The Right English Adjective Order | Grammar Focus

Why does it sound perfectly natural for me to say a sentence such as

چرا برای من کاملاً طبیعی به نظر می رسد که جمله ای بگویم مثلاً

one of my students recently gave a fantastic one-hour mindset-focused

یکی از شاگردانم اخیراً یک بحث فوق العاده یک ساعته متمرکز بر ذهنیت ارائه کرده است

discussion, and yet if I make one little change to that sentence,

، و با این حال اگر یک تغییر کوچک در آن جمله ایجاد کنم،

suddenly it sounds a little off? For example,

ناگهان کمی بد به نظر می رسد؟ به عنوان مثال،

one of my students recently gave a mindset-focused one-hour,

یکی از شاگردان من اخیراً یک بحث یک ساعته و فوق العاده متمرکز بر ذهنیت ارائه کرد

fantastic discussion.

.

I'm using all the same words in both of those sentences and, yet again,

من از همه کلمات مشابه در هر دو جمله استفاده می کنم و باز هم،

changing the word order just a little bit makes that second sentence sound

تغییر کمی ترتیب کلمات باعث می شود که جمله دوم تا

somewhat strange. Why is that? Take a look at those three adjectives.

حدودی عجیب به نظر برسد. چرا اینطور است؟ به آن سه صفت نگاه کنید.

Fantastic. One-hour. Mindset-focused.

خارق العاده. یک ساعت. ذهنیت محور.

There is a specific order English speakers follow.

یک نظم خاصی وجود دارد که انگلیسی زبانان از آن پیروی می کنند.

When we use more than one adjective to describe a noun in a sentence,

هنگامی که از بیش از یک صفت برای توصیف یک اسم در جمله استفاده می کنیم،

we call it the Royal Order of Adjectives or the Universal Rule of Adjectives.

آن را نظم سلطنتی صفت ها یا قاعده جهانی صفت ها می نامیم.

That all sounds very proper and important and it is important

که همه چیز بسیار مناسب و مهم به نظر می رسد و مهم است که

when you follow this specific order,

وقتی از این ترتیب خاص پیروی می کنید،

it allows your sentences to flow more smoothly.

اجازه می دهد جملات شما روان تر جریان یابد.

In this Confident English lesson today,

در این درس انگلیسی مطمئن امروز،

you're going to learn exactly what this order is, how to use it,

شما دقیقاً یاد خواهید گرفت که این دستور چیست، چگونه از آن استفاده کنید،

and how to practice it so you always get it right.

و چگونه آن را تمرین کنید تا همیشه آن را درست انجام دهید.

Now before we go any further, if this is your first time here, welcome.

حالا قبل از اینکه جلوتر برویم، اگر اولین بار است که اینجا هستید، خوش آمدید.

I'm Annemarie, an English Confidence and Fluency Coach.

من آنماری هستم، یک مربی انگلیسی اعتماد به نفس و تسلط.

Everything I do is designed to help you get the confidence you want for your

هر کاری که من انجام می‌دهم برای کمک به شما در به دست آوردن اعتماد به نفسی که برای

life and work in English. If you'd love to get more free resources for me,

زندگی و کارتان به زبان انگلیسی می‌خواهید طراحی شده است. اگر دوست دارید منابع رایگان بیشتری برای من دریافت کنید،

including years of my Confident English lessons,

از جمله سال‌ها درس‌های انگلیسی مطمئن، می‌توانید

you can get all of that and more at my Speak Confident English website.

همه آن‌ها و بیشتر را در وب‌سایت Speak Confident English من دریافت کنید.

While you're there,

در حالی که آنجا هستید، می‌توانید

you can also download a free fluency training I have called How to Get the

یک آموزش تسلط رایگان را که من نامش را گذاشته‌ام دانلود کنید چگونه

Confidence to Say What You Want In English. To get started,

اعتماد به نفس را برای گفتن آنچه می‌خواهید به زبان انگلیسی به دست آوریم. برای شروع،

there are three important notes I want to share with you. Number one,

سه یادداشت مهم وجود دارد که می خواهم با شما به اشتراک بگذارم. شماره یک،

in this lesson today, you will hear me use example sentences with three,

در این درس امروز، می شنوید که من از جملات مثالی با سه،

four, or even five adjectives,

چهار یا حتی پنج صفت استفاده می کنم،

and I'll do that to demonstrate how we use this order. However,

و من این کار را برای نشان دادن نحوه استفاده از این ترتیب انجام می دهم. با این حال،

in everyday English conversation,

در مکالمه روزمره انگلیسی،

whether you're writing an email or talking about your favorite book,

چه در حال نوشتن یک ایمیل یا صحبت در مورد کتاب مورد علاقه خود باشید،

maybe a workshop you attended recently,

چه در کارگاهی که اخیراً در آن شرکت کرده اید،

I recommend that you limit the number of adjectives you might use

توصیه می کنم تعداد صفاتی را که ممکن است استفاده کنید

to no more than three.

به بیش از سه مورد محدود کنید.

The reason is if you start to add four or five or six adjectives,

دلیلش این است که اگر شروع به اضافه کردن چهار یا پنج یا شش صفت کنید،

the sentences start to feel overly complex and heavy.

جملات بیش از حد پیچیده و سنگین می شوند.

So as you continue today, definitely observe the examples I have for you,

بنابراین همانطور که امروز ادامه می دهید، حتماً مثال هایی را که برای شما آورده ام رعایت کنید،

but in your communication,

اما در ارتباط خود،

limit your adjectives generally to three or fewer.

صفت های خود را به طور کلی به سه یا کمتر محدود کنید.

The second thing I want to share with you is I will be introducing you to

دومین چیزی که می خواهم با شما به اشتراک بگذارم این است که شما را با

categories of adjectives. For example,

دسته بندی صفت ها آشنا خواهم کرد. به عنوان مثال،

opinion-focused adjectives such as the word lovely in a lovely blouse

صفت های مبتنی بر نظر مانند کلمه lovely در یک بلوز دوست داشتنی

and size-based adjectives such as large.

و صفت های مبتنی بر اندازه مانند بزرگ.

If I describe a large truck,

اگر یک کامیون بزرگ را توصیف کنم،

it is these categories where we want to be careful about the order in which we

این دسته بندی ها هستند که می خواهیم مراقب ترتیب

put them in a sentence. However,

قرار دادن آنها در یک جمله باشیم. با این حال،

because we tend to limit how many adjectives we use in a sentence to maybe

از آنجایی که ما تمایل داریم تعداد صفت هایی را که در یک جمله استفاده می کنیم به شاید

one, two, or three,

یک، دو یا سه محدود کنیم،

we won't see every category of adjective in every

هر دسته از صفت ها را در هر

sentence, and you'll see that when I share some examples. And finally,

جمله نخواهیم دید، و وقتی چند نمونه را به اشتراک بگذارم، این را خواهید دید. و در نهایت،

does every English speaker always follow this order of adjectives perfectly?

آیا هر انگلیسی زبانی همیشه از این ترتیب صفت ها به خوبی پیروی می کند؟

Definitely not. There's a few reasons for that. Number one,

قطعا نه. چند دلیل برای آن وجود دارد. شماره یک،

we all make mistakes.

همه ما اشتباه می کنیم.

So from time to time you might hear someone use a different order when it was by

بنابراین گاهی اوقات ممکن است بشنوید که شخصی از دستور دیگری استفاده می کند که

accident. Sometimes it is an intended choice.

تصادفی بوده است. گاهی اوقات این یک انتخاب مورد نظر است.

There might be a specific reason someone chose to change the word order.

ممکن است دلیل خاصی وجود داشته باشد که کسی برای تغییر ترتیب کلمات انتخاب کرده است.

And lastly,

و در آخر،

we do have a few groups of words in English that are considered

ما چند گروه از کلمات را در زبان انگلیسی داریم که

a unit or a colocation.

یک واحد یا یک مکان در نظر گرفته می شوند.

It's a group of words that English speakers use together and they always use

این مجموعه ای از کلمات است که انگلیسی زبانان با هم استفاده می کنند و همیشه

it in that order.

آن را به همین ترتیب به کار می برند.

Occasionally there might be a change in this adjective word order for that.

گاهی اوقات ممکن است تغییری در ترتیب کلمات این صفت برای آن ایجاد شود.

I'll share an example with you a little bit later.

من یک مثال را کمی بعد با شما در میان می گذارم .

I don't want you to get too worried about it.

نمی خوام زیاد نگرانش بشی

The most important thing is to focus on the word order to practice it.

مهمترین چیز این است که برای تمرین آن بر روی ترتیب کلمات تمرکز کنید.

I'll tell you how to do that. And if you're ever in doubt, if you're not sure,

من به شما خواهم گفت که چگونه این کار را انجام دهید. و اگر همیشه شک دارید، اگر مطمئن نیستید،

just follow this word order. So let's start with the big picture.

فقط این ترتیب کلمات را دنبال کنید. پس بیایید با تصویر بزرگ شروع کنیم.

If you have a sentence with a noun, a person, place, or thing,

اگر جمله ای با اسم، شخص، مکان یا چیز دارید

and you're going to describe it with an adjective,

و می خواهید آن را با یک صفت توصیف کنید،

then you're going to follow this general structure.

پس از این ساختار کلی پیروی خواهید کرد.

You're going to have your determiner, the quantity,

شما باید تعیین کننده، کمیت،

your opinion-focused adjectives or the adjectives that describe your

صفت های متمرکز بر عقیده یا صفت هایی که

attitude towards something and your fact-based adjectives.

نگرش شما نسبت به چیزی و صفت های مبتنی بر واقعیت را توصیف می کنند، داشته باشید.

We're going to talk about each one of those more in-depth,

ما در مورد هر یک از آن‌ها عمیق‌تر صحبت می‌کنیم،

but let me give you an example sentence to highlight each one.

اما اجازه دهید برای شما یک جمله مثال بزنم تا هر یک را برجسته کنید.

The three lovely Spanish women helped us find the train station.

سه زن دوست داشتنی اسپانیایی به ما کمک کردند تا ایستگاه قطار را پیدا کنیم.

We have our determiner, the quantity, the opinion-focused adjective,

ما تعیین کننده، کمیت، صفت متمرکز بر عقیده

and the fact-based adjective.

و صفت مبتنی بر واقعیت را داریم.

Now let's get to part one where we're going to look at the determiners and the

حالا بیایید به قسمت اول برسیم که در آن به تعیین کننده ها و

quantity

Determiners include your articles A and in the possessive

تعیین کننده های کمیت شامل مقالات A شما و در

pronouns such as my, your, his, her,

ضمایر ملکی مانند my, your, his, her

and demonstratives such as this, that, these and those,

و موارد اثباتی مانند این، آن، این و آن ها می پردازیم. ،

your determiner always comes first. For example,

تعیین کننده شما همیشه اول است. به عنوان مثال،

your interesting marketing presentation helped us better understand our client's

ارائه بازاریابی جالب شما به ما کمک کرد تا نیازهای مشتری خود را بهتر درک کنیم

needs,

،

or a sensational news story caught my attention this morning after your

یا یک خبر هیجان انگیز امروز صبح بعد از تعیین کننده شما توجه من را به خود جلب کرد

determiner, and if it's necessary, you'll have your quantity focused word.

و اگر لازم باشد، کلمه متمرکز بر کمیت خود را خواهید داشت.

And of course, this tells you how much or how many, for example,

و البته، این به شما می‌گوید که چه مقدار یا چه تعداد، برای مثال،

these four paint colors suited the energy we wanted to bring into our home.

این چهار رنگ برای انرژی که می‌خواهیم وارد خانه‌مان کنیم، مناسب است.

Once you've got your determiner and your quantity in place,

هنگامی که تعیین کننده و کمیت خود را مشخص کردید، می

then we can move on to the opinion and attitude-focused adjectives.

توانیم به صفت های متمرکز بر عقیده و نگرش برویم.

As you might guess,

همانطور که ممکن است حدس بزنید،

these adjectives highlight what you think or how you feel about the noun that

این صفت ها آنچه را که در مورد اسمی که توصیف می کنید فکر می کنید یا چه احساسی دارید برجسته می کند

you're describing. For example, I might walk into a room and say,

. به عنوان مثال، من ممکن است وارد اتاقی شوم و بگویم،

this is a lovely green color for this room,

این یک رنگ سبز دوست داشتنی برای این اتاق است،

and you might walk into the same room and think, Hmm,

و شما ممکن است وارد همان اتاق شوید و فکر کنید، هوم،

I think this is a boring green color.

فکر می کنم این یک رنگ سبز خسته کننده است.

These adjectives allow us to describe our opinion, attitude,

این صفت ها به ما اجازه می دهند نظر، نگرش

and feelings. Here's another example.

و احساسات خود را توصیف کنیم. در اینجا یک مثال دیگر است.

The strange unfamiliar approach to motivating the team actually worked.

رویکرد عجیب غریب و ناآشنا برای ایجاد انگیزه در تیم در واقع کارساز بود.

In this case, the adjectives,

در این مورد، صفت‌های

strange and unfamiliar might demonstrate my personal opinion about the approach,

عجیب و غریب و ناآشنا ممکن است نظر شخصی من را در مورد رویکرد نشان دهند

or they may demonstrate a general opinion among the team.

یا ممکن است نظر کلی را در بین تیم نشان دهند.

And now here's where it gets interesting with our fact-focused

و حالا اینجا جایی است که با صفت های متمرکز بر واقعیت ما جالب می شود

adjectives. There are several categories,

. چندین دسته وجود دارد

and this area alone has its own unique structure

و این منطقه به تنهایی ساختار منحصر به فرد خود را دارد

to follow its own order.

که نظم خاص خود را دنبال می کند.

So we're going to go over this carefully and I'll highlight several examples,

بنابراین ما به دقت به این موضوع می پردازیم و چندین مثال را برجسته می کنم،

plus tell you how to practice. First, let me give you a super simple,

به علاوه به شما می گویم چگونه تمرین کنید. ابتدا، اجازه دهید یک مثال بسیار ساده و

clear example of a fact-based adjective.

واضح از یک صفت مبتنی بر واقعیت را به شما ارائه دهم.

We talked earlier about a lovely green color for a room.

قبلا در مورد رنگ سبز دوست داشتنی برای اتاق صحبت کردیم.

Lovely,

دوست داشتنی

is the opinion green is the fact we can't deny that it's a green

است، آیا به نظر سبز این واقعیتی است که ما نمی توانیم سبز بودن آن را انکار کنیم

color. We might disagree on what shade of green, but it is green.

. ممکن است در مورد رنگ سبز با هم اختلاف نظر داشته باشیم، اما سبز است.

Let's take a quick look at these categories in the order that we would use them

بیایید نگاهی گذرا به این دسته بندی ها بیندازیم به ترتیبی که از آنها

in a sentence,

در یک جمله استفاده می کنیم

and then we'll practice all of this together with fact-based adjectives.

و سپس همه اینها را با صفت های مبتنی بر واقعیت تمرین می کنیم.

We start with size, then physical, quality, shape,

ما با اندازه شروع می کنیم، سپس فیزیکی، کیفیت، شکل

and condition. From there we go to age, color,

و شرایط. از آنجا به سن، رنگ

and pattern. And finally, origin,

و الگو می رویم. و در نهایت مبدأ،

material type, purpose or qualifier.

نوع ماده، هدف یا واجد شرایط.

Let's take a closer look at the first seven on that list because they all have

بیایید نگاهی دقیق تر به هفت مورد اول در آن لیست بیندازیم زیرا همه آنها

to do with the appearance of something. Size,

به ظاهر چیزی مربوط می شوند.

of course can tell us whether something is large, small, or tiny.

البته اندازه می تواند به ما بگوید که آیا چیزی بزرگ، کوچک یا کوچک است.

Physical quality can describe whether something is hard, soft,

کیفیت فیزیکی می تواند توصیف کند که آیا چیزی سخت، نرم

or rough shape, of course, is whether something is round,

یا خشن است، البته به این صورت است که چیزی گرد،

rectangular, or square.

مستطیل یا مربع است.

Condition can describe whether something is broken, clean or dirty.

وضعیت می تواند توصیف کند که آیا چیزی شکسته، تمیز یا کثیف است.

Age highlights whether something is new, old,

سن مشخص می کند که آیا چیزی جدید است، قدیمی

or from the 15th century. Color of course is red, green,

یا متعلق به قرن پانزدهم. رنگ البته قرمز، سبز،

blue,

etc. And pattern would describe if something is striped or plaid.

آبی و

غیره است .

Let's say I have a blanket and several adjectives to use to describe it,

فرض کنید من یک پتو و چندین صفت برای توصیف آن دارم،

including large, old rectangle, blue and soft.

از جمله بزرگ، مستطیل قدیمی، آبی و نرم. در

Here's how we would put them together in a sentence. Following that order,

اینجا نحوه قرار دادن آنها در یک جمله آمده است. به دنبال این دستور،

I have a large, soft, rectangular old blue blanket.

من یک پتوی بزرگ، نرم و مستطیلی کهنه آبی دارم.

I'm following that order, size, physical quality, shape,

من از این ترتیب، اندازه، کیفیت فیزیکی، شکل،

age, and color. Let's try one more.

سن و رنگ پیروی می کنم. بیایید یکی دیگر را امتحان کنیم.

This time I'm gonna describe a painting with the adjectives,

این بار می خواهم نقاشی را با صفت های

small and 18th century.

کوچک و قرن هجدهم توصیف کنم.

I have a small 18th century painting.

من یک نقاشی کوچک متعلق به قرن 18 دارم.

Before we move on with our category list, let's do a quick check-in.

قبل از اینکه به لیست دسته بندی خود ادامه دهیم ، اجازه دهید یک بررسی سریع انجام دهیم.

I've got two sentences here, and I want you to determine which one is correct,

من اینجا دو جمله دارم و از شما می‌خواهم که مشخص کنید کدام یک درست است،

which one is using the adjectives in the right order sentence A,

کدام یک از صفت‌ها به ترتیب درست جمله A استفاده می‌کند،

the sweet little young auburn colored puppy slept under the chair

توله سگ قهوه‌ای رنگی جوان شیرین زیر صندلی خوابید

and sentence B,

و جمله B،

the little sweet auburn colored young puppy slept under the chair.

شیرین کوچک. توله سگ جوان قهوه ای رنگ زیر صندلی خوابید.

Hopefully you selected sentence A.

امیدوارم جمله A را انتخاب کرده باشید.

I highlighted earlier that in this lesson I'll be using examples with three,

قبلاً تأکید کردم که در این درس از مثال هایی با

four, and five adjectives,

صفت های سه، چهار و پنج استفاده می کنم،

and do you notice how a couple of these longer sentences with four and five

و آیا متوجه شده اید که چگونه یک جفت از این جملات طولانی تر با چهار و پنج

adjectives are a little uncomfortable and heavy? They're so long to say.

صفت کمی ناراحت کننده و سنگین هستند. ? آنها برای گفتن خیلی طولانی هستند.

That's one of the reasons we tend to use one to or three

این یکی از دلایلی است که ما تمایل داریم حداکثر از یک یا سه

adjectives at the most, and now let's move on to origin and material.

صفت استفاده کنیم، و حالا بیایید به مبدأ و ماده بپردازیم. البته،

Origin, of course, will highlight a nationality or where something is from,

مبدأ، ملیت یا جایی است که چیزی از کجا آمده است،

and material will describe whether something is made of brass, bronze,

و مواد توضیح می‌دهد که آیا چیزی از برنج، برنز یا چوب ساخته شده است

or wood. For example,

. به عنوان مثال،

let's say you walk into someone's home and it's beautifully decorated,

فرض کنید وارد خانه شخصی می شوید و به زیبایی تزئین شده است،

especially with some old brass decor.

به خصوص با برخی دکورهای قدیمی برنجی.

After you compliment someone, they might say this as a response.

بعد از اینکه از کسی تعریف و تمجید کردید، ممکن است این را به عنوان پاسخ بگویند.

Thank you.

متشکرم.

I think the old Indian brass decor gives this space a grounded feeling.

فکر می‌کنم دکور قدیمی برنجی هندی به این فضا حسی می‌دهد.

We have our adjective for age old than origin Indian

ما صفت خود را برای سن قدیمی از منشاء هندی

and material brass, and now our final category type,

و برنج ماده داریم و اکنون نوع،

purpose and qualifier.

هدف و رده بندی نهایی ما.

These are the adjectives that answer questions such as what type, what kind,

اینها صفت هایی هستند که به سوالاتی مانند چه نوع، چه نوع

and for what purpose. For example,

و برای چه هدفی پاسخ می دهند. به عنوان مثال،

if I'm describing a shirt as a button-down shirt that tells me what

اگر من یک پیراهن را به عنوان یک پیراهن دکمه دار توصیف کنم که به من می گوید چه

type of shirt it is, or if I describe a jewelry box,

نوع پیراهنی است، یا اگر یک جعبه جواهرات را توصیف کنم، می

we know that the purpose of that box is for storing jewelry.

دانیم که هدف آن جعبه برای نگهداری جواهرات است.

These adjectives when used always come at the end of the list.

این صفت ها در صورت استفاده همیشه در انتهای لیست قرار می گیرند.

For example,

به عنوان مثال،

let's say that you are looking for or shopping for a very specific mug.

فرض کنید که به دنبال یک لیوان خاص هستید یا برای آن خرید می کنید.

You're at the store and you're describing it to the sales associate.

شما در فروشگاه هستید و دارید آن را برای کارمند فروش توضیح می دهید.

You might say,

ممکن است بگویید،

I'm looking for a tall blue dishwasher safe travel mug.

من به دنبال یک لیوان مسافرتی آبی بلند و قابل شستشو در ماشین ظرفشویی هستم.

Here we have our appearance adjectives, tall and blue.

در اینجا ما صفت های ظاهری خود را داریم ، بلند و آبی.

Dishwasher safe describes the type and travel mug is the purpose.

گاوصندوق ماشین ظرفشویی نوع آن را توصیف می کند و لیوان مسافرتی هدف آن است.

Now that you have all of this in place,

اکنون که همه اینها را در اختیار دارید، می‌خواهم به

I want to briefly talk about exceptions and then go on to how

طور خلاصه در مورد استثناها صحبت کنم و سپس به نحوه

you can practice this so you always get it right.

انجام این کار ادامه دهم تا همیشه آن را درست انجام دهید.

There are times when English speakers will change the order.

مواقعی وجود دارد که انگلیسی زبانان ترتیب را تغییر می دهند.

Occasionally, as I mentioned earlier,

گاهی اوقات، همانطور که قبلا ذکر کردم،

it's simply a mistake or perhaps an intended choice.

این به سادگی یک اشتباه یا شاید یک انتخاب مورد نظر است.

There are also collocations.

کولوکیشن هایی نیز وجود دارد.

Collocations are groups of words English speakers used together in a particular

کولوکیشن ها گروهی از کلمات انگلیسی زبان هستند که با هم به ترتیب خاصی استفاده می شوند

order, and we always use it in that order. Otherwise,

و ما همیشه از آن به ترتیب استفاده می کنیم. وگرنه

it sounds a little bit strange to us. For example,

برای ما کمی عجیب به نظر می رسد. برای مثال،

I might walk into a room and say, that's an ugly velvet sofa.

ممکن است وارد اتاقی شوم و بگویم که مبل مخملی زشتی است.

Not a polite thing to say, but I might say it,

گفتن مودبانه نیست ، اما ممکن است بگویم،

and here I'm following the order of adjectives. Ugly describes my opinion.

و در اینجا از ترتیب صفت ها پیروی می کنم . زشت نظر من را توصیف می کند.

Velvet is the material.

مخمل ماده است.

Now let's add on big and old.

حالا بیایید بزرگ و قدیمی را اضافه کنیم.

These are fact-based age and size. Typically,

این سن و اندازه مبتنی بر واقعیت است. به طور معمول،

these would come after the opinion. However,

اینها پس از نظر می آیند . با این حال،

you may hear many English speakers say,

ممکن است بسیاری از انگلیسی زبانان را بشنوید که می گویند، کاناپه

the big old ugly velvet couch, the big old ugly table,

مخملی زشت قدیمی، میز بزرگ و زشت قدیمی،

the big old ugly truck.

کامیون بزرگ و زشت قدیمی.

This group of words is being used as an entire unit, as a collocation,

این گروه از کلمات به‌عنوان یک واحد کامل، به‌عنوان یک ترکیب استفاده می‌شوند،

and someone might decide to use it in that way because it tends to flow more

و ممکن است کسی تصمیم بگیرد که از آن به این شکل استفاده کند، زیرا تمایل دارد که

smoothly. Now,

روان‌تر جریان داشته باشد. اکنون،

if you are ever in doubt and you're not sure which order to use or is it a

اگر همیشه شک دارید و مطمئن نیستید که از کدام دستور استفاده کنید یا ترکیبی است،

collocation,

it's always best to go back to this order and follow the

همیشه بهتر است به این ترتیب برگردید و از

adjective order you've learned. Today.

ترتیب صفتی که یاد گرفته‌اید پیروی کنید. امروز. می‌خواهم

I want you to imagine you're gonna describe a chair,

تصور کنید که می‌خواهید یک صندلی را توصیف کنید،

and I want you to think about how to use these adjectives in the correct order

و می‌خواهم به این فکر کنید که چگونه از این صفت‌ها به ترتیب درست

to do that 15th century Spanish gorgeous

برای انجام آن چرم و سالن زیبای اسپانیایی قرن پانزدهم استفاده کنید

leather and lounge. Take a moment,

. یک لحظه وقت بگذارید،

review that order of adjectives, and then put your sentence together.

ترتیب صفت ها را مرور کنید و سپس جمله خود را کنار هم بگذارید.

Here's the sentence you might have.

این جمله ای است که ممکن است داشته باشید.

That's a gorgeous 15th century Spanish leather

این یک صندلی استراحت چرمی اسپانیایی قرن پانزدهمی است

lounge chair. So what's the trick to getting this right every time?

. بنابراین، چه ترفندی برای درست کردن این موضوع در هر بار وجود دارد؟

The answer to that is easy. It's practice,

پاسخ به آن آسان است. این تمرین است،

and I have two fantastic ways for you to do this.

و من دو راه فوق العاده برای شما برای انجام این کار دارم.

First over at my Speak Confident English.com website,

ابتدا در وب سایت Speak Confident English.com

I have a bonus worksheet you can download.

من یک کاربرگ جایزه دارم که می توانید آن را دانلود کنید. قرار است

It's going to give you examples similar to the ones we've had today where you'll

نمونه‌هایی مشابه نمونه‌هایی که امروز داشتیم به شما ارائه کند که در آن شما

have part of a sentence with a list of adjectives and you want to put those

بخشی از یک جمله را با فهرستی از صفت‌ها خواهید داشت و می‌خواهید آن

adjectives in the correct order based on this universal rule.

صفت‌ها را بر اساس این قانون جهانی به ترتیب درستی قرار دهید.

That worksheet is going to help solidify this knowledge.

آن کاربرگ به تقویت این دانش کمک می کند.

It's going to give you the repetitive practice.

این تمرین تکراری را به شما می دهد.

You need to remember this structure more easily.

شما باید این ساختار را راحت تر به خاطر بسپارید.

A word I love to use to talk about this is automaticity.

کلمه ای که دوست دارم برای صحبت در این مورد استفاده کنم، خودکار بودن است.

It's going to build up your automaticity in English.

قرار است خودکار بودن شما را در زبان انگلیسی ایجاد کند.

Automaticity is the ability to use language automatically without thinking about

خودکار بودن توانایی استفاده از زبان به طور خودکار بدون فکر کردن

it too much or having to stress. So again, to get that worksheet,

زیاد یا نیاز به استرس است. پس مجدداً برای دریافت آن کاربرگ، از

visit this lesson at the Speak Confident English website and download it.

این درس در وبسایت Speak Confident English دیدن کنید و آن را دانلود کنید.

Here's the second thing.

در اینجا مورد دوم است.

My expertise is in closing the gap between learning

تخصص من در بستن شکاف بین یادگیری

English and speaking English. Here's what I mean.

زبان انگلیسی و صحبت کردن به زبان انگلیسی است. منظورم اینجاست. آیا

Have you ever learned a new vocabulary word or a grammar rule like this

تا به حال یک لغت جدید یا یک قانون دستور زبان مانند این

universal order of adjectives and thought, oh my gosh, this is wonderful.

نظم جهانی از صفت ها و فکرها را یاد گرفته اید، خدای من، این فوق العاده است.

I can't wait to use it in English conversation.

من نمی توانم صبر کنم تا از آن در مکالمه انگلیسی استفاده کنم.

And then when you start to speak, it's missing.

و بعد وقتی شروع به صحبت می کنید، از بین می رود.

You can't find that word that you learned or that grammar rule. Why is that?

شما نمی توانید آن کلمه ای را که یاد گرفته اید یا آن قانون دستور زبان را پیدا کنید. چرا اینطور است؟

Most struggling,

بیشتر انگلیسی‌زبانان سخت‌گیر،

intermediate and advanced English speakers who have spent years studying

متوسط ​​و پیشرفته که سال‌ها صرف مطالعه

English make the mistake of believing they need

زبان انگلیسی کرده‌اند، این اشتباه را مرتکب می‌شوند که معتقدند به

more grammar knowledge or more vocabulary in order to speak

دانش گرامر یا واژگان بیشتری نیاز دارند تا در لحظه

confidently and fluently in the moment. As a result,

با اطمینان و روان صحبت کنند . در نتیجه،

they delay practicing speaking until that feeling of confidence

تمرین صحبت کردن را تا زمانی که آن احساس اعتماد به نفس

arrives.

برسد، به تاخیر می اندازند.

You and I both know if someone wanted to learn how to play the piano,

من و شما هر دو می دانیم که اگر کسی بخواهد نواختن پیانو را بیاموزد،

you wouldn't recommend that they just buy a few piano books and

توصیه نمی کنید که فقط چند کتاب پیانو بخرد و

watch lessons on YouTube.

در YouTube درس تماشا کند.

You might recommend those steps to support their learning.

ممکن است این مراحل را برای حمایت از یادگیری آنها توصیه کنید.

In addition to practicing the piano,

علاوه بر تمرین پیانو، در یادگیری زبان نیز

the same thing is true in learning a language.

همین امر صادق است .

If your goal is to speak the language,

اگر هدف شما صحبت کردن به زبان است،

speaking with confidence and with fluency comes from speaking practice,

صحبت کردن با اطمینان و روان از تمرین گفتاری ناشی می شود، به آن

it's called the confidence building learning cycle. You learn something new,

چرخه یادگیری اعتماد به نفس می گویند. شما چیز جدیدی یاد می گیرید،

then you take action or practice it. As you do that,

سپس اقدام می کنید یا آن را تمرین می کنید. با انجام این کار،

your ability improves. As your ability improves,

توانایی شما بهبود می یابد. همانطور که توانایی شما بهبود می یابد،

you make progress, and that progress leads to competence,

پیشرفت می کنید، و این پیشرفت منجر به شایستگی،

even motivation to keep going and the cycle repeats.

حتی انگیزه برای ادامه دادن و تکرار چرخه می شود.

So after you visit this lesson at the speakconfidentenglish.com website,

بنابراین پس از بازدید از این درس در وب سایت speakconfidentenglish.com،

after you download that worksheet and practice,

پس از دانلود آن کاربرگ و تمرین،

the next step is to practice what you've learned. In speaking,

گام بعدی تمرین آموخته هایتان است. در صحبت کردن،

find a teacher or a coach you trust and feel comfortable with.

معلم یا مربی مورد اعتماد خود را پیدا کنید و با او احساس راحتی کنید. به

Join a class or a speaking club like my Confident Women Community,

یک کلاس یا یک باشگاه سخنرانی مانند انجمن زنان با اعتماد به نفس من بپیوندید،

where we follow this confidence building learning cycle

جایی که ما این چرخه یادگیری اعتمادسازی را

inside my community. We learn, practice, speak,

در جامعه خود دنبال می کنیم. ما هر ماه در موضوعات جدید یاد می گیریم، تمرین می کنیم، صحبت می کنیم

and make progress on new topics every month.

و پیشرفت می کنیم .

If speaking English with clarity, confidence,

اگر صحبت کردن به زبان انگلیسی با وضوح، اعتماد به نفس

and fluency is a goal for you this year, then take that action step,

و روان هدفی برای شما در سال جاری است ، آن قدم را بردارید،

get speaking practice with that. If you enjoyed today's lesson,

تمرین صحبت کردن را با آن انجام دهید. اگر از درس امروز لذت بردید،

I would love to know and you can tell me in a few simple ways. Number one,

دوست دارم بدانم و می توانید به چند روش ساده به من بگویید. شماره یک،

you can give this lesson a thumbs up here on YouTube. Two,

شما می توانید این درس را در اینجا در YouTube به اشتراک بگذارید. دوم،

you can drop a comment down below. And three,

می‌توانید نظر خود را در زیر رها کنید. و سوم،

you can also subscribe to my Speak Confident English channel on YouTube so you

شما همچنین می توانید در کانال انگلیسی Speak Confident من در YouTube مشترک شوید تا

never miss one of my Confident English lessons.

هرگز یکی از درس های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید.

Thank you so much for joining me, and I look forward to seeing you next time.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.