Daily life English conversation (New boss in the office.) English Conversation Practice

hey Ronald can you please lend me  your stapler I think I've lost mine

هی رونالد می‌توانی لطفاً منگنه‌ات را به من قرض بدهی من فکر می‌کنم من خودم را گم کرده‌ام

hello Thomas sure I think I have  that over there let me look for it

سلام توماس مطمئناً فکر می‌کنم دارم آن‌جا اجازه بده دنبالش بگردم ممنون

thank you bro you know I always  lose those things I'm a scatterbrain

برادر، می‌دانی که من همیشه آن چیزها را از دست می‌دهم.

I know hey did you hear about the  new boss we will have for this year

شما در مورد رئیس جدیدی که امسال خواهیم داشت می شنوید

new boss now I haven't heard about  that what is he like do you know

رئیس جدید اکنون من نشنیده ام که او چگونه است آیا می دانید

I have no idea I mean I haven't talked to  him yet but I saw a picture of him yesterday

من نمی دانم یعنی من هنوز با او صحبت نکرده ام اما عکس او را دیدم دیروز

really show me show me I want to  know what our new boss is like

واقعاً به من نشان بده که می‌خواهم بدانم رئیس جدیدمان چگونه است،

yeah I had a newspaper yesterday and  had his picture on it but where is it

بله، دیروز یک روزنامه داشتم و عکسش را روی آن داشتم، اما کجاست،

I will have to look for that sorry but he seems  to be a strict person we have to be careful

باید به دنبال آن بگردم، اما به نظر می‌رسد او فردی سختگیر است. مواظب باش مواظب باش

be careful why should I have to be  careful don't you know me or what

چرا باید مواظب باشم مرا نمی شناسی یا من

I know exactly what you are like that's why  I'm telling you to be careful be careful Thomas

دقیقاً می دانم تو چه شکلی هستی به همین دلیل دارم به تو می گویم مواظب باش توماس

nah I don't care who the new boss  is I will keep working as usual

نه من مهم نیستم رئیس جدید کیست می دانم مثل همیشه به کار خود ادامه می دهم،

I know but don't say those things you usually say  in front of him not until we get to know him well

اما چیزهایی را که معمولاً می گویید جلوی او نگویید تا زمانی که او را بشناسیم.

we have already had two bosses in church  here and they never noticed don't worry

ما قبلاً دو رئیس در کلیسا اینجا داشته‌ایم و آنها هرگز متوجه نشده‌اند، نگران نباش،

I'm just warning you you've been so lucky  until now but someday that could change

من فقط به شما هشدار می‌دهم که تا به حال خیلی خوش شانس بوده‌اید، اما یک روز ممکن است تغییر کند،

oh you're saying that because I arrived late  many times this last year they never found out

اوه، شما می‌گویید چون من دیر رسیدم. سال گذشته آنها هرگز متوجه نشدند

yeah and also because you like to go out during  working hours we are not allowed to do that

بله و همچنین به دلیل اینکه شما دوست دارید در ساعات کاری بیرون بروید، ما اجازه نداریم این کار را انجام دهیم

yeah so what I do whatever I want to do  here I've been doing that for many years

بله، بنابراین من هر کاری که می خواهم انجام می دهم در اینجا من چندین سال است که این کار را انجام می دهم، به همین

that's why I'm telling you that you've been  so lucky until now that one lasts forever

دلیل است که به شما می گویم که تا به حال آنقدر خوش شانس بوده اید که یکی برای همیشه ماندگار است،

no matter who comes to rule this office  he will be my friend too you'll see

مهم نیست که چه کسی بر این مقام حکومت کند، او دوست من نیز خواهد بود، می بینید که اگر

if you say so oh I remember now I  lent Rosemary the magazine today

بگویید اوه، حالا یادم می آید که امروز مجله را به رزماری قرض دادم،

do you still want to meet the new boss  or you prefer to wait until he comes

آیا شما هنوز هم می‌خواهم رئیس جدید را ملاقات کنم یا ترجیح می‌دهی صبر کنی تا او بیاید، کنجکاو هستم، حالا برو

I'm curious now go bring that  magazine I want to meet my new friend

آن مجله را بیاور.

all right I'll be right back I'll  just ask Rosemary to give it me back

sure take your time a new boss I don't care

وقتت را بگیر یک رئیس جدید من اهمیتی نمی دهم

good morning have you seen Ronald I need  him to tell me something I'm the new

صبح بخیر آیا رونالد را دیده ای من باید او چیزی به من بگوید که من هستم

hello who the hell are you I've  never seen you over here who are you

سلام جدید تو کی هستی من هرگز تو را اینجا ندیده ام تو کی هستی

oh I'm really sorry my name is Julian  Preston I arrived this morning so now I  

اوه من واقعا متاسفم که اسم من جولیان پرستون است من امروز صبح رسیدم پس اکنون من

Julian that sounds like the name of  a janitor you must be new here right

جولیان که به نظر می رسد نام یک سرایدار است شما باید جدید باشید همین‌جا در

actually yeah as I was telling you I arrived  this morning so I don't know the office will

واقع بله، همانطور که به شما می‌گفتم امروز صبح رسیدم، پس نمی‌دانم دفتر می‌آید، نگران

oh don't worry Julian here I am I  will explain you everything okay

نباش جولیان اینجا هستم، همه چیز را به طور جدی برایت توضیح می‌دهم

seriously and you are sorry  but I didn't hear your name

و تو متاسفم، اما من اسمت را نشنیدم

I'm Thomas Thomas Paris and I'm the  person in church here in this office

من توماس توماس پاریس هستم و فردی در کلیسا در این دفتر هستم.

you're the person in church isn't that  supposed to be the boss or the supervisor

Cool Leo or that new boss the company  is sending to rule this office

دفتر

no no I'm the only one in church here  that new boss must be an idiot for sure

نه نه من تنها کسی هستم که در اینجا در کلیسا هستم که رئیس جدید باید حتماً احمق باشد،

an idiot why do you say that do  you know him have you met him

احمق چرا می گویید  آیا او را می شناسید آیا او را ملاقات کرده اید،

no but it's not necessary he's an idiot like the  other bosses we had here they're all the same

نه اما لازم نیست او یک احمق است مانند سایر روسایی که ما داشتیم. در اینجا همه آنها یکسان هستند

and why is that did they do a bad  work did they make mistakes or what

و چرا آنها کار بدی انجام دادند آیا اشتباه کردند یا

I'm not sure but I'll tell you a secret  you can do whatever you want in this office

من مطمئن نیستم. من رازی را به شما می گویم شما می توانید هر کاری که می خواهید در این دفتر انجام دهید و می

you can leave whenever you want and at  any time of the day and whatever you want

توانید هر زمان که بخواهید و در هر زمانی از روز و هر چیزی که می خواهید ترک کنید،

but we can't do that we need to respect  the office rules right am I wrong  

اما ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم، باید به قوانین دفتر احترام بگذاریم درست است. من

of these rules they never existed  for me I always leave early

این قوانین را اشتباه می‌کنم که هرگز وجود نداشتند برای من همیشه زود می‌روم

and not only that I go to my house to help  launch and then come back at nobody notices

و نه تنها برای کمک به پرتاب به خانه‌ام می‌روم و وقتی کسی متوجه نمی‌شود برمی‌گردم،

also I arrived late every day but I  enter my office through the back door

همچنین هر روز دیر می‌رسم، اما از در پشتی به

that way nobody sees me when I do  that I'm so smart you can do the same

آن سمت وارد دفترم می‌شوم. وقتی این کار را می کنم هیچ کس مرا نمی بیند که آنقدر باهوش هستم که شما می توانید همین کار را

well maybe but if I do that and the  boss finds out I could be fire right

به خوبی انجام دهید، اما اگر من این کار را انجام دهم و رئیس بفهمد که من می توانم آتش بگیرم درست است که

didn't you hear what I said the bosses  here are so stupid they never notice  

نشنیدید چه گفتم، رئیسان اینجا آنقدر احمق هستند که هرگز توجه کنید   نگاه کنید

look I can even drink alcohol and smoke in  this office and they will never find out bro

من حتی می توانم در این دفتر الکل بنوشم و سیگار بکشم و آنها هرگز متوجه

but you can't do that it is forbidden to  drink alcohol or to smoke inside the building  

نمی شوند برادر، اما شما نمی توانید این کار را انجام دهید که نوشیدن الکل یا سیگار کشیدن در داخل ساختمان ممنوع است.

so what I do that anyway nobody  tells me what to do or what not to do

یا اینکه روز گذشته چه کاری را نباید انجام داد، برای

last day I wrote my girlfriend here  we were making out in my office

دوست دخترم نوشتم اینجا داشتیم در دفترم با هم صحبت می‌کردیم

your girlfriend making out we're not  allowed to bring strangers to the office

دوست دخترت می فهمد که ما مجاز نیستیم غریبه ها را به دفتر بیاوریم

she's not a stranger she's my girlfriend  although she's not the only girl I brought here

او غریبه نیست او دوست دختر من است، اگرچه او تنها دختری نیست که من به اینجا آورده ام،

you know what I mean anyway  we can even make parties here

شما منظور من را می دانید به هر حال ما حتی می توانیم مهمانی هایی را اینجا برگزار کنیم

Paris uh how is that possible  this is an office we work here

پاریس آه چگونه ممکن است این یک دفتر است ما اینجا کار می کنیم

everything is possible it's just a  matter of organizing well that's it

همه چیز امکان پذیر است، فقط یک مسئله خوب سازماندهی است، این است که

I made a big party for my birthday two years  ago beers cake girls music it was amazing  

من یک جشن بزرگ برای تولدم دو سال پیش درست کردم آبجو کیک موسیقی دخترانه شگفت انگیز بود

of course we did it after the boss left that  idiot didn't notice he had forgotten the kiss

البته ما این کار را بعد از رفتن رئیس انجام دادیم که  آن احمق این کار را نکرد توجه کنید که او بوسه را فراموش کرده بود،

so we just came here hours later and  started the party he was so stupid

بنابراین ما فقط چند ساعت بعد به اینجا آمدیم و مهمانی را شروع کردیم، او خیلی احمق بود، می‌دانم

I see and do you always do  those things since you came here

و آیا شما همیشه این کارها را انجام می‌دهید از زمانی که اینجا آمده‌اید،

no no the first year I was like quiet  I worked hard and arrived punctual  

نه نه سال اول که من مثل ساکت بودم، سخت کار کردم و وقت شناس رسیدم.

but then the second year I started having  fun that's why we're here right life's short

بعد از آن سال دوم شروع کردم به خوشگذرانی به همین دلیل است که ما اینجا هستیم زندگی کوتاه

aha life is short but we came here to  work not to have fun or to make parties  

آها زندگی کوتاه است اما ما آمده ایم اینجا کار کنیم نه برای تفریح ​​یا مهمانی درست کنیم. به

what happens is that you are so boring but  don't worry I will show you how it works

شما نشان می دهد که چگونه من کار می‌کند،

we'll make a part today I'll call some girls  and then we'll dance and drink beer tonight

امروز نقشی را بازی می‌کنیم، به چند دختر زنگ می‌زنم و بعد امشب می‌رقصیم و آبجو می‌نوشیم،

oh but it will have to be after the new stupid  boss leaps I'm sure he will leave early today

اوه، اما این باید بعد از جهش رئیس جدید احمق باشد، مطمئنم که امروز زودتر می‌رود

since it's his first day he will just  come and check some things then he'll live

چون مال اوست. روز اول او فقط  می آید و بعضی چیزها را بررسی می کند و سپس زندگی می کند، می

I see you know a lot about how the  boss works here that's surprising

بینم که شما چیزهای زیادی در مورد نحوه کار رئیس اینجا می دانید که جای تعجب است که

of course I have been studying  them so I can make my move

البته من آنها را مطالعه کرده ام تا بتوانم حرکتم را انجام دهم، به

I told you I can do whatever I want and  nobody will tell me anything come on

شما گفتم که می توانم هر کاری را انجام دهم. می‌خواهم و هیچ‌کس چیزی به من نمی‌گوید بیا

Thomas I see you have already met Mr  Preston and nice to meet you Mr Preston

توماس، می‌بینم که شما قبلاً با آقای پرستون آشنا شده‌اید و خوشحالم که با شما آشنا شدم آقای پرستون

yeah but Mr he's the new janitor I  was explaining him about the rules and

بله، اما آقای او سرایدار جدید است، من درباره قوانین به او توضیح می‌دادم و

wait a minute you are the new boss  right Julian Preston the new boss

کمی صبر کنید، شما رئیس جدید هستید، درست جولیان پرستون رئیس جدید

yes I am the new boss and you're Thomas I had  

بله من رئیس جدید هستم و شما توماس هستید

heard about you before come  to my office right now please

قبلاً درباره شما شنیده بودم که همین الان به دفتر من بیایید،

I hope you liked this conversation if you  could improve your English a little more  

امیدوارم این مکالمه را دوست داشته باشید اگر بتوانید انگلیسی خود را کمی بیشتر کنید

please subscribe to the channel and share  this video with a friend and if you want  

لطفاً در کانال مشترک شوید و به اشتراک بگذارید این ویدیو با یکی از دوستان و اگر می خواهید   از

to support this channel you can join  us or click on the super thanks button  

این ج پشتیبانی کنید هانل شما می توانید به ما بپیوندید یا روی دکمه فوق العاده تشکر کلیک کنید

thank you very much for your support take care

از حمایت شما بسیار متشکرم