MUST KNOW Collocations about TRAVEL | B2/C1 English collocations

Hi there, this is Harry and welcome back to advanced English classes with Harry.

سلام، این هری است و به کلاس های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید.

So what are we going to look at today?

پس امروز به چه چیزی نگاه خواهیم کرد؟

Well, today we're going to look at advanced collocations related to travel.

خوب، امروز ما قصد داریم به collocations پیشرفته مربوط به سفر نگاه کنیم.

And before we start that I should mention to you that if you do like this particular

و قبل از شروع باید به شما اشاره کنم که اگر این ویدیوی خاص را دوست دارید

video, why don't you subscribe to the channel.

، چرا در کانال عضو نمی شوید.

So I really appreciate it and give you a big thank you from the bottom of my heart, if

بنابراین من واقعاً از آن قدردانی می کنم و اگر

you can do that.

می توانید این کار را انجام دهید، از صمیم قلب از شما تشکر می کنم.

Okay, so as I said, we're going to talk to you about advanced collocations all related

بسیار خوب، پس همانطور که گفتم، ما قصد داریم با شما در مورد collocations پیشرفته که همه مربوط

to travel.

به سفر هستند صحبت کنیم.

I've got 10 of them, okay, I'll take you through them.

من 10 تا از آنها دارم، خوب، من شما را از طریق آنها می گذرانم .

Some of them are positive, some of them are negative connotations.

برخی از آنها مثبت هستند، برخی از آنها معانی منفی هستند.

I'll tell you which is which, and then hopefully you'll be able to understand them and then

من به شما می گویم کدام کدام است، و سپس امیدوارم بتوانید آنها را درک کنید و سپس

you'll be able to practise that.

بتوانید آن را تمرین کنید.

Okay, so let's start.

خوب، پس بیایید شروع کنیم.

Number one, desolate area.

شماره یک، منطقه متروکه.

Desolate area.

منطقه متروکه

Number two, tedious journey.

شماره دو، سفر خسته کننده.

Tedious journey.

سفر خسته کننده

Three.

سه.

Panoramic view, panoramic view.

نمای پانوراما، نمای پانوراما.

Number four.

شماره چهار.

Luxurious accommodation, luxurious accommodation.

اقامتگاه مجلل، اقامتگاه مجلل.

Number five.

شماره پنج.

Poor service, poor service.

خدمات ضعیف، خدمات ضعیف.

Six.

شش

Far-flung location.

موقعیت دوردست.

A far-flung location.

یک مکان دور.

Seventh quaint village.

هفتمین روستای عجیب و غریب

Eight.

هشت

Raw deal.

معامله خام

A raw deal.

یک معامله خام

Number nine.

شماره نه.

Impeccable service.

خدمات بی عیب و نقص

Impeccable service.

خدمات بی عیب و نقص

And finally ten.

و در نهایت ده.

Unwary traveller.

مسافر بی احتیاط

An unwary traveller.

یک مسافر بی احتیاط

Okay, so let's go through them one by one.

خوب، پس بیایید آنها را یکی یکی مرور کنیم.

So the first is a desolate area.

پس اولی یک منطقه متروک است.

And as the word desolate would suggest, this has a negative connotation.

و همانطور که کلمه متروک نشان می دهد، این مفهوم منفی دارد.

A desolate area is an area that you really wouldn't like to go to.

منطقه متروک منطقه ای است که واقعا دوست ندارید به آن بروید.

It's usually barren, or empty, or of no great interest.

معمولاً بی ثمر، یا خالی است، یا هیچ علاقه خاصی ندارد.

Could be part of a desert, or a wasteland, or ghost town, or some place that is really

می تواند بخشی از یک بیابان، یا یک زمین بایر، یا شهر ارواح، یا مکانی باشد که واقعاً از

got low economic value, and may not be the most attractive place for a traveller to go

ارزش اقتصادی پایینی برخوردار است و ممکن است جذاب ترین مکان برای یک مسافر نباشد

to.

.

Okay, so if you're travelling or you're going on a holiday, the last place you'd want to

بسیار خوب، پس اگر در حال سفر هستید یا به تعطیلات می روید ، آخرین جایی که می خواهید

be is in a desolate area.

باشید یک منطقه متروک است. البته

You might find yourself there accidentally, of course.

ممکن است به طور تصادفی خود را در آنجا پیدا کنید .

It often happens when we get lost when we're walking around the city, but just be very,

اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که هنگام قدم زدن در شهر گم می‌شویم، اما فقط بسیار بسیار

very careful.

مراقب باشید.

So a desolate area is an area that has not a lot going for it.

بنابراین یک منطقه متروک، منطقه ای است که راه زیادی برای آن وجود ندارد.

It could be empty, or wasteland, abandoned buildings, get old style approach.

این می تواند خالی باشد، یا زمین بایر، ساختمان های متروکه، رویکردی به سبک قدیمی داشته باشد.

So be really, really careful.

پس واقعا مواظب باش

And as I said, a negative connotation.

و همانطور که گفتم یک مفهوم منفی.

Number two, a tedious journey.

شماره دو، یک سفر خسته کننده.

Well, tedious means something difficult, tiring, something that wears you out.

خوب، خسته کننده یعنی چیزی سخت، خسته کننده، چیزی که شما را خسته می کند.

And again, this has a negative meaning, okay.

و دوباره، این یک معنای منفی دارد، خوب.

So a very tedious journey could be one with lots of stops.

بنابراین یک سفر بسیار خسته کننده می تواند سفری با توقف های زیاد باشد.

So you're trying to get from your city, perhaps that may be in London or Paris, and you want

بنابراین شما سعی می‌کنید از شهر خود خارج شوید، شاید در لندن یا پاریس باشد، و می‌خواهید

to go to Vietnam or some town outside that the main cities has takes you three or four

به ویتنام یا شهری خارج از شهرهای اصلی بروید که سه یا چهار

stops.

ایستگاه دارد.

And when you get to one airport, you've got to wait for two hours and then you get to

و هنگامی که به یک فرودگاه می رسید، باید دو ساعت صبر کنید و سپس به

the next airport, you got another wait for a couple of hours.

فرودگاه بعدی می رسید، چند ساعت دیگر منتظر خواهید بود.

And then finally you get there with almost 24 hour nonstop travelling and waiting.

و در نهایت با سفر و انتظار 24 ساعته بدون وقفه به آنجا می رسید.

So you could describe that type of journey or that type of travelling as tedious.

بنابراین می توانید آن نوع سفر یا آن نوع سفر را خسته کننده توصیف کنید.

Tedious journeys.

سفرهای خسته کننده

Tedious travelling where plenty of stops, plenty of problems, not a lot of sleep, still

سفر خسته کننده ای که در آن توقف های فراوان، مشکلات فراوان، خواب زیاد، هنوز

in the same clothes as you started off 24 hours ago.

در همان لباس هایی که 24 ساعت پیش شروع کرده اید، هستید.

And you're really really waiting and looking forward to find that hotel, or that beach

و شما واقعاً منتظر هستید و مشتاقانه منتظر هستید که آن هتل، یا آن ساحل

or wherever it is you're you're heading to.

یا هر کجا که هستید را پیدا کنید.

And hopefully, at the end of that tedious journey, at the end of the end of that particular

و امیدوارم در پایان آن سفر خسته کننده ، در پایان آن

travel, you are feeling a little bit more refreshed.

سفر خاص، کمی سرحال تر شوید .

Okay, that tedious journey.

خوب، آن سفر خسته کننده.

Next, a panoramic view.

بعد، نمای پانوراما.

Well, we all love to have beautiful views when we go on our holidays.

خوب، همه ما دوست داریم وقتی به تعطیلات می رویم، مناظر زیبایی داشته باشیم .

And a panoramic view is something where you stand on top of a hill or a clear for a mountain

و منظره پانوراما چیزی است که در آن بالای یک تپه یا یک کوه صاف بایستید

and you look around you at this beautiful beautiful scenery and panoramic means it spreads

و به اطراف خود به این مناظر زیبا نگاه کنید و پانوراما به این معنی است که

almost 360 degrees left to right, and you can span right across it.

تقریباً 360 درجه از چپ به راست پخش می شود و می توانید از سمت راست در سراسر آن بچرخید.

So if you're standing on some little watch tower, looking out over the Grand Canyon or

بنابراین اگر روی یک برج دیده‌بانی کوچک ایستاده‌اید، به گرند کنیون نگاه می‌کنید یا

you're standing on top of some elevated site where you're looking over the mountains or

بالای یک مکان مرتفع ایستاده‌اید که در آن به کوه‌ها یا

the river, the valley.

رودخانه، دره نگاه می‌کنید.

That gives you a panoramic view of the city or a panoramic view of the countryside.

که به شما یک منظره پانوراما از شهر یا یک منظره پانوراما از حومه شهر می دهد.

So, as it suggests very beautiful, and therefore very, very positive.

بنابراین، همانطور که نشان می دهد بسیار زیبا، و بنابراین بسیار، بسیار مثبت است.

My hotel was situated in a lonely spot with a panoramic view of the countryside surrounding

هتل من در یک نقطه خلوت با منظره ای پانوراما از حومه اطراف

it.

آن واقع شده بود.

Okay.

باشه.

So you can get up onto the roof of the hotel perhaps.

پس شاید بتوانید روی پشت بام هتل بلند شوید .

Or you might even be at the the top floor of the hotel and you've got a wonderful unspoiled

یا حتی ممکن است در طبقه بالای هتل باشید و

unblocked view from your balcony panoramic view.

از منظره پانوراما بالکن خود، منظره ای بکر و بدون انسداد فوق العاده داشته باشید .

Next, luxurious accommodation.

بعد، اقامتگاه مجلل.

Well, this is what you get in five star or even some four star hotels, luxurious accommodation.

خوب، این چیزی است که شما در هتل های پنج ستاره یا حتی برخی از هتل های چهار ستاره، اقامتگاه های مجلل دریافت می کنید.

It's not just an ordinary room, perhaps it's a suite of rooms, where there's two connected

این فقط یک اتاق معمولی نیست، شاید مجموعه‌ای از اتاق‌ها باشد، که در آن دو

or could be family rooms, you have a mini bar, you have a beautiful bathroom, larger

اتاق به هم متصل یا ممکن است خانوادگی باشند، یک مینی بار، یک حمام زیبا، بزرگ‌تر

than most.

از اکثر اتاق‌ها.

You've got a bath, and a shower, all the modern conveniences.

شما یک حمام، و یک دوش، همه امکانات مدرن دارید .

You've got a beautiful long balcony, looking over the pool or looking out to the sea.

شما یک بالکن طولانی زیبا دارید که به استخر نگاه می کند یا به دریا نگاه می کند.

So this is what you would call luxurious accommodation.

بنابراین این همان چیزی است که شما آن را اقامتگاه مجلل می نامید.

And indeed, not only in your particular room but right throughout the hotel.

و در واقع، نه تنها در اتاق خاص شما، بلکه درست در سراسر هتل.

The accommodation is something special.

محل اقامت چیز خاصی است.

There might be a spa for the guests.

ممکن است برای مهمانان اسپا وجود داشته باشد.

There might be the gym, the indoor swimming pool, the outdoor swimming pool, the verandas,

ممکن است سالن بدنسازی، استخر سرپوشیده، استخر روباز، ایوان ها،

the balconies that patio areas, lovely gardens.

بالکن هایی که قسمت های پاسیو، باغ های دوست داشتنی وجود داشته باشد.

This is what you would consider to have luxurious accommodation.

این همان چیزی است که برای داشتن اقامتگاه مجلل در نظر می گیرید .

Now, you usually have to pay for that.

در حال حاضر، شما معمولا باید برای آن هزینه کنید.

It usually costs a lot of money.

معمولا هزینه زیادی دارد.

And you might say to your friends, Well, look, it was worth it.

و ممکن است به دوستان خود بگویید، خوب، ببینید، ارزشش را داشت.

It was a honeymoon, we paid top dollar for this.

ماه عسل بود، ما برای این کار دلار بالایی پرداختیم .

It's a really fine five star hotel.

واقعاً هتل پنج ستاره خوبی است.

And I would really suggest and recommend it to any of you to go in there.

و من واقعاً آن را به هر یک از شما توصیه می کنم که به آنجا بروید.

But yeah, it's luxurious, but really, really worth it.

اما آره، لوکس است، اما واقعا، واقعا ارزشش را دارد.

Once in a lifetime possibility.

امکان یک بار در طول عمر

Okay, luxurious accommodation.

خوب، اقامتگاه مجلل.

And be careful with that word "luxurious" to get that sound luxurious, luxurious.

و مراقب کلمه "لوکس" باشید تا آن صدای مجلل و مجلل به دست آورید.

Now, the opposite end of the scale then is poor service.

اکنون، نقطه مقابل ترازو خدمات ضعیف است.

And we've all been there.

و همه ما آنجا بوده ایم.

We've all been in the hotel where the service perhaps was not up to scratch.

همه ما در هتلی بوده‌ایم که شاید خدمات آن در حد عالی نبود.

It wasn't what you expected.

اون چیزی که انتظار داشتی نبود

So this again, has negative connotations, poor service.

بنابراین این بار دیگر مفاهیم منفی دارد، خدمات ضعیف.

You ring for room service.

شما برای سرویس اتاق زنگ می زنید.

You can't get through to anybody.

نمیتونی به کسی برسی

You put your shoes back on, you drag yourself down to the reception area.

کفش هایت را دوباره می پوشی، خودت را به سمت پذیرایی پایین می کشی.

And you ask is it possible to have room service?

و میپرسید آیا امکان سرویس اتاق وجود دارد؟

Of course, sir.

البته آقا

Yeah, we'll send it right up.

بله، ما آن را درست ارسال می کنیم.

20 minutes later, no sign of room service.

20 دقیقه بعد خبری از سرویس اتاق نبود.

30 minutes later, no sign of room service.

30 دقیقه بعد، خبری از سرویس اتاق نیست.

Eventually, somebody comes with a half chewed menu for you to look at and you don't see

در نهایت، یک نفر با یک منوی نیمه جویده می آید تا شما به آن نگاه کنید و

anything quite so appetising on it, but you eventually order a bowl of soup, and a coffee

هیچ چیز کاملاً اشتها آور روی آن نمی بینید، اما در نهایت یک کاسه سوپ، و یک قهوه

or a coke or something.

یا یک کوکاکولا یا چیزی دیگر سفارش می دهید.

And yes, you have to wait another 40 minutes for it to be delivered.

و بله، باید 40 دقیقه دیگر صبر کنید تا تحویل داده شود.

Okay, so real poor service.

بسیار خوب، خدمات واقعا ضعیف است.

Or the room isn't cleaned as often as you would hope.

یا اتاق به دفعات آنطور که انتظار دارید تمیز نمی شود .

You're there for three or four days and on business.

شما برای سه چهار روز آنجا هستید و برای کار.

The city is really busy, you can't check out and go to another hotel.

شهر واقعا شلوغ است، نمی توانید چک کنید و به هتل دیگری بروید.

So you're really stuck with the one you have.

بنابراین شما واقعاً به یکی که دارید گیر کرده اید.

But the service isn't really what you had expected.

اما خدمات واقعاً آن چیزی نیست که انتظار داشتید.

So yeah, you can complain, but what can you do?

پس بله، شما می توانید شکایت کنید، اما چه کاری می توانید انجام دهید؟

Yeah, you have to put up with occasionally the poor service.

بله، گاهی اوقات باید خدمات ضعیف را تحمل کنید.

It makes you appreciate the good service when you get it.

این باعث می شود که وقتی خدمات خوب را دریافت می کنید قدردانی کنید.

Okay, so poor service.

خوب، خیلی ضعیف است.

Next far-flung location.

مکان دور بعدی بعدی

Sounds nice, doesn't it?

خوب به نظر می رسد، اینطور نیست؟

A far-flung location.

یک مکان دور.

To fling something F-L-I-N-G is to throw it as far as you can.

پرت کردن چیزی F-L-I-N-G این است که آن را تا جایی که می توانید پرتاب کنید.

To fling it.

پرت کردنش

Okay.

باشه.

So the... the... that third participle, far flung means some location really, really far

بنابراین... آن سومین فاعل، بسیار دور به معنای مکانی است که واقعاً بسیار

away.

دور است.

Okay.

باشه.

So this could have both positive and negative connotations.

بنابراین این می تواند مفاهیم مثبت و منفی داشته باشد .

If you really want that holiday away from everybody else, then, of course, this is going

اگر واقعاً می خواهید آن تعطیلات را از دیگران دور کنید، مطمئناً این

to be a positive.

یک اتفاق مثبت خواهد بود.

One of these eco-style holidays in a far flung location in Patagonia or some island off the

یکی از این تعطیلات به سبک اکو در مکانی دور افتاده در پاتاگونیا یا جزیره‌ای در

the most southerly tip of Argentina.

جنوبی‌ترین نقطه آرژانتین.

Yeah, this could be a far-flung location or far-flung destination.

بله، این می تواند یک مکان دوردست یا مقصد دوردست باشد.

But you might not have expected it to be that and when you get there and you get eventually

اما ممکن است انتظار نداشته باشید که اینطور باشد و وقتی به آنجا رسیدید و در نهایت

get from your airport, on the bus to the hotel, you're wondering how long it's going to take.

از فرودگاه خود، در اتوبوس به هتل رسیدید، فکر می کنید چقدر طول می کشد.

You've been sitting on the bus now for over two hours.

الان بیش از دو ساعت است که در اتوبوس نشسته اید .

And when you eventually get to the hotel, there's absolutely nothing around it.

و هنگامی که در نهایت به هتل می رسید، مطلقاً چیزی در اطراف آن وجود ندارد.

It's surrounded by forest.

اطراف آن را جنگل احاطه کرده است.

Or perhaps as we said in the first one, it's surrounded by some desolate areas.

یا شاید همانطور که در مورد اول گفتیم، اطراف آن را مناطقی متروک احاطه کرده است.

And what you was... you were expecting to be a really good location turns out not be

و آنچه بودید... انتظار داشتید یک مکان واقعاً خوب باشید، معلوم شد

something that you would try again.

چیزی نیست که دوباره امتحان کنید.

So this could be the negative side of a far flung destination or location.

بنابراین این می تواند جنبه منفی یک مقصد یا مکان دوردست باشد.

For me, a far-flung location would be really top class.

برای من، یک مکان دوردست واقعاً درجه یک خواهد بود.

I really love it and to... to explore it and enjoy, hopefully, that peace and tranquillity

من واقعاً آن را دوست دارم و ... برای کشف آن و لذت بردن، امیدوارم از آرامش و آرامشی

that goes with that.

که همراه با آن است.

So far-flung locations.

مکان های بسیار دور.

A quaint village Well, we've all driven through or stopped off at a quaint village when we...

یک دهکده عجیب خوب، همه ما در یک روستای عجیب رانندگی کرده‌ایم یا در آن توقف کرده‌ایم، زمانی که...

we've been driving on holidays from time to time.

در تعطیلات هر از گاهی رانندگی می‌کردیم.

And a quaint village is that little old-fashioned, that antiquated style that doesn't seem to

و یک روستای عجیب و غریب همان سبک قدیمی و قدیمی است که به نظر می رسد

have changed.

تغییر نکرده است.

The type of picture that you see of these little villages on the front of a box of biscuits

نوع تصویری که از این دهکده های کوچک در جلوی جعبه بیسکویت می بینید،

for example.

به عنوان مثال.

The old style Victorian biscuits, the real tea biscuits for the the people of England

بیسکویت های قدیمی ویکتوریایی، بیسکویت های چای واقعی برای مردم انگلستان

that they like to have.

که دوست دارند بخورند.

And on the front, you get this lovely painted view of a little village with little cottages

و در جلو، این منظره زیبای نقاشی شده از یک روستای کوچک با کلبه های کوچک

with roses growing on the outside.

با گل های رز در بیرون را مشاهده می کنید.

So this will be regarded as a quaint village so quite antiquated.

بنابراین این روستا به عنوان یک روستای عجیب و کاملا قدیمی در نظر گرفته می شود .

A little bit old-fashioned.

کمی قدیمی.

Sometimes we say a little bit, twee.

گاهی اوقات کمی می گوییم، تویی.

Yeah, puts something nice, everything is clean, the streets are clean, the cottages are painted.

بله، چیز خوبی قرار می دهد، همه چیز تمیز است، خیابان ها تمیز هستند، کلبه ها رنگ شده اند.

Well, the gardens are looked after.

خوب، باغ ها مراقبت می شوند.

So everything is really, really fine.

بنابراین همه چیز واقعاً خوب است.

So a quaint village, a quaint village, in the Cotswolds of the UK, something nice to

بنابراین یک دهکده عجیب، یک روستای عجیب، در Cotswolds بریتانیا، چیزی که

visit for Easter weekend.

برای آخر هفته عید پاک باید از آن بازدید کرد.

Next raw deal, a raw deal real raw means like raw meat.

معامله خام بعدی، معامله خام واقعی خام یعنی مانند گوشت خام.

It's uncooked.

نپخته است.

Yeah.

آره

Or it's not what you had expected.

یا آن چیزی نیست که انتظارش را داشتید.

Okay, so when you get a raw deal, it's very definitely negative.

بسیار خوب، پس وقتی یک معامله خام دریافت می کنید، قطعاً منفی است.

Okay, so you might have booked the hotel a few months ago, and didn't pay much attention

خوب، پس ممکن است چند ماه پیش هتل را رزرو کرده باشید ، و به

than when you get onto the plane, and you're talking to somebody sitting beside you, and

اندازه زمانی که سوار هواپیما می شوید، و با کسی که کنارتان نشسته صحبت می کنید، توجه زیادی نکرده اید، و

that they're asking you where you're staying?

آنها از شما می پرسند کجا هستید؟ می مانی؟

And do you tell them they go?

و آیا به آنها می گویید که می روند؟

I haven't heard of that hotel before.

من قبلاً در مورد آن هتل چیزی نشنیده بودم. آیا

Are you sure it's in this resort?

مطمئن هستید که در این استراحتگاه است؟

Yeah, I booked it a couple of months ago.

بله، من آن را چند ماه پیش رزرو کردم.

So you get off the plane, you get onto the bus.

پس از هواپیما پیاده می شوید، سوار اتوبوس می شوید .

And you're the last stop when they take you from the... the airport to the different hotels.

و زمانی که شما را از فرودگاه به هتل های مختلف می برند، آخرین ایستگاهی هستید.

And yeah, you've got a bit of a raw deal here.

و بله، شما در اینجا یک معامله خام دارید.

Because when you look at the hotel, it looks have finished, it is really the last stop

چون وقتی به هتل نگاه می کنید، به نظر می رسد تمام شده است، واقعاً آخرین ایستگاه است

because it's a... it's a long distance away from the city.

زیرا فاصله زیادی با شهر دارد.

So if you're going to go down to where the nightlife is, you're probably going to have

بنابراین اگر قصد دارید به جایی که تفریحات شبانه است بروید، احتمالاً باید

to get a taxi.

تاکسی بگیرید.

There's certain...

مطمئناً

certainly not going to be walking back there in the middle of the night.

در نیمه های شب به آنجا باز نخواهم گشت.

So you're going to have to pay money to get there, you're going to have to pay money to

بنابراین برای رسیدن به آنجا باید پول بپردازید، برای برگشتن باید پول بپردازید

get back.

.

So you've got a little bit of a raw deal.

بنابراین شما کمی یک معامله خام دارید.

Okay?

باشه؟

So raw deal means something that isn't going to... doesn't work out as well as you thought.

بنابراین معامله خام به معنای چیزی است که قرار نیست ... آنطور که فکر می کردید به نتیجه نمی رسد.

You're getting the worst part of the bargain, okay.

شما بدترین قسمت معامله را دریافت می کنید، خوب.

So, a raw deal in travelled terms means not the best deal, okay, a raw deal.

بنابراین، یک معامله خام در شرایط سفر به معنای بهترین معامله نیست، بسیار خوب، یک معامله خام.

Next impeccable service.

خدمات بی عیب و نقص بعدی

So we had before poor service.

بنابراین ما قبل از خدمات ضعیف بود.

So, again, going to the other end of the scale for impeccable and impeccable is usually something

بنابراین، دوباره، رفتن به انتهای دیگر مقیاس برای بی عیب و نقص و بی عیب و نقص معمولا چیزی است

that just cannot be criticised, cannot be bettered.

که فقط نمی توان آن را نقد کرد، نمی توان آن را بهتر کرد.

You just get the best, you know.

شما فقط بهترین ها را می گیرید، می دانید.

So it might not be a four star or five star hotel, it doesn't have to be but if the service

بنابراین ممکن است یک هتل چهار ستاره یا پنج ستاره نباشد، لازم نیست که باشد، اما اگر خدماتش

is impeccable than its service that you're... you could look at just as good as or even

نسبت به خدمات شما بی عیب و نقص است... می توانید به همان اندازه که ممکن است خوب یا حتی

better than you might get in a much more expensive hotel.

بهتر از آن به نظر برسید. وارد یک هتل بسیار گرانتر شوید

So impeccable service.

خیلی خدمات بی عیب و نقص

You arrive at the hotel, you're greeted by the reception.

به هتل می رسید، پذیرایی از شما استقبال می کند .

They know your name.

اسمت رو میدونن

Yes, we've been expecting you, sir.

بله، ما منتظر شما بودیم، قربان.

Leave your luggage there.

چمدان خود را آنجا بگذارید.

We'll bring it up to your room.

ما آن را به اتاق شما می آوریم.

Good sign.

نشانه خوب.

So everything is working just the way you want it.

بنابراین همه چیز همانطور که شما می خواهید کار می کند .

So you put it to the test.

بنابراین شما آن را در معرض آزمایش قرار می دهید.

You press the button room servers.

شما دکمه سرورهای اتاق را فشار می دهید.

Yeah, this is room 241.

بله، این اتاق 241 است.

I'd like to order a gin and tonic and toasted ham and cheese sandwich.

من می خواهم یک ساندویچ جین و تونیک و ژامبون و پنیر سوخاری سفارش بدهم.

Yes, sir.

بله قربان.

We'll have it there in 10 minutes.

10 دقیقه دیگر آن را خواهیم داشت.

10 minutes later, knock on the door, toasted ham and cheese sandwich.

10 دقیقه بعد، در را بکوبید، ساندویچ ژامبون و پنیر سوخاری.

Gin and Tonic and a small bowl of fruit just for something you didn't order but it's given

جین و تونیک و یک کاسه کوچک میوه فقط برای چیزی که شما سفارش نداده اید، اما در

to you there as some extra, little treat.

آنجا به عنوان یک غذای اضافی و کوچک به شما داده می شود.

So impeccable service.

خیلی خدمات بی عیب و نقص

Room cleaned the next morning, breakfast ready when you want it, fast checkout service if

اتاق صبح روز بعد تمیز شد، صبحانه در زمانی که شما می خواهید آماده است، خدمات تسویه حساب سریع در صورت

you want it, the guests connection to the back to the hotel.

تمایل، اتصال مهمانان به پشت هتل.

Impeccable service.

خدمات بی عیب و نقص

And then finally, number 10, the unwary traveller.

و سپس در نهایت، شماره 10، مسافر بی احتیاط.

Well, when when we talk about unwary travellers, we often talk about innocent travellers, people

خوب، وقتی از مسافران بی‌احتیاط صحبت می‌کنیم، اغلب از مسافران بی‌گناه صحبت می‌کنیم، افرادی

who haven't perhaps done a lot of travelling themselves in the past and therefore, from

که شاید خودشان در گذشته سفرهای زیادی انجام نداده‌اند و بنابراین هر

time to time, they can be taken advantage of.

از گاهی می‌توان از آنها سوء استفاده کرد .

So for example, the unwary traveller who goes to the local market and he gets his pocket

به عنوان مثال، مسافر بی‌احتیاطی که به بازار محلی می‌رود و جیبش را می‌گیرند،

picked because he wasn't aware that he should be careful when he's walking through those

زیرا نمی‌دانست که وقتی در آن بازارها قدم می‌زند باید مراقب باشد

markets.

.

Or when he goes to buy what he thought was that original leather bag or leather strap

یا وقتی می‌رود چیزی را بخرد که فکر می‌کرد آن کیف یا بند چرمی اصلی

turns out to be nothing more than useless rubber, and he's really wasted his money.

چیزی جز لاستیک بی‌فایده نیست و واقعاً پولش را هدر داده است.

Okay, so you you have to be really, really careful and the unwary traveller needs to

بسیار خوب، پس شما باید واقعاً مراقب باشید و مسافر بی احتیاط باید

be on his guard because things can happen and people can try to take advantage of him.

مراقب خود باشد زیرا ممکن است اتفاقاتی بیفتد و مردم سعی کنند از او سوء استفاده کنند.

Okay, so, the unwary traveller walking along the beach needs to make sure he's got flip

بسیار خوب، پس، مسافر بی‌احتیاطی که در امتداد ساحل قدم می‌زند باید مطمئن شود که

flops on in case somebody's left some broken glass or something on the beach, he might

دمپایی در دست دارد، در صورتی که کسی شیشه شکسته یا چیزی در ساحل باقی بگذارد، ممکن است

cut his foot.

پایش را ببرد.

So if you're experienced, and you've been there before, you know the sort of pitfalls

بنابراین اگر باتجربه هستید و قبلاً آنجا بوده اید، می دانید که چه مشکلاتی

that can happen to you.

ممکن است برای شما اتفاق بیفتد.

And yet we've all been there for the first time ever, and you can be the unwary traveller

و با این حال همه ما برای اولین بار در آنجا بوده ایم ، و شما می توانید مسافر بی احتیاطی باشید که

not quite sure what you should do.

کاملا مطمئن نیستید چه کاری باید انجام دهید. سال‌ها پیش،

I was unwary traveller once my first journey to Hong Kong many, many, many, many, many

اولین سفرم به هنگ‌کنگ، مسافر بی‌احتیاطی بودم

years ago.

.

Yeah, I got a connection flight from London.

بله، من یک پرواز ارتباطی از لندن گرفتم.

I was there and plenty of time.

من آنجا بودم و زمان زیادی داشتم.

Unfortunately, my luggage didn't make the plane journey.

متأسفانه چمدان من به سفر هواپیما نرسید.

And when I arrived in Hong Kong, no luggage.

و وقتی به هنگ کنگ رسیدم، چمدانی نداشتم.

I was there for a week, my luggage arrived three days later.

من یک هفته آنجا بودم، چمدانم سه روز بعد رسید.

I spent a fortune getting clothes for my business meetings from the Sunday to the Wednesday.

من برای خرید لباس برای جلسات کاری خود از یکشنبه تا چهارشنبه هزینه زیادی کردم.

My luggage arrived.

چمدانم رسید.

But yeah, and those days I was the unwary traveller.

اما بله، و آن روزها من مسافر بی احتیاطی بودم .

I had no coat with me.

من هیچ کتی همراهم نداشتم.

I forgot that when I arrived, it was the rainy season.

یادم رفت وقتی رسیدم فصل باران بود .

So when I got to my first meeting, I looked like a wet dog.

بنابراین وقتی به اولین جلسه‌ام رسیدم، شبیه یک سگ خیس به نظر می‌رسیدم.

And it was... it was wasn't a pleasant experience.

و این بود... تجربه خوشایندی نبود.

Yeah.

آره

Okay, so I can look back on it now.

خوب، پس می توانم اکنون به آن نگاه کنم.

And I can laugh, but that's a good example of an unwary traveller.

و من می توانم بخندم، اما این نمونه خوبی از یک مسافر بی احتیاط است.

Okay, so let's go through those again.

خوب، پس بیایید دوباره آنها را مرور کنیم.

Ten advanced collocations related to travel.

ده مجموعه پیشرفته مرتبط با سفر.

One, desolate area, definitely negative.

یکی، منطقه متروک، قطعا منفی.

Two, tedious journey.

دو، سفر خسته کننده.

Again, negative.

باز هم منفی.

Panoramic view, positive.

نمای پانوراما، مثبت.

Luxurious accommodation, definitely positive.

اقامتگاه مجلل، قطعا مثبت.

Poor service, of course, negative.

خدمات ضعیف البته منفی.

Far-flung locations, neutral.

مکان های دور، خنثی.

Can be negative, it could be positive.

می تواند منفی باشد، می تواند مثبت باشد.

A quaint village, very definitely a positive something you want to get a photograph of.

یک روستای عجیب و غریب، قطعاً چیزی مثبت است که می‌خواهید از آن عکس بگیرید.

A raw deal, negative.

یک معامله خام، منفی.

Impeccable service, top of the list, very positive.

خدمات بی عیب و نقص، بالای لیست، بسیار مثبت.

And finally, the unwary traveller.

و در نهایت، مسافر بی احتیاط.

Well, if you get caught out, then it's definitely a negative.

خوب، اگر گرفتار شدید، پس قطعاً منفی است.

But if you're a little bit innocent, and people take you under their wing and show you around,

اما اگر کمی بی گناه هستید و مردم شما را زیر بال خود می گیرند و به شما نشان می دهند،

well, that in itself could be a positive.

خوب، این خود می تواند مثبت باشد.

Okay, hopefully, you've enjoyed those, you understand what they mean.

بسیار خوب، امیدوارم از آنها لذت برده باشید، معنی آنها را می فهمید.

Try to put a few of them into practice.

سعی کنید چند مورد از آنها را عملی کنید.

And as always, if you want to come back to me for some more suggestions, or help or some

و مثل همیشه، اگر می‌خواهید برای پیشنهادهای بیشتر، یا کمک یا

more ideas, well, I'm very happy to listen to them.

ایده‌های بیشتر به من مراجعه کنید، بسیار خوشحالم که به آنها گوش می‌دهم.

And you can contact me on www.englishlessonviaskype.com.

و می توانید با من در www.englishlessonviaskype.com تماس بگیرید.

And of course, if you want lessons for yourself, one-to-one lessons, you want to prepare for

و البته، اگر برای خود درس می خواهید، درس های تک به تک، می خواهید برای

that interview, or whatever it is, then you can find me and all the teachers who work

آن مصاحبه آماده شوید، یا هر چیز دیگری که باشد، می توانید من و تمام معلمانی که با من کار می کنند را پیدا کنید

with me, you can contact me for a free trial and I'll give you that particular trial and

، می توانید با من تماس بگیرید. یک آزمایش رایگان و من آن آزمایش خاص را به شما ارائه خواهم کرد و

we've got the teachers ready, willing, and able to help you.

ما معلمان را آماده، مایل و قادر به کمک به شما داریم.

Okay, well, as always, thanks for listening.

خوب، خوب، مثل همیشه، ممنون که گوش دادید.

Join me again soon.

به زودی دوباره به من بپیوندید.