18 Advanced Speaking Expressions for Daily Conversations with PDF | Total English Fluency

129,891 views ・ 2023-07-12

Learn English with Harry


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi there, this is Harry and welcome back to  advanced English lessons with Harry, where I try  
0
0
4500
سلام، این هری است و به درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید، جایی که من سعی می‌کنم   به
00:04
to help you to get a better understanding of the  English language. Helping you with expressions and  
1
4500
5580
شما کمک کنم تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید . کمک به شما با عبارات و
00:10
phrases, how to use your vocabulary, how to grow  your vocabulary, how to introduce those phrases at  
2
10080
6660
عبارات، نحوه استفاده از واژگان، نحوه افزایش دایره لغات، نحوه معرفی آن عبارات در
00:16
the right time. And in this particular lesson,  today, we're going to look at expressions and  
3
16740
5280
زمان مناسب. و در این درس خاص، امروز، عبارات و
00:22
phrases and expressions and phrases that you can  use everyday expressions. Everyday phrases. You  
4
22020
6180
عبارات و عباراتی را که می‌توانید از عبارات روزمره استفاده کنید، بررسی می‌کنیم. عبارات روزمره می‌توانید
00:28
can pick up some of these, you can drop them into  your conversation, so see how we get on with them,  
5
28200
5460
برخی از این موارد را انتخاب کنید، می‌توانید آن‌ها را در مکالمه خود قرار دهید، بنابراین ببینید که چگونه با آنها پیش می‌رویم،
00:33
they will help you out of sticky situations. These  are expressions that native speakers use all of  
6
33660
7020
آنها به شما کمک می‌کنند از موقعیت‌های سخت خلاص شوید. اینها عباراتی هستند که گویشوران بومی همیشه از آنها استفاده می کنند
00:40
the time. And if you're listening to people, I'd  be more than surprised if you don't recognise  
7
40680
4320
. و اگر به صحبت‌های مردم گوش می‌دهید، اگر فوراً برخی از این موارد را تشخیص ندهید، بسیار شگفت‌زده خواهم شد
00:45
some of these immediately. Okay, so let's get on  with this particular lesson, this advanced English  
8
45000
5940
. بسیار خوب، پس بیایید با این درس خاص، این درس پیشرفته انگلیسی
00:50
lesson, looking at expressions, and we headed up  how to speak English in 30 minutes. So if you can  
9
50940
7440
، نگاهی به عبارات، و نحوه صحبت کردن به انگلیسی در 30 دقیقه ادامه دهیم. بنابراین، اگر می‌توانید از
00:58
use some of these and concentrate and focus on  this particular lesson, then in 30 minutes there,  
10
58380
6240
برخی از این موارد استفاده کنید و روی این درس خاص تمرکز و تمرکز کنید، پس از 30 دقیقه در آنجا،
01:04
there abouts, you're going to pick up phrases  that you can use on a day to day basis.
11
64620
4200
آنجا درباره، عباراتی را انتخاب خواهید کرد که می‌توانید به صورت روزانه از آنها استفاده کنید.
01:08
Okay, number one, at the end of the day, at  the end of the day. This is very, very common,  
12
68820
6120
بسیار خوب، شماره یک، در پایان روز، در پایان روز. این بسیار بسیار رایج است،
01:14
very well used, it's used by people to introduce  a summary or bring about a conclusion in something  
13
74940
8400
خیلی خوب استفاده می‌شود، مردم از آن برای معرفی خلاصه یا نتیجه‌گیری در موردی  که می‌گویند استفاده می‌کنند، می‌دانید،
01:23
they are saying, you know, so for example, I know  it's been a tough project for us all. But at the  
14
83340
6720
برای مثال، می‌دانم این پروژه برای همه ما سخت بوده است. اما در
01:30
end of the day, we have learned a lot. Now, it  could be the teacher who's saying it to the class,  
15
90060
5820
پایان روز، ما چیزهای زیادی یاد گرفته‌ایم. حالا، ممکن است این معلم باشد که آن را به کلاس می‌گوید،
01:35
I know this has been a tough year, a tough  academic year for all of us. But at the end of  
16
95880
6120
می‌دانم که امسال سال سختی بود، سال تحصیلی سختی برای همه ما. اما در پایان
01:42
the day, it's going to help you to pass those all  important exams that are beginning next week. So  
17
102000
6300
روز، این به شما کمک می‌کند تا در تمام امتحانات مهمی که هفته آینده شروع می‌شود، موفق شوید. بنابراین
01:48
the teacher can use it in that respect, at the end  of the day means in summary or in conclusion, at  
18
108300
7380
معلم می‌تواند در این رابطه از آن استفاده کند، در پایان به معنای خلاصه یا نتیجه‌گیری است، در
01:55
the end of the day, I think we can all agree that  family comes first. And these are the important  
19
115680
6420
پایان روز، فکر می‌کنم همه ما می‌توانیم موافق باشیم که خانواده در اولویت است. و اینها چیزهای مهمی هستند
02:02
things that matter. So at the end of the day, no  matter what happens, no matter what arguments we  
20
122100
5220
که اهمیت دارند. بنابراین در پایان روز، مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد، مهم نیست که چه بحث‌هایی
02:07
have, family always comes first. Okay, so at  the end of the day, so well-used expression.
21
127320
7920
داریم، خانواده همیشه حرف اول را می‌زند. بسیار خوب، پس در پایان روز، عبارت بسیار استفاده شده است.
02:15
Number two, this one, as a matter of fact. Now,  we use this when we want to tell somebody that  
22
135240
7080
شماره دو، این یکی، در واقع. اکنون، وقتی می‌خواهیم به کسی بگوییم که
02:22
in fact, we have done what they're just about  to ask us to do or what they're just about to  
23
142320
5880
در واقع، کاری را انجام داده‌ایم که می‌خواهد از ما بخواهد یا چیزی را که می‌خواهد به
02:28
remind us. Yeah, so if your mother or father or  somebody, your boss is going to ask you, did you  
24
148200
7080
ما یادآوری کند، انجام داده‌ایم. بله، بنابراین اگر مادر یا پدرتان یا کسی، رئیستان از شما بپرسد، آیا شما
02:35
send that package? Did you do that homework? Did  you call your granny as a matter of fact, I've  
25
155280
6540
آن بسته را ارسال کرده‌اید؟ آن تکالیف را انجام دادی؟ آیا در واقع به مادربزرگت زنگ زدی، من
02:41
just finished talking to granny. Yeah, as a matter  of fact, I sent the email to you two minutes ago,  
26
161820
6900
به تازگی صحبت با مادربزرگ را تمام کردم. بله، در واقع، من ایمیل را دو دقیقه پیش برای شما ارسال کردم،
02:48
you should see it in your inbox. As a matter of  fact, I've just got off the phone to that client,  
27
168720
6180
باید آن را در صندوق ورودی خود ببینید. در حقیقت، من به تازگی با آن مشتری تماس گرفته‌ام
02:54
and I'm going to meet them next week. Okay,  so as a matter of fact, is a great way to  
28
174900
5700
و هفته آینده با آنها ملاقات خواهم کرد. بسیار خوب، در واقع، راهی عالی برای
03:00
tell somebody an important piece of information  that they are just about to remind you about,  
29
180600
4860
گفتن اطلاعات مهمی به کسی است که می‌خواهد آن را به شما یادآوری کند،
03:05
or they're going to annoy you about again.  Okay. So some examples. As a matter of fact,  
30
185460
6480
یا دوباره شما را آزار می‌دهد. باشه. پس چند نمونه در واقع،
03:11
I've already completed that task, so no need  to remind me it's done. As a matter of fact,  
31
191940
5880
من قبلاً آن کار را انجام داده‌ام، بنابراین نیازی به یادآوری انجام آن نیست. در واقع،
03:17
I won't be able to attend the meeting tomorrow,  after all, I've got to go and meet that site.  
32
197820
5400
من نمی‌توانم فردا در جلسه شرکت کنم، بالاخره، باید بروم و آن سایت را ملاقات کنم.
03:23
Okay. So just different ways in which you can  use that expression, as a matter of fact, but  
33
203220
5340
باشه. بنابراین روش‌های متفاوتی که می‌توانید از آن عبارت استفاده کنید، در واقع، اما
03:28
what you're doing is, you're telling somebody that  there's no need to remind you, there's no need to  
34
208560
4680
کاری که انجام می‌دهید این است که به کسی می‌گویید که نیازی به یادآوری نیست، نیازی نیست از
03:33
ask you, because whatever they're going to ask,  it has already been done already been achieved.
35
213240
5160
شما بپرسد، زیرا هرچه که باشد می خواهم بپرسم، قبلاً انجام شده است قبلاً به دست آمده است.
03:38
Number three, by and large, by and large. So  what does that mean by and large, it's usually  
36
218400
5580
شماره سه، به طور کلی، به طور کلی. بنابراین، به طور کلی به چه معناست، معمولاً
03:43
used to indicate a particular or general trend,  or an overall view of something. By and large,  
37
223980
8340
برای نشان دادن یک روند خاص یا کلی، یا یک نمای کلی از چیزی استفاده می‌شود. به طور کلی،
03:52
people are pretty good in the company, they don't  abuse the hospitality, you get one or two people  
38
232320
7440
افراد در شرکت بسیار خوب هستند، از مهمان نوازی سوء استفاده نمی کنند، شما یک یا دو نفر   را دریافت می کنید
03:59
who are late on on a regular basis. But by and  large, everybody seems to start work in around  
39
239760
7200
که به طور منظم دیر می کنند. اما به طور کلی، به نظر می رسد که همه تقریباً در
04:06
the same time, by and large, or, by and large,  I tend to agree with you so 90% of the time,  
40
246960
7140
همان زمان کار را شروع می کنند، یا به طور کلی، من تمایل دارم با شما موافق باشم، بنابراین در 90٪ مواقع،
04:14
I agree with you, but this maybe 10% when I  don't, so by and large, people tend to agree  
41
254100
6180
من با شما موافقم، اما این ممکن است 10٪ زمانی که من نمی‌کنم، بنابراین به طور کلی، مردم معمولاً موافق هستند
04:20
that they don't make or cause any difficulties,  but occasionally something might happen.  
42
260820
4920
که مشکلی ایجاد نمی‌کنند یا ایجاد نمی‌کنند، اما گاهی ممکن است اتفاقی بیفتد.
04:27
By and large, the new policy that the company  introduced has been well accepted well regarded  
43
267060
6180
به طور کلی، خط‌مشی جدیدی که شرکت معرفی کرد به خوبی
04:33
by the employees by and large, so it leaves  room for some people disagreeing but not many.  
44
273240
5340
توسط کارمندان مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین فضایی برای مخالفت برخی افراد باقی می‌گذارد، اما نه بسیاری.
04:39
By and large, we tend to get a lot of  rain in the months of March and April  
45
279360
5100
به طور کلی، ما معمولاً در ماه های مارس و آوریل
04:44
in this part of the country  by and large. So in general,  
46
284460
3480
در این بخش از کشور باران زیادی می‌باریم . بنابراین به طور کلی،
04:47
a general opinion now there could be exceptions,  but that's usually the way it is by and large.
47
287940
5460
یک نظر کلی در حال حاضر ممکن است استثناهایی وجود داشته باشد، اما معمولاً به طور کلی اینطور است.
04:54
Another expression number four in the grand scheme  of things this me means when you take everything  
48
294360
7200
عبارت شماره چهار دیگر در طرح کلان چیزها این من به معنای زمانی است که شما همه چیز را
05:01
into consideration that really important matters  in the grand scheme of things. So it's used to  
49
301560
7380
در نظر می گیرید که واقعاً در طرح کلان چیزها اهمیت دارد. بنابراین برای
05:08
indicate the larger perspective, you know, we're  not just focusing on the minute I have the detail,  
50
308940
6240
نشان دادن چشم‌انداز بزرگ‌تر استفاده می‌شود، می‌دانید، ما فقط روی لحظه‌ای که جزئیات را دارم تمرکز نمی‌کنیم،
05:15
we're looking at the bigger picture, as they  like to say the bigger picture. So in the grand  
51
315180
4380
ما به تصویر بزرگ‌تر نگاه می‌کنیم، زیرا آنها دوست دارند تصویر بزرگ‌تر را بگویند. بنابراین، در
05:19
scheme of things, it doesn't matter whether  we miss our deadline by 15 minutes or a day,  
52
319560
6600
طرح بزرگ کارها، مهم نیست که 15 دقیقه یا یک روز ضرب الاجل خود را از دست بدهیم،
05:26
it's not going to change dramatically, it's good  to meet the deadlines. But, you know, in the grand  
53
326160
5340
تغییر چشمگیری نخواهد داشت، خوب است که ضرب الاجل ها را رعایت کنیم. اما، می‌دانید، در
05:31
scheme of things, it's not the most important  thing, okay, so in the grand scheme of things,  
54
331500
5520
طرح کلان چیزها، این مهم‌ترین چیز نیست، خوب، بنابراین در طرح کلان چیزها،
05:37
this setback, it's only a minor setback, it's  not going to cause huge problems. So don't worry,  
55
337020
6180
این عقب‌نشینی، فقط یک عقب‌گردی جزئی است، مشکلات بزرگی ایجاد نمی‌کند. بنابراین نگران نباشید،
05:43
in the grand scheme of things, a few extra  dollars spent here and there to keep the  
56
343200
6120
در طرح بزرگ کارها، چند دلار اضافی اینجا و آنجا خرج می شود تا
05:49
staff happy. It's not such a bad idea, we're  not going to go bust as a result in the grand  
57
349320
5640
کارکنان را راضی نگه دارد. این ایده چندان بدی نیست، ما در نتیجه این
05:54
scheme of things. So that it literally means  there are more important things in life,  
58
354960
5160
طرح بزرگ کارها، نمی‌رویم. بنابراین به معنای واقعی کلمه چیزهای مهم تری در زندگی وجود دارد،
06:00
there are more important things to worry  about. So in the grand scheme of things.
59
360120
5400
چیزهای مهم تری وجود دارد که باید نگران آنها باشید . بنابراین در طرح کلان چیزها.
06:05
And if you do, like this particular  lesson, and please, please like the video,  
60
365520
5040
و اگر دوست دارید، این درس خاص را دوست دارید ، و لطفاً ویدیو را لایک کنید،
06:10
and if you can subscribe to the channel, because  it really helps. And there are thousands of you,  
61
370560
4800
و اگر می‌توانید در کانال مشترک شوید، زیرا واقعاً کمک می‌کند. و هزاران نفر از شما هستند،
06:15
thank you so much, who are liking  the videos and who are subscribing  
62
375360
4680
بسیار متشکرم، که ویدیوها را لایک می‌کنید و
06:20
to the channel. So it's obviously  working. So keep up the good work.
63
380040
3960
در کانال مشترک می‌شوید. بنابراین واضح است که کار می‌کند. پس به کار خوب ادامه دهید.
06:24
Number five, in the nick of time, in the nick of  time. Now this means that you do something just  
64
384900
8460
شماره پنج، در زمان کوتاه، در زمان کوتاه. اکنون این بدان معناست که شما کاری را درست
06:33
ahead of the deadline, or just before something  becomes an issue. So it's, it's, it's just at  
65
393360
7680
قبل از موعد مقرر یا درست قبل از اینکه چیزی  به مشکل تبدیل شود، انجام می دهید. پس همین است، همین است، درست در
06:41
the right time. Yes, it's any few minutes later,  and it would have been too late. So in the nick  
66
401040
5820
زمان مناسب است. بله، چند دقیقه بعد است، و خیلی دیر شده بود. بنابراین،
06:46
of time, for example, we arrived in the airport  in the nick of time, just as our flight was being  
67
406860
9480
به‌عنوان مثال، در گذر زمان، درست در زمانی که پرواز ما
06:56
called. So perhaps we left a little bit tight to  leave home. You know, we had the foot to the floor  
68
416340
6120
تماس گرفته می‌شد، به فرودگاه رسیدیم. بنابراین شاید ما کمی از خانه خارج شدیم تا خانه را ترک کنیم. می‌دانی،
07:02
when we were driving along the motorway. But we  finally got to the airport and the nick of time,  
69
422460
5280
وقتی در امتداد بزرگراه رانندگی می‌کردیم، پایمان به زمین بود. اما ما بالاخره به فرودگاه رسیدیم و به وقتش رسیدیم،
07:07
just as the flight was being called. A few  minutes later, it would have been too late,  
70
427740
4440
درست زمانی که پرواز در حال فراخوانی بود. چند دقیقه بعد، خیلی دیر شده بود،
07:12
we wouldn't have been able to get through  security. The paramedics arrived in the nick  
71
432180
4920
نمی توانستیم از امنیت عبور کنیم. امدادگران به موقع رسیدند
07:17
of time and were able to resuscitate the person  who had collapsed on the street. So the paramedics  
72
437100
6900
و توانستند فردی را که در خیابان به زمین افتاده بود، احیا کنند. بنابراین امدادگران   به
07:24
arrived in the nick of time. 10-15 minutes later,  perhaps the poor unfortunate man or woman would  
73
444000
6540
موقع رسیدند. 10-15 دقیقه بعد، شاید مرد یا زن بدبخت بیچاره می
07:30
have died. But they arrived in the nick of time,  we're able to get the person help them to regain  
74
450540
5700
مرد. اما آنها به موقع رسیدند، ما می‌توانیم از شخص کمک کنیم تا هوشیاری خود را به دست آورد
07:36
consciousness. And thankfully, everything is well.  So in the nick of time, just at the right moment,  
75
456240
6600
. و خوشبختانه همه چیز خوب است. بنابراین در زمان مناسب، درست در لحظه مناسب،
07:42
a few minutes late as I said, it would be too  late in the nick of time, I took my roast beef  
76
462840
6720
همان طور که گفتم، با چند دقیقه تاخیر، به زودی خیلی دیر می شود، من رست بیف خود را
07:49
out of the oven in the nick of time, I was stuck  in a phone call a few minutes later, it would  
77
469560
4860
از فر بیرون آوردم در زمان کوتاه، گیر کرده بودم. در یک تماس تلفنی چند دقیقه بعد، به طور
07:54
have been burnt to a crisp. And it would be like  eating the soul of your shoe in the nick of time.
78
474420
6720
کامل می سوخت. و این مانند این است که روح کفش خود را در زمان کوتاه بخورید.
08:01
Okay, moving on now, number six,  to jump through hoops, H O O P S,  
79
481140
8040
خوب، اکنون ادامه دهید، شماره شش، برای پریدن از حلقه ها، H O O P S،
08:09
these rings jump through hoops. And we use  this to indicate that there's a difficult  
80
489180
5040
این حلقه ها از حلقه ها می پرند. و ما از این استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم که یک
08:14
task or something really challenging that  we have to do. Perhaps you go to the boss  
81
494220
5760
کار دشوار یا چیزی واقعاً چالش برانگیز وجود دارد که باید انجام دهیم. شاید به سراغ رئیس بروید
08:19
and you want to get that salary increase or  you want the bonus. And you might say, Huh,  
82
499980
5340
و بخواهید آن حقوق را افزایش دهید یا پاداش را بخواهید. و ممکن است بگویید، خخخ،
08:25
that boss he makes you jump through hoops just  to get your salary. My God, the hours I work  
83
505320
4740
آن رئیس او شما را مجبور می‌کند فقط برای دریافت حقوقتان از حلقه‌ها بپرید. خدای من، ساعت‌هایی که
08:30
in this place is terrible. He makes you jump  through hoops, you have to do something really  
84
510060
4860
در این مکان کار می‌کنم وحشتناک است. او شما را وادار می کند از حلقه ها بپرید، باید کاری واقعاً
08:34
challenging. It literally beg to get a salary  increase. I had to jump through hoops to get  
85
514920
6780
چالش برانگیز انجام دهید. به معنای واقعی کلمه التماس برای افزایش حقوق است. مجبور شدم از حلقه ها بپرم تا
08:41
all this paperwork completed. So I could get these  documents sent off in time to jump through hoops.  
86
521700
7380
همه این مدارک تکمیل شود. بنابراین می‌توانم این اسناد را به موقع ارسال کنم تا از طریق حلقه‌ها بپرم.
08:49
It was a really challenging time, the candidate  had to jump through hoops to get the job,  
87
529080
5880
زمان واقعاً چالش برانگیزی بود، داوطلب باید برای به دست آوردن کار از حلقه ها عبور می کرد،
08:54
he had to do three interviews and then he had  to do a practical exam as well. I mean really,  
88
534960
6300
باید سه مصاحبه انجام می داد و سپس باید یک امتحان عملی نیز انجام می داد. یعنی واقعاً،
09:01
really difficult, but it was worth it in the end.  But to get the job, he had to jump through hoops.
89
541260
5220
واقعاً سخت است، اما در نهایت ارزشش را داشت. اما برای بدست آوردن این کار، مجبور شد از حلقه ها بپرد.
09:06
Number seven. This is a boxing reference to throw  in the towel. If you ever watch a boxing match,  
90
546480
7260
شماره هفت. این یک مرجع بوکس برای پرتاب کردن است . اگر یک مسابقه بوکس را تماشا کنید،
09:13
and if one boxer is getting really badly punished,  his corner of the call it is management will throw  
91
553740
7920
و اگر یکی از بوکسورها واقعاً به شدت تنبیه شود، گوشه ای از تماس او که مدیریت است
09:21
in the towel into the ring which means effectively  to stop the fight and he has surrendered or given  
92
561660
6300
به رینگ پرتاب می شود که به معنای توقف مؤثر مبارزه است و او تسلیم شده یا تسلیم می شود
09:27
up to throw in the towel. So the throw in the  towel is used to indicate to give up or to admit  
93
567960
7320
تا پرتاب کند. در حوله بنابراین از پرتاب حوله برای نشان دادن تسلیم شدن یا اعتراف به
09:35
defeat. So if you're trying to work out crossword  puzzle, and you can't get those last couple of  
94
575280
5820
شکست استفاده می شود. بنابراین، اگر می‌خواهید جدول کلمات متقاطع را حل کنید ، و نمی‌توانید این دو سرنخ آخر را به دست آورید
09:41
clues, you're just gonna throw in the towel. I  really can't work this out or at school. It was a  
95
581100
6420
، فقط باید آن را کنار بگذارید. من واقعاً نمی‌توانم این کار را انجام دهم یا در مدرسه. این یک
09:47
really difficult mathematical equation or chemical  formula we're trying to work out and you just  
96
587520
6600
معادله ریاضی یا فرمول شیمیایی واقعاً دشوار بود که ما در تلاشیم آن را حل کنیم و شما فقط
09:54
admit defeat. I'm never gonna get this. I'm just  gonna throw in the towel. I'll tell the teacher  
97
594120
5040
شکست را پذیرفتید. من هرگز این را نخواهم گرفت من فقط حوله را می اندازم. به معلم می گویم که
09:59
they'll give me the answer tomorrow. So to throw  in the towel is to admit defeat. So some examples.  
98
599160
8160
فردا جواب من را می دهند. پس حوله زدن به معنای اعتراف به شکست است. پس چند نمونه
10:07
After trying for months, I finally threw in the  towel and admitted that I just couldn't complete  
99
607320
6420
پس از ماه‌ها تلاش، بالاخره دست به کار شدم و اعتراف کردم که نمی‌توانم کار را انجام دهم
10:13
the task. We were losing badly. And we decided to  throw in the towel, and we got beaten. 10-0. Okay,  
100
613740
8280
. بدجوری باختیم و ما تصمیم گرفتیم حوله بیندازیم و کتک خوردیم. 10-0. خوب،
10:22
so the game ended early, but we were really  getting hammered. We threw in the towel,  
101
622020
5700
پس بازی زود تمام شد، اما ما واقعاً داشتیم ضربه خوردیم. حوله را انداختیم،
10:27
or we appeared to throw in the towel, because it  looked as if we weren't interested. So to throw  
102
627720
5280
یا به نظر می‌رسید که حوله را پرت می‌کردیم، زیرا به نظر می‌رسید که علاقه‌ای به آن نداریم. بنابراین
10:33
in the towel means to admit defeat. And somebody  might say to you, look, why didn't you just throw  
103
633000
5220
حوله انداختن به معنای اعتراف به شکست است. و ممکن است کسی به شما بگوید، ببینید، چرا فقط   را
10:38
in the towel? It's not so important. Is it?  Yeah, you lose, you lose. What's the point?
104
638220
4440
در حوله پرتاب نکردید؟ خیلی مهم نیست آیا این است؟ آره، تو باختی، باختی چه فایده ای دارد؟
10:42
Number eight to have a lot on your plate or  is it says here to have a lot on one's plate,  
105
642660
7320
شماره هشت برای اینکه در بشقاب شما چیزهای زیادی داشته باشد یا اینجا می‌گوید مقدار زیادی در بشقابتان داشته باشید،
10:49
very formal English to have a lot on one's  plate. But when we have a lot on our plate,  
106
649980
5040
انگلیسی بسیار رسمی برای داشتن مقدار زیادی در بشقاب. اما وقتی چیزهای زیادی در بشقاب خود داریم، به این
10:55
it means that we have more than enough to  do in fact, probably too much. Okay. So if  
107
655020
6180
معنی است که در واقع بیش از اندازه کافی برای انجام دادن داریم، احتمالاً بیش از حد. باشه. بنابراین اگر
11:01
somebody asks you to do something for them to  do some extra work, you might say, Well, look,  
108
661200
5280
کسی از شما بخواهد که کاری برای او انجام دهید تا کارهای اضافی انجام دهد، می‌توانید بگویید، خوب، نگاه کنید،
11:06
I can't take on any more work the moment  I've too much work on my plate, meaning  
109
666480
5040
من نمی‌توانم در آن لحظه کار دیگری انجام دهم ، به این معنی
11:12
my desk is completely full, my inbox is full, or  there's a list of projects to do as long as your  
110
672240
6660
میز کار من کاملاً است. پر است، صندوق ورودی من پر است، یا فهرستی از پروژه‌ها وجود دارد که باید تا زمانی که بازوی شما انجام دهید
11:18
arm. Okay? I'd love to go out with you tonight,  but I can't I have a lot on my plate. I'm going  
111
678900
5820
. باشه؟ من دوست دارم امشب با شما بیرون بروم، اما نمی توانم چیزهای زیادی در بشقابم داشته باشم. من
11:24
away for the weekend. And I really need to get  this work completed. So when somebody is really  
112
684720
5880
برای آخر هفته می روم. و من واقعاً باید این کار را کامل کنم. بنابراین وقتی کسی واقعاً
11:30
sorry, for example, I'm sorry, I can't take on  any projects or any more projects. Right now,  
113
690600
5400
پشیمان است، برای مثال، متاسفم، نمی‌توانم هیچ پروژه یا پروژه دیگری را بر عهده بگیرم. در حال حاضر،
11:36
I've got enough on my plate. So again,  just admitting that you'll have to come  
114
696000
5040
من به اندازه کافی در بشقاب خود دارم. بنابراین دوباره، فقط اعتراف کنید که باید
11:41
back another time. Or perhaps just give me  a few days to clear some of this workload,  
115
701040
4320
بار دیگر برگردید. یا شاید فقط چند روز به من فرصت دهید تا مقداری از این حجم کاری را پاک کنم،
11:45
then I might be able to consider it. But at the  moment, I've got a lot on my plate. So I can't go  
116
705360
6120
سپس ممکن است بتوانم آن را در نظر بگیرم. اما در حال حاضر، من چیزهای زیادی در ظرف خود دارم. بنابراین نمی‌توانم
11:51
out because I'm going away for the weekend, I've  got a lot on my plate, I've got to do the ironing,  
117
711480
4140
بیرون بروم زیرا برای آخر هفته می‌روم، چیزهای زیادی در بشقابم دارم، باید اتو کردن را انجام دهم،
11:55
whatever it happens to be, you've got to do  things. So you've got a lot on your plate.
118
715620
4320
هر اتفاقی که می‌افتد، شما باید کارهایی را انجام دهید . بنابراین شما چیزهای زیادی در بشقاب خود دارید.
11:59
Number nine, let's play it by ear. Okay, let's  play it by ear. And what this means is, let's not  
119
719940
6540
شماره نه، بیایید آن را با گوش بازی کنیم. بسیار خوب، بیایید آن را با گوش پخش کنیم. و این به چه معناست، بیایید
12:06
make a decision. Now we don't have to rush in and  make a decision. Let's wait and see what happens.  
120
726480
5580
تصمیمی نگیریم. اکنون لازم نیست عجله کنیم و تصمیم بگیریم. صبر کنیم ببینیم چه می شود.
12:12
Something might happen. And which means we  don't have to do it. Okay, so let's play it  
121
732660
5640
ممکن است اتفاقی بیفتد. و این بدان معناست که ما مجبور نیستیم این کار را انجام دهیم. بسیار خوب، پس بیایید آن را
12:18
by ear. So this expression really means let's be  flexible. Let's not make a decision now that we  
122
738300
6900
با گوش پخش کنیم. بنابراین این عبارت واقعاً به معنای بیایید انعطاف‌پذیر باشیم. حالا که
12:25
might regret. Let's be flexible, and make plans  as things develop because things do change. And  
123
745200
7380
ممکن است پشیمان شویم، تصمیمی نگیریم. بیایید انعطاف پذیر باشیم و با پیشرفت همه چیز برنامه ریزی کنیم زیرا همه چیز تغییر می کند. و
12:32
if things do change, we'll perhaps it will be  better or worse. But if we do something that we  
124
752580
5700
اگر همه چیز تغییر کند، شاید بهتر یا بدتر شود. اما اگر کاری را انجام دهیم که
12:38
can't change, well, then we got a real problem. So  let's play by ear, let's be a little bit flexible,  
125
758280
5700
نمی‌توانیم آن را تغییر دهیم، خوب، با یک مشکل واقعی مواجه می‌شویم. پس بیایید با گوش بازی کنیم، بیایید کمی انعطاف پذیر باشیم،
12:43
see what happens. And then we can adjust or  amend our agenda or sheduled to suit that  
126
763980
7260
ببینیم چه اتفاقی می افتد. و سپس می‌توانیم برنامه یا برنامه‌ریزی خود را متناسب با آن
12:51
particular situation. So let me give you an  example. We haven't decided where to go for  
127
771240
6660
موقعیت خاص تنظیم یا اصلاح کنیم. بنابراین اجازه دهید برای شما یک مثال بزنم. ما هنوز تصمیم نگرفته‌ایم که برای شام کجا برویم
12:57
dinner yet. So let's play it by ear and see  where the evening takes us further. Perhaps  
128
777900
5280
. پس بیایید آن را با گوش بازی کنیم و ببینیم که عصر ما را به کجا می برد. شاید
13:03
you're you're out for a walk with your partner,  and you're going to go for something to eat,  
129
783180
4020
با شریک زندگی‌تان برای پیاده‌روی بیرون رفته‌اید، و می‌خواهید برای خوردن چیزی بروید،
13:07
but you haven't made any reservations, you're  not quite sure do you want Italian? Do you want  
130
787200
4560
اما هیچ رزروی نکرده‌اید، کاملاً مطمئن نیستید که ایتالیایی می‌خواهید؟ آیا
13:11
Moroccan whatever type of food that you want. So  let's see where the road takes us we go down this  
131
791760
6240
هر نوع غذایی که می خواهید مراکشی می خواهید؟ پس بیایید ببینیم جاده ما را به کجا می‌برد، این
13:18
street or that st will see a restaurant. Let's  try there. So let's play it by ear. So you haven't  
132
798000
5880
خیابان را پایین می‌رویم یا آن خیابان رستورانی را می‌بیند. بیایید آنجا را امتحان کنیم. پس بیایید آن را با گوش بازی کنیم. بنابراین شما
13:23
made a decision. So you just got to wait and see  whatever happens. I'm not sure what time I'll be  
133
803880
7260
تصمیمی نگرفته اید. بنابراین فقط باید منتظر بمانید و ببینید هر اتفاقی بیفتد. من مطمئن نیستم که چه ساعتی می‌توانم
13:31
able to finish the work today. So let's play  it by ear. If I finish on time, I'll give you  
134
811140
5460
کار را امروز به پایان برسانم. پس بیایید آن را با گوش بازی کنیم. اگر به موقع تمام کنم، با شما تماس خواهم گرفت
13:36
a call. And we can meet up and go for a drink. So  you're not making any final commitment or any firm  
135
816600
6360
. و ما می توانیم ملاقات کنیم و برای نوشیدنی برویم. بنابراین، شما هیچ تعهد نهایی یا تعهد قاطعی را انجام نمی‌دهید
13:42
commitment. But if you finish your work early,  and if you you have time, then yeah, I'll give  
136
822960
5340
. اما اگر زودتر کارتان را تمام کنید، و اگر وقت دارید، بله، با
13:48
you a call and then we can meet up. If not, we  can do that tomorrow. So let's play it by ear.
137
828300
5880
شما تماس می‌گیرم و سپس می‌توانیم با هم ملاقات کنیم. اگر نه، فردا می‌توانیم این کار را انجام دهیم. پس بیایید آن را با گوش بازی کنیم.
13:55
Number ten. It's not rocket science.  I use this expression a lot. It's  
138
835260
5400
شماره ده. این علم موشک نیست. من از این عبارت زیاد استفاده می کنم. این
14:00
not rocket science. And really what it  means is, it's not that difficult. Okay,  
139
840660
4500
علم موشکی نیست. و واقعاً معنی آن این است که آنقدرها هم سخت نیست. بسیار خوب،
14:05
so you don't have to be Einstein to work this  out. It's not rocket science. So the expression  
140
845160
6180
پس لازم نیست انیشتین باشید تا بتوانید این کار را انجام دهید . این علم موشک نیست. بنابراین عبارت
14:11
is often used to convey that something is not so  complicated. It's not so difficult. So why should  
141
851340
6960
اغلب برای بیان اینکه چیزی چندان پیچیده نیست استفاده می‌شود . آنقدرها هم سخت نیست. پس چرا باید
14:18
we make it sound complicated or difficult? It's  not rocket science. Cooking. An omelette is not  
142
858300
8100
آن را پیچیده یا دشوار کنیم؟ این علم موشکی نیست. آشپزی. املت
14:26
rocket science. You break a few eggs, you mix them  up in the pan, you add some oil before you do it,  
143
866400
6900
علم موشکی نیست. چند تخم مرغ را می شکنید، آنها را در تابه مخلوط می کنید، قبل از انجام این کار مقداری روغن اضافه می کنید،
14:33
you throw in some chopped tomatoes or sprinkle  some cheese. Voila, you have an omelette so  
144
873300
5940
مقداری گوجه فرنگی خرد شده را داخل آن می ریزید یا مقداری پنیر می پاشید. Voila، شما یک املت دارید پس
14:39
it's not rocket science. You look carefully  you don't burn the egg and you make sure you  
145
879240
3900
این علم موشک نیست. شما با دقت نگاه می‌کنید که تخم‌مرغ را نسوزانید و مطمئن می‌شوید که
14:43
don't burn the pan. But it's not rocket science.  Don't worry about figuring out how to how to use  
146
883140
8220
تابه را نسوزانید. اما این علم موشک نیست. در مورد نحوه استفاده از
14:51
the new software. It's easy. There's a prompt  on every page. It's not rocket science. Okay,  
147
891360
6480
نرم افزار جدید نگران نباشید. آسان است. در هر صفحه یک درخواست وجود دارد . این علم موشک نیست. خوب،
14:57
so before you do anything, it will ask you, do you  want to do this? Do you want to raise it? Do you  
148
897840
5280
پس قبل از انجام هر کاری، از شما می پرسد، آیا می خواهید این کار را انجام دهید؟ آیا می خواهید آن را مطرح کنید؟ می
15:03
want to continue? So it's step by step. So it's  not rocket science. Just read the instructions,  
149
903120
5640
خواهید ادامه دهید؟ بنابراین مرحله به مرحله است. پس علم موشکی نیست. فقط دستورالعمل‌ها را بخوانید،
15:08
click here, click there, and everything will work  out fine. So it's not rocket science meaning,  
150
908760
5880
اینجا را کلیک کنید، آنجا کلیک کنید، و همه چیز خوب پیش می‌رود. بنابراین این به معنای علم موشک نیست،
15:14
yeah, a monkey could do it. So you shouldn't look  on it as been so complicated or too difficult.
151
914640
9300
بله، یک میمون می تواند این کار را انجام دهد. بنابراین نباید به آن به‌عنوان پیچیده یا خیلی دشوار نگاه کنید.
15:23
Okay, we're on to number eleven. So five to go  out of fifteen. Five to go, number eleven. Under  
152
923940
6180
خوب، ما به شماره یازده رسیدیم. بنابراین پنج تا از پانزده. پنج تا مونده، شماره یازده. تحت
15:30
the weather, so my wife is a little bit under  the weather. Now, you might have heard her in  
153
930120
4500
شرایط آب و هوا، بنابراین همسرم کمی در شرایط آب و هوایی قرار دارد. اکنون، ممکن است در
15:34
the background sneezing, so apologies for that if  you picked it up on the recording. So under the  
154
934620
5340
پس‌زمینه عطسه‌های او را شنیده باشید، پس اگر آن را در ضبط برداشتید، از این بابت عذرخواهی می‌کنیم. بنابراین، در
15:39
weather, when somebody is feeling sick, or unwell,  okay, I'm a little bit under the weather today,  
155
939960
6720
شرایط آب و هوایی، وقتی کسی احساس بیماری یا ناخوشی می‌کند، خوب، من امروز کمی زیر آب و هوا هستم،
15:46
perhaps it's the time of the year and somebody  has got some allergies, perhaps they've picked  
156
946680
5700
شاید این زمان از سال است و کسی آلرژی دارد، شاید
15:52
up a flu bug, but that is not feeling 100% And  they're a little bit under the weather. I won't  
157
952380
6300
یک میکروب آنفولانزا گرفته باشد. ، اما این 100٪ احساس نمی شود و آنها کمی زیر آب و هوا هستند.
15:58
be able to come to work today. I'm a little bit  under the weather. So not anything specific. You  
158
958680
6120
امروز نمی‌توانم سر کار بیایم. من کمی زیر آب و هوا هستم. پس چیز خاصی نیست شما
16:04
can't put your finger on it. You can't even tell  the audit perhaps you don't even want to tell them  
159
964800
4500
نمی توانید انگشت خود را روی آن بگذارید. شما حتی نمی توانید به حسابرسی بگویید شاید حتی نمی خواهید به آنها بگویید
16:09
how you're feeling or what it is. But just that  you're a little bit under the weather so you won't  
160
969300
4680
چه احساسی دارید یا چیست. اما فقط این که کمی زیر آب و هوا باشید، بنابراین نمی‌توانید
16:13
be able to attend the office today. She has been  feeling under the weather all week. So I think a  
161
973980
6540
امروز در دفتر شرکت کنید. او در تمام هفته احساس زیر آب و هوا کرده است. بنابراین فکر می‌کنم
16:20
few days in bed will do her the world of good.  Yeah. So as she's under the weather or feeling  
162
980520
6300
چند روز در رختخواب به او کمک می‌کند. آره به طوری که او زیر آب و هوا است یا
16:26
a little bit under the weather. So somebody's  not so healthy. Not serious, but not so healthy.
163
986820
6300
کمی زیر آب و هوا احساس می کند. بنابراین یک نفر آنقدرها سالم نیست. جدی نیست، اما نه چندان سالم.
16:34
Number twelve. To jump the gun to jump the gun  when we jump the gun, we act or do something  
164
994320
6120
شماره دوازده. برای پریدن اسلحه برای پریدن از اسلحه وقتی از تفنگ می پریم،
16:40
a little bit prematurely before we should have  done it. Okay, so we, you know, in literally in a  
165
1000440
6180
قبل از اینکه باید آن را انجام می دادیم کمی زودتر اقدام یا انجام می دهیم. خوب، پس ما، می دانید، به معنای واقعی کلمه در یک
16:46
race when they used to have a starter's pistol to  stop the athletics race. Have you watched the old  
166
1006620
5640
مسابقه زمانی که آنها قبلاً یک تپانچه استارت داشتند تا مسابقه دو و میدانی را متوقف کنند. آیا
16:52
Olympics, that guy would stand there with the the  little gun the starter's pistol, and he would fire  
167
1012260
6300
بازی‌های المپیک قدیمی را تماشا کرده‌اید، آن مرد با تفنگ کوچک تپانچه استارتر آنجا می‌ایستاد و آن را شلیک می‌کرد
16:58
it. But if somebody got ahead of that, then they'd  have to call them back. And the person would be  
168
1018560
5520
. اما اگر کسی جلوتر از این کار، باید با او تماس بگیرد. و به آن شخص
17:04
warned or disqualified because they jumped the  gun, they went off a little bit prematurely.  
169
1024080
6000
هشدار داده می‌شود یا رد صلاحیت می‌شود، زیرا اسلحه را پریده است، کمی زودتر از موعد منفجر می‌شود.
17:10
So if you're talking in a business meeting,  and some people are getting a little bit  
170
1030620
4980
بنابراین، اگر در یک جلسه کاری صحبت می‌کنید، و برخی از افراد
17:15
hidden sales in terms of the plans, you  might just pull them up on it and say,  
171
1035600
4680
از نظر برنامه‌ها، فروش کمی پنهان دارند، ممکن است آن‌ها را بالا بکشید و بگویید،
17:20
look, I think we're jumping the gun a little bit  here by making plans before we actually decide,  
172
1040280
6480
نگاه کنید، فکر می‌کنم ما کمی تفنگ را انجام می‌دهیم. قبل از اینکه واقعاً تصمیم بگیریم، با برنامه‌ریزی در اینجا،
17:26
or actually sure what this schedule will  look like. So let's not jump the gun,  
173
1046760
5460
یا واقعاً مطمئن شویم که این زمان‌بندی چگونه خواهد بود . پس بیایید از اسلحه پرش نکنیم،
17:32
let's not start planning this before we've looked  at it properly. There's no point going into all  
174
1052220
5700
بیایید قبل از اینکه به درستی به آن نگاه کنیم، برنامه ریزی آن را شروع نکنیم . هیچ فایده ای ندارد که وارد این
17:37
this expense and all this trouble, unless we know  exactly what's ahead of us. So let's not jump the  
175
1057920
6060
همه هزینه و این همه دردسر شویم، مگر اینکه بدانیم دقیقاً چه چیزی در پیش داریم. پس بیایید
17:43
gun, let's not go off too early. So let's not  jump the gun and assume that we've got the job,  
176
1063980
6180
اسلحه را نپریم، خیلی زود بلند نشویم. پس بیایید اسلحه را نپریم و فرض کنیم که کار را به دست آورده ایم،
17:50
okay. And let's wait until we hear back from  the recruiter. So if you've gotten for a job  
177
1070160
5220
خب. و بیایید منتظر بمانیم تا پاسخی را از استخدام‌کننده دریافت کنیم. بنابراین، اگر برای یک مصاحبه شغلی شرکت کرده اید
17:55
interview, and you're all excited, or it's a  great company, really want to work for them,  
178
1075380
4560
، و همه شما هیجان زده هستید، یا این شرکت یک شرکت عالی است، واقعاً می خواهید برای آنها کار کنید،
17:59
that people look great. And the conditions are  wonderful. Well, okay, let's not jump the gun,  
179
1079940
4980
این افراد عالی به نظر می رسند. و شرایط فوق العاده است. خوب، خوب، بیایید تفنگ را نپریم،
18:04
you haven't got the job yet. Wait till you  hear from the recruiter wait to see you,  
180
1084920
4800
شما هنوز کار را بدست نیاورده‌اید. صبر کنید تا از استخدام‌کننده بشنوید که منتظر شماست،
18:09
you're going to be called for the second or the  third interview. So just take things a little  
181
1089720
5100
برای دومین یا سومین مصاحبه فراخوانده می‌شوید. پس فقط کارها را
18:14
bit easy. So not to jump the gun. So it could be  you know, some people get a little bit excited,  
182
1094820
7080
کمی آسان کنید. بنابراین برای پرش تفنگ. بنابراین می‌دانید ، برخی از مردم کمی هیجان‌زده می‌شوند،   این
18:21
they have a sense that something's going  to happen. And they jumped to conclusions  
183
1101900
4200
حس را دارند که قرار است اتفاقی بیفتد. و بلافاصله نتیجه گیری کردند
18:26
immediately. But they just have to wait and  bide their time. So let's not jump the gun.
184
1106100
5280
. اما آنها فقط باید صبر کنند و وقت خود را صبر کنند. پس اسلحه را نپریم.
18:31
Number thirteen is to bite the bullet, bite the  bullet. Well, what does that mean? Well, when  
185
1111920
5100
شماره سیزده برای گاز گرفتن گلوله، گاز گرفتن گلوله است. خب این یعنی چی؟ خوب، وقتی
18:37
you bite the bullet, you have to accept and face  a difficulty or face a decision that's going to  
186
1117020
6600
گلوله را گاز می‌گیرید، باید بپذیرید و با یک مشکل روبرو شوید یا با تصمیمی روبه‌رو شوید که
18:43
be difficult to particularly something unpleasant.  And you have to face it bravely. Okay, so bite the  
187
1123620
7140
به‌خصوص برای چیزی ناخوشایند سخت خواهد بود. و شما باید شجاعانه با آن روبرو شوید. خوب، پس گلوله را گاز بگیرید
18:50
bullet. So perhaps you've got a toothache, right?  And you've been taking some Panadol or aspirin  
188
1130760
6000
. پس شاید شما دندان درد دارید، درست است؟ و مقداری پانادول یا آسپرین مصرف کرده‌اید
18:56
with the hope that the toothache would disappear.  But finally have to bite the bullet and realise  
189
1136760
6120
با این امید که دندان درد از بین برود. اما در نهایت باید گلوله را گاز بگیرید و متوجه شوید
19:02
No, you need to go to the dentist even though you  don't like it. And there's every possibility that  
190
1142880
4980
نه، باید به دندانپزشک بروید حتی اگر آن را دوست ندارید. و هر احتمالی وجود دارد که
19:07
this tooth will have to come out. Okay, so you  have to literally bite the bullet, okay, so you  
191
1147860
6960
این دندان باید بیرون بیاید. خوب، پس باید به معنای واقعی کلمه گلوله را گاز بگیرید، خوب، پس
19:14
have to swallow the pain except that there's going  to be some pain and make a visit to that dentist.  
192
1154820
6600
باید درد را قورت دهید با این تفاوت که کمی درد وجود دارد و به آن دندانپزشک مراجعه کنید.
19:21
So a couple of examples. I know you're nervous  about the presentation, but you just have to bite  
193
1161420
6180
بنابراین چند مثال. می‌دانم که درباره ارائه عصبی هستید، اما فقط باید
19:27
the bullet and get it done. We all get nervous  before we make presentations. Some of its good,  
194
1167600
5040
گلوله را گاز بگیرید و آن را انجام دهید. همه ما قبل از اینکه ارائه کنیم، عصبی می‌شویم. برخی از خوبی های آن،
19:32
some of its bad. But guess what, it's part and  parcel of life. So you just have to face the  
195
1172640
6420
برخی از بدی های آن. اما حدس بزنید، این بخشی از زندگی است. بنابراین شما فقط باید با
19:39
music you have to do it. So you're going to have  to bite the bullet on this. You're gonna have to  
196
1179060
3840
موسیقی که باید آن را انجام دهید، روبرو شوید. بنابراین باید گلوله را گاز بگیرید. شما باید
19:42
do it at practice. You're going to have to get  up and make the presentation because guess what,  
197
1182900
4200
در تمرین این کار را انجام دهید. شما باید بلند شوید و ارائه را انجام دهید زیرا حدس بزنید،
19:47
nobody else is going to do it and when you  do the first one, the next one will be a  
198
1187100
4860
هیچ کس دیگری قرار نیست این کار را انجام دهد و وقتی اولین مورد را انجام دادید، مورد بعدی یک
19:51
piece of cake. So bite the bullet except  that you have to do it and get on with it.  
199
1191960
4320
تکه کیک خواهد بود. پس گلوله را گاز بگیرید به جز اینکه باید آن را انجام دهید و ادامه دهید.
19:57
I really don't want to have the conversation  with my boss, but you know, I'm just gonna have  
200
1197240
4740
من واقعاً نمی‌خواهم با رئیسم صحبت کنم، اما می‌دانی، من فقط باید
20:01
to bite the bullet and go in and tell him that  I'm leaving. Okay, so perhaps you're just fed  
201
1201980
5580
گلوله را گاز بگیرم و وارد شوم و به او بگویم که می‌روم. خوب، پس شاید شما فقط از
20:07
up with the way things are going, you're really  not getting a job satisfaction anymore. But the  
202
1207560
5400
روندی که کارها پیش می‌رود خسته شده‌اید، واقعاً دیگر رضایت شغلی ندارید. اما
20:12
only way to deal with this is go and tell the boss  that you're leaving. Yeah, he's not gonna like it.  
203
1212960
4560
تنها راه مقابله با این موضوع این است که بروید و به رئیس بگویید که می‌روید. بله، او آن را دوست ندارد.
20:17
So I don't want to have that conversation. But  I'm just going to have to bite the bullet and  
204
1217520
4680
بنابراین من نمی خواهم آن گفتگو را داشته باشم. اما من فقط باید گلوله را گاز بگیرم و  به
20:22
tell them and let's see what happens. Okay,  so when we have to face a difficult decision,  
205
1222200
4860
آنها بگویم و ببینیم چه می‌شود. بسیار خوب، پس وقتی باید با یک تصمیم دشوار،
20:27
or face something unpleasant, and we have to  face it bravely, then we say bite the bullet.
206
1227060
7860
یا با چیزی ناخوشایند روبرو شویم، و باید شجاعانه با آن روبرو شویم، می‌گوییم گلوله را گاز بگیر.
20:34
Number fourteen, to get the ball roll. So to go  number fourteen, to get the ball rolling. And  
207
1234920
7680
شماره چهارده، برای گرفتن توپ رول. بنابراین برای رفتن به شماره چهارده، تا توپ را در دست بگیریم. و
20:42
to get the ball rolling literally means just to  get something started to start something. So at  
208
1242600
5640
رول کردن توپ در لغت به معنای فقط شروع کردن چیزی برای شروع چیزی است. بنابراین، در
20:48
a meeting, somebody could say, Okay, who wants to  get the ball rolling? Meaning who's going to kick  
209
1248240
5400
یک جلسه، کسی می‌تواند بگوید، خوب، چه کسی می‌خواهد توپ را در دست بگیرد؟ یعنی چه کسی
20:53
off this meeting? Me? We need some questions,  or we need some points who's going to get the  
210
1253640
4740
این جلسه را شروع می‌کند؟ من؟ ما به چند سوال نیاز داریم، یا به چند امتیاز نیاز داریم که بتواند
20:58
ball rolling. So it could be a one of those, as  we talked about brainstorming sessions. Okay,  
211
1258380
7200
توپ را به دست بیاورد. بنابراین می‌تواند یکی از آن‌ها باشد، همانطور که درباره جلسات طوفان فکری صحبت کردیم. بسیار خوب،
21:05
so there's a brainstorming session. Okay, who  wants to get the ball rolling? Who's got the first  
212
1265580
5040
پس یک جلسه طوفان فکری وجود دارد. خوب، چه کسی می‌خواهد توپ را به چرخش درآورد؟ چه کسی اولین
21:10
idea? So you come up with the first idea, let's  get the ball rolling on planning the party. Let's  
213
1270620
6780
ایده را دارد؟ بنابراین، شما به اولین ایده رسیدید، بیایید برنامه‌ریزی مهمانی را در دست بگیریم. بیایید
21:17
start by setting the date and sending out the  invitation. So we're going to have a party. Okay,  
214
1277400
5340
با تنظیم تاریخ و ارسال دعوتنامه شروع کنیم. پس قراره یه مهمونی بگیریم خوب،
21:22
so let's agree on a date, which Saturday is going  to be, then somebody take responsibility to send  
215
1282740
5760
پس بیایید در تاریخ شنبه به توافق برسیم ، سپس کسی مسئولیت ارسال
21:28
out the invitations by text. So let's get the ball  rolling, the sooner we get started, the sooner we  
216
1288500
6240
دعوت نامه ها را از طریق پیامک به عهده بگیرد. پس بیایید توپ را به چرخش در آوریم، هر چه زودتر شروع کنیم، زودتر به
21:34
will get finished. Or if there's a group of you in  college working on a particular project, there's  
217
1294740
5520
پایان خواهیم رسید. یا اگر گروهی از شما در کالج روی پروژه خاصی کار می‌کنید،
21:40
a deadline for a couple of weeks. And you really  have to get your heads together. So you might say,  
218
1300260
4500
چند هفته مهلت دارید. و واقعاً باید سرتان را جمع کنید. بنابراین ممکن است بگویید،
21:44
Okay, we need to get the ball rolling on  this project, we're running out of time,  
219
1304760
4860
بسیار خوب، باید توپ را در این پروژه به دست آوریم، زمان ما در حال تمام شدن است،
21:49
and the deadline is fast approaching, so you  know exactly what has to be done the date,  
220
1309620
5220
و ضرب الاجل به سرعت نزدیک می شود، بنابراین شما دقیقاً می دانید که در تاریخ،
21:54
the time, and you just have to come up with  your idea. So let's get the ball rolling,  
221
1314840
5100
زمان و شما باید چه کاری انجام دهید. فقط باید ایده خود را مطرح کنید. بنابراین بیایید توپ را به چرخش درآوریم،
21:59
or we really need to get the ball  rolling on this particular project.
222
1319940
4080
یا واقعاً نیاز داریم که توپ را در این پروژه خاص به حرکت در آوریم.
22:04
Okay, and then number fifteen, to hit the nail on  the head, to hit the nail on the head. Okay. So,  
223
1324020
8880
بسیار خوب، و سپس شماره پانزده، برای زدن میخ به سر، برای زدن میخ به سر. باشه. بنابراین،
22:12
you know, if you're trying to do some DIY work,  and you have a hammer and a small nail, it looks  
224
1332900
6240
می‌دانید، اگر می‌خواهید کارهای خود را انجام دهید، و یک چکش و یک میخ کوچک دارید،
22:19
easy. But if you're not careful, you'll end up  hitting your thumb or your finger, believe me,  
225
1339140
5040
آسان به نظر می‌رسد. اما اگر مراقب نباشید، در نهایت به انگشت شست یا انگشتتان ضربه می‌زنید، باور کنید،
22:24
that's very, very painful. So to hit the nail on  the head, is to get something exactly right. Okay,  
226
1344180
7680
این بسیار بسیار دردناک است. بنابراین زدن میخ به سر، به معنای درست کردن چیزی است. بسیار خوب،
22:31
so perhaps there's a reason why the customer has  cancelled his contract. And everybody is throwing  
227
1351860
7320
پس شاید دلیلی وجود داشته باشد که مشتری قرارداد خود را لغو کرده است. و همه
22:39
in their ideas. Well, maybe it's this, maybe it's  that and you suggest, well, I actually think it's  
228
1359180
5400
ایده های خود را مطرح می کنند. خوب، شاید این باشد، شاید آن باشد، و شما پیشنهاد می کنید، خوب، من در واقع فکر می کنم به این
22:44
because we didn't respond to him quick enough.  And someone says, yeah, you've hit the nail on the  
229
1364580
5940
دلیل است که ما به اندازه کافی سریع به او پاسخ ندادیم. و یکی می‌گوید، بله، میخ را به
22:50
head, this guy is really very precise. He expects  something to happen immediately. And we didn't  
230
1370520
6060
سر زده‌اید، این مرد واقعاً بسیار دقیق است. او انتظار دارد که فوراً اتفاقی بیفتد. و ما
22:56
respond in time. And unfortunately, he's probably  gone to another supplier. So you hit the nail on  
231
1376580
7020
به موقع پاسخ ندادیم. و متأسفانه، او احتمالاً به سراغ تامین‌کننده دیگری رفته است. بنابراین، میخ را به
23:03
the head, you get right to the point, it's exact,  and it's correct. You hit the nail on the head,  
232
1383600
6240
سر می‌کوبید، دقیقاً به اصل مطلب می‌رسید، دقیق است، و درست است. میخ به سرت زدی،
23:09
I've been really stressed out lately. So perhaps  your wife or your partner, somebody is not really  
233
1389840
8400
اخیراً خیلی استرس داشتم. بنابراین شاید همسر یا شریک زندگی شما، کسی واقعاً
23:18
100% They've been feeling a little bit strange,  perhaps than not eating, not sleeping so well. So  
234
1398240
6960
100٪ نیست، آنها کمی احساس عجیبی داشته اند، شاید از نخوردن، خوب نخوابیدن. بنابراین   به آنها
23:25
you suggest that they take a few days off work,  they go away, they get a change of environment.  
235
1405200
6060
پیشنهاد می‌کنید که چند روز از کار خود مرخصی بگیرند،  می‌روند ، محیطشان تغییر می‌کند.
23:31
Yeah, you've hit the nail on the head, I've really  been feeling stressed. Lately, what I need is a  
236
1411260
5760
آره، تو به سرت زدی، من واقعاً استرس داشتم. اخیراً چیزی که به آن نیاز دارم یک
23:37
complete break. So you're going to have a holiday  for a week or two to hit the nail on the head.  
237
1417020
5460
استراحت کامل است. بنابراین برای یک یا دو هفته تعطیلات خواهید داشت تا به سرتان ضربه بزنید.
23:43
My friend knew exactly what was wrong with my  car, he hit the nail on the head when he said  
238
1423380
5940
دوستم دقیقاً می‌دانست که مشکل ماشین من چیست، وقتی گفت
23:49
it was a problem with the gasket or the spark  plugs or the accumulator something in the car,  
239
1429320
6060
مشکل از واشر یا شمع‌ها یا باتری چیزی در ماشین است، میخ را به سرش زد،
23:55
but he knows better than I do. So you hit the  nail on the head. And within five minutes,  
240
1435380
5220
اما او بهتر از من می‌داند. بنابراین میخ را به سر می‌کوبید. و در عرض پنج دقیقه،
24:00
the garage man has had repaired so to hit  the nail on the head to be exactly right  
241
1440600
6780
مرد گاراژی تعمیر کرده است تا میخ را به سر بزند تا دقیقاً درست باشد
24:07
and correct with your diagnosis as to exactly  what is wrong to hit the nail on the head.
242
1447380
5640
و با تشخیص شما درست کند که دقیقاً ضربه زدن به میخ به سر چه اشکالی دارد. بسیار
24:13
Okay, so that we have 15 particular expressions  and phrases that you can use in business English,  
243
1453020
7500
خوب، بنابراین ما 15 عبارت و عبارت خاص داریم که می‌توانید در انگلیسی تجاری استفاده کنید،   می‌توانید
24:20
you can use in conversational English,  you can use them to make yourself sound  
244
1460520
4380
در مکالمه انگلیسی از آنها استفاده کنید،  می‌توانید از آنها برای اینکه خود را
24:24
more like a native speaker, go through them  one by one. Make sure first of all that you  
245
1464900
5280
شبیه یک زبان مادری کنید، استفاده کنید، آنها را یکی یکی مرور کنید. قبل از هر چیز مطمئن شوید که
24:30
understand them. Look at the examples  that I've given. Listen to them again,  
246
1470180
3720
آنها را درک کرده اید. به مثال‌هایی که آورده‌ام نگاه کنید. دوباره به آنها گوش دهید،
24:33
see how I use them. If you feel you need more,  as I always say come back to me and I'll give  
247
1473900
5580
ببینید چگونه از آنها استفاده می کنم. اگر احساس می‌کنید به چیزهای بیشتری نیاز دارید، همانطور که همیشه می‌گویم به من بازگردید و
24:39
you some more if they're absolutely needed. You  don't have to remember and you won't remember  
248
1479480
4680
در صورت نیاز، مقداری بیشتر به شما می‌دهم. لازم نیست به خاطر بسپارید و
24:44
them all but try and practice some of them. And  as always, as I said come back to me if you need  
249
1484160
6180
همه آنها را به خاطر نخواهید آورد اما سعی کنید برخی از آنها را تمرین کنید. و مثل همیشه، همانطور که گفتم، اگر به پیشنهاداتی نیاز دارید
24:50
some suggestions or if you have some suggestion  that you want to make that you would like me to  
250
1490340
4860
یا اگر پیشنهادی دارید که می‌خواهید
24:55
include in a future video then please let me know  and I'm very happy to hear them. It means I don't  
251
1495200
5700
ارائه کنید، به من مراجعه کنید، لطفاً به من اطلاع دهید و من بسیار خوشحالم که به اونا گوش کن. این بدان معناست که من
25:00
have to think all of the ideas okay so this  is Harry thanking you for watching thank you  
252
1500900
5100
مجبور نیستم همه ایده‌ها را درست فکر کنم، بنابراین این این است که هری از شما برای تماشا تشکر می‌کند. متشکرم
25:06
for listening as always remember to  come back to me for the next lesson
253
1506000
3540
که گوش دادید مثل همیشه به یاد داشته باشید که برای درس بعدی پیش من بازگردید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7