم هر کسی است که می‌شناسید، مثلاً

coworkers,

همکاران

you spend a lot of time with or neighbors that you've developed a friendship

، زمان زیادی را با همسایگانی که با آنها دوستی ایجاد کرده‌اید

with, or people you see regularly. For example,

یا افرادی که مرتب می‌بینید، می‌گذرانید. به عنوان مثال،

if there's someone you see every Monday, Wednesday,

اگر کسی باشد که هر دوشنبه، چهارشنبه

and Friday at the yoga studio. In those situations,

و جمعه در استودیو یوگا می بینید . در آن مواقع

the first common way that you'll hear someone ask,

، اولین راه رایجی که می شنوید از کسی می پرسد،

how are you is how's it going? How's it going?

حال شما چطور است، اوضاع چطور است؟ اوضاع چطوره؟

Listen carefully to the pronunciation I'm using there. How's it going?

با دقت به تلفظی که من در آنجا استفاده می کنم گوش دهید. اوضاع چطوره؟

What words am I really using? I'm really saying,

واقعا از چه کلماتی استفاده می کنم؟ راستی میگم

how is it going?

چطوره؟

But I'm not saying all those words clearly instead I'm using the

اما من همه آن کلمات را واضح نمی گویم، بلکه از

contraction how's for how is,

انقباض hows برای how is استفاده

and I'm blending it with that word.

می کنم و آن را با آن کلمه ترکیب می کنم.

It how's it going when someone asks, how's it going,

وقتی کسی می پرسد اوضاع چطور است،

they're really asking how are you? Or how is everything?

واقعاً می پرسند حالت چطور است ؟ یا همه چیز چطوره؟

It's a very general question. And when we answer,

این یک سوال بسیار کلی است . و وقتی پاسخ می دهیم،

we usually respond with good. I'm good. Everything's good.

معمولاً با خوبی پاسخ می دهیم. من خوبم. همه چیز خوب است

Question number two is what's up.

سوال شماره دو این است که چه خبر است.

Or sometimes you might just hear sup, for example,

یا گاهی اوقات ممکن است فقط صدای s را بشنوید، برای مثال،

if you walk by someone, you might hear them say sup,

اگر از کنار کسی عبور می کنید، ممکن است بشنوید که او می گوید sup،

or what's up as a way to say hello. It's just a form of politeness,

یا به عنوان راهی برای گفتن سلام. این فقط نوعی ادب است،

but it's extremely casual.

اما بسیار معمولی است.

What's up can also be used just like the question, how are you,

What's up همچنین می تواند درست مانند سوال، حالت چطور است،

a general question of what's going on or how things are going when

یک سوال کلی در مورد اینکه وقتی کسی از آن استفاده می کند چه می گذرد یا اوضاع چگونه پیش می رود

someone is using it. In that context,

استفاده شود. در این زمینه،

we typically respond with something like not much,

ما معمولاً با چیزی مانند نه زیاد پاسخ می‌دهیم،

which means there's not a lot going on or nothing's really happening.

که به این معنی است که چیز زیادی در جریان نیست یا واقعاً هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

Similar to not much.

شبیه به نه زیاد.

We might also say nothing or nothing much or not a whole lot.

ما همچنین ممکن است چیزی یا هیچ چیز زیادی نگوییم یا خیلی زیاد نگوییم.

In other words, I really have nothing to complain about. I'm not doing anything.

به عبارت دیگر، من واقعاً چیزی برای شکایت ندارم. در حال حاضر کاری انجام نمیدهم.

There's not a lot going on. That might not really be true.

چیز زیادی در جریان نیست این ممکن است واقعا درست نباشد.

You might actually have a lot happening in your life.

ممکن است در واقع اتفاقات زیادی در زندگی تان بیفتد.

But when someone asks the question, what's up, they're looking for a quick,

اما وقتی کسی این سوال را می پرسد چه خبر است، به دنبال پاسخی سریع و

simple answer. Like not much.

ساده است. مثل نه زیاد.

There's one more situation when we often ask the question, what's up.

یک موقعیت دیگر وجود دارد که اغلب این سوال را می پرسیم که چه خبر است.

But before I talk about it, I want to remind you that at the end of this lesson,

اما قبل از اینکه در مورد آن صحبت کنم، می‌خواهم به شما یادآوری کنم که در پایان این درس،

I am going to share how you can know when an American

می‌خواهم به اشتراک بگذارم که چگونه می‌توانید بفهمید که یک آمریکایی

really wants to know how you're doing.

واقعاً چه زمانی می‌خواهد بداند که چگونه هستید.

So we'll talk about that toward the end of the lesson,

بنابراین ما در پایان درس در مورد آن صحبت خواهیم کرد ،

but let's get back to this question. What's up.

اما اجازه دهید به این سوال برگردیم. چه خبر.

If you're at work and someone knocks on your door and says, Hey,

اگر سر کار هستید و کسی در خانه شما را می زند و می گوید: هی،

do you have a quick second? Or do you have a minute? I have a quick question.

آیا یک لحظه سریع دارید؟ یا یک دقیقه وقت دارید؟ من یک سوال سریع دارم.

Our usual response is, yeah, what's up. In other words, yes,

پاسخ معمول ما این است، بله، چه خبر است. به عبارت دیگر، بله،

I have a moment what's going on or what do you need to talk about?

من یک لحظه دارم که چه اتفاقی می افتد یا در مورد چه چیزی باید صحبت کنید؟

Question number three is what are you up to? This is one I use all the time.

سوال شماره سه این است که در چه کاری هستید؟ این یکی است که من همیشه استفاده می کنم.

Especially when I call my brother or my sister on the telephone.

مخصوصاً وقتی تلفنی به برادرم یا خواهرم زنگ می زنم.

When someone asks, what are you up to? They're asking,

وقتی کسی می پرسد چه کار می کنی؟ آنها می پرسند،

what are you doing right now?

شما در حال حاضر چه کار می کنید؟

And that means we have so many options for how to respond.

و این بدان معناست که ما گزینه های زیادی برای نحوه پاسخگویی داریم.

If my sister calls me right now and says, Hey, Annemarie, what are you up to?

اگر خواهرم همین الان به من زنگ بزند و بگوید، هی، آنماری، چه کار داری؟

I would say, I'm working or I'm recording a video.

من می گویم، کار می کنم یا در حال ضبط ویدیو هستم.

Whatever's happening in the moment is how you respond.

هر چیزی که در لحظه اتفاق می افتد نحوه پاسخ شماست.

So you could also say things like I'm watching a movie, I'm cooking dinner,

بنابراین شما همچنین می توانید چیزهایی بگویید مانند من دارم فیلم می بینم، دارم شام درست

I'm doing laundry, I'm taking a walk. And so on,

می کنم، لباس می شوییم، پیاده روی می کنم. و به همین ترتیب،

similar to what are you up to is what have you been up to?

مشابه آنچه که در حال انجام آن هستید ، چه بوده اید؟

What have you been up to? These are the words I'm using.

چه کار کرده ای؟ اینها کلماتی هستند که من استفاده می کنم.

What have you been up to? What have you been up to when I ask,

چه کار کرده ای؟ وقتی می

what have you been up to?

پرسم چه کار کرده ای؟

It means what have you been doing or what has been going on in your

یعنی

life since we last, or since I last saw you?

از آخرین باری که ما تو را دیدم یا از آخرین باری که تو را دیدم چه می‌کردی یا چه می‌گذشت؟

So let's go back to this example of me calling my sister.

پس بیایید به این مثال برگردیم که من با خواهرم تماس گرفتم.

If I call and I say, Hey, what are you up to?

اگه زنگ بزنم و بگم هی چیکار میکنی؟

She will tell me what she's doing in the moment. But if I say, Hey,

او به من خواهد گفت که در این لحظه چه کار می کند. اما اگر بگویم، هی،

what have you been up to?

چه کار می کردی؟

She will tell me what she has been doing over the last few

او به من خواهد گفت که در چند

days or for the last week, since I last spoke to her.

روز گذشته یا هفته گذشته، از آخرین باری که با او صحبت کردم، چه کرده است.

And usually we focus on whatever has been the top priority or has

و معمولاً روی هر چیزی تمرکز می کنیم که اولویت اصلی بوده یا

kept most of our focus.

بیشتر تمرکزمان را حفظ کرده است.

So you might answer with things like I've been getting started on a new project

بنابراین شما ممکن است با مواردی مانند من در حال شروع یک پروژه جدید

at work.

در محل کار پاسخ دهید.

Or the kids and I have been spending a lot of time outside for the summer.

یا من و بچه ها تابستون وقت زیادی رو بیرون می گذرونیم.

The next two questions are very similar to what are you up to

دو سوال بعدی بسیار شبیه به چه چیزی هستید

and what have you been up to. Question number five is what's going on?

و چه کاری انجام داده اید. سوال شماره پنج این است که چه خبر است؟

This is exactly the same is what are you up to in other words,

این دقیقاً همان چیزی است که شما در حال انجام آن هستید، به عبارت دیگر،

what are you doing right now? Question number six is what's been going on.

در حال حاضر چه کار می کنید؟ سوال شماره شش این است که چه اتفاقی افتاده است.

And this is just like, what have you been up to?

و این دقیقاً مثل این است که شما چه کار کرده اید؟

They're asking about what has been happening in your life.

آنها در مورد آنچه در زندگی شما اتفاق افتاده است می پرسند.

What have you been focused on? How have you been doing,

روی چه چیزی تمرکز کرده اید؟

since we last spoke.

از آخرین باری که با هم صحبت کردیم، حال شما چطور است.

Question number seven for casual ways to say, how are you is how ya been.

سوال شماره هفت برای روش‌های معمولی برای گفتن اینکه چطور بودید.

What do you think I'm really saying there,

به نظر شما من واقعاً در آنجا

what words should I really be using?

چه می گویم، واقعاً از چه کلماتی استفاده کنم؟

What I'm really asking is how have you been?

چیزی که من واقعاً می پرسم این است که چطور بودید؟

Or how have you been since I last saw you,

یا از آخرین باری که تو را دیدم چطور بودی،

but when we're speaking casually, we blend our sounds together.

اما وقتی به طور معمولی صحبت می کنیم، صداهایمان را با هم ترکیب می کنیم.

And it sounds like how ya been. And when we answer, we keep it very simple.

و به نظر می رسد که چگونه بودی و وقتی پاسخ می دهیم، آن را بسیار ساده نگه می داریم.

Good. I've been good. Everything's fine.

خوب من خوب بوده ام. همه چیز خوب است.

Question number eight is what's new or what's new with you.

سوال شماره هشت این است که چه چیزی جدید است یا چه چیزی با شما جدید است.

We typically ask this when we haven't seen someone for a while and we want to

ما معمولاً وقتی کسی را برای مدتی ندیده‌ایم می‌پرسیم و

find out what the latest news or information might be.

می‌خواهیم بدانیم آخرین اخبار یا اطلاعات ممکن است چیست.

When we answer this question,

وقتی به این سوال پاسخ

we have two options and it depends on what has really been happening in our

می‌دهیم، دو راه داریم و بستگی به این دارد که واقعاً چه اتفاقی در زندگی ما افتاده

life. If something significant has happened,

است. اگر اتفاق مهمی رخ داده باشد،

something big changed in your life, like getting a new job,

چیزی بزرگ در زندگی شما تغییر کند، مانند یافتن یک شغل جدید،

buying a new home or apartment,

خرید خانه یا آپارتمان جدید،

or maybe you're making plans to move to a new country.

یا شاید در حال برنامه ریزی برای نقل مکان به کشوری جدید هستید.

Then you could respond with something like I just started a new job or we're

سپس می توانید با چیزی پاسخ دهید مانند من تازه کار جدیدی را شروع کرده ام یا در

getting ready to move. But if nothing significant has happened,

حال آماده شدن برای حرکت هستیم. اما اگر اتفاق مهمی نیفتاده است،

if there haven't been any major changes in your life,

اگر هیچ تغییر عمده ای در زندگی شما رخ نداده است

then when someone says what's new, we usually respond with not a lot,

، وقتی کسی می گوید چه چیزی جدید است، ما معمولاً با نه زیاد،

not much. Question number nine is everything good?

نه زیاد پاسخ می دهیم. سوال شماره نه همه چیز خوب است؟

You might also hear some people ask is everything okay?

همچنین ممکن است بشنوید که برخی از افراد می پرسند آیا همه چیز خوب است؟

And when they ask everything good,

و وقتی همه چیز خوب را می پرسند،

it's a way to check in on you to make sure that things are fine.

این راهی است که شما را بررسی می کنند تا مطمئن شوید که اوضاع خوب است.

And that means they're assuming maybe things are not fine.

و این بدان معناست که آنها فرض می کنند شاید اوضاع خوب نباشد.

Imagine you and your coworkers are having a meeting to discuss issue.

تصور کنید شما و همکارانتان در حال برگزاری یک جلسه برای بحث در مورد موضوع هستید.

That's been going on at work. Things have been tense. Everyone's stressed.

این در کار بوده است. اوضاع متشنج بوده است. همه استرس دارن

And even the discussion in the team meeting is a little bit difficult.

و حتی بحث در جلسه تیم کمی سخت است.

But at the end of the discussion,

اما در پایان بحث

there is some resolution to finish the meeting to make sure

، تصمیمی برای پایان دادن به جلسه وجود دارد تا مطمئن شوید

everyone is okay,

همه خوب هستند،

your boss or someone on the team might ask everything good?

رئیس شما یا یکی از اعضای تیم ممکن است همه چیز را خوب بپرسد؟

In other words, is everyone okay? Is everyone happy? And the response would be,

به عبارت دیگر، آیا همه خوب هستند؟ آیا همه خوشحال هستند؟ و پاسخ این خواهد بود،

yeah, everything's fine. Question number 10 is how's things.

بله، همه چیز خوب است. سوال شماره 10 این است که اوضاع چگونه است.

This one is absolutely grammatically incorrect. How's things.

این یکی از نظر گرامری کاملاً نادرست است. اوضاع چطوره

What do you think is wrong with this question?

به نظر شما اشکال این سوال چیست؟

The word things is plural,

کلمه things جمع است،

but I'm using the verb is how is how's things.

اما من از فعل is how is hows things استفاده می کنم.

If I wanted to make this grammatically correct, I would say, how are things?

اگر بخواهم این را از نظر گرامری درست کنم، می گویم اوضاع چطور است؟

And we can certainly use that.

و ما مطمئناً می توانیم از آن استفاده کنیم.

But casually you'll also hear how's things.

اما به طور اتفاقی شما همچنین خواهید شنید که اوضاع چگونه است.

If someone asks how's things or how are things it's

اگر کسی بپرسد اوضاع چطور است یا اوضاع چطور است،

extremely general, it means they don't really remember.

بسیار کلی است، به این معنی است که واقعاً به خاطر نمی‌آورد.

Or maybe they just don't know anything specific about what's happening in your

یا شاید آنها فقط چیز خاصی در مورد آنچه در زندگی شما اتفاق می افتد نمی دانند

life.

.

So they're just asking a very general question and your answer would be

بنابراین آنها فقط یک سوال بسیار کلی می پرسند و پاسخ شما

everything's good. Everything's fine.

همه چیز خوب است. همه چیز خوب است.

Question number 11 for how to casually ask how someone is doing is how are you

سوال شماره 11 برای اینکه چطور به طور تصادفی بپرسید حال یک نفر چگونه است، این است که چگونه خود را

holding up? This question assumes that something difficult,

نگه می دارید؟ این سوال فرض می کند که اتفاقی سخت،

unpleasant or even tragic has happened.

ناخوشایند یا حتی غم انگیز رخ داده است.

It assumes that you have not been doing well.

فرض بر این است که شما خوب عمل نکرده اید.

And they're asking this question because they want to know, are you doing okay?

و آنها این سوال را می پرسند زیرا می خواهند بدانند، آیا شما خوب هستید؟

Are you feeling okay? Things have been difficult, something terrible happened.

آیا شما احساس خوبی دارید؟ همه چیز سخت بوده است، اتفاق وحشتناکی رخ داده است.

And I'm checking in to see if you're doing okay.

و من چک می کنم ببینم حالت خوب است یا نه.

The reason this is considered a casual question is if something

دلیل اینکه این یک سوال معمولی در نظر گرفته می شود این است که اگر اتفاق

terrible or difficult happened in someone's life,

وحشتناک یا سختی در زندگی شخصی رخ داده باشد

you probably only know that because you have a close relationship.

، احتمالاً فقط به این دلیل می دانید که یک رابطه نزدیک دارید.

Similar to how are you holding up is how are you feeling? And again,

مشابه حالتی که در حال ایستادن هستید، احساس شما نیز چگونه است؟ و باز هم،

this question implies that maybe someone hasn't been feeling very well,

این سوال به این معناست که شاید کسی

either due to an illness or again, some difficult or tragic situation.

به دلیل یک بیماری یا دوباره به دلیل شرایط سخت یا غم انگیز، احساس خوبی نداشته است.

If you know someone has been ill, you might ask, how are you feeling?

اگر می‌دانید کسی بیمار بوده است ، ممکن است بپرسید چه احساسی دارید؟

I heard that you had the flu.

شنیدم آنفولانزا گرفتی

This question is the perfect place to end casual questions for how are you?

این سؤال مکان مناسبی برای پایان دادن به سؤالات معمولی است.

Because we can also use it professionally.

زیرا می توانیم به صورت حرفه ای نیز از آن استفاده کنیم.

How are you feeling is also a question we ask just

شما چه احساسی دارید نیز سوالی است که درست

before someone does something that they feel nervous about.

قبل از اینکه کسی کاری را انجام دهد که نسبت به آن عصبی است از شما می پرسیم.

For example,

به عنوان مثال،

if you have a coworker getting ready to do a presentation in English before they

اگر یک همکار دارید که قبل از ارائه یک سخنرانی به زبان انگلیسی آماده می

give the presentation, you might ask, how are you feeling? Do you need anything?

شود، ممکن است بپرسید که چه احساسی دارید؟ آیا به چیزی نیاز دارید؟

Let's continue with five more questions for how are you that are used in more

بیایید با پنج سوال دیگر ادامه دهیم که چگونه در

professional or formal situations? And the first one is, how are you doing?

موقعیت های حرفه ای یا رسمی از شما استفاده می شود؟ و اولین مورد این است که وضعیت شما چطور است؟

This is perfect. If you're meeting a potential new client,

عالیه. اگر با یک مشتری جدید بالقوه ملاقات می کنید،

if you're at a networking function,

اگر در یک کار شبکه هستید،

or if you see a coworker you don't know very well.

یا اگر یک همکار را می بینید که به خوبی نمی شناسید.

And because this is a professional situation. When we respond to this question,

و چون این یک موقعیت حرفه ای است. وقتی به این سوال پاسخ می

we keep it simple and positive. I'm fine.

دهیم، آن را ساده و مثبت نگه می داریم. من خوبم.

Everything's fine. Everything's good.

همه چیز خوب است. همه چیز خوب است

Question number 14 on our list is how is ______

سوال شماره 14 در لیست ما این است که ______ چگونه

going? This is where we insert something specific that we know,

پیش می رود؟ اینجاست که ما چیز خاصی را وارد می کنیم که می دانیم،

for example, how's work going. How's your new project going?

برای مثال، کار چگونه پیش می رود. پروژه جدید شما چگونه پیش می رود؟

Similarly, we can ask,

به همین ترتیب، می‌توانیم بپرسیم،

how are things at work or how are things with your new client?

اوضاع در کار چگونه است یا اوضاع با مشتری جدید شما چگونه است؟

These two examples allow you to ask about something very specific happening in

این دو مثال به شما این امکان را می دهد که در مورد اتفاق بسیار خاصی که در زندگی شخصی اتفاق می افتد بپرسید

someone's life. Question number 16 on our list is how've you been?

. سوال شماره 16 در لیست ما این است که چطور بودید؟

Or how have you been, if you remember question number seven was how,

یا چطور بودی، اگر یادت باشد سوال شماره هفت چطور بود،

ya. How ya been, all of these are asking the same thing.

بله. چطور بودی، همه اینها همین را می پرسند.

How you been, how have you been? How have you been?

چطور بودی، چطور بودی؟ چطور بودی؟

But when we're in a more professional or formal situation,

اما وقتی در موقعیت حرفه ای یا رسمی تری قرار می

we make sure that our pronunciation is clear.

گیریم، مطمئن می شویم که تلفظ ما واضح است.

We're more likely to say each word clearly.

ما به احتمال زیاد هر کلمه را واضح بیان می کنیم.

How have you been or use simple contractions?

چگونه بوده اید یا از انقباضات ساده استفاده می کنید؟

How have you been?

چطور بودی؟

But we're not as likely to blend any sounds together like we

اما به احتمال زیاد هیچ صدایی را مانند برخی از سوالات معمولی با هم ترکیب نمی کنیم

did with some of the casual questions. So if someone asks,

. پس اگر کسی بپرسد،

how have you been again?

دوباره چطور بودید؟

They're simply asking how have you been doing since I last saw you

آنها به سادگی از شما می پرسند که از آخرین باری که یک بار دیگر شما را دیدم وضعیت شما چگونه بوده است

once again, your response will typically be, everything's been fine.

، پاسخ شما معمولاً این خواهد بود، همه چیز خوب بوده است.

Everything's good.

همه چیز خوب است

The last question on our list for professional or formal situations is what have

آخرین سوال در لیست ما برای موقعیت های حرفه ای یا رسمی این است که روی چه چیزی

you been working on? Not only is this a good alternative to asking how are you?

کار کرده اید؟ این نه تنها جایگزین خوبی برای پرسیدن حالت خوب است؟

It's also a great conversation starter because it opens the door to a

همچنین یک شروع مکالمه عالی است زیرا در را به روی پاسخ های

more detailed or in depth answer,

دقیق تر یا عمیق تر باز می کند،

not something like I'm fine or everything's good. If someone asks,

نه چیزی شبیه به من خوبم یا همه چیز خوب است. اگر کسی بپرسد روی

what have you been working on?

چه چیزی کار می کردید؟

They're asking you to go into detail about something that has been occupying

آنها از شما می خواهند در مورد چیزی که

your time, whether it's at work or at home. Now,

وقت شما را اشغال کرده است، چه در محل کار یا در خانه، جزئیات را بررسی کنید. اکنون،

before we talk more about how you can know when someone really wants to

قبل از اینکه بیشتر در مورد اینکه چگونه می‌توانید بفهمید که کسی واقعاً می‌خواهد از وضعیت

know how you're doing, there are three more questions I want to focus on.

شما مطلع شود صحبت کنیم، سه سؤال دیگر وجود دارد که می‌خواهم روی آنها تمرکز کنم.

These are three questions you can use to ask.

اینها سه سوالی هستند که می توانید از آنها برای پرسیدن استفاده کنید.

How are you when you haven't seen someone for a long time in those

وقتی کسی را برای مدت طولانی در آن

situations,

موقعیت‌ها ندیده‌اید، چطور هستید،

we often start with a statement that acknowledges that it has been a very long

ما اغلب با جمله‌ای شروع می‌کنیم که اذعان می‌کند که مدت

time since we've seen someone. And then we follow that up with a question.

زیادی است که کسی را ندیده‌ایم. و سپس آن را با یک سوال پیگیری می کنیم.

Here are three common ways that we do that. Number one,

در اینجا سه ​​روش متداول برای انجام این کار وجود دارد. شماره یک،

I haven't seen you for ages. How have you been? Number two,

من چند سالی است که تو را ندیده ام. چطور بودی؟ شماره دو

It's been way too long since I've seen you,

، خیلی وقت است که شما را ندیده ام،

or it's been way too long since we've spoken. What have you been up to?

یا خیلی وقت است که صحبت نکرده ایم . چه کار کرده ای؟

And number three, I remember the last time I saw you,

و شماره سه، یادم می آید آخرین باری که شما را دیدم،

you had just _____,

شما فقط _____ داشتید،

and then we insert something specific that happened at that time.

و سپس ما یک چیز خاصی را که در آن زمان اتفاق افتاده بود وارد می کنیم.

For example, I remember the last time I saw you, you had just bought a new home,

به عنوان مثال، آخرین باری که شما را دیدم، به یاد می‌آورم که تازه یک خانه جدید خریده بودید،

or I remember the last time we spoke, you were just starting a new job.

یا آخرین باری که با هم صحبت کردیم، به یاد می‌آورم که تازه کار جدیدی را شروع می‌کردید.

How's that going with? All three of those questions?

چطور است؟ هر سه اون سوال؟

When we respond, we usually give a more detailed or specific answer,

وقتی پاسخ می‌دهیم، معمولاً پاسخ دقیق‌تر یا مشخص‌تری

but it still stays focused on the positive.

می‌دهیم، اما همچنان بر روی نکات مثبت متمرکز می‌مانیم.

I'm sure you've noticed by now that when responding to any of these questions,

مطمئنم که تا به حال متوجه شده اید که هنگام پاسخ دادن به هر یک از این سوالات

the answers are very general and usually very positive.

، پاسخ ها بسیار کلی و معمولاً بسیار مثبت هستند.

We don't go into a lot of detail about what's happening in our life.

ما به جزئیات زیادی در مورد آنچه در زندگی ما می گذرد نمی پردازیم.

The truth is in casual conversation or small talk,

حقیقت در مکالمه‌های معمولی یا صحبت‌های کوچک است،

when someone asks a question related to how are you,

وقتی کسی سوالی در رابطه با حال شما می‌پرسد،

they're not looking for a long story. They just want something quick and simple.

به دنبال داستان طولانی نیست. آنها فقط چیزی سریع و ساده می خواهند.

Like, I'm fine. Everything's good. So how can you know,

مثلا من خوبم همه چیز خوب است پس چگونه می‌توانید بفهمید،

when someone really wants to know what's happening or what's going on or how

وقتی کسی واقعاً می‌خواهد بداند چه اتفاقی می‌افتد، چه می‌گذرد یا چه

you're feeling? There are generally two ways you can know.

احساسی دارید؟ به طور کلی دو راه وجود دارد که می توانید بدانید.

The first is if someone asks a question about something very specific,

اولین مورد این است که اگر شخصی در مورد چیزی بسیار خاص سؤالی بپرسد،

for example, if someone asks, how are things going at your new job,

برای مثال، اگر کسی بپرسد ، اوضاع در شغل جدید شما

or how are things at the new company. The second way you can know,

چگونه است، یا اوضاع در شرکت جدید چگونه است. راه دومی که می توانید بدانید،

if someone really wants some detailed information is they will ask you two

اگر کسی واقعاً اطلاعات دقیقی می خواهد این است که دو بار از شما سؤال می کند

times. The first time will be a general form of politeness.

. اولین بار یک شکل کلی از ادب خواهد بود.

It's just part of a greeting. And the second time they ask,

این فقط بخشی از یک سلام است. و بار دوم که می پرسند،

they really want to know what's going on. Here's how that might sound.

واقعاً می خواهند بدانند که چه خبر است. در اینجا این است که چگونه ممکن است به نظر برسد.

If I see one of my neighbors outside, the first thing I'll say is, Hey,

اگر یکی از همسایه‌هایم را بیرون ببینم ، اولین چیزی که می‌گویم این است: سلام،

how's it going? When I say that it's really just a long greeting.

اوضاع چطور است؟ وقتی می گویم واقعاً فقط یک سلام طولانی است.

It's a long way to say hello. So when my neighbor responds,

برای سلام کردن راه طولانی است. بنابراین وقتی همسایه‌ام پاسخ می‌دهد

they might say, Hey, good to see you. How's it going?

، ممکن است بگویند، سلام، خوشحالم که شما را می‌بینم. اوضاع چطوره؟

They'll actually repeat the same question back to me without answering

آنها در واقع همان سوال را بدون پاسخ مجدد برای من تکرار می کنند

again. This is really just a long greeting, a form of politeness.

. این واقعاً فقط یک سلام طولانی است ، نوعی ادب است.

Once both of us have done that after we've greeted each other and had that

هنگامی که هر دوی ما این کار را انجام دادیم، پس از اینکه با یکدیگر احوالپرسی کردیم و آن

polite exchange, then I might ask a second question.

تبادل مودبانه را انجام دادیم، ممکن است سوال دوم را بپرسم.

And this time I really want to know how my neighbor is doing.

و این بار واقعاً می خواهم بدانم حال همسایه من چگونه است.

So I might ask something like,

بنابراین من ممکن است چیزی شبیه این بپرسم،

how have things been going since you started working from home? Do you notice,

از زمانی که شما شروع به کار از خانه کرده اید، اوضاع چگونه پیش می رود؟ متوجه شدید،

I'm asking a really specific question in this situation,

من در این شرایط یک سوال واقعاً خاص می‌پرسم،

I'm asking for a more in depth, more detailed answer.

من یک پاسخ عمیق‌تر و دقیق‌تر می‌خواهم.

And I really want to know how things are going.

و من واقعاً می خواهم بدانم اوضاع چگونه پیش می رود.

If I don't know my neighbor very well,

اگر همسایه‌ام را خیلی خوب نمی‌شناسم،

maybe I don't know that they've been working from home,

شاید نمی‌دانم که آنها از خانه کار می‌کنند،

but I do want a more in depth, more meaningful conversation.

اما می‌خواهم گفتگوی عمیق‌تر و معنادارتری داشته باشم.

Then I can ask, how are you, or how have you been doing,

سپس می‌توانم بپرسم حال شما چطور است

or what's been going on a second time.

یا برای بار دوم چه اتفاقی افتاده است.

And here's what that would sound like. First, I see my neighbor and I say, Hey,

و این چیزی است که به نظر می رسد. اول همسایه‌ام را می‌بینم و می‌گویم: سلام،

how's it going? My neighbor responds and says, Hey, how's it going?

اوضاع چطور است؟ همسایه ام پاسخ می دهد و می گوید: سلام، اوضاع چطور است؟

Good to see you. Then I'll use some kind of a transition word.

از دیدنت خوشحالم. سپس از نوعی کلمه انتقالی استفاده خواهم کرد.

Like, so how are you doing? Because I've asked a second time,

مثل، پس چطوری؟ چون بار دوم پرسیدم،

I'm signaling that this time.

این بار به آن اشاره می کنم.

I want to know how they're doing and what's happening in their life.

من می خواهم بدانم آنها در چه حالی هستند و در زندگی آنها چه می گذرد.

So that opens the door for my neighbor to start talking about what's happening

بنابراین در را برای همسایه‌ام باز می‌کند تا درباره اتفاقاتی که

in his or her life. And that's how you know,

در زندگی‌اش می‌افتد صحبت کند. و اینگونه است که می دانید،

if someone really wants to hear what's going on either,

اگر کسی واقعاً بخواهد بشنود چه خبر است،

they'll ask about something specific or they'll ask a question the second time.

در مورد چیز خاصی می پرسد یا برای بار دوم سؤالی می پرسد.

If you found this lesson useful to you,

اگر این درس برای شما مفید

and you'd like to see more topics like this on my speak,

بود و مایلید موضوعات بیشتری از این قبیل را در

Confident English channel, be sure to let me know.

کانال انگلیسی من، Confident English مشاهده کنید، حتما به من اطلاع دهید.

You can do that by giving this video a thumbs up,

شما می توانید این کار را با نشان دادن این ویدیو،

sharing a comment in the comment section below and subscribing to this

به اشتراک گذاشتن نظر در بخش نظرات زیر و عضویت در این

channel. So you never miss one of my future lessons.

کانال انجام دهید. بنابراین شما هرگز یکی از درس های آینده من را از دست ندهید.

Thank you so much for joining me and we'll see you next time for your Confident

از اینکه به من ملحق شدید بسیار متشکرم و دفعه بعد شما را برای درس انگلیسی مطمئن خواهید دید

English lesson.

.