Say vs Tell | Speak vs Talk: Understand Confusing English Verbs

If you've ever felt frustrated by these confusing English

اگر تا به حال از این افعال گیج کننده انگلیسی احساس ناامیدی کرده اید

verbs, say, tell, speak, and talk.

، بگویید، بگویید، صحبت کنید و صحبت کنید.

Then this lesson is everything you need to get confident accuracy.

سپس این درس همه چیزهایی است که برای به دست آوردن دقت مطمئن نیاز دارید.

Every time you use one of those confusing verb pairs with simple

هر بار که از یکی از آن جفت‌های فعل گیج‌کننده با

explanations and multiple examples,

توضیحات ساده و مثال‌های متعدد استفاده می‌کنید،

you'll understand the subtle differences in

تفاوت‌های ظریف

speak versus talk and say, versus tell.

صحبت کردن در مقابل صحبت کردن و گفتن، در مقابل گفتن را درک خواهید کرد.

So you can avoid common mistakes. Plus,

بنابراین می توانید از اشتباهات رایج جلوگیری کنید. به‌علاوه،

I have pop quizzes for you along the way to make sure you've got everything

در طول راه برای شما آزمون‌های پاپ دارم تا مطمئن شوم قبل از شروع، همه چیز را درست انجام داده‌اید

right

Before we start. If you don't already know,

. اگر از قبل نمی‌دانید،

I'm Annemarie with Speak Confident English,

من Annemarie با Speak Confident English

everything I do is designed to help you get the confidence you want for your

هستم، تمام کارهایی که انجام می‌دهم برای کمک به شما طراحی شده است که به شما اعتماد به نفسی را که برای

life and work in English.

زندگی و کار خود به زبان انگلیسی می‌خواهید به دست آورید.

One way I do that is with my weekly Confident English lessons,

یکی از راه‌هایی که من این کار را انجام می‌دهم ، درس‌های هفتگی انگلیسی Confident است

which you can find at my Speak Confident English website and

که می‌توانید در وب‌سایت

at my Speak Confident English, YouTube channel as well.

Speak Confident English من و همچنین در کانال YouTube Speak Confident English من پیدا کنید .

While you're watching this lesson,

در حالی که در حال تماشای این درس هستید،

make sure you give it a thumbs up and subscribe to my YouTube channel.

مطمئن شوید که آن را مثبت اعلام کرده و در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

So you never miss one of my Confident English lessons.

بنابراین هرگز یکی از درس های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید .

Now let's get started right away with our first confusing English verb pair,

حالا بیایید بلافاصله با اولین جفت افعال گیج کننده انگلیسی خود شروع کنیم،

say versus tell what makes these two verbs.

بگویید در مقابل بگویید چه چیزی باعث ایجاد این دو فعل می شود.

So frustrating is they are both used to talk about giving information

بنابراین ناامید کننده این است که هر دو برای صحبت در مورد دادن اطلاعات

to a person using words. So the meaning is similar,

به یک فرد با استفاده از کلمات استفاده می شوند. بنابراین معنی مشابه است،

but there is an important, subtle difference.

اما یک تفاوت مهم و ظریف وجود دارد.

And when these two verbs are misused,

و وقتی از این دو فعل سوء استفاده می شود،

English speakers definitely recognize the mistake.

انگلیسی زبانان قطعا اشتباه را تشخیص می دهند.

So let's talk about how to avoid those mistakes.

بنابراین بیایید در مورد چگونگی جلوگیری از این اشتباهات صحبت کنیم.

The most important difference in say versus tell is the focus

مهمترین تفاوت گفتن در مقابل گفتن تمرکز

or the emphasis of the verb with say the focus is on

یا تاکید فعل با گفتن تمرکز بر

the information when used in a sentence it's followed by

روی اطلاعاتی است که در جمله استفاده می شود و به دنبال آن

what is, or what was said.

چیست یا آنچه گفته شد.

We don't really need any information about the listener. For example,

ما واقعاً به هیچ اطلاعاتی در مورد شنونده نیاز نداریم. برای مثال

let's take a look at these three sentences. She says,

بیایید نگاهی به این سه جمله بیندازیم. او می گوید،

we need to finish up by noon. The boss said to take Friday off.

باید تا ظهر کار را تمام کنیم. رئیس گفت جمعه مرخصی بگیر.

Anna said it was easy to do with tell. On the other hand,

آنا گفت کار با گفتن آسان است . از سوی دیگر

the focus is on the listener. And when used in a sentence,

، تمرکز بر شنونده است. و هنگامی که در یک جمله استفاده می شود

it is followed by who,

، پس

who did we give the information to? Who received it?

از آن اطلاعات به چه کسی داده ایم ؟ چه کسی آن را دریافت کرد؟

For example, she told me to finish up by noon.

مثلاً به من گفت تا ظهر کار را تمام کنم.

The boss told us to take Friday off.

رئیس به ما گفت جمعه را تعطیل کنیم.

Anna told her it was easy to do.

آنا به او گفت که این کار آسان است.

If you look carefully at those sentences,

اگر با دقت به آن جملات نگاه کنید،

you'll notice that they're almost exactly the same. However,

متوجه خواهید شد که تقریباً دقیقاً مشابه هستند. با این حال

the sentences using tell as the verb are immediately followed

، جملاتی که از گفتن به‌عنوان فعل استفاده می‌کنند، بلافاصله

by who,

با چه کسی،

who was the listener who received the information with that key

شنونده‌ای که اطلاعات را با

distinction in mind,

در نظر گرفتن آن تمایز کلیدی دریافت می‌کند، دنبال می‌شوند،

let's look at a few more important differences between say and tell

اجازه دهید به چند تفاوت مهم دیگر بین گفتن و گفتن

or different ways in which we use these two verbs.

یا روش‌های مختلف استفاده از اینها نگاه کنیم. دو فعل

Let's start with when we are informing or instructing,

بیایید از زمانی شروع کنیم که در حال اطلاع رسانی یا آموزش هستیم،

when we're informing others or giving information, we tend to use the verbs.

زمانی که به دیگران اطلاع می دهیم یا اطلاعات می دهیم، تمایل به استفاده از افعال داریم.

Say, for example, Carol said,

به عنوان مثال، کارول گفت

the restaurant on main street is quite lovely.

، رستوران در خیابان اصلی بسیار دوست داشتنی است.

In addition to a person giving information,

علاوه بر اینکه فردی اطلاعات می دهد،

various mediums can give information as well. For example,

رسانه های مختلف نیز می توانند اطلاعات بدهند. مثلا

a letter or a newspaper.

نامه یا روزنامه.

The letter says there may be a disruption in the water supply for a few hours.

در این نامه آمده است که ممکن است برای چند ساعت در تامین آب اختلال ایجاد شود.

The news says the golden state warriors might win the championship.

اخبار حاکی از آن است که جنگجویان گلدن استیت ممکن است قهرمانی را کسب کنند.

When we're instructing on the other hand,

از طرف دیگر وقتی در حال آموزش هستیم،

when we're actually telling someone what they should do or what we want them to

وقتی در واقع به کسی می گوییم چه کاری باید انجام دهد یا می خواهیم چه

do, we use the verb tell,

کاری انجام دهد، از فعل گفتن استفاده می

and we identify the person instructed. For example,

کنیم و فرد آموزش دیده را شناسایی می کنیم.

the supervisor told us to send him a copy before the meeting.

مثلا ناظر به ما گفت قبل از جلسه یک نسخه برایش بفرستیم.

And that example we know who received the instruction and we know what is

و آن مثال ما می دانیم که چه کسی دستورالعمل را دریافت کرده است و می دانیم که چه چیزی

expected, what they are expected to do. All right,

انتظار می رود، از آنها انتظار می رود چه کاری انجام دهند. بسیار خوب،

use number two,

از شماره دو استفاده کنید

to help us understand the differences between say versus tell.

تا به ما کمک کند تفاوت بین گفتن و گفتن را درک کنیم.

Paraphrasing tell is used to report what someone

نقل قول بگویید برای گزارش صحبت های شخصی استفاده می

said. In other words, paraphrase what someone has said.

شود. به عبارت دیگر، آنچه را که کسی گفته است، ترجمه کنید.

And just like when we give instruction,

و درست مثل زمانی که دستور می دهیم،

it is followed by the recipient. Here's a quick example.

گیرنده آن را دنبال می کند. در اینجا یک مثال سریع آورده شده است.

Simone told me she'll meet up with us another time in that example,

سیمون به من گفت که بار دیگر در آن مثال با ما ملاقات خواهد کرد،

rather than use Simone's exact words, I'm paraphrasing.

به جای استفاده از کلمات دقیق سیمون، من آن را بازنویسی می کنم.

I'm stating what she said in my own words.

من حرف های او را به زبان خودم می گویم.

And I'm using the Vertel because I'm reporting what she said.

و من از Vertel استفاده می کنم زیرا آنچه را که او گفت گزارش می کنم.

And this brings me to use number three,

و این باعث می‌شود که از شماره سه استفاده کنم،

when we're directly quoting someone,

وقتی مستقیماً از کسی نقل قول می‌کنیم،

if I'm going to quote the exact words used by a speaker,

اگر قرار باشد دقیقاً کلماتی را که یک گوینده استفاده می‌کند نقل‌قول

then I use the verb say in writing,

کنم، سپس از فعل گفتن در نوشتن استفاده می‌کنم،

you would typically see this with quotation marks. However,

شما معمولاً این را با علامت نقل قول می‌بینید. با این حال،

we can't see those quotation marks in speaking.

ما نمی‌توانیم آن علامت‌ها را در صحبت کردن ببینیم.

And here's an example sentence. Simone said,

و در اینجا یک جمله مثال است . سیمون گفت،

I'm tied up at work and won't be able to meet you for lunch.

من سر کار بسته ام و نمی توانم شما را برای ناهار ملاقات کنم.

I'll join you next time before we take a look at one more difference between,

من دفعه بعد به شما می‌پیوندم قبل از اینکه به یک تفاوت دیگر بین

say, versus tell, let's do a quick pop quiz. I have a sentence here,

مثلاً در مقابل بگویید، بیایید یک مسابقه پاپ سریع انجام دهیم . من اینجا یک جمله

and I want you to decide which verb fits best,

دارم و می‌خواهم تصمیم بگیرید که کدام فعل مناسب‌تر است،

say or tell what do you think? I,

بگویید یا بگویید نظرتان چیست؟

the waiter to split the bill, I said,

من پیشخدمت که قبض را تقسیم کنم، گفتم،

or I told if you decided,

یا گفتم اگر تصمیم گرفتی،

I told the waiter to split the bill,

به پیشخدمت گفتم قبض را تقسیم کند،

you'd be exactly right in this example, sentence,

در این مثال، دقیقاً حق با شماست،

not only am I instructing someone to do something,

نه تنها به کسی دستور می دهم که کاری انجام دهد،

I've also made it clear who is receiving the instructions,

من همچنین روشن کرده‌ام که چه کسی دستورالعمل‌ها را دریافت می‌کند

the waiter, and now use number four to help us understand,

، پیشخدمت، و اکنون از شماره چهار برای کمک به درک

say versus TA is when we're hypothesizing.

ما استفاده می‌کنم، مثلاً در مقابل TA زمانی است که ما در حال فرضیه‌سازی هستیم.

You'll often notice that when English speakers are pondering a

اغلب متوجه خواهید شد که وقتی انگلیسی زبانان در حال تعمق در یک

situation, they'll start the sentence with let's say.

موقعیت هستند، جمله را با اجازه دهید شروع کنند.

And when they say that, it simply means let's imagine,

و وقتی آنها این را می گویند، به سادگی به این معنی است که بیایید تصور کنیم،

let's imagine another situation.

بیایید موقعیت دیگری را تصور کنیم.

Let's imagine an alternate scenario just for the fun of it.

بیایید یک سناریوی جایگزین را فقط برای سرگرمی تصور کنیم.

Or maybe to help us brainstorm.

یا شاید برای کمک به ما در طوفان فکری.

Here are two examples you could follow the next time you're in a conversation,

در اینجا دو مثال وجود دارد که می توانید دفعه بعد که در یک مکالمه هستید دنبال کنید،

let's say you've won a million dollars. What would you do first?

فرض کنید یک میلیون دلار برنده شده اید . اول چه کاری انجام می دهید؟

Number two, let's say we do renovate the kitchen this summer.

شماره دو، فرض کنید در تابستان امسال آشپزخانه را بازسازی می کنیم.

How should we start to budget for that? Okay.

چگونه باید برای آن بودجه شروع کنیم؟ باشه.

Before we get into speak versus talk,

قبل از اینکه به صحبت در مقابل صحبت بپردازیم،

let's talk about how you can practice these differences.

اجازه دهید در مورد اینکه چگونه می توانید این تفاوت ها را تمرین کنید صحبت کنیم.

So you don't just learn them here in this video,

بنابراین شما فقط آنها را در اینجا در این ویدیو یاد نمی

but you actually remember them and use them automatically.

گیرید، بلکه در واقع آنها را به خاطر می آورید و به طور خودکار از آنها استفاده می کنید.

My expertise is on spoken communication,

تخصص من در ارتباط گفتاری است،

how to develop true fluency and confidence.

چگونه می توان تسلط و اعتماد به نفس واقعی را توسعه داد.

And that comes down to speaking practice.

و این به تمرین گفتاری برمی گردد.

Whether it's with a friend, coworkers, a teacher, a group,

چه با یک دوست، همکاران، یک معلم، یک گروه،

a community group, or even a self learning approach.

یک گروه اجتماعی یا حتی یک رویکرد خودآموزی.

If you want a simple approach that you can use on your own to get

اگر یک رویکرد ساده می خواهید که بتوانید به تنهایی برای

speaking practice, I recommend you visit my website and download my free.

تمرین صحبت کردن از آن استفاده کنید، توصیه می کنم از وب سایت من بازدید کنید و من را رایگان دانلود کنید.

How to say what you want training in English. In that training,

چگونه به زبان انگلیسی آنچه را که می خواهید بگویید . در آن آموزش

I share the exact method that I use with my students to help them gain

، روش دقیقی را که استفاده می‌کنم با دانش‌آموزانم در میان می‌گذارم تا به آنها کمک کنم تا

confidence in their speaking,

در صحبت کردنشان اعتماد به نفس پیدا کنند

and be empowered to recognize

و در تشخیص

mistakes and learn to avoid them in the future,

اشتباهات و یادگیری اجتناب از آنها در آینده قدرت پیدا کنند،

such as learning to avoid making the mistakes between say and tell.

مانند یادگیری اجتناب از اشتباهات بین گفتن و گفتن بگو

So if you haven't downloaded that free training yet I recommend that you do.

بنابراین اگر هنوز آن آموزش رایگان را دانلود نکرده اید، توصیه می کنم این کار را انجام دهید.

And now let's get into the world of speak versus talk,

و حالا بیایید وارد دنیای صحبت کردن در مقابل حرف زدن شویم،

just like,

درست مثل،

say and tell these two verbs are very similar in meaning.

بگو و بگو این دو فعل از نظر معنی بسیار شبیه هم هستند.

However, there are two distinct differences.

با این حال، دو تفاوت متمایز وجود دارد.

The first difference is that speak tends to be used when

اولین تفاوت این است که صحبت کردن در مواقعی مورد استفاده قرار می گیرد که

politeness and formality are required in a conversation.

ادب و رسمی بودن در مکالمه مورد نیاز است.

Whereas talk tends to be used in conversations that are far more casual

در حالی که صحبت کردن در مکالماتی که بسیار معمولی

or informal.

یا غیر رسمی هستند استفاده می شود.

Let's take a look at two example sentences that are exactly the same with the

بیایید نگاهی به دو جمله مثالی بیاندازیم که به استثنای فعل دقیقاً یکسان هستند

exception of the verb,

to help us understand this difference between the feeling of formality

تا به ما در درک این تفاوت بین احساس رسمی بودن

versus informality sentence. Number one,

در مقابل جمله غیر رسمی کمک کنیم. شماره یک،

we spoke about the impact of our new media campaign in the meeting yesterday,

ما دیروز در مورد تأثیر کمپین رسانه ای جدیدمان در جلسه صحبت کردیم،

sentence two,

جمله دو،

we talked about the impact of our new media campaign in the meeting yesterday,

در مورد تأثیر کمپین رسانه جدیدمان در جلسه دیروز صحبت کردیم،

both sentences are perfectly correct grammatically and they

هر دو جمله از نظر دستوری کاملاً صحیح هستند و

have the same meaning. However,

معنی یکسانی دارند. با این حال

the first sentence sounds more formal.

، جمله اول رسمی تر به نظر می رسد.

It feels cold and distant just because of the choice

فقط به خاطر انتخاب فعل احساس سردی و دوری می کند

of the verb. Spoke with friends, family, peers, coworkers,

. با دوستان، خانواده، همسالان، همکاران

and clients.

و مشتریان صحبت کرد.

Your far more likely to hear the second sentence using the verb talk.

احتمال اینکه جمله دوم را با استفاده از فعل talk بشنوید بسیار بیشتر است.

We talked about the impact of our new media campaign.

ما در مورد تأثیر کمپین رسانه ای جدیدمان صحبت کردیم.

The reason for this is it is more casual in tone.

دلیل این امر این است که لحن معمولی تر است.

It sounds friendlier and more approachable.

دوستانه تر و قابل دسترس تر به نظر می رسد.

Now the second important distinction between speak and talk is

اکنون دومین تمایز مهم بین صحبت کردن و صحبت کردن این

that talk is used when referring to a conversation,

است که صحبت هنگام اشاره به یک مکالمه استفاده می شود

a conversation implies that more than one person is involved more than one

، مکالمه به این معناست که بیش از یک نفر درگیر است و بیش از یک

person is speaking. The verb speak on.

نفر صحبت می کند. فعل speak on.

The other hand tends to be used when there's an absence of that back

از دست دیگر زمانی استفاده می‌شود که آن

and forth.

جلو و عقب وجود نداشته باشد.

Let's take a look at five specific uses to help us illustrate these

بیایید نگاهی به پنج کاربرد خاص بیندازیم تا به ما در توضیح این

differences between speak versus talk. And of course,

تفاوت‌ها بین صحبت کردن در مقابل صحبت کردن کمک کنیم. و البته،

I've got a pop quiz for you somewhere in there so that you can make sure you've

من یک مسابقه پاپ برای شما در جایی در آنجا آماده کرده ام تا بتوانید مطمئن شوید که

got these right use. Number one is when we're specifying a language.

از آن استفاده درستی کرده اید. شماره یک زمانی است که ما یک زبان را مشخص می کنیم.

Anytime we refer to a language, we use the verb speak. For example,

هر زمان که به زبانی اشاره می کنیم، از فعل speak استفاده می کنیم. به عنوان مثال،

Carmen speaks Spanish fluently or many women inside our

کارمن به زبان اسپانیایی روان صحبت می کند یا بسیاری از زنان در

Confident Women Community speak more than two languages.

جامعه زنان با اعتماد به نفس ما به بیش از دو زبان صحبت می کنند.

The second use is when we're focusing on one person.

کاربرد دوم زمانی است که ما روی یک شخص تمرکز می کنیم.

In other words, we're focused on the person producing words,

به عبارت دیگر، ما روی شخصی که کلمات را تولید می کند، تمرکز می کنیم،

not on a conversation,

نه روی یک مکالمه،

not in a discussion where multiple people are involved. For example,

نه در بحثی که چند نفر در آن شرکت دارند. برای مثال،

let's say you're making a phone call.

فرض کنید در حال برقراری تماس تلفنی هستید.

The moment someone picks up on the other end,

لحظه‌ای که کسی آن طرف را بلند می‌کند

you might politely informally say,

، ممکن است مودبانه و غیررسمی بگویید،

may I speak with Helen when we're making a polite request over the

می‌توانم با هلن صحبت کنم، زمانی که ما از طریق تلفن درخواست مودبانه‌ای

phone to talk with a specific person,

برای صحبت با شخص خاصی

you're likely to hear that expression. May I speak with?

می‌کنیم، احتمالاً این عبارت را خواهید شنید . می توانم با آن صحبت کنم؟

And later in the day,

و بعداً در روز،

let's say you're having a meeting with your coworkers in that discussion.

فرض کنید در آن بحث با همکاران خود جلسه ای دارید.

You might say earlier today, I spoke with Helen

شاید اوایل امروز بگویید، من با هلن صحبت کردم

and this brings me to use number three when having a conversation,

و این باعث می‌شود هنگام مکالمه از عدد سه استفاده کنم ،

when we're referring to a conversation in which two or more people are involved,

وقتی به مکالمه‌ای اشاره می‌کنیم که در آن دو یا چند نفر درگیر هستند،

we tend to use the verb talk. For example,

تمایل داریم از فعل صحبت کردن استفاده کنیم. به عنوان مثال،

my friends and I talked for hours over dinner. It was fantastic.

من و دوستانم برای شام ساعت ها با هم صحبت می کردیم . عالی بود.

Let's pause here for a moment in the previous use.

بیایید در استفاده قبلی در اینجا یک لحظه مکث کنیم.

I highlighted using the verb speak when making

a request, for example, on the telephone.

هنگام درخواست، به عنوان مثال، در تلفن، استفاده از فعل speak را برجسته کردم.

May I speak with Helen or I spoke with Helen earlier today.

می توانم با هلن صحبت کنم یا اوایل امروز با هلن صحبت کردم.

Those sentences are very polite and formal.

آن جملات بسیار مؤدبانه و رسمی هستند.

I can also use the verb talk in those circumstances.

من می توانم در آن شرایط از فعل talk نیز استفاده کنم .

If I'm referring to a conversation with one other person,

اگر منظورم مکالمه با یک نفر دیگر است،

I can use talk followed by to.

می‌توانم از صحبت به دنبال آن استفاده کنم.

And the individual I talked to, for example,

و فردی که با او صحبت کردم، برای مثال،

I talked to Marine about the change in venue,

با مارین در مورد تغییر مکان

or I talked to Helen on the phone today.

صحبت کردم، یا امروز با هلن تلفنی صحبت کردم.

This changes that level of formality that we talked about earlier.

این سطح رسمی را که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم تغییر می دهد.

If I say I spoke with Helen earlier today,

اگر بگویم امروز زودتر با هلن صحبت کردم، در مقابل امروز با هلن

versus I talked to Helen earlier today, there's no difference in meaning,

صحبت کردم، هیچ تفاوتی در معنا

but there is a difference in the level of formality.

وجود ندارد، اما در سطح رسمیت تفاوت وجود دارد.

The second is far more casual.

دومی به مراتب عادی تر است.

And it's important to remember that when we use the verb talk,

و مهم است که به یاد داشته باشید که وقتی از فعل talk استفاده می کنیم،

we include the preposition to. I talked to Helen earlier today.

حرف اضافه to را نیز اضافه می کنیم. اوایل امروز با هلن صحبت کردم.

I talked to Marine about a change in venue.

من با مارین در مورد تغییر مکان صحبت کردم.

We have two more uses to review, but before we do, let's do a pop quiz.

ما دو کاربرد دیگر برای بررسی داریم، اما قبل از انجام، بیایید یک مسابقه پاپ انجام دهیم.

Once again, I want you to complete this sentence with the right verb,

یک بار دیگر از شما می خواهم که این جمله را با فعل درست تکمیل کنید،

professor Glen at the graduation and encourage the young graduates.

استاد گلن در هنگام فارغ التحصیلی و دانش آموختگان جوان را تشویق کنید.

What verb should I use there? If you decided on the verb spoke?

اونجا از چه فعلي استفاده كنم؟ اگر در مورد فعل صحبت کردید تصمیم گرفتید؟

You're exactly right.

دقیقا حق با شماست

Professor Glenn spoke at the graduation ceremony and encouraged.

پروفسور گلن در مراسم فارغ التحصیلی سخنرانی کرد و تشویق کرد.

The undergraduates spoke is more formal,

صحبت های دانشجویان کارشناسی بیشتر رسمی است

which is appropriate for a graduation ceremony.

که برای جشن فارغ التحصیلی مناسب است.

And there's really only one person speaking.

و واقعاً فقط یک نفر صحبت می کند.

It's not a conversation with more than one person involved.

این گفتگو با بیش از یک نفر درگیر نیست.

All right,

let's finish up with our final two uses to help us understand the important

بسیار خوب،

اجازه دهید دو کاربرد آخر خود را به پایان برسانیم تا به ما در درک

differences between speak and talk use.

تفاوت‌های مهم بین استفاده از صحبت کردن و صحبت کردن کمک کنیم.

Number four is when we're specifying a topic,

شماره چهار زمانی است که ما موضوعی را مشخص می کنیم،

whether you want to specify the topic of a conversation or the topic

چه بخواهید موضوع یک مکالمه یا

of a presentation, you'll follow the verbs,

موضوع ارائه را مشخص کنید، افعال را دنبال می کنید،

speak and talk with the preposition about now,

صحبت می کنید و با حرف اضافه درباره اکنون صحبت می کنید،

let's keep the distinctions we learned about at the very beginning in mind talk

بیایید تمایزاتی را که یاد گرفتیم حفظ کنیم. در ابتدا در ذهن، صحبت

tends to be used when there's a conversation with more than one person involved.

معمولاً زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که با بیش از یک نفر درگیر مکالمه باشد.

And it's more casual in tone.

و لحن آن معمولی تر است.

Here are two examples to help illustrate all of that.

در اینجا دو مثال برای کمک به توضیح همه اینها وجود دارد.

Recently inside the Confident Women Community we've been talking about

اخیراً در داخل جامعه زنان با اعتماد به نفس در مورد

cultivating a growth mindset.

پرورش ذهنیت رشد صحبت کرده ایم.

This example sentence is casual in tone,

این جمله مثالی از لحن معمولی است

and it implies that many people are involved in,

و به این معنی است که افراد زیادی

in discussing this topic. Now here's the second example.

در بحث درباره این موضوع درگیر هستند. حالا این مثال دوم است.

She spoke about the hidden power of introverts in her presentation.

او در سخنرانی خود از قدرت پنهان افراد درونگرا صحبت کرد.

In this second example sentence, there's an increased level of formality,

در این جمله مثال دوم ، سطح تشریفات افزایش یافته است،

which is appropriate when we're considering a presentation. And of course,

که زمانی که ما در حال بررسی یک ارائه هستیم مناسب است. و البته،

in a presentation,

در یک ارائه

there's really only one person doing the speaking in both

، واقعاً فقط یک نفر در هر

of these examples,

دوی این مثال‌ها صحبت می‌کند،

we're specifying the topic of conversation or the presentation

ما موضوع گفتگو یا ارائه را

using that preposition about.

با استفاده از حرف اضافه درباره مشخص می‌کنیم.

And now use number five is when we're referring to extended

و اکنون استفاده از شماره پنج زمانی است که به ارتباطات گسترده اشاره می کنیم

communication.

.

When we're referring to verbal communication between people over an extended

وقتی به ارتباط کلامی بین افراد در

period of time, we use the verb talk. For example,

مدت زمان طولانی اشاره می کنیم، از فعل صحبت کردن استفاده می کنیم. به عنوان مثال،

we haven't talked in ages. How have you been,

ما چندین سال است که صحبت نمی کنیم . شما چطور بودید

or my friends and I sat around the campfire and talked for hours

یا من و دوستانم دور آتش نشستیم و

in both of those examples.

در هر دوی این نمونه ها ساعت ها صحبت کردیم.

The verb talk is followed by a preposition and a period

پس از فعل صحبت یک حرف اضافه و یک

of time.

دوره زمانی می آید.

Now that you have four clear uses to better understand the differences between

اکنون که چهار کاربرد واضح برای درک بهتر تفاوت بین

say versus tell and five different uses to understand the

گفتن در مقابل گفتن و پنج کاربرد مختلف برای درک

distinctions between speak versus talk. Let's finish with a quiz.

تمایز بین صحبت کردن در مقابل صحبت کردن دارید. بیایید با یک مسابقه به پایان برسانیم.

I have five sentences for you and with each one,

من برای شما پنج جمله دارم و با هر یک از

I want you to choose the correct verb and the correct form of the verb as well.

شما می خواهم فعل صحیح و شکل صحیح فعل را نیز انتخاب کنید.

Don't forget about the time tense after you complete this quiz,

بعد از اتمام این مسابقه زمان زمان را فراموش نکنید،

you can find my answers to this quiz in the comments below the video.

می توانید پاسخ من به این مسابقه را در نظرات زیر ویدیو پیدا کنید.

Number one, Dr.

شماره یک، دکتر

Gupta will at the conference next week. Number two,

گوپتا در کنفرانس هفته آینده خواهد بود. شماره دو،

my husband and I, the offer.

من و شوهرم، پیشنهاد.

And we've decided to accept number three.

و ما تصمیم گرفتیم شماره سه را بپذیریم.

I'm so glad my toddler more than one language.

من بسیار خوشحالم که کودک نوپایم بیش از یک زبان دارد.

Number four, let's we take a road trip.

شماره چهار، بیایید یک سفر جاده ای داشته باشیم.

Where would we go? And number five,

کجا بریم؟ و شماره پنج،

our mother always us to avoid following trends

مادر ما همیشه از دنبال کردن روندها اجتناب می کنیم

and stick with classic styles. Instead again, after you finish that quiz,

و به سبک های کلاسیک می مانیم. در عوض، پس از اتمام آن مسابقه،

you can find the correct answers down below to verify that you got them.

می‌توانید پاسخ‌های صحیح را در زیر بیابید تا تأیید کنید که آنها را دریافت کرده‌اید.

All right. If you enjoyed this lesson, I would love to know.

خیلی خوب. اگر از این درس لذت بردید، خوشحال می شوم بدانم.

You can tell me in one very simple way,

شما می توانید به یک روش بسیار ساده به من بگویید

give this lesson a thumbs up here on YouTube. And once again,

، این درس را در اینجا در یوتیوب به اشتراک بگذارید. و یک بار دیگر

don't forget to subscribe to my Speak Confident English channel.

فراموش نکنید که در کانال انگلیسی Speak Confident من عضو شوید.

So you never miss one of my weekly lessons. Thank you so much for joining me.

پس هرگز یکی از درس های هفتگی من را از دست ندهید . از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم

And I look forward to seeing you next time.

و من مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.