8 New English Idioms for Your Vocabulary [Music Idioms]

Hey,

it's Annemarie was Speak Confident English and welcome to this week's Confident

سلام

، آنماری با اطمینان انگلیسی صحبت کرد و به درس انگلیسی مطمئن این هفته خوش آمدید

English lesson.

.

This is exactly where you want to be every week to get the confidence you want

این دقیقاً همان جایی است که می خواهید هر هفته باشید تا اعتماد به نفسی را که

for your life and work in English. This week we're going to have some fun.

برای زندگی و کار خود به زبان انگلیسی می خواهید به دست آورید. این هفته قرار است کمی خوش بگذرانیم.

We're going to add some new idioms to your active English vocabulary that you

ما قصد داریم چند اصطلاح جدید را به واژگان فعال انگلیسی شما اضافه کنیم که

can use for daily conversation to help bring some focus to the idioms you're

می‌توانید از آنها برای مکالمه روزانه استفاده کنید تا به اصطلاحاتی

going to learn this week I thought we would focus on a theme and the theme is

که این هفته می‌خواهید یاد بگیرید تمرکز کنید. فکر کردم روی یک موضوع تمرکز کنیم و موضوع

music. In English, we have the idiom: Music makes the world go round.

موسیقی است. . در زبان انگلیسی اصطلاحی داریم: Music makes the world go round.

What that means is that ordinary things in life can't happen without music.

معنی آن این است که چیزهای معمولی در زندگی بدون موسیقی نمی توانند اتفاق بیفتند.

Music is powerful.

موسیقی قدرتمند است.

It can move us emotionally or allow us to express feelings.

این می تواند ما را از نظر عاطفی تحریک کند یا به ما اجازه بیان احساسات را بدهد.

It helps us connect to others and to our culture. If you're like me,

این به ما کمک می کند تا با دیگران و فرهنگ خود ارتباط برقرار کنیم. اگر شما هم مثل من هستید،

you cannot live without some music in your daily life.

نمی توانید بدون مقداری موسیقی در زندگی روزمره خود زندگی کنید.

I almost always have music playing in my office and in my home,

تقریباً همیشه موسیقی در دفتر و خانه‌ام پخش می‌شود،

no matter what time of day it is.

مهم نیست چه ساعتی از روز است.

So let's add eight new idioms to your English vocabulary that focus on music in

پس بیایید هشت اصطلاح جدید به واژگان انگلیسی شما اضافه کنیم که به نوعی بر موسیقی تمرکز دارند

some way.

.

Idiom, number one,

اصطلاح، شماره یک،

and maybe my favorite on this list is music to my ears.

و شاید مورد علاقه من در این لیست موسیقی به گوش من باشد.

For example, when I found out about the job promotion,

به عنوان مثال، وقتی متوجه ارتقای شغلی

it was music to my ears. What do you think that means?

شدم، موسیقی به گوشم رسید. به نظر شما یعنی چه؟

When I found out about the job promotion, it was music to my ears.

وقتی از ارتقای شغلی مطلع شدم، موسیقی به گوشم رسید.

We use this idiom when we want to say that we've received good news or

وقتی می‌خواهیم بگوییم خبر یا اطلاعات خوبی دریافت کرده‌ایم

information that makes us feel happy.

که باعث خوشحالی ما می‌شود، از این اصطلاح استفاده می‌کنیم.

So have you gotten some good news recently when you heard that news?

بنابراین آیا اخیراً با شنیدن آن خبر، خبرهای خوبی دریافت کرده اید؟

Was it music to your ears?

آیا این موسیقی در گوش شما بود؟

Idiom number two is elevator music.

اصطلاح شماره دو موسیقی آسانسور است.

Have you ever called a customer service line and while you were on hold,

آیا تا به حال با یک خط خدمات مشتری تماس گرفته اید و در حالی که در حالت تعلیق

you were listening to some soft but kind of boring music.

بودید، به موسیقی ملایم اما خسته کننده ای گوش می دهید. موسیقی

That's what elevator music is. It's that soft,

آسانسور همین است. این همان موسیقی ملایم و

quiet music that you hear in public places. For example, restaurants,

آرامی است که در مکان های عمومی می شنوید . به عنوان مثال، رستوران ها،

elevators, offices, and customer service lines.

آسانسورها، ادارات و خطوط خدمات مشتری.

Idiom number three to sound like a broken record,

اصطلاح شماره سه برای اینکه مانند یک رکورد شکسته

let's think about that one for a moment.

به نظر برسد، بیایید یک لحظه به آن یکی فکر کنیم.

If you think about a record playing on a record player,

اگر به یک صفحه در حال پخش در یک دستگاه پخش فکر می کنید،

if there's a scratch on that record, what happens to the music?

اگر خط و خش روی آن صفحه باشد ، چه اتفاقی برای موسیقی می افتد؟

It plays that annoying,

آن صدای آزار دهنده و

repetitive sound again and again and again.

تکراری را بارها و بارها پخش می کند.

Every time the record goes around when someone sounds like a broken record,

هر بار که رکورد به دور می‌رود، وقتی کسی مانند یک رکورد شکسته به نظر می‌رسد،

what that means is they're repeating the same thing again and again and it's

معنایش این است که دوباره و دوباره همان کار را تکرار می‌کند و به

kind of annoying.

نوعی آزاردهنده است.

There's something that I always say when I talk about learning and remembering

همیشه وقتی در مورد یادگیری و به خاطر سپردن واژگان جدید صحبت می کنم، چیزی وجود دارد که می گویم

new vocabulary. Now, if I want to tell you that information,

. حالا، اگر بخواهم این اطلاعات را به شما بگویم،

I might say, I don't want to sound like a broken record,

شاید بگویم، نمی‌خواهم مانند یک رکورد شکسته به نظر برسم،

but here is how you learn and remember new vocabulary.

اما در اینجا نحوه یادگیری و یادآوری واژگان جدید است.

First you focus on a small number of words. Second,

ابتدا روی تعداد کمی از کلمات تمرکز می کنید. دوم،

you create real life examples of how to use that new word or expression,

شما مثال‌های واقعی از نحوه استفاده از آن کلمه یا عبارت جدید می‌سازید،

and number three, you make sure there's repetition. Now,

و شماره سه، مطمئن می‌شوید که تکرار وجود دارد. حالا

when I said I don't want to sound like a broken record, what that means is,

وقتی گفتم نمی‌خواهم مثل یک رکورد شکسته صدا کنم، این یعنی این

I know I say this a lot, I know I repeat it,

but I don't want to sound like a repetitive, annoying record.

.

Idiom number four is jam session. When I say jam here,

اصطلاح شماره چهار جم سشن است. وقتی اینجا می گویم مربا،

I'm definitely not talking about something like strawberry jam,

قطعاً چیزی مثل مربای توت فرنگی،

blueberry jam or apricot jam. Instead,

مربای زغال اخته یا مربای زردآلو را نمی گویم. در عوض،

I'm talking about music.

من در مورد موسیقی صحبت می کنم.

A jam session is when a group of musicians play together in an improvised way.

جم سشن زمانی است که گروهی از نوازندگان به صورت بداهه با هم می نوازند.

What that means is there's no plan or preparation.

این بدان معناست که هیچ برنامه یا آمادگی وجود ندارد.

They're listening to each other and responding through music.

آنها به یکدیگر گوش می دهند و از طریق موسیقی پاسخ می دهند.

So I'm curious, have you ever been to a jam session before? If you have,

بنابراین من کنجکاو هستم، آیا قبلاً به جلسه جم رفته اید؟ اگر دارید،

I'd love to know about it. Tell me about it in the comments below this video.

من دوست دارم در مورد آن بدانم. در نظرات زیر این ویدیو در مورد آن به من بگویید.

The next one on our list is to blow your own trumpet.

مورد بعدی در لیست ما این است که بوق خود را بزنیم.

Let me give you an example and let's see if you can identify the meaning.

بگذارید مثالی بزنم و ببینیم آیا می توانید معنی آن را تشخیص دهید.

Bill is always blowing his own trumpet.

بیل همیشه در حال دمیدن در شیپور خودش است.

I'm tired of hearing about how great he is as a salesman.

من از شنیدن اینکه او به عنوان یک فروشنده چقدر عالی است خسته شده ام.

What do you think? Is it positive or negative?

شما چی فکر میکنید؟ مثبت است یا منفی؟

How did I use it in that sentence?

چگونه از آن در آن جمله استفاده کردم؟

When someone blows their own trumpet,

هنگامی که شخصی در شیپور خود می دمد،

they boast or brag proudly about their achievements and successes.

به دستاوردها و موفقیت های خود افتخار می کند یا به خود می بالد .

And it can often sound arrogant. So in this case,

و اغلب می تواند متکبرانه به نظر برسد. بنابراین در این مورد،

it's not a positive idiom.

این یک اصطلاح مثبت نیست.

Idiom number six on our list is to face the music.

اصطلاح شماره شش در لیست ما مواجهه با موسیقی است.

And this one's a tricky one.

و این یکی مشکل است.

We have to be a bit careful with it because we often use it when we're giving

ما باید کمی مراقب آن باشیم زیرا اغلب در هنگام نصیحت کردن از آن استفاده می کنیم

advice,

،

but if we tell someone it's time to face the music,

اما اگر به کسی بگوییم زمان مواجهه با موسیقی فرا رسیده است،

it can feel aggressive or abrupt.

ممکن است احساس تهاجمی یا ناگهانی داشته باشیم.

Let's say that something terrible happened at your work.

بیایید بگوییم که یک اتفاق وحشتناک در محل کار شما رخ داده است.

Maybe your company lost a big client.

شاید شرکت شما مشتری بزرگی را از دست داده است.

Your team might be upset for several days and it might be difficult to feel

ممکن است تیم شما برای چند روز ناراحت باشد و

motivated to do your work,

انگیزه برای انجام کارتان دشوار باشد،

but after a few days it's time to face the music.

اما بعد از چند روز زمان مواجهه با موسیقی فرا رسیده است.

What that means is it's time to accept an unpleasant situation or unpleasant

این بدان معناست که زمان آن رسیده است که یک موقعیت ناخوشایند یا

consequences and to move forward.

پیامدهای ناخوشایند را بپذیرید و به جلو بروید.

That isn't always easy to do and again, we want to be very careful.

انجام این کار همیشه آسان نیست و باز هم، ما می خواهیم بسیار مراقب باشیم.

A few weeks ago I did a lesson on how to show kindness,

چند هفته پیش درسی در مورد نحوه نشان دادن مهربانی،

care and sympathy when someone's going through a difficult time.

مراقبت و همدردی در زمانی که کسی در دوران سختی می گذرد، دادم.

If someone's grieving a loss,

اگر کسی در غم از دست دادن است،

it can be very difficult to overcome those feelings and to find the motivation

غلبه بر آن احساسات و یافتن انگیزه

to move forward.

برای حرکت به جلو می تواند بسیار دشوار باشد.

It's a very abrupt way to tell someone to stop grieving and to move on.

این یک روش بسیار ناگهانی است که به کسی بگویید غصه نخورد و ادامه دهد.

It's a good idiom to know,

این یک اصطلاح خوب برای دانستن است،

but it's also an idiom to be careful with idiom.

اما همچنین یک اصطلاح است که باید مراقب اصطلاح باشد.

Number seven is to play by ear, and if you have this unique talent,

شماره هفت این است که با گوش بازی کنی و اگر این استعداد بی نظیر

I will be very jealous.

را داشته باشی من خیلی حسودی می کنم.

To play or do something by ear is to perform or play an instrument without any

نواختن یا انجام کاری با گوش، اجرای یا نواختن ساز بدون

practice or preparation and to do it really well.

تمرین و آمادگی و انجام آن واقعاً خوب است.

For example, my niece has this unique talent. She can listen to some music,

مثلا خواهرزاده من این استعداد بی نظیر را دارد . او می تواند به موسیقی گوش کند،

go sit at a piano and play that song.

برود پشت پیانو بنشیند و آن آهنگ را بنوازد.

She can play the piano by ear.

او می تواند با گوش پیانو بنوازد.

Now before we move on to idiom number eight, the last one on our list,

حالا قبل از اینکه به اصطلاح شماره هشت برویم، آخرین مورد در لیست ما،

this idiom to play something by ear has a second meaning and it's totally

این اصطلاح برای پخش چیزی با گوش معنای دومی دارد و کاملاً

different than the first.

با اولی متفاوت است.

Let me give you an example sentence and see if you can identify the second

بگذارید یک جمله مثال بزنم و ببینم آیا می توانید معنای دوم را تشخیص دهید

meaning. I'm not as prepared as I should be for this presentation.

. من آنطور که باید برای این ارائه آماده نیستم.

I'll have to just play it by ear. What do you think that means?

من باید آن را فقط با گوش بازی کنم. به نظر شما یعنی چه؟

I'm not as prepared as I should be,

من آنطور که باید آماده نیستم،

so I'll have to just play it by ear.

بنابراین باید فقط با گوش بازی کنم.

What that means is to act spontaneously and to adjust to the situation.

معنای آن این است که خود به خود عمل کنید و خود را با شرایط وفق دهید.

That's not always easy to do, but sometimes it's necessary.

انجام این کار همیشه آسان نیست، اما گاهی اوقات ضروری است.

And now idiom number eight is to be as fit as a fiddle.

و حالا اصطلاح شماره هشت به اندازه کمانچه مناسب است.

Are you as fit as a fiddle? Here's an example,

آیا به اندازه یک کمانچه تناسب اندام دارید؟ در اینجا یک مثال آورده شده است،

if you're not sure of the meaning.

اگر از معنی آن مطمئن نیستید.

My dad recently got all of his medical reports back and the doctor shared some

پدرم اخیراً همه گزارش های پزشکی خود را دریافت کرده است و دکتر خبرهای خوبی را به اشتراک گذاشته است

great news. He's as fit as a fiddle.

. او به اندازه یک کمانچه مناسب است.

What do you think when someone is as fit as a fiddle?

وقتی کسی به اندازه یک کمانچه مناسب است، چه فکر می‌کنید؟

They're in great health.

آنها در سلامت کامل هستند.

And with that you've got eight new idioms on the theme of music for your English

و با آن شما هشت اصطلاح جدید در موضوع موسیقی برای واژگان انگلیسی خود دارید

vocabulary.

.

I would love for you to share your favorite idiom with me and use it in an

دوست دارم اصطلاح مورد علاقه خود را با من به اشتراک بگذارید و از آن در یک

example sentence. You can do that by sharing in the comments below.

جمله مثال استفاده کنید. با اشتراک گذاری در نظرات زیر می توانید این کار را انجام دهید .

If you enjoyed this lesson, you can let me know in three simple ways.

اگر از این درس لذت بردید، می توانید به سه روش ساده به من اطلاع دهید.

Number one,

شماره یک،

give it a thumbs up on YouTube and subscribe to this channel so you never miss a

در یوتیوب به آن سر بزنید و در این کانال مشترک شوید تا هرگز یک

Confident English lesson. Number two, you can share on Facebook. And finally,

درس انگلیسی مطمئن را از دست ندهید. شماره دو، می توانید در فیس بوک به اشتراک بگذارید. و در نهایت،

if you know someone who loves learning English idioms,

اگر کسی را می شناسید که عاشق یادگیری اصطلاحات انگلیسی است،

you can send it directly by email.

می توانید آن را مستقیماً از طریق ایمیل ارسال کنید.

Thank you so much for joining me and I look forward to seeing you next time for

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما برای

your Confident English lesson.

درس انگلیسی مطمئن هستم.