HOLD - Basic Verbs - Learn English Grammar

wanna speak real English from your first lesson sign up for your free lifetime

می خواهم انگلیسی واقعی را از اولین درس خود صحبت کنم ، برای حساب مادام العمر رایگان

account at English class 101.com hi everybody welcome back to know your

خود در کلاس انگلیسی 101.com ثبت نام کنید سلام به همه خوش آمدید تا افعال خود را بدانید

verbs my name is Alicia and in this episode we're going to talk about the

نام من آلیسیا است و در این قسمت ما در مورد

verb hold let's go

فعل hold let's go the صحبت خواهیم کرد.

the basic definition of the verb hold is just to have in your hand to have

تعریف اصلی فعل نگه داشتن این است که فقط در دست داشته

something so like hold my beer hold my beer or I want to hold your hand hold my

باشی تا چیزی داشته باشی، مانند hold my beer hold my beer یا I want to hold your hand hold my

beer or I want to hold your hand for example so let's look at the

beer یا I want to hold your hand برای مثال، پس بیایید به

conjugations for this verb present hold holds past held past participle held

حروف صرف نگاه کنیم این فعل حاضر hold نگه می‌دارد فعل گذشته برگزار می‌شود

progressive holding so now let's talk about some additional meanings for this

پس حال بیایید در مورد چند معانی اضافی برای این

verb the first additional meaning for this word is to have a position or some

فعل صحبت کنیم. اولین معنای اضافی برای این کلمه داشتن یک موقعیت یا

special distinction so let's look at some examples of this he held the world

تمایز خاص است، بنابراین بیایید به چند نمونه از آن نگاه کنیم.

record for doughnut-eating for three years she holds the top position in the

رکورد جهانی دونات خوری به مدت سه سال او مقام برتر

company so in these situations we see like a position someone's job someone's

شرکت را دارد، بنابراین در این مواقع ما مانند یک موقعیت شغل یک نفر موقعیت یک نفر

position or some kind of special distinguishing mark like a world-record

یا یک نوع علامت متمایز خاص مانند یک world-reco می بینیم.

holder or a record holder so he holds or she holds a position currently can refer

دارنده سوم یا دارنده رکورد به طوری که او در حال حاضر موقعیتی را دارد می تواند

to someone's job so we can also use it for something that we had in the past

به شغل شخصی اشاره کند بنابراین ما می توانیم از آن برای چیزی استفاده کنیم که در گذشته

some special distinction we had in the past like he held a world record or

تفاوت خاصی داشتیم مانند او رکورد جهانی یا

maybe for a present distinction we can say she holds the world record for

شاید برای تمایز فعلی، می‌توان گفت که او رکورد جهانی را برای

something so profession a job a special kind of recognition we can use the word

چیزی دارد، بنابراین حرفه، شغل، نوع خاصی از شناخت است که می‌توانیم از کلمه

hold to describe them the second extra meaning quite broadly

نگه داشتن برای توصیف آنها استفاده کنیم.

is to restrained to restrain so like to hold something back some examples of

نمونه هایی از

this hold your fire he has trouble holding his temper the

این آتش خود را نگه دارید او در نگه داشتن عصبانیت خود مشکل دارد

first example sentence was hold your fire if you've ever watched a war movie

اولین جمله مثال این بود که آتش خود را نگه دارید اگر تا به حال یک فیلم جنگی

or maybe a historical drama some kind of film like that you might have heard the

یا شاید یک درام تاریخی را تماشا کرده باشید.

expression hold your fire so fire means shooting so hold means

آتش به معنای تیراندازی است پس نگه دارید یعنی خودداری کنید

restrain or stop from doing something so hold your fire I mean stop shooting your

یا از انجام کاری دست بردارید پس آتش خود را نگه دارید منظورم از شلیک کردن به

gun hold your fire so if you've ever seen a war movie you

اسلحه خود را متوقف کنید آتش خود را نگه دارید تا اگر تا به حال فیلم جنگی دیده باشید

might have heard this expression hold your fire in the second one he has

ممکن است این عبارت را شنیده باشید دومی او در

trouble holding his temper so to hold your temper one's temper is

نگه داشتن خلق و خوی خود مشکل دارد پس نگه داشتن خلق و خوی شما

ones emotional control so to hold your temper means to be able to control your

کنترل عاطفی است، بنابراین نگه داشتن خلق و خوی خود به این معناست که بتوانید احساسات خود را کنترل کنید،

emotions so usually when we say temper it means our angry emotions so he has

بنابراین معمولاً وقتی می گوییم خلق و خوی به معنای احساسات عصبانی ماست، بنابراین او در

trouble holding his temper means it's difficult for him to control his angry

نگه داشتن احساسات خود مشکل دارد. خلق و خوی به این معنی است که کنترل

emotions or it's difficult for him to control his anger so hold your temper

احساسات خشمگین برای او دشوار است یا کنترل خشم برای او دشوار است، بنابراین عصبانیت خود را

control your anger but it sounds a little less direct the next meaning is

کنترل کنید اما کمی کمتر مستقیم به نظر

to carry out to carry out like an event so examples of this the company is

می رسد. این شرکت

holding a conference tomorrow we held an event at the concert hall last year okay

فردا کنفرانسی برگزار می کند، سال گذشته رویدادی را در سالن کنسرت برگزار کردیم، بسیار خوب،

so in the first example sentence we see the company is holding a conference

بنابراین در اولین جمله مثال می بینیم که شرکت فردا کنفرانسی برگزار می کند،

tomorrow so holding in the progressive tense refers to a future plan the

بنابراین برگزاری در زمان پیش رونده به برنامه آینده ای که

company is holding in other words the company is going to carry out some event

شرکت در حال برگزاری است اشاره دارد. به عبارت دیگر، شرکت قرار است فردا رویدادی را برگزار کند

tomorrow the company is going to carry out a conference tomorrow but instead of

، شرکت قرار است فردا کنفرانسی را برگزار کند، اما به جای

saying going to carry out we can say the company is holding a conference tomorrow

اینکه بگوییم انجام می‌دهیم، می‌توانیم بگوییم شرکت در حال برگزاری یک چالش است. فردا

so meaning an event is going to occur in the second example sentence we held an

به این معنی است که رویدادی قرار است رخ دهد در جمله مثال دوم ما یک

event at the concert hall last year we see the past tense we held an event

رویداد را در سال گذشته در سالن کنسرت برگزار کردیم زمان گذشته را می بینیم ما یک رویداد را برگزار کردیم به این

meaning we carried out an event some event happened there last year but we

معنی که رویدادی را انجام دادیم برخی از رویدادها سال گذشته در آنجا اتفاق افتاد اما

can use hold or in this case the past tense version held to describe that

می توانیم استفاده کنیم نگه دارید یا در این مورد نسخه زمان گذشته برگزار شد تا توضیح دهد که

quickly

به سرعت

let's look at some variations on the use of this verb the first variation is to

اجازه دهید به برخی از تغییرات در استفاده از این فعل نگاه کنیم اولین تغییر این است

hold one's breath to hold one's breath means two just to keep air in your lungs

که نفس را نگه دارید تا نفس خود را نگه دارید یعنی دو فقط برای نگه داشتن هوا در ریه های خود

so like when you go swimming for example you hold your breath so it's a short

، مانند زمانی که شما به شنا بروید مثلا نفستان را حبس کنید، پس

example of that but to keep the air in your lungs so now not taking air in not

مثال کوتاهی از آن است، اما برای اینکه هوا را در ریه هایتان نگه دارید تا حالا هوا نگیرید

taking air out that's to hold your breath examples how long can you hold

و هوا را بیرون نکشید، این برای حبس نفس است مثال هایی

your breath he held his breath until his face turned red so we can use this

تا زمانی که صورتش قرمز شد، بنابراین می توانیم از این

expression to mean like keeping the air in our lungs however we also have a set

عبارت به معنای نگه داشتن هوا در ریه هایمان استفاده کنیم، اما یک حالت تنظیمی نیز داریم

expression which is don't hold your breath so don't hold your breath means

که نفس خود را حبس نکنید، بنابراین نفس خود را حبس نکنید، یعنی

don't wait for something to happen because it's going to take a long time

منتظر چیزی نباشید. اتفاق بیفتد چون رفته است زمان زیادی طول می کشد

so for example if you are hoping that you are going to get a huge raise and a

، به عنوان مثال، اگر امیدوار هستید که حقوق زیادی دریافت کنید و یک

big house like next year or something like that you really really really want

خانه بزرگ مانند سال آینده یا چیزی شبیه به آن دریافت کنید،

this big I don't know bonus or something like that you might say to your coach

واقعاً واقعاً واقعاً این پاداش بزرگ یا چیزی شبیه به آن را می خواهید. ممکن است به مربی‌تان بگویید

you're calling or your coworkers yeah I really want this I really want like this

که دارید زنگ می‌زنید یا به همکارانتان بله، من واقعاً این را می‌خواهم، من واقعاً چنین

much more money your coworker might say to you don't hold your breath

پول بیشتری می‌خواهم، همکارتان ممکن است به شما بگوید نفستان را حبس

meaning it's going to take a long time so the image in this situation is that

نکنید، به این معنی که زمان زیادی طول خواهد کشید، بنابراین تصویر در این وضعیت به این صورت است که

if you hold your breath you can only do it for a short period of time a few

اگر نفس خود را حبس کنید، فقط می توانید آن را برای مدت کوتاهی چند

seconds maybe a minute or so so don't hold your breath

ثانیه، شاید یک دقیقه یا بیشتر انجام دهید، نفس خود را حبس نکنید

means the suggestion you made is going to take a long time so you're going to

به این معنی است که پیشنهادی که داده اید زمان زیادی می برد، بنابراین شما

hurt yourself or get in trouble if you expect it's going to happen quickly so

اگر انتظار دارید که به سرعت اتفاق بیفتد به خودتان آسیب می‌زنید یا به دردسر می‌افتید، بنابراین

don't hold your breath the next expression is to hold your horses or to

نفس خود را حبس نکنید عبارت بعدی این است که اسب‌هایتان را نگه دارید یا اسب‌های خود را

hold one's horses so this expression means to restrain or to keep in your

نگه دارید، بنابراین این عبارت به معنای مهار کردن یا حفظ

enthusiasm so it's like you're too excited calm down in other words some

اشتیاق است. مثل اینکه خیلی هیجان زده هستی، به عبارتی به

examples hold your horses there will be plenty of time for celebration when the

عنوان مثال، آرام باش اسب های خود را نگه دارید وقتی پروژه تمام شد زمان زیادی برای جشن وجود خواهد داشت که

project is finished whoa hold your horses were not done yet so in both of

اسب های شما هنوز انجام نشده اند، بنابراین در هر دوی

these examples sentences we see hold your horses meaning there's too much

این جملات مثالی می بینیم که اسب های خود را نگه دارید به این معنی که اشتیاق زیادی

enthusiasm you need to slow down so I guess horses is used here because

برای کاهش سرعت وجود دارد، بنابراین حدس می زنم که اسب‌ها در اینجا استفاده می‌شوند چون

horses are like annum that want to run quickly they're like

اسب‌ها مانند سالیانه هستند که می‌خواهند سریع بدوند، مانند

fast have lots of energy but to say hold your horses means keep them back keep

سریع هستند، انرژی زیادی دارند، اما گفتن اسب‌های خود را نگه دارید به این معنی است که آنها را عقب نگه دارید

them restrained but not literally horses it means like your energy your

آنها را مهار کنید، اما به معنای واقعی کلمه اسب‌ها نیست، به این معنی است که مانند انرژی شما،

enthusiasm means keep it restrained for now and oftentimes that just means

اشتیاق شما به معنای نگه داشتن آن است. فعلاً مهار شده و اغلب اوقات این فقط به این معنی است

because we're using the verb hold it means restrain it and then maybe later

که چون ما از فعل hold استفاده می‌کنیم به معنای مهار کردن آن است و بعداً شاید

you can use that just it doesn't mean like stop your enthusiasm it means just

بتوانید از آن استفاده کنید فقط به این معنی نیست که شور و شوق خود را متوقف کنید، بلکه فقط

keep it back for now so hold your horses another common expression so those are a

آن را فعلاً نگه دارید، بنابراین اسب‌های خود را نگه دارید یکی دیگر از عبارت های رایج دیگر، بنابراین آن ها

few different uses of the verb hold I hope that it was useful for you if you

چند کاربرد مختلف از فعل hold هستند،

have any questions or comments or if you want to try to make a sentence using

امیدوارم اگر سؤال یا نظری دارید یا اگر می خواهید با استفاده از این فعل جمله ای بسازید برای شما مفید بوده باشد،

this verb please feel free to do so in the comment section if you liked the

لطفاً اگر ویدیو را دوست داشتید، این کار را در بخش نظرات انجام دهید،

video please give us a thumbs up subscribe to the channel and check us

لطفاً به ما کمک کنید تا در کانال مشترک شوید و ما

out at English class 101.com thanks for watching this episode of know your verbs

را در کلاس انگلیسی 101.com بررسی کنید، با تشکر از تماشای این قسمت از افعال خود را بدانید

and we'll see you again next time bye bye yeah that's true we use hold on the

و دفعه بعد دوباره شما را می بینیم خداحافظ خداحافظ بله درست است که ما از نگه داشتن روی تلفن استفاده می کنیم،

phone I never explained that like when we want to like when we're on the phone

من هرگز توضیح ندادم که مانند زمانی که می خواهیم دوست داشته باشیم زمانی که

with someone and like we need to contact someone else we can say please hold and

با کسی صحبت می کنیم و مثل اینکه باید با شخص دیگری تماس بگیریم، می توانیم بگوییم لطفا نگه دارید

we put the phone down thank you for holding that's a very common one

و تلفن را کنار بگذارید متشکرم برای برگزاری آن بسیار رایج است