Be More Expressive in English Conversations | Reaction Words & Interjections

I feel like I lose my personality in English. That's what Beatrice,

احساس می کنم شخصیتم را در زبان انگلیسی از دست می دهم. این چیزی است که بئاتریس،

one of my students recently told me in a lesson.

یکی از شاگردانم اخیراً در یک درس به من گفت.

She's a brilliant executive who works in English every single day,

او مدیری باهوش است که هر روز به زبان انگلیسی کار می کند،

but as we continued talking,

اما همانطور که به صحبت ادامه دادیم،

she admitted something that might sound familiar to you. She said in Spanish,

او چیزی را پذیرفت که ممکن است برای شما آشنا به نظر برسد. او به اسپانیایی گفت،

I am expressive and funny, but in English,

من رسا و بامزه هستم، اما در انگلیسی،

I just nod and smile. I am Annemarie,

فقط سر تکان می دهم و لبخند می زنم. من آنماری هستم،

your English confidence and fluency coach.

مربی اعتماد به نفس و تسلط شما به زبان انگلیسی.

And if you've ever felt like Beatrice, you are absolutely not alone.

و اگر تا به حال شبیه بئاتریس شده اید، قطعا تنها نیستید.

Let me ask you this.

بذار اینو ازت بپرسم

Do you ever feel unsure of how to show that you're

آیا تا به حال در مورد چگونگی نشان دادن اینکه در

listening in English conversations?

حال گوش دادن به مکالمات انگلیسی هستید مطمئن نیستید؟

Does your silence sometimes make others think that you're uninterested?

آیا سکوت شما گاهی باعث می شود دیگران فکر کنند که شما بی علاقه هستید؟

Do you freeze when you need to react to surprising news or do you hold back your

آیا زمانی که نیاز به واکنش به اخبار غافلگیرکننده دارید دچار سردرگمی می شوید یا

emotions like excitement or frustration?

احساسات خود را مانند هیجان یا ناامیدی مهار می کنید؟

If you said yes to any of those questions today,

اگر امروز به هر یک از این سؤالات بله گفتید،

I'm sharing this secret that can transform how you express yourself in

این رازی را به اشتراک می گذارم که می تواند نحوه بیان خود را در

English conversations.

مکالمات انگلیسی تغییر دهد.

The key is reaction words or what we call interjections.

کلید واژه‌های واکنشی یا همان چیزی است که ما القاء می‌نامیم.

In this lesson today,

در این درس امروز،

you're going to learn exactly what reaction words are and why they're essential.

شما دقیقاً یاد خواهید گرفت که کلمات واکنش چیست و چرا ضروری هستند.

You're also going to learn how to use them in natural conversations with real

همچنین قرار است یاد بگیرید که چگونه از آنها در مکالمات طبیعی با

life examples.

مثال های واقعی استفاده کنید.

I'm going to share with you 37 must know reaction words.

من قصد دارم 37 کلمه واکنشی را که باید بدانید را با شما به اشتراک می گذارم.

By the end,

در پایان،

you'll be ready to start using them confidently in your English conversations.

شما آماده خواهید بود که با اطمینان از آنها در مکالمات انگلیسی خود استفاده کنید.

So what exactly are these reaction words?

پس این کلمات واکنش دقیقا چیست؟

I want you to think of them as the emojis of spoken English.

من می خواهم آنها را به عنوان ایموجی های انگلیسی گفتاری در نظر بگیرید.

Just like you might use a smiley face or a shocked face in your text messages.

همانطور که ممکن است در پیام های متنی خود از صورتک یا چهره شوکه شده استفاده کنید.

These small sounds and words add emotion.

این صداها و کلمات کوچک باعث ایجاد احساسات می شوند.

They add expressiveness to your speaking. Let me show you what I mean.

آنها بیانگر را به صحبت کردن شما اضافه می کنند . بگذارید منظورم را به شما نشان دهم.

You might hear someone say, ow when something hurts,

ممکن است بشنوید که کسی می گوید، اوه وقتی چیزی درد می کند،

or whew. When you feel relieved, you might say,

یا آه. وقتی احساس آرامش می کنید، ممکن است بگویید

oh, when you're frustrated, and yay, when you're excited.

آه، وقتی ناامید هستید، و بله، وقتی هیجان زده هستید.

These tiny sounds are powerful because they don't follow

این صداهای ریز قدرتمند هستند زیرا از

grammar rules.

قوانین دستور زبان پیروی نمی کنند.

They simply express how you feel and you hear them everywhere

آنها به سادگی احساس شما را بیان می کنند و آنها را همه جا

in casual conversations, formal discussions in TV shows,

در مکالمات معمولی، بحث های رسمی در برنامه های تلویزیونی،

on social media. You hear them everywhere in daily life.

در رسانه های اجتماعی می شنوید. آنها را همه جا در زندگی روزمره می شنوید.

Let me go a step further and demonstrate three ways we use them.

اجازه دهید یک گام فراتر بروم و سه روشی که از آنها استفاده می کنیم را نشان دهم.

First, we can use them at the beginning of a sentence. For example, oh,

ابتدا می توانیم از آنها در ابتدای جمله استفاده کنیم . به عنوان مثال، اوه،

I can't believe I forgot my wallet. We can use them in the middle of a sentence.

من نمی توانم باور کنم که کیف پولم را فراموش کرده ام. می توانیم در وسط جمله از آنها استفاده کنیم.

This pizza is mm, delicious,

این پیتزا میلی متری خوشمزه است

and we can use them at the end. We finally finished this project,

و در آخر می توانیم از آنها استفاده کنیم. ما در نهایت این پروژه را به پایان رساندیم،

woo-hoo to solidify why these reaction words matter so much.

وو-هو تا ثابت کنیم که چرا این کلمات واکنش اینقدر اهمیت دارند.

I want you to listen to the next two.

من از شما می خواهم به دو مورد بعدی گوش دهید.

Sentences. Number one, I can't wait for the weekend. And number two,

جملات شماره یک، من نمی توانم برای آخر هفته صبر کنم. و شماره دو،

oh, I can't wait for the weekend. Did you hear the difference?

اوه، من نمی توانم برای آخر هفته صبر کنم. تفاوت را شنیدی؟

The first one just tells us that you're waiting.

اولین مورد فقط به ما می گوید که شما منتظر هستید.

The second one tells us you're really feeling that long week.

مورد دوم به ما می گوید که شما واقعاً آن هفته طولانی را احساس می کنید.

So to get started, let's begin with something fun.

بنابراین برای شروع، اجازه دهید با یک چیز سرگرم کننده شروع کنیم.

Positive reaction words.

کلمات واکنش مثبت

These are perfect for showing warmth and enthusiasm in your conversations.

اینها برای نشان دادن گرما و اشتیاق در مکالمات شما عالی هستند.

I love teaching them first because they help you immediately connect with others

من دوست دارم اول به آنها آموزش دهم زیرا به شما کمک می کنند بلافاصله با دیگران ارتباط برقرار کنید

and show your engaging personality. First,

و شخصیت جذاب خود را نشان دهید. ابتدا،

let's look at those light bulb moment sounds as in ah,

بیایید به صداهای لحظه ای لامپ به صورت ah

or oh, these are your, I get it now.

یا اوه نگاه کنیم، اینها شما هستند، اکنون متوجه شدم. به

Sounds as in. Ah.

نظر می رسد. آه.

Now I understand you might use it like this. Oh,

حالا فهمیدم ممکن است از آن به این شکل استفاده کنید. اوه،

I get it. I need to whip the eggs with the sugar.

متوجه شدم. باید تخم مرغ ها را با شکر هم بزنم.

Here's another one. Hmm.

اینم یکی دیگه هوم

This shows appreciation or enjoyment,

این نشان دهنده قدردانی یا لذت است، به

especially when something pleases your senses as in your sense of taste or

خصوص زمانی که چیزی حواس شما را خشنود می کند، مثلاً در حس چشایی یا

smell, for example. Hmm,

بویایی. هوم،

this candle smells really good and now the fun part,

بوی این شمع واقعاً خوب است و اکنون بخش سرگرم کننده،

celebration sounds first. Aha.

جشن اول به صدا در می آید. آها

This is your eureka moment when you finally figure something out as

این لحظه یورکای شماست که بالاخره چیزی را در می‌یابید،

in, aha. Now I know why the printer wasn't working, or,

آها. حالا می‌دانم چرا چاپگر کار نمی‌کرد، یا،

woo-hoo. This is pure joy and excitement.

وو هو. این شادی و هیجان خالص است.

Perfect for celebrating good news, as in woo-hoo,

ایده آل برای جشن گرفتن خبرهای خوب، همانطور که در وو هو،

we won the contest similar to this. Yay.

ما در مسابقه مشابه این برنده شدیم. آری

This is for cheerful celebration and use it anytime there's a happy

این برای جشن‌های شاد است و برای مثال، هر زمان که یک لحظه شاد، بزرگ یا کوچک وجود دارد، از آن استفاده کنید

moment, big or small, for example. Yay.

. آری

I can't wait to see you next weekend.

من نمی توانم صبر کنم تا آخر هفته آینده شما را ببینم.

Now I wanna pause with these positive reaction words to highlight one

اکنون می‌خواهم با این کلمات واکنش مثبت مکث کنم تا یکی را برجسته کنم

that is easily confused. It's a bit deceiving.

که به راحتی اشتباه گرفته می‌شود. کمی فریبنده است. به

It looks similar to that woohoo example.

نظر می رسد شبیه به آن نمونه وووهو.

It's pronounced whoop de doo.

ووو د دوو تلفظ می شود.

And we have to be careful with this one because it's often used

و ما باید مراقب این یکی باشیم زیرا اغلب به طعنه استفاده می شود

sarcastically. In fact,

. در واقع،

we use it to show that we're unimpressed or maybe even annoyed,

ما از آن برای نشان دادن اینکه تحت تأثیر قرار نگرفته‌ایم یا حتی ممکن است اذیت شویم، استفاده می‌کنیم

for example. Well, whoopie doo, you knew the secret before I did.

. خب، ووپی دو، تو قبل از من این راز را می دانستی.

As I said, we have to be careful with that one.

همانطور که گفتم، ما باید مراقب آن یکی باشیم.

And now let's look at a few sounds that we use to highlight

و حالا بیایید به چند صدا نگاه کنیم که از آنها برای برجسته کردن

relief or when that stress melts away first. Phew.

تسکین یا زمانی که آن استرس ابتدا از بین می رود استفاده می کنیم. فوو

It's almost like a soft whistling sound showing your relief,

این تقریباً شبیه صدای سوت ملایمی است که تسکین شما را نشان می دهد

and you can use it after avoiding something stressful, for example.

و می توانید برای مثال پس از اجتناب از چیزی استرس زا از آن استفاده کنید.

Whew, I'm so glad we submitted that report before midnight next.

وای، خیلی خوشحالم که آن گزارش را قبل از نیمه شب بعدی ارسال کردیم.

Uh,

اوه،

this is a relieved sigh and it's perfect when

این یک آه تسکین یافته است و برای مثال زمانی که

tension releases after something stressful, for example. Ah,

تنش پس از یک چیز استرس زا از بین می رود عالی است . آها

thank God everyone's okay. That storm was brutal.

خداروشکر حال همه خوبه آن طوفان وحشیانه بود.

I want you to remember that these positive reaction sounds are your first

می خواهم به خاطر داشته باشید که این صداهای واکنش مثبت اولین

step to showing more personality and being more expressive in your English

قدم شما برای نشان دادن شخصیت بیشتر و بیان بیشتر در مکالمات انگلیسی شماست

conversations. If you're not sure where to start,

. اگر مطمئن نیستید از کجا شروع کنید،

I want you to choose one or two that feel natural to you and try using them

می‌خواهم یکی دو مورد را انتخاب کنید که برایتان طبیعی است و سعی کنید از آنها

in an English conversation today.

در مکالمه انگلیسی امروز استفاده کنید.

And now let's move into an important part of being expressive,

و حالا بیایید به بخش مهمی از بیانگر بودن یعنی

showing negative emotions. I know this can feel a bit uncomfortable,

نشان دادن احساسات منفی برویم. من می دانم که این ممکن است کمی ناراحت کننده باشد،

especially in professional settings,

به خصوص در محیط های حرفه ای،

but expressing these feelings naturally is the key to authentic

اما بیان این احساسات به طور طبیعی کلید برقراری ارتباط معتبر است

communication. You know what I often hear from my students? They say,

. می دانید اغلب از دانش آموزانم چه می شنوم؟ آنها می گویند،

I'm worried I'll sound rude if I show negative emotions in English.

من نگران هستم که اگر احساسات منفی را به زبان انگلیسی نشان دهم، بی ادب به نظر می رسم.

But actually expressing these feelings appropriately makes you sound more

اما در واقع بیان این احساسات به درستی باعث می شود که شما

genuine and relatable.

واقعی تر و قابل ربط تر به نظر برسید.

So let's start with some examples for disgust and disappointment.

پس بیایید با چند مثال برای انزجار و ناامیدی شروع کنیم.

Here are three sounds we often use to indicate disgust, ick,

در اینجا سه ​​صدایی وجود دارد که ما اغلب برای نشان دادن انزجار، آهسته

and yuck. Listen to how I use them. In some natural situations,

و یوک استفاده می کنیم. به نحوه استفاده من از آنها گوش دهید . در برخی شرایط طبیعی،

ick, I can't believe he ate that. Or, Ooh,

من نمی توانم باور کنم که او آن را خورده است. یا، اوه،

the apples in the fridge are rotten.

سیب های داخل یخچال گندیده اند.

These are especially useful when something is unpleasant or unpleasantly.

اینها به ویژه زمانی مفید هستند که چیزی ناخوشایند یا ناخوشایند باشد.

Surprising as in taking a bite of a rotten apple. Now,

شگفت آور مانند گاز گرفتن یک سیب گندیده. اکنون،

for those disappointing moments, we have some gentler sounds.

برای آن لحظات ناامیدکننده، صداهای ملایم تری داریم.

We can start with first, ah,

می توانیم با اول شروع کنیم، آه،

this is your compassionate sound.

این صدای دلسوزانه شماست.

Notice how it shows both sympathy and disappointment,

توجه کنید که چگونه همدردی و ناامیدی را نشان می دهد،

as in, oh, I was looking forward to the concert.

همانطور که اوه، من مشتاقانه منتظر کنسرت بودم.

Too bad it was canceled. Here's another soft way to show disappointment.

حیف که کنسل شد در اینجا یک راه نرم دیگر برای نشان دادن ناامیدی وجود دارد.

Blah, this is perfect for those mild letdowns,

بالله، این برای آن ناامیدی های خفیف،

as in blah. The second date was awful. Now,

مانند بلا، عالی است. قرار دوم افتضاح بود. حالا،

when you are disappointed and really unimpressed, we use

وقتی ناامید هستید و واقعا تحت تأثیر قرار نمی‌گیرید، از

this shows dismissal or strong disappointment,

این نمایش‌های رد یا ناامیدی شدید استفاده می‌کنیم،

and I want you to try this one with me because the longer you make the sound,

و می‌خواهم این یکی را با من امتحان کنید، زیرا هر چه طولانی‌تر صدا را تولید کنید،

the stronger the feeling is first and

احساس قوی‌تر و

longer. For example,

طولانی‌تر است. مثلا

the doctor advised me to eat less sugar.

دکتر به من توصیه کرد که قند کمتری بخورم.

Now I can't even enjoy the holidays. Moving on,

الان حتی نمی توانم از تعطیلات لذت ببرم . در ادامه،

let's talk about those moments when you need to express frustration or

بیایید در مورد آن لحظاتی صحبت کنیم که نیاز به ابراز ناامیدی یا

annoyance.

دلخوری دارید.

This is especially important in professional settings where expressing these

این به ویژه در محیط های حرفه ای که بیان این

feelings appropriately can help you navigate challenging situations.

احساسات به درستی می تواند به شما کمک کند در موقعیت های چالش برانگیز حرکت کنید، بسیار مهم است.

First, err and err.

اول، خطا و خطا.

This is your go-to sound for frustration. Of course,

این صدای شما برای ناامیدی است. البته،

you can adjust the volume to indicate the level of frustration you feel

می‌توانید صدا را تنظیم کنید تا میزان ناامیدی را که

when things really go wrong. You can use that volume as in, oh,

وقتی واقعاً اشتباه می‌شود، نشان دهید. می توانید از آن حجم استفاده کنید، آه،

the electricity went out and I lost all my files.

برق رفت و من تمام فایل هایم را گم کردم.

Now for those slightly more mild moments where you have a bit of annoyance

حالا برای آن لحظات کمی ملایم تر که در آن کمی دلخوری و

with a bit of disappointment you can use, Hmm, try it in this sentence.

ناامیدی دارید، می توانید از آن استفاده کنید، هوم، آن را در این جمله امتحان کنید.

Hmm. Those kids always walk through my rose bushes.

هوم آن بچه ها همیشه از میان بوته های گل رز من عبور می کنند.

And when you want to show stronger disapproval, you can click your tongue as in.

و وقتی می‌خواهید مخالفت شدیدتری نشان دهید، می‌توانید روی زبان خود کلیک کنید.

Now, we want to use this one carefully because it can also sound very

judgmental. For example, he's laid again,

به عنوان مثال، او دوباره خوابیده است،

one thing that almost always causes some level of frustration

چیزی که تقریباً همیشه باعث نوعی ناامیدی

or disappointment is making mistakes, which we all do.

یا ناامیدی می شود، اشتباه کردن است که همه ما انجام می دهیم.

Here's how to react when they happen. First, uhoh,

در اینجا نحوه واکنش در هنگام وقوع آنها آمده است. اول، اوه،

this is for when you first realize that something is wrong,

این برای زمانی است که شما برای اولین بار متوجه می شوید که چیزی اشتباه است،

as in, uh oh, I locked the keys in the car.

مثلاً، اوه اوه، کلیدهای ماشین را قفل کردم.

Similar to that, for small everyday mistakes that aren't too serious,

مشابه آن، برای اشتباهات کوچک روزمره که خیلی جدی نیستند، از

we use oops, or whoops.

اوپس یا اوووس استفاده می کنیم.

These are ways to show that mistakes that you're not too worried about, as in,

اینها راه هایی برای نشان دادن اشتباهاتی است که شما زیاد نگران آن نیستید، همانطور که در،

oops, I sent the wrong link for the zoom meeting. From time to time,

اوه، من لینک اشتباهی را برای جلسه بزرگنمایی ارسال کردم. گاهی اوقات،

you might also catch yourself making a silly mistake or what we might call as

ممکن است متوجه شوید که مرتکب یک اشتباه احمقانه می‌شوید یا آنچه را که ممکن است به عنوان

a face palm moment. And in those moments we say, duh,

لحظه کف دست نامیده شود. و در آن لحظات می گوییم، هه،

as in I just deleted all the pictures on my phone. Duh.

همانطور که تمام عکس های گوشیم را پاک کردم. دوه

And finally, in this category,

و در نهایت، در این مقوله،

let's talk about how to express when something isn't engaging you.

بیایید در مورد چگونگی بیان زمانی که چیزی شما را درگیر نمی کند صحبت کنیم.

In other words, it's boring. The first one on our list is yada, yada,

به عبارت دیگر، خسته کننده است. اولین مورد در لیست ما Yada, Yada,

yada.

Yada است.

This is perfect in conversations when you want to skip over the

هنگامی که می خواهید از

predictable details or the unnecessary details. For example,

جزئیات قابل پیش بینی یا جزئیات غیر ضروری چشم پوشی کنید، این در مکالمات عالی است. برای مثال،

you might hear someone describing a movie or a book as in the story was

ممکن است بشنوید که کسی فیلم یا کتابی را توصیف می‌کند، همانطور که در داستان،

typical boy meets girl, boy loses girl, yada, yada, yada.

پسر معمولی با دختر ملاقات می‌کند، پسر دختر را از دست می‌دهد، یادا، یدا، یدا.

Next in this category, meh.

بعدی در این دسته، meh.

It shows that you're unimpressed and bored.

این نشان می دهد که تحت تأثیر قرار نگرفته اید و بی حوصله هستید.

It's very simple, but effective as in meh.

این بسیار ساده است، اما مانند meh موثر است.

I wasn't impressed by the presentation.

من از ارائه تحت تاثیر قرار نگرفتم.

And our final sound in this category is one that we've already heard before,

و صدای نهایی ما در این دسته، صدایی است که قبلاً شنیده بودیم،

blah.

This can also be used to say that something is boring unimpressive.

بلا.

این همچنین می تواند مورد استفاده قرار گیرد که بگوییم چیزی خسته کننده و غیر قابل توجه است.

For example, if you're describing a book, you might say,

به عنوان مثال، اگر شما در حال توصیف یک کتاب هستید، ممکن است بگویید،

the first few pages were just, blah,

چند صفحه اول فقط بود، بخیر،

there was too much describing and not enough storytelling.

توصیف بیش از حد بود و داستان سرایی کافی نداشت.

Before we move on to our next section, I want to practice these together.

قبل از اینکه به بخش بعدی خود برویم، می خواهم اینها را با هم تمرین کنیم.

I'll give you a situation and I want you to respond with the appropriate sound.

من به شما یک موقعیت می دهم و می خواهم با صدای مناسب پاسخ دهید.

Are you ready? Situation number one,

آیا شما آماده اید؟ موقعیت شماره یک،

you just realized you forgot your presentation notes.

شما تازه متوجه شدید که یادداشت های ارائه خود را فراموش کرده اید.

What might you say? If you're not too concerned, you might think, uhoh,

چه می توانید بگویید؟ اگر خیلی نگران نیستید، ممکن است فکر کنید، اوه،

I forgot those notes. Or if you're extremely frustrated and annoyed,

من آن یادداشت ها را فراموش کرده ام. یا اگر به شدت ناامید و آزرده خاطر هستید،

you might use, oh, I forgot those notes. And then situation number two,

ممکن است استفاده کنید، اوه، من آن یادداشت ها را فراموش کردم . و سپس موقعیت شماره دو،

your colleague is telling a very long, boring story.

همکار شما داستان بسیار طولانی و خسته کننده ای را تعریف می کند.

What might you be thinking in your mind? Perhaps, meh,

ممکن است در ذهن خود به چه چیزی فکر کنید؟ شاید، مه،

it's boring, or yada, yada, yada. Come on, let's go.

خسته کننده است، یا یدا، یدا، یدا. بیا برویم

I want you to remember that using these sounds naturally takes a bit of

می خواهم به خاطر داشته باشید که استفاده از این صداها به طور طبیعی کمی تمرین می خواهد

practice, especially if you're uncertain about these negative reaction sounds.

، به خصوص اگر در مورد این صداهای واکنش منفی مطمئن نیستید.

So start with the ones that feel the most comfortable to you.

پس با آنهایی شروع کنید که برای شما راحت ترین احساس را دارند.

And remember, even native speakers,

و به یاد داشته باشید، حتی افراد بومی، از

don't use all of these examples every single day.

همه این مثال ها هر روز استفاده نکنید.

Just choose one or two and start with those.

فقط یک یا دو مورد را انتخاب کنید و با آنها شروع کنید.

Now we're moving into reactions that are especially useful in a variety of

اکنون به سمت واکنش هایی می رویم که به ویژه در انواع مکالمات مفید هستند

conversations.

.

Expressions for how to show surprise and confusion. Naturally,

عباراتی برای نحوه نشان دادن تعجب و سردرگمی. به طور طبیعی،

these are perfect for moments when you need time to think or you need to react

اینها برای لحظاتی مناسب هستند که به زمان نیاز دارید تا فکر کنید یا باید

to unexpected information. First, let's start with showing surprise.

به اطلاعات غیرمنتظره واکنش نشان دهید. ابتدا اجازه دهید با نشان دادن شگفتی شروع کنیم.

These sounds can help you react instantly and naturally. First,

این صداها می توانند به شما در واکنش فوری و طبیعی کمک کنند. اول،

oh, this is your basic surprise sound.

اوه، این صدای غافلگیر کننده اصلی شماست.

And it can be used to show sudden understanding or sudden

و می توان از آن برای نشان دادن درک ناگهانی یا

realization. For example, oh, you wanted oat milk,

درک ناگهانی استفاده کرد. به عنوان مثال، اوه، شما شیر جو می خواستید،

not regular milk.

نه شیر معمولی.

This is also great for some of those light bulb moments that happen in meetings,

این همچنین برای برخی از آن لحظات لامپ که در جلسات اتفاق می‌افتد عالی است،

as in, oh, I see what you're saying next. Eek.

مثلاً در، اوه، می‌بینم که بعداً چه می‌گویید. ایک

These are for moments that are startling. In other words,

اینها برای لحظاتی است که تکان دهنده است. به عبارت دیگر، سورپرایزهای

not exactly pleasant surprises. For example,

نه چندان خوشایند . به عنوان مثال،

let's say that you're just sitting at your office desk typing an email,

فرض کنید که شما فقط پشت میز اداری خود نشسته اید و ایمیلی را تایپ می کنید

and then you see something moving in the corner of your eye.

و سپس چیزی را در گوشه چشم خود می بینید.

You look over and you might think, eek, there's a mouse. And now, whoa,

شما به آن طرف نگاه می کنید و ممکن است فکر کنید، یک موش وجود دارد. و حالا، اوه،

this shows surprise and amazement.

این نشان دهنده تعجب و شگفتی است.

I want you to listen to how versatile this one is First. Whoa,

می‌خواهم ابتدا به این موضوع گوش دهید که چقدر همه کاره است. وای،

I didn't know you'd be here.

نمیدونستم اینجا میای

That expresses amazement or pleasant surprise. However,

که بیانگر شگفتی یا تعجب دلپذیر است. با این حال،

it can also be used to mean slow down in conversations.

می توان از آن به معنای کاهش سرعت در مکالمات نیز استفاده کرد.

Perhaps someone else is really excited or speaking way too quickly,

شاید شخص دیگری واقعا هیجان زده باشد یا خیلی سریع صحبت کند،

and you just need to take a moment. So you might say, whoa, whoa, whoa, whoa.

و شما فقط باید یک لحظه وقت بگذارید. بنابراین شما ممکن است بگویید، او، او، او، او.

Hold up a minute. Could you go back and say that again?

یک دقیقه صبر کن میشه برگردی و دوباره اینو بگی؟

Next on our list here is, yikes.

بعدی در لیست ما در اینجا، yikes است.

This is used for concerning.

این برای مربوط به استفاده می شود.

Surprises or unpleasant surprises. For example, yikes,

غافلگیری یا غافلگیری ناخوشایند. مثلا

I found out our neighbors were robbed two days ago.

من دو روز پیش فهمیدم همسایه هایمان دزدی شده اند.

And now confusing sounds.

و حالا صداهای گیج کننده.

These are absolutely essential for professional situations or

اینها برای موقعیت‌های حرفه‌ای یا

conversations when you just don't understand everything that's been said.

مکالمه‌ها کاملاً ضروری هستند، زمانی که شما همه چیزهایی که گفته شده را نمی‌فهمید.

They help to buy some time so that you can think or ask

آنها به خرید زمان کمک می کنند تا بتوانید فکر کنید یا

for clarification. Politely first, huh? Or eh,

توضیح بخواهید. اول مودبانه، ها؟ یا

these show that you didn't understand something.

اینها نشان می دهد که شما چیزی را متوجه نشدید.

And they also can simply be used to ask someone to repeat themselves,

و همچنین می‌توان از آن‌ها به سادگی برای درخواست از کسی استفاده کرد که مثلاً خودش را تکرار کند

for example. Huh? Could you repeat that? I didn't hear you.

. ها؟ آیا می توانید آن را تکرار کنید؟ من شما را نشنیدم

Next is, um, we use this to show that we're thinking.

بعد، اوم، ما از این استفاده می کنیم تا نشان دهیم که در حال فکر کردن هستیم.

And before I go any further,

و قبل از اینکه جلوتر بروم،

I want to put up a big red flag with this sound.

می خواهم یک پرچم قرمز بزرگ با این صدا نصب کنم.

It is okay to use sometimes,

گاهی اوقات استفاده از آن اشکالی ندارد،

but if you're one of my fluency school students,

اما اگر شما یکی از دانش‌آموزان مدرسه تسلط من هستید،

then you absolutely know the dangers of overusing sounds

پس کاملاً از خطرات استفاده بیش از حد از صداها آگاه هستید

like. Um, so we want to be very careful and use it sparingly.

. اوم، بنابراین ما می خواهیم بسیار مراقب باشیم و از آن کم استفاده کنیم.

For example, in a conversation,

به عنوان مثال، در یک مکالمه،

I might say I'm not really sure how to reduce costs, but, um,

ممکن است بگویم من واقعاً مطمئن نیستم که چگونه هزینه‌ها را کاهش دهم، اما، اوم،

I think we can start by analyzing the unnecessary costs that we have

فکر می‌کنم می‌توانیم با تجزیه و تحلیل هزینه‌های غیرضروری که

similar to, um, is hmm. And once again,

مشابه آن داریم، شروع کنیم. و یک بار دیگر،

we want to be very careful about how often we use this sound.

ما می خواهیم در مورد استفاده از این صدا بسیار مراقب باشیم.

If we overuse it,

اگر بیش از حد از آن استفاده کنیم،

it starts to become a fluency disruptor.

شروع به اختلال در روانی می کند.

So we have to be very careful when we use this sound.

بنابراین در استفاده از این صدا باید بسیار مراقب باشیم.

It often indicates that someone is thinking deeply, for example.

این اغلب نشان می دهد که مثلاً شخصی عمیقاً فکر می کند.

Hmm. I'm not sure where do you want to go for dinner tonight?

هوم نمی دانم امشب برای شام کجا می خواهید بروید؟

Before we go on to our next section, let's do another practice.

قبل از اینکه به بخش بعدی خود برویم ، بیایید تمرین دیگری را انجام دهیم.

I'm going to describe a scenario and you respond with the appropriate

من می خواهم یک سناریو را توصیف کنم و شما با صدای مناسب پاسخ دهید

sound. First,

. ابتدا،

your colleague shares an unexpected project deadline.

همکار شما یک مهلت غیرمنتظره پروژه را به اشتراک می گذارد .

What would you say? How would you respond?

چه می گویید؟ چگونه پاسخ می دهید؟

You could use woe as in being shocked or yikes.

شما می توانید از وای مانند شوکه شدن یا یخ زدن استفاده کنید.

Next, you didn't quite catch what someone said.

بعد، شما کاملا متوجه صحبت های یک نفر نشدید.

What could you say here if you thought, huh,

اگر فکر می کردید

that would certainly be an appropriate response. And number three,

که مطمئناً پاسخ مناسبی خواهد بود، در اینجا چه می توانید بگویید . و شماره سه،

someone asks your opinion in a meeting and you need time to think.

یک نفر در یک جلسه نظر شما را می پرسد و شما نیاز به زمان دارید تا فکر کنید.

What could you say? Hmm, let me think about that.

چه چیزی می توانید بگویید؟ هوم، بگذار در مورد آن فکر کنم.

A quick thing to remember about the examples in this section is that they can be

نکته ای که باید در مورد مثال های این بخش به خاطر بسپارید این است که

very valuable when you need time to think or you're feeling

وقتی برای فکر کردن به زمان نیاز دارید یا احساس

confusion.

سردرگمی می کنید، آنها می توانند بسیار ارزشمند باشند.

But of all the reaction sounds that we're learning today,

اما از میان تمام صداهای واکنشی که امروز یاد می‌گیریم،

these sounds like, um,

این صداهایی مانند اوم

and hmm are the ones we want to be most careful with.

و هوم، صداهایی هستند که می‌خواهیم بیشتر مراقب آن‌ها باشیم.

We want to use them sparingly. I know we've got quite a.

ما می خواهیم از آنها کم استفاده کنیم. من می دانم که ما کاملا یک.

List of these interjections and reaction words today,

لیستی از این الفاظ و کلمات واکنشی امروز،

but I don't want you to worry.

اما من نمی خواهم شما نگران باشید.

I'm going to share with you my top recommendations of which ones to start using

من می‌خواهم بهترین توصیه‌هایم را با شما در میان بگذارم که از کدام یک از آنها

now in professional conversations and in casual conversations as well.

در مکالمات حرفه‌ای و همچنین در مکالمات غیررسمی استفاده کنید.

But before we get there,

اما قبل از اینکه به آنجا برسیم،

I have a couple more categories I want to share with you. First,

چند دسته دیگر دارم که می‌خواهم با شما به اشتراک بگذارم. اول،

making requests,

درخواست کردن،

these are particularly useful sounds for trying to get someone's attention,

این صداها به ویژه برای تلاش برای جلب توجه یک نفر،

or in moments when you want to speak up, but you also want to stay polite.

یا در لحظاتی که می خواهید صحبت کنید ، اما همچنین می خواهید مودب باشید، مفید هستند.

The first one is our universal sound for requesting quiet

اولین مورد صدای جهانی ما برای درخواست

sh.

صدای آرام است.

This sound is fascinating because the length of this sound indicates how urgent

این صدا جذاب است زیرا طول این صدا نشان می دهد که

it is when we have a short sh,

وقتی یک sh کوتاه داریم چقدر فوری است،

it's a gentle reminder, and when it's longer sh,

یادآور ملایمی است و زمانی که بلندتر است

it indicates more urgency. Here are how we use both.

نشان دهنده فوریت بیشتر است. در اینجا نحوه استفاده از هر دو آمده است.

In an example sentence,

در یک جمله مثال،

the baby is sleeping or sh,

کودک خواب است یا sh،

no talking in the library.

بدون صحبت در کتابخانه.

And now for those moments when you need to get someone's attention discreetly,

و اکنون برای آن لحظاتی که نیاز دارید توجه کسی را با احتیاط به خود جلب کنید، از

we use, this one is very soft and brief.

این یکی بسیار نرم و مختصر استفاده می کنیم.

Did you hear what happened yesterday?

شنیدی دیروز چی شد؟

It's also quite often used for sharing secrets or private

همچنین اغلب برای به اشتراک گذاری اسرار یا

information. Next up,

اطلاعات خصوصی استفاده می شود. در مرحله بعد،

this one is just like,

این یکی درست مثل این است که به

it sounds like you're clearing your throat and it's an attention getter.

نظر می رسد گلوی خود را صاف می کنید و باعث جلب توجه می شود.

For example, I'd like to add something.

به عنوان مثال، من می خواهم چیزی اضافه کنم.

This one is especially useful when someone forgot that you're waiting

این یکی به ویژه زمانی مفید است که کسی فراموش کرده باشد که شما منتظر

to speak. If they skip over you, you might simply go,

صحبت هستید. اگر آنها از روی شما بگذرند، ممکن است به سادگی بروید،

or when you need to join a conversation before it moves on.

یا زمانی که لازم است قبل از ادامه گفتگو به یک مکالمه بپیوندید.

Or perhaps you simply want your presence to be known in the conversation.

یا شاید شما به سادگی می خواهید حضور شما در گفتگو مشخص شود.

Let's take a quick moment to practice these together.

بیایید لحظه ای کوتاه به تمرین اینها با هم اختصاص دهیم. به این

Think about which sound you would use when you need to remind colleagues

فکر کنید که وقتی نیاز دارید به همکاران یادآوری کنید که

they're speaking too loudly near your client meeting. Absolutely.

در نزدیکی جلسه مشتری شما با صدای بلند صحبت می کنند، از چه صدایی استفاده می کنید. کاملا.

The best one here is sh. Next,

بهترین اینجا sh. در مرحله بعد، از

I want you to think about what you might say when you're quietly trying to get

شما می خواهم در مورد آنچه ممکن است بگویید وقتی بی سر و صدا سعی می کنید

your colleague's attention in a meeting here you might use.

توجه همکار خود را در جلسه ای در اینجا که ممکن است استفاده کنید جلب کنید، فکر کنید.

And finally, the last one, you've been waiting to speak on a video call,

و در نهایت، آخرین مورد، شما منتظر صحبت در یک تماس ویدیویی بوده اید،

but others haven't really noticed. Here's where you might use that.

اما دیگران واقعاً متوجه نشده اند. اینجا جایی است که می توانید از آن استفاده کنید.

Now, let's explore something you'll use every day.

اکنون، بیایید چیزی را که هر روز از آن استفاده خواهید کرد، کشف کنیم.

How to show agreement and disagreement without using full sentences.

نحوه نشان دادن موافقت و مخالفت بدون استفاده از جملات کامل

The key here is knowing which sounds are professional and which ones are best

نکته کلیدی در اینجا این است که بدانید کدام صداها حرفه ای هستند و کدام صداها

saved for friends. Let's start with the most professional,

برای دوستان بهتر ذخیره می شوند. بیایید با حرفه ای ترین و

most useful sound for agreement. Mm-hmm <affirmative>.

کاربردی ترین صدا برای توافق شروع کنیم. مممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممهم

This is your perfect active listening sound.

این صدای گوش دادن فعال کامل شماست.

It shows encouragement and it indicates your agreement. For example,

این نشان دهنده دلگرمی است و نشان دهنده موافقت شماست. مثلاً

if someone says, do you think we should leave earlier to avoid traffic?

اگر یکی بگوید به نظر شما برای جلوگیری از ترافیک باید زودتر حرکت کنیم؟

You might respond with, mm-hmm <affirmative>. It simply says, yes, I agree.

شما ممکن است با mm-hmm <تأیید کننده> پاسخ دهید. به سادگی می گوید، بله، موافقم.

I think we should.

من فکر می کنم ما باید.

The next sounds that we're going to take a look at are definitely more

صداهای بعدی که می خواهیم به آنها نگاهی بیندازیم قطعاً

appropriate for casual situations. Think about having coffee with friends,

برای موقعیت های معمولی مناسب تر هستند. به نوشیدن قهوه با دوستان فکر کنید،

not having important conversations in a board meeting. The first duh,

نه گفتگوهای مهم در جلسه هیئت مدیره. اولین بار،

I want to be careful with this one because it's very casual and it could

می‌خواهم مراقب این یکی باشم، زیرا بسیار معمولی است و ممکن است

sound rude. It depends on how we use it with our voice. For example,

بی‌ادب به نظر برسد. این بستگی به نحوه استفاده از آن با صدای خود دارد. به عنوان مثال،

a friend might say, we should go early to help them out. Right?

یکی از دوستان ممکن است بگوید، ما باید زودتر به آنها کمک کنیم. درسته؟

And you might respond with duh, which means, yeah, of course we should.

و شما ممکن است با duh پاسخ دهید، که به این معنی است، بله، البته ما باید.

Similarly, if you're frustrated with someone, you might say, duh,

به طور مشابه، اگر از کسی ناامید هستید، ممکن است بگویید،

you didn't plug it in. Again,

شما آن را به برق وصل نکردید. باز هم،

this expresses some mild disagreement, frustration,

این نشان دهنده اختلاف خفیف، ناامیدی،

and is slightly rude,

و کمی بی ادب است،

so we only use it with those that we feel closest to.

بنابراین ما فقط از آن برای کسانی استفاده می کنیم که احساس نزدیکی می کنیم. به

Next is Uhuh and nah ha.

بعد Uhuh و Nah Ha.

These are very informal ways to say no. For example,

اینها روشهای بسیار غیررسمی برای نه گفتن هستند. مثلاً

you broke the lamp, didn't you? Uhuh? And then,

لامپ را شکستی، نه؟ اوه؟ و بعد،

nah, this is your friendly casual. No.

نه، این گاه به گاه دوستانه شماست. نه

For example, if a friend says, do you feel like going to see a movie?

مثلاً اگر دوستی بگوید دوست داری فیلم ببینی؟

You might say, nah. And finally,

ممکن است بگویید، نه. و در نهایت،

this is similar to the we had earlier, but there's a slight T at the end.

این شبیه به آنچه قبلا داشتیم است، اما یک T خفیف در پایان وجود دارد.

And this one can show strong disagreement. For example,

و این یکی می تواند اختلاف نظر شدید را نشان دهد . به عنوان مثال،

if someone says, you should consider getting Botox, you might say,

اگر کسی بگوید، باید به فکر تزریق بوتاکس باشید، ممکن است بگویید

it's not worth the pain. Now, a quick tip here,

ارزش این درد را ندارد. اکنون، یک نکته سریع در اینجا،

if you are ever in doubt of which one to use in professional

اگر هرگز در مورد استفاده از کدام یک در

situations, mm-hmm <affirmative>. Is your go-to sound.

موقعیت های حرفه ای شک دارید، mm-hmm <تأیید کننده>. آیا صدای خود را.

It's always safe and appropriate. With that in mind,

همیشه امن و مناسب است. با در نظر گرفتن این موضوع،

let's do a quick practice to distinguish between professional and casual

بیایید یک تمرین سریع برای تمایز بین موقعیت های حرفه ای و گاه به گاه انجام دهیم

situations. In situation number one,

. در موقعیت شماره یک،

your boss is sharing an idea in a meeting,

رئیس شما ایده ای را در یک جلسه به اشتراک می گذارد

and you want to show active listening. How would you do that?

و شما می خواهید گوش دادن فعال را نشان دهید . چگونه این کار را انجام می دهید؟

Mm-hmm <affirmative>. Mm-hmm <affirmative>. The first one is the best.

مممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممهم مممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممهم اولی بهترینه

In scenario number two,

در سناریوی شماره دو،

your friend suggests something that is quite obvious and

دوست شما چیزی را پیشنهاد می‌کند که کاملاً واضح است و

in your response, because it's obvious, you might say, duh. However,

در پاسخ شما، زیرا ممکن است بگویید، واضح است. با این حال،

use that one with caution. Again, duh can come across as rude,

با احتیاط از آن استفاده کنید. باز هم، duh می تواند بی ادبانه به نظر برسد،

and so we're very careful with when and with whom we use it.

و بنابراین ما بسیار مراقب هستیم که چه زمانی و با چه کسی از آن استفاده می کنیم.

Now that you've learned all of these interjections and reaction sounds,

اکنون که همه این حرکات و صداهای واکنشی را یاد گرفتید،

let me share my proven strategy for helping them feel natural and

اجازه دهید استراتژی اثبات شده خود را برای کمک به آنها

authentic in your English conversations. Here's what I tell all of my students.

در مکالمات انگلیسی شما طبیعی و معتبر به اشتراک بگذارم. این چیزی است که من به همه دانش آموزانم می گویم. از

Start small, really small,

کوچک شروع کنید، واقعاً کوچک،

choose just two or three to begin with. One positive reaction, like,

برای شروع فقط دو یا سه انتخاب کنید . یک عکس العمل مثبت، مانند،

mm-hmm <affirmative> or ah, perhaps one thoughtful sound like,

mm-hmm <تأیید کننده> یا آه، شاید یک صدای متفکرانه مانند،

hmm, and maybe one casual one like that. Very casual,

هوم، و شاید یک واکنش گاه به گاه مانند آن. خیلی معمولی،

friendly, no, nah.

دوستانه، نه، نه.

I also want you to remember that even native speakers don't use all

همچنین می‌خواهم به خاطر داشته باشید که حتی افراد بومی زبان هم از همه

of these every day,

این‌ها هر روز استفاده نمی‌کنند،

so it's okay to choose the two or three that feel comfortable to

بنابراین اشکالی ندارد که دو یا سه موردی را که برای

you that fit your personality.

شما راحت است و متناسب با شخصیت شما هستند انتخاب کنید.

You also wanna make sure that you're choosing the right sound for the right

شما همچنین می خواهید مطمئن شوید که صدای مناسب را برای موقعیت مناسب انتخاب می کنید

situation. For professional settings, stick with the neutral sounds as in,

. برای تنظیمات حرفه ای، صداهای خنثی را مانند در،

hmm, for thinking, oh, for understanding an ah, for realization.

هوم، برای فکر کردن، آه، برای درک یک آه، برای تحقق، به کار ببرید.

Save the expressive ones for casual conversations with friends as

آنهایی که رسا هستند را برای مکالمات معمولی با دوستان مانند

in duh,

قبل

or now as you've been practicing these sounds with me.

یا اکنون که این صداها را با من تمرین می کنید ذخیره کنید.

You might be worried that perhaps you'll sound fake when using them in

ممکن است نگران باشید که ممکن است هنگام استفاده از آنها به

English,

زبان انگلیسی جعلی به نظر بیایید،

and I want you to know that you can choose the sounds that match your

و می خواهم بدانید که می توانید صداهایی را انتخاب کنید که با شخصیت شما مطابقت دارند

personality the best.

.

Start with the sounds that feel natural to you or perhaps are similar to sounds

با صداهایی شروع کنید که برای شما طبیعی است یا شاید شبیه صداهایی باشد

that you already have in your native language.

که قبلاً در زبان مادری خود دارید.

You might also be worried about making a mistake,

همچنین ممکن است نگران اشتباه کردن باشید،

and I want you to start by using these interjections and reaction sounds

و من از شما می‌خواهم که با استفاده از این صداها و صداهای واکنش

in conversations with people you trust, like close coworkers,

در گفتگو با افرادی که به آنها اعتماد دارید، مانند همکاران نزدیک،

good neighbors, or a dedicated conversation group that you have for practice.

همسایگان خوب، یا یک گروه گفتگوی اختصاصی که برای تمرین دارید، شروع کنید.

Once you have someone that you can begin using these within conversations,

هنگامی که شخصی دارید که می توانید از آنها در مکالمات استفاده کنید،

here's your three step plan. Number one,

برنامه سه مرحله ای شما در اینجا آمده است. شماره یک،

I want you to watch and listen to English happening around you.

من از شما می خواهم که تماشا کنید و به انگلیسی که در اطراف شما اتفاق می افتد گوش دهید.

Notice how others use these sounds in podcasts, movies,

توجه داشته باشید که چگونه دیگران از این صداها در پادکست ها، فیلم ها،

TV shows and conversations.

نمایش های تلویزیونی و مکالمات استفاده می کنند.

Pay attention to how other English speakers use them.

به نحوه استفاده سایر انگلیسی زبانان از آنها توجه کنید.

Then start practicing privately. Just try to repeat them out loud.

سپس شروع به تمرین خصوصی کنید. فقط سعی کنید آنها را با صدای بلند تکرار کنید.

Maybe read a news story and while you're having certain responses

شاید یک خبر را بخوانید و در حالی که پاسخ های خاصی

to that news story, try using some of these injections.

به آن خبر دارید، سعی کنید از برخی از این تزریق ها استفاده کنید.

You can also practice in front of a mirror or record yourself using them in

شما همچنین می توانید در مقابل آینه تمرین کنید یا خودتان را با استفاده از آنها در مکالمات ضبط کنید

conversations just to get comfortable with the sounds. And then finally,

تا با صداها راحت شوید. و سپس

in step three, use them with your friends and coworkers in English. Again,

در مرحله سوم، آنها را با دوستان و همکاران خود به زبان انگلیسی استفاده کنید. دوباره

start with people you trust or feel safe with.

با افرادی که به آنها اعتماد دارید یا با آنها احساس امنیت می کنید شروع کنید. از

Use them in those low pressure situations where you don't have to worry about

آن‌ها در موقعیت‌های کم فشار استفاده کنید که لازم نیست نگران

judgment.

قضاوت باشید.

Now if you don't have a conversation partner or anyone that you feel

اکنون اگر شریک مکالمه‌ای ندارید یا کسی که در

comfortable practicing with,

تمرین با او احساس راحتی می‌کنید،

and if you need a safe space to try out new communication skills in English,

و اگر به فضای امنی برای آزمایش مهارت‌های ارتباطی جدید به زبان انگلیسی نیاز دارید،

the Confident Women Community is here for you. Inside the community.

انجمن زنان مطمئن اینجا برای شماست. در داخل جامعه.

Community you'll find real world practice opportunities in live conversation

انجمن شما فرصت های تمرین دنیای واقعی را در

groups.

گروه های گفتگوی زنده پیدا خواهید کرد.

You'll also discover a supportive network of women working toward the same goal,

همچنین شبکه‌ای از زنانی را خواهید دید که برای همین هدف تلاش می‌کنند و

speaking English with confidence and authenticity. With all of that,

با اطمینان و اعتبار انگلیسی صحبت می‌کنند . با همه اینها،

you'll get monthly lessons that are designed to help you master communication

دروس ماهانه ای را دریافت خواهید کرد که برای کمک به

skills, like these reaction words,

مهارت های ارتباطی مانند این کلمات واکنش،

small talk and professional conversations.

صحبت های کوچک و مکالمات حرفه ای طراحی شده اند.

When you join the Confident Women Community,

هنگامی که به انجمن زنان مطمئن بپیوندید،

you'll immediately get to start practicing with others who understand your

بلافاصله شروع به تمرین با دیگرانی خواهید کرد که سفر شما را درک می کنند

journey and you'll feel the support you need to take your English to the next

و حمایت لازم برای ارتقای زبان انگلیسی خود را به

level. To learn more and join,

سطح بعدی احساس خواهید کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر و ملحق شدن،

you can visit speak confident english.com/community.

می توانید به speak confident english.com/community مراجعه کنید .

Before you go, I want to reiterate my top recommendation.

قبل از رفتن، من می خواهم توصیه اصلی خود را تکرار کنم. برای شروع

Choose two or three of these injections to get started with.

دو یا سه مورد از این تزریق ها را انتخاب کنید.

You don't need to start using all of them today.

نیازی نیست از امروز شروع به استفاده از همه آنها کنید.

Pick your top three sounds or focus on one positive

سه صدای اصلی خود را انتخاب کنید یا روی یک

interjection, one thoughtful example, and one for casual conversations.

حرف مثبت، یک مثال متفکرانه و یکی برای مکالمات معمولی تمرکز کنید.

I want you to feel just as expressive in English as you are in your native

من از شما می خواهم که در زبان انگلیسی نیز به همان اندازه که در زبان مادری خود هستید احساس کنید

language,

and using these reaction words is a big step toward making that happen.

و استفاده از این کلمات واکنشی گام بزرگی برای تحقق آن است.

These small sounds are the key to showing your personality in

این صداهای کوچک کلید نشان دادن شخصیت شما به

English. If you found this lesson helpful to you, I would love to know,

زبان انگلیسی هستند. اگر این درس برای شما مفید بود، دوست دارم بدانم،

and you can tell me in one very simple way.

و شما می توانید به روشی بسیار ساده به من بگویید.

Give this lesson a thumbs up here on YouTube, and while you're at it,

در اینجا در YouTube به این درس سر بزنید و تا زمانی که در آن هستید،

subscribe so you never miss one of my Confident English lessons.

مشترک شوید تا هرگز یکی از درس‌های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید.

Thank you so much for joining me, and I look forward to seeing you next time.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.