KEEP - Basic Verbs - Learn English Grammar

Want to speak real English from your first lesson?

آیا می خواهید از اولین درس خود به زبان انگلیسی واقعی صحبت کنید ؟

Sign up for your free lifetime account at EnglishClass101.com.

برای حساب مادام العمر رایگان خود در EnglishClass101.com ثبت نام کنید .

Verbs are life.

افعال زندگی هستند.

Verbs are life.

افعال زندگی هستند.

Life is verbs.

زندگی افعال است.

Hi everybody, my name is Alisha.

سلام به همگی اسم من علیشا هست

Welcome back to Know Your Verbs.

به دانستن افعال خود خوش آمدید.

In this episode, we're going to talk about the verb, “keep.”

در این قسمت، ما در مورد فعل "حفظ" صحبت خواهیم کرد.

Let's get started.

بیایید شروع کنیم.

The basic definition of the verb, “keep” is to have in possession.

تعریف اصلی فعل "نگه داشتن" در اختیار داشتن است.

So, like to own something, or to hold something is to keep.

بنابراین، دوست داشتن چیزی، یا نگه داشتن چیزی، نگه داشتن آن است.

Here are the conjugations for this verb, present tense, “keep” “keeps.”

در اینجا صیغه‌های صرف این فعل، زمان حال، "حفظ" "حفظ" آمده است.

Past tense, “kept,” past participle tense, “kept,” progressive tense, “keeping.”

زمان گذشته، "نگهداشت"، زمان ماضی، "نگهداشت"، زمان پیش رونده، "حفظ".

Now, let's talk about some additional meanings of this verb.

حال بیایید در مورد معانی اضافی این فعل صحبت کنیم.

The first additional meaning for this lesson is to stop something from going somewhere.

اولین معنای اضافی برای این درس این است که مانع رفتن چیزی به جایی شود.

This can mean to stop a person like from leaving, or from going to another place or to stop

این می تواند به معنای متوقف کردن یک فرد مانند رفتن، یا رفتن به مکان دیگر یا توقف

an object, from moving or from going somewhere.

یک شی، از حرکت یا رفتن به جایی باشد.

Let's look at some examples.

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

“Is our manager at the office?

«آیا مدیر ما در دفتر است؟

Can you keep her there for 10 more minutes?”

آیا می توانید او را 10 دقیقه دیگر آنجا نگه دارید؟"

Okay, next one.

باشه بعدی

“Keep that car inside the gates.”

"آن ماشین را داخل دروازه نگه دارید."

So, don't let it go outside the gates, keep it inside the gates.

بنابراین، اجازه ندهید بیرون از دروازه ها برود، آن را در داخل دروازه ها نگه دارید.

Meaning number two, additional meaning number two for the verb “keep,” to cause to remain

معنی شماره دو، به معنای اضافی شماره دو برای فعل “keep”، باعث باقی ماندن

in a condition, or to cause to remain in a situation.

در یک وضعیت، یا باعث باقی ماندن در یک موقعیت.

Let's look at some examples.

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

“Sorry to keep you waiting.”

"متاسفم برای نگه داشتن شما در انتظار."

So here, “sorry to keep,” sorry to make you stay in the waiting condition, in the

بنابراین در اینجا، "متاسفم برای نگه داشتن"، متاسفم که باعث می شود شما در شرایط انتظار بمانید، در

waiting situation.

وضعیت انتظار.

“Sorry to keep you waiting.

"متاسفم برای نگه داشتن شما در انتظار.

“The boss has kept us wondering about changes for months.”

"رئیس ما را برای ماه ها در مورد تغییرات متعجب کرده است ."

That was past participle.

این حرف ماضی بود.

The boss has kept us wondering so we remain in the state of wandering here.

رئیس ما را در تعجب نگه داشته است، بنابراین ما در حالت سرگردانی در اینجا باقی می مانیم.

“The boss has kept us wondering for months,” so has caused us to wonder continuously for

«رئیس ماه‌ها ما را در تعجب نگه داشته است»، بنابراین باعث شده است

a period of months is the meaning of this sentence.

تا ماه‌ها مدام تعجب کنیم معنای این جمله.

Meaning number three for this lesson is just to stay or to continue something.

معنی شماره سه برای این درس فقط ماندن یا ادامه دادن چیزی است.

So, this is a very broad example.

بنابراین، این یک مثال بسیار گسترده است.

Let's look at a couple examples.

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

First, “Keep your head.”

اول، "سرت را نگه دار."

“Keep your head,” sounds really strange, right?

"سرت را نگه دار" واقعاً عجیب به نظر می رسد، درست است؟

So, to keep your head doesn't mean like hold on to your head but the expression “keep

بنابراین، نگه داشتن سر به معنای نگه داشتن سر نیست، بلکه عبارت "

your head” means control your emotions.

سر خود را نگه دارید" به معنای کنترل احساسات خود است.

So, here your head doesn't refer to your head as the object necessarily, it refers to your

بنابراین، در اینجا سر شما لزوماً به سر شما به عنوان شیء اشاره نمی کند، بلکه به احساسات شما اشاره دارد

emotions.

.

So, controlling your emotions to keep your head means like to continue your kind controlled

بنابراین، کنترل احساسات خود برای حفظ سر به این معنی است که دوست دارید به حالت هیجانی کنترل شده مهربان خود ادامه دهید

emotional state.

.

So, if someone is getting maybe too excited or they're getting really angry, you can say,

بنابراین، اگر کسی بیش از حد هیجان زده می شود یا واقعاً عصبانی می شود، می توانید بگویید:

“Keep your head.”

"سرت را نگه دار."

Let's look at another example of them.

بیایید نمونه دیگری از آنها را بررسی کنیم.

“Keep in your lane.”

"در خط خود نگه دارید."

So, it's like imagine you're driving, a lane is the lines on the road.

بنابراین، مثل این است که تصور کنید در حال رانندگی هستید، یک خط خطوط روی جاده است.

Those are the lines on the road that people can drive cars in.

اینها خطوطی در جاده هستند که مردم می‌توانند ماشین‌ها را در آن برانند.

So, “Keep in your lane” means stay in your lane, in other words.

Continue in your lane.

در لاین خود ادامه دهید.

We say “keep” but it doesn't mean “hold.”

ما می گوییم "نگه داشتن" اما به معنای "نگه داشتن" نیست.

It means continue in your lane.

یعنی در مسیر خود ادامه دهید.

So, if someone else, if maybe, the person you're driving with is trying to move to a

بنابراین، اگر شخص دیگری، اگر ممکن است، شخصی که با او رانندگی می‌کنید، می‌خواهد به

different lane, you can say, “Keep in your lane, just stay there.”

یک لاین دیگر حرکت کند، می‌توانید بگویید: "در خط خود بمانید، فقط همان جا بمانید."

So, it means stay.

پس به معنای ماندن است.

Another example might be, “Keep quiet.”

مثال دیگر ممکن است این باشد: «ساکت باش».

“Keep quiet” means stay quiet or continue being quiet but we just say, “Keep quiet”

"ساکت بمان" یعنی ساکت بمان یا به سکوت ادامه بده ، اما ما فقط می گوییم "ساکت بمان"

to mean continue that state.

به معنای ادامه دادن آن حالت.

Meaning number four of “keep” is to persist in a behavior.

معنی شماره چهار "حفظ" این است که در یک رفتار پافشاری کنید.

So, to persist means to do something many, many times, to continue doing something many

بنابراین، پافشاری به معنای انجام کاری چند بار، ادامه دادن به انجام کاری

times.

است.

In this case, a behavior.

در این صورت یک رفتار.

A behavior is repeating.

یک رفتار در حال تکرار است.

So, let's look at some examples.

بنابراین، اجازه دهید به چند نمونه نگاه کنیم.

“This guy keeps calling me.”

"این مرد مدام با من تماس می گیرد."

So, a guy in this case keeps calling my phone.

بنابراین، یک مرد در این مورد مدام با تلفن من تماس می گیرد.

“He keeps calling me.”

او مدام با من تماس می گیرد.

So, repeatedly, this person is calling me repeatedly.

بنابراین، این شخص مکرراً با من تماس می گیرد .

“He keeps calling me.”

او مدام با من تماس می گیرد.

Another example, “We kept sending messages until they responded.”

مثال دیگر، "ما به ارسال پیام ادامه دادیم تا زمانی که آنها پاسخ دادند."

We kept sending messages until they responded so, meaning we continuously, we repeatedly

ما به ارسال پیام ادامه دادیم تا زمانی که آنها پاسخ دادند ، به این معنی که ما به طور مداوم، بارها و بارها

sent messages to someone or maybe to a company until we received a response.

برای کسی یا شاید به یک شرکت پیام ارسال می کردیم تا زمانی که پاسخ دریافت کردیم.

So, when we received a response, we stopped sending messages.

بنابراین، زمانی که ما پاسخ دریافت کردیم، ارسال پیام را متوقف کردیم.

“We kept sending messages until they responded.”

ما به ارسال پیام ادامه دادیم تا زمانی که آنها پاسخ دادند.»

Let's go on to some variations of the verb “keep.”

بیایید به برخی از تغییرات فعل "حفظ" برویم.

The first variation is to “keep an eye on someone.”

اولین تغییر این است که "مراقب کسی باشید."

This expression means to watch, like to watch someone closely often too.

این عبارت به معنای تماشا کردن است، دوست دارم کسی را اغلب از نزدیک تماشا کنم.

Some examples, “Yes, she's keeping an eye on me.”

چند مثال، "بله، او مرا تحت نظر دارد."

“She always keeps an eye on the screen.”

"او همیشه به صفحه نمایش نگاه می کند."

“Our boss keeps an eye on our work.”

"رئیس ما مراقب کار ما است."

Example.

مثال.

“Keep an eye on him.

"مراقب او باش.

He's up to something.”

او در حال چیزی است.»

If someone says, “Keep an eye on him,” or like, “Keep an eye on her,” with that

اگر کسی با آن لحن مشکوک بگوید "مراقبش باش" یا مانند "مراقبش باش"

kind of suspicious intonation, this is kind of a negative expression like that person

، این یک نوع بیان منفی است مثل اینکه آن

is suspicious so watch that person to keep an eye on him.

شخص مشکوک است، پس مراقب آن شخص باشید تا مراقب او باشید. روی او

But, if you say it with an upward intonation kind of happy, like “Whoa, keep an eye on

اما، اگر آن را با لحن رو به بالا و به نوعی شادی بگویید، مانند «وای، مراقب او باش

him.

.

He's doing exciting things,” that means like you should watch that person and expect

او کارهای هیجان انگیزی انجام می دهد.» این به این معناست که شما باید آن شخص را تماشا کنید و انتظار

something positive like we have positive expectations for that person so this is an important phrase

چیز مثبتی را داشته باشید، مثلاً ما انتظارات مثبتی از آن شخص داریم، بنابراین این عبارت مهمی

to listen to the intonation.

برای گوش دادن به لحن است.

Okay, next example of that though, “I'm keeping my eye on you.”

خوب، مثال بعدی از آن، " من حواسم به توست."

So, again, this is an expression where intonation is important.

بنابراین، دوباره، این عبارتی است که در آن لحن مهم است.

“I'm keeping my eye on you” and “I'm keeping my eye on you,” have very different

"من حواسم به توست" و " من حواسم به توست" معانی بسیار متفاوتی

meanings.

دارند.

So, “I'm keeping my eye on you,” with that downward intonation sounds suspicious.

بنابراین، "من حواسم به توست"، با آن لحن رو به پایین مشکوک به نظر می رسد.

I'm suspicious of you, “I'm keeping my eye on you.”

من به شما مشکوکم، "من حواسم به شماست."

If, however, we emphasize you with that kind of upward intonation in the sentence, “I'm

با این حال، اگر در جمله «من

keeping my eye on you,” it sounds like I'm expecting good things from you.

حواسم به توست» با آن لحن رو به بالا روی شما تأکید کنیم، به نظر می رسد که از شما انتظار خوبی دارم.

I'm going to watch you with positive expectations.

من با توقعات مثبت شما را تماشا خواهم کرد.

The next variation is to “keep one's eyes open.”

تغییر بعدی این است که "چشم های خود را باز نگه دارید ."

“To keep my eyes open,” “to keep your eyes open,” so to keep your eyes open.

"برای باز نگه داشتن چشمانم"، "برای باز نگه داشتن چشمانت"، بنابراین برای باز نگه داشتن چشمانت.

I use this actually a lot in live streams, I think.

من فکر می کنم در واقع در پخش زنده از این بسیار استفاده می کنم.

I say, “keep your eyes open for that,” or “keep an eye out for that.”

من می گویم، "چشمانت را برای آن باز نگه دار" یا "مراقب آن باش."

So, actually you can use, “keep your eyes open,” or “keep an eye out.”

بنابراین، در واقع می‌توانید از «چشمان باز نگه دارید» یا «چشمتان را باز نگه دارید» استفاده کنید.

That's sort of a weird expression.

این یک تعبیر عجیب و غریب است.

So, let's start with “keep your eyes open.”

بنابراین، بیایید با "چشمانت را باز نگه دار" شروع کنیم.

So, plural eyes, two eyes, “keep your eyes open” usually for a thing.

بنابراین، جمع چشم، دو چشم، "چشم های خود را باز نگه دارید " معمولا برای یک چیز.

“Keep your eyes open for new ideas.”

چشمان خود را برای ایده های جدید باز نگه دارید.

or “I'll be keeping my eyes open for the exciting announcement.”

یا "من چشمانم را برای اطلاعیه هیجان انگیز باز خواهم داشت."

So, that means I will be watching for an announcement or please watch for new ideas in the first

بنابراین، این بدان معناست که من برای اطلاعیه ای تماشا خواهم کرد یا لطفاً برای ایده های جدید در اولین

example sentence.

جمله مثال تماشا کنید.

So, “keep your eyes open” means watch for something.

بنابراین، "چشمانت را باز نگه دار" به معنای مراقب چیزی است.

The expression, to “keep an eye out” for means the same thing but we use the singular.

عبارت "حفظ نگاه کردن" به معنای یکسان است اما ما از مفرد استفاده می کنیم.

So, “I keep an eye out for new ideas,” “Keep an eye out for an exciting announcement.”

بنابراین، "من مراقب ایده های جدید هستم"، "مراقب یک اعلامیه هیجان انگیز باشید."

We can use either the singular or the plural eye or eyes.

می توانیم از مفرد یا جمع چشم یا چشم استفاده کنیم.

So, did you learn a little bit more about the word “keep?”

بنابراین، آیا کمی بیشتر در مورد کلمه "حفظ" یاد گرفتید؟

I hope so.

امیدوارم.

If you have some other meanings or if you know some other variations, have any questions,

اگر معانی دیگری دارید یا اگر تغییرات دیگری را می دانید، سؤالی دارید،

or if you want to try to make an example sentence, please feel free to do so in the comment section.

یا اگر می خواهید سعی کنید جمله ای مثال بزنید، لطفاً این کار را در بخش نظرات انجام دهید.

Of course, if you liked the video, please give us a thumbs up, you can subscribe to

البته، اگر ویدیو را دوست داشتید، لطفاً به ما سر بزنید، می توانید

the channel and you can check us out for more good resources at EnglishClass.101.com.

در کانال مشترک شوید و می توانید برای منابع خوب بیشتر در EnglishClass.101.com ما را بررسی کنید .

Thanks very much for watching this episode of Know Your Verbs and we'll see you again

از تماشای این قسمت از افعال خودت بسیار متشکریم و به زودی دوباره شما را خواهیم دید

soon.

.

Bye.

خدا حافظ.