Learn 55 abbreviations for texting & messaging in English

Hello, I'm Gill at www.engvid.com and today's lesson, we're looking at shortened forms of

سلام، من گیل هستم در www.engvid.com و درس امروز، به بررسی شکل های کوتاه شده

longer words, which are called abbreviations. When you make something shorter, it's called

کلمات بلندتر می پردازیم که به آنها مخفف گفته می شود. وقتی چیزی را کوتاهتر می کنید، به

an abbreviation. That's a very long word for something that's very short, okay? So, you

آن مخفف می گویند. این یک کلمه بسیار طولانی برای چیزی است که بسیار کوتاه است، خوب؟ بنابراین، شما

will see these, for example, in a text message on your mobile phone or maybe in an informal

اینها را مشاهده خواهید کرد، به عنوان مثال، در یک پیام متنی در تلفن همراه خود یا شاید در یک

email or on a forum online on the internet where people are being quite chatty and maybe

ایمیل غیررسمی یا در یک انجمن آنلاین در اینترنت که در آن افراد کاملاً پرحرف و

a bit casual. And also, they may be in a hurry and they don't want to type the whole word.

شاید کمی معمولی هستند. و همچنین ممکن است عجله داشته باشند و نخواهند کل کلمه را تایپ کنند.

They just want to put a shorter version of the word or group of words, so people use

آنها فقط می‌خواهند نسخه کوتاه‌تری از کلمه یا گروهی از کلمات را قرار دهند، بنابراین مردم از

these for that. So, let's have a look, shall we?

آنها برای این کار استفاده می‌کنند. بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم، نه؟

This might look rather strange at first, but I hope it will begin to make since as we go

این ممکن است در ابتدا نسبتاً عجیب به نظر برسد، اما امیدوارم از زمانی که ما از آن عبور می کنیم، شروع به ایجاد آن شود

through. So, some of these shortened forms are based on numbers, because if you have

. بنابراین، برخی از این شکل های کوتاه شده بر اساس اعداد هستند، زیرا اگر

this number 2, it can also mean the word "to", as well as the number two, "to", or "too".

این عدد 2 را داشته باشید، می تواند به معنای کلمه "to" و همچنین عدد دو، "to" یا "too" باشد.

So, it's often used to represent one of those words. So, if you say this, it's "to be".

بنابراین، اغلب برای نشان دادن یکی از آن کلمات استفاده می شود. بنابراین، اگر این را بگویید، «بودن» است.

You've got the letter B and the number 2 - 2b. It's the verb "to be", okay? So, that's a

شما حرف B و عدد 2 - 2b را دارید. این فعل "بودن" است، خوب؟ بنابراین، این یک

very quick way, especially in a text message, or maybe in Twitter as well where you're limited

راه بسیار سریع است، به خصوص در یک پیام متنی، یا شاید در توییتر نیز که در آن شما

to a certain number of characters. That's another reason why people shorten these. So,

به تعداد مشخصی کاراکتر محدود شده‌اید. این دلیل دیگری است که چرا مردم اینها را کوتاه می کنند. بنابراین،

2b. So, can you read this one? 2day. So that means "today". On this day, today. Okay? And

2b. بنابراین، می توانید این یکی را بخوانید؟ 2 روز. پس این به معنای "امروز" است. در این روز، امروز. باشه؟ و

then this one: 2moro. So, it's not spelt the usual way - tomorrow, but again, that's to

بعد این یکی: 2moro. بنابراین، املای آن به روش معمول نیست - فردا، اما دوباره، برای

make it shorter. "Moro", it's a kind of phonetic spelling, 2moro. And this one - 2nite, "tonight",

کوتاه کردن آن است. «مورو»، نوعی املای آوایی است، 2moro. و این یکی - 2nite، "امشب"،

this evening, tonight. Okay.

امروز عصر، امشب. باشه.

Now, can you think what this one might mean? "F2F", so this is "to" in the middle. If you

حالا، آیا می توانید فکر کنید که این یکی می تواند چه معنایی داشته باشد؟ "F2F"، بنابراین این "به" در وسط است. اگر

think of your face - face to face. So, if you want a meeting with someone, or a lesson,

به چهره خود فکر می کنید - چهره به چهره. بنابراین، اگر می‌خواهید با کسی ملاقاتی داشته باشید، یا درس

you don't want to use Skype, you don't want to use the phone, you want to see them face

بگیرید، نمی‌خواهید از اسکایپ استفاده کنید، نمی‌خواهید از تلفن استفاده کنید، می‌خواهید او را چهره

to face, in the same room, person to person. So, that's "face to face". Okay? And then

به چهره، در یک اتاق، شخص به فرد ببینید. . بنابراین، این "چهره به چهره" است. باشه؟ و سپس

this one, these letters we're covering later, but again the "2" appears here. "g2cu". If

این یکی، این حروفی که بعداً پوشش می دهیم، اما دوباره "2" در اینجا ظاهر می شود. "g2cu".

you listen to "cu", if you say the letters, "c" and "u", it's "see" and "you". Okay? So,

اگر به "cu" گوش دهید، اگر حروف "c" و "u" را بگویید، "see" و "you" است. باشه؟ بنابراین،

those letters sound like those words. So, they are used to represent those words. And

آن حروف شبیه به آن کلمات هستند. بنابراین، آنها برای نشان دادن آن کلمات استفاده می شوند.

the "g" means "good". Good to see you. Okay? Good to see you, right? That's easy. Okay.

و "g" به معنای "خوب" است. از دیدنت خوشحالم. باشه؟ از دیدنت خوشحالم، درسته؟ آسان است. باشه.

Let's move on to 4. So again, 4, the number 4 can also look like that word, "for", for.

بیایید به 4 برویم. بنابراین دوباره، 4، عدد 4 نیز می تواند شبیه آن کلمه "for" باشد.

So, 4get. "Forget", to forget something. When you don't remember, you forget. And this one,

بنابراین، 4 دریافت کنید. «فراموش کردن»، فراموش کردن چیزی. وقتی یادت نمی آید، فراموش می کنی. و این یکی،

b4, "before", okay? Before. Not after, but before. So, that's another nice short one

b4، "قبل"، باشه؟ قبل از. نه بعد بلکه قبلش بنابراین، این یک کوتاه زیبا دیگر

for a longer word, okay?

برای یک کلمه طولانی تر است، خوب؟

Next one is 8. Now, this is a rather funny one, but it's very useful. So, we've got here

مورد بعدی 8 است. اکنون، این یک مورد نسبتاً خنده دار است، اما بسیار مفید است. بنابراین، ما اینجا

cu, like this one again, cul8r. So, "see you later". Okay? The 8 is part of the word "later".

cu، مانند این دوباره، cul8r. پس می بینمت". باشه؟ 8 بخشی از کلمه "بعدا" است.

See you later. It's very, very quick. One, two, three, four, five characters. There are

بعدا میبینمت. خیلی خیلی سریعه یک، دو، سه، چهار، پنج شخصیت.

five letters in the word "later" on its own. Here, you've got "see you later" just in five

در کلمه «بعد» به تنهایی پنج حرف وجود دارد. در اینجا، شما "بعداً می بینمت" را فقط در پنج

characters, okay? This one m8, "mate". I don't know if that word is used so much in America

شخصیت دارید، خوب؟ این یکی m8، "رفیق". نمی‌دانم این کلمه در آمریکا یا کانادا تا این حد استفاده می‌شود

or Canada, but in the UK, people say "mate" when they mean "friend". My mate, it's an

یا خیر، اما در بریتانیا، مردم وقتی به معنای «رفیق» هستند، می‌گویند «mate». دوست من، این یک

informal word for "friend". Oh, how are you doing, mate? How are you, mate? It's a very

کلمه غیر رسمی برای "دوست" است. اوه، حالت چطوره، رفیق؟ حالت چطوره رفیق؟ این یک

friendly sort of word to use. So, "mate". And this one, can you guess what this one

نوع کلمه بسیار دوستانه برای استفاده است. پس "همسر". و این یکی، آیا می توانید حدس بزنید این یکی

is? W8 - wait, wait. Can you wait? W8, "wait", okay? So, they're quite useful.

چیست؟ W8 - صبر کنید، صبر کنید. می توانی صبر کنی؟ W8، "صبر کن"، باشه؟ بنابراین، آنها کاملا مفید هستند.

Right, let's move on to the letters, then. So, B we had already, "to be". So, that's

درست است، پس از آن به سراغ حروف برویم. بنابراین، B ما قبلاً "بودن" را داشتیم. بنابراین،

the verb "to be", just B, B. Bcos is the word "because", which takes a long time to write,

این فعل "بودن" است، فقط B، B. Bcos کلمه "زیرا" است که نوشتن آن زمان زیادی طول می کشد،

as I just discovered there. Because - bcos, because a lot of people pronounce this word

همانطور که من در آنجا کشف کردم. زیرا - bcos، زیرا بسیاری از مردم این کلمه را

"because, because", very quickly. Cos, people also put "cos", not just "bcos", but they

"زیرا، زیرا" خیلی سریع تلفظ می کنند. Cos، مردم «cos» را هم می‌گذارند، نه فقط «bcos»، بلکه

just put "cos", because when people are speaking, they sometimes say "cos" instead of "because"

فقط «cos» می‌گذارند، زیرا وقتی مردم صحبت می‌کنند، گاهی اوقات به جای «زیرا»

just if they're speaking quickly and informally. So, that's because. This one, a bit different.

فقط اگر سریع و غیررسمی صحبت می‌کنند، «cos» می‌گویند. بنابراین، به این دلیل است. این یکی، کمی متفاوت است.

The b doesn't stand for "be" this time, but can you guess what it might be? Something

b این بار مخفف "be" نیست، اما آیا می توانید حدس بزنید که ممکن است چیست؟ یک

day, a special day that comes once a year? A birthday. So, that's birthday, okay? Now,

روز، یک روز خاص که سالی یک بار می آید؟ یک تولد خب، این تولد است، باشه؟ حالا

this one is another different one. F is "friend", so can you guess what the B stands for? There

این یکی دیگر متفاوت است. F "دوست" است، بنابراین می توانید حدس بزنید که B مخفف چیست؟ در

are two possibilities, actually. This is used for two different words. It can mean best

واقع دو احتمال وجود دارد. این برای دو کلمه مختلف استفاده می شود. این می تواند به معنای بهترین

friend, my best friend, or it can mean boyfriend, boyfriend, okay? So, you can only tell from

دوست، بهترین دوست من باشد، یا می تواند به معنای دوست پسر، دوست پسر، باشه؟ بنابراین، شما فقط می توانید از

the context which one it is. Best friend or boyfriend, unless they happen to be the same.

روی زمینه تشخیص دهید که کدام است. بهترین دوست یا دوست پسر، مگر اینکه آنها همان طور باشند.

If your boyfriend is your best friend, and your best friend is your boyfriend, then that's

اگر دوست پسر شما بهترین دوست شما است، و بهترین دوست شما دوست پسر شما است، پس این

- I don't know, that's easy then. Not confusing. Okay. And then this one, this is, again, very

- نمی دانم، آن وقت آسان است. گیج کننده نیست. باشه. و سپس این یکی، این، دوباره، بسیار

different. If you're invited to a party that you may get a printed invitation, or it may

متفاوت است. اگر به مهمانی دعوت شده اید که ممکن است یک دعوت نامه چاپی دریافت کنید، یا ممکن

be in an email, byob. And it's an instruction to bring something. Bring - what do you take

است در یک ایمیل باشد، byob. و دستور به آوردن چیزی است. بیاورید - معمولاً چه چیزی را

to a party, usually, that begins with B? Something to drink, the container that the drink comes

به مهمانی می برید که با B شروع می شود؟ چیزی برای نوشیدن، ظرفی که نوشیدنی در آن می

in is a bottle. So, bring your own bottle, okay? Right. Let's move on.

آید یک بطری است. خب، بطری خودت را بیاور، باشه؟ درست. بیایید ادامه دهیم.

So, we've got C again, which we had before, "cu" as we had before and also "cd" together

بنابراین، ما دوباره C داریم، که قبلاً داشتیم، "cu" همانطور که قبلا داشتیم و همچنین "cd" با هم

can mean "could", could. And also, we don't have it written here, but "sd" or "shd" can

می تواند به معنای "می تواند" باشد. و همچنین، ما آن را در اینجا نوشته نشده است، اما "sd" یا "shd" می تواند به

mean "should". Could and should. That's the more usual one, with "shd". So, could, could,

معنای "باید" باشد. می توانست و باید. این معمولی تر است، با "shd". بنابراین، می تواند، می تواند،

okay?

باشه؟

D often means "do", the little verb "to do". So, "du", do you want to meet, whatever. And

D اغلب به معنای "انجام دادن" است، فعل کوچک "انجام دادن". بنابراین، "دو"، آیا می خواهید ملاقات کنید، هر چه باشد. و

this one is a useful one. If you're decorating your house, you buy - you're doing it, you're

این یکی مفید است. اگر خانه‌تان را تزئین می‌کنید، خرید می‌کنید - این کار را انجام

buying the paint, you're buying the brushes, you're buying rolls of wallpaper, all of that.

می‌دهید، رنگ را می‌خرید، برس‌ها را می‌خرید، رول‌های کاغذ دیواری می‌خرید، همه اینها.

You might be cutting pieces of wood, all sorts of things. And it's called DIY, and there

شما ممکن است تکه های چوب را برش دهید، انواع چیزها. و به آن DIY می گویند و

is a shop called a DIY shop, where you buy all these things. And it means "do it yourself".

مغازه ای به نام DIY shop وجود دارد که همه این چیزها را از آنجا می خرید. و به معنای "خودت انجامش بده".

Meaning you don't pay a professional to come and decorate your home, you do it yourself,

یعنی شما به یک حرفه ای پول نمی دهید که بیاید و خانه شما را تزئین کند، خودتان این کار را انجام می دهید،

okay? But people always just say "DIY". Some people love DIY. They spend their weekends

باشه؟ اما مردم همیشه فقط می گویند "DIY". برخی از مردم عاشق DIY هستند. آنها آخر هفته های خود را صرف

doing DIY. So, we don't often say "do it yourself". It takes too long to say and even longer to

انجام کارهای DIY می کنند. بنابراین، ما اغلب نمی گوییم "خودت انجامش بده". گفتن خیلی طول می کشد و حتی نوشتن بیشتر طول می کشد

write.

.

Okay, so next one, E. So, if you say this and you say it - this letter, the way Americans

خوب، پس بعدی، E. بنابراین، اگر شما این را بگویید و آن را بگویید - این حرف، روشی که آمریکایی‌ها

pronounce that letter, not the way British English people - in the UK, we say "zed" for

آن حرف را تلفظ می‌کنند، نه انگلیسی‌های انگلیسی - در بریتانیا، ما برای آن حرف "zed" می‌گوییم

that letter, but in America and probably Canada too, I think - no, they don't, sorry. In America,

، اما من فکر می کنم در آمریکا و احتمالاً کانادا نیز - نه، آنها ندارند، متاسفم. در آمریکا

they say "zee", okay? So, if you say ez, ez, that's "easy", easy, okay? And then this one,

می گویند "زی"، باشه؟ بنابراین، اگر بگویید ez، ez، این "آسان" است، آسان است، خوب است؟ و بعد این یکی

if you say it, it becomes fairly clear what it is: enuf, "enough", because "enough" has

، اگر آن را بگویید، کاملاً مشخص می شود که چیست: enuf، "کافی"، زیرا "به اندازه کافی

a lot of letters in it, it's quicker to write it phonetically, enuf, okay?

" حروف زیادی در آن وجود دارد، سریعتر آن را به صورت آوایی بنویسید، enuf، باشه؟

And then finally for this column, G. Often means "good", as we had here. Good to see

و سپس در نهایت برای این ستون، G. اغلب به معنای "خوب" است، همانطور که در اینجا داشتیم. از دیدنت خوشحالم

you. So, "good", could be just g on it's on, or gd. And gnite, "good night". And then this

. بنابراین، "خوب"، می تواند فقط g on it's on یا gd باشد. و جیغ بزن، "شب بخیر". و بعد این

one, we had bf, and now we've got gf. So, bf was "best friend" or "boyfriend". This

یکی، bf داشتیم، و حالا gf داریم. بنابراین، bf "بهترین دوست" یا "دوست پسر" بود. این

one is "girlfriend". Just girlfriend, okay. Girlfriend.

یکی "دوست دختر" است. فقط دوست دختر، باشه دوست دختر.

Okay. So, let's move on to the next column. Q, if you say the letter q, it sounds like

باشه. بنابراین، بیایید به ستون بعدی برویم. س، اگر حرف q را

the word, that funny word where people stand in a line waiting for something, maybe in

بگویید، مانند کلمه به نظر می رسد، آن کلمه خنده دار که در آن مردم در صف منتظر چیزی می ایستند، شاید در

a shop waiting to be served. They're in a queue. So, someone might send you a text message:

یک مغازه منتظر سرویس دهی باشند. آنها در یک صف هستند. بنابراین، ممکن است کسی برای شما پیامکی بفرستد:

"I'm going to be late, I'm waiting in a q to buy my train ticket" or something like

"دارم دیر میرسم، منتظرم تا بلیط قطارم را بخرم" یا چیزی شبیه به

that. So, they just put "q".

آن. بنابراین، آنها فقط "q" را قرار می دهند.

Then, if you say this letter, it's r. So, ru, or ur, so it's the verb "to be", the form

سپس، اگر این حرف را بگویید، r است. بنابراین، ru، یا ur، پس فعل "بودن"، شکل

"are", okay?

"are" است، خوب است؟

And then u we've had before. So, cu, du, ru, ur, okay?

و سپس شما را قبلا داشته ایم. بنابراین، cu، du، ru، ur، باشه؟

V means "very", very. So, v and then vg, "very good".

V به معنای "خیلی"، بسیار است. بنابراین، v و سپس vg، "بسیار خوب".

Then w, that can mean "with" or, yes, it can mean "with", and then wd, like the other ones

سپس w، که می تواند به معنای "با" یا، بله، می تواند به معنای "با" باشد، و سپس wd، مانند سایر مواردی

we had here, could and should, wd means "would". So, one w - with. Wd - would.

که در اینجا داشتیم، می تواند و باید، wd به معنای "باید" است. بنابراین، یک w - با. Wd - خواهد شد.

And then this letter, if you say the letter, it's the letter y. So, if you say y and make

و سپس این حرف، اگر حرف را بگویید ، حرف y است. بنابراین، اگر شما بگویید y و

it a question, it's that word, "why". So, y, maybe with a question mark means "why,

آن را به یک سوال تبدیل کنید، آن کلمه "چرا" است. بنابراین، y، شاید با علامت سوال به معنای "چرا،

why?" Or just the letter on its own could mean "you", just the letter "you", or the

چرا؟" یا فقط حرف به تنهایی می تواند به معنای "شما" باشد، فقط حرف "شما" یا

possessive "your" if it appears with an r, yr, "your", okay? Good.

ملکی "شما" اگر با r، yr، "شما" ظاهر می شود، خوب است؟ خوب

Okay. So now, we got on to some really interesting ones. These are very similar. I don't know

باشه. بنابراین اکنون، به موارد بسیار جالبی رسیدیم . اینها خیلی شبیه هم هستند. نمی

if you can guess what they are. The "faik" part is the same in both, but there are two

دانم می توانید حدس بزنید آنها چه هستند یا خیر. قسمت "فایک" در هر دو یکسان است، اما دو گزینه وجود دارد

alternatives. There's afaik and sfaik. I don't know if you've seen these at all, but they

. آفایک و سفیک وجود دارد. نمی‌دانم اصلاً این‌ها را دیده‌اید یا نه، اما

mean "as far as I know", okay? So, that's "as" far as I know, or "so" far as I know.

معنی آن‌ها «تا آنجایی که من می‌دانم» هستند، باشه؟ بنابراین، تا آنجا که من می دانم، یا تا آنجا که من می دانم، "تا آنجایی" است.

They mean the same thing, it's just a different way of saying it with "as" or "so". As far

منظور آنها یکسان است، فقط روش متفاوتی برای گفتن آن با "همانطور" یا "چنین" است. تا آنجایی

as I know, the, you know, the chief executive is visiting tomorrow. As far as I know, it's

که من می دانم، رئیس اجرایی، فردا از آنجا بازدید می کند. تا آنجا که من می دانم، این

what you say when you're not sure. You don't want to sound too definite about it, but as

همان چیزی است که وقتی مطمئن نیستید می گویید. شما نمی خواهید در مورد آن خیلی قطعی به نظر برسید، اما تا

far as I know, that is what is happening tomorrow, so far as I know. I may be wrong, but that's

آنجا که من می دانم، این همان چیزی است که فردا اتفاق می افتد، تا جایی که من می دانم. من ممکن است اشتباه کنم، اما این

what I've heard. So, that's what they are.

چیزی است که من شنیده ام. بنابراین، این چیزی است که آنها هستند.

And then this one is a little bit jokey. Imo and imho, when you're giving your opinion,

و سپس این یکی کمی شوخی است. ایمو و ایمهو، وقتی نظر خود را می دهید،

o is "opinion", what you think, your own opinion about something. You're saying "In my opinion",

o "نظر" است، آنچه فکر می کنید، نظر خودتان در مورد چیزی. شما می گویید "به نظر من"

or "in my humble opinion". So, "humble". It's where you don't want to sound very - too strong

یا "به نظر من حقیر". بنابراین، "متواضع". اینجا جایی است که شما نمی خواهید در مورد چیزی خیلی قوی به نظر برسید

about something. It's your opinion. You don't want to push it onto other people. You want

. این نظر شماست شما نمی خواهید آن را به دیگران فشار دهید. شما می خواهید

to tell them what you think and you're being very polite about it. In a jokey way, a little

به آنها بگویید که چه فکر می کنید و در مورد آن بسیار مؤدبانه رفتار می کنید. به زبان شوخی،

bit, with the word "humble". In my humble opinion, this is what I think. But "in my

کمی، با کلمه «فروتن». به نظر حقیر، این همان چیزی است که من فکر می کنم. اما "به

opinion", it is not so jokey, okay. And then when you give your opinion and people can

نظر من" این خیلی شوخی نیست، خوب. و بعد وقتی نظرت را می‌دهی و مردم

see that you've been, you know, nice about it. You're not trying to impose it on them,

می‌بینند که در موردش خوب بوده‌ای . شما سعی نمی کنید آن را به آنها تحمیل کنید،

okay.

باشه.

Right, so next one, fyi. Sometimes, people even say these letters without saying the

درست است، پس مورد بعدی، فی. حتی گاهی اوقات مردم این حروف را بدون گفتن

words, and it's often used in business. If someone forwards you an email, they might

کلمات می گویند و اغلب در تجارت استفاده می شود. اگر شخصی ایمیلی را برای شما فوروارد کند، ممکن

type "fyi" at the top. "For your information", or it could be "for your interest". So, it's

است «fyi» را در بالا تایپ کند. "برای اطلاعات شما"، یا می تواند "برای علاقه شما" باشد. بنابراین،

for information or something you might be interested in. For your information, for your

برای اطلاعات یا چیزی است که ممکن است به آن علاقه داشته باشید. برای اطلاعات شما، برای

interest. Okay.

علاقه شما. باشه.

Right. So, then just finally, the third column. You can probably guess that this is short

درست. بنابراین، در نهایت، ستون سوم. احتمالاً می توانید حدس بزنید که مخفف عبارت

for "possible", possible, just "poss".

«ممکن»، «ممکن»، «فقط» است.

Ppl, that was one I didn't understand for a long time, and then I suddenly realized

Ppl، این چیزی بود که من برای مدت طولانی نمی فهمیدم ، و بعد ناگهان متوجه شدم

"Ah, it's...", what do you think it is? It's "people", okay? People, "puh puh ul", it's

"آه، این است..."، فکر می کنید چیست؟ این "مردم" است، خوب؟ مردم، "puh puh ul"، این

just the ppl, people, okay?

فقط ppl است، مردم، خوب؟

And then this one also is probably quite easy to guess. "Speak", speak. Okay?

و سپس حدس زدن این یکی نیز احتمالاً بسیار آسان است. "صحبت کن"، صحبت کن. باشه؟

And this one, you can probably guess. Sry, sry, "sorry", sorry. When you're saying "sorry"

و این یکی را احتمالاً می توانید حدس بزنید. گریه، فریاد، "متاسفم"، متاسفم. وقتی به کسی "متاسفم" می گویید

to somebody.

.

And this one is probably quite easy. Tks is "thanks". Thanks. Okay.

و این یکی احتمالاً بسیار آسان است. Tks "متشکرم" است. با تشکر. باشه.

And then this one is very funny. Wysiwyg, and if you haven't seen that before, it's

و بعد این یکی خیلی خنده دار است. Wysiwyg، و اگر قبلاً آن را ندیده اید،

"what you see is what you get". So, if you're buying something, for example. A car - what

"آنچه می بینید همان چیزی است که به دست می آورید". بنابراین ، برای مثال، اگر چیزی می‌خرید. ماشین - آنچه

you see in front of you, if you pay the money, if you buy it, what you see there is what

در مقابل خود می بینید، اگر پول را بپردازید، اگر آن را بخرید، آنچه در آنجا می بینید همان چیزی است که به

you get. You just see it and if you like it, that's what you're going to buy. What you

دست می آورید. شما فقط آن را می بینید و اگر آن را دوست دارید، این چیزی است که می خواهید بخرید. آنچه که می

see is what you get. Okay. It's a bit funny, that one. Okay.

بینی همانست که بدست می آوری. باشه. کمی خنده دار است، آن یکی. باشه.

And then lots of x's. You can have all sorts of numbers of x's, depending on how enthusiastic

و سپس تعداد زیادی x. بسته به اینکه فرد چقدر مشتاق است، می توانید انواع اعداد x را داشته باشید

the person is feeling. Xxx means kisses, okay? Kisses. And also, this one, because especially

. Xxx یعنی بوسه، باشه؟ بوسه ها و همچنین، این یکی، زیرا به خصوص

actors do this. They go "mwah, mwah", like that. So, that's the sound of someone kissing.

بازیگران این کار را انجام می دهند. آن‌ها «مواه، مواه» می‌روند . بنابراین، این صدای کسی است که می بوسد.

Mwah, like that, mwah. Okay.

مواه، همینطور، موا. باشه.

And then finally, to end with if you're not already asleep, this one means zzz. When you've

و در نهایت، اگر قبلاً خواب نیستید، این یکی به معنای zzz است. وقتی

fallen asleep and you may be snoring a little bit, making that "snore" sound, zzz. So, I

به خواب رفته اید و ممکن است کمی خروپف کنید و صدای "خروپف" را ایجاد کنید، zzz. بنابراین،

thought that would be a good one to end with, especially as it's also the last letter of

فکر کردم برای پایان دادن به آن حرف خوبی است، به خصوص که آخرین حرف

the English alphabet.

الفبای انگلیسی نیز هست.

So okay, there we are. I hope that's been useful for you and maybe taught you some vocabulary

خوب، ما اینجا هستیم. امیدوارم که برای شما مفید بوده باشد و شاید واژگانی را به شما یاد داده

as well as we've gone along. So, if you'd like to go to the website www.engvid.com , there's

باشد، همانطور که ما پیش رفتیم. بنابراین، اگر می‌خواهید به وب‌سایت www.engvid.com بروید،

a quiz there to test you on this. Also, if you'd like to see two other lessons on abbreviations,

یک آزمون در آنجا وجود دارد تا شما را در این مورد آزمایش کند. همچنین، اگر دوست دارید دو درس دیگر در مورد اختصارات ببینید،

there are two very good lessons. One by Ronnie and another by Alex. So, do look out for those,

دو درس بسیار خوب وجود دارد. یکی از رونی و دیگری توسط الکس. بنابراین، مراقب آن‌ها باشید،

because they have covered some different examples which I have not covered here. So, do have

زیرا آنها نمونه‌های مختلفی را پوشش داده‌اند که من در اینجا به آنها پرداخته‌ام. بنابراین

a look at those. So, thanks very much for watching and hope to see you again soon. Bye

، نگاهی به آنها بیندازید. بنابراین، از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و امیدوارم به زودی دوباره شما را ببینم.

for now!

فعلا خداحافظ!