CAN, COULD and BE ABLE TO - Part Two

Welcome back to part two of our video on 'can', 'could' and 'be able to'.

به قسمت دوم ویدیوی ما در مورد «توانم»، «می‌توانم» و «توانستم» خوش آمدید.

I'll put a link to part one here in case you haven't seen it.

اگر ندیده اید لینک قسمت اول را اینجا می گذارم .

Last week we looked at the modal verb, 'can'.

هفته گذشته ما به فعل معین، 'can' نگاه کردیم.

And this week we're starting with another modal verb, 'could'.

و این هفته با یک فعل معین دیگر، 'could' شروع می کنیم.

We're going to look at how we use it to talk about past ability, and then we'll look at

ما می خواهیم ببینیم که چگونه از آن برای صحبت در مورد توانایی گذشته استفاده می کنیم، و سپس به

how we use all these verbs to talk about the future.

نحوه استفاده از همه این افعال برای صحبت در مورد آینده خواهیم پرداخت.

We use 'can' to talk about abilities people have in the present.

ما از «می توانم» برای صحبت در مورد توانایی هایی که افراد در زمان حال دارند استفاده می کنیم.

'Could' is similar, but we use it to talk about past abilities.

"می تواند" مشابه است، اما ما از آن برای صحبت در مورد توانایی های گذشته استفاده می کنیم.

For example, when I lived in Japan, I could speak some Japanese.

به عنوان مثال، زمانی که در ژاپن زندگی می کردم، می توانستم کمی ژاپنی صحبت کنم.

It was a long time ago and I've forgotten it.

خیلی وقت پیش بود و من فراموشش کردم .

I can’t speak Japanese now, but I could in the past.

من اکنون نمی توانم ژاپنی صحبت کنم، اما در گذشته می توانستم صحبت کنم.

When I was younger I could do a hundred push ups.

وقتی کوچکتر بودم، می توانستم صد بار فشار را انجام دهم .

Now I can only do ten.

الان فقط ده تا میتونم انجام بدم

This coffee machine can make six big cups.

این دستگاه قهوه ساز می تواند شش فنجان بزرگ درست کند.

Our old machine could only make three.

ماشین قدیمی ما فقط می توانست سه تا بسازد.

'Could' is the past form of 'can' in these situations.

«می‌تواند» شکل گذشته «می‌تواند» در این شرایط است.

But there’s a tricky thing about 'could'.

اما یک چیز پیچیده در مورد "می تواند" وجود دارد.

If we’re talking about general abilities in the past like these, we say 'could'.

اگر در مورد توانایی های عمومی در گذشته مانند این صحبت می کنیم، می گوییم "می تواند".

But if we’re talking about a particular occasion, a one-off situation, we say ‘was

اما اگر در مورد یک موقعیت خاص صحبت می کنیم ، یک موقعیت یکباره، می گوییم "

able to’.

توانستم".

This mouse is a problem.

این موس مشکل داره

I’ve ordered you a new one from Amazon.

من یک مورد جدید از آمازون به شما سفارش دادم.

Oh, thank you.

اوه، متشکرم.

How much do I owe you?

من چقدر به تو بدهکار هستم؟

Nothing.

هیچ چی.

I was able to log in with your password.

من توانستم با رمز عبور شما وارد شوم.

Is it working now?

الان کار میکنه؟

Yes, I was able to fix it.

بله تونستم درستش کنم

Great.

عالی.

Another thing we say here is ‘managed to’.

چیز دیگری که در اینجا می گوییم «مدیریت شده است».

It means the same as 'was able to'.

یعنی همان «توانستم».

Hey, I think I’ve managed to fix it.

هی، فکر می کنم توانسته ام آن را درست کنم.

Oh well done.

اوه آفرین.

He was able to fix it!

تونست درستش کنه!

Because it’s a one-off situation, we don’t say 'could' here.

از آنجا که این یک وضعیت یکباره است، ما در اینجا نمی گوییم "می تواند".

For general abilities - could.

برای توانایی های عمومی - می تواند.

For one-offs - was able to.

برای یک بار - توانست.

But hang on, because negative sentences are different.

اما صبر کنید، زیرا جملات منفی متفاوت هستند.

In the negative, we can say 'wasn't able to' or 'couldn’t'.

در حالت منفی، می توانیم بگوییم « نتوانستم» یا «نتوانستم».

I couldn’t fix it.

نتونستم درستش کنم

Wow, that’s weird.

وای، این عجیب است.

Let’s look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

To talk about a general ability or skill we had in the past, we say 'could'.

برای صحبت در مورد یک توانایی یا مهارت کلی که در گذشته داشتیم، می گوییم «می تواند».

When I was younger, I could do a hundred push ups.

وقتی کوچکتر بودم، می‌توانستم صد بار هل‌آپ انجام دهم .

But if it’s a one-off situation we say 'was able to'.

اما اگر یک موقعیت یکباره باشد، می گوییم « توانستم».

Is it working now?

الان کار میکنه؟

Yes, I was able to fix it.

بله تونستم درستش کنم

Great.

عالی.

Unless it’s a negative sentence.

مگر اینکه جمله منفی باشد.

Then we say 'wasn’t able to' or 'couldn’t'.

سپس می گوییم "نتوانستم" یا "نتوانستم".

So both are possible.

بنابراین هر دو ممکن است.

I couldn’t fix it.

نتونستم درستش کنم

Phew!

اوه!

OK, so that’s the past.

خوب، پس این گذشته است.

Now what about the future?

حالا آینده چطور؟

Let’s start with 'can'.

بیایید با "می توانم" شروع کنیم.

Is there a future form of can?

آیا شکلی از قوطی در آینده وجود دارد؟ آیا

Can you say ‘I will can’?

می توانید بگویید "من می توانم"؟

No!

نه!

If you want to say 'will', use 'be able to'.

اگر می خواهید بگویید "اراده"، از "توانستن" استفاده کنید.

Any questions?

هر سوالی دارید؟

Yes doctor.

بله دکتر آیا

Will I be able to play the piano after the operation?

بعد از عمل می توانم پیانو بزنم ؟

Why, of course.

چرا، البته.

That’s great because I never could before.

این عالی است زیرا قبلاً هرگز نتوانستم.

So ‘will I can’, no.

بنابراین «آیا می‌توانم»، نه.

But ‘will I be able to’, yes!

اما «آیا می‌توانم»، بله!

Easy huh?

آسونه؟

OK.

خوب.

Next question.

سوال بعدی

Do we ever use 'can' to talk about the future?

آیا تا به حال از «می توان» برای صحبت در مورد آینده استفاده می کنیم؟

Well, yes.

خب بله.

In fact we use it a lot when we’re making future arrangements.

در واقع، زمانی که در حال انجام ترتیبات آینده هستیم، از آن بسیار استفاده می کنیم .

So, how about Thursday?

خب، پنجشنبه چطور؟

I can meet you on Friday but not Thursday.

من می توانم جمعه با شما ملاقات کنم اما پنجشنبه نه.

OK, let’s do it Friday.

خوب، بیایید این کار را جمعه انجام دهیم.

So we’re using 'can' to say what’s possible in the future here.

بنابراین ما از «می توانم» برای گفتن آنچه در آینده در اینجا ممکن است استفاده می کنیم.

And we could also say 'will be able to'.

و همچنین می‌توانیم بگوییم «می‌توانم».

They mean the same thing.

منظورشون همینه

'Be able to’ is more formal and we normally say 'can'.

«توانستن» رسمی تر است و ما معمولاً می گوییم «می توانم».

OK, so that’s arrangements.

خوب، پس این ترتیبات است.

Now what about skills and abilities?

حالا در مورد مهارت ها و توانایی ها چطور؟

Well, that’s a little different.

خوب، این کمی متفاوت است.

We use ‘can’ to talk about skills we have now, but not skills we will have in the future.

ما از "توان" برای صحبت در مورد مهارت هایی که اکنون داریم استفاده می کنیم ، اما نه مهارت هایی که در آینده خواهیم داشت.

So we say 'can' when we’re talking about a present skill.

بنابراین وقتی در مورد یک مهارت فعلی صحبت می کنیم، می گوییم «می توانم» .

But when we’re talking about a skill or ability we don’t have yet, we use ‘be

اما وقتی در مورد مهارت یا توانایی صحبت می کنیم که هنوز آن را نداریم، از «

able to’, not 'can'.

توانستن» استفاده می کنیم نه از «توانم».

I can only do ten push ups now.

الان فقط میتونم ده تا فشار انجام بدم.

But if I practice everyday, I’ll be able to do twenty.

اما اگر هر روز تمرین کنم، می‌توانم بیست تمرین کنم.

So here’s a question.

بنابراین اینجا یک سوال است. آیا

Could we say ‘can’ here instead of ‘be able to’?

می‌توانیم در اینجا به جای «توانم» بگوییم «می‌توانم »؟

No, the thing is Jay doesn’t have this ability yet.

نه، مسئله این است که جی هنوز این توانایی را ندارد .

We have to say ‘will be able to’.

باید بگوییم «می‌توانیم».

OK, we’ve nearly finished.

خوب، ما تقریباً تمام کردیم.

We just need to look at 'could'.

ما فقط باید به "می تواند" نگاه کنیم.

Do we use 'could' to talk about the future?

آیا برای صحبت در مورد آینده از «می تواند» استفاده می کنیم؟

Is that possible?

آیا این امکان پذیر است؟

Yes, it is.

بله همینطور است.

Oh.

اوه

Are you going out?

بیرون میری؟

Yes.

آره.

Well, take this umbrella.

خوب، این چتر را بردارید.

It could rain.

ممکن است باران ببارد.

Thank you.

متشکرم.

'Could' means the same as 'may' or 'might' here.

«می‌تواند» در اینجا به معنای «ممکن است» یا «ممکن است» .

It may rain or it may not.

ممکن است باران ببارد یا نباشد.

It’s not certain.

قطعی نیست

We just use 'could' with this meaning, and not 'can'.

ما فقط «می‌توانم» را با این معنی به کار می‌بریم، نه «می‌توانم».

So we use 'could' to talk about a future possibility that’s not certain.

بنابراین ما از «می تواند» برای صحبت در مورد یک احتمال آینده استفاده می کنیم که مطمئن نیست.

Oh Jay, you bought lottery tickets?

اوه جی، بلیط لاتاری خریدی؟

Yeah.

آره

They’re a waste of money.

آنها هدر دادن پول هستند.

No they’re not.

نه نیستن می

We could win ten million dollars.

توانستیم ده میلیون دلار برنده شویم.

If things are just a chance and not a certainty, we say ‘could’.

اگر چیزها فقط یک شانس هستند و قطعیت ندارند، می گوییم "می تواند".

And that’s why we often use 'could' to make suggestions.

و به همین دلیل است که ما اغلب از «می تواند» برای ارائه پیشنهاد استفاده می کنیم.

I’m bored.

حوصله ام سر رفته.

I have nothing to do.

من هیچ کاری برای انجام دادن ندارم.

Well, you could tidy up the stock room.

خوب، شما می توانید اتاق انبار را مرتب کنید.

Or I could work on my plans for world domination.

یا می توانم روی برنامه هایم برای تسلط بر جهان کار کنم.

Well, there’s a thought.

خب یه فکری هست

When we make a suggestion like this, we don’t know if the other person will do it or not.

وقتی چنین پیشنهادی می‌دهیم، نمی‌دانیم که طرف مقابل این کار را انجام خواهد داد یا نه.

And when we have ideas like this, they’re just ideas.

و وقتی ایده هایی از این دست داریم، آنها فقط ایده هستند.

Possibilities, but not certainties.

احتمالات، اما نه قطعیت ها.

And that’s it!

و بس!

We've covered a lot of grammar with these verbs.

ما گرامر زیادی را با این افعال پوشش داده ایم.

They're not verbs you can learn just like that.

آنها افعالی نیستند که بتوانید به همین شکل یاد بگیرید.

So when you have time, come back and watch the two parts of this video again.

پس وقتی وقت کردید برگردید و دوباره دو قسمت این ویدیو را تماشا کنید.

If you keep practising you’ll be able to use all these verbs correctly.

اگر به تمرین ادامه دهید، می توانید از تمام این افعال به درستی استفاده کنید.

So until next Friday, bye!

پس تا جمعه آینده، خداحافظ!