Travel Phrasal Verbs and Expressions

The best way to learn English phrasal verbs is to see them in action.

بهترین راه برای یادگیری افعال عبارتی انگلیسی دیدن آنها در عمل است.

So today, we’re going to show you lots of phrasal verbs in a story, a funny story.

بنابراین امروز، ما قصد داریم تعداد زیادی افعال عبارتی را در یک داستان به شما نشان دهیم، یک داستان خنده دار.

You’ll love it.

شما آن را دوست خواهید داشت.

We’re looking at phrasal verbs to do with travelling, so verbs to do with travel, trips,

ما به دنبال افعال عبارتی برای انجام با سفر هستیم، بنابراین افعال مربوط به سفر، سفرها

and journeys.

و سفرها.

Do you know how to use these words?

آیا می دانید چگونه از این کلمات استفاده کنید؟

If you’re not sure, don’t worry.

اگر مطمئن نیستید، نگران نباشید.

We’ve made another video about them that you can see here.

ما ویدیوی دیگری درباره آنها ساخته ایم که می توانید اینجا ببینید.

We make a new lessons every week at Simple English Videos, so make sure you subscribe

ما هر هفته یک درس جدید در ویدیوهای ساده انگلیسی می‌سازیم، پس حتماً

to our channel and click the notification bell.

در کانال ما مشترک شوید و روی زنگ اعلان کلیک کنید .

That way you’ll know when there’s a new video waiting for you.

به این ترتیب متوجه خواهید شد که ویدیوی جدیدی در انتظار شماست.

But this lesson’s about phrasal verbs we use to talk about travelling.

اما این درس در مورد افعال عبارتی است که برای صحبت در مورد سفر استفاده می کنیم.

Your task is to watch a story, enjoy it, and see how many phrasal verbs you can spot.

وظیفه شما این است که یک داستان را تماشا کنید، از آن لذت ببرید و ببینید که چند افعال عبارتی را می توانید ببینید.

When it’s finished we’ll check your answers and explain what all the verbs mean.

وقتی کار تمام شد، پاسخ‌های شما را بررسی می‌کنیم و معنی همه افعال را توضیح می‌دهیم.

Ready?

آماده؟

I’ve got an important job for you Jay.

من یک کار مهم برای تو دارم جی.

Yeah?

آره؟

Mrs. Clarkson’s stopping by today.

خانم کلارکسون امروز توقف می کند.

Mrs. Clarkson of Clarkson Industries?

خانم کلارکسون از صنایع کلارکسون؟

Yes.

آره.

She’s coming here?

او اینجا می آید؟

Yes.

آره.

She’s flying to Chicago and she’s stopping off to see us on the way.

او به شیکاگو پرواز می کند و در راه برای دیدن ما توقف می کند.

Wow!

وای!

I need you pick her up at the airport and bring her to the office.

من باید او را در فرودگاه ببرید و به دفتر بیاورید.

Great!

عالی!

Her plane gets in at three.

هواپیمای او ساعت سه سوار می شود.

She only has a couple of hours between flights.

او فقط چند ساعت بین پروازها فاصله دارد.

Don’t worry.

نگران نباش

When her plane touches down, I’ll be there waiting.

وقتی هواپیمای او سقوط کرد، من آنجا منتظر خواهم بود.

Good.

خوب

Oh no!

وای نه!

What?

چی؟

I don’t have my car with me today.

امروز ماشینم همراهم نیست

Vicki gave me a ride to work.

ویکی من را سوار کار کرد.

Argh!

ارگ!

You can use my car.

میتونی از ماشین من استفاده کنی

Your new Volvo?

ولوو جدید شما؟

Yes, but be very careful.

بله، اما بسیار مراقب باشید.

I will.

من خواهم.

Thank you, Kathy.

متشکرم، کتی.

Whose car key is this?

این کلید ماشین کیه؟

Oh, it’s Kathy’s The key to her new Volvo?

اوه، این کلید ولووی جدیدش کتی است؟

Yes, I’m going to pick up an important customer at the airport.

بله، من قصد دارم یک مشتری مهم را در فرودگاه انتخاب کنم.

It’s got wi-fi and all kinds of gadgets.

دارای وای فای و انواع وسایل است.

I know.

میدانم.

How fast can it go?

چقدر سریع میتونه بره

Oh, I have no idea.

اوه، من هیچ نظری ندارم.

I’ll find out.

خواهم فهمید.

But I have to be at the airport at three.

اما من باید ساعت سه در فرودگاه باشم.

I’ll be back in ten minutes.

ده دقیقه دیگه برمیگردم

I’ll bring you some doughnuts.

من برای شما دونات می آورم.

Kathy will kill me if I’m late.

اگر دیر بیام کتی مرا خواهد کشت.

Oh, hurry up Vicki.

اوه، عجله کن ویکی.

Where have you been?

کجا بودی؟

Out and about.

بیرون و اطراف.

Give me the key.

کلید را به من بده

Jay.

جی.

Why weren’t you at the airport?

چرا تو فرودگاه نبودی؟

I’m setting off now, Kathy.

من الان راه می افتم، کتی.

You’re too late.

تو خیلی دیر کردی.

Mrs. Clarkson just checked in for her next flight.

خانم کلارکسون به تازگی برای پرواز بعدی خود ثبت نام کرده است .

I can be there ten minutes.

من می توانم ده دقیقه آنجا باشم.

She’s getting on the plane now.

الان داره سوار هواپیما میشه

But it’s not my fault.

اما تقصیر من نیست

Vicki took your car key and then she took off.

ویکی کلید ماشین شما را گرفت و سپس بلند شد.

Jay wanted me to get him some doughnuts.

جی از من خواست برایش دونات بیاورم.

Would you like one?

شما یکی می خوای؟

Jay!

جی!

In my office.

در دفتر کار من.

Now!

اکنون!

Let’s look at some of the phrasal verbs you heard.

بیایید به برخی از افعال عبارتی که شنیده اید نگاه کنیم.

The first two were stop by and stop off.

دو نفر اول توقف و توقف کردند.

Mrs Clarkson’s stopping by today.

خانم کلارکسون امروز توقف می کند.

Mrs Clarkson of Clarkson Industries?

خانم کلارکسون از صنایع کلارکسون؟

Yes.

آره.

She’s coming here?

او اینجا می آید؟

Yes.

آره.

She’s flying to Chicago and she’s stopping off to see us on the way

او به شیکاگو پرواز می کند و در راه توقف می کند تا ما را ببیند

Wow!

وای!

Stop by and stop off have very similar meanings.

Stop by و stop off معانی بسیار مشابهی دارند.

If you stop by a place you make a short visit there.

اگر به مکانی توقف کنید، یک بازدید کوتاه از آنجا انجام می دهید .

Stop off is very similar, but it’s a short visit during a journey, so when you’re going

توقف بسیار شبیه است، اما یک بازدید کوتاه در طول سفر است، بنابراین وقتی

to a place you might stop off somewhere else on the way.

به مکانی می روید ممکن است در جای دیگری در راه توقف کنید.

OK, the next verb you heard was pick up.

خوب، فعل بعدی که شنیدید برداشتن بود.

I need you pick her up at the airport and bring her to the office.

من باید او را در فرودگاه ببرید و به دفتر بیاورید.

Great!

عالی!

Pick someone up means going to a place to collect them.

برداشتن یک نفر یعنی رفتن به جایی برای جمع آوری آنها.

So we might go to an airport in our car to collect someone who will be waiting for us.

بنابراین ممکن است با ماشین خود به فرودگاهی برویم تا کسی را که منتظر ماست جمع آوری کنیم.

We can pick up things too – collect them when they're ready.

ما نیز می‌توانیم چیزهایی را برداریم - وقتی آماده شدند آنها را جمع آوری کنیم .

The opposite of picking up is dropping off.

نقطه مقابل برداشتن، رها کردن است.

That’s when you take someone to a place by car, and then you leave them there.

این زمانی است که شما فردی را با ماشین به مکانی می برید و سپس او را در آنجا رها می کنید.

So maybe you’re on your way somewhere and your route takes you past a place that the

بنابراین ممکن است جایی در راه باشید و مسیرتان شما را از جایی بگذراند که

other person needs to be.

طرف مقابل باید باشد.

You drop them off.

شما آنها را رها کنید.

OK, the next two verbs we heard were get in and touch down.

خوب، دو فعل بعدی که شنیدیم این بود که get in and touch down.

Her plane gets in at three.

هواپیمای او ساعت سه سوار می شود.

She only has a couple of hours between flights.

او فقط چند ساعت بین پروازها فاصله دارد.

Don’t worry.

نگران نباش

When her plane touches down, I’ll be there waiting.

وقتی هواپیمای او سقوط کرد، من آنجا منتظر خواهم بود.

Good.

خوب

Get in is a really useful verb.

Get in یک فعل واقعا مفید است. به

It means to arrive at a place.

معنای رسیدن به جایی است.

When you want to know what time someone’s plane, train or bus is arriving you can say,

وقتی می خواهید بدانید هواپیما، قطار یا اتوبوس شخصی در چه ساعتی می رسد، می توانید بگویید،

when does it get in?

چه زمانی وارد می شود؟

Touch down is specific to planes and it’s the action of landing.

تاچ داون مخصوص هواپیماها است و عمل فرود است.

When a plane makes contact with the ground it touches down.

هنگامی که هواپیما با زمین تماس پیدا می کند، به سمت پایین برخورد می کند.

Great.

عالی.

Next one.

بعدی.

Oh no!

وای نه!

What?

چی؟

I don’t have my car with me today.

امروز ماشینم همراهم نیست

Vicki gave me a ride to work.

ویکی من را سوار کار کرد.

Argh!

ارگ!

You can use my car.

میتونی از ماشین من استفاده کنی

Your new Volvo?

ولوو جدید شما؟

Yes, but be very careful.

بله، اما بسیار مراقب باشید.

I will.

من خواهم.

To give someone a ride is American English expression and it means to take someone somewhere

سوار شدن به کسی یک تعبیر انگلیسی آمریکایی است و به معنای بردن کسی به جایی

in your car.

در ماشین است.

In British English we’d say give someone a lift.

در انگلیسی بریتانیایی می‌گوییم به کسی کمک کنید . به

It means the same thing.

همین معنی است.

It’s a free ride to a place they want to get to.

این یک سواری رایگان به مکانی است که می خواهند به آنجا برسند.

The next phrasal verb you heard wasn’t specifically about travel, but it’s very

فعل عبارت بعدی که شنیدید به طور خاص در مورد سفر نبود، اما بسیار

useful.

مفید است.

See if you can spot it.

ببینید آیا می توانید آن را تشخیص دهید.

How fast can it go?

چقدر سریع میتونه بره

Oh, I have no idea.

اوه، من هیچ نظری ندارم.

I’ll find out.

خواهم فهمید.

But I have to be at the airport at three.

اما من باید ساعت سه در فرودگاه باشم.

It was find out.

معلوم شد

To find out means to discover – to get information about something.

پیدا کردن به معنای کشف کردن است - به دست آوردن اطلاعات در مورد چیزی.

The next phrasal verb was easy.

فعل عبارت بعدی آسان بود.

Kathy will kill me if I’m late.

اگر دیر بیام کتی مرا خواهد کشت.

Oh hurry up Vicki.

اوه عجله کن ویکی

Say 'hurry up' when you want someone to do something faster.

وقتی می‌خواهید کسی کاری را سریع‌تر انجام دهد، بگویید «عجله کن» . به این

It means do something quickly because there isn’t much time.

معنی است که کاری را سریع انجام دهید زیرا زمان زیادی وجود ندارد.

OK.

خوب.

The next two….

دو بعدی….

Jay.

جی.

Why weren’t you at the airport?

چرا تو فرودگاه نبودی؟

I’m setting off now, Kathy.

من الان راه می افتم، کتی.

You’re too late.

تو خیلی دیر کردی.

Mrs. Clarkson just checked in for her next flight.

خانم کلارکسون به تازگی برای پرواز بعدی خود ثبت نام کرده است .

To set off – this means to begin a journey, so to start to go somewhere.

راه افتادن - این به معنای شروع یک سفر است، بنابراین شروع به رفتن به جایی.

And to 'check in' means to register.

و "چک کردن" به معنای ثبت نام است.

When you go to an airport or a hotel, you go to a desk to tell them that you’ve arrived.

وقتی به یک فرودگاه یا هتل می روید، به سراغ یک میز می روید تا به آنها بگویید که وارد شده اید.

We’ve made another video with useful phrases for checking in at an airport.

ما یک ویدیوی دیگر با عبارات مفید برای ورود در فرودگاه ساخته ایم.

Click here to see it.

برای تماشا اینجا را کلیک کنید.

OK, just two more verbs.

خوب، فقط دو فعل دیگر.

I can be there ten minutes.

من می توانم ده دقیقه آنجا باشم.

She’s getting on the plane now.

الان داره سوار هواپیما میشه

But it’s not my fault.

اما تقصیر من نیست

Vicki took your car key and then she took off.

ویکی کلید ماشین شما را گرفت و سپس بلند شد.

When we get on a plane, we board the plane.

وقتی سوار هواپیما می شویم، سوار هواپیما می شویم.

We get inside it.

وارد آن می شویم.

And then the plane takes off.

و سپس هواپیما بلند می شود.

It rises into the air.

به هوا بلند می شود.

Planes and rockets take off.

هواپیماها و موشک ها بلند می شوند.

Now that’s one meaning of take off but there’s another one.

اکنون این یک معنی از برخاستن است اما معنای دیگری وجود دارد.

Take off can also mean to leave somewhere in a hurry.

برخاستن همچنین می تواند به معنای ترک جایی با عجله باشد.

If someone disappears quickly, we can say they took off – it means they left suddenly.

اگر کسی به سرعت ناپدید شود، می توانیم بگوییم که بلند شده است - به این معنی است که ناگهان ترک کرده است.

And that’s all the phrasal verbs you heard.

و این تمام افعال عبارتی است که شنیدید.

Phew!

اوه!

There were a lot.

زیاد بودند.

Let’s watch the story again, and this time you can see the words.

بیایید دوباره داستان را تماشا کنیم، و این بار می توانید کلمات را ببینید.

I’ve got an important job for you Jay.

من یک کار مهم برای تو دارم جی.

Yeah?

آره؟

Mrs. Clarkson’s stopping by today.

خانم کلارکسون امروز توقف می کند.

Mrs. Clarkson of Clarkson Industries?

خانم کلارکسون از صنایع کلارکسون؟

Yes.

آره.

She’s coming here.

اون داره میاد اینجا

Yes.

آره.

She’s flying to Chicago and she's stopping off to see us on the way

او به شیکاگو پرواز می کند و در راه توقف می کند تا ما را ببیند

Wow!

وای!

I need you pick her up at the airport and bring her to the office.

من باید او را در فرودگاه ببرید و به دفتر بیاورید.

Great!

عالی!

Her plane gets in at three.

هواپیمای او ساعت سه سوار می شود.

She only has a couple of hours between flights.

او فقط چند ساعت بین پروازها فاصله دارد.

Don’t worry.

نگران نباش

When her plane touches down, I’ll be there waiting.

وقتی هواپیمای او سقوط کرد، من آنجا منتظر خواهم بود.

Good.

خوب

Oh no!

وای نه!

What?

چی؟

I don’t have my car with me today.

امروز ماشینم همراهم نیست

Vicki gave me a ride to work.

ویکی من را سوار کار کرد.

Argh!

ارگ!

You can use my car.

میتونی از ماشین من استفاده کنی

Your new Volvo?

ولوو جدید شما؟

Yes, but be very careful.

بله، اما بسیار مراقب باشید.

I will.

من خواهم.

Thank you, Kathy.

متشکرم، کتی.

Whose car key is this?

این کلید ماشین کیه؟

Oh, it’s Kathy’s.

اوه، این مال کتی است.

The key to her new Volvo?

کلید ولوو جدیدش؟

Yes, I’m going to pick up an important customer up at the airport.

بله، من یک مشتری مهم را در فرودگاه می‌برم.

It’s got wifi and all kinds of gadgets.

دارای وای فای و انواع وسایل است.

I know.

میدانم.

How fast can it go?

چقدر سریع میتونه بره

Oh, I have no idea.

اوه، من هیچ نظری ندارم.

I’ll find out.

خواهم فهمید.

But I have to be at the airport at three.

اما من باید ساعت سه در فرودگاه باشم.

I’ll be back in ten minutes.

ده دقیقه دیگه برمیگردم

I’ll bring you some doughnuts.

من برای شما دونات می آورم.

Kathy will kill me if I’m late.

اگر دیر بیام کتی مرا خواهد کشت.

Oh hurry up Vicki.

اوه عجله کن ویکی

Where have you been?

کجا بودی؟

Out and about.

بیرون و اطراف.

Give me the key.

کلید را به من بده

Jay.

جی.

Why weren’t you at the airport?

چرا تو فرودگاه نبودی؟

I’m setting off now, Kathy.

من الان راه می افتم، کتی.

You’re too late.

تو خیلی دیر کردی.

Mrs Clarkson just checked in for her next flight.

خانم کلارکسون به تازگی برای پرواز بعدی خود ثبت نام کرده است .

I can be there ten minutes.

من می توانم ده دقیقه آنجا باشم.

She’s getting on the plane now.

الان داره سوار هواپیما میشه

But it’s not my fault.

اما تقصیر من نیست

Vicki took your car key and then she took off.

ویکی کلید ماشین شما را گرفت و سپس بلند شد.

Jay wanted me to get him some doughnuts.

جی از من خواست برایش دونات بیاورم.

Would you like one?

شما یکی می خوای؟

Jay, in my office.

جی، در دفتر من

Now!

اکنون!

If you enjoyed this story and you like this way of learning, please share this video with

اگر از این داستان لذت بردید و این روش یادگیری را دوست دارید، لطفاً این ویدیو را با

a friend who’s also learning English.

دوستی که در حال یادگیری زبان انگلیسی نیز هست به اشتراک بگذارید. می

See you next Friday.

بینمت جمعه آینده

Bye!

خدا حافظ!