8 Popular Idioms You Should Know: “out of the blue”, “out of the question”, “out of…”

Hi. I'm Rebecca from engVid, and in this lesson you're going to learn eight more idioms. You

سلام. من ربکا از engVid هستم، و در این درس قرار است هشت اصطلاح دیگر را یاد بگیرید. شما

can never learn enough idioms, right? Okay. There are only hundreds and hundreds of them,

هرگز نمی توانید اصطلاحات کافی را یاد بگیرید، درست است؟ باشه. فقط صدها و صدها مورد وجود دارد،

but today you will learn eight more, and all of them start with the words "out of the"

اما امروز شما هشت مورد دیگر را یاد خواهید گرفت و همه آنها با کلمات "out of the"

or something very close to that. Okay? Let's get started.

یا چیزی بسیار نزدیک به آن شروع می شوند. باشه؟ بیا شروع کنیم.

Now, the way we're going to do it today is a little bit different because usually you

حالا، روشی که امروز قرار است این کار را انجام دهیم کمی متفاوت است، زیرا معمولاً شما

don't just hear the idiom, right? People use the idioms either in writing or in speaking,

فقط این اصطلاح را نمی شنوید، درست است؟ مردم از اصطلاحات یا در نوشتن یا در گفتار استفاده می کنند،

right? And so you do have context, so what I'm going to do first is I'm going to give

درست است؟ و بنابراین شما زمینه دارید، بنابراین اولین کاری که من می خواهم انجام دهم این است که به

you a little bit of context to help you figure out the meaning by yourself, like in real

شما کمی زمینه می دهم تا به شما کمک کنم تا مانند زندگی واقعی معنی را خودتان بفهمید

life, and then I will explain. Okay? So, here we go.

، و سپس توضیح خواهم داد. باشه؟ پس بزن که بریم.

The first one is "out of the woods". So, let's say somebody says, "Oh, thank heavens. The

اولین مورد "خارج از جنگل" است. بنابراین، فرض کنید کسی می‌گوید: "اوه، خدا را شکر.

computer systems are running again. We're out of the woods." So, if the computer system

سیستم‌های کامپیوتری دوباره کار می‌کنند. ما از جنگل خارج شده‌ایم." بنابراین، اگر سیستم کامپیوتری

is back again, it means you're out of trouble. "We're out of the woods" means we're safe,

دوباره برگشت، به این معنی است که شما از مشکل خارج شده اید. «ما از جنگل خارج شدیم» یعنی در امان هستیم،

we're out of danger, we're out of trouble, the problem is over. Okay? So, "out of the

خطری نداریم، مشکلی نداریم ، مشکل تمام شده است. باشه؟ پس «بیرون از

woods" means out of danger. All right.

جنگل» به معنای خارج از خطر است. خیلی خوب.

Number two, someone says, "No, there's no way you can get next week off. It's out of

شماره دو، یکی می گوید، "نه، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید هفته آینده را تعطیل کنید. این موضوع

the question." So, what does that mean? That it's impossible. Okay? Because maybe they're

مطرح نیست." بنابراین، این به چه معناست؟ که غیر ممکنه باشه؟ زیرا شاید آنها

having a very busy week and so you can't take next week off. It's out of the question, it's

هفته بسیار شلوغی را سپری می کنند و بنابراین نمی توانید هفته بعد را تعطیل کنید. دور از ذهن است،

impossible. Okay.

غیر ممکن است. باشه.

The next one, "out of the blue". "Out of the blue, John got down on one knee and proposed

مورد بعدی، "خارج از آبی". " جان به طور ناگهانی روی یک زانو

to her right there in the restaurant. Did you hear what happened? Man, she was so surprised."

نشست و همانجا در رستوران از او خواستگاری کرد. شنیدی چه اتفاقی افتاد؟ مرد، او خیلی تعجب کرد."

So, what does that mean? "Out of the blue" means suddenly, without any expectation. Out

بنابراین، این به چه معناست؟ «خارج از آبی» یعنی ناگهان، بدون هیچ چشمداشتی.

of the blue. Okay? Something happens suddenly.

غیرمنتظره. باشه؟ اتفاقی ناگهانی می افتد.

The next one, "out of the picture". Okay. So, maybe not the same John, let's call him

مورد بعدی، "خارج از تصویر". باشه. بنابراین، شاید همان جان نباشد، بیایید او را

Jim now. So, Jim and Mary broke up. Did you hear? Jim's out of the picture, they're no

جیم صدا کنیم. بنابراین، جیم و مری از هم جدا شدند. شنیدی؟ جیم خارج از تصویر است، آنها

longer together. Jim is out of the picture. So, when someone or something is out of the

دیگر با هم نیستند. جیم خارج از تصویر است. بنابراین، وقتی کسی یا چیزی خارج از

picture means it's not relevant anymore, it's not true anymore. Okay? It's not real anymore.

تصویر است به این معنی است که دیگر مرتبط نیست، دیگر درست نیست. باشه؟ دیگه واقعی نیست

It's not relevant, basically.

اساساً ربطی ندارد.

Alright. Now, "out of the ordinary". "The police asked me if I had seen anything out

بسيار خوب. در حال حاضر، "غیر عادی". « پلیس از من پرسید که آیا

of the ordinary" means anything unusual. So, I said no, everything was normal. I said nothing

چیز غیرعادی دیده‌ام یا نه» به معنای هر چیز غیرعادی است. پس گفتم نه، همه چیز عادی بود. گفتم

was out of the ordinary, nothing was unusual or strange or abnormal. Okay? Got it? Good.

هیچ چیز غیرعادی نیست، هیچ چیز غیرعادی یا عجیب یا غیرعادی نیست. باشه؟ فهمیدم؟ خوب

It's much easier when you have the context, right? Obviously.

وقتی زمینه را داشته باشید، خیلی راحت تر است، درست است؟ به طور مشخص.

Okay, man, you should have come to that concert. It was out of this world. What does that mean?

باشه مرد، تو باید به آن کنسرت می آمدی. خارج از این دنیا بود. معنی آن چیست؟

And I'm smiling, and I'm all enthusiastic, and I'm happy, and I'm telling you it was

و من لبخند می زنم، و همه مشتاقم، و خوشحالم، و به شما می گویم

out of this world. That means it was fantastic, it was great, it was beautiful, amazing, exceptional.

که از این دنیا نبود. یعنی فوق العاده بود، عالی بود، زیبا، شگفت انگیز، استثنایی بود.

Okay? Something is out of this world, it's really fantastic.

باشه؟ چیزی خارج از این دنیاست، واقعاً فوق العاده است.

Okay, the next one, we do hear this quite a bit. "Out of the closet". So, what does

خوب، مورد بعدی، ما این را کمی می شنویم . "خارج از کمد". بنابراین،

this idiom mean? It basically means that someone is now revealing secret information about

این اصطلاح به چه معناست؟ اساساً به این معنی است که کسی اکنون اطلاعات محرمانه ای را درباره

himself or herself. Usually, it means that someone is acknowledging or saying or admitting

خودش فاش می کند. معمولاً به این معنی است که یک نفر تصدیق می کند یا می گوید یا اعتراف می کند

or confessing or whatever you want... Word you want to use that they are homosexual,

یا اعتراف می کند یا هر چیزی که شما می خواهید ... کلمه ای که می خواهید استفاده کنید که او همجنس گرا است

that they are gay. Okay? It could be a man or a woman. Most often, it's used for that.

، همجنس گرا است. باشه؟ این می تواند یک مرد یا یک زن باشد. بیشتر اوقات، برای آن استفاده می شود.

All right?

خیلی خوب؟

And the last one, thank you so much, you really went out of your way to help me with English.

و آخرین مورد، خیلی ممنون، شما واقعاً تلاش خود را برای کمک به من در مورد انگلیسی انجام دادید.

Okay? So, "out of your way" means you did something more than necessary. You went...

باشه؟ بنابراین، "خارج از راه خود" به این معنی است که شما کاری بیش از حد لازم انجام داده اید. تو رفتی...

You did something really great, something really wonderful, something more than you

کاری واقعاً عالی انجام دادی، کاری واقعاً فوق العاده، چیزی بیش از آنچه که

needed to do. This is usually used when we're thanking someone. And so, we have to change

نیاز داشتی. این معمولاً زمانی استفاده می شود که از کسی تشکر می کنیم. و بنابراین، ما باید

this word here. "You went out of your way. Thank you so much for helping me find a job."

این کلمه را در اینجا تغییر دهیم. "تو از راه خودت رفتی. خیلی ممنون که به من کمک کردی تا کار پیدا کنم."

Okay? Or, "They really went out of their way to help us find a good hotel." Or, "He went

باشه؟ یا، "آنها واقعاً تمام تلاش خود را کردند تا به ما کمک کنند یک هتل خوب پیدا کنیم." یا «او

out of his way, she went out of her way." Okay? So, that's how we use those expressions.

از راهش رفت، او از راهش رفت». باشه؟ بنابراین، اینگونه است که ما از آن عبارات استفاده می کنیم.

Now, here you heard them in context, now let's try to match them up in some way to see how

اکنون، در اینجا شما آنها را در متن شنیدید، اکنون بیایید سعی کنیم آنها را به نحوی با هم تطبیق دهیم تا ببینیم چقدر

well you have learned them.

خوب آنها را یاد گرفته‌اید.

All right, so now let's review by matching up the idioms with the definition. Okay? Ready?

بسیار خوب، پس حالا بیایید با تطبیق اصطلاحات با تعریف مرور کنیم. باشه؟ آماده؟

So, let's work it backwards. If I want to say that something is impossible, which idiom

بنابراین، اجازه دهید آن را به عقب کار کنیم. اگر بخواهم بگویم چیزی غیرممکن است،

would you use out of these four? Okay? I divided them up, so you have to match those four with

از بین این چهار اصطلاح از کدام اصطلاح استفاده می کنید؟ باشه؟ من آنها را تقسیم کردم، بنابراین شما باید آن

these four in some way. So, if something is impossible, it is... Which one? Out of the

چهار را به نحوی با این چهار جور کنید. بنابراین، اگر چیزی غیر ممکن است، آن است... کدام یک؟ خارج از

question. Good. If something is... Or someone is not relevant anymore, then which one is

سوال. خوب اگر چیزی ... یا کسی دیگر مربوط نیست، پس کدام یک

it? That person is out of the picture. Good. If you say we're not in danger anymore, which

است؟ آن شخص خارج از تصویر است. خوب اگر بگویید ما دیگر در خطر نیستیم، کدام یک

of those? We are out of the woods. Good. And if something happens suddenly, it happens

از اینها؟ ما خارج از جنگل هستیم. خوب و اگر چیزی به طور ناگهانی اتفاق بیفتد، غیرقابل تصور

out of the blue. Good.

است. خوب

If somebody reveals secret information about themselves, which one is that? That person

اگر کسی اطلاعات محرمانه خود را فاش کند، کدام یک است؟ آن شخص

came out of the closet. If you say that something is abnormal, then something is... Which one?

از کمد بیرون آمد. اگر می گویید فلان چیز غیرعادی است، پس چیزی... کدام یک؟

Out of the ordinary. Good. If you say that something is amazing, then you say it's good,

خارج از حد معمول. خوب اگر می گویید چیزی شگفت انگیز است، پس می گویید خوب است،

out of this world. And the last one, to... Somebody made an extra effort to help you.

خارج از این دنیا. و آخرین مورد، به... کسی تلاش بیشتری کرد تا به شما کمک کند.

They didn't have to drop you home, but they went out of their way to do that. So, that's

آنها مجبور نبودند شما را به خانه رها کنند، اما برای انجام این کار تمام تلاش خود را کردند. بنابراین،

the one. Right? The last one there. Again, it could be their way, his way, your way.

این یکی است. درست؟ آخری اونجا دوباره، این می تواند راه آنها، راه او، راه شما باشد.

Okay? My way. I went out of my way. All right.

باشه؟ روش من. از سر راهم خارج شدم. خیلی خوب.

So, these are the eight idioms for today. If you want to really learn them very well

بنابراین، این هشت اصطلاح برای امروز است. اگر می خواهید واقعاً آنها را خیلی خوب یاد بگیرید

and review them, then please go to our website, www.engvid.com. There you can do a quiz on

و آنها را مرور کنید، لطفاً به وب سایت ما www.engvid.com بروید. در آنجا می توانید یک مسابقه بر روی

them and really master them. Okay? And then, maybe in the next seven days, in the next

آنها انجام دهید و واقعاً به آنها مسلط شوید. باشه؟ و سپس، شاید در هفت روز آینده، در هفته بعد

week, or in the next eight days, you could try to use one of these idioms each day. Okay?

، یا در هشت روز آینده، می توانید سعی کنید هر روز از یکی از این اصطلاحات استفاده کنید. باشه؟

So, that's all for now. Subscribe to my YouTube channel for more lessons about idioms, grammar,

بنابراین، فعلاً همین است. برای درس های بیشتر در مورد اصطلاحات، گرامر،

vocabulary, pronunciation, the IELTS, TOEFL, business English, everything. All right? And

واژگان، تلفظ، آیلتس، تافل ، انگلیسی تجاری و همه چیز در کانال یوتیوب من مشترک شوید. خیلی خوب؟

all the best with your English. Bye for now.

و بهترین ها با انگلیسی شما. فعلا خداحافظ.