Slow or Slowly? Understanding Adverbs of Manner

Hi. My name is Rebecca, and I have an English question for you. Okay? Is it correct to say

سلام. اسم من ربکا است و یک سوال انگلیسی از شما دارم. باشه؟ آیا درست است که

in English, "He drives careful" or "He drives carefully"? Which one is correct? "He drives

به انگلیسی بگوییم "او با دقت رانندگی می کند" یا "او با دقت رانندگی می کند "؟ کدامیک صحیح می باشد؟ "او با احتیاط رانندگی می کند

careful" or "He drives carefully"? Well, I hope you said the second one, but in case

" یا "او با احتیاط رانندگی می کند"؟ خوب، امیدوارم مورد دوم را گفته باشید، اما اگر

you weren't sure, or if you'd like to know a little bit more about why that's the correct

مطمئن نبودید، یا اگر مایلید کمی بیشتر در مورد چرایی پاسخ صحیح بدانید

answer, this lesson will help you. Okay? Because our lesson today is about adverbs. Okay? And

، این درس به شما کمک خواهد کرد. باشه؟ زیرا درس امروز ما در مورد قید است. باشه؟ و

adverbs are words which give us more information in English about the verb of the sentence,

قیدها کلماتی هستند که اطلاعات بیشتری را در انگلیسی در مورد فعل جمله،

about another adverb, about an adjective, and sometimes also about a phrase or a clause.

در مورد قید دیگر، در مورد یک صفت و گاهی اوقات نیز در مورد یک عبارت یا بند به ما می دهند.

Okay? So an adverb is a word that gives us more information about one of these, for example.

باشه؟ بنابراین یک قید کلمه ای است که برای مثال اطلاعات بیشتری در مورد یکی از این موارد به ما می دهد.

So let's look at what they are, what they sound like, and how to identify them and use

پس بیایید ببینیم آنها چه هستند، چه صدایی دارند و چگونه آنها را شناسایی کنیم و

them correctly.

به درستی از آنها استفاده کنیم.

So there are different kinds of adverbs, many, many different kinds. I've just written five

بنابراین انواع مختلفی از قیدها وجود دارد، بسیاری از انواع مختلف. من فقط پنج مورد

of them here. Some of them tell you... Or many of them, actually, tell you how something

از آنها را اینجا نوشتم. برخی از آنها به شما می گویند ... یا بسیاری از آنها در واقع به شما می گویند که چگونه

was done. So it could be, for example, "He drove slowly." Right? That tells you how he

کاری انجام شده است. بنابراین می تواند، برای مثال، "او آهسته رانندگی کرد." درست؟ این به شما می گوید که او چگونه

drove. It could give you some information about where something happened, like "We teach

رانندگی کرده است. می تواند اطلاعاتی در مورد محل وقوع اتفاقی به شما بدهد، مانند «ما اینجا انگلیسی آموزش می دهیم

English here." Okay? Or, "How often somebody does something." "She always eats the same

». باشه؟ یا "چند وقت یک نفر کاری انجام می دهد." او همیشه همان

food." Okay? Or, "When something happened." Like, "Today." Like, "We are filming this

غذا را می خورد. باشه؟ یا "وقتی اتفاقی افتاد." مثل امروز." مانند "امروز در حال فیلمبرداری از این

lesson today." Right? Or, "How much." All right? "He completely... He was completely exhausted

درس هستیم." درست؟ یا «چقدر». خیلی خوب؟ او کاملاً ... بعد از امتحان کاملاً خسته شده بود

after the exam." So that tells us how exhausted he was, completely.

. پس این به ما می گوید که او چقدر خسته بود، کاملا.

So there are different kinds of adverbs, all right, in English that you will use. Now,

بنابراین، انواع مختلفی از قیدها در انگلیسی وجود دارد که شما از آنها استفاده خواهید کرد. حالا

where do the adverbs go? Well, the adverbs can go in different places. For that, do check

قیدها کجا می روند؟ خب، قیدها می توانند در جاهای مختلف بروند. برای آن،

a grammar textbook, and it'll explain to you where the adverbs go. But in different situations,

یک کتاب درسی گرامر را بررسی کنید، و برای شما توضیح می دهد که قیدها کجا می روند. اما در موقعیت های مختلف

the adverbs go in different places. That much I can tell you. All right?

، قیدها در جاهای مختلف می روند. خیلی میتونم بهت بگم خیلی خوب؟

Another important point is about the spelling of adverbs. All right? So usually, we, in

نکته مهم دیگر در مورد املای قیدها است. خیلی خوب؟ بنابراین معمولاً، ما در

fact, define an adverb as a word which often ends in -ly, and that's the most common form

واقع یک قید را به عنوان کلمه ای تعریف می کنیم که اغلب به -ly ختم می شود، و این رایج ترین

of adverb that you'll see. So the adjective "clear" becomes the adverb "clearly", or "polite"

شکل قید است که می بینید. پس صفت «روشن» به قید «واضح» می شود، یا «مودب»

becomes "politely". "Silent", "silently". Right? These are all adverbs, not adjectives.

به «مودب» تبدیل می شود. "بی صدا"، "بی صدا". درست؟ اینها همه قید هستند نه صفت.

We'll talk in a few minutes about that. If the word already ends in -y, if the adjective

تا چند دقیقه دیگر در مورد آن صحبت خواهیم کرد. اگر کلمه قبلاً به -y ختم شود، اگر صفت

ends in -y, then we will change it to -ily. So "angry", "angrily", "easy", "easily",

به -y ختم شود، آن را به -ily تغییر می دهیم. بنابراین "عصبانی"، "عصبانی"، "آسان"، "به راحتی"،

"noisy", "noisily". All right? So "angry", "easy", and "noisy" would be the adjectives,

"پر سر و صدا"، "پر سر و صدا". خیلی خوب؟ بنابراین "عصبانی"، "آسان" و "پر سر و صدا" صفت ها

and "angrily", "easily", and "noisily" are the adverbs. They tell us how somebody is

هستند و "عصبانیانه"، "به راحتی" و "پر سر و صدا" قید هستند. آنها به ما می گویند که چگونه کسی

doing something. All right?

کاری را انجام می دهد. خیلی خوب؟

Here are some more adverbs. If the word or the adjective ends in -ful, like "beautiful",

در اینجا چند قید دیگر وجود دارد. اگر کلمه یا صفت به -ful ختم شود، مانند "زیبا"،

"helpful", and so on, then we add -ly like this, "beautifully", "carefully", "successfully".

"مفید" و غیره، آنگاه -ly را مانند این، "زیبا"، "با دقت"، "موفقانه" اضافه می کنیم.

All right? If the word ends in -le, like the word "simple", then to make it an adverb,

خیلی خوب؟ اگر کلمه مانند کلمه "ساده" به -le ختم شود، برای اینکه آن را قید

we add -ly. "Simply", we drop the -e, right? "Terrible" becomes "terribly". "Horrible"

کنیم، -ly را اضافه می کنیم. "به سادگی"، ما -e را رها می کنیم، درست است؟ «وحشتناک» به «وحشتناکی» تبدیل می شود. "وحشتناک"

becomes "horribly". All right? So these are some spelling changes that need to be made

تبدیل به "وحشتناک" می شود. خیلی خوب؟ بنابراین، اینها برخی از تغییرات املایی هستند که باید

when we're talking -- when we're using and writing with adverbs.

هنگام صحبت کردن ایجاد شوند - زمانی که از قیدها استفاده می کنیم و می نویسیم.

Some more examples of how we can use adverbs. "He drove carefully." "The bus stopped suddenly."

چند مثال دیگر از نحوه استفاده از قیدها. "او با احتیاط رانندگی کرد." اتوبوس ناگهان توقف کرد.

"She shut the door quietly." "And we ate dinner quickly." All of these were adverbs of manner.

"او بی سر و صدا در را بست." و ما سریع شام خوردیم . همه اینها قید شیوه بودند.

All of these were adverbs of manner. They told us how somebody did something. So, "He

همه اینها قید شیوه بودند. آنها به ما گفتند که چگونه فلانی فلان کار را انجام داده است. بنابراین، "او

drove", how, "carefully". "The bus stopped", how, "suddenly". "She shut the door", how,

رانندگی کرد"، چگونه، "با دقت". "اتوبوس ایستاد"، چگونه، "ناگهان". "او در را بست"، چگونه،

"quietly". "We ate dinner", how, "quickly". All right? So whenever you're answering that

"بی سر و صدا". «شام خوردیم»، چگونه، «سریع». خیلی خوب؟ بنابراین هر زمان که به این

kind of question, you're using an adverb. Okay?

نوع سوال پاسخ می دهید، از یک قید استفاده می کنید. باشه؟

Something to keep in mind, there's always some exceptions just to confuse you and just

چیزی که باید در نظر داشته باشید، همیشه استثناهایی وجود دارد که فقط شما را گیج کنند و فقط

to make life a little bit more interesting for me, and I hope for you, is that sometimes

زندگی را برای من کمی جالب تر کنند ، و من برای شما امیدوارم، این است که

there are a few words in English which are the same when they are adjectives and adverbs.

گاهی اوقات چند کلمه در انگلیسی وجود دارد که در حالت یکسان هستند. صفت و قید.

For example, the word "fast". We can say, "He's a fast driver." Or we can say, "He drives

به عنوان مثال، کلمه "سریع". می توانیم بگوییم "او راننده سریعی است." یا می توانیم بگوییم "او تند رانندگی می

fast." In that case, we don't say, "He drives fastly." Because there's no word, "fastly".

کند." در این صورت نمی گوییم «تند رانندگی می کند». زیرا هیچ کلمه ای "سریع" وجود ندارد.

Okay? There's only "fast". So, "He drives fast." Or, "He is a fast driver." So there,

باشه؟ فقط "سریع" وجود دارد. بنابراین، "او سریع رانندگی می کند." یا "او راننده سریعی است." بنابراین در آنجا

the adjective and the adverb is actually the same. Also, same goes here. "He's an early

، صفت و قید در واقع یکسان است. همچنین، در اینجا نیز همینطور است. او یک

riser." An early riser means someone who wakes up or rises early in the morning. Or, "He

سحرخیز است. سحرخیز به معنای کسی است که صبح زود از خواب بیدار می شود یا از خواب بیدار می شود. یا «او

rises early." "He wakes up early." So again, the word is an adjective and an adverb, and

زود برمی خیزد». "او زود بیدار می شود." پس باز هم کلمه صفت و قید است

we don't need to change it anymore. "She has a hard job." Alright? Or, "She works hard."

و دیگر نیازی به تغییر آن نداریم. او کار سختی دارد.» بسيار خوب؟ یا "او سخت کار می کند."

Again, the word "hard" is an adjective and also an adverb. We don't need to change it.

باز هم کلمه "سخت" یک صفت و همچنین یک قید است. ما نیازی به تغییر آن نداریم.

In fact, if you change that word, "hard", to "hardly", it has the opposite meaning.

در واقع، اگر کلمه «سخت» را به «سختی» تغییر دهید، معنای مخالف دارد.

Did you know that? "Hardly", if we say, "She hardly works." It means, it does not mean

آیا می دانستید که؟ «به سختی»، اگر بگوییم «او به سختی کار می‌کند». این بدان معنا نیست

that she works very hard. It means, "She almost doesn't work." Okay? If I say, for example,

که او خیلی سخت کار می کند. یعنی "او تقریباً کار نمی کند." باشه؟ مثلاً اگر بگویم

"I have hardly any money." That means, "I have almost no money." So, "hardly" means

"من به سختی پول دارم." یعنی " من تقریباً هیچ پولی ندارم." بنابراین، "به سختی" تقریباً به معنای

almost nothing. And it's obviously the opposite of what you'd want to say if someone does

هیچ چیز نیست. و بدیهی است که اگر کسی سخت کار کند، برعکس آن چیزی است که می خواهید بگویید

work hard. Okay? So, you say, "She works hard." Not, "She hardly works." Or, "She works hardly."

. باشه؟ بنابراین، شما می گویید: "او سخت کار می کند." نه، "او به سختی کار می کند." یا "او به سختی کار می کند."

Because that would have the opposite meaning. Okay?

زیرا این معنای معکوس خواهد داشت. باشه؟

Another exception is the word "good". Alright? So, "good" doesn't have another form like

استثنای دیگر کلمه "خوب" است. بسيار خوب؟ پس «خوب» شکل دیگری مثل

"goodly". Alright? It has "good" and "well". The adjective "good", "She speaks good English."

«خوب» ندارد. بسيار خوب؟ «خوب» و «خوب» دارد. صفت "خوب"، "او به خوبی انگلیسی صحبت می کند."

"Good" is being used as an adjective to describe the noun, "English". But in another sentence,

"خوب" به عنوان یک صفت برای توصیف اسم "انگلیسی" استفاده می شود. اما در یک جمله دیگر،

another kind of construction, we could say, "She speaks English well." Right? Now, the

نوع دیگری از ساخت، می‌توان گفت: «او به خوبی انگلیسی صحبت می‌کند». درست؟ اکنون،

word "well" is describing how she speaks. Not the noun, but the verb. "She speaks English

کلمه "خوب" نحوه صحبت او را توصیف می کند. نه اسم، بلکه فعل. "او به خوبی انگلیسی صحبت می کند

well." Or, "She speaks good English." Not, "She speaks English good." Which is heard

." یا "او انگلیسی خوب صحبت می کند." نه، "او به خوبی انگلیسی صحبت می کند." چیزی

around the world sometimes. Okay? So, if you'd like to do a quiz on adverbs, please visit

که گاهی در گوشه و کنار دنیا شنیده می شود. باشه؟ بنابراین، اگر می‌خواهید یک مسابقه در مورد قیدها انجام دهید، لطفاً از

our website, www.engvid.com. There, you'll find over 300 videos and more every day on

وب‌سایت ما www.engvid.com دیدن کنید. در آنجا، هر روز بیش از 300 ویدیو یا بیشتر در

various aspects of English, and I'm sure they'll help you to improve your English. All the

مورد جنبه های مختلف زبان انگلیسی پیدا خواهید کرد و من مطمئن هستم که آنها به شما در بهبود زبان انگلیسی خود کمک خواهند کرد.

best. Bye for now.

بهترین ها. فعلا خداحافظ.