I’ll Help You Speak Like a Native: My Work Trip Vlog for Perfect English Pronunciation!

Let’s study real English conversation from a  work trip where my colleague Tom and I went  

بیایید مکالمه انگلیسی واقعی را از یک سفر کاری مطالعه کنیم که من و همکارم تام

to a YouTube workshop and meetup in Salt Lake  City Utah. We also did some sightseeing when  

به یک کارگاه YouTube رفتیم و در سالت لیک سیتی یوتا با هم ملاقات کردیم . زمانی که رویدادها به پایان رسید، مناظری نیز انجام دادیم

the events were over. Tom and I had the best day  ever meeting other YouTubers and even got to see  

. من و تام بهترین روزی را داشتیم که تا به حال با سایر یوتیوب‌برها ملاقات کردیم و حتی توانستیم

a night time drone show that honestly was kind of  cool. Though I will say the altitude got to me. 

نمایش یک پهپاد شبانه را ببینیم که صادقانه به نوعی جالب بود. اگرچه می گویم ارتفاع به من رسید.

I am feeling a little bit of altitude, I think my  workout was rough, so, I don't think I can walk  

کمی ارتفاع را احساس می‌کنم، فکر می‌کنم تمرینم سخت بود، بنابراین، فکر نمی‌کنم بتوانم

very far. Altitude is what we call the height  of something above sea level. The higher you go  

خیلی دور راه بروم. ارتفاع چیزی است که ما آن را ارتفاع چیزی بالاتر از سطح دریا می نامیم. هر چه بالاتر بروید،

the less oxygen in the air and that really affects  some people and they get something called altitude  

اکسیژن هوا کمتر می شود و این واقعاً روی برخی افراد تأثیر می گذارد و به چیزی به نام بیماری ارتفاع مبتلا می شوند

sickness. This happens to me a lot when I visit  my parents in the mountains of Colorado. Here,  

. وقتی به دیدن والدینم در کوه‌های کلرادو می‌روم، این اتفاق برای من زیاد می‌افتد . اینجا،

we were in Salt Lake city where the  elevation is 1300 meters above sea level. 

ما در شهر سالت لیک بودیم که ارتفاع آن از سطح دریا 1300 متر است.

Elevation and altitude are synonyms, meaning  words with the same or similar meaning.  

ارتفاع و ارتفاع مترادف هستند، به معنی کلماتی با معنای یکسان یا مشابه.

Where I'm from in Philadelphia, the average  elevation is 340 M so that added elevation  

جایی که من اهل فیلادلفیا هستم، میانگین ارتفاع 340 متر است، به طوری که ارتفاع اضافه شده

gives me altitude sickness like headaches  and fatigue. So, I couldn't walk to lunch. 

باعث بیماری ارتفاع مانند سردرد و خستگی می شود. بنابراین، نمی توانستم تا ناهار راه بروم.

Um, so let's look at.. Getting an Uber? 

اوم، پس بیایید نگاه کنیم.. Uber گرفتن؟

I'm like, I'm I almost can't  think. Yeah, let's get an Uber. 

من تقریباً نمی توانم فکر کنم. آره، بیایید اوبر بگیریم.

Okay, I'm concerned about the  not being able to think thing. 

خوب، من نگران این هستم که نتوانم به چیزی فکر کنم.

It's good, it'll work out. But yeah, so we'll go,  we'll go to the same place but we'll take a car. 

خوبه درست میشه اما بله، پس ما می‌رویم، به همان مکان می‌رویم اما ماشین می‌گیریم.

It's like a 25-minute walk right? 34 minute walk. 

مثل یک پیاده روی 25 دقیقه ای است درست است؟ 34 دقیقه پیاده روی

Okay we're taking a car for sure. While we wait for the car to arrive, we discuss  

باشه حتما ماشین میگیریم در حالی که منتظر رسیدن ماشین هستیم، در مورد

the weather the next day the day we fly out.

آب و هوای روز بعد روزی که پرواز می کنیم صحبت می کنیم.

Okay, so what about tomorrow? 

باشه پس فردا چی؟

So, it is supposed to be thunderstorms  from 9:00 a.m. to 4:00 p.m. 

بنابراین، قرار است از ساعت 9 صبح تا 4 بعد از ظهر رعد و برق باشد.

Oh. And we fly at 11 something. 

اوه و ما در ساعت 11 پرواز می کنیم.

I didn't check that. So, it's and it's like a 90% chance  

من آن را بررسی نکردم. بنابراین، 90 درصد احتمال

of rain and thunderstorms. Uh, that sucks. 

باران و رعد و برق وجود دارد. اوه، این بد است.

We might get pushed. That would suck. 

ممکن است تحت فشار قرار بگیریم که بد است.  به

It sounds like if we get pushed, we  might get push to like the next day. 

نظر می رسد اگر تحت فشار قرار بگیریم، ممکن است روز بعد تحت فشار قرار بگیریم.

That would suck. This is a common casual and a  little bit of a slangy way to say ‘that would  

که بد است. این یک روش معمولی و کمی عامیانه برای گفتن «این

not be good.’ That sucks. 

خوب نیست» است.

That would suck. I also use the phrase get pushed.

که بد است. من همچنین از عبارت get pushed استفاده می‌کنم.

Here, I'm talking about if our flight  can't go out on time and is delayed. It might  

در اینجا، من درباره این صحبت می‌کنم که پرواز ما نتواند به موقع خارج شود و با تاخیر انجام شود. ممکن است

be delayed several hours, but if the weather is  bad, it could get delayed until the next day. 

چند ساعت تأخیر داشته باشد، اما اگر هوا بد باشد، ممکن است تا روز بعد به تعویق بیفتد.  به

It sounds like if we get pushed, we  might get pushed to like the next day. 

نظر می رسد اگر تحت فشار قرار بگیریم، ممکن است روز بعد تحت فشار قرار بگیریم.

Oh, I didn’t think about that. No, I bet they can get us out  

اوه، من به این موضوع فکر نکردم. نه، شرط می‌بندم که می‌توانند ما را بیرون ببرند،

but not direct, that's going to be my hope. If you're flying somewhere and it's not direct,  

اما نه مستقیم، این امید من است. اگر به جایی پرواز می کنید و مستقیم نیست،   به این

that means there will be one or more stops at  another airport. This is called a layover. And  

معنی است که یک یا چند توقف در فرودگاه دیگری وجود خواهد داشت. به این حالت layover می گویند. و

usually, you have to change planes. Whenever  possible, I always choose a direct flight. 

معمولاً باید هواپیما را عوض کنید. در صورت امکان، همیشه یک پرواز مستقیم را انتخاب می‌کنم.

Oh, I didn’t think about that. No, I bet they can get us out but not direct,  

اوه، من به این موضوع فکر نکردم. نه، شرط می‌بندم که می‌توانند ما را بیرون ببرند، اما نه مستقیم،

that's going to be my hope. Oh, interesting. 

این امید من خواهد بود. اوه جالبه

But um, And maybe there will be like windows,  

اما اوم، و شاید مانند پنجره‌ها وجود داشته باشد،

because thunderstorms are often like patchy. Right. 

زیرا طوفان‌های رعد و برق اغلب مانند تکه تکه هستند. درسته

Windows. Tom doesn't mean an actual physical  window like in a building, he means a spot in  

ویندوز. منظور تام یک پنجره فیزیکی واقعی مانند یک ساختمان نیست، بلکه منظورش نقطه‌ای در

time in the day when it's not raining. Window can  refer to a range of time. For example: What's the  

زمانی در روز است که باران نمی‌بارد. پنجره می‌تواند به محدوده زمانی اشاره کند. به عنوان مثال:

pickup window for your kids school? It's 3 to 3:15. 

پنجره وانت برای مدرسه بچه‌های شما چیست؟ ساعت 3 تا 3:15 است.

Yeah and maybe there will be like windows. He also said patchy. If the storm is patchy,  

بله و شاید مانند ویندوز وجود داشته باشد. وصله هم گفت. اگر طوفان تکه تکه باشد، به

that means it's not stormy the whole day but  off and on. There will be windows of storms.  

این معنی است که تمام روز طوفانی نیست، بلکه خاموش و روشن است. پنجره هایی از طوفان وجود خواهد داشت.

Periods of time where there are storms but  also periods of time where there are no storms. 

دوره‌های زمانی که طوفان وجود دارد، اما دوره‌هایی از زمانی که طوفان وجود ندارد.

No, I bet they can get us out but not  direct. That's going to be my hope. 

نه، شرط می‌بندم که می‌توانند ما را بیرون ببرند، اما نه مستقیم. این امید من خواهد بود.

Oh, interesting. But um.. 

اوه جالبه اما اوم..

Yeah and maybe there will be like windows  because thunderstorms are often like patchy. 

آره و شاید مانند پنجره‌ها وجود داشته باشد، زیرا طوفان‌های رعد و برق اغلب مانند تکه تکه هستند.

Right. Okay, so the flight's at like 11:45. 11:47? Yes. 

درسته بسیار خوب، بنابراین پرواز در ساعت 11:45 است. 11:47؟ بله.

Tom and I were on the same flight  back home here we're discussing when  

من و تام در همان پروازی بودیم که به خانه برگشتیم، اینجا در حال بحث در مورد زمان

to leave for the airport the next morning. Are you okay with getting there at 10:30 or  

رفتن به فرودگاه صبح روز بعد هستیم. آیا با رفتن به آنجا در ساعت 10:30 مشکلی ندارید یا

is that too tight for you? Too tight. This means not  

این برای شما خیلی تنگ است؟ خیلی تنگ. این بدان معناست که

enough time to do something. Are you okay with getting there at  

زمان کافی برای انجام کاری نیست. آیا با رفتن به آنجا در

10:30 or is that too tight for you? I don't know this airport. 

ساعت 10:30 مشکلی ندارید یا برای شما خیلی تنگ است؟ من این فرودگاه را نمی شناسم.

I don't either. I would say 10:15. 

من هم ندارم. من می گویم 10:15.

10:15, okay. So, we'll leave here at 10. Okay. 

10:15، باشه. بنابراین، ساعت 10 اینجا را ترک می کنیم. بسیار خوب.

Or five till? Okay. Five till is great. 

یا پنج تا؟ باشه پنج تا عالیه

Okay, 5 till. 9:55. Okay. 

باشه، 5 تا 9:55. باشه

Did you hear how many times we  said K as we negotiated the timing? 

آیا شنیده‌اید که چند بار هنگام مذاکره درباره زمان‌بندی، K گفتیم؟

Short for ‘okay’, agreeing with someone. 10:15, okay. So, we'll leave here at 10. 

مخفف «خوب»، موافقت با کسی. 10:15، باشه. بنابراین، ساعت 10 اینجا را ترک خواهیم کرد.

Okay. Or five till? 

خوب. یا پنج تا؟  باشه

Okay. Five till is great. Okay, 5 till. 9:55. 

پنج تا عالیه باشه، 5 تا 9:55.  باشه

Okay.

I like to push it. Tom likes to be there  

دوست دارم فشارش بدم تام دوست دارد

with plenty of time. Time to spare as they say. I like to push it which means I leave as little  

با زمان زیاد آنجا باشد. زمان فراغت همانطور که می گویند. من دوست دارم آن را فشار دهم، به این معنی که تا حد

time as possible. Tom is the opposite  and he likes to leave in plenty of time.  

امکان زمان کمتری را می گذارم. تام برعکس است و دوست دارد در مدت زمان زیادی آنجا را ترک کند.

Notice I dropped the T in plenty. This  is a common pronunciation of T after N. 

توجه داشته باشید که T را به مقدار زیادی رها کردم. این یک تلفظ رایج T بعد از N است.

Tom likes to be there with plenty of time. Time to spare as they say. 

تام دوست دارد با زمان زیادی آنجا باشد. زمان فراغت همانطور که می گویند.

Plenty of time, time to spare. Notice the to  reduction. Time to, time to. Make it quick and  

زمان زیاد، وقت خالی به کاهش توجه کنید . زمان به، زمان به. آن را به سرعت و

lower in pitch attached to time. Time to,  time to spare. In plenty we dropped the T,  

کمتر به زمان متصل کنید. زمان برای، زمان فراغت. در بسیاری از موارد، T،   را به

in to, we change the T to a flap T or  here it sounds kind of like a D, du,  

داخل رها کردیم، T را به یک فلپ T تغییر دادیم یا در اینجا به نظر می رسد مانند D، du،

du, time du. It's really common to change the  pronunciation of T to have smoother speech in  

du، time du. تغییر تلفظ T برای داشتن گفتار نرم‌تر در

American English. Check out this video where we  did a full analysis of T pronunciations in a TED  

انگلیسی آمریکایی بسیار رایج است. این ویدیو را ببینید که در آن تجزیه و تحلیل کامل تلفظ T را در یک سخنرانی TED انجام دادیم

Talk. You'd be surprised how frequently the T  is changed. Getting this into your habit will  

. تعجب خواهید کرد که چقدر مکرر T تغییر می کند. تبدیل این عادت به شما

really help you sound natural speaking English.  I’ll link to that video in the video description. 

واقعاً به شما کمک می‌کند تا زبان انگلیسی طبیعی به نظر برسید. من به آن ویدیو در توضیحات ویدیو پیوند خواهم داد.

Tom likes to be there with plenty  of time. Time to spare as they say. 

تام دوست دارد با وقت زیاد آنجا باشد . زمان فراغت همانطور که می گویند.  می‌دانی

You know, I consider the airport a  chance to sit and read a magazine maybe,  

، من فرودگاه را فرصتی می‌دانم که شاید بنشینم و مجله بخوانم،

or just like collect your thoughts. It's a nice  time for yourself as opposed to a time to panic. 

یا فقط مثل جمع‌آوری افکارت. زمان خوبی برای خودتان است به جای زمان وحشت.

Collect your thoughts. This is a phrase that  we use in English to mean get control of your  

افکار خود را جمع آوری کنید. این عبارتی است که در انگلیسی به معنای کنترل

thoughts or feelings or emotions after something  very surprising happens or very shocking. For  

افکار یا احساسات یا عواطف خود پس از وقوع یک اتفاق بسیار شگفت‌انگیز یا بسیار تکان‌دهنده استفاده می‌کنیم. به عنوان

example, let's say your employee comes in and  says that they're quitting and you don't know  

مثال، فرض کنید کارمند شما وارد می‌شود و می‌گوید که در حال ترک کار هستند و شما نمی‌دانید

what to respond, you did not expect this. You  might say, wow, okay please give me a moment to  

چه پاسخی بدهید، انتظار این را نداشتید. ممکن است بگویید، وای، باشه لطفاً یک لحظه به من فرصت دهید تا

collect my thoughts. But here, Tom simply means  to have quiet time to oneself, maybe to reflect  

افکارم را جمع کنم. اما در اینجا، تام صرفاً به معنای گذراندن اوقاتی آرام برای خود، شاید تأمل

on something that's happening in his life.  Basically just think. Good old thinking time. 

در مورد چیزی است که در زندگی‌اش اتفاق می‌افتد. اصولا فقط فکر کن زمان خوب فکر کردن.

And see, I'd rather do all that self time at home. Ah. Yes, but you can't because I can't. Because  

و ببینید، من ترجیح می‌دهم تمام آن زمان را در خانه انجام دهم. آه بله، اما شما نمی توانید زیرا من نمی توانم. چون

at home, you're worried about like  what's going to happen on the way  

در خانه، نگران این هستید که در راه چه اتفاقی می‌افتد،

like will there be a traffic jam? Will it be  a detour? Do I have to get around something? 

مثلاً آیا راه بندان خواهد شد؟ آیا این یک مسیر انحرافی خواهد بود؟ آیا باید چیزی را دور بزنم؟

A traffic jam, a detour. Basically,  anything that could make your drive  

یک راه بندان، یک مسیر انحرافی. اساساً هر چیزی که می‌تواند رانندگی شما را به‌طور

to the airport unexpectedly longer. Because at home, you're worried about  

غیرمنتظره‌ای طولانی‌تر کند. زیرا در خانه، نگران

like what's going to happen on the way  like will there be a traffic jam? Will  

اتفاقاتی هستید که قرار است در راه اتفاق بیفتد، مثلاً آیا ترافیک ایجاد می‌شود؟ آیا

it be a detour? Do I have to get around something? Okay what kind of traveler are you? Do you like to  

این یک مسیر انحرافی خواهد بود؟ آیا باید چیزی را دور بزنم؟ خوب شما چه نوع مسافری هستید؟ آیا دوست دارید

push it like me or do you like to leave plenty  of time like Tom when heading to the airport  

مانند من به آن فشار بیاورید یا دوست دارید هنگام رفتن به فرودگاه

or train station? Let me know in the comments. There’s going to be something happening at the  

یا ایستگاه قطار، زمان زیادی را مانند تام بگذارید؟ در نظرات به من اطلاع دهید. قرار است اتفاقی در

airport that demands that I slow down. Have you ever missed a flight? 

فرودگاه بیفتد که باید سرعتم را کم کنم. آیا تا به حال پروازی را از دست داده اید؟

Never. I have once. And for me, for the amount  

هرگز. من یک بار دارم. و برای من، برای تعداد

of times I've flown, it is such a fair trade to  miss once, I mean the hours saved at airports. 

دفعاتی که پرواز کرده‌ام، از دست دادن یک بار معامله منصفانه است، منظورم ساعات صرفه‌جویی در فرودگاه‌ها است.

That's fair, that's fair. I just used the phrase ‘fair  

این عادلانه است، این عادلانه است. من فقط از عبارت "تجارت عادلانه" استفاده کردم

trade’. What does this mean? In this  context, it means I accept what I had  

. این به چه معناست؟ در این زمینه، به این معنی است که آنچه را که داشتم می‌پذیرم تا

to pay for what I get. That seems worth it to me. So yes, I missed a flight once. That was bad. But  

برای آنچه دریافت می‌کنم بپردازم. به نظر من ارزشش را دارد. پس بله، یک بار پرواز را از دست دادم. این بد بود اما

all of the other times I've gotten to the airport  with enough time to make my flight and I wasn't  

همه دفعات دیگر با زمان کافی برای انجام پرواز به فرودگاه رسیده‌ام و

sitting there for hours and hours waiting for  my flight. So to me, that's a fair trade. I'd  

ساعت‌ها و ساعت‌ها آنجا ننشسته‌ام و منتظر پروازم بودم. بنابراین برای من، این یک تجارت منصفانه است.

rather miss one flight every 10 years and not  go extra early to the airport than go extra  

ترجیح می‌دهم هر 10 سال یک پرواز را از دست بدهم و زودتر به فرودگاه نروم تا اینکه

early to the airport all the time and never miss  a flight. To me, missing one flight that's a fair  

همیشه زودتر به فرودگاه بروم و هرگز پروازی را از دست ندهم . از نظر من، از دست دادن یک پرواز،

trade for what I get which is more time at home.  After we went out to lunch and after the event,  

معامله منصفانه‌ای با چیزی است که به دست می‌آورم، یعنی زمان بیشتری در خانه. بعد از اینکه برای ناهار بیرون رفتیم و بعد از مراسم،

we decided to do some sightseeing. We went to  Antelope Island State Park in the Great Salt  

تصمیم گرفتیم کمی از مناظر دیدن کنیم. برای گشت و گذار در غروب خورشید به پارک ایالتی جزیره آنتلوپ در دریاچه نمک بزرگ رفتیم

Lake for a sunset tour. It was a small tour with  a friendly guide who picked us up at our hotel. On  

. این یک تور کوچک با یک راهنمای دوستانه بود که ما را از هتلمان برد. در

the ride to the park, the tour guide had everyone  introduce themselves to the rest of the group. 

سوار شدن به پارک، راهنمای تور از همه خواست خود را به بقیه گروه معرفی کنند.

Okay, hi everybody, I'm Tom and I  am here from Lancaster, Pennsylvania  

بسیار خوب، سلام به همه، من تام هستم و از لنکستر، پنسیلوانیا

in town with my friend Rachel here who is, has a  camera because she uh runs a YouTube channel, um,  

در شهر هستم با دوستم راشل که اینجاست، دوربین دارد زیرا او یک کانال YouTube را اداره می کند، اوم،

and so we were here for a YouTube conference  at a YouTuber's space who works in the area. 

و بنابراین ما برای کنفرانس YouTube اینجا بودیم. فضای یوتیوبری که در آن منطقه کار می کند.

The tour guide asked every person to say where  they're from, why they were in Salt Lake City  

راهنمای تور از همه افراد خواست که بگویند اهل کجا هستند، چرا در سالت لیک سیتی هستند

and their go-to karaoke song. If you're ever  forced to sing karaoke what song do you choose? 

و آهنگ کارائوکه خود را بگویند. اگر مجبور شوید کارائوکه بخوانید چه آهنگی را انتخاب می کنید؟

My karaoke song is Billy Joel's Piano Man. Oh yeah. 

آهنگ کارائوکه من مرد پیانویی بیلی جوئل است. اوه بله.

Such a good one. Great, great choice. 

همچین یکی خوبه عالی، انتخاب عالی

Thank you. Okay, I'm Rachel from  

متشکرم. بسیار خوب، من ریچل از

Philly and my go-to karaoke song used to be uh,  The Queen of the Night Arya from The Magic Flute  

فیلی هستم و آهنگ کارائوکه من قبلاً اوه، ملکه شب آریا از فلوت جادویی بود،

but I can't hit a high F anymore so now it is O  Mio Babbino Caro from Gianni Schicchi by Puccini. 

اما من دیگر نمی توانم F بالا بزنم، بنابراین اکنون O Mio Babbino Caro از جیانی است. شیچی اثر پوچینی

Wow. These are classic hits on karaoke. Did you know I used to be an opera singer? 

عجب اینها آثار کلاسیک در کارائوکه هستند. میدونستی من قبلا خواننده اپرا بودم؟

Yep. It's how I learned to listen  to different voices to discover the  

بله اینطوری یاد گرفتم که به صداهای مختلف گوش کنم تا

music of American English. We made it to the  island and drove around looking for wildlife. 

موسیقی انگلیسی آمریکایی را کشف کنم. ما به جزیره رسیدیم و به دنبال حیات وحش گشتیم.

You want to take a peek? Yeah sure. 

میخوای یه نگاهی بندازی؟ بله حتما

Take a peek, have a look, check  it out. All ways to say see. 

نگاهی بیندازید، نگاهی بیندازید، آن را بررسی کنید . همه راه ها برای گفتن ببینید.

Beautiful bird on the left. I don't know if  folks here, we're going to back up real quick. 

پرنده زیبا در سمت چپ. نمی‌دانم اگر اینجا، ما خیلی سریع پشتیبان‌گیری می‌کنیم.

Is it close to the road or.. Yeah, right on the road,  

آیا نزدیک جاده است یا... آره، درست در جاده،

hopefully I don't spook him. With the beeping. 

امیدوارم که او را نترسم. با صدای بوق

She said spook him this is a common  reduction. Dropping the H in him  

او گفت او را ترساند که این یک کاهش رایج است . انداختن H در او

and attaching it to the word before. To Spook an animal is to scare him,  

و وصل کردن آن به کلمه قبل. ترساندن حیوان به معنای ترساندن او،

startle him, cause him to run off. Spook. Spook him, spook’im. 

مبهوت کردن او، فرار کردن او است. ترسناک. او را ترسانده، spook'im.

Spook him

او را ترساند

We also saw a prong horn. 

ما همچنین یک شاخ شاخک دیدیم.

Are you getting eaten alive? No, are you? 

آیا زنده زنده خورده می شوید؟ نه، شما؟

Did you get that, what was  that? The prong horn crossing? 

متوجه شدید، این چه بود ؟ تقاطع شاخک؟

I did. Are you getting bitten? 

من انجام دادم. گاز میگیری؟

Oh yeah. Tom said eaten  

اوه بله. تام گفت

alive. An expression we can use when the  mosquitoes or other biting insects are bad. 

زنده خورده شد. عبارتی که وقتی پشه‌ها یا سایر حشرات گزنده بد هستند می‌توانیم استفاده کنیم.

Pull your sleeves down. Great call. 

آستین های خود را پایین بکشید. تماس عالی

But it's actually on top of my hand. Oh. Well then, do this. 

اما در واقع بالای دست من است. اوه خب پس اینکارو بکن

Oh, my gosh really. Yeah, really. 

اوه خدای من واقعا آره واقعا

We also saw some bison. We saw just this one  at first but ended up seeing a lot including  

مقداری گاومیش کوهان دار هم دیدیم. ما در ابتدا فقط این مورد را دیدیم اما در نهایت تعداد زیادی از جمله

babies. It was pretty cool to see this. Then  we got to the trail head of the short hike  

نوزادان را دیدیم. خیلی باحال بود دیدن این سپس به مسیر پیاده‌روی کوتاهی که

we would do and we even saw a faint rainbow. The tour guide pointed out different features  

انجام می‌دادیم رسیدیم و حتی یک رنگین کمان کم‌نور دیدیم. راهنمای تور به ویژگی‌های مختلف منظره اشاره کرد

of the landscape. It was sunset, so the  sun was really low and everything around  

. غروب بود، بنابراین خورشید واقعا کم بود و همه چیز در اطراف

just looked stunning. It was a short hike to  the end of the trail and the wind was really  

خیره کننده به نظر می رسید. پیاده‌روی کوتاهی تا انتهای مسیر بود و باد واقعاً می‌وزید،

blowing so I didn't get any good audio up here  but I did enjoy just a few minutes in nature. 

بنابراین صدای خوبی در اینجا دریافت نکردم، اما از چند دقیقه در طبیعت لذت بردم.

Now, let's review all the vocabulary and  pronunciation we studied by watching all  

اکنون، بیایید همه واژگان و تلفظ‌هایی را که با تماشای

the clips straight through. I am feeling a little  bit of altitude. I think my workout was rough,  

مستقیم همه کلیپ‌ها مطالعه کرده‌ایم مرور کنیم. کمی ارتفاع را احساس می کنم. فکر می‌کنم تمرینم سخت بود،

so I don't think I can walk very far. Okay, so what about tomorrow? 

بنابراین فکر نمی‌کنم بتوانم خیلی دور راه بروم. باشه پس فردا چی؟

So it is supposed to be thunderstorms  from 9:00 AM 400 PM.

بنابراین قرار است از ساعت 9:00 صبح 400 بعد از ظهر رعد و برق باشد.

Oh. 

اوه

And we fly at 11 something. I didn't check that. 

و ما در ساعت 11 پرواز می کنیم. من آن را بررسی نکردم

So it's and it's like a 90 percent chance  

بنابراین اینطور است و مانند احتمال 90 درصد

of rain and thunderstorms. Ah, that sucks. 

باران و رعد و برق است. آه، این بد است.

We might get pushed. That would suck. 

ممکن است تحت فشار قرار بگیریم که بد است.  به

It sounds like if we get pushed, we  might get pushed to like the next day. 

نظر می رسد اگر تحت فشار قرار بگیریم، ممکن است روز بعد تحت فشار قرار بگیریم.

Oh didn’t think about that. No, I bet they can get us out but not direct,  

اوه به این فکر نکردم نه، شرط می‌بندم که می‌توانند ما را بیرون ببرند، اما نه مستقیم،

that's going to be my hope. Oh, interesting. 

این امید من خواهد بود. اوه جالبه

But, um. Yeah, and maybe there will be like windows  

اما، اوم بله، و شاید مانند پنجره‌ها وجود داشته باشد

because thunderstorms are often like patchy  right okay so the flight's at like 11:45, 11:47? 

زیرا طوفان‌های رعد و برق اغلب مانند تکه تکه هستند، درست است، بنابراین پرواز در ساعت 11:45، 11:47 است؟

Yes. Are you okay with getting there  

بله. آیا با رفتن به آنجا

at 10:30 or is that too tight for you? I don't know this airport. 

در ساعت 10:30 مشکلی ندارید یا برای شما خیلی تنگ است؟ من این فرودگاه را نمی شناسم.

I don't either. I would say 10:15. 

من هم ندارم. من می گویم 10:15.

10:15, okay. So, we'll leave here at 10. Okay. 

10:15، باشه. بنابراین، ساعت 10 اینجا را ترک می کنیم. بسیار خوب.

Or five till? Okay. Five till is great. 

یا پنج تا؟ باشه پنج تا عالیه

Okay, 5 till. 9:55. Okay. 

باشه، 5 تا 9:55. باشه  باشه

Okay.

I like to push it. Tom likes to be there  

دوست دارم فشارش بدم تام دوست دارد

with plenty of time. Time to spare as they say. You know I consider the airport a chance to  

با زمان زیاد آنجا باشد. زمان فراغت همانطور که می گویند. می‌دانی که من فرودگاه را فرصتی می‌دانم تا

sit and read a magazine maybe or just  like collect your thoughts. It's a nice  

بنشینم و مجله‌ای بخوانم، شاید مثل جمع‌آوری افکار شما.

time for yourself as opposed to a time to panic. And see, I'd rather do all that self time at home. 

زمان خوبی برای خودتان است به جای زمان وحشت. و ببینید، من ترجیح می‌دهم تمام آن زمان را در خانه انجام دهم.

Ah, yes but you can't because I can't  because at home, you're worried about  

آه، بله، اما شما نمی‌توانید چون من نمی‌توانم، زیرا در خانه، نگران اتفاقاتی هستید که

like what's going to happen on the way,  like will it be a traffic jam? Will it  

در راه اتفاق می‌افتد، مثل اینکه آیا این مشکل ترافیک است؟ آیا این

be a detour? Do I have to get around something?  Is there going to be something happening at the  

یک مسیر انحرافی خواهد بود؟ آیا باید چیزی را دور بزنم؟ آیا قرار است اتفاقی در

airport that demands that I slow down? Have you ever missed the flight? 

فرودگاه بیفتد که بخواهد سرعتم را کم کنم؟ آیا تا به حال پرواز را از دست داده اید؟

Never. I have once. 

هرگز. من یک بار دارم.

And for me, for the amount of times I've flown  it is such a fair trade to miss once. I mean  

و برای من، برای تعداد دفعاتی که پرواز کرده‌ام، این تجارت منصفانه‌ای است که یک بار آن را از دست بدهم. منظورم

the hours saved at airports. That's fair, that's fair. 

ساعت‌های ذخیره‌شده در فرودگاه‌ها است. این عادلانه است، این عادلانه است.

You want to take a peek? Yeah sure. 

میخوای یه نگاهی بندازی؟ بله حتما

Beautiful bird on the left. I don't know it folks,  here, wait we're going to back up real quick. 

پرنده زیبا در سمت چپ. من این را نمی‌دانم، اینجا، صبر کنید ما به سرعت پشتیبان‌گیری می‌کنیم.

Is it close to the road or.. Yeah, right on the road. Hopefully  

نزدیک جاده است یا... آره، درست در جاده. امیدوارم

I don't spook him. With the beeping. 

او را بترسانم. با صدای بوق

Are you getting eaten alive? No, are you? 

آیا زنده زنده خورده می شوید؟ نه، شما؟  متوجه

Did you get that? What was  that? The prong horn crossing. 

شدی؟ آن چه بود ؟ تقاطع شاخک.

I did. Are you getting bitten? 

من انجام دادم. گاز میگیری؟

Oh yeah. Thank you so much  

اوه بله. بسیار سپاسگزارم

for studying with me, I absolutely love  being your English teacher. Keep your  

که با من مطالعه کردید، من کاملاً دوست دارم معلم انگلیسی شما باشم.

learning going now with this video and don't  forget to subscribe with notifications on so  

اکنون با این ویدیو به یادگیری خود ادامه دهید و فراموش نکنید که با اعلان‌ها مشترک شوید تا

you never miss another lesson. That's it and  thanks so much for using Rachel's English.

هرگز درس دیگری را از دست ندهید. تمام است و بسیار سپاسگزارم که از انگلیسی راشل استفاده کردید.