B2 First: 4 common key word transformation topics | Learn English with Cambridge

No. There is only was set up.

خیر. فقط راه اندازی شده است.

Oh, by his father.

اوه به پدرش

Oh.

اوه

Set up his father.

پدرش را تنظیم کند.

Hello, everybody.

سلام به همه.

Today, we’re looking at the key word transformation part

امروز، ما به بخش تبدیل کلمه کلیدی

of the Cambridge B2 exam.

آزمون B2 کمبریج نگاه می کنیم.

Now, some of my students absolutely love this part

اکنون، برخی از دانش آموزان من کاملاً این بخش

of the exam.

از امتحان را دوست دارند.

However, I also have some students who

با این حال، من همچنین دانش آموزانی دارم

find it challenging.

که آن را چالش برانگیز می دانند.

There are several reoccurring themes in this part of the exam,

چندین موضوع تکراری در این بخش از امتحان وجود دارد،

and today, I’m going to be helping you by showing

و امروز، من قصد دارم با نشان دادن چهار موضوع متداول که به طور منظم به شما ارائه می‌شوند، به شما کمک کنم

you four common topics that regularly feature.

.

Also, you see the question on the screen,

همچنین، سؤال را روی صفحه می بینید،

so why don’t you do it as well?

پس چرا آن را نیز انجام نمی دهید؟

If you do want to do it, please press pause now

اگر می‌خواهید این کار را انجام دهید، لطفاً اکنون مکث را فشار

and go and get yourself a pen and paper.

دهید و بروید و یک قلم و کاغذ برای خود بیاورید.

And before we start the video, as ever, please don’t forget to

و قبل از شروع ویدیو، مانند همیشه، لطفاً

subscribe to the channel.

عضویت در کانال را فراموش نکنید.

But anyway, let’s get on with this particular exam video.

اما به هر حال، بیایید با این ویدیوی امتحانی خاص ادامه دهیم.

So, I asked two friends, Tessa and Lizzie, to do

بنابراین، از دو دوست، تسا و لیزی، خواستم تا

some key word transformation sentences to demonstrate an

جملات کلیدی را تغییر دهند تا

L1 speaker’s thought process.

روند تفکر یک سخنران L1 را نشان دهند.

They’ll be guessing which words appear in the blank

آنها حدس می زنند که کدام کلمات در فضای خالی هر مثال ظاهر می شوند

space for each example.

.

And don’t forget to have a go at the same time.

و فراموش نکنید که در همان زمان بروید.

Let’s how they’ve got on.

بیایید ببینیم آنها چگونه پیش رفته اند.

Oh, because we have to use the word set.

آه، زیرا ما باید از کلمه مجموعه استفاده کنیم.

The company that Mike now runs was set up by his father.

شرکتی که مایک اکنون اداره می کند توسط پدرش راه اندازی شد.

Mike’s father started the company that Mike now runs.

پدر مایک شرکتی را راه اندازی کرد که مایک اکنون آن را اداره می کند.

Yes.

The company that Mike now runs was set up by his father,

آره.

شرکتی که مایک اکنون اداره می‌کند توسط پدرش

not set up.

راه‌اندازی شده است نه تاسیس.

Sorry, it was.

متاسفم، این بود.

Because runs set up doesn’t make sense.

زیرا راه اندازی اجراها معنی ندارد.

No. Oh.

نه . اوه

No. There is only was set up.

خیر. فقط راه اندازی شده است.

Oh, by his father.

اوه به پدرش

Oh.

اوه

Set up his father.

پدرش را تنظیم کند.

A phrasal verb is a phrase that consists of a verb and a

فعل عبارتی عبارتی است که از یک فعل و یک

preposition or adverb, or both.

حرف اضافه یا قید یا هر دو تشکیل شده است.

For example, wake up, hang out, and wash up are good examples of

به عنوان مثال، بیدار شدن، پاتوق کردن، و شستشو نمونه های خوبی از

common phrasal verbs.

افعال عبارتی رایج هستند.

And my top tip here is to find out if a phrasal verb

و نکته اصلی من در اینجا این است که بفهمیم آیا یک فعل عبارتی

is separable or inseparable.

قابل تفکیک است یا غیرقابل تفکیک.

If it’s separable, that means that the direct object can go

اگر قابل تفکیک باشد، به این معنی است که مفعول مستقیم می

either in the middle of the phrasal verb or at the end.

تواند در وسط فعل عبارتی یا در آخر قرار گیرد.

Whereas if it’s inseparable, the direct object can only go

در حالی که اگر غیرقابل تفکیک باشد ، شیء مستقیم فقط می تواند

at the end.

در انتها برود.

Antonio only lost the 100m race because he fell.

آنتونیو فقط مسابقه 100 متر را به دلیل سقوط از دست داد.

If Antonio had not fallen...

اگر آنتونیو سقوط نمی کرد...

Not fallen... Oh, yes, not.

نمی افتاد... اوه، بله، نه.

He would have won.

او برنده می شد.

Wait a sec.

If Antonio had not fallen, he would...

یک ثانیه صبر کنید

اگر آنتونیو سقوط نمی‌کرد ، می‌افتاد...

You can’t have he would, you would have he would

شما نمی‌توانید او را داشته باشید، باید او

have won.

برنده می‌شد.

Oh.

اوه

He would won, yes. One, two, three, four, five.

او برنده خواهد شد، بله. یک دو سه چهار پنج.

Yes, we’re in.

بله، ما وارد شده‌ایم.

He would have won the 100m race.

او می‌توانست در مسابقه 100 متر پیروز شود.

Conditionals are structures that we use to consider imagined

شرط ها ساختارهایی هستند که ما از آنها برای در نظر گرفتن موقعیت های تصوری

or uncertain situations and the possible results

یا نامطمئن و نتایج

of these situations.

احتمالی این موقعیت ها استفاده می کنیم.

And here are examples of both the second

و در اینجا نمونه هایی از

and third conditional.

شرطی دوم و سوم آورده شده است.

The two structures thar you are most likely to

دو ساختاری که به احتمال زیاد

be tested on at B2 level.

در سطح B2 مورد آزمایش قرار می گیرید.

And my top tip here is to be careful with the word would

و نکته اصلی من در اینجا این است

when forming the second and third conditional.

که هنگام تشکیل شرط دوم و سوم مراقب کلمه will باشید.

This is because I regularly see my students either put

این به این دلیل است که من مرتباً می بینم که دانش آموزانم یا

it in the wrong place or use it where they don’t have to.

آن را در مکان نامناسبی قرار می دهند یا در جایی که مجبور نیستند از آن استفاده می کنند.

It was wrong of you to borrow my jacket without asking.

این اشتباه بود که کت من را بدون درخواست قرض گرفتی.

Ought is the word.

باید کلمه است.

You...

تو...

Ought to ask before...

باید قبلاً

Ought to have asked.

می پرسیدی... باید می پرسید.

Why have you put asked in there? Yes.

چرا در آنجا پرسیده اید؟ آره.

You ought to before you borrowed by jacket.

شما باید قبل از اینکه با ژاکت قرض بگیرید.

I was going to say you ought to have before

می خواستم بگویم قبل

you borrowed my jacket, but then I suppose...

از قرض گرفتن ژاکت من باید داشته باشی، اما بعد فکر می کنم...

You ought to have asked.

باید می پرسیدی.

Can you count, please? Yes.

میشه بشمار لطفا آره.

One... Ought to...

یکی... باید...

Of course, it’s quite funky.

البته، خیلی بد بو است.

Modal verbs are verbs that are used to express a person’s

افعال وجهی افعالی هستند که برای بیان نگرش فرد

attitude towards the world when talking about certainty,

نسبت به دنیا هنگام صحبت از یقین،

possibility, willingness, obligation, necessity,

امکان، تمایل، الزام، ضرورت

and ability.

و توانایی به کار می روند.

Here, are all of the modal verbs that we have in English.

در اینجا، تمام افعال وجهی که در انگلیسی داریم آمده است.

And my top tip here is to remember which modal verbs

و نکته اصلی من در اینجا این است که به خاطر داشته باشید که کدام افعال مدال

are followed by the word to.

با کلمه to دنبال می شوند.

In English, only have to, need to, and ought to are

در انگلیسی، فقط باید، نیاز به، و باید

followed by the word to, and the rest of the modal verbs,

با کلمه to دنبال شود، و بقیه افعال معین،

quite simply, aren’t.

به سادگی، نیستند.

Right, Peter, you’ve eaten all

درست است، پیتر، تو

the ice cream, said his mother.

تمام بستنی را خوردی، مادرش گفت.

The word is accused.

کلمه متهم است.

Has accused him of eating.

او را متهم به خوردن کرده است.

That’s it.

خودشه.

No. Oh.

Accused him.

نه . اوه

او را متهم کرد.

Oh, accused him of eating.

آه، او را به خوردن متهم کرد.

Yes. Yes.

آره. آره.

Indirect speech is where one speaker reports the direct

گفتار غیرمستقیم جایی است که یک گوینده صحبت مستقیم

speech of another speaker.

گوینده دیگر را گزارش می کند.

For example, Nelson Mandela says in a speech that education

به عنوان مثال، نلسون ماندلا در یک سخنرانی می گوید که

is the most powerful weapon that you can use to change the world.

آموزش قوی ترین سلاحی است که می توانید برای تغییر جهان از آن استفاده کنید.

One person who heard it live will then tell another

یک نفر که آن را زنده شنیده است ، سپس به شخص دیگری می گوید

person that Nelson Mandela said that education was the

که نلسون ماندلا گفته است که آموزش

most powerful weapon that you could use to change the world.

قوی ترین سلاحی است که می توانید برای تغییر جهان از آن استفاده کنید.

And my top tip here is not to forget to change the pronouns,

و نکته اصلی من در اینجا این است که فراموش نکنید که ضمایر، ضمایر

demonstratives, and adverbs of time and place that often

، و قیدهای زمان و مکان را که

come with an indirect speech exam question.

اغلب با یک سوال امتحان گفتار غیرمستقیم همراه هستند، تغییر دهید.

So, there you go.

بنابراین، شما بروید.

Four common topics that regularly feature in the key

چهار موضوع متداول که به طور منظم در

words transformation part of the Cambridge B2 exam.

بخش تبدیل کلمات کلیدی آزمون B2 کمبریج وجود دارد.

Please comment below and tell us which of these

لطفاً در زیر نظر دهید و به ما بگویید که کدام یک از این

topics do you find both the hardest and the easiest.

موضوعات برای شما سخت‌ترین و آسان‌ترین موضوعات است.

And while you’re commenting, please don’t forget to give

و در حالی که در حال نظر دادن هستید، لطفاً فراموش نکنید که

this video a like and also, to subscribe to the channel,

این ویدیو را لایک کنید و همچنین اگر قبلاً این ویدیو را نکرده اید ، در کانال مشترک شوید

if you haven’t already.

.

Take care and I’ll see you next time for more language fun.

مراقب باشید و دفعه بعد برای سرگرمی بیشتر زبان شما را می بینم.