Learn English Live Lesson l You can learn English with an English

we're live

ما زنده هستیم خیلی

okay how is everybody welcome to the live stream  on this very uh rainy and humid day here in south  

خوب است چگونه همه به پخش زنده خوش آمدند در این روز بسیار بارانی و مرطوب اینجا در

korea um my hair is poofing up everywhere well  what hair i have left is poofing up everywhere  

کره جنوبی   اوم موهای من همه جا به خوبی پف می کند  موهایی که مانده ام همه جا پر می شود

because of the weather uh we're glad you could be  with us today hello to alyssa marie lolly lolly  

به خاطر آب و هوای ما خوشحالم که می‌توانید امروز با ما باشید. سلام به آلیسا ماری

pedro vigora justina tenorio and everyone  else who is watching the live stream today  

لولی لولی، پدرو ویگورا جاستینا تنوریو و هر کس دیگری که امروز پخش زنده را تماشا می‌کند.

those are just the first few that uh whose names i  saw here on stream yard so i'm don and today i've  

got a few segments for you um i've got a segment  on this day in history may 16th got a segment on  

من   چند بخش برای شما دارم. اوم من یک بخش در این روز در تاریخ دارم، 16 مه، یک بخش درباره

news of the world and i have a segment  on slang phrases in english and we do  

اخبار جهان دارم و من یک بخش در مورد عبارات عامیانه به زبان انگلیسی دارم و

have a fourth segment on your questions and  comments so if you have questions or comments  

ما  یک بخش چهارم در مورد شما داریم. سؤالات و نظرات، بنابراین اگر سؤال یا نظری

uh please share them with us and i'll  address them in the last segment of today  

دارید   لطفاً آنها را با ما به اشتراک بگذارید و من در آخرین بخش

a few more people are saying hello we got nabil  muhammad dari that's great many different people  

امروز به آنها می پردازم   چند نفر دیگر می گویند سلام ما نبیل محمد دری را دریافت کردیم که افراد مختلف بسیار زیادی

from all around the world i always like to see  that it's wonderful okay so how is everybody  

از سراسر جهان هستند. من همیشه دوست دارم برای اینکه ببینید خیلی خوب است، پس حال همه امروز چطور است

today i hope you're all doing well here's our uh  yeah go ahead and throw up the first segment here  

، امیدوارم حال همه شما خوب باشد، اوه بله، ادامه دهید و اولین بخش را

may 16 1919 so over a hundred years ago so 102  years ago today there was the first transatlantic  

اینجا بیاندازید   16 مه 1919، بنابراین بیش از صد سال پیش، بنابراین 102 سال پیش، امروز اولین قسمت بود. ترانس آتلانتیک

flight the first transatlantic flight now that  means transatlantic flight means across the  

پرواز اولین پرواز فراآتلانتیک اکنون  که به معنای پرواز فرا اقیانوس اطلس است یعنی آن سوی

atlantic ocean uh the atlantic ocean is what  we call the ocean that lies between europe  

اقیانوس اطلس، آه، اقیانوس اطلس همان چیزی است که ما به آن اقیانوسی می گوییم که بین اروپا

and africa on one side and north america and south  america on the other the atlantic ocean is between  

و آفریقا از یک طرف و آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی از طرف دیگر، اقیانوس اطلس بین

them and on may 16 uh 1919 there was the first a  flight that was across the atlantic ocean now it  

آنها قرار دارد. و در 16 مه 1919 اولین پروازی انجام شد که از طریق اقیانوس اطلس انجام شد، اکنون

wasn't only in one stop uh it took many stops  this is very very early airplane technology  

فقط در یک توقف نبود، توقف های زیادی نیز طول کشید. این فناوری بسیار اولیه هواپیما است.

um and so they were using what was called a  hydroplane they still have these hydroplane and  

آنها هنوز هم این هیدروپلین ها را دارند و

that means a plane hydro means water or related to  water so a hydroplane is a plane that can take off  

یعنی هواپیمای هیدرو به معنای آب یا مربوط به آب است، بنابراین هیدروپلین هواپیمایی است که می تواند بلند شود

and land on the water and so they were flying this  hydro plane across the atlantic ocean and it was a  

و روی آب فرود بیاید و بنابراین آنها با این  هیدروپیل پرواز می کردند. از اقیانوس اطلس عبور کرد و یک

u.s navy officer named albert cushing reed and a  crew of five people it took them 23 days to reach  

افسر نیروی دریایی ایالات متحده به نام آلبرت کوشینگ رید و یک خدمه پنج نفره بود که 23 روز طول کشید تا به

their final destination which was in england  and they made uh several stops along the way  

مقصد نهایی خود که در انگلیس بود برسند و چندین توقف در طول مسیر

they made i think six stops before they made it  to their final destination so they're flying for  

داشتند   فکر می کنم شش توقف کردند. قبل از رسیدن به مقصد نهایی خود توقف می کند، بنابراین مدتی پرواز می کنند

a while and then landing but 23 days you could  do that transatlantic flight now in six hours  

و سپس فرود می آیند، اما 23 روز می توانید آن پرواز بین اقیانوس اطلس را اکنون در شش ساعت انجام دهید.

of course because planes are  much faster can fly much higher  

and in fact when reed returned to the  united states he predicted that some day  

به ایالات متحده پیش‌بینی کرد که روزی

planes would fly as me as much as sixty thousand  feet in the air and that they would go one  

هواپیماها به اندازه من به اندازه شصت هزار فوت در هوا پرواز می‌کنند و یک

thousand miles an hour or faster both of which  predictions came to be true but at the time people  

هزار مایل در ساعت یا سریع‌تر می‌روند که هر دو پیش‌بینی درست بود اما در آن زمان مردم

were thinking that i don't think that's even  possible a plane can't go that far in the air  

فکر می‌کردند. که من فکر نمی‌کنم حتی   هواپیما نتواند آنقدر دور در هوا

it can't go that fast that will never happen but  uh but he was predicting that it would and in fact  

برود   نمی‌تواند آنقدر سریع برود که هرگز اتفاق نمی‌افتد، اما او پیش‌بینی می‌کرد که می‌شود و در واقع

uh it did so his prediction was correct there  um so lieutenant commander albert cushing reed  

اوه این پیش‌بینی او انجام شد یون درست بود امم، فرمانده ستوان

later became a rear admiral for the u.s uh navy  so in his uh later life he was a rear admiral  

آلبرت کوشینگ رید   بعداً یک دریاسالار عقب برای نیروی دریایی ایالات متحده شد بنابراین در اواخر عمر خود یک دریاسالار عقب بود

so at the time he was a lieutenant commander which  is a a medium level officer i suppose in the in  

بنابراین در آن زمان او یک فرمانده بود که فکر می‌کنم یک افسر سطح متوسط ​​است. در

the navy and uh he uh became a real admiral and  he became an aviator trainer meaning he trained  

نیروی دریایی و اوه او یک دریاسالار واقعی شد و یک مربی هوانورد شد، یعنی

uh pilots he trained other flyers um uh for the  us navy so that's what his career was so he was  

خلبان‌هایی را آموزش داد، او پروازهای دیگری را برای نیروی دریایی آمریکا آموزش داد، بنابراین شغل او این بود، بنابراین او

a pilot himself and then later trained pilots and  that first transatlantic flight happened on this  

خودش خلبان بود و بعداً خلبان آموزش دید. و اولین پرواز ماوراء اقیانوس اطلس در چنین

day in 1919. all right so let's take a look at our  second segment our second segment is about news  

روزی در سال 1919 اتفاق افتاد. بسیار خوب، پس بیایید نگاهی به قسمت دوم خود بیاندازیم، بخش دوم ما درباره

of the world and i'm looking at a story from the  japan times about the nba hall of fame inductees  

اخبار جهان است و من در حال بررسی داستانی از زمان ژاپن درباره تالار مشاهیر nba هستم.

and the title of the article is lakers legend  kobe bryant and trained enshrined in basketball  

inductees   و عنوان مقاله اسطوره لیکرز  کوبی برایانت است و آموزش دیده در

hall of fame and it says here that uh this is  from reuters news agency los angeles uh lakers  

تالار مشاهیر بسکتبال   و اینجا می گوید که اوه این از خبرگزاری رویترز لس آنجلس و لیکرز است   افسانه کوبی برایانت معرفی

legend kobe bryant was inducted posthumously to  the naismith memorial basketball hall of fame on  

شد در روز شنبه به سالن مشاهیر بسکتبال یادبود

saturday that's yesterday for me as the class of  2020 was enshrined after months of delay due to  

نایسمیت که دیروز برای من برگزار شد، کلاس 2020 پس از ماه‌ها تأخیر به

the covet 19 pandemic okay so this was a major  event so there were new inductees into the hall  

دلیل شیوع بیماری همه‌گیر 19 ثبت شد.

of fame it was kind of a bittersweet kobe bryant  was one of four people inducted it was kind of a  

کوبی برایانت یکی از چهار نفری بود که به نوعی

bittersweet ceremony because um kobe bryant died  last year at the age of 41 in a helicopter crash  

مراسم تلخ و شیرینی بود زیرا ام کوبی برایانت سال گذشته در سن 41 سالگی در یک سقوط هلیکوپتر درگذشت،

so first let's look at some of the language  that we can learn from the story so  

بنابراین ابتدا اجازه دهید به زبانی که می توانیم از آن یاد بگیریم نگاه کنیم. داستان so

to be inducted to be an inductee so first  that verb induct means to formally accept  

to be inducted to be a inductee بنابراین ابتدا که فعل induct به معنای پذیرش رسمی

someone into a position or an organization in  this case the organization is the hall of fame  

شخصی در یک موقعیت یا سازمان است، در این مورد سازمان تالار مشاهیر

for the most accomplished players in the  national basketball association and the noun  

برای ماهرترین بازیکنان در  انجمن ملی بسکتبال و اسم

inductee it means a person who has been  inducted into some position or organization  

inductee است. این به این معنی است که فردی که به پست یا سازمانی

i'll talk to you a little bit more about  that word inductee in a minute but let's  

معرفی شده است   در عرض یک دقیقه کمی بیشتر درباره  آن کلمه inductee با شما صحبت خواهم کرد، اما اجازه دهید

look at some example uses of induct so here's an  example used tomorrow the university will induct  

نمونه‌ای از استفاده از induct، بنابراین در اینجا مثالی است که فردا استفاده می‌شود، دانشگاه

three new members into its board of directors  that means they will formally introduce them or  

سه عضو جدید را به هیئت مدیره خود معرفی می‌کند.

make them part of the board of directors for the  university and another example use of this verb is  

این است

some tribal groups have strict requirements before  a boy is inducted into manhood so before a boy is  

برخی از گروه‌های قبیله‌ای قبل از اینکه پسری وارد دوران مردانگی شود، الزامات سخت‌گیری دارند، بنابراین قبل از اینکه یک پسر   به

accepted formally as an adult an adult a man he  has to go through some very strict requirements  

طور رسمی به عنوان بزرگسال و یک مرد بالغ پذیرفته شود،  باید برخی از شرایط بسیار سخت را طی

another word that we can learn from the story  was they used the word posthumous posthumously  

کند   کلمه دیگری که می‌توانیم از داستان یاد بگیریم. کلمه پس از مرگ پس از مرگ

so that's how these words are  pronounced posthumous and posthumously  

بنابراین این کلمات چگونه پس از مرگ تلفظ می شوند و پس از

the word posthumous means after death that  p-o-s-t post prefix means after and humus  

مرگ   کلمه پس از مرگ به معنای پس از مرگ است که پیشوند post p-o-s-t به معنای بعد و humus

means ground so it means literally after  being put in the ground i mean so after death  

به معنای زمین است بنابراین به معنای واقعی کلمه پس از  گذاشتن در زمین است من به معنای واقعی کلمه پس از  گذاشتن در زمین است یعنی من پس از مرگ

and posthumously is the adverb meaning an action  that takes place after death so in this story kobe  

و پس از مرگ به معنای قید است. اکشنی که پس از مرگ اتفاق می‌افتد، بنابراین در این داستان، کوبی

bryant was posthumously inducted into the hall  of fame he received the honor after his death  

برایانت پس از مرگ به سالن فا دعوت شد. او پس از مرگش این افتخار را برای من دریافت کرد

and in the story it says that um bryant's widow  vanessa uh who started dating kobe when she was  

و در داستان می‌گوید که بیوه ام برایانت ونسا اوه که وقتی او 17 ساله بود شروع به ملاقات با کوبی کرد،

very young 17 she offered an acceptance  on his behalf as the presenter michael  

از طرف او موافقت کرد زیرا مجری مایکل

jordan stood nearby so widow a widow is a  woman who survives the death of her husband  

جردن در این نزدیکی ایستاده بود، بنابراین یک بیوه یک بیوه است. زنی که از مرگ شوهرش جان سالم به در می‌برد،

so a husband who survives the death  of his wife would be called a widower  

بنابراین شوهری که از مرگ همسرش جان سالم به در می‌برد، بیوه خوانده می‌شود،

so uh but in the story vanessa bryant she's kobe  bryant's widow she was his wife until his death  

پس اوه، اما در داستان ونسا برایانت، او کوبی بیوه برایانت است، او تا زمان مرگ همسرش سال گذشته همسر او بود،

last year so for i think about 20 some years  they were married until he died just last year  

بنابراین فکر می‌کنم حدود 20 سال است. چند سال آنها ازدواج کردند تا اینکه سال گذشته فوت

the story also calls them honorees and  honoree is a person who receives an honor  

کرد   داستان آنها را مفتخر نیز می‌نامد و افتخاری فردی است که افتخار دریافت می‌کند

note that there's this double e ending similar to  what we saw in the word inductee so let me talk  

توجه داشته باشید که این پایان دوگانه مشابه آنچه در کلمه inductee دیدیم وجود دارد، پس اجازه دهید در

about that now so that double e ending is added to  some verbs to make them nouns indicating a person  

مورد آن صحبت کنم. که پایان دوگانه e به برخی از افعال اضافه می شود تا آنها را به اسم تبدیل کند که نشان دهنده شخصی

who is the beneficiary of the act indicated by the  verb so a person honored is an honoree a person  

است که ذینفع عمل است که با فعل نشان داده شده است، بنابراین یک شخص مفتخر، یک مفتخر است، یک شخص

inducted is an inductee and the same way you  could uh there are other examples a person who is  

القاء شده، یک مستقر است. و به همان روشی که می‌توانید مثال‌های دیگری نیز وجود دارد که فردی که

addressed by a letter would be the address e and  a person who is absent from class is an absentee  

با یک نامه خطاب می‌شود آدرس e است و فردی که از کلاس غایب است غایب است.

a person who is employed is an employee so you  can see that these double e endings appear in  

پایان‌های e در

many different words if you see that double e  ending you know that it might be a case where  

بسیاری از کلمات مختلف ظاهر می‌شوند، اگر آن پایان دو e  را مشاهده کردید، می‌دانید که

it's one of these words a noun created from a verb  using the double e ending be careful though not  

ممکن است یکی از این کلمات، اسمی باشد که از یک فعل ایجاد شده است با استفاده از پایان دوگانه e، مراقب باشید هر چند

all verbs work this way you can't turn b b e you  can't just make a double e ending and have it mean  

همه افعال به این شکل کار نمی‌کنند. شما نمی‌توانید فقط یک پایان دوتایی بسازید و به این معنی

a person who was being that doesn't it doesn't  work that way it only works with some verbs  

باشد که فردی که این کار را نمی‌کند اینطور کار نمی‌کند ، فقط با برخی از افعال کار می‌کند

but it can be useful when you're  spotting uh those double e  

اما می‌تواند زمانی مفید باشد که در حال لکه‌بینی هستید. آه آن

uh words to know that it comes from a verb  uh to go back to the story for just a second  

کلمات مضاعف که بدانیم از یک فعل آمده است uh to back to the story فقط برای یک ثانیه

other players who were inducted into the hall of  fame yesterday include tim duncan who i saw play  

دیگر بازیکنانی که دیروز وارد تالار شهرت شدند عبارتند از تیم دانکن که بازی را دیدم

when he was in college i saw him play as a  collegiate basketball player at wake forest  

زمانی که در کالج بود و دیدم. او به عنوان یک بسکتبالیست دانشگاهی در بیداری بازی می کند

university in north carolina so i've see i saw  his whole career so that tells you about a bit  

دانشگاه جنگل   در کارولینای شمالی، بنابراین من دیدم تمام حرفه او را دیدم، به طوری که به شما می

about how old i am uh but also uh uh i i it was  kind of interesting to see uh the capstone to his  

گوید چند ساله هستم، اما همچنین اوه اوه من، دیدن نقطه عطف

career meaning the final achievement of his career  he was inducted into the basketball hall of fame  

حرفه او به معنای دستاورد نهایی بسیار جالب بود. در دوران حرفه‌ای‌اش او به تالار مشاهیر بسکتبال معرفی شد

okay so let's take a look at our next segment  our next segment third segment on slang phrases  

باشه، پس بیایید نگاهی به بخش بعدی خود بیندازیم بخش سوم بعدی ما در مورد عبارات عامیانه

i've got three phrases let's take a look at  those so the first one is got it or got this  

من سه عبارت دارم بیایید نگاهی به آن‌ها بیندازیم تا اولین مورد فهمیده شود یا این را گرفتم

and this is a phrase which can be used in two  main ways first it can be used as a way of asking  

و این عبارتی است که می‌تواند به دو روش اصلی استفاده شود، ابتدا می‌توان از آن به عنوان روشی برای پرسیدن   استفاده کرد

if someone understands or to confirm that you  understand so here's an example use so someone  

که آیا کسی فهمیده است یا برای تأیید اینکه شما را درک می‌کنید، بنابراین در اینجا یک مثال استفاده از آن است تا کسی

might say to you hey just meet us at the subway  station got it and then you could say okay got it  

ممکن است به شما بگوید هی فقط با ما در اینجا ملاقات کنید ایستگاه مترو آن را دریافت کرد و سپس می‌توانید بگویید خوب متوجه

so they're asking do you understand and you're  saying yes i do right and that's kind of a slang  

شدم   بنابراین آنها می‌پرسند آیا متوجه می‌شوید و شما می‌گویید بله درست عمل می‌کنم و این یک

way of saying that both asking and confirming so  that's one way you understand that this phrase  

روش عامیانه   برای گفتن است که هم پرسیدن و هم تأیید کردن، بنابراین این راهی است که می‌فهمید که از این

is used but there's a second way this phrase is  used and that second way is to say that something  

عبارت  استفاده می شود d اما راه دومی وجود دارد که از این عبارت استفاده می‌شود و آن راه دوم این است که بگوییم

is under your control or it's in your power  or that you will accomplish it so an example  

چیزی   تحت کنترل شما است یا در اختیار شماست یا اینکه شما آن را انجام خواهید داد، بنابراین یک مثال

for this would be someone could say we need help  and you would say don't worry i got this and that  

برای این ممکن است کسی بگوید ما به کمک نیاز داریم و شما بگو نگران نباش من این را گرفتم و آن

means it's in your control you will give them  help you will accomplish what needs to be done  

به این معنی است که در کنترل شماست شما به آنها کمک خواهید کرد  کاری را که باید انجام شود انجام می دهید

or someone could say to encourage another  person another person you can do it you got this  

یا کسی می تواند بگوید برای تشویق شخص دیگری شخص دیگری شما می توانید آن را انجام دهید شما این

and you got this means you can accomplish this  you can make it happen it's under your control  

را دریافت کردید   شما می‌توانید این کار را انجام دهید، می‌توانید این کار را انجام دهید که تحت کنترل شماست

got it okay so that's our first one and  our second example phrase is by the way  

مشکلی نیست، بنابراین این اولین مورد ما است و عبارت مثال دوم ما اتفاقاً

by the way this is a phrase used to indicate  that there's something additional to talk  

به هر حال این عبارتی است برای نشان دادن اینکه چیز دیگری برای صحبت کردن

about it means that you're changing the  expected flow the way of the conversation  

در مورد آن وجود دارد به این معنی است که شما در حال تغییر جریان موردانتظار مسیر مکالمه

into a different channel you're going by the way  so um uh a word with similar meaning would be  

به کانال دیگری هستید که می‌روید بنابراین کلمه‌ای با معنای مشابه می‌تواند

uh the word incidentally but by the way is a  little bit more informal way of saying that and  

اوه کلمه اتفاقاً باشد، اما اتفاقاً کمی اطلاعات بیشتری دارد برای گفتن آن،

you can use this phrase when you want to introduce  a topic which is not directly connected with what  

می‌توانید از این عبارت زمانی استفاده کنید که می‌خواهید موضوعی را معرفی کنید که مستقیماً به آن چیزی

you were just talking about so let's look at  some example uses so at the end of a meeting  

که درباره آن صحبت می‌کردید مرتبط نیست، بنابراین بیایید به نمونه‌هایی از کاربردها نگاه کنیم تا در پایان جلسه،

someone might say well that's it for the meeting  but by the way is anyone going out for lunch later  

کسی بگوید خوب همین است. برای جلسه اما اتفاقاً آیا کسی بعداً برای ناهار بیرون می‌رود

so they're completing the meeting that's the end  of that topic but then they're saying oh but wait  

بنابراین دارند جلسه را تکمیل می‌کنند و این پایان  آن موضوع است، اما بعد می‌گویند اوه، اما

by the way maybe they want to join someone for  lunch or they're curious about where people  

صبر کنید   اتفاقاً ممکن است بخواهند برای ناهار به کسی بپیوندند یا او. کنجکاو در

are going by the way is anyone going anywhere for  lunch and another example use uh someone might say  

مورد اینکه افراد   به کجا می‌روند، آیا کسی برای ناهار به هر جایی می‌رود و مثال دیگری از آن استفاده کنید، او ممکن است

at the end of a first meeting it's nice to meet  you and by the way that's a nice hat you've got so  

در پایان اولین جلسه بگوید  از ملاقات شما خوشحالم و اتفاقاً این کلاه خوبی است که شما

they're just including the meaning but also adding  a compliment at the end oh that's a very nice hat  

دارید    "فقط معنی را اضافه می‌کنم، اما در پایان یک تعریف هم اضافه می‌کنم، اوه، کلاه بسیار خوبی است. خوب است،

okay and that's how you can use this phrase by  the way and our third phrase uh is about l's  

و به این ترتیب می‌توانید از این عبارت استفاده کنید ، و سومین عبارت ما

all about l's to take an l or post an l an l like  this so the letter l uh when used in this case  

درباره "ل" است. من این را دوست دارم پس حرف l وقتی در این مورد استفاده می‌شود

these are all variations on the basic theme which  is that letter l in this case stands for loss  

، همه اینها تغییراتی در موضوع اصلی هستند ، یعنی حرف l در این مورد مخفف ضرر است.

which means a failure to accomplish something so  someone who is talking about their l's or posting  

their l's that means they're talking about their  failures or admitting their failures or losses so  

درباره شکست‌هایشان یا اعتراف به شکست‌ها یا زیان‌هایشان،

to take an l means to take an unfortunate loss or  an unfortunate failure while to post an l means  

بنابراین گرفتن یک l به معنای تحمل یک ضرر ناگوار یا یک شکست ناگوار است، در حالی که پست کردن یک l به معنای

to record a failure and sometimes especially  on the internet this idea of posting an l uh  

ثبت شکست است و گاهی اوقات به‌ویژه در اینترنت، این ایده برای ارسال یک l اوه‌

it's something where the person doing it is not  aware they're doing it unintentionally they think  

چیزی است که شخصی که این کار را انجام می‌دهد آگاه نیست که ناخواسته این کار را انجام می‌دهد، فکر می‌کند

they're revealing something interesting or fun  or good but it's not successful their post was a  

چیزی جالب یا سرگرم‌کننده یا خوب را فاش می‌کند، اما موفقیت‌آمیز نیست، پست او

failure in some way so let's look at some examples  one example is you could say well that's an l  

به نوعی شکست خورده است، بنابراین بیایید به چند نمونه نگاه کنیم. یک مثال این است که می‌توانید به خوبی بگویید. این یک l است

and that's a common way of identifying that  i'm sorry not common but that's a way of  

و این یک راه رایج برای تشخیص این است که متاسفم رایج نیست، اما این راهی است برای

identifying that something is a failure or it's a  loss or it's bad and this is more commonly seen in  

تشخیص اینکه چیزی شکست خورده است یا ضرر است یا بد است و این بیشتر است معمولاً در متن دیده می شود

text than in spoken so someone posts something and  a response might be well that's in hell meaning  

تا در گفتار، بنابراین شخصی چیزی را پست می کند و پاسخ ممکن است خوب باشد که در جهنم است.

no that was bad that was a bad post didn't work  out um and another example use this is for for uh  

spoken uh spoken use someone might say hey how  was the exam and you might say well i took an l  

ممکن است بگویید سلام امتحان چطور بود و شما ممکن است بگویید خوب من یک امتحان دادم

meaning how bad it was bad how bad  was it it was bad i didn't do well  

یعنی چقدر بد بود چقدر بد بود بد بود

on the exam i took an l i took a loss  um and then here's another example use  

من در امتحان خوب نبودم   در امتحان شرکت کردم یک ضرر کردم  و بعد این یکی دیگر است به عنوان مثال استفاده کنید

every single comment on that video was somebody  posting an l and that means that all the  

هر کامنتی در آن ویدیو شخصی یک l پست کرده است و این بدان معنی است که همه

commenters were stupid all the commenters were  revealing their own stupidity by their comments  

نظر دهندگان احمق بودند، همه نظر دهندگان  حماقت خود را با نظرات خود آشکار می کردند

and i think we've all had this experience where  we click on a video and all the comments were  

و فکر می کنم همه ما این تجربه را داشته ایم که  روی یک ویدیو کلیک می کنیم و همه نظرات این بود

i can't believe all these people are saying  these things this is ridiculous these people  

من نمی توانم باور کنم همه این افراد این چیزها را می گویند  این مسخره است این

are all idiots they're all uh posting ls that you  might say okay so that's how you use that phrase  

افراد  همه احمق هستند همه آنها پست هایی می گذارند که شما ممکن است بگویید خوب است، بنابراین شما از این عبارت استفاده می کنید

okay so that's it for our segment on slang phrases  i hope you got them uh got them all and let's take  

باشه پس این برای بخش ماست در زبان عامیانه phra امیدوارم که همه آنها را دریافت کرده باشید و بیایید

a look now at our uh our fourth segment which  is about addressing questions and comments  

اکنون به بخش چهارم خود نگاهی بیندازیم که درباره پاسخگویی به سؤالات و

from viewers let's take a look at some of  those now so let's look at some of them here  

نظرات بینندگان است. بیایید اکنون به برخی از آنها نگاهی بیندازیم، پس بیایید به برخی از آنها در اینجا نگاه کنیم.

so what are some different ones so uh some people  were mentioning oh a trainee someone who is in  

آیا برخی از آنها متفاوت هستند، بنابراین برخی از افراد به او اشاره می کردند که آه یک کارآموز، کسی که در

training or has been trained as a trainee that's  another double e word yes a rough referee someone  

تمرین است یا به عنوان کارآموز آموزش دیده است، این یک کلمه دوگانه دیگر است بله داور خشن کسی

who is uh a reference or is uh refereeing yeah so  referee that's probably an example of a double e  

که اوه یک مرجع است یا اوه داور است بله، بنابراین داوری که احتمالاً یک مثالی از یک

word okay and then uh justine is saying i'm  getting it thank you for the explanation all right  

کلمه دوتایی   باشه و سپس جاستین می‌گوید دارم آن را دریافت می‌کنم از توضیح شما متشکرم

that's very good uh so still or always what is  the difference between still and always uh still  

خیلی خوب   خیلی خوب است، پس هنوز یا همیشه چه تفاوتی بین هنوز و همیشه وجود دارد آه هنوز

has the idea uh that something  uh happened or uh was in place  

اتفاق افتاده یا سر جایش بود

and it remains that way so are you still living  in the same house yes i'm still living there  

و همینطور باقی می‌ماند، پس هنوز در همان خانه زندگی می‌کنی بله، من هنوز آنجا زندگی

so that's still always means it happens  all the time all the cases you wouldn't say  

می‌کنم   پس این همیشه به این معنی است که همیشه اتفاق می‌افتد همه مواردی

uh i'm always living there but you could say maybe  i've always been there or i've always lived there  

که نمی‌گویید   اوه من همیشه هستم من آنجا زندگی می‌کنم، اما می‌توان گفت شاید من همیشه آنجا بوده‌ام یا همیشه آنجا زندگی کرده‌ام،

in which case it means not just still but at  all times at all times i've lived there i've  

در این صورت این بدان معناست که نه فقط هنوز، بلکه در همه زمان‌هایی که آنجا زندگی کرده‌ام،

only lived in one house so i've always lived there  so that's the difference between still still means  

فقط در یک خانه زندگی کرده‌ام. من همیشه آنجا زندگی کرده‌ام، پس این تفاوت بین هنوز هم به این معنی است

that something continues always means in all cases  it's true right um so you could say um this is a  

که چیزی ادامه دارد همیشه به این معنی است که در همه موارد درست است، بنابراین می‌توان گفت اوم این

strictly true but you could say ah um the moon  always orbits the earth it happens all the time  

کاملاً درست است، اما می‌توان گفت آه اوم ماه همیشه به دور زمین می‌چرخد این اتفاق می‌افتد همیشه

um uh i'm still sick i'm not always sick but  i'm still sick meaning i was sick last week and  

اوم اوه من هنوز مریض هستم، همیشه مریض نیستم، اما  من هنوز بیمارم یعنی هفته گذشته مریض

i still feel badly so that's a difference so the  moon going around the earth that's something that  

بودم و   هنوز احساس بدی دارم، بنابراین این یک تفاوت است، بنابراین ماه دور زمین می چرخد ​​و این چیزی است که

always happens me being sick that's not something  that always happens i hope that's not something  

همیشه برای من اتفاق می افتد. مریض بودن چیزی نیست که همیشه اتفاق می‌افتد، امیدوارم این چیزی نباشد

that always happens okay so that's uh that's  how those work how about how about the phrase  

که همیشه اتفاق می‌افتد، پس این‌طور است که آن‌ها چگونه کار می‌کنند در مورد عبارت

oh how do how do you pronounce the word  taxi and tax well that's how you do it  

آه چگونه می‌توان کلمه تاکسی و مالیات را به خوبی تلفظ کرد.

taxi so taxi you've got a stress there  on the first syllable taxi and then tax  

تاکسی استرس داری همانجا روی تاکسی هجای اول و سپس tax

same thing so it's pronounced almost  the same word as the word tax t-a-c-k-s  

همان چیزی تلفظ می‌شود، بنابراین تقریباً همان کلمه مالیات t-a-c-k-s

meaning those little uh metal pins with a sharp  point on them so that would be attack but tax  

تلفظ می‌شود، یعنی همان پین‌های فلزی کوچک با نوک تیز روی آن‌ها به طوری که حمله باشد، اما مالیات

tax and taxi that's how you pronounce uh  those uh words okay let's see what other  

مالیات و تاکسی اینگونه تلفظ می‌شود. این کلمات خوب است، بیایید ببینیم چه

questions that we might uh have here we've got  some different ones from different people um  

سؤال دیگری که ممکن است در اینجا داشته باشیم، سؤالات متفاوتی از افراد مختلف داریم،

so the word idea is an example of a countable  abstract noun should we use an indefinite article  

بنابراین کلمه ایده نمونه ای از یک اسم انتزاعی قابل شمارش است اگر از یک حرف نامعین

a and before it an idea an idea absolutely you can  say that i have an idea you wouldn't say i have  

a و قبل از آن یک ایده استفاده کنیم. یک ایده کاملاً شما می‌توانید بگویید که من یک ایده دارم،

the idea um you that would be a special uh case i  have the idea that will solve all our problems in  

شما نمی‌گویید من این ایده را دارم که یک مورد خاص خواهد بود، من این ایده را دارم که همه مشکلات ما را حل می‌کند در

that case you could use the but otherwise yeah an  indefinite article is appropriate uh do you have  

آن صورت می‌توانید از آن استفاده کنید، اما در غیر این صورت بله مقاله نامعین مناسب است آه آیا شما دارید

an idea yes i do i have a good idea so that's  right you will use the indefinite article  

یک ایده بله من دارم من یک ایده خوب دارم بنابراین درست است که شما از حرف نامعین استفاده خواهید کرد

uh with uh with idea yeah and countable  abstract that's a good one um meaning a a  

آه با uh با ایده بله و چکیده قابل شمارش که خوب است یک ام به معنای

noun that doesn't have a concrete thing  an idea is not something you can touch  

اسمی که انجام می دهد. چیزی مشخص نیست، یک ایده چیزی نیست که بتوانید لمس کنید

but it is a thing and uh it is countable one  idea two ideas three ideas all that works too  

بلکه یک چیز است و قابل شمارش است یک ایده دو ایده سه ایده که همه چیز خیلی کارآمد است

so that's what his question means um somebody  was asking how about the phrase anyway well i'm  

بنابراین سؤال او به این معنی است که کسی داشت در مورد این عبارت می‌پرسید خوب من

uh what's the what exactly is the question with  uh with this word how about the phrase anyway  

آه دقیقاً سؤال چیست با آه با این کلمه چطور در مورد عبارت به هر حال

so anyway it is a way of changing the topic i  think that i think this is building on the idea of  

بنابراین به هر حال این راهی برای تغییر موضوع است من فکر می کنم که فکر می کنم این بر اساس ایده   است

by the way anyway is another way of shifting  the topic yes but anyway by the way is this  

به هر حال به هر حال چیز دیگری است روش تغییر  موضوع بله، اما به هر حال،

is just something more anyway there's a kind of  dismissal of the topic that just happened so the  

این   فقط چیز دیگری است، به هر حال، نوعی رد کردن موضوع اتفاق افتاده است، بنابراین

way people often use this um uh in an ordinary  conversation now is somebody will say something  

روشی که مردم اغلب از این موضوع در یک مکالمه  معمولی استفاده می‌کنند، این است که کسی چیزی می‌گوید

let's say somebody says something that's really  silly they make a bad joke someone might go anyway  

بیایید بگوییم کسی چیزی می‌گوید که واقعاً احمقانه است، آنها یک شوخی بد می‌کنند، کسی ممکن است به هر حال برود   به

as a way of saying leave that aside let's change  to another topic because that joke was awful  

عنوان راهی برای گفتن این موضوع را کنار بگذار، بیا به موضوع دیگری تغییر دهیم، زیرا آن شوخی وحشتناک بود

or something like that so uh anyway is a way of  shifting the topic similar to by the way but with  

یا چیزی شبیه به آن، بنابراین به هر حال راهی برای تغییر است به هر حال موضوع را شبیه به موضوع قرار دهید، اما به

anyway there's a sense of dismissal or moving  on from the previous topic so there's a sense  

هر حال  احساس رد شدن یا رفتن  از مبحث قبلی وجود دارد، بنابراین

of saying well nonetheless or regardless of that  or forgetting about that anyway let's move on but  

حس   خوب گفتن با این وجود یا بدون توجه به آن یا فراموش کردن آن به هر حال، بیایید ادامه دهیم،

you can also use anyway not at the beginning  of the sentence but but in other parts of the  

در ابتدای جمله اما در قسمت‌های دیگر

sentence let me give you another example so um  uh my teacher uh told us that we needed to study  

جمله اجازه دهید مثال دیگری برای شما بیاورم، بنابراین معلم من به ما گفت که ما باید

um for the test but instead of studying uh i i uh  i stayed up uh late at night not studying anyway  

برای آزمون مطالعه کنیم، اما به جای مطالعه، من تا دیروقت بیدار ماندم. به هر حال شب درس نمی‌خوانم

meaning regardless of my teacher's advice i stayed  up late not studying so yeah you can use anyway  

یعنی صرف‌نظر از توصیه‌ی معلمم، من تا دیروقت بیدار ماندم و درس نخواندم، بنابراین بله، به هر حال می‌توانید

in that way too in this case it's not uh changing  the topic it's just saying that regardless of that  

از این روش استفاده کنید، در این مورد هم تغییر دادن  مبحث نیست، فقط می‌گویند صرف نظر از آن

regardless of what came previously i did this  thing okay so that's anyway let's see what are  

بدون توجه به آنچه قبلاً آمده بود، این کار را انجام دادم. مشکلی نیست پس به هر حال بیایید ببینیم

some other uh any other questions uh so here is  one from alyssa marie why i won't probably work  

چند سؤال دیگر چیست، پس اینجا یکی از آلیسا ماری است که چرا احتمالاً

later why is that grammatically  incorrect i won't probably work later um

بعداً کار نمی‌کنم   چرا از نظر گرامری نادرست است، احتمالاً نمی‌توانم بعداً کار کن

um why is it incorrect um okay there's a  very complicated uh explanation for that

چرا نادرست است، اوم، یک توضیح بسیار پیچیده برای آن وجود دارد

which

i don't have all the details to explain on  the fly like this but i will say this usually  

که من تمام جزئیات را برای توضیح آن ندارم، اما این را خواهم گفت که معمولاً

uh an adverb like this should go before the  verb it modifies i probably will not work  

یک قید مانند این باید قبل از فعل باشد. تغییر می‌دهد احتمالاً

later so i probably won't work later  um and the reason has to do with um  

بعداً کار نمی‌کنم، بنابراین احتمالاً بعداً کار نمی‌کنم. اوم

these sort of frequency adverbs like probably  and such uh but uh but yeah usually you want  

your adverbs to go before the verbs like  this so i probably won't i probably will  

این پس احتمالاً نخواهم

come there um i uh let me see if i can think  of some more um examples i usually work  

آمد احتمالاً   به آنجا خواهم آمد اوم، اجازه دهید ببینم آیا می توانم به نمونه های دیگری فکر کنم که معمولاً بعداً کار می کنم،

later so again it's going to come before that  doesn't mean that it always is true but for  

بنابراین دوباره قبل از این اتفاق می افتد  به این معنی نیست که همیشه درست است، اما برای

this word probably you're going to usually usually  want to have that come before the verb it modifies  

این کلمه احتمالاً شما معمولاً می خواهید داشته باشید که قبل از فعل آن را تغییر می دهد

i probably won't work right there yeah so um you  can also i could also say that will not work is  

احتمالاً درست در آنجا کار نمی کنم بله، اوم شما همچنین می توانم بگویم که کار نمی

the verb because it's not i will not but i  will not work won't work and so you want to  

کند  فعل است زیرا این کار نیست من می خواهم نه اما من کار نمی کنم کار نمی کند و s o می‌خواهید

keep that together usually you want to keep the  verb together as a unit it's not always true um

آن را با هم حفظ کنید معمولاً می‌خواهید فعل را با هم به عنوان یک واحد نگه دارید، همیشه درست نیست um

that doesn't necessarily work and there's a  case where i've broken up the verb doesn't  

که لزوماً کار نمی‌کند و موردی وجود دارد که من فعل را جدا کرده‌ام،

work with necessarily in between so so  it doesn't necessarily work all the time  

لزوماً در این بین کار نمی‌کند. بنابراین  لزوماً همیشه کار نمی‌کند

uh but usually it's it's the case all right  so let's look at but alyssa marie has another  

اوه، اما معمولاً همین‌طور است  پس بیایید نگاه کنیم، اما آلیسا ماری

question about how to use the phrases so to  speak and as you will okay so so to speak  

سؤال    دیگری در مورد نحوه استفاده از عبارات برای  صحبت کردن دارد و همانطور که می‌خواهید خوب است، بنابراین

um is a phrase that you use when you're  saying something that you may or may not  

عبارتی که هنگام گفتن چیزی استفاده می کنید که ممکن است با آن

agree with or you may or may not uh  it may not be specifically correct  

موافق باشید یا نه

or that you're being figurative meaning you're  not being literal so you could say um here's an  

در اینجا

example of figurative language you might say um  he doesn't have a leg to stand on so to speak  

مثالی از زبان مجازی وجود دارد که ممکن است بگویید اوم، او پایی برای ایستادن ندارد به طوری که بگوید.

that indicates that you're not meaning that he  literally lacks a leg you're just saying that  

you're using the figure of speech where have a leg  to stand on means there's no support for your idea  

صحبتی که در آن پا برای ایستادن به این معنی است که سو وجود ندارد pport برای ایده شما

so so to speak introduces the idea of a  figurative expression not a literal expression  

بنابراین به اصطلاح ایده یک عبارت مجازی را معرفی می‌کند نه یک عبارت تحت اللفظی

so that's uh that's so to speak  now as you will as you will is

بنابراین اینطور است که می‌خواهید صحبت کنید حالاً همانطور که می‌خواهید

it has a somewhat different um well this can also  means actually there's another way of saying this  

این است که تا حدودی متفاوت است و این می‌تواند به این معنی باشد که در واقع راه دیگری برای گفتن این

you could also say if you will so if you will um  when you say it as if you will it's similar in  

همچنین می‌توانید بگویید که آیا می‌خواهید پس اگر می‌خواهید وقتی آن را می‌گویید طوری که انگار می‌خواهید شبیه

meaning to so to speak so he doesn't have a leg to  stand on if you will is another way of saying well  

به این است که اگر می‌خواهید پایی برای ایستادن نداشته باشد، راه دیگری برای خوب گفتن است.

i'm being figurative i'm not being literal but  the expression uh as you will um is the idea of um  

من مجازی هستم من تحت اللفظی حرف نمی زنم، اما عبارت "اوه، همانطور که دوست داری امم"، ایده "اوم" است،

as you like it whatever you like what you  will all right so but i think i think uh  

همان طور که دوست داری هر چه دوست داری چه چیزی را دوست داری ، خوب است، اما فکر می کنم اوه

alyssa marie probably meant so to speak  and if you will where if you will is uh  

آلیسا ماری احتمالاً منظورش این بوده است. و اگر بخواهید جایی که اگر بخواهید است

it's similar to uh so to speak um uh in that it's  introducing an idea that may not be literally  

اوه   شبیه به اوه، به اصطلاح اوم، اوه، از این جهت است که  ایده ای را معرفی می کند که ممکن است به معنای

true uh but it is figurative figuratively to  true um there's another meaning of if you will  

واقعی کلمه درست نباشد، اوه اما به صورت مجازی به واقعی است، معنای دیگری وجود دارد که اگر می خواهید

that's a little different from so to speak uh  where maybe you're using uh maybe you're using  

این کمی است متفاوت از به اصطلاح آه در کجا شاید شما در حال استفاده از اوهوم

using an expression that um might not be correct  or might not be uh what people usually say um  

you're in this case you're asking your listener  to forgive you for using something that may not  

be correct or appropriate but in you're using  it in a way that it works for you and so you're  

درست یا مناسب نباشد، اما از آن جهت استفاده می‌کنید که برای شما کار می‌کند و بنابراین

saying well if you'll basically it's short  for saying if you will grant me the privilege  

خوب می‌گویید اگر اساساً کوتاه است ، به من این امتیاز را می‌دهید

of saying it this way so that's probably the  difference between uh if you will and so to speak  

که اینطوری بگویم. احتمالاً تفاوت بین آه، اگر بخواهید و به اصطلاح، خیلی

all right so ah what's the difference between  absolutely and definitely um there isn't a strict  

خوب است، پس آه، چه تفاوتی بین مطلقاً و قطعاً وجود دارد.

uh there's overlap between  those in common use meaning that  

people will sometimes use them interchangeably  in some contexts meaning um uh it's a way of  

اوم اوه، این راهی است برای

saying it's definitely true okay so somebody  say oh will you be there absolutely definitely  

گفتن این که قطعاً درست است، خوب است، پس یکی بگوید آه، آیا شما آنجا خواهید بود، کاملاً کاملاً

okay so you could say either one as a way of  saying that's going to be true um the difference  

خوب است، بنابراین شما می توانید یکی از آنها را به عنوان روشی برای گفتن این که درست خواهد بود، بگویید.

is um definitely means that it's certain

کلاه

uh it's certain like um for example does this  word does the word fall does the verb fall mean  

مسلم است آه مطمئن است مثل اوم مثلاً آیا این کلمه آیا کلمه سقوط آیا فعل سقوط معنی دارد

go down definitely that is true it means to  go down to fall down so definitely absolutely  

پایین رفتن قطعاً درست است به معنای پایین رفتن به پایین افتادن بنابراین قطعاً کاملاً

means that something is completely true  so does if i said does the word fall

به این معنی است که چیزی کاملاً درست است . آیا کلمه سقوط

mean to go down that's definitely  true but it's not absolutely true why  

به معنای پایین آمدن است که قطعاً درست است، اما کاملاً درست نیست چرا

it's definitely true because that is right that is  what it means but it's not absolutely true because  

قطعاً درست است زیرا درست است  معنی آن همین است اما کاملاً درست نیست زیرا

fall also is a noun meaning the season  of autumn so it's not completely true  

پاییز نیز اسمی به معنای فصل پاییز است بنابراین کاملاً درست نیست

it's just true you see what i'm saying that's  the difference between something that is right  

درست است که می بینید آنچه من می گویم این تفاوت بین چیزی است که درست است

but it's not completely right okay so the word  fall that well fall has several meanings okay so  

اما کاملاً صحیح نیست، بنابراین کلمه fall that well fall چندین معنی دارد خوب است بنابراین

uh you could be definitely true about one  meaning of it but not absolutely true because  

اوه شما می توانید قطعاً در مورد یک معنای آن صادق باشید اما نه کاملاً درست است

it has other meanings so that's that's the big  difference between absolutely verses definitely  

زیرا معانی دیگری دارد، بنابراین این تفاوت بزرگ بین آیات مطلق است که

definitely is confirming that something is true  and absolutely means it's completely that way did  

قطعاً تأیید می کند که چیزی درست است و مطلقاً به معنای من است. کاملاً به این صورت است

everyone get out of the building in  time before it fell down absolutely  

همه قبل از اینکه ساختمان کاملاً سقوط کند، به موقع از ساختمان خارج شدند

in that case you would say absolutely because  it means yes completely all the people got out  

در این صورت کاملاً می گویید زیرا  یعنی بله کاملاً همه مردم بیرون آمدند

okay you could say definitely but that wouldn't  strictly be correct because you what you're trying  

باشه شما می توانید قطعاً بگویید اما این کاملاً صحیح نیست زیرا شما چیزی که

to confirm is that something is completely the  case so that's the difference there at my best  

می‌خواهید تأیید کنید این است که چیزی کاملاً درست است، بنابراین این تفاوت در بهترین حالت من

and at my worst so someone's asking what do these  two sentences mean at my best and at my worst  

و در بدترین حالت من وجود دارد، بنابراین کسی می‌پرسد که این دو جمله در بهترین حالت و در بدترین حالت چه معنایی

so uh um uh so sometimes there's an expression  where if you can't handle me at my worst you  

دارند. بیان جایی که اگر نتوانی در بدترین حالت من را تحمل کنی   در بهترین حالت

don't deserve me at my best uh these two  sentences are getting at the idea that um  

لیاقت من را نداری اوه این دو جمله به این فکر می‌پردازند که اوم

we aren't the same at all times like our our  like some days are better than others right  

ما همیشه مثل هم نیستیم، مثل روزهایمان بهتر از دیگران درست

some days we're like our brains or our bodies or  our behavior is functioning at the best it ever  

بعضی روزها مثل مغز یا بدنمان هستیم یا رفتارمان به بهترین شکل ممکن

does and we would say then you're at your best  i'm at my best meaning my brain is functioning  

کار می کند   و می گوییم پس شما در بهترین حالت خود هستید من در بهترین حالتم هستم یعنی مغز من

at its best or my body is performing perfectly  you know or uh or i'm i'm i'm morally at my  

در بهترین حالت خود کار می کند یا بدن من پرفو است کاملاً زنگ می‌زنم، می‌دانی یا آه یا من هستم، از نظر اخلاقی در

best i'm doing something very well i'm really  doing well today and then some days maybe you  

بهترین حالتم هستم، کاری را خیلی خوب انجام می‌دهم.

are a little tired or you're a little hungry  or you're in a bad mood for whatever reasons  

گرسنه هستید  یا به هر دلیلی در حالت بدی

but you're you're at your worst your your brain  is functioning at as low as possible or you're  

هستید   اما در بدترین حالت خود هستید، مغز شما در کمترین حد ممکن کار می کند یا از

physically feeling well because you're sick  or whatever there's many different reasons  

نظر جسمی احساس خوبی دارید زیرا مریض هستید یا هر چیز دیگری دلایل مختلف وجود دارد

or you're behaving badly not like you usually do  you would even say yeah i can't believe i did that  

یا رفتار بدی ندارید که معمولاً انجام می‌دهید، حتی می‌گویید بله، نمی‌توانم باور کنم که این کار را انجام دادم.

i was at my worst so that's the idea it's uh the  bottom level for your normal performance and the  

top level for your normal performance so that's  the difference between at my best and at my worst  

پس این تفاوت بین بهترین و بدترین حالت من است

and so if you're asking this question because of  the expression uh uh if you can't handle me at  

و بنابراین اگر این سوال را به خاطر این جمله می‌پرسید آه اوه اگر نمی‌توانید در بدترین حالت من را تحمل کنید، در

my worst you don't deserve me at my best that's  what it comes from it comes from the idea that  

بهترین حالت لیاقت من را ندارید از این ایده ناشی می‌شود که

uh all human beings are really kind of a range  of possible uh behaviors we're not the same on  

آه همه انسان‌ها واقعاً طیفی از ممکن‌ها هستند آه، رفتارهایی که ما در

every day of our lives sometimes we're at our  best sometimes we're at our worst and sometimes  

هر روز از زندگی‌مان مثل هم نیستیم، گاهی اوقات در بهترین حالت خود هستیم، گاهی در بدترین حالت خود هستیم و گاهی اوقات،

we're somewhere in between usually we're  somewhere in between so that's what those  

ما در یک نقطه بین هستیم، معمولاً یک جایی در بین هستیم، بنابراین این

two phrases mean so let's look through  and see if we have some more uh examples  

دو عبارت به این معنی است. پس بیایید نگاهی بیندازیم و ببینیم آیا نمونه‌های

other questions at my best at my worst  we did that one that's pretty good  

دیگری داریم   سؤالات دیگر در بهترین حالت ممکن ما آن را انجام دادیم که بسیار خوب است

most youtube challenges are posting else very good  so that's very good uh yes a lot of people who do  

بیشتر چالش‌های یوتیوب پست‌های بسیار خوبی ارسال می‌کنند بنابراین خیلی خوب است، بله، بسیاری از افرادی

the youtube challenges those are posted that's  a perfect use of that slang term yeah very good  

که  یوتیوب را انجام می‌دهند چالش‌هایی که پست شده‌اند، استفاده عالی از آن اصطلاح عامیانه است، بله، خیلی خوب است،

okay so let's see i'm going to scroll back and  look at uh some other questions and comments  

بنابراین بیایید ببینیم که به عقب برمی‌گردم و به سؤالات و نظرات دیگر نگاه

that's that's a good one uh hello thank you for  your kindness from new york from maki love thank  

می‌کنم. از ماکی عشق    از

you very much to you good morning from tango uh  katongalei i think is how that is uh etiquette  

شما بسیار سپاسگزارم صبح بخیر از تانگو اوه  katongalei من فکر می‌کنم اینطور است آداب

is like were you on it something about posting l's  probably no i was not uh i was not posting girls  

معاشرت   مثل این است که آیا شما در مورد آن چیزی در مورد پست کردن پست می‌کردید احتمالاً نه من نبودم اوه من دخترانه پست

uh somebody's asking if i'm british i'm certainly  not british uh i'm an american but i mean for uh  

نمی‌کردم   اوه کسی می‌پرسد اگر من بریتانیایی هستم، مطمئناً بریتانیایی نیستم، اوه من یک آمریکایی هستم، اما منظورم این است که اوه،

non-native speakers don't always pick up on  accents so i shouldn't act i'm not acting like  

غیر بومی‌ها همیشه لهجه‌ها را انتخاب نمی‌کنند، بنابراین من نباید طوری رفتار کنم که اینطور رفتار

it should be obvious uh to you it shouldn't be  necessarily obvious to you i'm just saying no  

نمی‌کنم. اوه برای شما لزوماً برای شما واضح نیست، من فقط می گویم نه،

i'm from the united states uh muhammad ali says  i'm from pakistan tell us more about your academic  

من از ایالات متحده هستم اوه محمد علی می گوید من از پاکستان هستم،

career well if you go back and listen to the first  live stream you'll you'll hear about my academic  

اگر به عقب برگردید و به این مطالب گوش دهید، در مورد شغل آکادمیک خود بیشتر بگویید. اولین پخش زنده، در مورد حرفه آکادمیک   من در آنجا خواهید شنید

career there i'll just briefly say that i'm a phd  in english but i'll give you more i'll give you  

، فقط به طور خلاصه می گویم که من یک دکترای  انگلیسی هستم، اما بیشتر به شما می دهم،

more details on some of the other live streams go  back and listen to them you'll hear all about it  

جزئیات بیشتر در مورد برخی از پخش زنده دیگر به شما می دهم به عقب برگرد و به آنها گوش کن، همه چیز را در مورد آن خواهید شنید

uh let's see it's a shameless plug for uh  for our other live streams uh we've got a  

اوه بیایید ببینیم این یک پلاگین بی شرمانه برای سایر پخش های زنده ما است، آه،

high from the philippines and from algeria nabila  baida ab idea saying hello i'm here that's great  

ما از فیلیپین و الجزایر امتیاز بیشتری گرفته ایم nabila  baida ab idea گفت: سلام من اینجا هستم عالی است

okay let me see are there any other  questions and comments that i need to address

باشه اجازه دهید ببینم آیا سؤال و نظر دیگری وجود دارد که باید به آنها بپردازم

that seems to be that looks french to me so i'm  assuming that's kind of uh french uh cyril daihan  

که به نظر من فرانسوی به نظر می رسد بنابراین من با فرض اینکه این یک جورایی اوه فرانسوی سیریل دایهان

that's my best attempt at pronouncing that  

این بهترین تلاش من برای بیان این است

a shout out to justina tenorio she wants a shout  out so i'm giving her one a shout out means to  

که  فریاد زدن به جاستینا تنوریو او می خواهد فریاد بزند بنابراین من به او فریاد می زنم به این معنی که

mention someone she says that's my favorite  channel and i learn a lot from you thank you  

کسی را که می گوید کانال مورد علاقه من است ذکر کنم و یاد بگیرم خیلی از شما متشکرم

very much it's good to hear from you i hope you  do continue to learn a lot from us that's great  

خیلی خوب است که از شما می شنوم، امیدوارم  همچنان از ما چیزهای زیادی یاد بگیرید که عالی است

alyssa marie asks is this correct you put a lot of  spaces in between the words so if you're asking uh  

الیسا ماری می پرسد آیا این درست است شما بین کلمات فاصله زیادی قرار دهید، بنابراین اگر می پرسید اه

if that sentence is correct it looks correct to  me you put a lot of spaces in between the words  

اگر آن جمله درست باشد، برای من درست به نظر می رسد، شما بین کلمات

um you put a lot of space i don't i i don't  think the word n is necessary there i think  

فاصله زیادی قرار می دهید.

you can actually omit in because between sort of  implies that it's in between them um but as it  

بین یک جورهایی به این معنی است که بین آنها قرار دارد، امم، اما همانطور که

is it's not incorrect so yeah you could say is  this correct you put a lot of spaces in between  

است، نادرست نیست، بنابراین بله می‌توانید بگویید آیا این درست است، بین

the words or you put a lot of spaces between the  words bashir from iraq says hello so i lived for  

کلمات فاصله زیادی قرار می‌دهید یا بین کلماتی که بشیر از عراق می‌گوید سلام فاصله می‌گیرید. بنابراین من

about a year and a half in iraq so hello to you  as well um so i was up near the turkish border  

حدود یک سال و یک ساعت زندگی کردم الف در عراق پس سلام به شما و همینطور اوم پس من در نزدیکی

border with turkey when i was in iraq that was a  few years ago all right so good to hear from you

مرز ترکیه با ترکیه بودم زمانی که در عراق بودم که چند سال پیش بود، خیلی خوب است که از شما می شنوم خیلی خوب،

all right let me see any other questions  and comments um might be time if we don't  

اجازه دهید هر سوال و نظر دیگری را ببینم. ممکن است وقت آن رسیده باشد که

have more questions or comments to  start to wrap up today's live stream  

سؤال یا نظرات بیشتری نداشته باشیم تا پخش زنده امروز را به پایان برسانیم،

so that's very good to hear from all  of you today it was good to be with you  

بنابراین خیلی خوب است که امروز از همه شما شنیدم، خوب بود که با

i hope you learned a little bit of english  and had a little bit of fun as well

شما بودم   امیدوارم کمی انگلیسی یاد گرفته باشید و کمی سرگرم کننده

okay so next week we're going to post i'm getting  information from our own danny that says that uh  

بود، خوب، بنابراین هفته آینده قرار است پست بگذاریم که من اطلاعاتی از دنی خودمان دریافت می کنم که می گوید اوه

that some of the videos next  week will have subtitles so uh  

بعضی از ویدیوها در هفته آینده زیرنویس خواهند داشت، پس

uh if you want to check out some uh uh excerpts  from this live stream or from other live streams  

اگر می خواهید بررسی کنید اوه اوه گزیده ای از این پخش زنده یا سایر پخش های زنده

uh you can watch it and there will  be english subtitles hard-coded in  

اوه شما می توانید آن را تماشا کنید و زیرنویس های انگلیسی به صورت سخت رمزگذاری شده وجود خواهد داشت

so you can see uh what was being said uh you  actually read it uh so if you have difficulty with  

تا بتوانید ببینید چه چیزی گفته شده است، اوه شما واقعاً آن را می خوانید، بنابراین اگر در گوش دادن مشکل دارید

listening you'll uh be able to go back and maybe  misunderstood what i said or you weren't sure what  

شما می توانید به عقب برگردید و شاید اشتباه متوجه شوید گفتم یا مطمئن نبودی که

i said you can just read the text and sometimes  that's a little easier i find that uh reading  

چه می‌گویم، فقط می‌توانی متن را بخوانی و گاهی اوقات کمی راحت‌تر است، متوجه می‌شوم که خواندن

knowledge of a language comes a little bit faster  than listening knowledge alright see you next time

دانش یک زبان کمی سریع‌تر از دانش شنیداری می‌آید، دفعه بعد شما را می‌بینم