LEARN 105 ENGLISH VOCABULARY WORDS | DAY 12

69,075 views ・ 2021-01-16

Rachel's English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
It's day 12 of your 30 Day Vocabulary Challenge.  One video a day every day for 30 days.  
0
400
6655
این روز دوازدهم چالش 30 روزه واژگان شماست. هر روز یک ویدیو به مدت 30 روز.
00:07
We're learning 105 words from the academic word  list, so these are words you'll need to know if  
1
7360
5840
ما در حال یادگیری 105 کلمه از لیست لغات آکادمیک هستیم ، بنابراین اینها کلماتی هستند که باید بدانید اگر
00:13
you're preparing for the IELTS or TOEFL exam, but  also if you read or watch the news in English,  
2
13200
6000
برای امتحان آیلتس یا تافل آماده می‌شوید، همچنین اگر اخبار را به زبان انگلیسی می‌خوانید یا تماشا می‌کنید
00:19
or have conversation in English. These are  intermediate words, and we're going to study them  
3
19200
5120
یا در آن مکالمه دارید، باید بدانید. انگلیسی. اینها کلمات میانی هستند و ما آنها را
00:24
in real situations so your understanding will  go beyond just memorizing a definition. So  
4
24320
7120
در موقعیت‌های واقعی مطالعه می‌کنیم تا درک شما فراتر از حفظ کردن یک تعریف باشد. بنابراین
00:31
grab your friends, have them join you  in this challenge, and let's do this!  
5
31440
4480
دوستان خود را بگیرید، از آنها بخواهید در این چالش به شما بپیوندند، و بیایید این کار را انجام دهیم!
00:35
As always, if you like this video  or you learned something new,  
6
35920
3600
مثل همیشه، اگر این ویدیو را دوست دارید یا چیز جدیدی یاد گرفتید،
00:39
please like and subscribe with notifications.  I’d love to have you as my student.
7
39520
5257
لطفاً لایک کنید و با اعلان‌ها مشترک شوید. من دوست دارم شما را به عنوان شاگرد خود داشته باشم.
00:48
During these 30 days, we're learning 105  words together. I do have a download for you,  
8
48320
6720
در این 30 روز، 105 کلمه را با هم یاد می‌گیریم. من برای شما یک دانلود دارم
00:55
a list of all the words with definitions and  sample sentences, as well as quizzes to make  
9
55040
5760
،   فهرستی از همه کلمات با تعاریف و جملات نمونه، و همچنین آزمون‌هایی که
01:00
sure you're really getting and remembering these  words. You can get that download by following  
10
60800
5920
مطمئن شوم که واقعاً این کلمات را می‌فهمید و به خاطر می‌آورید. می‌توانید با دنبال کردن
01:06
this link or the link in the video description.  Today, we're learning four new words,  
11
66720
6080
این پیوند یا پیوند موجود در توضیحات ویدیو، آن دانلود را دریافت کنید. امروز، ما چهار کلمه جدید را یاد
01:12
and we're looking at the different ways these  words are used in various real situations.  
12
72800
5200
می‌گیریم،   و به روش‌های مختلف استفاده از این کلمات در موقعیت‌های واقعی مختلف نگاه می‌کنیم.
01:18
For each word, you'll get the definition, we'll  go over the pronunciation, you'll get to see it  
13
78000
5040
برای هر کلمه، تعریف را دریافت می‌کنید، تلفظ را مرور می‌کنیم، می‌توانید آن
01:23
up close and in slow motion, and then we'll also  go to Youglish for five examples from real life.
14
83040
6067
را از نزدیک و در حرکت آهسته ببینید، و سپس برای پنج مثال از زندگی واقعی به Youglish می‌رویم.
01:29
Our first word today is MAINTENANCE.
15
89440
2909
اولین کلمه ما امروز نگهداری است.
01:33
Maintenance. The pronunciation of this word is a  little tricky. That T is a stop T. Every once in  
16
93680
8400
نگهداری. تلفظ این کلمه کمی مشکل است. این T یک توقف T است. هر چند وقت
01:42
a while, you might hear a true T. Maintenance. But  that's rare. It's much more common to hear a stop  
17
102080
7040
یکبار، ممکن است یک T. Maintenance واقعی بشنوید. اما این نادر است. شنیدن توقف
01:49
T in the pronunciation. Maintenance. And that's  what you'll hear in all of the examples here.  
18
109120
5763
T در تلفظ بسیار رایج‌تر است. نگهداری. و این همان چیزی است که در تمام مثال‌های اینجا خواهید شنید.
01:55
Maintenance. Maint-- Stop of air. Maintenance.  We've got three N's, we make the first one,  
19
115440
11360
نگهداری. نگهداری -- توقف هوا. نگهداری. ما سه N داریم، اولین مورد را می‌سازیم،
02:06
then we stop the air for the stop T.  Maint-- nn-- Then make the N again,  
20
126800
6880
سپس هوا را برای توقف T متوقف می‌کنیم. Maint-- nn-- سپس دوباره N را
02:13
you don't need to move your tongue, this is for  the second N, Maint-- nn-- Maint-- nn-- ance.  
21
133680
9360
انجام می‌دهیم،   نیازی نیست زبان خود را حرکت دهید، این برای  دومی است. N، Maint-- nn-- Maint-- nn-- ance.
02:23
Then just a quick down and up to  make your third N. Maintenance.
22
143040
4800
سپس به سرعت پایین و بالا بروید تا سومین N. Maintenance را انجام دهید.
02:29
It's a noun, it means keeping  something in good condition,  
23
149040
3840
این یک اسم است، به معنای حفظ چیزی در شرایط خوب
02:32
by making repairs or correcting problems. The  maintenance fees for my website are pretty low.  
24
152880
6196
با انجام تعمیرات یا اصلاح مشکلات است. هزینه‌های تعمیر و نگهداری برای وب‌سایت من بسیار کم است.
02:39
Let's see this word again up close and  in slow motion. This is with the stop T.
25
159520
5102
بیایید دوباره این کلمه را از نزدیک و در حرکت آهسته ببینیم. این با توقف T است.
02:56
And now, we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context.
26
176560
4655
و اکنون، به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.
03:01
And it has to last 20 years without maintenance.
27
181680
2800
و باید 20 سال بدون نگهداری دوام بیاورد.
03:05
When you or I go to the doctor for a  check-up, we don't go because we're sick.  
28
185120
4579
وقتی من یا شما برای معاینه به دکتر می‌رویم، چون مریض هستیم نمی‌رویم.
03:09
We go because it's a good idea. Our  doctor takes a look at our general health  
29
189920
4960
ما می رویم چون ایده خوبی است. پزشک ما نگاهی به سلامت عمومی ما می‌اندازد
03:14
and gives us advice on how to stay healthy. This  is the idea of maintenance for a car, changing  
30
194880
6160
و به ما توصیه می‌کند که چگونه سالم بمانیم. این ایده تعمیر و نگهداری خودرو، تعویض
03:21
oil, checking the tires, replacing filters, that's  maintenance. This particular piece of machinery  
31
201040
6880
روغن، بررسی لاستیک‌ها، تعویض فیلترها، تعمیر و نگهداری است. این قطعه خاص از ماشین آلات
03:27
needs to be built to run without problems  with no need for maintenance for 20 years.
32
207920
5120
باید ساخته شود تا بدون مشکل بدون نیاز به تعمیر و نگهداری به مدت 20 سال کار کند.
03:33
And it has to last 20 years without maintenance.
33
213920
3200
و باید 20 سال بدون نگهداری دوام بیاورد.
03:37
Here's another example.
34
217120
1358
در اینجا یک مثال دیگر است.
03:39
I think the fact that some of your  
35
219200
2800
من فکر می‌کنم این واقعیت که برخی از کارکنان
03:43
service and maintenance people don't  make a livable wage is shameful.
36
223920
5181
خدمات و نگهداری شما دستمزد قابل زندگی نمی‌گیرند شرم‌آور است.
03:49
Service and maintenance people. He means  workers who repair mechanical equipment,  
37
229520
5520
افراد سرویس و نگهداری. منظور او کارگرانی است که تجهیزات مکانیکی،
03:55
buildings or machines. A livable wage means a  person should be able to live off of his salary.  
38
235040
5840
ساختمان‌ها یا ماشین‌ها را تعمیر می‌کنند. دستمزد قابل زندگی به این معنی است که یک فرد باید بتواند از حقوق خود زندگی کند.
04:00
If he's working full-time, pay bills, buy food,  pay for housing, and transportation, and so on,  
39
240880
6640
اگر او تمام وقت کار می کند، قبض ها را پرداخت می کند، غذا می خرد، هزینه مسکن و حمل و نقل را می پردازد، و غیره،
04:07
this man is saying that these kinds  of workers at this organization  
40
247520
3840
این مرد می گوید که این نوع کارگران در این سازمان
04:11
are not making enough working full-time to  take care of all of these basic expenses.
41
251360
5848
به اندازه کافی تمام وقت کار نمی کنند تا بتوانند از همه چیز مراقبت کنند. این هزینه های اساسی
04:17
I think the fact that some of your  
42
257520
2956
من فکر می‌کنم این واقعیت که برخی از کارکنان
04:22
service and maintenance people don't  make a livable wage is shameful.
43
262240
4996
خدمات و نگهداری شما دستمزد قابل زندگی نمی‌گیرند شرم‌آور است.
04:27
Let's see another example.
44
267760
1513
بیایید نمونه دیگری را ببینیم.
04:29
But I mean most of it is also  just like body maintenance,  
45
269760
2671
اما منظورم این است که بیشتر آن‌ها نیز مانند نگهداری از بدن هستند،
04:33
like maintaining your body in different ways.
46
273040
2794
مانند حفظ بدن به روش‌های مختلف.
04:36
Taking care of our bodies.  What does that look like?  
47
276160
3120
از بدن خود مراقبت کنیم. شبیه چیه؟
04:39
Healthy eating, exercising, getting enough sleep.  These are the basic parts of body maintenance.
48
279280
7069
تغذیه سالم، ورزش، خواب کافی. اینها بخش های اساسی نگهداری بدن هستند.
04:46
But I mean most of it is also  just like body maintenance,  
49
286560
2480
اما منظورم این است که بیشتر آن‌ها نیز مانند نگهداری از بدن هستند،
04:49
like maintaining your body in different ways.
50
289760
2979
مانند حفظ بدن به روش‌های مختلف.
04:53
Let's look at another example.
51
293200
1535
بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.
04:55
Sidewalks that shift or settle over time make  the maintenance of accessible features important.
52
295520
5379
پیاده روهایی که به مرور زمان جابه جا می شوند یا ته نشین می شوند، حفظ ویژگی های قابل دسترس را مهم می کنند.
05:01
A city is expected to maintain or  take care of its public spaces.  
53
301440
4560
از یک شهر انتظار می رود فضاهای عمومی خود را حفظ یا مراقبت کند.
05:06
If a road gets damaged, the city has to fix it.  
54
306000
3440
اگر جاده ای آسیب ببیند، شهر باید آن را تعمیر کند.
05:09
If bumps show up on a sidewalk, it's the city's  job to repair it and smooth it out again.
55
309440
5577
اگر برجستگی‌هایی در پیاده‌رو نمایان شد، وظیفه شهر این است که آن را تعمیر و دوباره صاف کند.
05:15
Sidewalks that shift or settle, over time make the  maintenance of accessible features important.
56
315760
5040
پیاده‌روهایی که جابه‌جا می‌شوند یا جابجا می‌شوند، به مرور زمان حفظ ویژگی‌های قابل دسترس را مهم می‌کنند.
05:21
Our last example.
57
321680
1417
آخرین نمونه ما
05:23
They are a fairly high maintenance  part of airport and airline security.
58
323520
4480
آنها بخش تعمیر و نگهداری نسبتاً بالایی از امنیت فرودگاه و خطوط هوایی هستند.
05:28
Did you hear her use an adjective there before  maintenance? High-- high maintenance versus low  
59
328000
7200
آیا شنیده‌اید که او قبل از تعمیر از صفتی استفاده می‌کند ؟ نگهداری بالا-- بالا در مقابل تعمیر و
05:35
maintenance. High maintenance requires more time,  more money, more work to keep up. Low maintenance  
60
335200
6320
نگهداری کم. نگهداری بالا مستلزم زمان بیشتر، پول بیشتر، کار بیشتر برای ادامه دادن است. تعمیر و نگهداری
05:41
requires less. An airport is definitely a  place that I would say is high maintenance,  
61
341520
5360
کم   کمتر نیاز دارد. فرودگاه قطعاً مکانی است که می‌توانم بگویم تعمیر و نگهداری بالایی دارد،
05:46
needing quite a bit of effort to keep it running  smoothly. These words can also be used for people.  
62
346880
5859
برای اجرای روان آن به کمی تلاش نیاز دارد . این کلمات برای افراد هم قابل استفاده است.
05:53
Someone who's high maintenance has a lot of  specific needs and needs a lot of attention.  
63
353120
5273
شخصی که تعمیر و نگهداری بالایی دارد، نیازهای خاص زیادی دارد و نیاز به توجه زیادی دارد.
05:58
Someone who's low maintenance is laid back.  My four-year-old is pretty high maintenance,  
64
358800
5440
کسی که تعمیر و نگهداری پایینی دارد کنار گذاشته می شود. کودک چهار ساله‌ام از نظر نگهداری بسیار بالاست،
06:04
he doesn't like playing by himself very  much, he always wants me to play with him.
65
364240
4720
او خیلی دوست ندارد به تنهایی بازی کند ، او همیشه از من می‌خواهد که با او بازی کنم.
06:08
They are a fairly high maintenance  part of airport and airline security.
66
368960
4480
آنها بخش تعمیر و نگهداری نسبتاً بالایی از امنیت فرودگاه و خطوط هوایی هستند.
06:13
Our next word is RANGE. Range. It's a noun, and it  means a group of things or people that are usually  
67
373440
10160
کلمه بعدی ما RANGE است. دامنه. این یک اسم است، و به معنای گروهی از چیزها یا افرادی است که معمولاً
06:23
similar in some way, or a series of numbers  that includes the highest and lowest possible  
68
383600
6960
به نوعی شبیه به هم هستند، یا یک سری اعداد که شامل بالاترین و کمترین مقدار ممکن است
06:30
amounts. We'll be covering a range of topics in  this class. The salary range is thirty to forty  
69
390560
7200
. ما طیفی از موضوعات را در این کلاس پوشش خواهیم داد. محدوده حقوق سی تا چهل
06:37
five thousand dollars. As a verb, it means to  include everything between specified limits.  
70
397760
6415
پنج هزار دلار است. به عنوان یک فعل، به معنای شامل کردن همه چیز بین محدودیت‌های مشخص شده است.
06:44
The peppers ranged from mild to spicy. Let's  see this again up close and in slow motion.
71
404640
6873
فلفل ها از ملایم تا تند متغیر بودند. بیایید دوباره این را از نزدیک و در حرکت آهسته ببینیم.
07:04
And now, we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context.
72
424720
4739
و اکنون، به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.
07:09
Our courses range anywhere from eight  days all the way up to 82 days in length.
73
429760
4960
دوره های ما از هشت روز تا 82 روز متغیر است.
07:14
Think about a course you've taken.  What's a typical range or length of time  
74
434720
5440
در مورد دوره ای که گذرانده اید فکر کنید. محدوده یا مدت زمانی معمولی
07:20
from start to finish? A semester in  the US is generally about 15 weeks.
75
440160
5459
از ابتدا تا انتها چقدر است؟ یک ترم تحصیلی در ایالات متحده معمولاً حدود 15 هفته است.
07:25
Our courses range anywhere from eight  days all the way up to 82 days in length.
76
445920
4880
دوره های ما از هشت روز تا 82 روز متغیر است.
07:30
Here's another example.
77
450800
1417
در اینجا یک مثال دیگر است.
07:33
Now, the range is anywhere from  you know, 43 down to 18 or 19.
78
453120
6214
اکنون، دامنه از هر جایی که می‌دانید، 43 تا 18 یا 19 است.
07:39
Range is a very helpful word to use when  you're talking about data and graphs.  
79
459760
5520
محدوده کلمه بسیار مفیدی برای استفاده در هنگام صحبت درباره داده‌ها و نمودارها است.
07:45
He says that the values on the  Y-axis are 18 at the lowest point  
80
465280
4720
او می گوید که مقادیر روی محور Y در پایین ترین نقطه 18 و
07:50
and 43 at the highest point. So the  full range there covers 25 units.
81
470000
5834
در بالاترین نقطه 43 است. بنابراین محدوده کامل در آنجا ۲۵ واحد را پوشش می‌دهد.
07:56
Now, the range is anywhere from  you know 43 down to 18 or 19.
82
476000
5920
اکنون، محدوده از 43 تا 18 یا 19 است.
08:02
Let's see another example.
83
482560
1539
بیایید مثال دیگری را ببینیم.
08:04
We talked about a whole range of things.
84
484560
1673
ما در مورد طیف وسیعی از چیزها صحبت کردیم.
08:06
A whole range of things. Lots of different  topics. When I chat with my brother, we discuss  
85
486640
5520
طیف کاملی از چیزها. بسیاری از موضوعات مختلف. وقتی با برادرم چت می‌کنم، درباره
08:12
everything, from what we ate for dinner to  politics, to whatever books we're reading,  
86
492160
5219
همه چیز بحث می‌کنیم، از آنچه برای شام خوردیم گرفته تا سیاست، کتاب‌هایی
08:17
what's going on at work, what we're planning  to do at Christmas, and so on. We cover it all,  
87
497680
5520
که می‌خوانیم، آنچه در محل کار می‌گذرد، برنامه‌ریزی‌مان برای انجام در کریسمس و غیره. ما همه آن را پوشش می دهیم،
08:23
a whole range of subjects,  a wide range of subjects.
88
503200
4803
طیف کاملی از موضوعات، طیف وسیعی از موضوعات.
08:28
We talked about a whole range of things.
89
508480
1695
ما در مورد طیف وسیعی از چیزها صحبت کردیم.
08:30
Let's look at another example.
90
510640
1551
بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.
08:32
Luckily for me, it was quite far away. But  
91
512960
1920
خوشبختانه برای من بسیار دور بود.
08:34
my colleague Philippe got to  see it at very close range.
92
514880
3021
اما همکارم فیلیپ توانست آن را از فاصله بسیار نزدیک ببیند.
08:38
This guy is telling a story about hiking  outside with a friend and subtly running  
93
518400
4480
این مرد داستانی درباره پیاده‌روی در بیرون با یک دوست و دویدن نامحسوس
08:42
into a mountain lion. In this case, close  range sounds like 20 to 50 feet away,  
94
522880
6080
با شیر کوهی تعریف می‌کند. در این مورد، محدوده نزدیک به نظر می رسد بین 20 تا 50 فوت دورتر،
08:48
maybe even closer. In other uses, close range  could mean one to six feet away, like with social  
95
528960
7440
شاید حتی نزدیک تر. در کاربردهای دیگر، فاصله نزدیک می‌تواند به معنای یک تا شش فوت دورتر باشد، مانند
08:56
distancing, we want to keep a range of at least  six feet away from others during the pandemic.
96
536400
5812
فاصله‌گذاری اجتماعی، ما می‌خواهیم در طول همه‌گیری، محدوده حداقل  شش فوتی را از دیگران دور نگه داریم.
09:02
Luckily for me, it was quite far away but  
97
542640
1920
خوشبختانه برای من، بسیار دور بود،
09:04
my colleague Philippe got to  see it at very close range.
98
544560
3520
اما همکارم فیلیپ توانست آن را از فاصله بسیار نزدیک ببیند.
09:08
Our last example.
99
548080
1379
آخرین نمونه ما
09:10
And these letters range from heartbreak and  loss, just spats with parents or siblings.
100
550160
4080
و این نامه‌ها از دلشکستگی و از دست دادن، فقط تفک با والدین یا خواهر و برادرها متغیر است.
09:14
This woman studies difficult relationships.  People have sent her letters and emails about  
101
554960
5760
این زن روابط دشوار را مطالعه می کند. مردم برای او نامه‌ها و ایمیل‌هایی درباره
09:20
all kinds of hard situations that they've been  through. Heartbreak and loss mean sad stories.  
102
560720
5775
انواع موقعیت‌های سختی که پشت سر گذاشته‌اند ارسال کرده‌اند. دل شکستگی و از دست دادن به معنای داستان های غم انگیز است.
09:26
Spats means stories about fights and arguments.  The stories cover a range of challenges.
103
566800
6958
Spats به معنای داستان هایی در مورد دعوا و مشاجره است. داستان ها طیفی از چالش ها را پوشش می دهند.
09:34
And these letters range from heartbreak and  loss. Just spats with parents or siblings.
104
574400
4301
و این حروف از دلشکستگی و از دست دادن متغیر است. فقط با والدین یا خواهر و برادرها تفرقه می زند.
09:39
Our next word is ADMINISTRATION.
105
579200
6658
کلمه بعدی ما ADMINISTRATION است.
09:46
This is a five syllable word with stress on  the fourth syllable. We have secondary stress  
106
586720
5680
این یک کلمه پنج هجایی است که روی هجای چهارم تاکید دارد. ما
09:52
on the second syllable, but in general, you  can feel that as unstressed. Administration.  
107
592400
7600
روی هجای دوم تاکید ثانویه داریم، اما به طور کلی، می‌توانید آن را بدون تاکید احساس کنید. مدیریت.
10:00
Administration. Administration. It's a noun,  and it means the activities or group of people  
108
600560
7840
مدیریت. مدیریت. این یک اسم است و به معنای فعالیت‌ها یا گروهی از افراد است
10:08
that relate to running a company,  school, or other organization.  
109
608400
4142
که به اداره یک شرکت ، مدرسه یا سازمان دیگر مربوط می‌شوند.
10:12
My dad works in hospital administration. This  means he's not a doctor, he works in the offices  
110
612800
6640
پدرم در بیمارستان کار می کند. این یعنی او پزشک نیست، او در
10:19
of the people who run the hospital. Let's  see this again up close and in slow motion.
111
619440
5081
مطب افرادی که بیمارستان را اداره می‌کنند کار می‌کند. بیایید دوباره این را از نزدیک و در حرکت آهسته ببینیم.
10:37
And now we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context.
112
637440
4904
و اکنون به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.
10:42
He found a man who taught  him database administration.
113
642480
3721
او مردی را پیدا کرد که مدیریت پایگاه داده را به او آموزش داد.
10:46
A database administrator uses specialized  software to store and organize  
114
646480
5440
سرپرست پایگاه داده از نرم‌افزار تخصصی برای ذخیره و سازماندهی
10:51
lots and lots of information. This  person works mostly behind the  
115
651920
4400
بسیاری از اطلاعات استفاده می‌کند. این فرد بیشتر در پشت صحنه کار می‌کند
10:56
scenes to keep the information  easy to access and up to date.
116
656320
4160
تا دسترسی به اطلاعات را آسان و به‌روز نگه دارد.
11:00
He found a man who taught  him database administration.
117
660480
4080
او مردی را پیدا کرد که مدیریت پایگاه داده را به او آموزش داد.
11:04
Here's another example.
118
664560
1440
در اینجا یک مثال دیگر است.
11:06
I was given the leeway to work with those  funds, and convince the legislature and the  
119
666560
5200
به من آزادی عمل داده شد تا با آن سرمایه‌ها کار کنم و قوه مقننه و دولت را متقاعد کنم
11:11
administration that most of that  money should go into health care.
120
671760
3600
که بیشتر آن پول باید صرف مراقبت‌های بهداشتی شود.
11:15
Here, administration means a group of  people in charge of making decisions about  
121
675360
5680
در اینجا، مدیریت به معنای گروهی از افراد است که مسئول تصمیم گیری درباره
11:21
how government works. For example, the Trump  administration, the Biden administration.  
122
681040
6233
نحوه عملکرد دولت هستند. به عنوان مثال، دولت ترامپ ، دولت بایدن.
11:27
These are the people that a president  selects to put laws and plans into action.  
123
687760
4782
اینها افرادی هستند که یک رئیس جمهور برای اجرای قوانین و برنامه ها انتخاب می کند.
11:33
The word ‘leeway’ means freedom  to make choices. So in this case,  
124
693040
5040
کلمه "leeway" به معنای آزادی در انتخاب است. بنابراین در این مورد،
11:38
a person had the freedom to convince those in  charge that this money should go to health care.
125
698080
6160
یک نفر این آزادی را داشت که مسئولان را متقاعد کند که این پول باید به مراقبت های بهداشتی اختصاص یابد.
11:44
I was given the leeway to work with those  funds, and convince the legislature and the  
126
704240
5200
به من آزادی عمل داده شد تا با آن سرمایه‌ها کار کنم و قوه مقننه و دولت را متقاعد کنم
11:49
administration that most of that  money should go into health care.
127
709440
3361
که بیشتر آن پول باید صرف مراقبت‌های بهداشتی شود.
11:53
Let's see another example.
128
713200
1391
بیایید نمونه دیگری را ببینیم.
11:55
There were a lot of different challenges and  
129
715040
2240
چالش‌ها و مسائل مختلفی وجود داشت
11:57
issues. There were different ideas  of management of administration.
130
717280
4720
. ایده‌های مختلفی درباره مدیریت مدیریت وجود داشت.
12:02
Do you like group work or group decision  making? Generally, the more people there  
131
722000
5360
آیا کار گروهی را دوست دارید یا تصمیم گیری گروهی ؟ به طور کلی، هر چه تعداد افراد بیشتری وجود داشته
12:07
are who have to make a decision, the  harder it is to reach an agreement.
132
727360
4880
باشد که باید تصمیم بگیرند، رسیدن به توافق سخت‌تر می‌شود.
12:12
There were a lot of different  challenges and issues.  
133
732240
2880
چالش‌ها و مسائل مختلفی وجود داشت.
12:15
There were different ideas of  management of administration.
134
735120
4081
ایده‌های مختلفی درباره مدیریت مدیریت وجود داشت.
12:19
Let's look at another example.
135
739760
1556
بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.
12:21
And today, it's the Dallas  County administration building.
136
741760
2480
و امروز، این ساختمان اداری شهرستان دالاس است.
12:24
Have you ever been to your city's  courthouse or administration building?  
137
744240
3840
آیا تا به حال به دادگاه یا ساختمان اداری شهر خود رفته اید؟
12:28
This one in Dallas, Texas has city  government offices that is the offices  
138
748080
4720
این یکی در دالاس، تگزاس دارای دفاتر دولتی شهری است که
12:32
of the people who run the city on the first  five floors and a museum on the top floor.
139
752800
5120
دفاتر افرادی است که شهر را در پنج طبقه اول اداره می‌کنند و یک موزه در طبقه بالا.
12:37
And today it's the Dallas  County administration building.
140
757920
2800
و امروز این ساختمان اداری شهرستان دالاس است.
12:40
Our last example.
141
760720
1280
آخرین نمونه ما
12:42
How many years were you in the administration?
142
762480
2560
چند سال در مدیریت بودید؟
12:45
He wants to know how long someone worked in  administration. That kind of work includes  
143
765040
5520
او می‌خواهد بداند فردی چه مدت در بخش مدیریت کار کرده است. این نوع کار شامل
12:50
preparing budgets, policies, contracts,  managing employees, lots of leadership  
144
770560
6640
تهیه بودجه، خط‌مشی‌ها، قراردادها، مدیریت کارکنان، بسیاری از
12:57
tasks fall under the umbrella of administration.  So it's the support work of the organization.
145
777200
6302
وظایف رهبری است که زیر چتر مدیریت قرار می‌گیرند. بنابراین کار پشتیبانی سازمان است.
13:04
How many years were you in the administration?
146
784000
2160
چند سال در مدیریت بودید؟
13:06
Our last word today is RESTRICTED.
147
786720
3347
حرف آخر ما امروز محدود است.
13:14
The T here is very weak, don't put much air in it.
148
794119
3241
T در اینجا بسیار ضعیف است، هوای زیادی در آن وارد نکنید.
13:17
Restricted. Tt-- It shouldn't be like that,  in fact, it can be so weak that it might sound  
149
797360
6080
محصور. Tt-- نباید اینطور باشد، در واقع، ممکن است آنقدر ضعیف باشد که ممکن است
13:23
like a D. Restricted. It's an adjective, it means  having a set limit, having definite rules about  
150
803440
7760
مانند D. Restricted به نظر برسد. این یک صفت است، به معنای داشتن یک حد معین، داشتن قوانین مشخص درباره
13:31
what or who is allowed, and not allowed. During  Covid-19, the number of people allowed in the  
151
811200
6640
چه چیزی یا چه کسی مجاز است و مجاز نیست. در طول کووید-۱۹، تعداد افرادی که
13:37
restaurant at one time is restricted to 15.  Let’s look again up close and in slow motion.
152
817840
6867
به‌طور هم‌زمان در رستوران مجاز هستند به ۱۵ نفر محدود شده است. بیایید دوباره از نزدیک و با حرکت آهسته نگاه کنیم.
13:55
And now we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context.
153
835360
4782
و اکنون به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.
14:00
What was once a behavior restricted to the  schoolyard and neighborhood, has now gone viral.
154
840400
6468
چیزی که زمانی رفتاری محدود به حیاط مدرسه و محله بود، اکنون در فضای مجازی منتشر شده است.
14:07
She's talking about bullying. A bully  is someone who frightens, hurts,  
155
847440
4640
او در مورد قلدری صحبت می کند. قلدر کسی است که
14:12
or threatens someone smaller or weaker. Before  social media, bullying happened in person at  
156
852080
6960
شخص کوچکتر یا ضعیف‌تر را می‌ترساند، صدمه می‌زند یا تهدید می‌کند. قبل از رسانه‌های اجتماعی، قلدری شخصاً در
14:19
school, or outside in public. It only happened in  certain places. Now, bullying happens online too.
157
859040
6819
مدرسه یا خارج از آن در ملاء عام اتفاق می‌افتد. فقط در مکان‌های خاصی اتفاق افتاده است . اکنون، قلدری آنلاین نیز اتفاق می‌افتد.
14:26
What was once a behavior restricted to the  school yard and neighborhood, has now gone viral.
158
866240
6271
آنچه زمانی رفتاری محدود به حیاط و محله مدرسه بود، اکنون در فضای مجازی منتشر شده است.
14:32
Here's another example.
159
872880
1459
در اینجا یک مثال دیگر است.
14:34
Their ability to dream and aspire has  just been confined and restricted.
160
874960
5280
توانایی آنها در رویاپردازی و آرزوها محدود و محدود شده است.
14:40
Her talk is about young people who grew  up in poor areas of big cities. She says  
161
880240
5440
صحبت های او درباره جوانانی است که در مناطق فقیرنشین شهرهای بزرگ بزرگ شده اند. او می‌گوید
14:45
they can't work towards their dreams  easily because they're restricted.  
162
885680
4000
نمی‌توانند به راحتی رویاهای خود کار کنند، زیرا آنها محدود هستند.
14:49
Something is holding them back or standing  in their way. Maybe it's a lack of money,  
163
889680
4800
چیزی آنها را عقب نگه می‌دارد یا سر راهشان ایستاده است. شاید کمبود پول
14:55
a lack of good education, a lack  of a stable community, and so on.
164
895040
4880
، فقدان آموزش خوب، فقدان جامعه پایدار و غیره باشد.
14:59
Their ability to dream and aspire has  just been confined and restricted.
165
899920
5181
توانایی آنها در رویاپردازی و آرزوها محدود و محدود شده است.
15:05
Let's see another example.
166
905440
1513
بیایید نمونه دیگری را ببینیم.
15:07
That's actually pretty common on  very calorie restricted diets.
167
907520
5120
این در واقع در رژیم‌های غذایی با کالری محدود بسیار رایج است.
15:12
One way to lose weight is to eat fewer calories.  She uses a noun here to describe the kind of  
168
912640
6160
یکی از راه های کاهش وزن این است که کالری کمتری مصرف کنید. او در اینجا از یک اسم برای توصیف نوع
15:18
restrictions. A calorie-restricted diet.  You might also try a carb-restricted diet,  
169
918800
6400
محدودیت‌ها استفاده می‌کند. یک رژیم غذایی با کالری محدود. همچنین ممکن است یک رژیم غذایی با کربوهیدرات،
15:25
or dairy restricted diet. It means you're eating  less or none of those things, of carbs, of dairy.
170
925200
8640
یا رژیم غذایی محدود با لبنیات را امتحان کنید. این بدان معناست که شما کمتر یا هیچ یک از آن چیزها، از کربوهیدرات، لبنیات می خورید.
15:33
That's actually pretty common on  very calorie restricted diets.
171
933840
4861
این در واقع در رژیم‌های غذایی با کالری محدود بسیار رایج است.
15:39
Let's look at another example.
172
939280
1551
بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.
15:41
It really restricted his time.
173
941440
1761
واقعا وقتش را محدود کرد.
15:43
One thing that's restricted my time this year  is having my kids home all day, every day,  
174
943920
5600
یکی از چیزهایی که امسال زمان من را محدود کرده است این است که بچه‌هایم را در تمام روز، هر روز،
15:49
during the pandemic. They need my attention,  but my work also requires my attention.  
175
949520
6045
در طول همه‌گیری در خانه نگه دارم. آنها به توجه من نیاز دارند، اما کار من نیز به توجه من نیاز دارد.
15:55
Can you think of something that's  restricted or limited your time lately?
176
955840
4356
آیا می توانید به چیزی فکر کنید که اخیراً زمان شما را محدود یا محدود کرده است؟
16:00
It really restricted his time.
177
960560
1841
واقعا وقتش را محدود کرد.
16:02
Our last example.
178
962720
1417
آخرین نمونه ما
16:04
And this epidemic is not  restricted to the US alone.
179
964640
3494
و این همه گیری فقط به ایالات متحده محدود نمی شود.
16:08
Not restricted. Meaning it's not  happening just here. The epidemic,  
180
968800
4800
محدود نشده است. به این معنی که فقط اینجا اتفاق نمی‌افتد. اپیدمی،
16:13
or widespread disease, is showing up in  other countries around the world too.
181
973600
4744
یا بیماری گسترده، در سایر کشورهای جهان نیز خود را نشان می دهد.
16:18
And this epidemic is not  restricted to the US alone.
182
978880
3760
و این همه گیری فقط به ایالات متحده محدود نمی شود.
16:22
Seeing their real-life examples can really help  you understand how to use these words, can't it?  
183
982640
5600
دیدن نمونه‌های واقعی آن‌ها واقعاً می‌تواند به شما کمک کند تا بفهمید چگونه از این کلمات استفاده کنید، اینطور نیست؟
16:28
I have a challenge for you now. Make  up a sentence with one of these words,  
184
988240
4483
الان یه چالش برات دارم با یکی از این کلمات جمله بسازید،
16:32
make a video of yourself saying it
185
992723
2637
از گفتن آن ویدیویی بسازید
16:35
and post it to social media, tag me, and use  the hashtag #rachelsenglish30daychallenge
186
995360
6240
و آن را در شبکه های اجتماعی پست کنید، من را تگ کنید و از هشتگ #rachelsenglish30daychallenge
16:41
Don't be shy, you can do this. Our next video  comes out tomorrow at 10AM Philadelphia time, come  
187
1001600
7600
خجالت نکشید، می توانید این کار را انجام دهید. ویدیوی بعدی ما فردا ساعت 10 صبح به وقت فیلادلفیا منتشر می‌شود
16:49
back to learn four more vocabulary words. In the  meantime, keep your studies going with this video,  
188
1009200
6480
، برای یادگیری چهار لغت دیگر بازگردید. در ضمن، با این ویدیو به مطالعات خود ادامه دهید،
16:55
and check out my online courses  at rachelsenglishacademy.com  
189
1015680
3840
و دوره‌های آنلاین من را در rachelsenglishacademy.com بررسی کنید   به انگلیسی‌زبان مطمئن‌تری
16:59
You'll become a more confident English speaker.  And please do remember to subscribe. I love  
190
1019520
5760
تبدیل خواهید شد. و لطفا به یاد داشته باشید که مشترک شوید. دوست
17:05
being your teacher. That's it and  thanks so much for using Rachel's English.
191
1025280
5282
دارم معلم شما باشم. تمام و بسیار سپاسگزارم که از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7