How to Make Plans with Friends in English—Australian vs. American English

Hi, I'm Annemarie with Speak Confident English and welcome to this week's

سلام، من Annemarie هستم با Speak Confident English و به

Confident English lesson where I'm joined by Kelly. Kelly is going to chat

درس انگلیسی مطمئن این هفته که در آن کلی به من ملحق شده است خوش آمدید. کلی قرار است

with me today about making plans with friends in English and we're going to

امروز در مورد برنامه ریزی با دوستان به زبان انگلیسی با من چت کند و ما می خواهیم

compare Australian English and American English but before we get into that, for

انگلیسی استرالیایی و انگلیسی آمریکایی را با هم مقایسه کنیم، اما قبل از پرداختن به آن، برای

those of you who have not joined me for Fluency School this year or if you're

کسانی از شما که امسال برای مدرسه Fluency به من نپیوسته اید یا اگر

not in one of my courses then Kelly might be new to you but she is not new

شما در یکی از دوره های من نیستید، پس ممکن است کلی برای شما جدید باشد، اما او در

to Speak Confident English. She actually joined us back in March and Kelly works

صحبت کردن با اعتماد به نفس انگلیسی تازه کار نیست. او در واقع در ماه مارس به ما پیوست و کلی

with me in Fluency School and in the Advanced Conversation course. So Kelly

با من در مدرسه تسلط و در دوره مکالمه پیشرفته کار می کند. بنابراین،

before we start talking about how we both make plans with friends in English

قبل از اینکه کلی صحبت کنیم در مورد اینکه چگونه با دوستانمان به زبان انگلیسی برنامه ریزی می کنیم

and compare your Australian English and my American English will you give us a

و انگلیسی استرالیایی شما و انگلیسی آمریکایی من را با هم مقایسه می کنیم، به ما یک

quick overview of who you are. Absolutely, yeah. Well I'm, um, as well as

نمای کلی از شخصیت خود ارائه می دهید. قطعا، بله. خوب من هستم، اوم، و

being a language teacher I'm a passionate language learner, so I spent a

همچنین معلم زبان هستم، من یک زبان آموز پرشور هستم، بنابراین مدت

long time learning Chinese and I'm learning Italian at the moment. And I

زیادی را صرف یادگیری زبان چینی کردم و در حال حاضر در حال یادگیری ایتالیایی هستم. و من

lived in China for a long time where I taught English and lived there

برای مدت طولانی در چین زندگی کردم و در آنجا انگلیسی تدریس کردم و

about nine years altogether. So I live back in Australia now and I've been

در مجموع حدود نه سال در آنجا زندگی کردم. بنابراین من اکنون در استرالیا زندگی می‌کنم و

teaching in the university, teaching English there and I'm so happy to be

در دانشگاه تدریس می‌کنم و در آنجا انگلیسی تدریس می‌کنم و بسیار خوشحالم که

part of Speak Confident English. I've met so many lovely students so far I

بخشی از Speak Confident English هستم. من تا کنون دانش‌آموزان دوست‌داشتنی زیادی را ملاقات کرده‌ام و

look forward to meeting many more. Absolutely, well it's been super fun to

مشتاقانه منتظر دیدار با بسیاری دیگر هستم. مطمئناً، حضور شما بسیار سرگرم کننده

have you and I love that our students get to experience these two sides of

بود و من عاشق این هستم که دانش آموزان ما این دو جنبه از زبان انگلیسی را تجربه کنند

English, so today we thought it would be fun to share with our Confident English

، بنابراین امروز فکر کردیم جالب است که با انجمن انگلیسی مطمئن خود

Community some of the differences between Australian and American English.

برخی از تفاوت های بین انگلیسی استرالیایی و آمریکایی را به اشتراک بگذاریم.

So we're going to focus on three things today: we're going to talk about the

بنابراین ما امروز روی سه چیز تمرکز خواهیم کرد: در مورد

language that Kelly and I use for making plans and then what we say when we want

زبانی که من و کلی برای برنامه ریزی استفاده می کنیم صحبت می کنیم و سپس وقتی می خواهیم

to agree to a plan, when something sounds good to us, or what we say when we're too

با یک برنامه موافقت کنیم، وقتی چیزی به نظرمان خوب می رسد چه می گوییم. یا وقتی

tired or too busy or we just can't do something. So those are our three focus

خیلی خسته یا سرمان شلوغ است یا نمی توانیم کاری را انجام دهیم چه می گوییم . بنابراین این سه حوزه تمرکز ما

areas—if you enjoy this lesson, if you find this one helpful and you like this

هستند - اگر از این درس لذت می‌برید، اگر این درس را مفید می‌دانید و این

kind of interaction with Kelly and I and you want to see more lessons about

نوع تعامل با من و کلی را دوست دارید و می‌خواهید درس‌های بیشتری درباره

Australian versus American English, be sure to let me know. The best way that

انگلیسی استرالیایی در مقابل انگلیسی آمریکایی ببینید، حتما به من اطلاع دهید. . بهترین روشی که

you can do that is to give this a thumbs up on YouTube, share it on Facebook or

می توانید انجام دهید این است که به این موضوع در یوتیوب اشاره کنید، آن را در فیس بوک به اشتراک بگذارید یا

comment at the end of the lesson below the video. Those are three perfect ways

در پایان درس زیر ویدیو نظر دهید. اینها سه راه عالی هستند

to let me know that you enjoyed this lesson and found it useful. So Kelly

تا به من اطلاع دهید که از این درس لذت بردید و آن را مفید دیدید. پس کلی

let's dive in and let's talk about what we both say if we're going to try to

بیایید در مورد آنچه هر دو می گوییم صحبت کنیم اگر قرار

make some plans with friends for the weekend or maybe next month, so my first

است با دوستان برای آخر هفته یا شاید ماه آینده برنامه ریزی کنیم، بنابراین اولین

question is for you how do you prefer to do it do you use text email phone calls

سوال من از شما این است که چگونه ترجیح می دهید این کار را انجام دهید. از تماس های تلفنی از طریق ایمیل متنی استفاده کنید شما

what do you do I am a texter yeah I'm notorious for texting but also

چه کار می کنید من یک پیام رسان هستم بله من به پیامک بدنام هستم،

now I use voice messages so Whatsapp and things like that because I feel like

اما اکنون از پیام های صوتی استفاده می کنم، بنابراین واتساپ و مواردی از این قبیل چون احساس می کنم

with voice messages I can say everything that I want to say I can have

با پیام های صوتی می توانم هر چیزی را که می خواهم بگویم را بگویم.

my you know my tone is clear I sound friendly there's no misunderstanding and

می‌توانم بگویم که لحن من واضح است، من دوستانه به نظر می‌رسم، سوء تفاهم وجود ندارد و

people can listen to it whenever they're free rather than calling them I feel

مردم می‌توانند هر وقت آزادند به آن گوش دهند، نه اینکه با آنها تماس بگیرند.

like I call someone they might be busy I might be interrupting them yeah what

about you do you normally call or text? Yeah I am definitely a texter I haven't

شما معمولا تماس می گیرید یا پیام می دهید؟ بله، من قطعا یک پیام رسان هستم که هنوز

gotten on the Whatsapp train yet... I'm not... I know it exists I know people love

سوار قطار واتساپ نشده ام... نیستم... می دانم وجود دارد، می دانم که مردم

it I just haven't done it I've never done a voice message or voice whatever

آن را دوست دارند، فقط این کار را انجام نداده ام، هرگز پیام صوتی نداده ام. یا

you call it but that's me everyday yeah I don't do I text all the time and I

هرچی صداش میکنی صداش کن

actually don't love phone calls so I don't call people very often only if I

have to so so if you're texting or doing a whatsapp voice message what do you say

اما این منم ارسال پیامک یا انجام یک پیام صوتی واتساپ

when you want to make friends or with make plans with a friend? So normally this is

وقتی می خواهید دوست شوید یا با یک دوست برنامه ریزی کنید چه می گویید؟ بنابراین

usually the case for me I'll say something like it's been ages because

معمولاً این مورد معمولاً برای من صادق است، من چیزی می گویم شبیه به سن گذشته، زیرا

you know I'm usually so busy that I don't see people so it's been ages I'd

می دانید که من معمولاً آنقدر سرم شلوغ است که مردم را نمی بینم، بنابراین سن و سالی است که

love to catch up are you free this week anytime this week or this weekend okay

دوست دارم به آن پی ببرم آیا این هفته آزاد هستید در هر زمان این هفته یا این آخر هفته خوب است،

so I heard you use the phrasal verb catch up I'd love to catch up which I

بنابراین شنیدم که شما از فعل عبارتی catch up استفاده می کنید من دوست دارم به عقب برگردم که من

would use as well what does that mean so catch up really does mean you want to

هم از آن استفاده می کنم به چه معنی است، بنابراین واقعاً به این معنی است که شما می خواهید

hang out with someone which is another phrasal verb but that you want to spend

با کسی که دیگری است معاشرت کنید. فعل عبارتی اما اینکه می‌خواهید

time with someone and in fact I don't know if you say this in America as well but

با کسی وقت بگذرانید و در واقع نمی‌دانم در آمریکا هم این را می‌گویید یا نه، اما

let me say a catch up—we are overdue for a catch up

اجازه دهید بگویم یک عقب‌نشینی - ما هم برای رسیدن به عقب مانده‌ایم

as well. Do you say that? Maybe I'm not sure, it's not something I would say but

. اینو میگی؟ شاید مطمئن نباشم، چیزی نیست که بگویم اما

perhaps (it might be one of the Aussie ones). No I don't know that I've heard it but

شاید (ممکن است یکی از استرالیایی ها باشد). نه من نمی دانم که آن را شنیده ام، اما

it doesn't sound that strange to me. If someone said it I would definitely

برای من عجیب به نظر نمی رسد. اگر کسی آن را می گفت، من قطعاً

understand what they meant but that's interesting it's I think if I were

منظور آنها را می فهمیدم، اما این جالب است، فکر می کنم اگر به

texting someone the first thing I would say is I would kind of test the waters

کسی پیام می دادم اولین چیزی که می گفتم این است که آب را

as we would say and I would just check in to see if they're actually free so

همانطور که می گوییم آزمایش می کنم و فقط بررسی می کنم تا ببینم آیا آنها در واقع رایگان هستند، بنابراین

I'd probably say something like: "Hey what are you up to this weekend?" just to find

احتمالاً چیزی شبیه به این می‌گویم: "هی آخر هفته چه کاره ای؟" فقط برای

out if they've already got plans or not before I even suggest the idea that we

اینکه بفهمم آیا آنها قبلاً برنامه‌هایی داشته‌اند یا نه، قبل از اینکه حتی این ایده را پیشنهاد کنم که

should do something I don't know do you do you use anything like that? Yeah I

باید کاری انجام دهیم که نمی‌دانم آیا شما از چنین چیزی استفاده می‌کنید؟ بله،

think so I like the way you explain "test the waters" because you really want

فکر می‌کنم از نحوه توضیح شما برای "آزمایش آب‌ها" خوشم می‌آید، زیرا واقعاً

to see where where do we stand for this weekend but sometimes when I receive a

می‌خواهید ببینید این آخر هفته کجا ایستاده‌ایم، اما گاهی اوقات وقتی چنین پیامی دریافت

message like that I'm not sure if the person is just seeing what my plans are

می‌کنم مطمئن نیستم که آیا آن شخص فقط دارد چه چیزی را می‌بیند. برنامه‌های من

just or if they actually then want to make a plan with me so sometimes I'm

فقط هستند یا اگر واقعاً می‌خواهند با من برنامه‌ای بسازند، بنابراین گاهی اوقات

confused if I get a text like... if you send me a text like that... does she want to catch up or does she

اگر پیامی به من می‌رسد گیج می‌شوم، اگر چنین پیامکی برای من بفرستید... آیا او می‌خواهد به من برسد یا می‌کند. او

just want me to tell her all the things I'm doing? So let's say that someone

فقط می خواهد همه کارهایی را که انجام می دهم به او بگویم ؟ بنابراین بیایید بگوییم که شخصی

responds and you've asked them to catch up or they say oh I'm totally free this

پاسخ می دهد و شما از او خواسته اید که به نتیجه برسد یا آنها می گویند اوه من این آخر هفته کاملاً آزاد هستم

weekend what would be your next step, what would you say? I'm not very good at

قدم بعدی شما چیست، چه می گویید؟ من در

making decisions about what to do with them so I would put the ball in their

تصمیم گیری در مورد اینکه با آنها چه کنم خوب نیستم، بنابراین توپ را در زمین آنها

court and say okay great what what do you want to do? What should we do? Should we

می گذارم و می گویم خوب عالی می خواهید چه کار کنید؟ چه کار باید بکنیم؟

do dinner or what are you up for? Yeah what are you up for interesting okay and

شام بخوریم یا برای چی؟ آره برای چی جالب هستی خوب و

I heard you say I put the ball in their court, so that's a great idiom what does

شنیدم که گفتی من توپ را در زمین آنها گذاشتم ، پس این یک اصطلاح عالی است

that mean? Yeah so just like in the game of tennis when someone has the ball they

یعنی چه؟ بله، درست مثل بازی تنیس وقتی کسی توپ را در اختیار دارد، آنها

have a control, so because I'm terrible at making decisions about plans I will

کنترل دارند، بنابراین چون من در تصمیم گیری در مورد برنامه ها وحشتناک هستم،

give them the control and put the ball in their court, so they can decide what

کنترل را به او می دهم و توپ را در زمین خود می گذارم، بنابراین آنها می توانند تصمیم بگیرند که ما چه چیزی را انجام

we will do and tell me. What about you, are you good at suggesting what you would like to do?

دهیم. انجام خواهد داد و به من خواهد گفت. در مورد شما چطور، آیا در پیشنهاد کاری که دوست دارید انجام دهید خوب هستید؟

No I'm I'm kind of the same, I'm a little bit indecisive so I'll say

نه من هم همینطور هستم، کمی بلاتکلیف هستم، بنابراین یک چیز مبهم می گویم،

something vague like let's get, let's get coffee or let's do dinner this weekend

مثلاً بیا بگیریم، قهوه بخوریم یا این آخر هفته شام ​​بخوریم

if you're free or it might be something really vague like well let's make some

اگر آزاد هستید یا ممکن است واقعاً چیزی باشد. مبهم مثل خوب، بیایید برنامه‌هایی بسازیم

plans and then it's kind of pushing it back on them which isn't fair but I push

و سپس به نوعی عقب انداختن آن‌ها است که منصفانه نیست، اما من

it back on them to like get some ideas of what we can do or organize something

آن را به آنها فشار می‌دهم تا دوست داشته باشند ایده‌هایی در مورد اینکه چه کاری می‌توانیم انجام دهیم یا کاری را سازماندهی کنیم،

so... so let's say that you've got a plan made you're both excited about getting

بنابراین... پس بیایید بگوییم که شما برنامه ای دارید که باعث شده هر دوی شما برای دور هم شدن هیجان

together, you're ready to catch up, you're both free for the weekend, maybe both

زده باشید، آماده هستید که به نتیجه برسید، هر دو برای آخر هفته آزاد هستید، شاید هر

have Saturday afternoon free and you want to say yes let's do this—what would

دو شنبه بعدازظهر رایگان باشند و می خواهید بگویید بله بیایید این کار را انجام دهیم -

you say? How do you agree to a plan? Sounds good that's my go-to. Sounds good.

می گویید؟ چگونه با یک طرح موافقت می کنید؟ به نظر خوب می رسد که این مورد من است. به نظر خوب می رسد.

Sounds good. Great, let's do it. If something is usually if there's

به نظر خوب می رسد. عالیه بیا انجامش بدیم اگر چیزی معمولاً وجود دارد، اگر چیزی وجود دارد

something that's a little unusual or different maybe we've made plans that we

که کمی غیرعادی یا متفاوت است، شاید ما برنامه‌هایی را طراحی کرده‌ایم

wouldn't normally do I would say "I'm game." Do you have that expression?

که معمولاً انجام نمی‌دهیم، می‌گویم "من بازی هستم." آیا شما آن بیان را دارید؟

Yeah yeah if for me to say that it would have to be something quite strange like

بله، بله، اگر بخواهم بگویم که باید چیزی کاملاً عجیب باشد مانند

sky-diving or something, something really out there. Probably most plans to me are yeah fine

غواصی در آسمان یا چیزی، چیزی واقعاً آنجا. احتمالاً اکثر برنامه‌ها برای من آره خوب هستند،

like any I'm willing to try any kind of food or go anywhere but yeah I'm game or

مانند هر برنامه‌ای که حاضرم هر نوع غذایی را امتحان کنم یا هر جایی بروم، اما بله، من اهل بازی هستم یا

I'm up for that. Yeah I'm probably more likely say "I'm

برای آن آماده هستم. بله، من به احتمال زیاد بگویم "

up for that, I'm into that." Yeah that's funny because I was just thinking as you

من برای آن آماده هستم، من به آن علاقه دارم." بله این خنده دار است زیرا من فقط

were talking about the two other things I would say in English that sound total

در مورد دو چیز دیگر که به انگلیسی می گویم صحبت می کنید فکر می کردم که کاملاً

like total opposites but they mean the same—I'm up for that

شبیه به مخالفان کامل به نظر می رسند اما معنی آنها یکسان است - من طرفدار آن هستم

or yeah I'm down. So we're using total opposite words but they both mean yes,

یا بله من ضعیف هستم. بنابراین ما از کلمات کاملا متضاد استفاده می کنیم، اما هر دوی آنها به معنای بله هستند،

that sounds good. Yes I would like to do that. Yes let's plan for it. So I'm up for

این خوب به نظر می رسد. بله من دوست دارم این کار را انجام دهم. بله بیایید برای آن برنامه ریزی کنیم. بنابراین من برای

that, I'm down, I'm game or sounds good.. I'm down, in fact, in Australia we

آن آماده هستم، من پایین هستم، من بازی هستم یا به نظر می رسد خوب است.. من ضعیف هستم، در واقع، در استرالیا ما

don't use that so much yeah it sounds quite American and I probably wouldn't

آنقدر از آن استفاده نمی کنیم، بله کاملا آمریکایی به نظر می رسد و من احتمالا این کار را نمی کنم.

usually say that yeah I would more likely say I'm up for that. If someone

معمولاً نمی گویند که بله، من به احتمال زیاد می گویم که برای این کار آماده هستم. اگر کسی

said I'm down I would get it but I think they're very young or they're American... my age

بگوید من ضعیف هستم، متوجه می‌شوم، اما فکر می‌کنم خیلی جوان هستند یا آمریکایی هستند... گروه سنی من

group, we probably wouldn't say it that way.

، احتمالاً اینطور نمی‌گوییم.

Right, okay, there's one more that just came to mind and I don't know if you

درست است، خوب، یک مورد دیگر به ذهنم آمد و نمی‌دانم شما

use the same (we use a lot of different prepositions)— I'm in. Especially if I, if

از همان استفاده می‌کنید (ما از حروف اضافه مختلف استفاده می‌کنیم ) - من وارد هستم. به خصوص اگر من، اگر

I'm organizing something with a lot of people or my

چیزی را با افراد زیادی یا

friend is organizing a big dinner and there's a lot of people in the text

دوست من در حال برگزاری یک شام بزرگ است و افراد زیادی در پیامک هستند

message or a lot of people on the email list, if I want to join, if I want to be

یا افراد زیادی در لیست ایمیل هستند ، اگر بخواهم بپیوندم، اگر می خواهم

available for that event then I would say: Yeah, I'm in. Do you have that? Yeah and

برای آن رویداد در دسترس باشم، می گویم : آره من واردم. تو اینو داری؟ بله و

I would say also: count me in. Yeah definitely we would use the same. Alright

من هم می‌گفتم: من را حساب کنید. بسیار خوب

so, so far I think we have a lot of overlap which is surprising to me

، تا اینجا من فکر می کنم که ما همپوشانی های زیادی داریم که در واقع برای من تعجب آور است

actually. What about if you're too tired, too busy, or you have something else

. اگر خیلی خسته، خیلی شلوغ، یا برنامه دیگری

scheduled during that time? What would you say? Yeah this is where I think we've

در این مدت برنامه ریزی داشته باشید، چطور؟ تو چی میگفتی؟ بله، اینجا جایی است که فکر می کنم ما

got a few Australian sayings that maybe you don't have. Like we would say oh I'm

چند جمله استرالیایی داریم که شاید شما آنها را ندارید. مثل اینکه می گوییم اوه من

flat chat which means I'm flat out I'm busy.

فلت چت هستم که به این معنی است که من کاملاً سرم شلوغ است.

Do you say flat out and or flat chat... no what did you say? I'm flat chat? I'm flat out, I'm too

میگی فلت و یا فلت چت... نه چی گفتی؟ من صاف چت هستم؟ سرم شلوغه، سرم خیلی

busy... I'm very busy. Do you also say I'm flat out or is that

شلوغه... خیلی سرم شلوغه. آیا شما هم می گویید من یکم است یا آن

also an Australian one? Uh I think that's probably more Australian if I heard I'm

هم استرالیایی است؟ اوه، فکر می‌کنم اگر می‌شنیدم که بی‌تفاوت هستم، احتمالاً استرالیایی‌تر است

flat out I would understand it but if I heard I'm flat chat, I would have no idea

، آن را می‌فهمم، اما اگر می‌شنیدم که چت مسطح هستم، نمی‌دانم

what that meant, so I'm glad you told me. Um, I would say I'm totally worn out if I'm tired, I'm worn

معنی آن چیست، بنابراین خوشحالم که به من گفتید. اوم، اگر خسته باشم می گویم کاملا فرسوده شده ام، فرسوده شده ام

out or what else? I'm exhausted, I guess it's kind of boring, it's not

یا چه چیز دیگری؟ من خسته هستم، حدس می‌زنم این یک جور کسل‌کننده است، این

a slang word or anything but yeah I'm worn out or I'm wrecked.

یک کلمه عامیانه یا چیز دیگری نیست، اما بله، فرسوده هستم یا خراب شده‌ام.

I'm totally wrecked so if I said I'm totally wrecked this weekend it would be

من کاملاً ویران شده ام، بنابراین اگر بگویم که این آخر هفته کاملاً ویران شده ام، می شود

1. I'm probably have too much work to do 2. I have too many plans there's no way

1. احتمالاً کار زیادی برای انجام دادن دارم. 2. من برنامه های زیادی دارم و به هیچ وجه

I could meet them and 3. I'm maybe a little bit tired as well—I'm wrecked. What about

نمی توانم آنها را ملاقات کنم و 3. من. من شاید کمی هم خسته هستم - من خراب شده ام.

you? Anything else other than I'm flat chat? Flat chat really does mean that means you're

تو چطور؟ چیز دیگری غیر از من فلت چت؟ Flat chat واقعاً به این معنی است که شما

really busy, so if you say I'm flat chat or this weekend is chokers. This is

واقعاً سرتان شلوغ است، بنابراین اگر بگویید من فلت چت هستم یا این آخر هفته بسیار خفه کننده است. این

chokers which means it's really full, something really full, you've filled it all up.

chokers است که به این معنی است که واقعاً پر است، چیزی واقعاً پر است، شما همه آن را پر کرده اید.

We definitely don't have that in American English. So again we could say

ما قطعاً آن را در انگلیسی آمریکایی نداریم. بنابراین باز هم می توانیم بگوییم

this weekend is wrecked. Oh, wrecked means it's full? It could. It could just mean a lot

این آخر هفته خراب است. اوه، خراب شده یعنی پر است؟ آن می تواند. این فقط می تواند به این معنی باشد که بسیاری

of things like this weekend is just impossible possible for me, for whatever reason

از چیزها مانند این آخر هفته برای من غیرممکن است، به هر دلیلی

either I've got too many things... I'm trying to think maybe, more formally, I

چیزهای زیادی دارم... سعی می کنم به این فکر کنم که شاید، رسمی تر،

guess if I were talking to a colleague I might say: my plate is full. That's really not

حدس می زنم اگر داشتم با او صحبت می کردم یکی از همکاران ممکن است بگویم: بشقاب من پر است. این

quite something I would use with friends really. Oh, wouldn't you? Oh gosh I would say

واقعاً چیزی نیست که من با دوستان استفاده کنم. اوه، نه؟ اوه خدای من

with friends I'd say I've got a lot on my plate at the moment.

با دوستان می گویم که در حال حاضر چیزهای زیادی در ظرف خود دارم .

So can we do it next weekend? Yeah I've got too much going on, that's what I

پس آیا می توانیم آخر هفته آینده این کار را انجام دهیم؟ آره، من خیلی درگیر هستم، این چیزی است

would probably say. So okay so those are if you're too busy, you're tired, what if

که احتمالاً می گویم. پس خوب است، پس اگر خیلی سرتان شلوغ است، خسته هستید،

you just don't want to or you have something else planned, what would you

اگر نمی خواهید یا برنامه دیگری دارید، چه می

say? I would pretend that I was busy. What would you say? I would probably say something really

گویید؟ وانمود می کردم که سرم شلوغ است. تو چی میگفتی؟ احتمالاً می توانم بگویم یک چیز واقعاً

general like this weekend just doesn't work for me, let's try for another week.

کلی مانند این آخر هفته فقط برای من کار نمی کند، بیایید یک هفته دیگر تلاش کنیم.

And then there's not a real commitment there, it's just yeah as you said

و بعد تعهد واقعی وجود ندارد، همان طور که شما گفتید

pretending that I'm too busy. Yeah there's also, there's a phrase I really

وانمود می کنم که من خیلی سرم شلوغ است، بله. بله ، یک عبارت وجود دارد که من واقعاً

like: things are up in the air at the moment, which you know really means that

دوست دارم: همه چیز در حال حاضر در هوا است ، که می دانید واقعاً به این معنی است که

my plans are not really confirmed. You know there might be something going on

برنامه های من واقعاً تأیید نشده اند. می‌دانی ممکن است اتفاقی در حال رخ دادن باشد،

but I'm not sure, so you know oh you know things are a little bit up in the air

اما من مطمئن نیستم، پس می‌دانی اوه می‌دانی همه چیز

for this weekend, so can I get back to you? We can talk about it later.

برای این آخر هفته کمی در هوا است، پس می‌توانم به شما بازگردم ؟ بعداً می توانیم در مورد آن صحبت کنیم.

Absolutely we have we have the same for sure. So Kelly now that we've got: 1. how you

قطعاً ما داریم، مطمئناً همین را داریم . پس کلی حالا که داریم: 1.

and I both make plans with friends, 2. what we say when we want to agree or 3. what we

من و تو چطور با دوستان برنامه ریزی می کنیم، 2. وقتی می خواهیم به توافق برسیم چه می گوییم یا 3.

say when we want to tell someone were too tired, too busy, we're wrecked, we

وقتی می خواهیم به کسی بگوییم خیلی خسته است، خیلی شلوغ است، چه می گوییم، ما خراب شدیم،

can't make plans... I want to highlight four more things that you and I

نمی‌توانیم برنامه‌ریزی کنیم... می‌خواهم قبل از اتمام درس امروز، چهار چیز دیگر را که من و شما

discovered were big differences between Australian and American English before

متوجه شدیم تفاوت‌های بزرگی بین انگلیسی استرالیایی و آمریکایی

we finish today's lesson. So let's highlight those four examples. The first

است، برجسته کنم. پس بیایید آن چهار مثال را برجسته کنیم. اولین

one deals with organising or making plans and getting it fixed so what would

مورد به سازماندهی یا برنامه ریزی و رفع آن می پردازد، پس چه

you say? What was the example you had in Australian English? Yeah I would say

می گویید؟ مثالی که در انگلیسی استرالیایی داشتید چه بود؟ بله، چیزی شبیه این می گویم

something like: it's in the diary. So you know, we've made the time, I've written it

: در دفتر خاطرات است. پس می دانید، ما وقت گذاشتیم، آن را

in my diary. I was surprised when I said that to you, you said that wasn't what

در دفتر خاطراتم نوشتم. وقتی این را به تو گفتم تعجب کردم ، گفتی این چیزی نیست

you would say. I probably started laughing because for us, in American

که می گویی. احتمالاً شروع کردم به خندیدن، زیرا برای ما، در آمریکایی

a diary is where you write all your secret notes like when you were a teenager and

دفترچه خاطرات جایی است که شما تمام یادداشت های مخفیانه خود را می نویسید، مانند زمانی که نوجوان

you've got your special journal and you write your thought, your love you know who you have a

بودید و دفترچه ویژه خود را دارید و فکر خود را می نویسید، عشق خود را می دانید که به چه کسی علاقه دارید.

crush on... so a diary from me is secret, it's all my secret ideas and thoughts but... I

... پس یک دفتر خاطرات از من مخفی است، همه ایده ها و افکار مخفی من است اما...

promise that's not what I'm writing it in. It's not... But we would say something like: I've

قول می دهم این چیزی نیست که آن را در آن می نویسم.

got it down. So if it's confirmed, if it's in my calendar, on my calendar I'd say

از کار افتاد. بنابراین اگر تأیید شود، اگر در تقویم من باشد، در تقویم من باشد، می‌توانم بگویم

I've got it down or it's it's on my calendar. It's noted down or something

که آن را دریافت کرده‌ام یا در تقویم من است. یادداشت شده است یا چیزی

like that, so that's what we would say as opposed to I'm writing... if I was writing

شبیه به آن، بنابراین این چیزی است که ما می گوییم بر خلاف اینکه من می نویسم... اگر آن را

it my diary I'd be like: Dear diary, I'm so excited that I have plans with Kelly this week. It's very

می نوشتم دفتر خاطراتم چنین می گفتم: دفتر خاطرات عزیز، من آنقدر هیجان زده هستم که برنامه هایی با آن دارم. کلی این هفته خیلی

very different. So another one that we noticed was if you were going to make plans with

خیلی متفاوته بنابراین یکی دیگر از مواردی که ما متوجه شدیم این بود که اگر قرار بود

someone at a specific time of day you have an abbreviation in Australian

در زمان خاصی از روز با کسی برنامه ریزی کنید، مخفف انگلیسی استرالیایی دارید

English that I'd never heard before. We do and we use it a lot. So instead of

که قبلاً هرگز نشنیده بودم. ما انجام می دهیم و از آن بسیار استفاده می کنیم. بنابراین به جای

afternoon we say "arvo." So we would say, for example, for this afternoon we're

بعد از ظهر می گوییم "arvo". بنابراین می‌گوییم، برای مثال، برای امروز بعدازظهر ما

too lazy to say this afternoon, we say 'z'arvo. Z'arvo? So there's a /z/,

خیلی تنبلیم که بگوییم امروز بعدازظهر، می‌گوییم «z'arvo». زاروو؟ بنابراین یک /z/ وجود دارد،

you cut off the /th/ in 'this.' So z'arvo? Yeah, z'arvo.

شما /th/ را در 'this' قطع می کنید. پس زاروو؟ آره زاروو

Wow. We run it together. If I were in Australia I would have no

وای. با هم اجراش میکنیم اگر من در استرالیا بودم، نمی

idea what that meant. We don't shorten this afternoon at all...

دانستم این به چه معناست. امروز بعدازظهر را اصلا کوتاه نمی کنیم...

But it's so long... Maybe another English person can check me out on that

اما خیلی طولانی است... شاید یک انگلیسی دیگر بتواند مرا در این مورد بررسی کند

but I don't think we have anything. So you would text the whole word 'afternoon?'

اما فکر نمی کنم چیزی داشته باشیم. پس کل کلمه "بعد از ظهر" را پیامک می کنید؟

Would you write the whole word out in the text message? It's so long. You know

آیا می خواهید کل کلمه را در پیامک بنویسید؟ خیلی طولانیه می دانید

maybe in a text, if I wanted it to be really short, I would say "are you free in

شاید در یک متن، اگر می خواستم واقعاً کوتاه باشد، می گفتم "آیا در

the p.m.?" but that would be rare for me. I don't think that... yeah I've

بعد از ظهر آزاد هستید؟" اما برای من نادر است. من فکر نمی کنم که ... بله من

seen it, maybe once or twice I've used it but it's not common for me. I would just say

آن را دیده ام، شاید یکی دو بار از آن استفاده کرده باشم اما برای من رایج نیست. من فقط می گویم

"are you free in the afternoon?" Yeah it's funny though I even with my closest

"آیا بعد از ظهر آزاد هستید؟" بله خنده دار است اگرچه من حتی با نزدیکترین

friends, my sister, my husband I would still write afternoon. I won't... there's... I

دوستانم، خواهرم، شوهرم، هنوز بعدازظهر می نوشتم. من نمی خواهم ... وجود دارد ... من

don't have a real... I can't think of a shortened phrase so if

یک عبارت واقعی ندارم ... نمی توانم یک عبارت کوتاه شده را به ذهنم برسانم ، بنابراین اگر

someone's watching this and you're an American I would love to know if you've

کسی این را تماشا می کند و شما آمریکایی هستید ، خوشحال می شوم بدانم آیا این کار را انجام داده اید.

got something similar to 'arvo.' You can share it in the chat below. I'd love to know what it is. So

چیزی شبیه به "arvo" دریافت کرد. می توانید آن را در چت زیر به اشتراک بگذارید . من دوست دارم بدانم چیست. بنابراین

another fun one that you and I found was different was asking someone to reach

یکی دیگر از سرگرم کننده هایی که من و شما متوجه شدیم متفاوت است این بود که از کسی بخواهیم

you by telephone. What would you say? Yeah we have a lovely

از طریق تلفن با شما تماس بگیرد. تو چی میگفتی؟ بله، ما یک عبارت دوست داشتنی داریم

phrase: give us a bell. Give us a bell or give me either way give us... give

: یک زنگ به ما بده. به

us a bell or give me a bell, which means call me. And for some reason we say us

ما یک زنگ بده یا به من بده. و به دلایلی ما می گوییم با

even though I am a single person. So interesting. Yeah, American English

وجود اینکه من یک فرد مجرد هستم. بسیار جالب. بله، انگلیسی آمریکایی

we would say give me a ring or give me a call. And most of the time, if it's just

ما می گوییم به من زنگ بده یا به من زنگ بزن . و اکثرا اگه فقط

for me, I would say give me a ring. I would only use 'us' if some other family

واسه من باشه میگم یه حلقه بهم بده. من فقط اگر خانواده

or couple were making plans with me and my husband or with me and someone else

یا زوج دیگری با من و شوهرم یا با من و شخص دیگری برنامه‌ریزی می‌کردند از «ما» استفاده

and then I would say give us a give us a ring this weekend but only if it's

می‌کردم و بعد می‌گفتم این آخر هفته به ما حلقه بدهید، اما فقط در صورتی

inclusive with my my whole family but if it's just me it's definitely give me a

که شامل کل من باشد. خانواده، اما اگر فقط من باشم، قطعا به من یک

ring. I think we have a habit in Australia of using us when it's just

حلقه می دهد. من فکر می کنم ما عادت داریم در استرالیا از ما استفاده کنیم، در حالی که فقط

yourself. Even if somebody had something that we wanted we might say: give us that

خودتان هستید. حتی اگر کسی چیزی داشته باشد که ما می‌خواهیم، ​​ممکن است بگوییم: آن را به ما بده

(which is rude) It's kind of really... yeah with family

(که بی‌ادب است ) واقعاً... بله در مورد

members: give us that. I don't know why we do that. It's super interesting.

اعضای خانواده: آن را به ما بده. نمی دانم چرا این کار را می کنیم. فوق العاده جالب است

Very strange. I'll look it up after this. If I heard that, I would try to

خیلی عجیب. من بعد از این به آن نگاه خواهم کرد. اگر این را می شنیدم، سعی می کردم

figure out... to who? Which person because it is plural. I would have

بفهمم... به چه کسی؟ کدام شخص چون جمع است. من

no idea. That's fascinating. So the last one for today, for this

هیچ ایده ای ندارم. این جذاب است. بنابراین آخرین مورد برای امروز، برای این

lesson, is making plans specifically to have a drink, a specific kind of drink. So

درس، برنامه ریزی خاص برای نوشیدن یک نوشیدنی، یک نوع خاص از نوشیدنی است. پس

what would you say? So if I wanted somebody, for example, to come over maybe

چه می گویید؟ بنابراین اگر می خواستم مثلاً یکی بیاید

and have a cup of tea, we would say: hey you want to come around for a cuppa?

و یک فنجان چای بخورد، می گفتیم: هی می خواهی بیایی برای یک فنجان؟

A cuppa. So that's short for a cup of tea? Tea

یک فنجان پس این برای یک فنجان چای کوتاه است؟ چای

always. It doesn't mean coffee but when you get to my house, if you want coffee

همیشه این به معنای قهوه نیست، اما وقتی به خانه من می‌رسی، اگر قهوه می‌خواهی،

you can have coffee. I won't force you to have only tea but it really refers to

می‌توانی قهوه بخوری. من شما را مجبور نمی کنم فقط چای بخورید، بلکه واقعاً به

cup of tea... a cuppa. Okay so would you say that tea is more

فنجان چای اشاره دارد ... یک فنجان. خوب پس آیا می‌گویید که چای

common in Australian culture? Are people more likely to drink tea than coffee? I

در فرهنگ استرالیایی رایج‌تر است؟ آیا مردم بیشتر از قهوه چای می نوشند؟

think historically tea was more common but now coffee has far overtaken

فکر می‌کنم از لحاظ تاریخی چای رایج‌تر بوده است، اما اکنون قهوه

anything, especially in Melbourne. Yeah. So you... but you would still say cuppa as in

به‌ویژه در ملبورن از همه چیز پیشی گرفته است. آره پس شما... اما هنوز هم مثل

a cup of tea and then once they came over you could switch it to coffee. Yeah

یک فنجان چای فنجان می گویید و بعد از آن که آمدند، می توانید آن را به قهوه تغییر دهید. بله،

it's just kind of a very quaint Australian thing to say like: "pop over for a cuppa."

این یک جمله بسیار عجیب استرالیایی است که بگوییم: "برای یک فنجان پاپ بزن."

Pop over. So we don't have pop over in American English... well, I mean people use it but it's not, I

بالا برید. بنابراین ما در انگلیسی آمریکایی پاپ اور نداریم... خب، منظورم این است که مردم از آن استفاده می کنند اما اینطور نیست،

don't think it's typical American English to say pop over. If I hear that

فکر نمی کنم گفتن پاپ اوور انگلیسی معمولی آمریکایی باشد. اگر بشنوم که

I assume that they're using British or Australian English, it's really

فرض کنم آنها از انگلیسی بریتانیایی یا استرالیایی استفاده می‌کنند ، این

the American English to say pop over. We would say: come on over. Come on over

واقعاً انگلیسی آمریکایی است که بگوییم pop over. می گفتیم: بیا جلو. بیا

for a cup of coffee and for us it's always... like it's sort of... for you always

برای یک فنجان قهوه و برای ما همیشه ... مثل این است ... برای شما همیشه

a cup of tea and then you can switch to coffee if you want, we always assume it's

یک فنجان چای و سپس اگر می خواهید می توانید قهوه را تغییر دهید ، ما همیشه فرض می کنیم که این

a cup of coffee and we don't have an abbreviation for it. Some people might

یک فنجان قهوه است و ما مخفف آن را نداریم. برخی از مردم ممکن است

say some like come over for a cup but in it insinuates coffee but most the time:

بگویند برخی دوست دارند برای یک فنجان بیایند، اما در آن به قهوه تلقین می شود، اما اغلب:

Why don't you... why don't you come over for a cup of coffee this weekend? I've heard

چرا نمی کنی... چرا این آخر هفته برای یک فنجان قهوه نمی آیی؟ من

cup of joe. Do people really say that ? Oh yeah, cup of joe. Definitely. Yeah and you go to coffee

جام جو را شنیده ام. آیا مردم واقعاً این را می گویند؟ اوه بله، فنجان جو. قطعا. بله و شما به کافی شاپ ها می روید

shops and there's always... I mean there's coffee shops and the name of the

و همیشه وجود دارد... منظورم این است که کافی شاپ هایی وجود دارد و نام

shop is "Cup of Joe" or they'll have some sign in the shop with cup of joe. I have no

مغازه "فنجان جو" است یا در مغازه علامتی با فنجان جو خواهند داشت. من نمی

idea honestly where that came from I should have done some research and

دانم صادقانه از کجا آمده است، باید کمی تحقیق می

looked into that so but we definitely say that I'll have a cup of joe. Yeah.

کردم و آن را بررسی می کردم، اما قطعاً می گوییم که یک فنجان جو می خورم. آره

Well Kelly thank you so much for doing this lesson with me today. It was super

خب کلی خیلی ممنون که امروز این درس رو با من انجام دادی. فوق العاده

fun and I'm excited for the whole Confident English community to get to

سرگرم کننده بود و من برای کل جامعه Confident English هیجان زده

know you a little bit since you're a big part of Speak Confident English. So for

هستم که شما را کمی بشناسند زیرا شما بخش بزرگی از Speak Confident English هستید. بنابراین برای

those of you watching, if you enjoyed this week, again, be sure to like it on

کسانی از شما که تماشا می‌کنند، اگر از این هفته لذت بردید، دوباره حتماً آن را در

Facebook, share it on YouTube and Facebook, those are great ways to let me

فیس‌بوک لایک کنید، آن را در یوتیوب و فیس‌بوک به اشتراک بگذارید ، این‌ها راه‌های عالی هستند تا به من

know that you enjoyed this lesson. Kelly thank you and I look forward to seeing

اطلاع دهید که از این درس لذت برده‌اید. کلی ممنون و من مشتاقانه منتظر دیدار

you again very soon.

دوباره شما هستم.