24 essential phrasal verbs for computers and technology

This lesson’s about phrasal verbs we use to talk about computers and technology.

این درس درباره افعال عبارتی است که برای صحبت در مورد رایانه و فناوری استفاده می کنیم.

We’re going to look 24 common ones, learn their meanings and then we’ll have a story,

ما 24 مورد رایج را بررسی می کنیم، معانی آنها را یاد می گیریم و سپس یک داستان خواهیم داشت،

because the best way to learn phrasal verbs is to see them in action.

زیرا بهترین راه برای یادگیری افعال عبارتی دیدن آنها در عمل است.

Before we begin, there’s something you need to know about English phrasal verbs.

قبل از شروع، چیزهایی وجود دارد که باید در مورد افعال عبارتی انگلیسی بدانید.

Some are separable and some aren’t.

برخی قابل تفکیک هستند و برخی غیرقابل تفکیک.

So sometimes we can separate the verb from the other little word and sometimes we can’t.

بنابراین گاهی اوقات می توانیم فعل را از کلمه کوچک دیگر جدا کنیم و گاهی اوقات نمی توانیم.

For example, 'plug in' is a separable phrasal verb, so you can plug in a device or you can

برای مثال، «plug in» یک فعل عبارتی قابل تفکیک است ، بنابراین می‌توانید یک دستگاه را وصل کنید یا می‌توانید

plug it in.

آن را وصل کنید.

We say it in both ways but we don’t say 'plug in it'.

ما آن را به هر دو صورت می‌گوییم، اما نمی‌گوییم «وصل کن».

If you’re not sure about that, we’ve made another video about it.

اگر در مورد آن مطمئن نیستید، ما یک ویدیوی دیگر در مورد آن ساخته ایم.

I’ll put a link here.

من یک لینک اینجا می گذارم

Inseparable phrasal verbs are different because we can’t separate the words.

افعال عبارتی جدایی ناپذیر متفاوت هستند زیرا نمی توانیم کلمات را از هم جدا کنیم. به

They stick together.

هم می چسبند.

For example, 'get into' is inseparable in this sentence and it means enter.

به عنوان مثال، «در» در این جمله غیرقابل تفکیک است و به معنای ورود است.

If you can’t access the system, you can't get into it.

اگر نمی توانید به سیستم دسترسی پیدا کنید، نمی توانید وارد آن شوید.

But you can’t say 'get the system into'.

اما نمی توانید بگویید "سیستم را وارد کنید".

Get and into stick together.

با هم بچسبید و بچسبید.

OK, now you know that, let’s look at some phrasal verbs and see what they mean.

خوب، حالا شما این را می دانید، بیایید به برخی از افعال عبارتی نگاهی بیندازیم و معنی آنها را ببینیم.

First one.

اولی.

Before you use your computer you have to hook it up – connect the cables and give it power.

قبل از استفاده از رایانه، باید آن را وصل کنید - کابل ها را وصل کنید و به آن برق بدهید.

Next one?

بعدی؟

This is easy – you turn the computer on.

این آسان است - شما کامپیوتر را روشن می کنید.

Press a switch so it starts working.

یک سوئیچ را فشار دهید تا شروع به کار کند.

And what’s the opposite?

و برعکس چیست؟

It’s turn off, of course.

البته خاموش است

And here’s a very similar one.

و در اینجا یک مورد بسیار مشابه است.

Power up means preparing a machine to work by supplying it with electricity.

پاور به معنای آماده کردن ماشین برای کار با تامین برق آن است.

And the opposite?

و برعکس؟

Power down.

خاموش کنید.

When you turn on your computer it boots up.

وقتی کامپیوتر خود را روشن می کنید، بوت می شود.

It starts working and loads a program so it’s ready to be used.

شروع به کار می کند و یک برنامه را بارگیری می کند تا برای استفاده آماده شود.

Sometimes we just say boot.

گاهی اوقات فقط می گوییم بوت.

I’m waiting for my computer to boot.

منتظر بوت شدن کامپیوترم هستم.

But often we say boot up.

اما اغلب می گوییم بوت کردن.

It takes ages to boot up.

زمان زیادی طول می کشد تا راه اندازی شود.

And the opposite of boot up is shut down.

و نقطه مقابل boot up خاموش می شود. به

It means to stop it operating.

معنای متوقف کردن فعالیت آن است.

Sometimes I forget to shut down my computer before I go home.

گاهی فراموش می کنم قبل از رفتن به خانه کامپیوترم را خاموش کنم.

It means it’s running all night.

یعنی تمام شب در حال اجراست.

Next one?

بعدی؟

Or next two!

یا دو بعدی!

They both mean the same thing - connect to a network.

معنی هر دوی آنها یکسان است - اتصال به یک شبکه.

Usually we need a password to log in.

معمولاً برای ورود به یک رمز عبور نیاز داریم.

You can say log in or log on – it’s the same.

می‌توانید بگویید وارد شوید یا وارد شوید - همینطور است .

So what’s the opposite?

پس برعکسش چیه؟ از

Log off or log out.

سیستم خارج شوید یا از سیستم خارج شوید.

That’s when you disconnect from a network.

این زمانی است که شما از یک شبکه جدا می شوید.

Now look what happens when there’s an object.

حالا ببینید وقتی یک شی وجود دارد چه اتفاقی می افتد.

The preposition changes and we say log into, log onto, log off of or log out of.

حرف اضافه تغییر می کند و می گوییم log into، log onto، log off of یا log out of.

They’re all inseparable so the verbs and the other little words stick together.

همه آنها جدایی ناپذیر هستند بنابراین افعال و سایر کلمات کوچک به هم می چسبند.

However we can also log someone into a system – that’s when we do it for them.

با این حال، ما همچنین می‌توانیم شخصی را وارد یک سیستم کنیم - در آن زمان این کار را برای او انجام می‌دهیم.

Can you log me onto the network?

آیا می توانید من را وارد شبکه کنید؟

Yeah.

آره

Do you have a password?

آیا شما رمز عبور دارید؟

No.

نه.

You’ll need to create one first.

ابتدا باید یکی بسازید.

Next one?

بعدی؟

‘Put in’ means type.

"Put in" به معنای تایپ است.

Sometimes we say ‘key in’ as well – it means the same thing.

گاهی اوقات ما می گوییم "کلید در" - به همان معنی است.

It’s when you enter data.

زمانی است که داده ها را وارد می کنید.

OK, I’ve got my password.

خوب، من رمز عبور خود را دارم.

Then put it in.

سپس آن را وارد کنید. بسیار

OK, we’re in the system now and we’re working on our computer, then a message suddenly

خوب، ما اکنون در سیستم هستیم و در حال کار بر روی رایانه خود هستیم، سپس یک پیام ناگهان

appears – it pops up.

ظاهر می شود - ظاهر می شود.

Maybe it’s an advertisement or a warning.

شاید این یک تبلیغ یا یک هشدار باشد.

They pop up a lot.

آنها زیاد ظاهر می شوند. از

I hate the ads that keep popping up.

تبلیغاتی که مدام ظاهر می شوند متنفرم.

Yeah.

آره

Click on the red cross and they’ll go away.

روی صلیب قرمز کلیک کنید و آنها از بین خواهند رفت.

Click on – this means move your mouse onto something and click.

روی آن کلیک کنید - این به این معنی است که ماوس خود را روی چیزی ببرید و کلیک کنید. یکی

Another thing we do with our mouse is scroll.

دیگر از کارهایی که ما با ماوس انجام می دهیم اسکرول است.

There are so many ads.

تبلیغات بسیار زیادی وجود دارد.

Can you scroll down past them?

آیا می توانید از کنار آنها به پایین اسکرول کنید؟

Scrolling down means moving the screen down and the opposite is scrolling up, of course.

اسکرول به پایین به معنای حرکت دادن صفحه به پایین است و البته برعکس آن اسکرول کردن به بالا است.

We can also zoom in and make things larger.

ما همچنین می توانیم بزرگنمایی کنیم و چیزها را بزرگتر کنیم.

And the opposite?

و برعکس؟

Zoom out.

کوچک نمایی.

Next one.

بعدی.

It’s always a good idea back up your files.

همیشه ایده خوبی است که از فایل های خود نسخه پشتیبان تهیه کنید.

Make a copy of them so you have a second version if the first one fails

از آنها یک کپی تهیه کنید تا در صورت عدم موفقیت نسخه اول، نسخه دوم داشته باشید

And, I have just one more for you.

و من فقط یک نسخه دیگر برای شما دارم.

This is when people get into a network secretly, without permission.

این زمانی است که افراد مخفیانه و بدون اجازه وارد یک شبکه می شوند .

They look at information, and maybe change or steal it.

آنها به اطلاعات نگاه می کنند و ممکن است آنها را تغییر دهند یا بدزدند.

Hey, do you think someone’s hacked into our system?

سلام، آیا فکر می کنید کسی به سیستم ما هک شده است؟

I hope not!

امیدوارم اینطور نباشه!

Great, now let’s see some of these verbs in action.

عالی است، حالا اجازه دهید برخی از این افعال را در عمل ببینیم. آیا

Are you ready for a story?

برای یک داستان آماده هستید؟

Watch it and see how many phrasal verbs you can spot.

آن را تماشا کنید و ببینید چند افعال عبارتی را می توانید ببینید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Computer help desk.

میز کمک کامپیوتر.

I need your help.

من به کمک شما نیاز دارم.

I can’t log into the system.

من نمیتونم وارد سیستم بشم

I can help you with that.

من توسط آن میتونم کمک تان کنم.

You need to hook up your computer.

باید کامپیوتر خود را وصل کنید.

Plug it in and power it up.

آن را به برق وصل کنید و آن را روشن کنید.

I’ve already done all that.

من قبلاً همه اینها را انجام داده ام.

So you’ve turned it on?

پس شما آن را روشن کردید؟

Yes, it’s on.

بله، روشن است.

I need you to log me onto the network.

من نیاز دارم که من را وارد شبکه کنید.

You want to get into the system.

شما می خواهید وارد سیستم شوید.

Yes.

آره.

I can’t get in.

من نمی توانم وارد شوم.

Then I need you user ID.

سپس به شناسه کاربری شما نیاز دارم.

It’s 46821.

این 46821 است.

Please hurry up because I’ve got a conference call starting in five minutes

لطفاً عجله کنید زیرا من یک تماس کنفرانسی دارم که تا پنج دقیقه دیگر شروع می شود

OK.

.

I just sent you a link.

همین الان یه لینک برات فرستادم

Really?

واقعا؟

Click on the link and then scroll down.

روی لینک کلیک کنید و سپس به پایین اسکرول کنید.

Ah.

آه

A message just popped up.

فقط یک پیام ظاهر شد

What does it say?

چی میگه؟

‘Are you a robot?’

"آیا شما یک ربات هستید؟" از

It wants me to type two words in a little box.

من می خواهد که دو کلمه را در یک کادر کوچک تایپ کنم .

Oh.

اوه آیا

Are you a robot?

شما یک ربات هستید؟

No, of course not!

هیچ البته نه!

Sometimes robots try to hack into our system.

گاهی اوقات ربات ها سعی می کنند سیستم ما را هک کنند.

I’m a human being!

من یک انسانم!

Then just put in the words.

سپس فقط کلمات را وارد کنید.

Key them in.

آنها را کلید بزنید.

It’s impossible.

غیرممکن است.

I can’t read them.

من نمی توانم آنها را بخوانم.

Sorry then.

در اینصورت متاسفم.

I can’t help you.

من نمی توانم به شما کمک کنم.

Why not?

چرا که نه؟

You’re a robot.

شما یک ربات هستید

I’m not a robot.

من ربات نیستم

It’s impossible to read these words.

خواندن این کلمات غیرممکن است.

Sorry, I can’t help robots.

متأسفم، من نمی توانم به ربات ها کمک کنم.

Bye.

خدا حافظ.

Ah well.

آه خوب

Mission failed.

ماموریت شکست خورد.

Mission failed.

ماموریت شکست خورد.

Mission fail.

ماموریت شکست می خورد

Mission fail.

ماموریت شکست می خورد

Mission fail.

ماموریت شکست می خورد

Mission...

ماموریت ...

How many phrasal verbs did you spot?

چند فعل عبارتی را متوجه شدید؟

Let’s watch again and this time we’ll see them pop up.

بیایید دوباره تماشا کنیم و این بار آنها را خواهیم دید.

Computer help desk.

میز کمک کامپیوتر.

I need your help.

من به کمک شما نیاز دارم.

I can’t log into the system.

من نمیتونم وارد سیستم بشم

I can help you with that.

من توسط آن میتونم کمک تان کنم.

You need to hook up your computer.

باید کامپیوتر خود را وصل کنید.

Plug it in and power it up.

آن را به برق وصل کنید و آن را روشن کنید.

I’ve already done all that.

من قبلاً همه اینها را انجام داده ام.

So you’ve turned it on?

پس شما آن را روشن کردید؟

Yes, it’s on.

بله روشن است

I need you to log me onto the network.

من نیاز دارم که من را وارد شبکه کنید.

You want to get into the system.

شما می خواهید وارد سیستم شوید.

Yes.

آره.

I can’t get in.

من نمی توانم وارد شوم.

Then I need you user ID.

سپس به شناسه کاربری شما نیاز دارم.

It’s 46821.

این 46821 است.

Please hurry up because I’ve got a conference call starting in five minutes

لطفاً عجله کنید زیرا من یک تماس کنفرانسی دارم که تا پنج دقیقه دیگر شروع می شود

OK.

.

I just sent you a link.

همین الان یه لینک برات فرستادم

Really?

واقعا؟

Click on the link and then scroll down.

روی لینک کلیک کنید و سپس به پایین اسکرول کنید.

Ah.

آه

A message just popped up.

فقط یک پیام ظاهر شد

What does it say?

چی میگه؟

‘Are you a robot?’

"آیا شما یک ربات هستید؟" از

It wants me to type two words in a little box.

من می خواهد که دو کلمه را در یک کادر کوچک تایپ کنم .

Oh.

اوه آیا

Are you a robot?

شما یک ربات هستید؟

No, of course not!

هیچ البته نه!

Sometimes robots try to hack into our system.

گاهی اوقات ربات ها سعی می کنند سیستم ما را هک کنند.

I’m a human being!

من یک انسانم!

Then just put in the words.

سپس فقط کلمات را وارد کنید.

Key them in.

آنها را کلید بزنید.

It’s impossible.

غیرممکن است.

I can’t read them.

من نمی توانم آنها را بخوانم.

Sorry then.

در اینصورت متاسفم.

I can’t help you.

من نمی توانم به شما کمک کنم.

Why not?

چرا که نه؟

You’re a robot.

شما یک ربات هستید

I’m not a robot.

من ربات نیستم

It’s impossible to read these words.

خواندن این کلمات غیرممکن است.

Sorry, I can’t help robots.

متأسفم، من نمی توانم به ربات ها کمک کنم.

Bye.

خدا حافظ.

Ah well.

آه خوب

Mission failed.

ماموریت شکست خورد.

Mission failed.

ماموریت شکست خورد.

Mission fail.

ماموریت شکست می خورد

Mission fail.

ماموریت شکست می خورد

Mission fail.

ماموریت شکست می خورد

Mission...

ماموریت ...

If you enjoyed this video, please give it a thumbs up and share it with a friend.

اگر از این ویدیو لذت بردید، لطفاً آن را به اشتراک بگذارید و با یک دوست به اشتراک بگذارید.

If you haven’t subscribed to our channel yet, make sure you do and click the notification

اگر هنوز در کانال ما مشترک نشده اید ، حتما این کار را انجام دهید و روی زنگ اعلان کلیک کنید

bell so you don’t miss our future videos.

تا ویدیوهای آینده ما را از دست ندهید.

We’ve got some good ones in the works, so you don’t want to miss them.

ما چند مورد خوب در دست ساخت داریم، بنابراین نمی خواهید آنها را از دست بدهید. می

See you next Friday.

بینمت جمعه آینده

Bye now.

حالا خداحافظ