Lay or Lie? Never mix them up again.

Here’s a question.

اینجا یک سوال است

What’s Jay doing here?

جی اینجا چیکار میکنه؟

Is he lying on the couch or is he laying on the couch?

روی کاناپه دراز کشیده یا روی کاناپه دراز کشیده است ؟

If you’re not sure, watch this video and find out.

اگر مطمئن نیستید، این ویدیو را ببینید و متوجه شوید.

A lot of you have told us you find these two verbs confusing.

بسیاری از شما به ما گفته اید که این دو فعل را گیج کننده می بینید.

We’re not surprised.

ما تعجب نمی کنیم

They’re so confusing that native speakers often mix them up.

آنها به قدری گیج کننده هستند که افراد بومی اغلب آنها را با هم مخلوط می کنند.

So first we’re going to go step by step, explain the meaning and the grammar and show

بنابراین ابتدا قدم به قدم پیش می رویم، معنی و دستور زبان را توضیح می دهیم و به

you how they work in action.

شما نشان می دهیم که چگونه در عمل کار می کنند.

But first you have to do something.

اما ابتدا باید کاری کرد.

You have to subscribe!

شما باید مشترک شوید!

Hit the subscribe button because you’re going to love our videos.

دکمه اشتراک را بزنید زیرا ویدیوهای ما را دوست خواهید داشت.

OK, ready now?

باشه، الان آماده ای؟

No wait.

نه صبر کنید

And you have to hit the notification bell.

و باید زنگ اعلان را بزنید.

Otherwise they might not know when we publish a new video.

در غیر این صورت ممکن است وقتی یک ویدیوی جدید منتشر می کنیم ندانند.

Can we start now?

الان می تونیم شروع کنیم؟

Yes.

آره.

OK.

خوب.

Bye.

خدا حافظ.

If the bank manger calls, tell him I’m not here.

اگر مدیر بانک تماس گرفت، به او بگویید من اینجا نیستم.

But you are here.

اما تو اینجایی

I know but tell him I’m not here.

من می دانم اما به او بگو من اینجا نیستم.

But that would be lying.

اما این می تواند دروغ باشد.

OK, the first thing to note.

خوب، اولین چیزی که باید توجه داشته باشید.

The verb 'lie' has two meanings.

فعل «دروغ» دو معنا دارد.

One meaning is not tell the truth.

یک معنی این است که حقیقت را نگویید.

For example.

مثلا.

I’m very honest.

من خیلی صادقم

I never lie.

من هرگز دروغ نمی گویم.

Um, so how old are you, Vicki?

اوم، پس چند سالته، ویکی؟

I'm, umm… thirty two.

من، ام... سی و دو هستم.

Really?

واقعا؟

Thirty two, eh?.

سی و دو، نه؟

You should never ask a lady how old she is.

هرگز نباید از یک خانم بپرسید که چند سال دارد.

She lied.

او دروغ گفت.

So in that meaning, 'lie' is a regular verb.

بنابراین در این معنا، "دروغ" یک فعل منظم است.

Lie, lied. lied.

دروغ، دروغ دروغ گفت

It’s easy huh?

آسان است نه؟

OK, let's forget that meaning and look at another one.

خوب، بیایید این معنی را فراموش کنیم و به معنای دیگری نگاه کنیم .

This is Ksenia, and she's lying down here.

این Ksenia است و او اینجا دراز کشیده است.

She's in a horizontal or resting position.

او در وضعیت افقی یا در حال استراحت است.

This meaning of lie is similar to the verb 'lay', but when we lay something we put it

این معنای دروغ شبیه به فعل گذاشتن است، اما وقتی چیزی می گذاریم آن را زمین می گذاریم

down.

.

Now here's Ksenia again and she’s is laying Carter's toys on the floor, placing them there.

حالا اینجا دوباره Ksenia است و او اسباب بازی های کارتر را روی زمین می گذارد و آنها را آنجا می گذارد.

So 'lie' means be horizontal and 'lay' means place something down.

بنابراین «دروغ» به معنای افقی بودن و «لایه» به معنای پایین قرار دادن چیزی است.

And now it's time for some grammar.

و حالا وقت آن است که کمی گرامر بنویسیم.

‘Lie' is an intransitive verb which means it has no object.

"دروغ" یک فعل غیر گذرا است به این معنی که مفعول ندارد.

We can lie on something.

ما می توانیم روی چیزی دراز بکشیم.

We can lie in something.

ما می توانیم در چیزی دروغ بگوییم.

We can lie under something, but we can't lie something.

ما می توانیم زیر چیزی دراز بکشیم، اما نمی توانیم چیزی را دروغ بگوییم .

'Lay' is a transitive verb so it has an object.

"Lay" یک فعل متعدی است بنابراین یک مفعول دارد.

We always lay something.

ما همیشه چیزی دراز می کنیم.

We can lay roads - build them by laying down asphalt.

ما می توانیم جاده ها را بسازیم - آنها را با آسفالت بسازیم.

We can lay carpets - put them on the floor.

ما می توانیم فرش بچینیم - آنها را روی زمین بگذاریم.

We can lay bricks to build walls.

برای ساختن دیوارها می توانیم آجر بچینیم.

Birds lay eggs and then they sit on them until they hatch.

پرندگان تخم می گذارند و سپس روی آنها می نشینند تا از تخم بیرون بیایند.

There’s another place we say ‘lay’ in British English.

جای دیگری وجود دارد که ما به انگلیسی بریتانیایی می گوییم "لایه" .

Oh yeah?

اوه بله؟

Yeah, we lay the table.

بله، ما میز را می چینیم.

Oh you've laid the table!

اوه تو سفره چیده ای

Thank you.

متشکرم.

In America we say set the table.

در آمریکا می گوییم سفره را بچین.

We can say ‘set’ in British English too, but we also say lay because you’re placing

در انگلیسی بریتانیایی نیز می‌توانیم بگوییم «تنظیم»، اما به این دلیل که

things on the table.

چیزها را روی میز قرار می‌دهی، می‌گوییم lay.

Hey stop that man.

هی آن مرد را بس کن

Put up your hands and lay down your weapon.

دست هایت را بلند کن و اسلحه را زمین بگذار.

So remember, laying is like putting or placing.

بنابراین به یاد داشته باشید، تخمگذار مانند قرار دادن یا قرار دادن است.

And that brings us to a great tip.

و این ما را به یک نکته عالی می رساند.

If you're not sure which verb to use, there’s a question you can ask.

اگر مطمئن نیستید از کدام فعل استفاده کنید، یک سوال وجود دارد که می توانید بپرسید.

If you’re thinking is it 'lay' or is it 'lie', ask yourself this question.

اگر فکر می‌کنید «دروغ» است، این سؤال را از خود بپرسید.

If the answer is yes, then the verb you need is 'lay'.

اگر پاسخ مثبت است، فعل مورد نیاز شما "lay" است.

So I’m laying my book on the couch here – I’m placing it there.

بنابراین من کتابم را روی کاناپه می گذارم - آن را آنجا می گذارم.

Lay down your weapon - place it on the ground.

اسلحه خود را زمین بگذارید - آن را روی زمین بگذارید.

So we'd say 'lay', nit 'lie' here because we're talking about placing something.

بنابراین ما می گوییم "دراز"، نه "دروغ" در اینجا زیرا ما در مورد قرار دادن چیزی صحبت می کنیم.

So could we use the verb place here?

بنابراین آیا می توانیم از فعل مکان در اینجا استفاده کنیم؟

No.

نه.

So Ksenia’s just lying on the floor.

پس کسنیا فقط روی زمین دراز کشیده است.

But what about here?

اما در اینجا چطور؟

Now she’s placing things on the floor.

حالا او چیزها را روی زمین می گذارد.

So yes, we'd say she’s laying toys on the floor.

بنابراین بله، ما می گوییم که او اسباب بازی ها را روی زمین می گذارد.

Great.

عالی.

Now you know which verb to choose!

حالا می دانید کدام فعل را انتخاب کنید!

So now it’s time for some more grammar!

بنابراین اکنون زمان آن رسیده است که دستور زبان بیشتری داشته باشیم!

Both of these verbs are irregular.

هر دوی این افعال بی قاعده هستند.

The base forms are lie and lay.

فرم های پایه دروغ و دراز هستند.

But then it get’s harder.

اما بعدش سخت تر میشه

What are the three parts of the verbs?

سه قسمت افعال چیست؟

Lie goes lie… lay… lain.

دروغ می رود دروغ… دراز… دراز.

And lay goes – lay… laid … laid.

و lay می رود – دراز… گذاشته… گذاشته.

There’s something really tricky here.

در اینجا یک چیز واقعاً مشکل وجود دارد.

Look at the past form of 'lie'.

به شکل گذشته "دروغ" نگاه کنید.

It's lay!

دراز است!

Weird, eh?

عجیب است، نه؟

Sometimes English is so confusing.

گاهی اوقات انگلیسی بسیار گیج کننده است.

Let’s see them all in action.

بیایید همه آنها را در عمل ببینیم.

OK, so here are the three parts of the verbs.

خوب، پس در اینجا سه ​​بخش از افعال است.

Lie, lay, lain.

دروغ، دراز کشیدن، دراز کشیدن. دراز

Lay, laid, laid.

، گذاشته، گذاشته.

The good news is we rarely say 'lain' these days, so let's forget about that.

خبر خوب این است که ما این روزها به ندرت می گوییم "دراز بکش" ، پس بیایید آن را فراموش کنیم. به

Trust me.

من اعتماد کن.

You probably won't need it.

احتمالاً به آن نیاز نخواهید داشت.

We’re going to look at examples of the other ones.

ما قصد داریم به نمونه هایی از موارد دیگر نگاه کنیم .

We’re just back from holiday where I got a wonderful sun tan.

تازه از تعطیلات برگشته‌ایم، جایی که من برنزه‌ای فوق‌العاده داشتم.

Unfortunately Jay lay in the sun too long too long.

متأسفانه جی برای مدت طولانی زیر نور خورشید دراز کشید .

So what did Vicki say there?

پس ویکی آنجا چه گفت؟

The missing word is 'lay'.

کلمه گم شده "lay" است.

Now is that the verb ‘lay’ or the past form of 'lie'?

حالا این فعل «لا کردن» است یا شکل گذشته «دروغ»؟

It’s the past form of lie.

این شکل گذشته دروغ است.

Remember 'lie' means be horizontal, be in a resting position and the past form is lay.

به یاد داشته باشید "دروغ" به معنای افقی بودن، در حالت استراحت و شکل گذشته دراز است.

OK, let’s look at the verb 'lay' now.

خوب، بیایید اکنون به فعل "lay" نگاه کنیم.

Has the mail come?

آیا نامه آمده است؟

Yes, I laid it on your desk.

بله، آن را روی میز شما گذاشتم.

Thank you.

متشکرم.

Hey Vicki.

هی ویکی

Have you seen the dry cleaning?

خشک شویی را دیده اید؟

Yes, I've laid it on the bed.

بله، آن را روی تخت گذاشته ام.

Thank you.

متشکرم.

So what were the missing words here?

پس کلمات گمشده اینجا چه بودند؟

They were both 'laid'.

آنها هر دو "گذاشته شده" بودند.

We’re looking at the past and the present perfect forms here and we say ‘laid’ in

ما در اینجا به اشکال گذشته و حال کامل نگاه می کنیم و در هر دو زمان می گوییم "گذاشته شده"

both tenses.

.

Now the most common mistake people make with these two verbs is they say ‘lay’ when

اکنون رایج‌ترین اشتباهی که مردم با این دو فعل مرتکب می‌شوند این است که وقتی به

they mean 'lie'.

معنای دروغ می‌گویند، می‌گویند.

Yeah.

آره

You have to remember, if something is just sitting somewhere at rest, use the verb 'lie'.

باید به خاطر داشته باشید، اگر چیزی در جایی در حال استراحت است، از فعل "دروغ" استفاده کنید.

Let’s have a little quiz.

بیایید یک مسابقه کوچک داشته باشیم.

Are you ready?

اماده ای؟

First question.

اولین سوال.

After you have laid a book on the couch then is it lying there, or laying there?

بعد از اینکه کتابی را روی کاناپه گذاشتید، آن‌جا دراز کشیده است یا در آنجا خوابیده است؟

It's lying there.

آنجا دراز کشیده است.

It’s not laying there.

آنجا دراز نمی کشد. آیا

Have you seen my book?

کتاب من را دیده اید؟

I think I saw it lying on the couch.

فکر کنم دیدم روی مبل دراز کشیده بود.

Oh, thank you.

اوه، متشکرم.

Now how did it get there?

حالا چطور به آنجا رسید؟

Here’s another question for you.

در اینجا یک سوال دیگر برای شما وجود دارد.

What am I doing here?

من اینجا چیکار می کنم؟

Am I lying on the sofa or laying on the sofa?

آیا من روی مبل دراز کشیده ام یا روی مبل دراز کشیده ام؟

I’m lying.

من دروغ می گویم.

I’m in a horizontal position.

من در حالت افقی هستم

So if you see something lying on the ground, it's just sitting or resting there, it's lying

بنابراین اگر چیزی را دیدید که روی زمین افتاده است، فقط در آنجا نشسته یا استراحت کرده است، همانجا دراز کشیده است

there.

.

It's only laying there if it's doing something else, like it's a chicken that's laying eggs

فقط زمانی تخمگذاری می کند که کار دیگری انجام دهد ، مثلاً مرغی باشد که در حال تخم گذاری

or something.

یا چیز دیگری باشد.

That’s because lay is a transitive verb, right?

این به این دلیل است که lay یک فعل متعدی است، درست است؟

Exactly.

دقیقا.

We always lay something.

ما همیشه چیزی دراز می کنیم.

If you want to know more about transitive and intransitive verbs, we’ve made some

اگر می‌خواهید درباره افعال متعدی و ناگذر بیشتر بدانید،

other videos about them.

ویدیوهای دیگری درباره آنها ساخته‌ایم.

Yes, a good video to watch now would be our video on 'raise and rise'.

بله، یک ویدیوی خوب برای تماشای اینک ویدیوی ما در مورد «افزایش و افزایش» خواهد بود.

They can be confusing too.

آنها نیز می توانند گیج کننده باشند.

We’ll put a link at the end.

در انتها یک لینک قرار می دهیم.

So that's it everyone.

پس همه همین هستند.

Until next time.

تا دفعه بعد.

Bye-bye.

خداحافظ.

Bye.

خدا حافظ.