Let's Learn English! Topic: Collectables! 👨‍🦳🖼️🥫 (Lesson Only)

Well, hello, and welcome to

خوب، سلام، و به

this English lesson about collectibles.

این درس انگلیسی در مورد کلکسیون ها خوش آمدید.

Human beings are kind of strange.

انسان ها به نوعی عجیب هستند.

Some of us like to collect things, we

برخی از ما دوست داریم چیزهایی را جمع آوری کنیم،

see things, and we like to keep it.

چیزهایی را می بینیم و دوست داریم آنها را نگه داریم.

Maybe we buy it, maybe we find it somewhere.

شاید بخریم، شاید جایی پیداش کنیم.

Maybe we put it on a shelf, and

شاید آن را در یک قفسه بگذاریم و

then we find other things that are similar.

بعد چیزهای دیگری پیدا کنیم که مشابه هستند.

People collect stamps.

مردم تمبر جمع می کنند.

They collect coins, they collect rocks.

سکه جمع می کنند، سنگ جمع می کنند.

There are all kinds of things that human

انواع و اقسام چیزهایی وجود دارد که

beings collect for some reason, and in this

انسان به دلایلی جمع آوری می کند و در این

English lesson, I will talk about them.

درس انگلیسی در مورد آنها صحبت خواهم کرد.

So, once again, welcome to

بنابراین، یک بار دیگر، به

this English lesson about collectibles.

این درس انگلیسی در مورد کلکسیون ها خوش آمدید.

All those little things and sometimes big things

همه آن چیزهای کوچک و گاهی اوقات چیزهای بزرگی

that people like to buy and collect and

که مردم دوست دارند بخرند، جمع آوری کنند و

keep, I guess just to look at sometimes.

نگه دارند، حدس می زنم فقط گاهی اوقات به آنها نگاه کنم.

So anyways, once again, welcome to

بنابراین به هر حال، یک بار دیگر، به

this English lesson about collectibles.

این درس انگلیسی در مورد کلکسیون ها خوش آمدید.

Trading cards or sports cards.

کارت های تجاری یا کارت های ورزشی.

When I was a kid, I collected hockey cards.

وقتی بچه بودم، کارت هاکی جمع می کردم.

A sports card or a hockey card or a baseball card

کارت ورزش یا کارت هاکی یا کارت بیس بال

or a football card is a card that has a picture

یا کارت فوتبال کارتی است که

of the player on one side and on the back, it

در یک طرف و پشت آن عکس بازیکن وجود دارد،

usually has more information and stats about the player.

معمولا اطلاعات و آمار بیشتری در مورد بازیکن دارد.

So I guess because I'm canadian, as

بنابراین حدس می‌زنم چون من کانادایی هستم، در

a kid, I collected hockey cards.

کودکی کارت‌های هاکی جمع‌آوری می‌کردم.

I don't have any of my hockey cards anymore.

من دیگر هیچ یک از کارت های هاکی خود را ندارم.

I wish I did because I think some

ای کاش این کار را می کردم زیرا فکر می کنم برخی

of them might actually be somewhat valuable.

از آنها ممکن است تا حدودی ارزشمند باشند.

But as a kid, I collected hockey cards.

اما در کودکی، کارت های هاکی را جمع آوری می کردم.

You might have collected soccer cards, or

ممکن است کارت های فوتبال را جمع آوری کرده باشید، یا

you might call them football cards.

ممکن است آنها را کارت فوتبال بنامید.

Or you might have collected, I don't know.

یا ممکن است جمع آوری کرده باشید، نمی دانم.

Do they make them for tennis?

آیا آنها آنها را برای تنیس درست می کنند؟

I'm not sure, but very fun.

من مطمئن نیستم، اما بسیار سرگرم کننده است.

And then you'll notice they're

و سپس متوجه خواهید شد که به آنها

called trading cards, sports cards.

کارت های تجاری، کارت های ورزشی می گویند.

And then you also use the name of the sport.

و سپس از نام ورزش نیز استفاده می کنید.

So you could say, oh, I collect baseball cards.

بنابراین می توانید بگویید، اوه، من کارت های بیسبال را جمع می کنم.

I collect trading cards.

من کارت های معاملاتی را جمع آوری می کنم.

I collect hockey cards.

من کارت های هاکی جمع می کنم.

I really enjoyed my hockey card collection as a kid.

من در کودکی از مجموعه کارت های هاکی خود لذت بردم.

I wish I still had it.

کاش هنوز داشتمش فکر می

I think maybe my mom threw it

کنم شاید مادرم آن را

out, but I don't have it anymore.

بیرون انداخته است، اما من دیگر آن را ندارم.

That's kind of sad. Coins.

این یک جور غم انگیز است. سکه.

So this is a popular one.

بنابراین این یک مورد محبوب است.

I have never collected coins.

من هرگز سکه جمع آوری نکرده ام.

I do know people who collect coins where whenever they travel,

من افرادی را می شناسم که هر زمان که سفر می کنند،

they get money to use in that other country, and then

پول جمع آوری می کنند تا در آن کشور دیگر استفاده کنند، و سپس

they keep some of the coins or even some of the

برخی از سکه ها یا حتی برخی از

bills, like the paper money when they come home.

اسکناس ها را نگه می دارند، مانند پول کاغذی وقتی به خانه می آیند.

And then they might keep it in a nice display

و سپس آنها ممکن است آن را در یک صفحه نمایش خوب

thing like this, probably a binder with special plastic pages

مانند این نگه دارند، احتمالاً یک کلاسور با صفحات پلاستیکی خاص

in it that you can store your coins in.

که می توانید سکه های خود را در آن ذخیره کنید.

But a fun thing to do.

اما یک کار سرگرم کننده است.

I have a few coins from South Africa.

من چند سکه از آفریقای جنوبی دارم.

I have lots of american coins from the

من تعداد زیادی سکه آمریکایی از

United States, and I also have a few

ایالات متحده دارم، و همچنین چند

coins from other countries, like Holland.

سکه از کشورهای دیگر مانند هلند دارم.

And I think my in laws gave me coins.

و فکر می کنم همسرم به من سکه داده است.

Where were those from? I can't remember.

اینها اهل کجا بودند؟ من نمی توانم به یاد بیاورم.

I think from Haiti, I might have

من فکر می کنم از هائیتی، من ممکن است

a few coins so very cool.

چند سکه داشته باشم که خیلی جالب است.

Coin collection. Collecting.

مجموعه سکه. جمع آوری.

Sorry, that wasn't a word that I just said.

ببخشید، این کلمه ای نبود که من فقط گفتم.

Collection isn't a word.

مجموعه یک کلمه نیست

You collect and you have a collection.

شما جمع آوری می کنید و یک مجموعه دارید.

Stamps.

تمبر.

As a kid, I also had a stamp collection.

از بچگی کلکسیون تمبر هم داشتم.

The reason I had a stamp collection

دلیل اینکه من کلکسیون تمبر داشتم این

is because my mom had a stamp

است که مادرم کلکسیون تمبر داشت

collection and encouraged us to collect stamps.

و ما را تشویق به جمع آوری تمبر می کرد.

Stamps are the little thing that you, you can lick and

تمبرها چیز کوچکی هستند که می توانید آن را لیس بزنید و

put on an envelope, or you might just make it wetland

روی یک پاکت بگذارید، یا ممکن است آن را به

some other way and put it on an envelope.

طریقی دیگر به تالاب تبدیل کنید و روی پاکت بگذارید.

In Canada, you don't have to lick the stamps anymore.

در کانادا دیگر لازم نیست تمبرها را لیس بزنید.

They stick by themselves.

خودشان می چسبند.

You peel them off and put them on

آنها را جدا می کنید و روی

an envelope and they have a value.

پاکت می گذارید و ارزش دارند.

And that stamp means you paid

و آن مهر به این معنی است که شما

to send the letter somewhere.

برای ارسال نامه به جایی پول پرداخت کرده اید. پس

So again, a stamp is a little sticker.

باز هم تمبر یک برچسب کوچک است.

It usually has a beautiful picture on it of something

معمولاً روی آن یک تصویر زیبا از چیزی

from your country or a famous person from your country.

از کشور شما یا یک فرد مشهور از کشور شما وجود دارد.

And every country has its own stamps.

و هر کشوری مهرهای مخصوص به خود را دارد.

So I did have a stamp collection, by the

بنابراین من یک مجموعه تمبر داشتم،

way, in this lesson, I will not be talking

اتفاقاً، در این درس، در مورد

about, like, the strange words we use for the

کلمات عجیب و غریبی که برای

people who collect these things or what the actual

افرادی که این چیزها را جمع آوری می کنند استفاده می کنیم یا

name is, because we don't use those in English.

نام واقعی آن چیست، صحبت نمی کنم، زیرا ما از آنها استفاده نمی کنیم. آنهایی که به زبان انگلیسی هستند

There's probably a very interesting name.

احتمالاً یک نام بسیار جالب وجود دارد.

You can put them in the chat as we do the lesson.

شما می توانید آنها را در چت قرار دهید همانطور که ما درس را انجام می دهیم. درب

Bottle caps.

بطری.

So I had a friend as who

بنابراین من دوستی داشتم که

as a kid, collected bottle caps.

در کودکی درب بطری ها را جمع آوری می کرد.

When you open a bottle of soda, or if you drink

وقتی یک بطری نوشابه را باز می کنید، یا اگر

alcoholic beverages, a bottle of beer, you get a bottle cap.

مشروبات الکلی، یک بطری آبجو می نوشید، یک درب بطری دریافت می کنید.

They're not as common anymore in this form.

آنها دیگر به این شکل رایج نیستند.

This was the form of bottle cap that existed when

این شکل درب بطری بود که وقتی

I was a kid, and they were fun to collect.

من بچه بودم وجود داشت و جمع آوری آنها سرگرم کننده بود.

We actually collected them as kids, but

ما در واقع آنها را در کودکی جمع آوری کردیم، اما

then we used them as play money.

سپس از آنها به عنوان پول بازی استفاده کردیم.

When we played with each other, we used bottle

وقتی با هم بازی می‌کردیم، از درب بطری‌ها استفاده می‌کردیم

caps to pretend we were buying and selling things

تا وانمود کنیم که داریم چیزهایی می‌خریم و می‌فروشیم،

because they kind of look like coins.

زیرا به نوعی شبیه سکه هستند.

But again, a bottle cap, it's basically

اما باز هم، درب بطری، اساساً

the cap of the bottle, right?

درب بطری است، درست است؟

So you have a baseball cap, but a bottle cap as well.

بنابراین شما یک کلاه بیسبال دارید، اما یک درب بطری نیز دارید.

And when you open the bottle, it goes.

و وقتی بطری را باز می کنید، می رود.

There's your first sound effect for the day.

اولین جلوه صوتی شما برای آن روز وجود دارد.

Cans and bottles.

قوطی و بطری.

So not only do people collect bottle

بنابراین مردم نه تنها درب بطری‌ها را جمع‌آوری می‌کنند

caps, they might actually collect the cans

، بلکه ممکن است در واقع قوطی‌ها

or bottles that the drink came in.

یا بطری‌هایی را که نوشیدنی وارد آن شده است، جمع‌آوری کنند.

You can see here, this is a really old can

می‌توانید اینجا را ببینید، این یک قوطی نوشابه بسیار قدیمی است

collection soda can, or I would call pop can collection.

، یا من می‌توانم آن را مجموعه قوطی پاپ می‌نامم.

I can tell it's old because the

می توانم بگویم که قدیمی است زیرا

cans don't look that way anymore.

قوطی ها دیگر آنطور به نظر نمی رسند.

They're a little, they look a little

آنها کمی هستند،

different on the top and bottom.

در بالا و پایین کمی متفاوت به نظر می رسند.

But people might collect cans,

اما مردم ممکن است قوطی ها را جمع آوری کنند،

they might collect bottles, autographs.

ممکن است بطری ها و امضاها را جمع آوری کنند.

So I forgot to add something.

پس یادم رفت چیزی اضافه کنم.

People collect autographs now, but they

مردم الان امضا جمع می کنند، اما

also collect selfies with famous people.

با افراد مشهور سلفی هم می گیرند.

So an autograph is when a

پس خودکار زمانی است که یک

famous person signs their name.

فرد مشهور نام خود را امضا می کند.

That's the phrase we use to sign your name,

این عبارتی است که ما برای امضای نام شما استفاده می کنیم،

they sign their name on a piece of paper,

آنها نام خود را روی یک تکه کاغذ امضا می کنند،

maybe on like, here you have him.

شاید در مانند، اینجا شما او را دارید.

Uh, is that.

اوه، همین است.

That's Beckham signing a soccer ball or football.

این یعنی بکهام که یک توپ فوتبال یا فوتبال امضا می کند.

They sign something with their autograph or their

آنها چیزی را با امضا یا نام خود امضا می کنند

name, and then that's something people will collect.

و سپس این چیزی است که مردم جمع می کنند.

But in this day and age, people also collect selfies.

اما در عصر حاضر مردم سلفی هم جمع می کنند.

They ask the person if they can take a selfie with them,

آنها از فرد می پرسند که آیا می تواند با آنها سلفی بگیرد،

and then maybe at home, they get it developed and put it

و سپس شاید در خانه، آن را توسعه دهند و

on the wall or printed out and put it on the wall.

روی دیوار بگذارند یا چاپ کنند و روی دیوار بگذارند.

But an autograph is the name of a famous

اما خودنویس نام یک فرد مشهور است

person that you get from a famous person.

که از یک فرد مشهور می گیرید.

I do not have anyone's autograph at all.

من اصلا امضای کسی را ندارم.

Rocks.

سنگ ها

So this is the other thing that I did have as a child.

بنابراین این چیز دیگری است که من در کودکی داشتم.

I had a rock collection.

من یک مجموعه سنگ داشتم.

In the area where I live.

در منطقه ای که من زندگی می کنم.

It's easy to find really unique rocks.

پیدا کردن صخره های واقعا منحصر به فرد آسان است.

Some of my rocks had sparkling parts to them.

برخی از سنگ های من دارای قطعات درخشان بودند.

Some of my rocks were just white, or

بعضی از سنگ های من فقط سفید بودند یا

I had a few rocks that were black.

چند سنگ سیاه داشتم.

I think I had a piece of coal as well.

فکر کنم یک تکه زغال هم داشتم.

But a rock collection is something fun.

اما یک مجموعه سنگ چیزی سرگرم کننده است.

If you regularly go hiking or go to

اگر مرتب به پیاده روی می روید یا به

the beach or go somewhere where you see

ساحل می روید یا به جایی می روید که

little rocks, you might pick one up.

صخره های کوچکی را می بینید، ممکن است یکی را انتخاب کنید.

If it looks interesting, maybe the way it catches the

اگر جالب به نظر می رسد، شاید نحوه جذب

sun or reflects sunlight a little bit, maybe it's just

خورشید یا کمی انعکاس نور خورشید، شاید فقط

kind of a neat shape and you like it.

یک شکل مرتب باشد و شما آن را دوست داشته باشید.

So you might pick up that rock

بنابراین ممکن است آن سنگ را بردارید

and add it to your rock collection.

و به مجموعه راک خود اضافه کنید.

I really liked my rock collection as a kid.

من از کودکی مجموعه راکم را خیلی دوست داشتم.

I also do not know where my rock collection is.

همچنین نمی دانم مجموعه راک من کجاست.

I should really talk to my mom about what happened

من واقعا باید با مادرم در مورد اتفاقی که

to my hockey card collection and my rock collection.

برای مجموعه کارت هاکی و کلکسیون راک من افتاد صحبت کنم.

I think both have probably disappeared

من فکر می کنم هر دو احتمالاً

at this point in time.

در این برهه از زمان ناپدید شده اند.

Coasters.

زیر لیوانی.

So this is an interesting one.

بنابراین این یک مورد جالب است.

When you go to a drinking establishment, like a bar

وقتی به یک نوشیدنی مانند یک بار

or a pub, and you order a cold drink, or

یا میخانه می روید و یک نوشیدنی خنک سفارش می دهید یا

even if you're in a restaurant ordering soda or pop,

حتی اگر در رستورانی هستید که نوشابه یا پاپ سفارش می دهید،

they will put what's called a coaster under the glass

آن ها چیزی که به آن زیر لیوانی می گویند زیر لیوان می گذارند،

because the whatever you're drinking is cold, and there will

زیرا هر چیزی که شما نوشیدن سرد است و

be some water running down the outside.

مقداری آب از بیرون جاری خواهد شد.

You know how when it's really warm outside, there

می‌دانید که وقتی بیرون واقعاً گرم است،

will be condensation on the outside of a glass

if it has a cold drink in it.

اگر یک لیوان یک نوشیدنی سرد در آن باشد، در قسمت بیرونی آن متراکم می‌شود.

So they put a coaster underneath to protect the

بنابراین

table or bar if you're at a bar.

اگر در یک بار هستید، زیر لیوانی برای محافظت از میز یا میله قرار می دهند.

And these coasters usually have images on

و معمولاً روی این زیر لیوانی ها تصاویر

them or the names of companies that

و یا نام شرکت هایی که

sell different kinds of beverages.

انواع نوشیدنی ها را می فروشند وجود دارد.

And some people really enjoy collecting coasters.

و برخی از مردم واقعا از جمع آوری زیر لیوانی لذت می برند.

I do not know anyone with a coaster

من کسی را نمی شناسم که کلکسیون زیر لیوانی داشته باشد،

collection, but when I searched for coaster collections

اما وقتی مجموعه های زیر لیوانی را

on Google, there were a lot of pictures

در گوگل جستجو کردم، تصاویر زیادی

of people showing their collection of coasters.

از افراد وجود داشت که مجموعه زیر لیوانی های خود را نشان می دادند.

So again, a coaster is just a flat.

بنابراین دوباره، یک زیر لیوانی فقط یک تخت است.

I think it's cardboard.

فکر کنم مقوا باشه

It's a flat cardboard thing that you put under

این یک چیز مقوایی تخت است که آن را زیر

a cold glass of a beverage so that when

یک لیوان سرد نوشیدنی می گذارید تا وقتی

the condensation comes down, it doesn't make the table

تراکم آن پایین می آید، روی میز

or whatever surface you're setting it on.

یا هر سطحی که روی آن می گذارید درست نشود.

Wet cars.

ماشین های خیس

So this is not something I collect.

بنابراین این چیزی نیست که من جمع آوری کنم.

This is something that you collect

این چیزی است که

if you are really, really wealthy.

اگر واقعاً، واقعاً ثروتمند باشید، جمع آوری می کنید.

So I'm going to assume none of us here

بنابراین من فرض می‌کنم که هیچکدام از ما در اینجا

have car collections when you are really rich, maybe

کلکسیون خودرو نداریم، وقتی واقعاً ثروتمند هستید، شاید

you're a million multi millionaire or billionaire.

یک میلیون مولتی میلیونر یا میلیاردر باشید.

And if you like cars, you might go and buy cars,

و اگر ماشین دوست دارید، ممکن است بروید و ماشین بخرید،

you might go to a car auction, you might collect really

ممکن است به یک حراج ماشین بروید، ممکن است

old cars, or you might collect new sports cars.

ماشین های واقعا قدیمی را جمع آوری کنید، یا ممکن است ماشین های اسپرت جدید جمع آوری کنید.

I don't know, because I am not a car collector.

نمی دانم، چون کلکسیونر ماشین نیستم.

I am a collector of old minivans.

من یک کلکسیونر مینی ون های قدیمی هستم.

And I have two.

و من دوتا دارم

Two in my collection right now.

دو در مجموعه من در حال حاضر.

But yes, if you had more money than you know

اما بله، اگر پول بیشتری نسبت به آنچه می دانید داشتید

what to do with, you might collect something like cars.

، ممکن بود چیزی شبیه ماشین جمع آوری کنید.

People like me collect stamps and small

افرادی مثل من تمبرها و

figurines that they got from their mom.

مجسمه های کوچکی را که از مادرشان گرفته اند جمع آوری می کنند.

But there might, of course, be people in

اما مطمئناً ممکن است افرادی در

the chat who have enough money and might

چت باشند که پول کافی داشته باشند و ممکن است

have a car collection, but certainly not me.

یک مجموعه ماشین داشته باشند، اما مطمئناً من نه.

You need a place to put them to figurines.

برای قرار دادن آنها روی مجسمه ها به مکانی نیاز دارید.

So figurines are basically anything like these

بنابراین مجسمه ها اساساً چیزی شبیه به این

little items I was showing you. Did I show you?

موارد کوچکی هستند که به شما نشان می دادم. بهت نشون دادم؟

Here's the hippo.

اینجا اسب آبی است.

It's a nice little hippo.

این یک اسب آبی کوچک خوب است. اسب آبی

Hippopotamus. And then what?

و بعد چی؟

Oh, there's also a turtle.

اوه، یک لاک پشت هم وجود دارد.

So figurines are things like that.

بنابراین مجسمه ها چیزهایی مانند آن هستند.

They can be large or small, but basically

آنها می توانند بزرگ یا کوچک باشند، اما اساساً

it's like a little sculpture or a little

مانند یک مجسمه کوچک یا یک

figure of an animal or a person.

شکل کوچک از یک حیوان یا یک شخص است.

They're really cool.

اونا واقعا باحالن

These are the same as the ones I'm showing you.

اینها همان هایی هستند که به شما نشان می دهم.

As I mentioned, they came in the box

همانطور که اشاره کردم،

of tea when I was a kid.

وقتی من بچه بودم آنها در جعبه چای آمدند.

And then as children, we would fight over who got them,

و بعد در کودکی با هم دعوا می کردیم که چه کسی آنها را به دست آورده است،

because every time my parents opened a new box of red

زیرا هر بار که والدینم جعبه جدیدی از گل رز قرمز را باز می کردند

rose, there would be a new figurine in it.

، مجسمه جدیدی در آن وجود داشت.

I think this is a corgi.

من فکر می کنم این یک کورگی است.

And then as kids, we would fight over who got

و سپس به عنوان بچه، ما بر سر اینکه چه کسی مجسمه را به دست آورد، دعوا می کردیم

the figurine, but a figurine, a small kind of lifelike

، اما یک مجسمه، یک نوع کوچک

representation of something like an animal or person.

نمایش واقعی از چیزی مانند یک حیوان یا شخص.

Fridge magnets.

آهنرباهای یخچال.

This is a weird one.

این یک مورد عجیب است.

When you have a fridge, sometimes the

وقتی یخچال دارید گاهی

front of the fridge is metal.

جلوی یخچال فلزی است.

The front of our fridge, you can't put magnets

جلوی یخچال ما، شما نمی توانید آهن ربا قرار دهید

on, so our fridge magnets are on the side.

، بنابراین آهنرباهای یخچال ما در کناری هستند.

But you might get a fridge magnet when you go on

اما ممکن است وقتی به مسافرت می روید یک آهنربای یخچال تهیه کنید،

a trip, when you go to a souvenir shop, you might

وقتی به یک مغازه سوغاتی می روید، ممکن است

buy a fridge magnet from the place that you are visiting.

آهنربای یخچال را از جایی که بازدید می کنید بخرید.

Maybe a business sends you a fridge magnet in the

ممکن است یک کسب و کار یک آهنربای یخچال برای شما از طریق

mail, and it has their phone number on it.

پست بفرستد و شماره تلفن آنها روی آن باشد.

You would then put it on your fridge,

سپس آن را روی یخچال خود قرار می دهید،

and if you are like this lady, you

و اگر مانند این خانم هستید،

might have a whole collection of fridge magnets.

ممکن است کلکسیونی از آهنرباهای یخچال داشته باشید.

So again, a magnet sticks to metal.

بنابراین دوباره آهنربا به فلز می چسبد.

So if the front of your fridge is metal, a fridge

بنابراین اگر قسمت جلویی یخچال شما فلزی است،

magnet has a magnet on the back, and then on the

آهنربای یخچال دارای آهنربا در پشت است و سپس در

front, it will have a picture or a picture of a

قسمت جلو، تصویر یا تصویری از یک

place with its name or a business information from a business,

مکان با نام آن یا اطلاعات تجاری از یک کسب و کار

and the magnet allows it to stick to the fridge.

و آهنربا به آن اجازه می دهد تا به یخچال بچسبد.

Kind of fun.

نوعی سرگرم کننده.

Where am I here?

من اینجا کجا هستم؟

Just checking hats.

فقط چک کردن کلاه

I have a small hat collection.

من یک مجموعه کلاه کوچک دارم.

I have three hats.

من سه کلاه دارم.

I have a hat from the farm.

من یک کلاه از مزرعه دارم.

Actually, I should have brought my hat collection.

در واقع باید کلکسیون کلاهم را می آوردم.

I have a hat from the Toronto Blue Jayshe,

من یک کلاه از Toronto Blue Jayshe دارم

and then I have a hat from when I

و بعد از آن یک کلاه از

was a kid that my dad used to wear.

کودکی دارم که پدرم از آن استفاده می کرد.

So very cool.

خیلی باحاله

This would be a little bit more of a hat collection.

این می تواند کمی بیشتر از یک مجموعه کلاه باشد.

So you can see this person

بنابراین می توانید ببینید که این شخص

really likes the Toronto Blue Jays.

واقعاً تورنتو بلو جیز را دوست دارد.

That's a baseball team that plays

این یک تیم بیسبال است که

in Toronto, a professional team.

در تورنتو بازی می کند، یک تیم حرفه ای.

And this person has bought a number

و این شخص تعدادی

of different variations of that hat.

از انواع مختلف آن کلاه را خریداری کرده است.

This is a great example of what collecting means.

این یک مثال عالی از معنای جمع آوری است.

When you have a hat, it's not a

وقتی کلاه دارید، یک

collection, but there are different styles and colors.

مجموعه نیست، اما سبک ها و رنگ های مختلفی دارد.

And as you buy all of those, as you

و با خرید همه آنها، با

collect them, you start to put together a collection.

جمع آوری آنها، شروع به جمع آوری یک مجموعه می کنید.

So this person has a really nice hat collection.

بنابراین این شخص یک مجموعه کلاه واقعا زیبا دارد.

You might have a collection of

ممکن است مجموعه ای از

hats from something completely different.

کلاه ها از چیزی کاملا متفاوت داشته باشید.

You might have hats from a football team,

ممکن است کلاهی از یک تیم فوتبال داشته باشید،

you might have hats from a racing team.

ممکن است کلاهی از یک تیم مسابقه داشته باشید.

There's a lot of different types

انواع مختلفی

of hats that you can collect.

از کلاه ها وجود دارد که می توانید جمع آوری کنید.

Now, I find this one a little

در حال حاضر، من این یکی را کمی عجیب می دانم

strange, but it is pretty common.

، اما بسیار رایج است.

Maybe this is LikE an american thing, more

شاید این مانند یک چیز آمریکایی باشد، بیشتر

than canadian or other parts of the world,

از کانادا یا سایر نقاط جهان،

but some people collect salt and pepper shakers.

اما برخی افراد نمک پاش و فلفل را جمع می کنند.

So salt, of course, is white and makes food salty.

پس نمک البته سفید است و غذا را شور می کند.

Pepper is either white or black or a mixture,

فلفل یا سفید یا سیاه یا مخلوط است

and makes food a little spicier or tastier.

و غذا را کمی تندتر یا خوشمزه تر می کند.

Not ReallY spicier, more peppery, probably.

نه واقعا تند تر، احتمالا فلفل تر.

But some people collect salt and pepper shakers.

اما برخی افراد نمک پاش و فلفل دان جمع می کنند.

So you see on this SHelf here, there are

بنابراین می‌بینید که در این قفسه اینجا،

salt and pepper shakers that look like mushrooms.

نمک‌دان‌ها و فلفل‌دان‌هایی وجود دارد که شبیه قارچ هستند.

There are salt and pepper shakers that

نمک‌دان‌هایی وجود دارند که

look like small animals and eggs.

شبیه حیوانات کوچک و تخم‌مرغ هستند.

And not sure what some of these

و مطمئن نیستم برخی از این

things are, some look like pig faces.

چیزها چیست، برخی شبیه چهره خوک هستند.

But this person must like

اما این فرد باید از

collecting salt and pepper shakers.

جمع آوری نمک و فلفل دان خوشش بیاید.

And so I hope no one in the chat is

و بنابراین امیدوارم هیچ کس در چت

a salt and pepper shaker collector, because I just washed,

نمک‌دان و فلفل‌دان جمع‌آور نباشد، زیرا من تازه شستم و به نظر می‌رسد که

making it sound like only strange people do this.

فقط افراد عجیب و غریب این کار را می‌کنند.

But some people really like salt and pepper

اما بعضی ها واقعاً نمک پاش و فلفل دان را دوست دارند

shakers and they like to collect them.

و دوست دارند آن ها را جمع کنند.

Seashells.

صدف های دریایی

This is more common.

این رایج تر است.

This is similar to collecting rocks.

این شبیه به جمع آوری سنگ است.

If you're someone who likes to go on vacation.

اگر فردی هستید که دوست دارید به تعطیلات بروید.

And you often go to the beach.

و اغلب به ساحل می روید.

You go to the ocean or to a lake.

شما به اقیانوس یا دریاچه می روید.

You might collect seashells.

شما ممکن است صدف جمع آوری کنید. به

You're more likely to find seashells in the

احتمال زیاد صدف‌های دریایی را در اقیانوس پیدا می‌کنید،

ocean, although here you can find things like

اگرچه در اینجا می‌توانید چیزهایی مانند

clam shells and those kinds of things. So.

صدف صدف و این‌جور چیزها را پیدا کنید. بنابراین.

But, yeah, let's say you're going to the

اما، بله، فرض کنید شما به اقیانوس می روید

ocean and you're walking along the sandy beach.

و در امتداد ساحل شنی قدم می زنید.

You might be able to find small seashells.

ممکن است بتوانید صدف های دریایی کوچک پیدا کنید.

So seashells are, of course, the shell of an animal

بنابراین صدف‌ها صدف حیوانی هستند

that lived in the sea and either no longer needs

که در دریا زندگی می‌کردند و یا دیگر نیازی به

the shell or is no longer with us.

صدف ندارند یا در بین ما نیستند.

And you might like how the shell looks.

و ممکن است از ظاهر پوسته خوشتان بیاید.

Often a seashell has a really unique shape.

اغلب صدف دریایی شکل واقعا منحصر به فردی دارد.

They're fun to look at.

دیدن آنها سرگرم کننده است.

Sometimes a seashell has parts that are shiny,

گاهی اوقات صدف دارای قطعاتی است که براق هستند

and they're just very cool and very interesting.

و فقط بسیار باحال و بسیار جالب هستند.

I keep knocking my figurines around here.

من مدام مجسمه‌هایم را اینجا می‌کوبم.

I should move those.

من باید آنها را جابجا کنم

So you might collect seashells by the seashore.

بنابراین شما ممکن است صدف ها را در کنار ساحل جمع کنید.

She sells seashells by the seashore.

او در کنار دریا صدف می فروشد.

That's a tongue twisters.

این یک پیچاندن زبان است.

I almost said it wrong.

تقریبا اشتباه گفتم

She sells seashells by the seashore. There you go.

او در کنار دریا صدف می فروشد. شما بروید.

Try that a few times if you're practicing

اگر در حال تمرین

your s's and your sh sound spoons.

S's و قاشق های صدای sh خود هستید، آن را چند بار امتحان کنید.

To me, this is similar to salt and pepper shakers.

برای من این شبیه نمکدان و فلفل دان است.

Not quite sure why some people collect spoons.

کاملاً مطمئن نیستم که چرا برخی افراد قاشق جمع می کنند.

I actually think my one grandma

من در واقع فکر می کنم یک مادربزرگ من

did have a spoon collection.

یک مجموعه قاشق داشت.

So whenever she visited somewhere, she would

بنابراین هر زمان که او به جایی می آمد،

get a spoon from that location.

از آن مکان یک قاشق می گرفت.

You could buy spoons.

میتونی قاشق بخری

You also could buy spoons for different events.

همچنین می توانید برای مراسم های مختلف قاشق بخرید.

Like, I think she had spoons from different.

مثل، من فکر می کنم او قاشق های مختلف داشت.

Yeah, like, different events.

آره، رویدادهای مختلف.

Like, if the.

مانند، اگر.

When Queen Elizabeth became queen, I think you

وقتی ملکه الیزابت ملکه شد، فکر می کنم می

could buy a spoon to commemorate that event.

توانید یک قاشق برای بزرگداشت آن رویداد بخرید.

And my grandma, I think she

و مادربزرگم، فکر می‌کنم

had spoons from Holland as well.

قاشق‌هایی از هلند نیز داشت.

For some reason, I'm not a huge.

بنا به دلایلی من آدم بزرگی نیستم.

I don't have a wealth

من

of knowledge about spoon collection.

اطلاعات زیادی در مورد جمع آوری قاشق ندارم.

Maybe some of you know better, but you could

شاید برخی از شما بهتر بدانید، اما می توانید

collect antique spoons, which are just really old spoons.

قاشق های عتیقه را که فقط قاشق های قدیمی هستند جمع آوری کنید.

Or you might collect spoons that

یا ممکن است قاشق هایی را جمع آوری کنید که

are made to commemorate an event.

برای بزرگداشت یک رویداد ساخته شده اند.

When you commemorate an event, it means

وقتی رویدادی را گرامی می‌دارید، به این معنی است که

you do something to help remember it.

کاری انجام می‌دهید تا به یادآوری آن کمک کنید.

So you might have a spoon collection that

بنابراین ممکن است مجموعه‌ای از قاشق داشته باشید که

commemorates lots of important events in the world.

بسیاری از رویدادهای مهم جهان را به یادگار بگذارد.

Stickers.

استیکرها.

So this is something that kids collect.

بنابراین این چیزی است که بچه ها جمع آوری می کنند.

When I was a kid, it was rare to

وقتی بچه بودم، به ندرت بود که

get a sticker from somewhere, but if I got

از جایی استیکر بگیرم، اما اگر

stickers, I wouldn't have stick them to anything.

برچسب می گرفتم، آنها را به چیزی نمی چسباندم.

I would keep them in a little box.

من آنها را در یک جعبه کوچک نگه می دارم.

So instead of sticking them everywhere,

بنابراین به جای اینکه آنها را به همه جا بچسبانم،

I kept them in a box.

آنها را در یک جعبه نگه داشتم.

My kids have lots of stickers that they

بچه‌های من برچسب‌های زیادی دارند که

got as kids, and they put them everywhere.

در کودکی به دست آورده‌اند، و آنها را همه جا می‌گذارند.

So again, a sticker is sticky, one side is sticky.

بنابراین، یک برچسب چسبنده است، یک طرف آن چسبنده است.

So the same way a fridge magnet sticks to

بنابراین همانطور که آهنربای یخچال به

metal, a sticker has like, a sticky glue type

فلز می‌چسبد، برچسب دارای سطحی از نوع چسب چسبنده است

surface, and you can put a sticker on anything.

و می‌توانید روی هر چیزی برچسب بزنید.

Often, I've noticed students right now collect

اغلب، من متوجه شده ام که دانش آموزان در حال حاضر برچسب جمع آوری می کنند

stickers and put them on their laptops.

و آنها را روی لپ تاپ خود می گذارند.

So at school, students have laptops

بنابراین در مدرسه، دانش‌آموزان مانند کامپیوتر لپ‌تاپ دارند

like computers, and they usually have

و معمولاً

a sticker collection on their laptop.

یک مجموعه برچسب روی لپ‌تاپ خود دارند.

Maybe something like this, maybe Pokemon or something else

شاید چیزی شبیه به این، شاید پوکمون یا چیز دیگری

that they collect and like to look at. Ties.

که آنها جمع آوری می کنند و دوست دارند به آن نگاه کنند. کراوات.

I do not have a tie collection.

من کلکسیون کراوات ندارم.

But if you are someone that wears a

اما اگر فردی هستید که

tie every day for work, it's possible that

هر روز برای کار کراوات می‌بندید، ممکن است در

you actually have a tie collection.

واقع یک کلکسیون کراوات داشته باشید.

You might have serious ties and

ممکن است روابط جدی و

fun ties and humorous ties.

روابط سرگرم کننده و روابط طنز داشته باشید.

You might have ties that

ممکن است روابطی داشته باشید که

are from different sports teams.

از تیم های ورزشی مختلف باشد.

But if you wear a necktie, if you wear a suit

اما اگر یک کراوات بپوشید، اگر

and tie every day, you might have decided, you know what?

هر روز کت و شلوار و کراوات بپوشید، ممکن است تصمیم گرفته باشید، می دانید چیست؟

I'm going to collect ties.

میرم کراوات جمع کنم

I'm going to have 150 ties that

من قرار است 150 کراوات داشته باشم که

I wear in all different occasions.

در مناسبت های مختلف می پوشم.

So I don't have a tie collection.

بنابراین من کلکسیون کراوات ندارم.

I have three ties and I only wear two of them.

من سه کراوات دارم و فقط دو تا از آنها را می پوشم.

I think something like that, I should get a new

من فکر می کنم چیزی شبیه به آن، من باید یک کراوات جدید بگیرم

tie, I should get a bob the canadian tie. That'd be fun.

، باید یک کراوات باب کانادایی بگیرم. این سرگرم کننده خواهد بود.

T shirts.

تی شرت.

So t shirt collecting is often related to music.

بنابراین جمع آوری تی شرت اغلب با موسیقی مرتبط است.

When you go to a concert, you can

وقتی به کنسرت می روید، اغلب می توانید

often buy a t shirt from the band.

یک تی شرت از گروه بخرید.

Well, not directly from them, from the people outside

خوب، نه مستقیماً از آنها، از طرف افرادی

who sell the t shirts for the band.

که در خارج از آن تی شرت های گروه را می فروشند.

So if you like the band rush or Def

بنابراین اگر گروه راش یا Def Leppard را دوست دارید

Leppard, these are some pretty old bands here.

، اینها برخی از گروه‌های بسیار قدیمی اینجا هستند.

You might have a t shirt collection because you've

شما ممکن است یک مجموعه تی شرت داشته باشید زیرا

gone to a number of concerts over the years.

در طول سال ها به کنسرت های متعددی رفته اید.

So again, t shirts can be collected.

بنابراین دوباره، تی شرت ها را می توان جمع آوری کرد.

You can also have a t

شما همچنین می توانید یک

shirt collection from something else.

مجموعه تی شرت از چیز دیگری داشته باشید.

Maybe you love Star wars and you have

شاید شما عاشق جنگ ستارگان باشید و تعداد زیادی

a whole bunch of different t shirts that

تی شرت مختلف داشته باشید که

have different Star wars images on them.

تصاویر جنگ ستارگان متفاوتی را روی آن‌ها دارند.

Or maybe you really like the Toronto blue Jays.

یا شاید شما واقعاً جییز آبی تورنتو را دوست دارید.

You could just like having a hat collection,

شما می توانید دوست داشته باشید که یک کلکسیون کلاه داشته باشید،

have a t shirt collection, um, from that

یک مجموعه تی شرت داشته باشید، اوم، از آن

sporting team or from a band.

تیم ورزشی یا از یک گروه.

Again, a t shirt is what I'm wearing.

باز هم، تی شرت همان چیزی است که من می پوشم.

I purposely wore a t shirt today.

امروز عمدا تی شرت پوشیدم

If you go like this, let me go into this.

اگر اینطوری می روی، بگذار وارد این موضوع شوم.

Uh, let's see if you do this.

اوه، بیایید ببینیم آیا شما این کار را انجام می دهید.

A t shirt is basically in the shape of a t.

تی شرت در اصل به شکل تی شرت است.

The middle part's pretty thick, though, but it's

اگرچه قسمت میانی آن بسیار ضخیم است، اما

in the shape of a letter t.

به شکل حرف t است.

And it's one of the simplest things

و این یکی از ساده ترین چیزهایی است

that people wear in the world.

که مردم در جهان می پوشند.

It's easy to put on.

پوشیدن آن آسان است.

There's no buttons, and so it's.

هیچ دکمه ای وجود ندارد، و همینطور است.

And it's also very comfortable. Right.

و همچنین بسیار راحت است. درسته

When you come home from work, if you

وقتی از سر کار به خانه می‌آیید، اگر

wear ties, you probably change and put on

کراوات می‌پوشید، احتمالاً تی‌شرت را عوض کرده و می‌پوشید

a t shirt, maybe one from your collection.

، شاید یکی از مجموعه‌هایتان.

Wristbands.

مچ بند.

So again, these can be collected.

بنابراین دوباره، اینها را می توان جمع آوری کرد. فکر نمی‌کنم

They're not used as much anymore, I don't think,

دیگر چندان مورد استفاده قرار نگیرند،

because often now they, I guess they still are.

زیرا اغلب در حال حاضر، حدس می‌زنم هنوز هم هستند.

Like, if you go to a concert, you

مثلاً اگر به کنسرت می روید،

usually just show your phone and go in.

معمولاً فقط گوشی خود را نشان می دهید و وارد می شوید.

You don't always get a wristband.

همیشه مچ بند نمی گیرید.

Sometimes you can buy a wristband.

گاهی اوقات می توانید یک مچ بند بخرید.

There will be a special wristband from the event.

یک مچ بند ویژه از این رویداد وجود خواهد داشت.

If you go to a fair or an event where you

اگر به نمایشگاه یا رویدادی بروید که در آن

go in and out, they'll, they'll often give you a wristband.

رفت و آمد می کنید، آنها اغلب به شما مچ بند می دهند.

So again, a wristband is a small plastic or

بنابراین، باز هم، مچ بند یک چیز پلاستیکی یا لاستیکی کوچک است

rubber thing that goes on your wrist either from

که از

the event you're at or as your ticket kind

رویدادی که در آن حضور دارید یا به عنوان بلیط شما

of, to go in and out of the event.

، برای ورود و خروج از رویداد روی مچ شما می رود.

And some people collect wristbands.

و برخی افراد مچ بند جمع می کنند.

Uh, some people will buy wristbands at every

اوه، برخی از مردم در هر رویدادی که می روند مچ بند می خرند و

event they go to that sells them, and

آنها را می فروشند، و

then they'll have a nice little wristband.

سپس یک مچ بند کوچک خوب خواهند داشت.

Correct collection.

مجموعه صحیح

Um, I'm always sad when I

ام، من همیشه وقتی

see things from one direction.

چیزها را از یک جهت می بینم ناراحت می شوم.

They were a very, very fun group.

آنها یک گروه بسیار بسیار سرگرم کننده بودند.

They're no longer together, but I was definitely a

آنها دیگر با هم نیستند، اما من قطعاً

one direction fan in the sense that if they

طرفدار یک جهت بودم به این معنا که اگر آنها

were on the radio, I would listen to them.

در رادیو بودند، به آنها گوش می دادم.

If I went to a one direction concert and they

اگر من به یک کنسرت یک جهت می رفتم و آنها

had wristbands, I would probably get one for sure.

مچ بند داشتند، احتمالاً یکی را می گرفتم.

Mugs.

لیوان.

Yeah.

آره

I hope this isn't a lesson where this

امیدوارم این درسی نباشد که این

is only stuff that North Americans collect.

فقط چیزهایی باشد که آمریکایی های شمالی جمع آوری می کنند.

And now you think North Americans are strange.

و حالا فکر می کنید آمریکایی های شمالی عجیب هستند.

But people do collect mugs.

اما مردم لیوان جمع می کنند.

They might collect mugs in the

آنها ممکن است مانند سایر سوغاتی ها، لیوان ها را جمع آوری کنند

same way they collect other souvenirs.

.

So when you go to Niagara Falls, you can buy a

بنابراین وقتی به آبشار نیاگارا می‌روید، می‌توانید لیوانی بخرید

mug that says Niagara Falls on it with a pitcher.

که روی آن آبشار نیاگارا نوشته شده است.

When you go to New York City, you can

وقتی به شهر نیویورک می روید، می توانید

buy a mug that says, I love New York.

لیوانی بخرید که روی آن نوشته شده است، من نیویورک را دوست دارم.

So you might collect mugs from different

بنابراین ممکن است لیوان ها را از

places you've visited, or you might have

مکان های مختلفی که بازدید کرده اید جمع آوری کنید، یا ممکن است

a different reason to collect mugs.

دلیل متفاوتی برای جمع آوری لیوان داشته باشید.

A mug is, of course, I think it's a ceramic

البته، من فکر می‌کنم لیوان یک

thing to drink out of, to drink hot beverages.

چیز سرامیکی است که از آن می‌توان نوشیدنی‌های گرم را نوشیدند.

I try to think of what the definition of a mug is.

من سعی می کنم به این فکر کنم که تعریف لیوان چیست.

It's one of those.

یکی از اونهاست

If you drink tea or coffee, you generally use a mug.

اگر چای یا قهوه می نوشید، معمولاً از لیوان استفاده می کنید.

In our part of the world, we don't use

در قسمتی از جهان ما از

plastic glasses or glass glasses to drink coffee.

لیوان های پلاستیکی یا شیشه ای برای نوشیدن قهوه استفاده نمی کنیم.

I know in some parts of the world people do.

من می دانم که در برخی از نقاط جهان مردم این کار را انجام می دهند.

But in North America, you either drink your coffee or tea

اما در آمریکای شمالی،

from a mug if you're at home or at work.

اگر در خانه یا محل کار هستید، قهوه یا چای خود را از لیوان می نوشید.

Or you might take it, drink it from, like a takeout

یا ممکن است آن را بگیرید، از آن بنوشید، مانند یک

cup if you're getting it from a drive through restaurant.

فنجان بیرون‌بر، اگر آن را از طریق یک رانندگی در رستوران دریافت می‌کنید.

But some people like to collect mugs.

اما برخی افراد دوست دارند لیوان جمع کنند.

Antiques.

عتیقه جات.

This is another one that costs a bit of money.

این یکی دیگر است که هزینه کمی دارد.

It doesn't have to.

لازم نیست.

It's not like collecting cars, where you need

مثل جمع آوری ماشین نیست، جایی که به

thousands or tens of thousands of dollars.

هزاران یا ده ها هزار دلار نیاز دارید.

But when you collect antiques, it means

اما وقتی شما عتیقه جات جمع آوری می کنید، به این معنی است که

you collected things that are old.

چیزهایی را جمع آوری کرده اید که قدیمی هستند.

Antiques are things that people used 2030, 5100

عتیقه‌ها چیزهایی هستند که مردم ۲۰۳۰، ۵۱۰۰

years ago, 200 years ago or more.

سال پیش، ۲۰۰ سال پیش یا بیشتر از آن‌ها استفاده می‌کردند.

You might buy an antique plate or

ممکن است یک بشقاب عتیقه یا

an antique radio or an antique.

یک رادیو عتیقه یا یک عتیقه بخرید.

I can't put my finger on

نمی توانم انگشتم را روی

the picture table, an antique telephone.

میز عکس بگذارم، یک تلفن عتیقه. پس باز هم

So again, antiques are old things.

عتیقه چیزهای قدیمی هستند.

And some people just like to collect antiques.

و برخی افراد فقط دوست دارند عتیقه جات جمع کنند.

They like old furniture in the way it was made,

آنها مبلمان قدیمی را به شکلی که ساخته شده دوست دارند،

or they like having a few old things around.

یا دوست دارند چند چیز قدیمی در اطراف داشته باشند. فکر می‌کنم

I think when I'm older, if I had a

وقتی بزرگتر می‌شوم، اگر

little bit of extra money, I might collect things

کمی پول اضافی داشتم، ممکن است چیزهای

from the eighties, like video game related stuff.

مربوط به دهه هشتاد را جمع‌آوری کنم، مانند چیزهای مربوط به بازی‌های ویدیویی.

They wouldn't technically be antiques.

آنها از نظر فنی عتیقه نیستند.

I guess they would be, but that would

حدس می‌زنم که باشند، اما این

interest me to collect older things that I

برایم جالب است که چیزهای قدیمی‌تری را که

could have on a shelf somewhere.

می‌توانم در یک قفسه در جایی داشته باشم، جمع‌آوری کنم. حدس می‌زنم

I guess that's what you do with your collection, right?

این کاری است که شما با مجموعه خود انجام می‌دهید، درست است؟

You put it on a shelf, if you can.

اگر می توانید آن را در یک قفسه بگذارید.

Toys.

اسباب بازی.

Some people collect toys.

بعضی ها اسباب بازی جمع می کنند.

These are actually called beanie babies.

اینها در واقع بچه های باقلا نامیده می شوند.

I believe there are popular toys

من معتقدم اسباب بازی های محبوبی وجود دارد

that people like to collect.

که مردم دوست دارند آنها را جمع آوری کنند.

Often the fast food restaurants will give out toys

اغلب رستوران‌های فست فود اسباب‌بازی‌هایی

like this sometimes to encourage people to collect them.

از این قبیل را برای تشویق مردم به جمع‌آوری آن‌ها می‌دهند.

What they really want you to do is buy hamburgers.

چیزی که آنها واقعاً از شما می خواهند این است که همبرگر بخرید.

But some people like to collect toys.

اما بعضی ها دوست دارند اسباب بازی جمع کنند.

They'll collect stuffed animals.

آنها حیوانات عروسکی را جمع می کنند.

Um, sometimes people really, really like teddy bears.

ام، گاهی اوقات مردم واقعاً خرس عروسکی را دوست دارند.

And so they'll have a teddy bear collection.

و بنابراین آنها یک مجموعه خرس عروسکی خواهند داشت.

They'll have 510, 15 teddy bears, all different

آنها 510، 15 خرس عروسکی خواهند داشت، همه

shapes and sizes, uh, that they have bought

اشکال و اندازه های مختلف، اوه، که خریده اند

and that they keep in their collection.

و در مجموعه خود نگه می دارند.

So I do not have a toy collection.

بنابراین من یک مجموعه اسباب بازی ندارم.

Well, it's not true. I still have.

خب این درست نیست. من هنوز دارم.

I think I still have some lego from when I was a kid.

فکر می کنم هنوز مقداری لگو از زمانی که بچه بودم دارم.

But I wouldn't call that a collection.

اما من آن را مجموعه ای نمی نامم.

It's just in a box.

این فقط در یک جعبه است.

But some people like to collect toys. Dolls.

اما بعضی ها دوست دارند اسباب بازی جمع کنند. عروسک ها

Some people like collecting dolls.

بعضی ها دوست دارند عروسک جمع کنند.

Dolls are, of course, little toys.

البته عروسک ها اسباب بازی های کوچکی هستند.

Sometimes dolls are created for people to play with.

گاهی اوقات عروسک ها برای بازی مردم ساخته می شوند.

Sometimes dolls are created simply for collectors.

گاهی اوقات عروسک ها به سادگی برای کلکسیونرها ساخته می شوند.

So these dolls, to me, look

بنابراین به نظر من این عروسک ها

like they were made for collectors.

برای کلکسیونرها ساخته شده اند.

I'm not sure any kids ever played with these dolls.

مطمئن نیستم هیچ بچه ای با این عروسک ها بازی کرده باشد.

So again, a doll is a small toy that looks like

بنابراین دوباره، عروسک یک اسباب بازی کوچک است که شبیه

a baby or child that little kids will play with.

یک نوزاد یا کودک است که بچه های کوچک با آن بازی خواهند کرد.

And some people really like to collect them.

و برخی افراد واقعا دوست دارند آنها را جمع آوری کنند.

And I bet you old dolls are worth quite a bit of money.

و من شرط می بندم که شما عروسک های قدیمی ارزش کمی پول دارند.

Cds, records.

سی دی، رکورد.

So there's a whole list of things you can

بنابراین فهرست کاملی از چیزهایی وجود دارد که می‌توانید در مورد

collect when it comes to music, and it kind

موسیقی جمع‌آوری کنید، و

of extends into movies and tv shows now.

اکنون به نوعی در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی گسترش می‌یابد.

So you might have a record collection or a vinyl

بنابراین ممکن است شما یک مجموعه رکورد یا یک مجموعه وینیل داشته باشید

collection, or we sometimes call them lp's or albums.

، یا گاهی اوقات آنها را آلبوم یا آلبوم می نامیم.

They're the original large black discs that are made from

آنها دیسک‌های سیاه و بزرگ اصلی هستند که از وینیل ساخته شده‌اند و

vinyl that you can play on a record player.

می‌توانید آن‌ها را روی یک دستگاه پخش پخش کنید.

Some people have a cd collection.

برخی افراد مجموعه سی دی دارند.

Some people have a Blu ray collection

برخی از افراد مجموعه Blu ray

or a dvd collection or a VHS.

یا مجموعه DVD یا VHS دارند.

That's the, the big black tape you would

این همان نوار سیاه بزرگی است که

put into a VHS to play a movie.

برای پخش یک فیلم در VHS قرار می دهید.

But some people like to collect them.

اما برخی افراد دوست دارند آنها را جمع آوری کنند.

If you have really, really old records from the seventies, they

اگر رکوردهای واقعاً قدیمی دهه هفتادی دارید،

might be worth quite a bit of money for sure.

مطمئناً ارزش پول زیادی دارند.

Film posters.

پوسترهای فیلم

When a film is being advertised, when a

وقتی یک فیلم در حال تبلیغ است، وقتی

film is coming out soon, there are usually

فیلمی به زودی اکران می شود، معمولاً

posters, usually in the theater, sometimes at the

پوسترهایی وجود دارد، معمولاً در تئاتر، گاهی در

shopping mall, sometimes even at a grocery store.

مرکز خرید، گاهی اوقات حتی در یک فروشگاه مواد غذایی.

You will see posters advertising

پوسترهایی را خواهید دید که تبلیغات

or announcing a new movie.

یا اعلام یک فیلم جدید را نشان می دهند.

And these are desirable as, as collector items.

و اینها به عنوان اقلام کلکسیونی مطلوب هستند.

Like people really like collecting movie posters.

مثل افرادی که واقعاً دوست دارند پوسترهای فیلم را جمع آوری کنند.

Sometimes people get the original movie posters, but sometimes

گاهی اوقات مردم پوسترهای اصلی فیلم را دریافت می کنند، اما گاهی اوقات

they just go to a store or they might

فقط به یک فروشگاه می روند یا ممکن است

order online a copy of a movie poster.

یک کپی از یک پوستر فیلم را به صورت آنلاین سفارش دهند.

So if you really liked Star wars, you might have

بنابراین اگر واقعاً جنگ ستارگان را دوست داشتید، ممکن است

a movie poster from each of the movies that came

یک پوستر فیلم از هر یک از فیلم‌های

out and you might have them on display.

منتشر شده داشته باشید و ممکن است آن‌ها را به نمایش بگذارید.

I like movie posters.

من پوستر فیلم را دوست دارم.

I don't have any art on my walls, but

من هیچ هنری روی دیوارهایم ندارم، اما

if I was to put things on my walls,

اگر بخواهم چیزهایی را روی دیوارم بگذارم،

movie posters would be something I would consider.

پوسترهای فیلم چیزی است که باید در نظر بگیرم.

Film posters, movie posters, postcards.

پوستر فیلم، پوستر فیلم، کارت پستال.

So this is kind of funny.

بنابراین این یک نوع خنده دار است.

You, a lot of you have sent me postcards,

شما، بسیاری از شما برای من کارت پستال فرستاده‌اید،

and I do collect postcards now, kind of by

و من الان کارت پستال‌ها را به‌طور

accident, because people send them to me.

تصادفی جمع‌آوری می‌کنم، زیرا مردم آن‌ها را برای من می‌فرستند.

I get about four or five a week. It's very nice.

هفته ای چهار یا پنج می گیرم. خیلی خوبه

The address is below.

آدرس زیر است.

But some people actually buy postcards when they visit

اما برخی از مردم در واقع هنگام بازدید از یک کشور کارت پستال می خرند

a country and they don't mail it to anyone.

و آن را برای کسی پست نمی کنند.

So you can buy a postcard and write a

بنابراین می توانید یک کارت پستال بخرید و یک

message on it and mail it to someone.

پیام روی آن بنویسید و برای کسی پست کنید.

You can buy a postcard and just take it

می توانید یک کارت پستال بخرید و فقط آن را به

home and put it in your postcard collection.

خانه ببرید و در مجموعه کارت پستال خود قرار دهید.

And then here's another interesting one.

و سپس در اینجا یک مورد جالب دیگر وجود دارد.

I know someone who, whenever they visit somewhere, like if

من کسی را می شناسم که هر وقت به جایی سر می زنند، مثلاً به

they go to Italy or Japan or South Africa, they

ایتالیا یا ژاپن یا آفریقای جنوبی می روند،

buy a postcard and then they mail it to themselves

یک کارت پستال می خرند و بعد برای خودشان پست می کنند

so that they have the postcard and the stamp from

تا کارت پستال و تمبر

that country and then the little authorization stamp as well.

آن کشور و سپس مجوز کمی را داشته باشند. مهر نیز.

So a postcard is basically a small card, kind

بنابراین یک کارت پستال اساساً یک کارت کوچک است،

of a thick piece of paper with usually a

نوعی کاغذ ضخیم که معمولاً یک

picture on one side of a location, a city

عکس در یک طرف یک مکان، شهری

like New York, and it will say New York.

مانند نیویورک، و در آن نوشته شده است نیویورک.

And then on the back you can write something and you can

و سپس در پشت می توانید چیزی بنویسید و می توانید

put an address on and a stamp and you can send it.

یک آدرس و یک مهر قرار دهید و می توانید آن را ارسال کنید.

Very cool.

خیلی باحاله از

I enjoy every postcard I get.

هر کارت پستالی که می گیرم لذت می برم.

I, I do read all of them.

من، من همه آنها را می خوانم.

I know some of you send postcards and you might

می دانم که برخی از شما کارت پستال می فرستید و ممکن است

wonder if I read them, but I do appreciate them.

تعجب کنید که آیا آنها را می خوانم، اما من از آنها قدردانی می کنم.

So if you want to send me a postcard, there's

بنابراین اگر می خواهید برای من کارت پستال بفرستید،

a, an address below PO box 419 Smithville, Ontario, Canada.

یک آدرس زیر صندوق پستی 419 Smithville، انتاریو، کانادا وجود دارد.

Lor two ao. That's my address.

لر دو آئو. آدرس من همینه همین

It's right down there.

پایین است.

Buttons.

دکمه ها

So these are kind of interesting.

بنابراین اینها به نوعی جالب هستند.

On one side, there's a pin.

در یک طرف، یک سنجاق وجود دارد.

And the pin goes through your clothes,

و سنجاق از لباس شما عبور می کند

and it holds the button on.

و دکمه را نگه می دارد.

And you might wear a button to support a sports team.

و ممکن است یک دکمه برای حمایت از یک تیم ورزشی بپوشید.

You might wear a button that

ممکن است دکمه ای بپوشید که

says, vote for Justin Trudeau.

می گوید به جاستین ترودو رأی دهید.

Like, if you support a certain candidate in an

مثلاً، اگر از یک نامزد خاص در یک

election, you might wear a button because you want

انتخابات حمایت می‌کنید، ممکن است دکمه‌ای را بپوشید زیرا می‌خواهید

other people to know that's who you're voting for.

دیگران بدانند که شما به او رای می‌دهید.

Buttons are kind of interesting.

دکمه ها به نوعی جالب هستند.

You can hurt yourself when you put a button on.

وقتی دکمه ای را روی آن می گذارید ممکن است به خودتان آسیب برسانید.

You don't want to accidentally poke yourself because.

شما نمی خواهید به طور تصادفی به خودتان ضربه بزنید زیرا.

Yeah, the back is.

آره پشتش هست

Is this interesting?

آیا این جالب است؟

It's like a needle pin kind of goes

مثل این است که یک سوزن سوزنی از

through your clothes and then snaps on.

لباس شما عبور می کند و سپس به آن می چسبد.

I did wear a button once at school,

من یک بار در مدرسه یک دکمه پوشیدم

and it had a magnet on the back. So that was nice.

و پشت آن یک آهنربا داشت. پس خوب بود

That was a little safer.

این کمی امن تر بود.

I think that was a button.

فکر کنم یک دکمه بود

Shoes.

کفش.

Someone mentioned this.

یکی به این اشاره کرد.

Some people like to collect shoes.

بعضی ها دوست دارند کفش جمع کنند.

Some people simply like to collect shoes

برخی از افراد به سادگی دوست دارند کفش ها را جمع آوری کنند

because they like to wear them.

زیرا دوست دارند آن ها را بپوشند.

Some people like to collect shoes that maybe are connected

بعضی ها دوست دارند کفش هایی را جمع کنند که شاید

to a certain athlete, and they don't wear them.

به ورزشکار خاصی متصل است و آن ها را نمی پوشند.

They just put them on display.

فقط آنها را به نمایش گذاشتند.

I don't collect shoes, but I guess

من کفش جمع نمی کنم، اما حدس می زنم که

I do have a shoe collection.

یک کلکسیون کفش دارم.

I have my good pair of running shoes, my walking

من یک جفت کفش دویدن خوبم، کفش پیاده روی

shoes, my farm running shoes, my old running shoes.

، کفش دویدن مزرعه ام، کفش دویدن قدیمی ام را دارم. فکر می کنم

I think I have five pairs of

پنج جفت

running shoes because I like to walk.

کفش دویدن دارم چون دوست دارم راه بروم.

And I actually like to wear

و من در واقع دوست دارم

a different pair every other day.

هر روز یک جفت متفاوت بپوشم.

But I wouldn't call it a collection.

اما من آن را مجموعه ای نمی نامم.

Michael Jordan.

مایکل جردن

Uh, Lionel Messi.

اوه، لیونل مسی.

Uh, Lionel Messi has it.

اوه، لیونل مسی آن را دارد.

None of them have signed my shoes.

هیچکدام از آنها کفش های من را امضا نکرده اند.

I just have basic shoes.

من فقط کفش های اولیه دارم.

Actually, I have these shoes, uh, right here.

در واقع، من این کفش ها را دارم، اوه، همین جا.

They're, uh, asics.

اونا آسیک هستن

That's the exact shoe that I have.

این دقیقاً همان کفشی است که من دارم. آیا

Is it really? Is it really?

واقعا؟ آیا واقعا؟

Yes, it really is.

بله واقعا همینطور است.

This is, uh.

این است، اوه

We're gonna have twin day at school.

ما در مدرسه روز دوقلو خواهیم داشت.

We have a day wherever, like, two

ما روزی داریم که مثلاً دو

teachers dress up wearing the same clothes.

معلم با یک لباس لباس بپوشند.

It's usually midway through the year.

معمولاً اواسط سال است.

So this year on twin day,

بنابراین امسال در روز دوقلو،

I'm just gonna bring my bobblehead.

من فقط می‌خواهم کله پاچه‌ام را بیاورم.

That'll be fun.

این سرگرم کننده خواهد بود.

Comic books.

کتاب های کمیک.

This has become quite popular.

این کاملاً محبوب شده است.

You can go to comic book stores.

می توانید به فروشگاه های کتاب های مصور بروید.

There are stores that buy and sell comic books because

فروشگاه هایی وجود دارند که کتاب های مصور را خرید و فروش می کنند زیرا

there are a lot of people that collect comic books.

افراد زیادی هستند که کتاب های کمیک را جمع آوری می کنند.

Comic books are.

کتاب های کمیک هستند.

Any book that tells a picture, tells

هر کتابی که تصویری را بیان می کند،

a story through pictures and words.

داستانی را از طریق تصاویر و کلمات بیان می کند.

So there are some really cool comic books from

بنابراین تعدادی کتاب کمیک واقعا جالب از

different countries, and people love to collect them.

کشورهای مختلف وجود دارد و مردم دوست دارند آنها را جمع آوری کنند.

So I, myself do not have a comic book

بنابراین من، خودم مجموعه‌ای از کتاب‌های مصور ندارم

collection, but I do have several Tintin comic books

، اما چندین کتاب طنز تن تن

and a few asterisks and ooblecks comic books. Very nice.

و چند کتاب کمیک ستاره و اوبلکس دارم. خیلی خوبه

Also, there's like Superman and Batman and all those.

همچنین، مانند سوپرمن و بتمن و همه اینها وجود دارد.

Um, if you're a musician, you

اوم، اگر یک نوازنده هستید،

might have an instrument collection.

ممکن است یک مجموعه ساز داشته باشید.

If you play guitar, you might have a guitar collection.

اگر گیتار می‌نوازید، ممکن است یک مجموعه گیتار داشته باشید.

If you play violin, you might have four of them.

اگر ویولن می‌نوازید، ممکن است چهار تا از آنها داشته باشید.

Probably not, but maybe.

احتمالا نه، اما شاید.

It's probably more likely with guitars.

احتمالا با گیتار احتمالش بیشتره

If you play piano, you probably

اگر پیانو می‌نوازید، احتمالاً

don't have a piano collection.

مجموعه‌ای از پیانو ندارید.

But if you have enough money and if you

اما اگر پول کافی دارید و

have a place to put them, and if you

جایی برای گذاشتن آنها دارید و اگر به

like guitars, you might have a guitar collection.

گیتار علاقه دارید، ممکن است یک مجموعه گیتار داشته باشید.

Certainly if you're in a rock band and

مطمئناً اگر در یک گروه راک هستید و

you're a guitarist, you might collect guitars, watches.

یک گیتاریست هستید، ممکن است گیتار، ساعت جمع آوری کنید.

So you can collect all different kinds of watches.

بنابراین می توانید انواع مختلف ساعت ها را جمع آوری کنید. در حال

Right now it's becoming popular to

حاضر

collect digital watches from the eighties.

جمع آوری ساعت های دیجیتال دهه هشتاد محبوب شده است.

It's very popular for people to find old Casio

برای مردم بسیار محبوب است که ساعت‌های قدیمی کاسیو را پیدا کنند

watches and try to make, get them working again.

و سعی کنند دوباره آن‌ها را بسازند.

Some people collect expensive watches.

برخی از افراد ساعت های گران قیمت را جمع آوری می کنند.

Maybe you collected cars and Rolex watches.

شاید شما ماشین ها و ساعت های رولکس را جمع آوری کرده اید.

If you are someone who has that much money.

اگر کسی هستید که این همه پول دارید.

I have my Fitbit.

من فیت بیت خود را دارم.

This is the old.

این قدیمی است.

This is the only thing I wear.

این تنها چیزی است که من می پوشم.

It was, it was $129. That's it.

بود، 129 دلار بود. همین است.

I'm not buying anymore.

من دیگه خرید نمیکنم

I do have a Fitbit collection, though.

اگرچه من یک مجموعه Fitbit دارم.

I have three because two are broken.

من سه تا دارم چون دوتا خرابه

So over the years, I've actually, the first

بنابراین در طول سالها، من در واقع اولین

one I smashed while working on the farm.

موردی را که در حین کار در مزرعه شکستم، شکستم.

Then the second one, I don't know what happened, but

بعد دومی، نمی‌دانم چه شد، اما فکر می‌کنم

I think I hit it against the wall at school,

در مدرسه آن را به دیوار زدم،

and it, it ended up cracking and doesn't work anymore.

و در نهایت ترک خورد و دیگر کار نکرد.

So.

بنابراین.

So I have a collection, two that

بنابراین من یک مجموعه دارم، دو تا

don't work and one that works.

کار نمی کند و یکی کار می کند.

But anyways, some people like to

اما به هر حال، برخی افراد دوست دارند

collect watches or old timepieces.

ساعت یا ساعت های قدیمی را جمع آوری کنند.

Handbags.

کیف های دستی

So maybe you really like Gucci

بنابراین شاید واقعاً گوچی را دوست داشته باشید

or you like Yves Saint Laurent.

یا ایو سن لوران را دوست داشته باشید.

Do they make bags? I don't know. Who all makes bags?

کیسه درست می کنند؟ من نمی دانم. چه کسی کیف می سازد؟

I'm not, obviously.

من نیستم، بدیهی است.

Wait, there's an Eve Saint Laurent

صبر کنید، یک حوا سن لوران

at the top there, isn't there?

در بالای آن وجود دارد، اینطور نیست؟

Maybe you like handbags.

شاید کیف های دستی را دوست داشته باشید.

You might call this a handbag.

ممکن است اسم این را کیف دستی بگذارید.

You might call this a purse, depending on the size.

بسته به اندازه، ممکن است این کیف را بنامید.

Jen does not actually collect handbags.

جن در واقع کیف های دستی را جمع آوری نمی کند.

I'm thankful, because handbags are not cheap.

من متشکرم، زیرا کیف های دستی ارزان نیستند.

They are very expensive.

آنها بسیار گران هستند.

But maybe you enjoy collecting handbags or purses,

اما شاید از جمع‌آوری کیف‌های دستی یا کیف‌های دستی لذت می‌برید،

things that you can put things in when

چیزهایی که می‌توانید هنگام

you go out for the day.

بیرون رفتن از خانه در آنها قرار دهید.

Books.

کتاب ها

So when we talk about collecting books, sometimes people will

بنابراین وقتی صحبت از جمع‌آوری کتاب می‌شود، گاهی مردم

collect books in the sense that they buy books and

کتاب‌هایی را جمع‌آوری می‌کنند به این معنا که کتاب می‌خرند و می‌خوانند

read them and put them on a shelf.

و در قفسه می‌گذارند.

So if you read science fiction, you might

بنابراین اگر داستان های علمی تخیلی می خوانید، ممکن است

have a huge collection of science fiction books.

مجموعه عظیمی از کتاب های علمی تخیلی داشته باشید.

But some people just collect old books.

اما برخی افراد فقط کتاب های قدیمی را جمع آوری می کنند.

They like buying old books.

آنها خرید کتاب های قدیمی را دوست دارند.

So they look, we don't usually call them

بنابراین آنها به نظر می رسند، ما معمولاً آنها را

antique books, but, like, similar to antiques, people

کتاب های عتیقه نمی نامیم، اما، مانند عتیقه جات، مردم

like buying old books and old books almost

دوست دارند کتاب های قدیمی بخرند و کتاب های قدیمی تقریباً

always look like this when I imagine them.

همیشه وقتی آنها را تصور می کنم اینگونه به نظر می رسند.

They're usually brown and faded, but they might be

آنها معمولا قهوه ای و محو هستند، اما ممکن است به

looking for the first edition of a certain book.

دنبال چاپ اول یک کتاب خاص باشند.

So maybe they're looking for the first edition of

بنابراین شاید آنها به دنبال چاپ اول

a Sherlock Holmes book because they know it's very

کتاب شرلوک هلمز هستند زیرا می دانند که این کتاب بسیار

valuable and they want to buy one because it's

ارزشمند است و می خواهند یکی را بخرند زیرا

worth money and they want it in their collection.

ارزش پول دارد و آن را در مجموعه خود می خواهند.

People collect art.

مردم هنر را جمع آوری می کنند.

You do not have to have a lot of

money to collect art, although if you have a

برای جمع آوری آثار هنری لازم نیست پول زیادی داشته باشید، اگرچه اگر

lot of money, you can collect more expensive art.

پول زیادی دارید می توانید آثار گران تری را جمع آوری کنید.

But if you enjoy having things on

اما اگر از داشتن چیزهایی روی دیوار خود لذت می برید

your wall, interesting paintings that people have

، نقاشی های جالبی که مردم

made, you might collect art.

ساخته اند، ممکن است آثار هنری را جمع آوری کنید.

So you might go to an art show,

بنابراین ممکن است به یک نمایشگاه هنری بروید،

you might go to an art gallery.

ممکن است به یک گالری هنری بروید.

There might be an artist that you really, really

ممکن است هنرمندی وجود داشته باشد که واقعاً از او

enjoy, and you might buy a work of art

لذت ببرید و ممکن است یک اثر هنری

from that person to add to your art collection.

از آن شخص بخرید تا به مجموعه هنری خود اضافه کنید.

I should have some art, and maybe that should be my.

من باید کمی هنر داشته باشم و شاید این هنر من باشد.

The thing I do, maybe I should spend a

کاری که من انجام می دهم، شاید باید یک

little bit of money every other year on art.

سال در میان کمی پول خرج هنر کنم.

I have trouble spending money on things that don't

من در خرج کردن پول برای چیزهایی که هیچ کاری انجام نمی دهند مشکل دارم،

do anything, but I guess art does, right?

اما حدس می زنم هنر این کار را می کند، درست است؟ حال

It makes you feel good.

شما را خوب می کند.

It makes you appreciate life.

باعث می شود قدر زندگی را بدانی.

Maybe I should collect some art.

شاید باید کمی هنر جمع کنم.

For those of you who are artists

برای کسانی از شما که هنرمند هستید، در

out there, leave a comment below.

زیر نظر دهید.

Video games some people collect video games.

بازی های ویدیویی برخی افراد بازی های ویدیویی را جمع آوری می کنند.

Some people like collecting the consoles, which is the

برخی از مردم دوست دارند کنسول ها را جمع کنند، که

device that plays it, or they like collecting the

دستگاهی است که آن را پخش می کند، یا دوست دارند کارتریج را جمع آوری کنند

cartridge, which is the thing you put in.

، چیزی که شما در آن قرار داده اید.

I do not think I will be doing that. I don't know.

فکر نمی کنم این کار را انجام دهم. من نمی دانم.

Maybe I will collect video games someday.

شاید روزی بازی های ویدیویی را جمع آوری کنم.

I played a lot of video games as a PC.

من بازی های ویدیویی زیادی را به عنوان رایانه شخصی بازی کردم.

Sorry, on a PC I didn't always play console games,

متأسفم، من همیشه در رایانه شخصی بازی های کنسولی بازی نمی کردم،

but it would be fun to buy some old consoles.

اما خرید چند کنسول قدیمی سرگرم کننده خواهد بود.

I'll have to think about that.

من باید در مورد آن فکر کنم.

Some people collect wine.

بعضی ها شراب جمع می کنند.

Sometimes they drink the wine, sometimes it

گاهی شراب را می نوشند، گاهی

just sits in their wine cellar.

فقط در انبار شرابشان می نشیند.

So maybe you really like wine.

بنابراین شاید شما واقعاً شراب را دوست دارید.

Wine is an alcoholic beverage made from grapes.

شراب یک نوشیدنی الکلی است که از انگور تهیه می شود.

So they grow grapes in a vineyard,

پس در تاکستان انگور می کارند

and eventually they will make wine.

و در نهایت شراب می سازند.

And some people like to collect wine

و برخی دوست دارند شراب را جمع آوری کنند

and put it in their wine collection.

و در مجموعه شراب خود قرار دهند.

They have a little wine cellar or an area in

آنها در خانه خود انبار کوچک شراب یا محوطه ای دارند

their house where they keep the wine, and every once

که شراب را در آنجا نگه می دارند و هر از چند

in a while they open one and drink it.

گاهی یکی را باز می کنند و می نوشند.

Action figures.

اکشن فیگورها

So action figures are small, little

بنابراین اکشن فیگورها اسباب‌بازی‌های کوچک و کوچکی هستند که

toys usually related to comic books.

معمولاً به کتاب‌های کمیک مربوط می‌شوند.

So if you like the Avengers, you

بنابراین اگر انتقام جویان را دوست دارید،

can buy a Thor action figure.

می توانید یک اکشن فیگور ثور بخرید.

If you like the X Men, you

اگر X Men را دوست دارید،

can buy a Wolverine action figure.

می توانید یک اکشن فیگور ولورین بخرید.

If you like Superman, you can

اگر سوپرمن را دوست دارید، می توانید

buy a Superman action figure.

یک اکشن فیگور سوپرمن بخرید.

They are things you can buy that little toys you

آنها چیزهایی هستند که می توانید آن اسباب بازی های کوچکی را بخرید که

can buy that are from the comic books you like

می توانید بخرید که از کتاب های کمیکی هستند که دوست دارید

to read, or the cartoons you like to watch, or

بخوانید یا کارتون هایی که دوست دارید تماشا کنید یا

the movies you like to watch as well.

فیلم هایی که دوست دارید تماشا کنید.

I don't have any action figures, so maybe someday.

من هیچ اکشن فیگور ندارم، پس شاید روزی برسد.

And then lastly, bobbleheads.

و سپس در آخر، کله‌بازی‌ها.

So again, a bobblehead is something like this.

بنابراین، دوباره، یک قلاب‌زن چیزی شبیه به این است.

The head moves because there's a spring in the back.

سر حرکت می کند زیرا فنر در پشت وجود دارد.

It's usually made to represent a person in real life.

معمولاً برای نشان دادن یک شخص در زندگی واقعی ساخته می شود.

So you can buy bobbleheads of sports figures,

بنابراین شما می توانید کله های بداخلاق چهره های ورزشی را بخرید،

you can buy bobbleheads of movie stars.

می توانید ستارگان سینما را بخرید.

If you have really nice fans, they get a

اگر طرفداران واقعاً خوبی دارید، آنها

bobblehead made for you and sent to you.

برای شما یک کلاهک درست می کنند و برای شما ارسال می کنند.

So I have my little bob, the canadian bobblehead.

بنابراین من باب کوچولوی خود را دارم.

But yes, bobbleheads, little figurines where the

اما بله، کله‌های بوقلمون، مجسمه‌های کوچکی که

head moves on a spring and bobbles.

سر روی فنر حرکت می‌کند و می‌چرخد.