When Should You Use Past Simple? Basic English Grammar | Ask Alisha

Wanna speak real English from your first lesson?

آیا می خواهید از اولین درس خود انگلیسی واقعی صحبت کنید؟

Sign up for your free lifetime account at EnglishClass101.com.

برای حساب مادام العمر رایگان خود در EnglishClass101.com ثبت نام کنید .

Hi, everybody.

Welcome back to Ask Alisha, the weekly series where you ask me questions and I answer them,

سلام به همه.

به سریال «از علیشاه بپرس» خوش آمدید، سریال هفتگی که از من سؤال می‌پرسید و من به آنها پاسخ می‌دهم،

maybe.

First question comes from Myfta.

شاید.

سوال اول از میفتا.

Hi, again, Myfta.

سلام دوباره میفتا

“What is the difference between ‘fate’ and ‘destiny’ and when can I use them?”

"تفاوت "سرنوشت" و "سرنوشت" چیست و چه زمانی می توانم از آنها استفاده کنم؟"

Yeah, good question.

آره سوال خوبیه

So, both “fate” and “destiny” refer to an outcome in the future.

بنابراین، هر دو "سرنوشت" و "سرنوشت" به یک نتیجه در آینده اشاره دارند.

It's kind of like a big outcome.

این به نوعی مانند یک نتیجه بزرگ است. برای مثال

We use “fate” and “destiny” when talking about like epic stories, really big stories

وقتی درباره داستان‌های حماسی، داستان‌های واقعاً بزرگ یا مانند لحظات واقعاً بزرگ زندگی صحبت می‌کنیم، از «سرنوشت» و «سرنوشت» استفاده می‌کنیم

or like really kind of big life moments, for example.

.

The difference in meaning, though, is that “fate” often has a kind of a negative

با این حال، تفاوت در معنا این است که "سرنوشت" اغلب نوعی احساس منفی

feeling about it.

در مورد آن دارد.

Like there's a negative outcome, something bad is going to be the outcome.

مثل اینکه یک نتیجه منفی وجود دارد، نتیجه چیز بدی خواهد بود.

“Destiny,” however, sounds like something really positive, something good or maybe like

با این حال، «سرنوشت» به نظر چیزی واقعاً مثبت است، چیز خوبی است یا شاید مثل

you're going to have a leadership role or there's something happy that's going to happen

اینکه قرار است نقش رهبری داشته باشید یا چیزی خوشحال کننده است که در نتیجه اتفاق می افتد

as an outcome.

.

“It's your destiny to save the world.”

"سرنوشت شما این است که جهان را نجات دهید."

“He accepted his fate and sat in the dark dungeon.”

او سرنوشت خود را پذیرفت و در سیاه چال تاریک نشست.

“We're going to be the leaders in our community.

ما رهبران جامعه خود خواهیم بود.

It's our destiny.”

این سرنوشت ماست.»

“Her fate was decided the moment she stole from the company.”

"سرنوشت او در لحظه دزدی از شرکت رقم خورد."

So, you can hear in these sentences, even just the feeling of the sentence, it's kind

بنابراین، در این جملات، حتی فقط احساس جمله، می توانید بشنوید،

of a negative situation or a negative idea with “fate” and something kind of positive

این یک موقعیت منفی یا یک ایده منفی با "سرنوشت" و یک چیز مثبت

or happy or optimistic with the word “destiny.”

یا شاد یا خوش بینانه با کلمه "سرنوشت" است.

So, that's the difference between them.

بنابراین، این تفاوت بین آنهاست.

Hope that helps.

امیدوارم که کمک کند.

Thanks for the question.

ممنون بابت سوال

Next question comes from Shokruk.

سوال بعدی شکروک است.

I'm very sorry, Shokruk.

خیلی متاسفم شکروک

“Hi.

"سلام.

Can you explain passive voice?”

می‌توانید صدای غیرفعال را توضیح دهید؟»

Yes, I can.

بله می توانم.

Actually, I would recommend checking this video where I talked about the difference

در واقع، توصیه می کنم این ویدیو را که در آن در مورد تفاوت

between active and passive voice.

بین صدای فعال و غیرفعال صحبت کردم، بررسی کنید.

I hope that this helps you.

امیدوارم که این کمکت کند.

This could be a nice introduction to this grammar point.

این می تواند مقدمه خوبی برای این نکته گرامری باشد.

So, please check this out.

بنابراین، لطفا این را بررسی کنید.

It's on the channel.

توی کانال هست

I'll try to make sure a link goes in the description of this video.

من سعی می کنم مطمئن شوم که یک لینک در توضیحات این ویدیو وجود دارد.

Thanks for the question.

ممنون بابت سوال

Next question comes from Jitu.

سوال بعدی از Jitu می آید.

Hi.

سلام.

“How do you use words like ‘sit,’ ‘wear,’ ‘stand,’ ‘live,’ ‘work,’ in simple

چگونه از کلماتی مانند «بنشین»، «پوشیدن»، «ایستادن»، «زندگی»، «کار» در زمان

past and past continuous tense?

گذشته ساده و گذشته استمراری استفاده می‌کنید؟

If they're used in these tenses, what is the difference in meaning?

اگر در این زمان ها به کار می روند، چه تفاوتی در معنی دارند؟

Please explain.”

لطفا توضیح بده. لطفا توضیح بدهید. لطفا توضیح دهید."

Okay, sure.

باشه حتما.

So, a quick grammar review.

بنابراین، یک بررسی گرامر سریع.

We use simple past tense for actions that started and finished in the past.

ما از زمان گذشته ساده برای اقداماتی که در گذشته شروع و به پایان رسیده اند استفاده می کنیم.

“I sat at my desk and worked today.”

"امروز پشت میزم نشستم و کار کردم."

“She stood next to me and watched me work.”

"او در کنار من ایستاد و کار من را تماشا کرد."

“I lived in that place for three years.”

من سه سال در آن مکان زندگی کردم.

Then we use the past continuous or the past progressive tense to talk about actions that

سپس از گذشته استمراری یا گذشته پیش رونده برای صحبت در مورد اعمالی که

were continuing in the past.

در گذشته ادامه داشته اند استفاده می کنیم.

So, we use this when we want to talk about, one, actions that were interrupted.

بنابراین، زمانی که می‌خواهیم درباره اقداماتی که قطع شده‌اند صحبت کنیم، از این استفاده می‌کنیم .

So, we're doing something, doing something, doing something, and then another action happens

بنابراین، ما داریم کاری انجام می‌دهیم، کاری انجام می‌دهیم، کاری انجام می‌دهیم ، و سپس عمل دیگری اتفاق می‌افتد

and interrupts it.

و آن را قطع می‌کند.

Or, when we want to talk about what we were doing at a specific point in time, a continuing

یا وقتی می‌خواهیم در مورد کاری که در یک مقطع زمانی خاص انجام می‌دادیم صحبت کنیم، یک

action we were doing at a specific point in time.

عمل مستمر که در یک مقطع زمانی خاص انجام می‌دادیم .

So, we don't want to explain it had finished, we only want to explain that it was continuing

بنابراین، ما نمی خواهیم توضیح دهیم که تمام شده است، فقط می خواهیم توضیح دهیم که

at that time.

در آن زمان ادامه داشت.

“I was sitting at my desk working when the phone rang.”

پشت میزم نشسته بودم و مشغول کار بودم که تلفن زنگ زد.

“She was standing next to me, watching me work, when the manager came in.”

"او در کنار من ایستاده بود و مشغول تماشای من بود که مدیر وارد شد."

“I was living in that place in 2012.”

من در سال 2012 در آن مکان زندگی می کردم.

So, maybe you can see, we use simple past tense for actions that started and finish,

بنابراین، شاید ببینید، ما از زمان گذشته ساده برای اقداماتی که شروع و به پایان می رسند استفاده می کنیم،

just a simple action like a simple report of that action.

فقط یک عمل ساده مانند یک گزارش ساده از آن عمل.

We’ll use the past progressive or the past continuous tense to talk about actions that

ما از گذشته پیشرونده یا زمان گذشته استمراری برای صحبت در مورد اقداماتی استفاده می‌کنیم که

continue and then were stopped by another action or to refer to something that was happening

ادامه می‌یابند و سپس توسط یک عمل دیگر متوقف شده‌اند یا برای اشاره به چیزی که

at a specific point in time in the past, something that was continuing like, “I was living

در زمان خاصی در گذشته رخ می‌دهد، چیزی که ادامه می‌یابد، من آنجا زندگی می‌کردم

there,” or, “I was working at that company that year,” for example.

» یا مثلاً «آن سال در آن شرکت کار می‌کردم ».

So, I hope that that helps a little bit.

بنابراین، امیدوارم که کمی کمک کند.

Thanks for the question.

ممنون بابت سوال

Next question!

سوال بعدی!

Next question comes from Pullum Abadi Nusantara.

سوال بعدی از پولوم آبادی نوسانترا است.

Pullum, maybe?

پولوم، شاید؟

Sorry.

متاسف.

“Hi, Alisha.

"سلام علیشا.

What is the difference between ‘goes wrong,’ ‘went wrong,’ and ‘gone wrong?’”

تفاوت بین "اشتباه رفت"، "اشتباه رفت" و "اشتباه رفت؟" چیست؟"

Oh, the difference is the point in time.

اوه، تفاوت در نقطه زمانی است.

These are just different points in time where a mistake happens.

اینها فقط نقاط مختلف زمانی هستند که در آن یک اشتباه اتفاق می افتد.

So, let's make example sentences to see exactly what the difference is.

بنابراین، بیایید جملات نمونه بسازیم تا دقیقاً ببینیم تفاوت چیست.

“I hope nothing goes wrong with this project.”

"امیدوارم هیچ مشکلی در این پروژه پیش نیاید."

“Uh-oh.

"اوه اوه.

Something went wrong with the project.”

مشکلی در پروژه پیش آمد.»

“Everything has gone wrong with the project.”

"همه چیز در پروژه اشتباه شده است."

So, here, we see a future tense statement, “I hope nothing goes wrong,” that's a

بنابراین، در اینجا، ما یک عبارت زمان آینده را می بینیم، "امیدوارم هیچ چیز اشتباهی پیش نیاید"، این یک

future, a future request, a future wish, a future hope.

آینده است، یک درخواست آینده، یک آرزوی آینده، یک امید آینده.

“I hope nothing goes wrong.”

"امیدوارم هیچ مشکلی پیش نیاید."

We see a past tense, “Uh-oh.

ما یک زمان گذشته را می بینیم، "اوه اوه.

Something went wrong.”

مشکلی پیش آمد.»

So, a mistake happened and is finished.

بنابراین، یک اشتباه رخ داد و تمام شد.

And, “Everything has gone wrong,” it means everything from the beginning of the project

و «همه چیز اشتباه شده است»، یعنی همه چیز از ابتدای پروژه

until the present time, everything has been mistaken, there's been some problem with everything

تا زمان کنونی، همه چیز اشتباه شده است ، در هر چیزی

that has continued until the present point in time.

که تا زمان کنونی ادامه داشته است، مشکلی وجود دارد .

So, these are just different grammar points, different points in time where a mistake happens.

بنابراین، اینها فقط نکات گرامری متفاوت هستند، نقاط مختلف زمانی که در آن یک اشتباه اتفاق می افتد.

I hope that helps answer your question.

امیدوارم که به پاسخ سوال شما کمک کند.

Next question from Dulce Coromoto Putana Vandervelt.

سوال بعدی از Dulce Coromoto Putana Vandervelt.

Oh, wow.

اوه وای.

I will say, Dulce.

من می گویم، Dulce.

“Hi, Alisha.

"سلام علیشا.

What's the difference between ‘on the beach’ and ‘at the beach?’

تفاوت بین «در ساحل» و «در ساحل» چیست؟

Also, between ‘to lay’ and ‘to lie.’”

همچنین، بین «دراز کشیدن» و «دروغ زدن» چیست.»

Thank you.

متشکرم.

Okay, you have two big questions.

خوب، شما دو سوال بزرگ دارید.

First, the difference between “on the beach” and “at the beach.”

اول، تفاوت بین "در ساحل" و "در ساحل".

Sure.

مطمئن.

So, “on the beach” is used to talk about activities that happen on the surface of the

بنابراین، "در ساحل" برای صحبت در مورد فعالیت هایی که در سطح ساحل اتفاق می افتد

beach, things that are like about the surface, like the sand itself, physically on the beach.

، چیزهایی که در مورد سطح هستند، مانند خود ماسه، از نظر فیزیکی در ساحل استفاده می شود.

“I want to enjoy the Sun on the beach.”

"من می خواهم از خورشید در ساحل لذت ببرم."

“He found a shell on the beach.”

او یک صدف در ساحل پیدا کرد.

“At the beach,” however, is for activities that happen there.

با این حال، "در ساحل" برای فعالیت هایی است که در آنجا اتفاق می افتد.

They aren’t on physically, like the surface of the beach.

آنها از نظر فیزیکی مانند سطح ساحل نیستند.

It's just four things that happen in that location.

فقط چهار اتفاق در آن مکان رخ می دهد.

“Let's go swimming at the beach.”

"بیا بریم در ساحل شنا کنیم."

“She said to meet at the beach.”

او گفت که در ساحل ملاقات کنیم.

So, I hope that helps answer that question.

بنابراین، امیدوارم که به پاسخ این سوال کمک کند.

Let's go on to your next question which is more difficult.

بیایید به سؤال بعدی شما برویم که دشوارتر است.

“Lay” and “lie,” the difference between these two.

"دروغ" و "دروغ"، تفاوت بین این دو.

Actually, native speakers confuse these all the time.

در واقع، سخنرانان بومی همیشه اینها را اشتباه می گیرند.

So, if you make a mistake, don't worry too much about it.

بنابراین، اگر اشتباه کردید، زیاد نگران آن نباشید .

The difference is “lay,” the verb, “lay,” in present tense uses a direct object.

تفاوت "lay" است، فعل "lay" در زمان حال از مفعول مستقیم استفاده می کند.

“Lie” does not use a direct object.

"دروغ" از یک شی مستقیم استفاده نمی کند.

“Lay down your bag here.”

"کیفت را اینجا بگذار."

“Lie down on the sofa.”

"روی مبل دراز بکش."

But, this gets more complicated because the past tense form of the verb, “lie” is

اما، این پیچیده تر می شود زیرا شکل گذشته فعل "دروغ"

“lay.”

"lay" است.

“He lay down on the sofa.”

"روی مبل دراز کشید."

“We lay down and went to sleep.”

"دراز کشیدیم و خوابیدیم."

The past tense of “lay,” however, is “laid.”

با این حال، زمان گذشته "lay" "گذاشته شده" است.

“We laid our bags on the table.”

کوله‌هایمان را روی میز گذاشتیم.»

“She laid her keys on the desk.”

کلیدهایش را روی میز گذاشت.

So, the difference between these two is just that one verb takes a direct object and one

بنابراین، تفاوت این دو فقط در این است که یک فعل مفعول مستقیم می گیرد و یک

verb does not.

فعل نمی گیرد.

In most cases, you're not going to cause any communication problems by making a mistake

در بیشتر موارد، با اشتباه کردن یکی از این موارد، هیچ مشکل ارتباطی ایجاد نمی کنید

with one of these.

.

Native speakers do it all the time.

سخنرانان بومی همیشه این کار را انجام می دهند.

But if you want to know the difference, that's what the difference is.

اما اگر می خواهید تفاوت را بدانید، تفاوت در همین است.

Hope that helps.

امیدوارم که کمک کند.

Next question comes from Imon.

سوال بعدی از ایمون است.

Hi, again, Imon.

سلام، دوباره، ایمون.

“What does ‘there's still a lot of room for improvement’ mean?”

"هنوز جای زیادی برای پیشرفت وجود دارد" به چه معناست؟

Yeah, nice question.

آره سوال قشنگیه

It means improvement is still possible.

این بدان معناست که بهبود هنوز امکان پذیر است.

This is an expression that's used to give like criticism and encouragement.

این عبارتی است که برای انتقاد و تشویق استفاده می شود.

So, the speaker is communicating to the listener.

بنابراین، گوینده با شنونده ارتباط برقرار می کند.

Like, “I think you can do better,” something better is possible.

مانند "من فکر می کنم شما می توانید بهتر انجام دهید"، چیزی بهتر ممکن است.

“There's room for improvement” means something better than this is still possible.

"جا برای بهبود وجود دارد" به این معنی است که چیزی بهتر از این هنوز ممکن است.

So, “I think you can do better than this.”

بنابراین، "من فکر می کنم شما می توانید بهتر از این کار کنید."

Alright.

بسیار خوب.

Those are all the questions that I want to answer for this week.

اینها همه سؤالاتی است که می خواهم برای این هفته به آنها پاسخ دهم.

Thank you, as always, for sending me your great questions.

مثل همیشه از شما ممنونم که سوالات عالی خود را برای من ارسال کردید .

Remember, you can send them to me at EnglishClass101.com/ask-alisha.

به یاد داشته باشید، می توانید آنها را برای من به آدرس EnglishClass101.com/ask-alisha ارسال کنید.

If you liked the video, please make sure to give us a thumbs up, subscribe to the channel

اگر ویدیو را دوست داشتید، لطفاً حتماً به ما سر بزنید، در کانال مشترک شوید

and check us out at EnglishClass101.com for some other good study tools.

و ما را در EnglishClass101.com برای سایر ابزارهای مطالعه خوب بررسی کنید.

Thanks very much for watching this episode of Ask Alisha and I will see you again next week.

خیلی ممنون از تماشای این قسمت از علیشاه بپرس و هفته آینده دوباره شما را می بینم.

Bye-bye.

خداحافظ.

Such air traffic. Many plane.

چنین ترافیک هوایی. بسیاری از هواپیما.