13 MUST-KNOW Word Pairs to Build Your Vocabulary | Secrets to Fluent English

Hi there, this is Harry and welcome back to my advanced English lessons with Harry.

سلام، این هری است و به درس های پیشرفته انگلیسی من با هری خوش آمدید.

And we try to help you to get a better understanding of the English language.

و ما سعی می کنیم به شما در درک بهتر زبان انگلیسی کمک کنیم.

How you can use all sorts of expressions, collocations, phrasal verbs to improve your

چگونه می توانید از انواع عبارات، ترکیب ها، افعال عبارتی برای بهبود

conversational and business English skills.

مهارت های مکالمه ای و انگلیسی تجاری خود استفاده کنید.

So what have I got you today in this particular lesson?

پس امروز در این درس خاص چه چیزی به شما آوردم ؟

Well, today we've got advanced collocations to describe sounds advanced call locations

خب، امروز ما هم‌آهنگ‌های پیشرفته برای توصیف صداها داریم، مکان‌های تماس پیشرفته

to describe sounds and as always, I've got a list of them ready for you.

برای توصیف صداها و مثل همیشه، فهرستی از آنها را برای شما آماده کرده‌ام.

In fact, I've got 13.

در واقع، من 13 دارم.

Some say lucky, some say unlucky. 13.

برخی می گویند خوش شانس، برخی می گویند بدشانس. 13.

I'll go through them, and then we go back to them one by one and give you an example

من آنها را مرور می کنم و سپس یک به یک به آنها برمی گردیم و برای شما مثال می زنیم

so that you can practice it.

تا آن را تمرین کنید.

Okay, so here they go.

خوب، پس آنها رفتند.

And remember, it's all to do with sounds.

و به یاد داشته باشید، همه چیز به صداها مربوط می شود.

A small voice.

یه صدای کوچیک

A trembling, shaking voice.

صدای لرزان و لرزان.

A squeaky voice.

صدای جیرجیر.

A husky voice.

صدایی درهم.

A gruff voice.

صدای خشن

Muffled voice.

صدای خفه شده

Utter a word.

حرفی بزن

Slur your words.

حرفاتو توهین کن

A broad accent.

یک لهجه گسترده

Trace of an accent.

ردی از لهجه.

Peals/hoots/gales of laughter.

هلهله/هوت/بار خنده.

They're all the same.

همشون مثل همن

Stony silence.

سکوت سنگی

And then finally, an eerie silence.

و در نهایت، یک سکوت وهم انگیز.

Okay, so let's go through them one by one.

خوب، پس بیایید آنها را یکی یکی مرور کنیم.

A small voice.

یه صدای کوچیک

Well, a small voice can be somebody who's battling against lots and lots of people who

خوب، یک صدای کوچک می تواند کسی باشد که در حال مبارزه با افراد زیادی است که

are talking about one thing, they're all supporting each other.

در مورد یک چیز صحبت می کنند، همه آنها از یکدیگر حمایت می کنند.

And you're the lone small voice that says, Excuse me, I don't agree.

و تو تنها صدای کوچکی هستی که می گوید، ببخشید، من موافق نیستم.

A small voice, a little whispery, and not so sure whether you should speak up, or whether

یک صدای کوچک، کمی زمزمه، و مطمئن نیستم که آیا شما باید صحبت کنید، یا اینکه آیا می

you can speak up because everybody's in favour of the boss and you're the only one who disagrees

توانید صحبت کنید، زیرا همه طرفدار رئیس هستند و شما تنها کسی هستید که با

a small voice in the wilderness.

یک صدای کوچک در بیابان مخالف هستید.

Trembling or shaking voice . Trembling or shaking voice.

لرزش یا لرزش صدا. لرزش یا لرزش صدا.

Well, a trembling or shaking voice, usually the type of voices we use or we hear when

خوب، صدای لرزان یا لرزان، معمولاً از نوع صداهایی است که استفاده می کنیم یا زمانی که

somebody is really nervous.

کسی واقعاً عصبی است می شنویم.

I don't know what to do.

نمی دانم چه کنم.

They're really scared.

آنها واقعاً می ترسند.

They're ashamed or embarrassed.

آنها خجالت می کشند یا خجالت می کشند.

They're shy.

آنها خجالتی هستند.

So you know, perhaps before they make a speech or at a round table when you're asked by all

بنابراین می دانید، شاید قبل از اینکه آنها سخنرانی کنند یا در یک میز گرد وقتی همه

the people present, okay, Well, I think we'll introduce ourselves one by one.

افراد حاضر از شما سؤال می کنند، خوب، خوب، فکر می کنم ما خودمان را یکی یکی معرفی کنیم.

The words you hate to hear because your voice starts to tremble and you start to shake a

کلماتی که از شنیدن آن متنفر هستید، زیرا صدایتان شروع به لرزیدن می کند و کمی شروع به لرزیدن می کنید،

bit because you're not so comfortable speaking in English, or you're just not so comfortable

زیرا در صحبت کردن به زبان انگلیسی چندان راحت نیستید، یا اینکه

speaking in public.

در جمع راحت صحبت نمی کنید.

So a shaking or trembling voice.

بنابراین صدای لرزان یا لرزان.

And so just to remind you, if you enjoy this lesson, please remember to to like it, and

و بنابراین فقط برای یادآوری، اگر از این درس لذت می برید، لطفاً به یاد داشته باشید که آن را لایک کنید و

subscribe to the channel because it's really, really important.

در کانال مشترک شوید زیرا واقعاً بسیار مهم است.

That helps me a lot.

این خیلی به من کمک می کند.

So just press that button and subscribe to the channel.

پس فقط آن دکمه را فشار دهید و در کانال عضو شوید .

Okay, let's get back to the lesson.

خوب، بیایید به درس برگردیم.

A squeaky voice.

صدای جیرجیر.

Excuse me, excuse me, a squeaky voice.

ببخشید، ببخشید، صدای جیرجیر.

You hear it on the tube or you hear it in the restaurant or in the cafe, and you look

آن را روی لوله می شنوید یا در رستوران یا کافه می شنوید و به

around to see where it's coming from expecting to see a little mouse on the floor.

اطراف نگاه می کنید تا ببینید از کجا می آید و انتظار دیدن موش کوچک روی زمین را دارید.

So a squeaky voice is somebody who's very silent, doesn't like to speak up or doesn't

بنابراین صدای جیرجیر کسی است که خیلی ساکت است، دوست ندارد بلند صحبت کند یا

like to raise their voice.

دوست ندارد صدایش را بلند کند.

Or a squeaky voice like a door opening.

یا صدای جیرجیر مانند باز شدن در.

A squeaky voice.

صدای جیرجیر.

Husky voice.

صدای درشت.

Husky deep, deep, husky voice.

صدای ژولیده، عمیق، ژولیده.

Somebody's got a sore throat and likes to talk with a little bit of authority.

کسی گلو درد دارد و دوست دارد با کمی اقتدار صحبت کند.

They've got a real husky voice.

آنها یک صدای هوسکی واقعی دارند.

Some people have a husky by a voice just naturally.

برخی از افراد به طور طبیعی دارای صدای هاسکی هستند.

Other people have to try and pretend or to make the voice sound a little husky.

افراد دیگر باید سعی کنند وانمود کنند یا صدا را کمی درشت به نظر برسانند.

But indeed, if you have a very bad cough or cold, your voice can sound a little bit husky

اما در واقع، اگر سرفه یا سرماخوردگی بسیار بدی دارید ، به دلیل بیماری صدای شما کمی خشن به نظر می رسد

because of the illness.

.

So husky voice.

خیلی صدای خشن

A gruff voice.

صدای خشن

Well, a gruff voice is usually not so much angry as a little bit short.

خوب، صدای خشن معمولاً آنقدر عصبانی نیست که کمی کوتاه است.

What do you want?

چه چیزی می خواهید؟

That's a little bit gruff.

این کمی خشن است.

So he spoke to her gruff voice.

پس با صدای خشن او صحبت کرد.

Really, really?

واقعا واقعا؟

What do you want for just get out and leave me alone?

برای چی میخوای برو بیرون و تنهام بذار؟

So a little bit gruff or a little bit in a bad mood.

بنابراین کمی بداخلاق یا کمی در حال بد.

So often our parents have sounded like that when we've been asking for something repeatedly.

خیلی وقت‌ها وقتی که ما مرتباً چیزی را درخواست می‌کنیم، والدین ما اینطور به نظر می‌رسند.

Yeah, so a gruff voice.

آره، صدای خشن

He can be a gruff person all of the time, but normally it's just temporary.

او می تواند همیشه یک فرد بداخلاق باشد، اما معمولاً این فقط موقتی است.

So he spoke to her in a gruff sounding voice.

بنابراین با صدایی زمخت با او صحبت کرد.

Ruff.

راف تقریباً

Like almost like a dog, ruff . A gruff voice

مانند یک سگ، راف. صدای خشن

Muffled voices.

صداهای خفه.

Muffled voices could be heard behind the door.

صداهای خفه ای از پشت در به گوش می رسید.

So it's the noises you hear of people passing by your door or your noises you hear passing

بنابراین این صداهایی است که از عبور افراد از درب منزل شما می شنوید یا

by the hotel room when you're staying in a hotel.

در هنگام اقامت در هتل، صدای عبور از اتاق هتل را می شنوید .

You can't clearly distinguish who they are or what they're saying.

شما نمی توانید به وضوح تشخیص دهید که آنها چه کسانی هستند یا چه می گویند.

You just hear a lot of sounds coming from the other side of the door.

شما فقط صداهای زیادی از آن طرف در می شنوید.

I hear them all the time, I have people coming in out of the main door, which is near the

من همیشه آنها را می شنوم، من افرادی را دارم که از در اصلی که نزدیک در

entrance to my apartment.

ورودی آپارتمان من است، وارد می شوند.

So I often hear muffled voices late at night, I don't hear exactly what they're saying.

بنابراین من اغلب در اواخر شب صداهای خفه می شنوم، دقیقاً نمی شنوم چه می گویند.

But I know there are people coming and going.

اما می دانم که افرادی هستند که می آیند و می روند.

So I hear the muffled voices and the muffled sounds of conversation.

بنابراین من صداهای خفه و صداهای خفه گفتگو را می شنوم.

To utter a word.

برای بر زبان آوردن یک کلمه.

Or often we use this when there's a negative don't utter a word.

یا اغلب زمانی که منفی وجود دارد از آن استفاده می کنیم، کلمه ای را به زبان نیاورید.

So this is something that the teacher might say to the class, I want you to sit there

پس این چیزی است که معلم ممکن است به کلاس بگوید، می‌خواهم در سکوت آنجا بنشینی

silently, open your books, but nobody utter a word.

، کتاب‌هایت را باز کنی، اما هیچ‌کس حرفی نزد.

I don't want to hear any sounds.

من نمی خواهم هیچ صدایی بشنوم.

I've heard enough of you for one day.

من به اندازه کافی از شما یک روز شنیده ام.

So just please get on with your work in class.

پس فقط لطفا به کار خود در کلاس ادامه دهید.

I'll be back in five minutes and remember, don't utter a word.

پنج دقیقه دیگر برمی گردم و یادت باشد، یک کلمه حرف نزن.

Okay?

باشه؟

So use it in that negative way.

پس از آن در آن راه منفی استفاده کنید.

Not to say anything not to be heard.

نه اینکه چیزی بگویم که شنیده نشود.

I don't want you to utter anything.

من نمی خواهم شما چیزی به زبان بیاورید.

Okay?

باشه؟

Don't utter a word of this to your sister.

یک کلمه از این به خواهرت نگو. به

Don't tell her what we've agreed it's a surprise.

او نگویید که ما چه توافقی داریم، این یک تعجب است.

You want to surprise her for a birthday.

شما می خواهید او را برای تولد سورپرایز کنید.

So don't utter a word.

پس یک کلمه حرف نزن به

Don't tell her that she has to be here on Friday or Saturday because it will only spoil

او نگویید که باید جمعه یا شنبه اینجا باشد زیرا این فقط غافلگیری را از بین می برد

the surprise.

.

So to utter or don't utter a word.

بنابراین برای به زبان آوردن یا نگفتن یک کلمه.

To slur your words.

برای توهین به حرفات

Well, when somebody slurs their words, it often can be when they've had one or two glasses

خوب، وقتی کسی به سخنانش بدگویی می کند، اغلب ممکن است زمانی باشد که یک یا دو لیوان

of wine or beers more than they should have.

شراب یا آبجو بیش از آنچه باید می خورده باشد.

Or-yeah-at, yeah.

یا آره، آره

Somebody is trying to stand up in the middle of a wedding to make his best man speech,

یک نفر سعی می کند در وسط عروسی بایستد تا صحبت بهترین مرد خود را انجام دهد،

and he's had a couple of whiskies or beers to try and calm his nerves.

و او چند ویسکی یا آبجو می خورد تا سعی کند اعصابش را آرام کند.

And then he begins to slur his words where nobody can hear clearly what he's trying to

و سپس شروع می کند به لحن کردن کلماتش در جایی که هیچ کس نمی تواند به وضوح آنچه را که او می خواهد

say.

بگوید بشنود.

So to slur can be because of the effects of excessive alcohol.

بنابراین، بدگویی می تواند به دلیل اثرات الکل بیش از حد باشد.

But some people can slur their words because they don't speak very clearly, they don't

اما برخی از افراد می توانند کلمات خود را بدگویی کنند زیرا آنها خیلی واضح صحبت نمی کنند،

open their mouths, and all the sounds come out.

دهان خود را باز نمی کنند و همه صداها بیرون می آیند.

So they can slur their words because they keep the lips closed, and they don't, you

بنابراین آنها می توانند سخنان خود را لعن کنند، زیرا آنها لب ها را بسته نگه می دارند، و آنها نمی کنند، شما

can't hear them.

نمی توانید آنها را بشنوید.

Okay, so when you're speaking, particularly publicly, you have to let the sounds out.

بسیار خوب، پس زمانی که در حال صحبت کردن هستید، به خصوص به صورت عمومی، باید صداها را بیرون دهید.

So not to slur your words.

پس به سخنانتان تحقیر نکنید.

A broad accent.

یک لهجه گسترده

Well, a broad accent can be anything.

خوب، یک لهجه گسترده می تواند هر چیزی باشد. در

Lots of countries, people have very broad accents.

بسیاری از کشورها، مردم لهجه های بسیار گسترده ای دارند .

If you've gone to the UK, and you've visited a city like Liverpool, or Manchester, you'd

اگر به بریتانیا رفته باشید و از شهری مانند لیورپول یا منچستر بازدید کرده باشید،

hear people with very broad accents.

افرادی را با لهجه های بسیار گسترده می شنوید.

Liverpool.

لیورپول

Yeah, they have a broad accent, it's very easy to understand it.

بله، آنها لهجه گسترده ای دارند، درک آن بسیار آسان است.

Okay, he spoke with a broad accent very distinguished, you might not understand which city it came

خوب، او با لهجه ای بسیار متمایز صحبت می کرد، شاید نفهمید که از کدام شهر آمده است

from, but you'd understand that the accent was broad.

، اما می فهمید که لهجه گسترده است.

And it gave you some difficulty in understanding everything that that person was trying to

و در درک همه چیزهایی که آن شخص سعی می کرد

say.

بگوید کمی مشکل ایجاد کرد.

So, so broad.

بنابراین، بسیار گسترده است.

He spoke with a broad Manchester accent.

او با لهجه منچستری گسترده صحبت می کرد.

He spoke with a broad Italian accent.

او با لهجه ایتالیایی گسترده صحبت می کرد.

La-la.

لا-لا.

So they you can understand clearly where he comes from.

بنابراین شما می توانید به وضوح بفهمید که او از کجا آمده است.

But you might not understand all the words because of that broad accent.

اما ممکن است به دلیل آن لهجه گسترده، همه کلمات را متوجه نشوید.

He spoke without a trace of an accent, or with a trace of an accent.

او بدون ردی از لهجه یا با ردی از لهجه صحبت می کرد.

So you can use it positively or negatively.

بنابراین می توانید از آن به صورت مثبت یا منفی استفاده کنید.

So if you were listening to some audio tape, and trying to understand the tape, and explain

بنابراین اگر به یک نوار صوتی گوش می‌دادید، و سعی می‌کردید نوار را بفهمید، و

it to a friend, you might say, It's really was a nice recording, there was a trace of

آن را برای یک دوست توضیح دهید، ممکن است بگویید، واقعاً ضبط خوبی بود، ردی از

an accent, but it's very hard to understand exactly where it was from.

یک لهجه وجود داشت، اما درک دقیق آن بسیار سخت است. از کجا بود

But there was a trace of an accent.

اما ردی از لهجه وجود داشت.

Or I'd like to be able to stand up and speak without a trace of my accent.

یا دوست دارم بتوانم بلند شوم و بدون هیچ اثری از لهجه ام صحبت کنم.

So somebody might come to me looking for some professional help or assistance and trying

بنابراین ممکن است کسی به دنبال کمک یا کمک حرفه ای به من بیاید و سعی کند

to get rid of the accent that they have.

از لهجه ای که دارد خلاص شود.

So to have a trace of an accent, so a little bit of your accent comes through.

بنابراین برای داشتن ردی از لهجه، کمی از لهجه شما وارد می شود.

Or to speak without any trace of an accent so that you speak in a very monotone way.

یا اینکه بدون هیچ اثری از لهجه صحبت کنید تا خیلی یکنواخت صحبت کنید.

I prefer somebody with a little bit of an accent.

من کسی را ترجیح می دهم که کمی لهجه داشته باشد.

There's nothing wrong with an accent.

لهجه اشکالی ندارد.

It's always more about pronunciation.

همیشه بیشتر در مورد تلفظ است.

Okay, and the next we have about laughter peals, hoots and gales of laughter.

بسیار خوب، و مورد بعدی ما در مورد صدای خنده، هول و طوفان خنده است.

They all mean the same thing.

همه آنها به یک معنا هستند.

Okay, so peals and hoots are those big laughs.

بسیار خوب، پس گل و هوت آن خنده های بزرگ است. شاید

You hear from a whole perhaps of the professional comedian on the stage, and he's telling some

از یک کل کمدین حرفه ای روی صحنه می شنوید، و او چند جوک می گوید

jokes and then one or two people start to laugh, and then three or four people start

و بعد یکی دو نفر شروع به خندیدن می کنند و بعد سه یا چهار نفر شروع

to laugh, and then one side the room laughs.

به خندیدن می کنند و سپس یک طرف اتاق می خندد.

And then the other side of the room laughs.

و بعد آن طرف اتاق می خندد.

We have peals of laughter.

ما صدای خنده داریم

Hoots of laughter or gales.

هجوم خنده یا طوفان.

Oh-ha, like the wind blowing it through the the auditorium.

اوه-ها، مثل باد که آن را از داخل سالن می وزد .

So, gales, hoots and peals of laughter, all about the sounds that groups of people make

بنابراین، هق هق، هق هق و صدای خنده، همه چیز درباره صداهایی است که گروهی از مردم

when they start to laugh.

هنگام شروع به خندیدن تولید می کنند.

Stony silence.

سکوت سنگی

Well, this is when nobody speaks, or nobody makes any noise or any comments or...

خوب، این زمانی است که هیچ کس صحبت نمی کند، یا هیچ کس هیچ سر و صدایی نمی کند یا هیچ نظری نمی دهد یا...

For example, if the boss stood up and told everybody that this weekend or next weekend,

مثلاً، اگر رئیس بلند شد و به همه گفت که این آخر هفته یا آخر هفته آینده،

everybody's expected to work because there's a big order.

انتظار می رود همه کار کنند، زیرا نظم بزرگی وجود دارد.

And when he looked around the room, there was a stony silence.

و وقتی به اطراف اتاق نگاه کرد، سکوتی سنگی حاکم شد.

Nobody commented.

کسی نظر نداد

Nobody asked any questions.

هیچکس سوالی نپرسید

They all looked at the floor looked at the table.

همه آنها به زمین نگاه کردند و به میز نگاه کردند .

They didn't make eye contact with them because they were all either shocked, or annoyed,

آنها با آنها تماس چشمی نداشتند زیرا همه آنها یا شوکه شده بودند، یا آزرده بودند،

or surprised that the boss would tell them that they had to work Saturdays and Sundays

یا از اینکه رئیس به آنها می گفت که باید تا دو هفته آینده شنبه ها و یکشنبه ها کار کنند، متعجب بودند

for the next two weeks.

.

There was a stony silence.

سکوتی سنگی حاکم شد.

And finally, an eerie silence.

و بالاخره یک سکوت وهم انگیز.

Well, an eerie silence is .... An eerie silence when you walk into a cold, old church and

خوب، یک سکوت وهم انگیز است .... یک سکوت وهم انگیز وقتی که وارد یک کلیسای سرد و قدیمی می شوید و

there's nobody in the church at all.

اصلاً کسی در کلیسا نیست.

You open the door, there's a little creaking of the door.

در را باز می کنی، صدای جیر جیر در می آید .

And you look inside, nobody to be seen.

و تو به درون نگاه می کنی، کسی دیده نمی شود.

There's a eerie silence as if it's occupied by ghosts.

سکوت وهم انگیزی وجود دارد که انگار توسط ارواح اشغال شده است.

And you can hear the wind blowing a little bit or whistling.

و می توانید صدای باد را که کمی می وزد یا سوت می زند بشنوید.

Yes, a very eerie silence.

بله، یک سکوت بسیار وهم انگیز.

And you get that sort of noise when you or lack of noise when perhaps you're walking

و وقتی در حال قدم زدن در یک جنگل بزرگ هستید، چنین سر و صدایی دریافت می‌کنید یا زمانی که در حال قدم زدن

through a big forest.

در یک جنگل بزرگ هستید، سر و صدا ندارید.

Okay, you there's nobody around.

باشه، تو کسی نیستی

No traffic.

بدون ترافیک.

No bird sounds, you're deep in the forest and there's a eerie silence, and you're a

صدای پرنده ای نمی آید، شما در اعماق جنگل هستید و سکوتی ترسناک وجود دارد و

little bit uncomfortable.

کمی ناراحت هستید.

A little bit scared, a little bit afraid.

کمی ترس، کمی ترس.

And the hairs on the back of your neck almost stand up with that eerie silence.

و موهای پشت گردنت با آن سکوت وهم انگیز تقریباً بلند می شوند.

Very silent.

خیلی بی صدا

Almost whisper.

تقریبا زمزمه کن

Yes.

آره.

Okay, so eerie silence.

خوب، سکوت وحشتناکی.

Okay, so these are all collocations describing sounds

خوب، پس اینها همگی ترکیباتی هستند که صداها را توصیف می کنند،

let me give them to you one more time.

اجازه دهید یک بار دیگر آنها را به شما بدهم.

A small voice.

یه صدای کوچیک

Small voice in the wilderness.

صدای کوچک در بیابان.

That trembling or shaking voice when somebody is nervous.

آن صدای لرزان یا لرزان وقتی کسی عصبی است.

A squeaky voice.

صدای جیرجیر. به

Just naturally some people have a little squeaky voice and that's something not strong.

طور طبیعی برخی از مردم صدای جیرجیر کمی دارند و این چیزی قوی نیست.

But then the opposite.

اما بعد برعکس.

Somebody can have a deep husky voice, lots of strength.

یک نفر می تواند صدای ژولیده عمیق، قدرت زیادی داشته باشد .

Like somebody in army, sergeant.

مثل یک نفر در ارتش، گروهبان.

A gruff voice when somebody can be a little bit angry or annoyed, or sound a little bit

صدای خشن زمانی که کسی ممکن است کمی عصبانی یا آزرده باشد، یا کمی

angry or not.

عصبانی به نظر برسد یا نه.

What do you want?

چه چیزی می خواهید؟

Muffled voice.

صدای خفه شده

This is sounds that are not distinguishable.

این صداهایی است که قابل تشخیص نیستند.

To utter a word.

برای بر زبان آوردن یک کلمه.

To utter means to say something.

بر زبان آوردن یعنی چیزی گفتن.

Or not to say something.

یا اینکه چیزی نگویم.

Somebody might tell you, Don't utter a word.

ممکن است کسی به شما بگوید، یک کلمه حرف نزنید.

To slur your words.

برای توهین به حرفات

When you've had one or two glasses of wine that you shouldn't have had to slur your words.

وقتی یکی دو لیوان شراب خورده ای که نباید حرف هایت را بدگویی می کردی.

A broad accent.

یک لهجه گسترده

A trace or without a trace of an accent.

اثری یا بدون ردی از لهجه.

Peals, hoots and gales of laughter.

گل ها، خروش ها و طوفان های خنده.

Stony silence.

سکوت سنگی

And finally, an eerie silence.

و بالاخره یک سکوت وهم انگیز.

Okay, so as I said, they're all collocations connected with sounds.

بسیار خوب، همانطور که گفتم، همه آنها با صداها مرتبط هستند.

So try them, see how you can use them.

بنابراین آنها را امتحان کنید، ببینید چگونه می توانید از آنها استفاده کنید.

Make sure they can understand them.

مطمئن شوید که آنها می توانند آنها را درک کنند.

If you want to contact me do so on www.englishlessonviaskype.com Always happy to get your comments and to help

اگر می خواهید با من تماس بگیرید، این کار را در www.englishlessonviaskype.com انجام دهید

you where we can help you.

.

Okay, thanks for listening.

باشه، ممنون که گوش دادی

Join me again soon.

به زودی دوباره به من بپیوندید.