Let's Learn English! Topic: Pet Peeves (Annoying Things People Do!) 😠📵📱 (Lesson Only)

Well hello and welcome to this English lesson about pet

خوب سلام و به این درس انگلیسی در مورد حیوانات خانگی خوش

peeves. If you don't know the term pet peeves. A pet peeve

آمدید. اگر اصطلاح pet peeves را نمی دانید. پیو حیوان خانگی

is something that bothers you. Um there might be things in

چیزی است که شما را آزار می دهد. امم ممکن است چیزهایی در زندگی وجود داشته باشد

life that you really enjoy. But there's also things in life

که واقعا از آنها لذت ببرید. اما چیزهایی نیز در زندگی وجود دارد

that bother you. They bug you. They make you annoyed. In this

که شما را آزار می دهد. آنها شما را آزار می دهند. آنها شما را اذیت می کنند. در این

particular lesson I'm going to be talking about pet peeves.

درس خاص قرار است در مورد پیاز حیوانات خانگی صحبت کنم.

That I have. Uh pet peeves that things that other people do

که من دارم. اوه پت ناراحت می شود که کارهایی که دیگران انجام

that annoy me. And I think you'll be some of these will be

می دهند مرا آزار می دهد. و من فکر می کنم شما برخی از این موارد

familiar to you. Not all of these are things that annoy me.

برای شما آشنا خواهد بود. همه اینها چیزهایی نیستند که من را آزار دهند.

But in this English lesson I'll talk about some very common pet

اما در این درس انگلیسی در مورد برخی از بیماری‌های حیوان خانگی بسیار

peeves that other people have. And and I'll mention which ones

رایج که افراد دیگر دارند صحبت خواهم کرد. و من اشاره می کنم که کدام یک از

are ones that also bother me. Most of these bother me as

آنهایی هستند که من را نیز آزار می دهند. بیشتر اینها من را هم آزار می

well. Please pay attention during the lesson to the

دهد. لطفاً در طول درس به

phrases I use when I talk about each pet peeve. I'm going to

عباراتی که هنگام صحبت در مورد هر حیوان خانگی صحبت می کنم توجه کنید . میخوام

say things like that bothers me. That drives me nuts. That

بگم اینجور چیزا اذیتم میکنه این مرا دیوانه می کند. این

drives me crazy. Really is something that yeah just

مرا دیوانه می کند. واقعاً چیزی است که بله فقط

bothers me. Sorry I'm I'm forgetting the phrases that I

من را آزار می دهد. ببخشید دارم عباراتی را که

had memorized for this lesson. But anyways I think you know

برای این درس حفظ کرده بودم فراموش می کنم. اما به هر حال فکر می‌کنم

the point welcome to this English lesson about pet

نکته را می‌دانید که به این درس انگلیسی در مورد حیوانات خانگی خوش

peeves. So here's the first one. Telemarketers. So lately

آمدید. بنابراین در اینجا اولین مورد است. بازاریابان تلفنی بنابراین اخیراً

at my house one of the things that has really been bothering

در خانه من یکی از چیزهایی است که واقعاً

me. One of the things that annoys me is when the phone

مرا آزار می دهد. یکی از چیزهایی که من را آزار می دهد این است که تلفن

rings and it's someone trying to sell me something. A

زنگ می خورد و کسی می خواهد چیزی به من بفروشد. یک

telemarketer someone who works in a call centre and they just

بازاریاب تلفنی کسی که در یک مرکز تماس کار می کند و آنها فقط به

phone people randomly and try to sell them something. The

طور تصادفی با مردم تماس می گیرند و سعی می کنند چیزی به آنها بفروشند.

last phone call I got from a telemarketer I think was

آخرین تماس تلفنی که از یک بازاریاب تلفنی گرفتم، فکر می کنم در

actually a scam. A scam is when they tried to trick you into

واقع یک کلاهبرداری بود. کلاهبرداری زمانی است که سعی می کنند شما را فریب دهند تا

giving them money. But telemarketers are annoying.

به آنها پول بدهید. اما بازاریابان تلفنی آزاردهنده هستند.

Telemarketers really bother me. Um this particular scam they

بازاریاب های تلفنی واقعاً من را آزار می دهند. اوم این کلاهبرداری خاص، آنها

wanted me to verify that I had gotten a payment from the

از من می خواستند تأیید کنم که من از دولت پولی دریافت کرده ام و از

government and they wanted me to give them all my bank

من می خواستند تمام اطلاعات بانکی خود را به آنها بدهم

information so they could verify it too and at which

تا آنها نیز بتوانند آن را تأیید کنند و در آن

point I said you are trying to scam me. So some telemarketers

مرحله من گفتم شما می خواهید از من کلاهبرداری کنید. بنابراین برخی از بازاریاب‌های

are just trying to sell you something but some

تلفنی فقط سعی می‌کنند چیزی به شما بفروشند، اما برخی از

telemarketers I think are trying to scam you. I guess

بازاریابان تلفنی فکر می‌کنم سعی در کلاهبرداری از شما دارند. من حدس می‌زنم از نظر

technically that's not a telemarketer that's just a

فنی این یک بازاریاب تلفنی نیست که فقط یک

scammer. Anyways I don't like it when the phone rings and

کلاهبردار باشد. به هر حال من دوست ندارم وقتی تلفن زنگ می خورد

it's someone trying to sell me something. People who chew

و کسی می خواهد چیزی به من بفروشد . افرادی که

loudly. Oh little bit too big there. People who chew loudly

با صدای بلند می جوند. اوه کمی خیلی بزرگ آنجاست. افرادی که با صدای بلند می

or chew with their mouth open. So Brent mentioned this in the

جوند یا با دهان باز می جوند. بنابراین برنت قبلاً در چت به این موضوع اشاره

chat earlier. In North in particular and I don't know

کرد. مخصوصاً در شمال و من نمی دانم

what the tradition is in your country or what is considered

در کشور شما چه سنتی است یا چه چیزی مودب محسوب می شود

polite. But in North America we usually chew with our mouths

. اما در آمریکای شمالی معمولاً با دهان بسته جویدن را انجام می دهیم

closed. If I take a bite I usually chew with my mouth

. اگر لقمه بخورم معمولاً با دهان

closed. It's considered polite. But chewing with your mouth

بسته می جوم. مودبانه محسوب می شود اما جویدن با دهان

open is not polite. And chewing loudly is not considered polite

باز مودبانه نیست. و جویدن با صدای بلند در آمریکای شمالی مودبانه محسوب نمی شود

in North America. And it can really really bother people. I

. و واقعاً می تواند مردم را آزار دهد. من

know that for me when my kids chew with their mouths open I

می دانم که برای من وقتی بچه هایم با دهان باز جویدن را انجام می دهند،

usually say hey please chew with your mouth closed. Because

معمولاً می گویم سلام لطفاً با دهان بسته بجوید. چون

that is the thing to do. Um people who text and drive or

کاری که باید انجام داد همین است. اوه افرادی که هنگام رانندگی پیامک می دهند و رانندگی می کنند یا

use a phone while driving. This one is a particularly annoying

از تلفن استفاده می کنند. این یکی مخصوصاً

thing for me. I like to go for a walk every morning along my

برای من آزاردهنده است. من دوست دارم هر روز صبح در جاده ام پیاده روی کنم

road. And I've noticed a couple of things. One is people drive

. و من متوجه چند چیز شده ام. یکی اینکه مردم

too fast. That bothers me. But I also notice a lot of people

خیلی سریع رانندگی می کنند. این مرا آزار می دهد. اما من همچنین متوجه می شوم که افراد زیادی

driving with their head down. So they're driving like this.

با سر پایین رانندگی می کنند. بنابراین آنها اینگونه رانندگی می کنند.

So I'm assuming they're on their phone. They're probably

بنابراین من فرض می کنم آنها در تلفن خود هستند. احتمالاً

texting and driving. Very very dangerous. Um I'm always

پیامک می‌دهند و رانندگی می‌کنند. خیلی خیلی خطرناکه ام من همیشه

worried that one of them will lose control of their car and

نگرانم که یکی از آنها کنترل ماشینش را از دست بدهد

get into an accident. But definitely People who text and

و تصادف کند. اما قطعا افرادی که در حین رانندگی پیامک می‌دهند و

drive or use a phone while driving is kind of a it's

رانندگی می‌کنند یا از تلفن استفاده می‌کنند ،

something that I wish would just stop. There's a big fine

چیزی است که آرزو می‌کنم آن را متوقف کنند. اتفاقاً

by the way in Canada for doing that. I think it's a four

در کانادا برای انجام این کار جریمه بزرگی وجود دارد. فکر می کنم

hundred dollar fine if you get caught. People who are always

اگر گیر بیفتی چهارصد دلار جریمه می شود . افرادی که همیشه

late this is another one that bothers me. I am generally on

دیر می رسند این یکی دیگر از مواردی است که مرا آزار می دهد. من به طور کلی به

time. I would say 95% of the time. If I need to go somewhere

موقع هستم. من می گویم 95 درصد مواقع. اگر لازم باشد جایی

I arrive on time. If I need to be somewhere at nine I get

بروم به موقع می رسم. اگر بخواهم در ساعت نه جایی

there at five to nine. If I need to be at work at 830 I get

باشم، ساعت پنج تا نه به آنجا می رسم. اگر بخواهم ساعت 830 سر کار

there at eight twenty-five. I like to be on time and I have a

باشم، ساعت هشت و بیست و پنج به آنجا می رسم. من دوست دارم به موقع باشم و یک

little phrase I think my mom used to say this. Five minutes

جمله کوچک دارم که فکر می کنم مامانم این را می گفت. پنج دقیقه

early is on time. Either my mom or dad would say that. Um so I

زودتر به موقع است. یا مامانم یا بابام اینو میگفتن اوم پس من

believe that when you arrive somewhere a couple minutes

معتقدم که وقتی چند دقیقه

early you're actually on time. So when I'm sitting in a

زودتر به جایی رسیدید در واقع به موقع هستید. بنابراین زمانی که من در یک جلسه نشسته ام

meeting and there's supposed to be 10 people in the meeting and

و قرار است 10 نفر در جلسه حضور داشته باشند و

only three people are there. That annoys me a little bit.

فقط سه نفر آنجا باشند. این کمی من را آزار می دهد.

This is a new one. People who forget to mute their mic during

این یکی جدید است. افرادی که فراموش می کنند میکروفون خود را در طول جلسه Zoom بی صدا کنند

a Zoom meeting. So if you've been in a Zoom meeting or any

. بنابراین اگر در یک جلسه Zoom یا هر

kind of meeting like this maybe with Microsoft teams or any

نوع جلسه ای مانند این بوده اید، ممکن است با تیم های مایکروسافت یا هر محصول

other Skype any other meeting Product. Sometimes people leave

دیگر اسکایپ جلسه دیگری داشته باشید . گاهی اوقات افراد

their mic open. They don't turn their mic off. They don't mute

میکروفون خود را باز می گذارند. آنها میکروفون خود را خاموش نمی کنند. آنها میکروفون خود را بی صدا نمی

their mic. And so two other people in the meeting are

کنند. و بنابراین دو نفر دیگر در جلسه در حال

talking and you can hear their dog barking or their kids

صحبت هستند و شما می توانید پارس سگ آنها یا دعوای بچه های آنها را

fighting in the background. So it's polite to hit mute on your

در پس زمینه بشنوید. بنابراین مودبانه است که وقتی در یک جلسه هستید، میکروفون خود را خاموش کنید

microphone when you are in a meeting. Uh and some people

. اوه و برخی از مردم

forget to do that. And that can be that can be a little

فراموش می کنند که این کار را انجام دهند. و این می تواند کمی

annoying. Um some people do it repeatedly. Some people I won't

آزاردهنده باشد. امم بعضی ها این کار را مکرر انجام می دهند . برخی از افراد را نام نمی برم

mention any names because that would be rude. But I go to

زیرا بی ادبی است. اما من گاهی اوقات به چنین جلساتی می روم

meetings like this sometimes and there are one or two People

و یکی دو نفر هستند

who almost always forget to turn their mic off. Uh people

که تقریباً همیشه فراموش می کنند میکروفون خود را خاموش کنند. اوه افرادی

who don't use their turn signal or people who leave their turn

که از چراغ راهنما استفاده نمی کنند یا افرادی که چراغ راهنما خود را روشن می گذارند

signal on. So notice I'm saying I'm annoying with the person

. بنابراین توجه کنید که من می گویم با آن شخص مزاحم هستم

because most of these things are actions that people do. But

زیرا بیشتر این کارها اعمالی هستند که مردم انجام می دهند. اما

sometimes people drive in front of you and they have their turn

گاهی اوقات مردم جلوی شما رانندگی می کنند و

signal on and they don't ever turn. That that's a little

چراغ راهنماهایشان روشن است و هرگز نمی چرخند. که کمی

annoying. Sometimes people just turn without using their turn

آزاردهنده است. گاهی اوقات افراد بدون استفاده از

signal and that can be frustrating as well. So you

چراغ راهنما می چرخند و این نیز می تواند ناامید کننده باشد. بنابراین می

could say it's annoying. It's frustrating. It drives you

توان گفت آزاردهنده است. مایوس کننده است.

crazy when people do those kinds of things. People who use

وقتی مردم این جور کارها را انجام می دهند، دیوانه ات می کند. افرادی که

their phone when you are talking to them or when you're

هنگام صحبت با آنها یا زمانی که می خواهید

trying to talk to them. Sometimes we're driving along

با آنها صحبت کنید از تلفن خود استفاده می کنند. گاهی اوقات ما در حال رانندگی هستیم

and I'll be talking to Jen. And then after a few minutes I'll

و من با جن صحبت می کنم. و بعد از چند دقیقه متوجه می‌شوم که

notice she's not responding and I'll look over and realize that

او پاسخ نمی‌دهد و نگاه می‌کنم و متوجه می‌شوم که

she's on her phone. This does not happen very often. But when

او در تلفنش است. این خیلی اوقات اتفاق نمی افتد. اما زمانی که

people use their phone when you're trying to talk to them

مردم وقتی می‌خواهید با آن‌ها صحبت کنید

or when you are talking to them. Uh it can be frustrating.

یا وقتی با آنها صحبت می‌کنید از تلفن خود استفاده می‌کنند. اوه می تواند ناامید کننده باشد.

Um I know in particular when you go to a restaurant and

اوم مخصوصاً می دانم وقتی به رستوران

you're there to enjoy each other's company. So you're

می روید و آنجا هستید تا از همراهی یکدیگر لذت ببرید . بنابراین شما

there to Have conversation. Uh it can be aggravating when

آنجا هستید تا مکالمه داشته باشید. اوه ، وقتی شخصی از تلفن خود استفاده می کند، می تواند تشدید کننده

someone is using their phone because you've decided to go

باشد، زیرا شما تصمیم گرفته اید که

out and spend money to spend time together. It can be a

بیرون بروید و برای گذراندن وقت با هم پول خرج کنید. ممکن است

little bit annoying. People who type in all caps. So by the way

کمی آزاردهنده باشد. افرادی که تمام حروف تایپ می کنند. بنابراین

on the internet if you type something like I'm going to

در اینترنت اگر چیزی را تایپ کنید مانند من می خواهم

type in the chat if I typed this in the chat. People

در چت تایپ کنم اگر این را در چت تایپ کردم. مردم

there's a bit of a delay so they might not see it. But that

آنجا کمی تأخیر دارند، بنابراین ممکن است آن را نبینند. اما این

would be considered yelling. Um so for me when I type I'm just

فریاد زدن در نظر گرفته می شود. اوم، برای من وقتی تایپ می‌کنم، فقط

going to put a there. When I type on my phone or when I text

می‌خواهم یک آن را آنجا بگذارم. وقتی با تلفنم تایپ می‌کنم یا وقتی پیام

or when I send an email I don't ever use all caps because it

می‌فرستم یا ایمیلی می‌فرستم، هرگز از تمام حروف استفاده نمی‌کنم، زیرا

feels like the person is yelling at you. So something

احساس می‌کنم آن شخص سر شما فریاد می‌زند. بنابراین چیزی

that can be a little bit annoying or an aggravating is

که می تواند کمی آزاردهنده یا تشدید کننده باشد

when people type using all caps. People who drive with

زمانی است که افراد با استفاده از تمام کلاه ها تایپ می کنند . افرادی که

their windows down and play music really loud. So there's a

با شیشه های پایین رانندگی می کنند و با صدای بلند موسیقی پخش می کنند. بنابراین

few ways to say this. You could say people who play loud music

چند راه برای گفتن این موضوع وجود دارد. می توان گفت افرادی که

while driving with their windows down. I'm sure you have

هنگام رانندگی با شیشه های پایین، موسیقی بلند پخش می کنند. مطمئنم

heard this before sometimes when you're at the mall or

این را قبلا شنیده اید، گاهی که در مرکز خرید یا

maybe even in your own neighborhood. You hear this

شاید حتی در محله خود هستید . این

thumping sound like boom boom boom boom and a car comes down

صدای کوبنده مانند بوم بوم بوم بوم را می شنوید و ماشینی

the street with the windows down and really loud blaring

با شیشه های پایین از خیابان پایین می آید و موسیقی واقعاً بلندی

music playing. This can be Yeah it can be it can be really

پخش می شود. این می تواند بله باشد،

bother some if you're sleeping and you hear this. Maybe you're

اگر خواب هستید و این را می شنوید، می تواند واقعاً برای برخی آزار دهنده باشد. شاید در حال

trying to have a nap in the afternoon or it's evening and

تلاش برای چرت زدن بعد از ظهر یا عصر

you're trying to sleep and all of the sudden you hear loud

هستید و سعی می کنید بخوابید و ناگهان موسیقی بلندی می شنوید

music. Very very annoying. People who don't return their

. خیلی خیلی آزار دهنده افرادی که سبد خرید خود را پس نمی دهند

shopping cart. So it's considered polite to return

. بنابراین مودبانه تلقی می‌شود که

your shopping cart to a cart corral. That's what we call

سبد خرید خود را به انبار سبد خرید برگردانید. این چیزی است که ما به

them. Or to the front of the grocery store. Some people

آنها می گوییم. یا جلوی خواربارفروشی. اگرچه برخی افراد

though just leave their cart in the middle of the parking lot.

فقط سبد خرید خود را در وسط پارکینگ رها می کنند.

Not a very nice thing to do. Um because then the next person

کار خیلی خوبی نیست اوم چون در این صورت نفر بعدی

who wants to park there can't and might need to get out of

که می خواهد آنجا پارک کند نمی تواند و شاید لازم باشد از

their vehicle in order to park. We actually have a grocery

وسیله نقلیه خود پیاده شود تا پارک کند. ما در واقع یک فروشگاه مواد غذایی داریم

store where you put a doll coin in to get a cart and when you

که در آن یک سکه عروسک را برای گرفتن گاری در آن قرار می دهید و وقتی

return your cart you get your dollar back. So they've created

سبد خرید خود را برمی گردانید، دلار خود را پس می گیرید . بنابراین آنها

a way to encourage people to return their shopping carts.

راهی برای تشویق مردم به بازگرداندن سبد خرید خود ایجاد کرده اند.

People who always have the same problem as you. Have you ever

افرادی که همیشه مشکل شما را دارند. آیا تا

had a headache? And then maybe you have a friend where when

به حال سردرد داشته اید؟ و بعد شاید دوستی داشته باشید که وقتی

you say oh I have a bad headache they say oh I have a

می گویید اوه من سردرد بدی دارم می گویند آه من هم

bad headache too. Or maybe you've been in a small car

سردرد بدی دارم. یا شاید شما در یک

accident and you say oh I've I've gotten a car accident. My

تصادف کوچک رانندگی کرده اید و می گویید اوه من تصادف کردم.

car is a dent and then they tell a story about how their

ماشین من یک فرورفتگی است و سپس آنها داستانی را تعریف می کنند که چگونه

car never starts. So sometimes people don't listen. Sometimes

ماشین آنها هرگز روشن نمی شود. بنابراین گاهی اوقات مردم گوش نمی دهند. گاهی اوقات

when you tell them one of the problems you're having in life

وقتی یکی از مشکلاتی را که در زندگی دارید به آنها می گویید، در عوض

they just share their problem instead. When all you wanted

مشکل خود را با آنها در میان می گذارند . وقتی تنها چیزی که می خواستی

was to have someone listen to you. I sometimes do this when I

این بود که کسی به حرفت گوش دهد. اتفاقاً وقتی به نظرات پاسخ می دهم گاهی این کار را انجام می دهم

reply to comments by the way. Someone will say something and

. یک نفر چیزی می گوید و

I'll just talk about myself in my reply. I'll try not to do

من در پاسخ فقط در مورد خودم صحبت می کنم . من سعی می کنم این کار

that as much. People who can't part correctly. So this is

را زیاد انجام ندهم. افرادی که نمی توانند به درستی جدا شوند. بنابراین این

something that does drive me does drive me nuts. When I go

چیزی است که من را دیوانه می کند. وقتی

to the grocery store and sometimes there aren't enough

به خواربارفروشی می روم و گاهی اوقات جای

parking spots and I find one but the person has parked like

پارک کافی نیست و یکی را پیدا می کنم اما آن شخص مانند این شخص پارک کرده

this person and I can't fit my vehicle in. Or when I park and

است و من نمی توانم وسیله نقلیه ام را در آن جا بدهم . یا وقتی پارک می کنم و

then someone parks really close beside me and I can't get my

بعد کسی واقعاً نزدیک من پارک می کند. و

door open when I come back from the store. Uh that would that

وقتی از فروشگاه برمی گردم نمی توانم در را باز کنم . اوه این

would drive me crazy. So if you're someone who drives

باعث می شود من دیوانه شوم. بنابراین اگر کسی هستید که رانندگی می

please please park correctly. People will appreciate it.

کنید لطفاً به درستی پارک کنید. مردم قدردان آن خواهند بود.

People who slurp when they drink. So when I first started

افرادی که هنگام نوشیدن چرت می زنند . بنابراین وقتی برای اولین بار شروع به

doing live streams

پخش زنده

When I took a sip of water I would slurp. Sorry about that.

کردم، وقتی یک جرعه آب می خوردم ، غر می زدم. از این بابت متاسفم.

That was just an example. And very quickly in the comments a

این فقط یک مثال بود. و خیلی سریع در نظرات

lot of people would mention please stop drinking while

بسیاری از مردم به این موضوع اشاره می کنند که لطفاً در حین

doing your live lesson. Please stop slurping your water when

انجام درس زنده خود از نوشیدن خودداری کنید. لطفاً وقتی درس زنده خود را انجام می دهید، آب خود را خمیده نکنید

you're doing your live lesson. So now when I take a sip I try

. بنابراین الان وقتی یک جرعه می نوشم سعی می کنم این کار را

not to. I try to take a sip quietly. But for some people

نکنم. سعی می کنم بی سر و صدا یک جرعه بنوشم. اما برای بعضی از افراد

this doesn't bother me too much. But for some people the

این خیلی من را آزار نمی دهد. اما برای برخی از افراد

slurping sound. Isn't that a fun word? The slurping sound is

صدای غلت زدن. آیا این یک کلمه سرگرم کننده نیست؟ صدای

annoying for them. Uh people who smoke in a non-smoking

غلت زدن برای آنها آزاردهنده است. اوه افرادی که در منطقه غیر سیگاری سیگار می کشند

area. So in Canada there are very few places you can smoke

. بنابراین در کانادا مکان های بسیار کمی وجود دارد که می توانید سیگار بکشید

now. You cannot smoke inside any public building. You can

. شما نمی توانید داخل هر ساختمان عمومی سیگار بکشید.

smoke in your home if you want. Uh but sometimes people will

در صورت تمایل می توانید در خانه خود سیگار بکشید. اوه، اما گاهی اوقات مردم

smoke in a Place where there's signs saying no smoking.

در مکانی سیگار می کشند که در آن تابلوهایی وجود دارد که می گوید سیگار ممنوع است.

They'll just they'll smoke a cigarette and they just don't

آنها فقط یک سیگار می کشند و فقط اهمیتی نمی

care. Um not very nice. Not a nice thing to do and I wish

دهند. امم خیلی خوب نیست کار خوبی نیست و ای کاش

people would stop doing that. Um we sell flowers at a farmers

مردم از انجام آن دست بردارند. اوم ما در بازار کشاورزان گل می فروشیم

market. And you can smoke outside the market but inside

. و شما می توانید خارج از بازار سیگار بکشید، اما در

the market I you're not supposed to. And people still

داخل بازار من قرار نیست سیگار بکشید. و مردم هنوز هم

do. So it's a little bit I wish someone would just tell them to

انجام می دهند. بنابراین کمی آرزو می کنم کاش یکی به آنها می گفت که

stop. So I mentioned this one the sound of chalk squeaking on

دست بردار. بنابراین من به این یکی از صدای جیر جیر گچ

a chalkboard or nails on a chalkboard. This can really set

روی تخته یا میخ های روی تخته گچی اشاره کردم. این واقعاً می تواند

people off. Um when you say something sets someone off it

مردم را متحیر کند. اوم وقتی می گویید چیزی باعث ناراحتی کسی

makes them have a negative emotional reaction. This can

می شود، باعث می شود واکنش عاطفی منفی نشان دهد. این

even make people angry. The sound of nails on a chalkboard.

حتی می تواند مردم را عصبانی کند. صدای میخ روی تخته سیاه.

It goes screech. I don't know if you've ever heard it. Uh

جیغ می کشد نمی دانم تا به حال آن را شنیده اید یا نه. آه

people who use both armrests. Have you ever been on an

افرادی که از هر دو دسته استفاده می کنند. آیا تا به حال در

airplane or in a movie theater and there's only one armrest

هواپیما یا سالن سینما بوده اید و فقط یک تکیه گاه

between the seats and immediately the person beside

بین صندلی ها وجود داشته باشد و بلافاصله شخص کنار

you uses both of them? Uh sometimes on an airplane as

شما از هر دوی آن ها استفاده کند؟ اوه گاهی اوقات در هواپیما

well this will happen. Someone will use the entire armrest

نیز این اتفاق می افتد.

when they should be sharing a little piece of it. Um it's

زمانی که باید تکه کوچکی از آن را به اشتراک بگذارد، شخصی از تمام دسته‌بندی استفاده می‌کند. اوم، به نظر من،

best just to decide early on how you're going to share the

بهتر است زودتر تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید دسته دستی را به اشتراک

armrest I think. Uh people who cough without covering their

بگذارید. آه افرادی که بدون پوشاندن دهانشان سرفه می کنند

mouth. Now this picture is old you're supposed to cough into

. حالا این عکس قدیمی است، حالا قرار است به

your elbow now. I think there were new pet peeves that people

آرنج خود سرفه کنید. من فکر می کنم پیوهای جدید حیوانات خانگی وجود داشت که

developed during the pandemic. But certainly when you cough

مردم در طول همه گیری ایجاد کردند. اما مطمئناً زمانی که

without covering your mouth. You can see in the person's

بدون پوشاندن دهان خود سرفه می کنید. شما می توانید در دهان آن شخص ببینید

mouth and you can you know they're expelling I'm trying to

و می توانید بدانید که او در حال اخراج است من سعی می

think. I want to say molecules. Vapor they're expelling vapor

کنم فکر کنم. من می خواهم بگویم مولکول ها. بخار آنها بخار را دفع می کنند

and just not a nice thing. So please if you don't want to

و چیز خوبی نیست. پس لطفاً اگر نمی خواهید

annoy people cover your mouth when you cough. This was

مردم را آزار دهید، هنگام سرفه دهان خود را بپوشانید. این

mentioned earlier by someone. People who stopped suddenly

قبلا توسط شخصی ذکر شده بود. افرادی که

when walking in front of you. I think this has become more of a

هنگام راه رفتن در مقابل شما ناگهان ایستادند. من فکر می کنم این

problem with phones. I was walking the other day on the

مشکل در گوشی ها بیشتر شده است. من روز قبل در پیاده رو راه می رفتم

sidewalk and the person in front of me was on their phone.

و نفر مقابلم پشت تلفنشان بود.

And they did this. All of a sudden they just stopped

و این کار را کردند. ناگهان راه رفتن را متوقف کردند

walking. And I almost bumped into them. So maybe a new pet

. و تقریباً به آنها برخورد کردم. بنابراین شاید یک حیوان خانگی جدید

peeve for me. Um I walk a lot more now. And sometimes I walk

برای من ناراحت شود. اوه من الان خیلی بیشتر راه میرم و گاهی در شهر قدم می زنم

in town. So people who stop suddenly in front of me are

. بنابراین افرادی که ناگهان جلوی من می ایستند

very very frustrating. People who cut in line or jump the

بسیار ناامید کننده هستند. افرادی که در صف کوتاه می شوند یا از

queue. So yes in North America it is considered polite to wait

صف می پرند. بنابراین بله، در آمریکای شمالی مودبانه

in line it is considered polite to not jump the queue. I know

در نظر گرفته می‌شود که در صف منتظر بمانید، اما مودبانه در نظر گرفته می‌شود که از صف نپرید. من می دانم که

this is different in different countries but certainly if you

این در کشورهای مختلف متفاوت است، اما مطمئناً

are in North America if there is a line you join the line at

اگر در آمریکای شمالی هستید، اگر خطی وجود داشته باشد، در پایان به خط

the end and you wait your turn. That's how things work. If you

می پیوندید و منتظر نوبت خود هستید. کارها اینگونه است. اگر

try to join the line further up people are going to get very

بخواهید به صف بالاتر بپیوندید، مردم

very angry with you. So don't cut in line. Um and don't don't

بسیار با شما عصبانی خواهند شد. پس در صف کوتاه نشوید. اوم و سعی نکن

try to get ahead of other people. Not very nice thing to

از دیگران جلو بزنی . کار خیلی خوبی

do. Uh people who misspell your name. So this is kind of a

نیست آه افرادی که اسم شما را اشتباه می نویسند . بنابراین این یک نوع

joke. No one has ever spelt Bob with two Bs. But sometimes you

شوخی است. هیچ کس تا به حال باب را با دو B املا نکرده است. اما گاهی اوقات

have a complicated name. Um so for instance Bob is an easy

شما یک نام پیچیده دارید. به عنوان مثال باب نام آسانی است

name. It's not misspelled very often. But let's say your name

. خیلی اوقات اشتباه املایی نمی شود. اما بیایید بگوییم که نام شما

was I'm trying to think of a name. Um Kristin. There's a

این بود که من سعی می‌کنم یک نام فکر کنم . ام کریستین

number of different ways to spell Kristen. It's very

روش های مختلفی برای املای کریستن وجود دارد.

important for me as a teacher to learn how to spell my

برای من به عنوان یک معلم بسیار مهم است که یاد بگیرم اسامی دانش آموزانم را چگونه املا کنم

students names so that I don't make a mistake. But it can be

تا اشتباه نکنم . اما

annoying when someone misspells your name. People who stand too

وقتی کسی نام شما را اشتباه می نویسد می تواند آزاردهنده باشد . افرادی که خیلی

close. So this is another thing that's new ish. Um by the way

نزدیک می ایستند. بنابراین این چیز دیگری است که جدید است. به هر حال

we add ish to words sometimes to like it's new but not really

ما گاهی اوقات ish را به کلمات اضافه می کنیم تا دوست داشته باشیم که جدید باشد اما نه واقعاً

but sort of new. Newish. Um this was a pet peeve before the

بلکه به نوعی جدید است. جدید. اوم این یک حیوان خانگی قبل از

pandemic. But now it's even more of a pet peeve. The other

همه گیری بود. اما در حال حاضر آن را حتی بیشتر از حیوان خانگی پیو. روز دیگر

day I was at a store and I stood about a metre and a half

در یک فروشگاه بودم و حدود یک متر و نیم

behind the person in front of me. But then behind me a man

پشت سر نفر مقابلم ایستادم. اما بعد پشت سر من مردی

stood right behind me. Which in my opinion is still too close.

درست پشت سرم ایستاد. که به نظر من هنوز خیلی نزدیک است.

I actually like standing two metres apart from people.

در واقع دوست دارم دو متر از مردم فاصله بگیرم.

That's I'm comfortable standing that far apart. So but people

یعنی من راحت از هم دور ایستاده ام. بنابراین اما افرادی

who stand too close and also people who talk too close.

که خیلی نزدیک می ایستند و همچنین افرادی که خیلی نزدیک صحبت می کنند.

Sometimes a per will come and talk to me and they'll stand

گاهی یک نفر می آید و با من صحبت می کند و

too close to me and it is uncomfortable. People who

خیلی نزدیک من می ایستند و این ناراحت کننده است. افرادی که

interrupt you while you are talking. I do this to other

در حین صحبت حرف شما را قطع می کنند. من این کار را با افراد دیگر انجام می

people. So I'm guilty of this. I'm sure for someone else I'm

دهم. پس من مقصرم مطمئنم برای شخص دیگری

annoying. I'm sure that they're like whenever I talk to Bob

مزاحم هستم. من مطمئن هستم که آنها هر وقت با باب صحبت می کنم

he's always interrupting me. But yes people who interrupt

او همیشه حرف من را قطع می کند. اما بله، افرادی که

you while you are talking can be frustrating and annoying.

در حین صحبت حرف شما را قطع می کنند، می توانند ناامید کننده و آزاردهنده باشند.

Bad Wi-Fi in a public place. Bad Wi-Fi anywhere. I think in

Wi-Fi بد در یک مکان عمومی. وای فای بد در همه جا. من فکر می کنم در

this day and age you just expect to be connected. So when

این عصر و عصر شما فقط انتظار دارید که با هم در ارتباط باشید. بنابراین وقتی

my phone doesn't work somewhere. It's frustrating. I

گوشی من در جایی کار نمی کند . مایوس کننده است. من روز

was at market the other day and I wanted to upload a picture of

گذشته در بازار بودم و می خواستم یک عکس

the market and my Wi-Fi or my internet was bad at the market.

از بازار آپلود کنم و وای فای یا اینترنت من در بازار خراب بود.

So that was a little bit annoying. At school if the

پس این کمی آزاردهنده بود. در مدرسه اگر

Wi-Fi is flaky one day it when you say flaky that means it's

روزی وای فای پوسته پوسته شد، وقتی می گویید پوسته پوسته می شود، به این معنی است

it works and stops and works and stops so it was flaky. Uh

که کار می کند و متوقف می شود و کار می کند و متوقف می شود، بنابراین پوسته پوسته شده است. اوه

students get almost get angry. They're so upset when the Wi-Fi

دانش آموزان تقریبا عصبانی می شوند. وقتی وای فای

doesn't work. So Wi-Fi is an important thing to keep people

کار نمی کند خیلی ناراحت می شوند. بنابراین Wi-Fi یک چیز مهم برای راضی نگه داشتن مردم

happy now. People who sing along to songs whether you're

در حال حاضر است. افرادی که در کنار آهنگ‌ها چه در حال

driving or at home sometimes you just want to listen to the

رانندگی یا در خانه هستید، گاهی اوقات فقط می‌خواهید به آهنگ گوش دهید

song. But your friend or your sibling, your brother or sister

. اما دوست یا خواهر یا برادرتان، برادر یا خواهرتان

might just love singing out loud. So people who sing along

ممکن است عاشق آواز خواندن با صدای بلند باشند. بنابراین افرادی که همراه

to songs can be annoying when you just want to listen to it.

با آهنگ می خوانند زمانی که شما فقط می خواهید به آن آهنگ گوش دهید می توانند آزاردهنده باشند.

I don't do this. I do not sing along to songs. But yeah if

من این کار را نمی کنم. من در کنار آهنگ نمی خوانم. اما

you're a good singer I guess it would be nice. But Yeah I I I

آره اگر خواننده خوبی باشی فکر می کنم خوب باشد. اما بله، من

do not enjoy this one. People who talk in the theater during

از این یکی لذت نمی برم. افرادی که در طول یک فیلم در تئاتر صحبت می کنند

a movie. Now one of the things that I find is when I go to see

. الان یکی از چیزهایی که پیدا می کنم این است که وقتی برای

a movie I pay a lot of money to see the movie and to hear the

دیدن فیلم می روم پول زیادی برای دیدن فیلم و شنیدن

movie. I don't pay a lot of money to listen to someone

فیلم می دهم. من برای گوش دادن به

behind me talk during the movie. So sometimes people ask

صحبت های کسی که پشت سرم در طول فیلم صحبت می کند، پول زیادی نمی پردازم . بنابراین گاهی افراد

questions during the movie. Sometimes people just talk

در طول فیلم سوالاتی می پرسند. گاهی اوقات مردم فقط در

about other things. So I actually prefer to watch movies

مورد چیزهای دیگر صحبت می کنند. بنابراین من در واقع ترجیح می دهم در خانه فیلم تماشا

home now. I just find it a lot more relaxing because people

کنم. به نظرم خیلی راحت‌تر است، زیرا مردم

tend to talk in the theater. When a phone rings during a

تمایل دارند در تئاتر صحبت کنند. هنگامی که یک تلفن در حین فیلم زنگ می زند،

movie so this is very very similar. There's warnings at

این بسیار شبیه است. هشدارهایی

the beginning of a movie in the theatre please turn off your

در ابتدای فیلم در سینما وجود دارد، لطفاً تلفن های همراه خود را خاموش کنید

cell phones I'll be honest I don't turn off my cell phone. I

، صادقانه بگویم، تلفن همراه خود را خاموش نمی کنم. من

just turn the ringer off. Um but when a phone rings during a

فقط زنگ را خاموش می کنم. اوم، اما وقتی تلفن در

movie when you go it's it's annoying. When you go to a

حین فیلم زنگ می‌خورد، آزاردهنده است. وقتی به یک

movie you want to forget about life and just enjoy the movie.

فیلم می روید می خواهید زندگی را فراموش کنید و فقط از فیلم لذت ببرید.

And when a phone rings it can take away that enjoyment. So

و وقتی تلفن زنگ می زند می تواند این لذت را از بین ببرد. بنابراین

not not a nice thing to have happen. Uh people who take too

اتفاق خوبی نیست که اتفاق بیفتد. آه افرادی که بیش

many selfies. So I have one friend who I think every

از حد سلفی می گیرند. بنابراین من یک دوست دارم که فکر می کنم هر

picture they take is a selfie. And even if you're somewhere

عکسی که می گیرند یک سلفی است. و حتی اگر در جایی

really nice they take a selfie. And sometimes I think well why

واقعاً خوب هستید، آنها یک سلفی می گیرند. و گاهی خوب فکر می کنم چرا

don't you just take a picture of the beautiful waterfall. Why

از آبشار زیبا عکس نمی گیرید. چرا

don't you just take a picture of the city you're in. Why why

فقط از شهری که در آن هستید عکس نمی گیرید. چرا

are you always why are you always doing this? It's always

همیشه هستید چرا همیشه این کار را می کنید؟ همیشه

like phone. It's always like that. But I do it myself as

مثل گوشی است همیشه همینطور است. اما خودم هم این کار را می کنم

well. I do take selfies sometimes. Um mostly if I'm

. من گاهی اوقات سلفی می گیرم امم، بیشتر اگر

posting for all of you I will take a selfie so that people

برای همه شما پست بگذارم، سلفی می‌گیرم تا

can see where I am in the world. Pda public display of

مردم ببینند من کجای دنیا هستم. PDA نمایش عمومی

affection. I actually got this wrong in a lesson a few months

محبت. من در واقع این اشتباه را در یک درس چند ماه

ago and then Mode Aggs corrected me. Uh but a PDA is a

پیش انجام دادم و سپس Mode Aggs من را اصلاح کرد. اوه اما PDA

public display of affection. That means hugging or kissing

نمایش عمومی محبت است. یعنی بغل کردن یا بوسیدن

in public. Generally in North America if you are walking

در جمع. به طور کلی در آمریکای شمالی اگر

around with someone who you like romantically. Holding

با کسی که عاشقانه دوستش دارید قدم می زنید .

hands is usually fine. Um walking with your arm around

دست گرفتن معمولاً خوب است. امم، راه رفتن با دست دور

someone is fairly common. Uh but hugging and kissing in

یک نفر نسبتاً رایج است. اوه، اما در آغوش گرفتن و بوسیدن در

public is considered a public display affection. Um so yeah

ملاء عام یک محبت نمایش عمومی در نظر گرفته می شود. اوم، بله

it's not it's not yeah it's not considered polite. You will see

، اینطور نیست، بله، مودب محسوب نمی شود. شما

it sometimes especially in a touristy area. You will see

گاهی اوقات آن را به خصوص در یک منطقه توریستی خواهید دید. افرادی را خواهید دید

people showing affection in public. But generally not

که در ملاء عام ابراز محبت می کنند. اما به طور کلی

something you see a lot of. Uh people who eat your food from

چیزی نیست که شما زیاد آن را ببینید. آه افرادی که

the fridge at work. So we have a fridge at work. I don't know

در محل کار غذای شما را از یخچال می خورند. بنابراین ما یک یخچال در محل کار داریم. نمی دانم

if you have a fridge at work. A refrigerator. When I bring my

سر کار یخچال دارید یا نه. یک یخچال. وقتی

lunch to school I put it in the fridge. Sometimes other people

ناهار را به مدرسه می‌آورم، آن را در یخچال می‌گذارم. گاهی اوقات

will eat other people's food. I hope I explain that correctly.

افراد دیگر غذای دیگران را می خورند. امیدوارم درست توضیح داده باشم

Sometimes people will put food in the fridge and other people

گاهی افراد غذا را در یخچال می گذارند و دیگران آن را

will eat it. It doesn't happen very often but it can be

می خورند. این خیلی اتفاق نمی افتد اما می تواند

annoying. When I was in college I had a roommate who often ate

آزار دهنده باشد. زمانی که در دانشگاه بودم، هم اتاقی داشتم که اغلب غذای مرا می خورد

my food. That was Eventually I had to talk to him about it

. این بود که در نهایت مجبور شدم در مورد آن با او صحبت کنم

because it was very very very annoying. Let's see here.

زیرا بسیار بسیار آزاردهنده بود. بیایید اینجا را ببینیم.

People who put gum under a table or bench when they are

افرادی که بعد از اتمام جویدن آدامس زیر میز یا نیمکت می گذارند

done chewing it. I it grosses me out. So that means it makes

. من آن مرا عصبانی می کند این بدان معناست که

me like like I almost feel sick when I sit on a park bench and

وقتی روی نیمکت پارک می نشینم و

I put my hands on the edge and I feel gum underneath. I do not

دستانم را روی لبه می گذارم و زیر آن احساس آدامس می کنم، تقریباً احساس بیماری می کنم. من دوستش

like it. This is probably one of my biggest pet peeves. When

ندارم. این احتمالاً یکی از بزرگترین پیوهای حیوان خانگی من است.

you sit in a chair or when you sit at a table or when you sit

وقتی روی یک صندلی می نشینید یا وقتی پشت میز می نشینید یا وقتی

on a park bench and then you realize there is gum

روی نیمکت پارک می نشینید، متوجه می شوید که زیر آن آدامس وجود دارد

underneath. It's very very it's gross. That's the word we would

. خیلی خیلی بد است این کلمه ای است که ما

use in English. It's very gross. Bad drivers bad drivers

در انگلیسی استفاده می کنیم. خیلی زشته رانندگان بد رانندگان بد

I think this is everyone's pet peeve. I think everyone in the

من فکر می‌کنم این مزاحمت برای همه است . من فکر می کنم همه مردم

world thinks they're a good driver. And they think everyone

دنیا فکر می کنند راننده خوبی هستند . و فکر می کنند

else is a bad driver and bad drivers annoying them. So

بقیه راننده بدی هستند و رانندگان بد آنها را آزار می دهند. بنابراین

definitely for me I don't like bad drivers. I when I'm going

قطعا برای من از راننده های بد خوشم نمی آید. من وقتی جایی می روم

somewhere especially when I had little kids in the van with me

مخصوصاً وقتی بچه های کوچکی که بچه هایم کوچک بودند در ون

when my kids were little. Um bad drivers would really really

همراهم بودند. اوه رانندگان بد واقعاً

bother me and make me angry actually when I would get cut

من را آزار می‌دهند و عصبانی می‌شوم، در واقع وقتی مسیرم قطع می‌شود

off or when someone was driving Way over the speed limit that

یا زمانی که شخصی بیش از حد مجاز رانندگی می‌کند

would always really really annoy me. Uh we mentioned this

که همیشه واقعاً من را آزار می‌دهد. اوه ما

a little bit. People who don't actually listen when you are

کمی به این اشاره کردیم. افرادی که در واقع وقتی با آنها

talking to them. Uh I have this there's a couple people I know

صحبت می کنید گوش نمی دهند. اوه، من این را دارم، چند نفر را می

who do this where when I'm talking to them when I'm done

شناسم که وقتی با آنها صحبت می کنم، وقتی حرفم را تمام می کنم، این کار را انجام

saying what I'm saying they just talk about something else

می دهند، آنها فقط در مورد چیز دیگری

or they talk about themselves. It's kind of strange actually.

صحبت می کنند یا درباره خودشان صحبت می کنند. در واقع یه جورایی عجیبه

Uh a person who is always the expert on any topic You know

اوه کسی که همیشه در هر موضوعی متخصص است، می دانید که

this is such a funny annoyance in life that a lot of

این یک آزاردهنده در زندگی است که بسیاری از

television shows will have a character who plays this role.

برنامه های تلویزیونی شخصیتی دارند که این نقش را بازی می کند.

I think Dwight on the office was kind of this way. He always

فکر می‌کنم دوایت در دفتر کار به این شکل بود. او همیشه

knew everything. Um and there's a few other shows where they'll

همه چیز را می دانست. اوم و چند برنامه دیگر وجود دارد که در

they'll have someone who's always the expert. And and it's

آنها کسی را خواهند داشت که همیشه متخصص باشد. و این است

they put a person in the show like that because it's funny.

که آنها یک نفر را در این نمایش قرار می دهند زیرا خنده دار است.

But in real life it's not as funny. Um at a previous job I

اما در زندگی واقعی آنقدرها هم خنده دار نیست. اوم در کار قبلی

worked with someone who was like this. No matter what we

من با کسی کار کردم که اینطور بود. مهم نیست که در مورد چه چیزی صحبت کردیم،

talked about they thought they knew more than everyone else

آنها فکر می کردند که بیشتر از بقیه می دانند

and it was a little bit aggravating. Spam email,

و این کمی تشدید کننده بود. ایمیل‌های هرزنامه،

telemarketers, spam email, phishing scams, anything where

بازاریابان تلفنی، ایمیل‌های هرزنامه، کلاهبرداری‌های فیشینگ، هر چیزی که در آن

people are trying to take advantage of you can just be

افراد سعی می‌کنند از شما سوء استفاده کنند، ممکن است

yeah too much sometimes. Uh I get a lot of spam email.

گاهی اوقات خیلی زیاد باشد. اوه من ایمیل های اسپم زیادی دریافت می کنم.

Thankfully my spam filter catches most of it so I don't

خوشبختانه فیلتر هرزنامه من بیشتر آن را می گیرد، بنابراین

have to worry about it. But yes spam email you know a long time

لازم نیست نگران آن باشم. اما بله، ایمیل های هرزنامه ای که مدت ها

ago before spam filters worked well. It was really annoying.

پیش قبل از اینکه فیلترهای هرزنامه به خوبی کار کنند، می شناسید. واقعا آزاردهنده بود.

Uh people who walk their dog and don't clean up after it. So

آه مردمی که سگشان را پیاده می کنند و بعد از آن تمیز نمی کنند. بنابراین

dogs poop. And you clean up your poop. You should have a

سگ ها مدفوع می کنند. و مدفوع خود را پاک می کنید.

pooper scooper when you take your dog for a walk. You should

هنگامی که سگ خود را به پیاده روی می برید، باید یک اسکوپپر داشته باشید. شما باید

have little bags to put the poop in because you shouldn't

کیسه های کوچکی برای ریختن مدفوع داشته باشید زیرا

leave it at the park. You shouldn't leave it on the

نباید آن را در پارک رها کنید. شما نباید آن را در

sidewalk. So you can see this scoop your pet's poop. Someone

پیاده رو رها کنید. بنابراین شما می توانید این اسکوپ مدفوع حیوان خانگی خود را ببینید.

has put a sign up because obviously someone is not doing

شخصی ثبت نام کرده است زیرا مشخصاً کسی این کار را انجام نمی

that. So please if you are a pet owner clean up after your

دهد. پس لطفا اگر صاحب حیوان خانگی هستید بعد از حیوان خانگی خود را تمیز کنید

pet. It's everyone will be happy if you do that. Uh people

. اگر این کار را بکنید همه خوشحال خواهند شد. آه مردمی

who flick their cigarette butts on the ground. So smoking is

که ته سیگارشان را روی زمین تکان می دهند . بنابراین سیگار کشیدن در

already a bit annoying. But people who smoke and when

حال حاضر کمی آزار دهنده است. اما افرادی که سیگار می کشند و

they're done they flick their cigarette. Can you tell I used

وقتی کارشان تمام می شود سیگارشان را تکان می دهند . میشه بگی

to smoke? So you smoke and then you flick your cigarette but I

من سیگار میکشیدم؟ بنابراین سیگار می کشی و سپس سیگارت را تکان می دهی،

maybe I did that when I was younger. We'll see. Um but

اما من شاید وقتی جوانتر بودم این کار را می کردم . خواهیم دید. امم اما

people who flick their cigarette butts on the ground.

کسانی که ته سیگارشان را روی زمین تکان می دهند.

This is also dangerous in some parts of the world. It rained

این نیز در برخی از نقاط جهان خطرناک است. اخیراً اینجا باران بارید

here recently. But before Monday if you flicked your

. اما قبل از دوشنبه، اگر ته سیگار خود را

cigarette butt here you might have started a grass fire

در اینجا تکان می دادید، ممکن بود آتش علف را راه بیندازید،

because things were starting to get very very dry. This part.

زیرا همه چیز در حال خشک شدن بود. این قسمت.

But thankfully it rained on Monday and it rained on

اما خوشبختانه دوشنبه بارید و چهارشنبه بارید

Wednesday. We got two nice rain showers. So everything's

. دو بارندگی خوب داشتیم. بنابراین همه چیز

growing really well again. People who litter so this is

دوباره به خوبی در حال رشد است. افرادی که زباله می ریزند

related to flickering a cigarette but but sometimes

این به سوسو زدن سیگار مربوط می شود، اما گاهی اوقات

you'll go to a public park you'll go to a public place and

شما به یک پارک عمومی می روید، به یک مکان عمومی می روید و

there will be garbage on the ground. Uh there will be litter

زباله روی زمین وجود دارد. اوه همه جا زباله خواهد

everywhere. And there might even be garbage cans and

بود و حتی ممکن است سطل های زباله و سطل های

recycling and recycle bins. But people don't use them. So it's

بازیافت و بازیافت وجود داشته باشد. اما مردم از آنها استفاده نمی کنند. بنابراین

annoying when people do this. Um we have taught our children

وقتی مردم این کار را انجام می دهند آزاردهنده است. اوم ما به فرزندانمان یاد دادیم

not to do this. I hope when they are adults and live out of

که این کار را نکنند. امیدوارم وقتی بزرگسال هستند و بیرون از

our house that they don't start littering. Um when I walk along

خانه ما زندگی می کنند شروع به زباله ریختن نکنند. اوم وقتی در امتداد جاده قدم می زنم

the road the ditch is filled with litter. I know you think

، خندق پر از زباله است. می دانم که فکر می کنید

Canada is a beautiful country. And it is. But if you look in

کانادا کشور زیبایی است. و هست. اما اگر به

certain places you will see litter and it's really really

مکان‌های خاصی نگاه کنید، زباله‌ها را می‌بینید و واقعاً

annoying. When when people show you 5000 pictures of their

آزاردهنده است. زمانی که مردم 5000 عکس از تعطیلات خود را به شما نشان می دهند

vacation. So yes sometimes people go on vacation.

. بنابراین بله گاهی اوقات مردم به تعطیلات می روند.

Sometimes when they come back they show you some pictures and

گاهی اوقات وقتی برمی گردند تعدادی عکس به شما نشان می دهند و

it's nice. But there are certain people who like to show

این خیلی خوب است. اما افراد خاصی هستند که دوست دارند

you every picture. Like and then we visited this house and

هر عکسی را به شما نشان دهند. لایک و بعد از این خانه بازدید کردیم و

this was their living room and this was their kitchen. And

این اتاق نشیمن آنها بود و این آشپزخانه آنها بود.

this is their backyard and this is where they it at night. Oh

و این حیاط خلوت آنهاست و شبها اینجا آنجاست. اوه

and this is funny. This is a little lawn ornament they had.

و این خنده دار است. این یک زینت چمن کوچک است که آنها داشتند.

A little small gnome in their yard. You're going to have to

یه کوتوله کوچولو تو حیاطشون شما باید به

look up yard ornaments and gnome. Um sometimes people go

دنبال زیور آلات حیاط و گنوم باشید. اوم گاهی اوقات مردم

on vacation and they simply show you way too many pictures

به تعطیلات می روند و وقتی برمی گردند به سادگی عکس های زیادی را به شما نشان می دهند

when they get back. And then perfume or cologne that is too

. و سپس عطر یا ادکلنی که خیلی

strong. This is one of my bigger pet peeves. I have a

قوی است. این یکی از پیوهای حیوان خانگی بزرگتر من است.

very good sense of smell. Um probably because my nose is

حس بویایی خیلی خوبی دارم احتمالاً به این دلیل که بینی من

bigger than other people. I don't I'm just kidding. But

از بقیه بزرگتر است. من نه فقط شوخی می کنم اما

when people wear a lot of perfume or cologne it bothers

وقتی مردم زیاد عطر یا ادکلن می زنند من را آزار می دهد

me. I don't mind a little bit of perfume or cologne.

. کمی عطر یا ادکلن بدم نمیاد.

Sometimes when you go somewhere it's pleasant. But sometimes

گاهی وقتی جایی میروی خوشایند است. اما گاهی اوقات

people you know they squirt a whole bunch on themselves. Or

افرادی که می‌شناسید یک دسته کامل را روی خودشان می‌پاشند. یا

they're wearing too much and it's overwhelming. So that is

بیش از حد می پوشند و طاقت فرسا است. پس این

definitely a pet peeve of mine. Too much perfume or too much

قطعاً یک دلخوری برای من است. عطر زیاد یا

cologne. By the way women wear perfume and men wear cologne.

ادکلن زیاد. به هر حال زنان عطر می زنند و مردان ادکلن.

And I'll pronounce that one more time. Cologne. I don't

و من یک بار دیگر آن را تلفظ می کنم . کلن. اتفاقا من

wear cologne by the way. I think when I was younger I did

ادکلن نمیزنم فکر می‌کنم وقتی جوانتر بودم، مدتی این کار را انجام

for a bit. But wearing cologne myself was was too smelly.

دادم. اما پوشیدن ادکلن خودم خیلی بد بو بود.

Smelly's the wrong word. It the smell was too strong for me.

بوی بد کلمه اشتباهی است. این بو برای من خیلی قوی بود.